عصر تراکنش ۸۸؛ اردلان یوسفی، مدیر فروش و توسعه بازار پویا / بانکها بهعنوان ستون فقرات نظام مالی هر کشور، نقش مهمی در تأمین منابع مالی، جذب سپردهها و اعطای تسهیلات به بخشهای مختلف خرد و کلان اقتصادی دارند. در این میان، صورتهای مالی بانکها از اهمیت بالایی برخوردارند، زیرا این اسناد ابزاری برای ارزیابی عملکرد، وضعیت مالی و سطح ریسک بانکها هستند. سلامت و کیفیت صورتهای مالی نشاندهنده عملکرد بانک در بخش تجهیز بهینه منابع و مصارف است. در این یادداشت سعی شده به چگونگی تأثیرگذاری عملکرد بانک بر صورتهای مالی و آثار آن بپردازیم.
صورتهای مالی: ابزاری برای سنجش سلامت عملکرد بانک
صورتهای مالی بانک سه بخش اصلی دارند: ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقدی. هریک از این بخشها اطلاعات حیاتی درباره وضعیت مالی بانک ارائه میدهند:
- ترازنامه: ترازنامه تصویر کلی از داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام بانک ارائه میدهد. از طریق بررسی ترازنامه، میتوان به کیفیت داراییهای بانک، نحوه اعطای تسهیلات، میزان مطالبات و منابع پی برد.
- صورت سود و زیان: این سند نشاندهنده ریزدرآمدها، هزینهها و سود و زیان خالص بانک در یک دوره مشخص است. این اطلاعات به ارزیابی کارایی عملیات بانکی و میزان درآمدهای ناشی از اعطای تسهیلات خرد و سرمایهای کمک میکند.
- صورت جریان وجوه نقدی: جریان وجوه نقد میزان وجه نقد ورودی و خروجی بانک است که نشاندهنده مدیریت بانک بر نقدینگی در اختیارش است که از فعالیتهای عملیاتی، سرمایهگذاری و تأمین مالی به دست میآید. جریان نقدی بانک نقشی کلیدی در مدیریت نقدینگی و توانایی آن در انجام تعهدات مالی دارد.
علل و عوامل عملکرد ضعیف بانکها
عملکرد ضعیفی در حوزه بانکداری یعنی وقتی که بانک نتواند منابع جذبشده را بهدرستی وارد جریان اقتصاد کند یا دارای زیان خالص باشد یا نقدینگی موجود را بهدرستی مدیریت نکند. عملکرد بانک از صورتهای مالی، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و نسبتهای کنترلی مشتق از این سه نوع سند بهراحتی قابل بررسی و مشاهده است.
یکی از مهمترین ضعفها در عملکرد بانک، به وجود آمدن ریسک نقدینگی است. بانکها معمولاً بخش زیادی از داراییهای خود را بهصورت تسهیلات بلندمدت و داراییهای غیرنقدی نگهداری میکنند، در حالی که بدهیهای کوتاهمدت خود، مانند سپردههای مشتریان را باید در دسترس داشته باشند. ریسک نقدینگی درواقع نشاندهنده توانایی بانک برای پرداخت تعهدات خود است. هر چقدر داراییهای بانک قدرت نقدشوندگی کمتری داشته باشند، این ریسک بالاتر میرود و اعتماد مشتری به بانک کمتر میشود.
ریسک نقدینگی میتواند بانک را به سمت ورشکستگی سوق دهد. داراییهای پرریسک، مانند وامهای غیرقابل وصول یا سرمایهگذاریهای ناپایدار، میتوانند منجر به بحران نقدینگی در بانک شوند. هرگونه کاهش در ارزش داراییهای بانک باعث تضعیف سرمایه و افزایش ریسک مالی میشود. صورت سود و زیان بانک میتواند نشاندهنده افزایش هزینههای عملیاتی یا کاهش درآمدهای عملیاتی باشد. اگر بانک نتواند از طریق منابع درآمدیاش هزینههای خود را پوشش دهد، با زیان عملیاتی مواجه خواهد شد که در بلندمدت به نقص در عملکرد مالی منجر میشود. یکی از ابزارهای کنترل بانک کفایت سرمایه است که نشاندهنده قدرت بانک در پرداخت سپردههای مردم است. چنانچه نسبت کفایت سرمایه در بانک پایین باشد و بانک اقدام به افزایش سرمایه طی ادوار مختلف نکرده باشد، عملکرد بانک نیاز به اصلاح خواهد داشت.
