عصر تراکنش ۸۵؛ فرهاد اینالویی، رئیس هیئتمدیره شرکت پارتیکان اینترنشنال / دیفای یا صنعت مالی غیرمتمرکز، به مجموعهای از برنامهها و خدمات مالی اطلاق میشود که بر بستر بلاکچین و بدون نیاز به واسطههای سنتی مانند بانکها و مؤسسات مالی فعالیت میکنند. این سیستمها به کاربران این امکان را میدهند که بهطور مستقیم با یکدیگر تعامل کنند و از خدماتی مانند وامدهی، استخرهای نقدینگی و مبادلات غیرمتمرکز بهرهمند شوند. با وجود ظرفیت بسیار زیاد دیفای برای تغییر ساختار مالی جهانی، سرعت رشد آن با چالشهای متعددی در ایران مواجه است که در این مقاله به بررسی این ریسکها و دلایل کندی رشد دیفای در ایران خواهیم پرداخت.
۱. ریسکهای امنیتی: یکی از بزرگترین ریسکهای دیفای، امنیت پروتکلها و قراردادهای هوشمند است. بسیاری از این پروتکلها به دلیل طراحی ناقص یا کدهای آسیبپذیر، هدف حملات هکری قرار میگیرند. در سالهای اخیر، گزارشهای متعددی از هکها و سرقتهای میلیوندلاری در فضای دیفای منتشر شده است. این حوادث نهتنها موجب از دست رفتن سرمایه کاربران میشود، بلکه اعتماد عمومی به این سیستمها را نیز کاهش میدهد. یادمان باشد در کشوری که افراد بهراحتی اعتماد میکنند و رمز کارت خود را در اختیار فروشنده قرار میدهند امکان کلاهبرداری بسیار بیشتر است.
۲. ریسکهای قانونی (رگولاتوری): دیفای به دلیل نبود مقررات مشخص، با چالشهای قانونی جدی مواجه است. در ایران نهادهای نظارتی هنوز نتوانستهاند چهارچوبهای قانونی مناسبی برای فعالیتهای دیفای و رمزارزها تعیین کنند. اینکه رمزارز پول است یا دارایی دیجیتال هنوز جای بحث دارد. این عدم قطعیت قانونی مانع از ورود مؤسسات مالی به این فضا میشود. همچنین، در صورت بروز مشکلات حقوقی، کاربران ممکن است نتوانند حقوق خود را پیگیری کنند.
۳. ریسکهای نقدینگی: در ایران نهادهای ناظر نگران جایگزینی ریال با رمزارز به دلیل سادگی مبادله در شرایط تحریم هستند. آنها نگراناند که نقدینگی سیال در پلتفرمهایی وارد شود که نظارتی بر آن ندارند. البته این نگرانی در بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد.
۴. ریسکهای فناوری: فناوری بلاکچین و قراردادهای هوشمند هنوز در مراحل توسعه هستند و ممکن است با مشکلات فنی مواجه شوند، اما این پلتفرمها هر روز بهتر میشوند. مسائلی همچون مقیاسپذیری در پلتفرمهای جدید اتریوم بسیار بهبود یافته است. همچنین تعداد بسیار محدودی پروژههای توکنیزاسیون در کشور فعال شده که شاید با افزایش آنها و کاربردی کردن استفاده از آنها در پلتفرمهای بومی اقبال به این فناوری بیشتر شود. توجه داشته باشید فعلاً هیچ صرافی غیرمتمرکزی (دکس) در کشور وجود ندارد.
۵. چالشهای فرهنگی و آموزشی: یکی دیگر از دلایل کندی رشد دیفای، چالشهای فرهنگی و آموزشی است. بسیاری از افراد هنوز با مفهوم بلاکچین و دیفای آشنا نیستند و اطلاعات کافی درباره نحوه استفاده از این سیستمها ندارند. حتی در مؤسسات مالی یا رشتههای مرتبط دانشگاهی نیز درباه دیفای دوره آموزشی خاصی وجود ندارد. این ناآگاهی مانع از پذیرش گسترده دیفای میشود.
۶. رقابت با سیستم بانکی: سیستم بانکی با زیرساختهای قوی و اعتماد عمومی بالا هنوز سلطه شدیدی بر بازار دارد. بسیاری از افراد ترجیح میدهند از خدمات بانکی سنتی استفاده کنند که دارای ضمانتها و حمایتهای قانونی مشخصی هستند. این رقابت میتواند مانع از جذب کاربران جدید به دیفای شود. اصولاً بانکها و دیفای در رقابت با هم هستند. همانطور که بازار سرمایه در ایران نسبت به سیستم بانکی حجم کمی از تأمین مالی را به عهده دارد دیفای و سایر پلتفرمها نیز سهم اندکی دارند. البته امید است که با نگرش مسئولانه و توجه به مباحث اقتصاد دیجیتال موضوع رمزارزها در مجلس و سایر سازمانها بهصورت قانونی درآید تا امکان جذب سرمایهگذاران فراهم شود.
۷. نوسانات بازار: نوسانات شدید قیمت رمزارزها یکی دیگر از عواملی است که بر رشد دیفای تأثیر میگذارد. کاربران معمولاً تمایل دارند در بازارهایی با ثبات بیشتر سرمایهگذاری کنند و نوسانات زیاد ممکن است آنها را از سرمایهگذاری در دیفای بازدارد. از طرفی با توجه به تعداد نسبتاً زیاد کاربران ایرانی که تجربه فعالیت با رمزارزها را دارند (حدود پانزده میلیون نفر) پیشبینی میشود در آینده تمایل به فعالیتهایی غیر از ترید نیز در پلتفرمهای رمزارزی افزایش یابد.
۸. تحریمها: با توجه به اینکه بسیاری از مؤسسات مالی و صرافیهای معتبر جهانی کاربران ایرانی را در فهرست تحریم قرار دادهاند و کاربران ایرانی نگران از بین رفتن یا مسدود شدن داراییهایشان در این پلتفرمها هستند، استفاده از پلتفرمهای مطرح دیفای و برخورداری از مزایای آنها عملاً امکانپذیر نیست. بدیهی است با راهاندازی پلتفرمهای بومی و اعتماد کاربران به آنها حجم عملیات و تراکنشها نیز افزایش یابد.