برخی از پیامدهای عملکرد ضعیف بانک در بازارهای مالی و اقتصاد کشور عبارتاند از:
- کاهش اعتماد مشتریان: عملکرد ضعیف در بانکها میتواند به از دست دادن اعتماد مشتریان که از اجزاء مهم شبکه بانکی هستند، منجر شود. مشتریان با بررسی ترازنامه ضعیف و وجود ریسک نقدینگی و عدم کفایت سرمایه نقدینگی، ممکن است تصمیم به خروج سپردههای خود بگیرند، بنابراین بانک مشتریان وفادار خود را از دست میدهد.
- افزایش ریسک سیستماتیک: ریسک سیستماتیک که به نام ریسک اجتنابناپذیر نیز شناخته میشود، در بانکهای بزرگ ممکن است به سرایت ریسک به سایر بانکها و نهادهای مالی منجر شود. در صورتی که یک بانک بزرگ دچار این ریسک شود، این امر به بحرانهای مالی و اقتصادی گستردهتری منجر میشود.
- دخالت دولت و نهادهای نظارتی: در صورت بروز بحرانهای شدید، بانک مرکزی و نهادهای نظارتی مجبور به دخالت به منظور حمایت از سیستم بانکی میشوند. این دخالتها ممکن است خرید داراییهای پرریسک، انتشار اوراق یا ادغام بانکهای ناکارآمد باشد.
نقش نهادهای نظارتی در کنترل عملکرد ضعیف بانکها
نهادهای نظارتی، مانند بانک مرکزی و سازمانهای نظارتی بانکی، نقش مهمی در نظارت بر وضعیت مالی بانکها و پیشگیری از عملکرد ضعیف دارند. آنها با اعمال مقررات مالی و نظارت مستمر بر صورتهای مالی بانکها، تلاش میکنند از بروز عملکرد ضعیف جلوگیری کنند. یکی از ابزارهای مهم در این راستا، «قوانین کفایت سرمایه» است که بانکها را ملزم به نگهداری سطح معینی از سرمایه برای پوشش زیانهای احتمالی میکند. همچنین، بانکها باید گزارشهای مالی دقیق و شفاف را به نهادهای نظارتی ارائه دهند تا ریسکهای احتمالی در زمان مناسب شناسایی و مدیریت شوند.
برای جلوگیری از ضعف عملکرد، بانکها باید به تحلیل دقیق صورتهای مالی خود و ارزیابی مداوم ریسکها بپردازند. بانکها باید با استفاده از ابزارهای مالی و مدیریت بهینه نقدینگی، از توازن مناسب میان داراییهای نقدشونده و بدهیهای کوتاهمدت اطمینان حاصل کنند. همچنین، لازم است که از طریق ارزیابی دقیق تسهیلات و سرمایهگذاریهای خود، از کاهش ریسک پرتفوی داراییها اطمینان حاصل کنند. وامهای غیرقابل وصول و داراییهای غیرمولد نیز باید مدام ارزیابی و مدیریت شوند. بانکها باید از طریق افزایش سرمایه و کاهش بدهیهای غیرضروری، از قدرت مالی خود برای مقابله با ریسکها اطمینان حاصل کنند. افزایش نسبت کفایت سرمایه میتواند بانک را در برابر شوکهای اقتصادی مقاوم کند.
درنهایت، عملکرد ضعیف بانکها مشکلی است که گاهی از بیتوجهی به مدیریت داراییها و بدهیها و ضعف صورتهای مالی ناشی میشود. بانکها باید با بهرهگیری از ابزارهای مالی و نظارتی، همواره وضعیت ترازنامه خود را کنترل کنند و با تحلیل دقیق صورتهای مالی به دنبال حفظ توازن و حداقل کردن ریسکهای مختلف باشند. بانکها با استفاده از سامانه مالی قوی میتوانند به تحلیل وضعیت مالی خود بپردازند و از طریق محاسبه، مقایسه و بررسی نسبتهای مالی، ریسکهای مالی را به حداقل برسانند. ضعف عملکرد بانکها نهتنها برای خود بانکها مشکلآفرین است، بلکه تأثیرات گستردهای بر کل اقتصاد کلان دارد و میتواند به بحرانهای مالی منجر شود. بنابراین، نظارت دقیق بر صورتهای مالی و اتخاذ راهکارهای مناسب برای مدیریت ریسکهای مالی ضروری است.