تحول در مفهوم کار در عصر دیجیتال
بانکداری اجتماعی با تمرکز بر اشتغالزایی پلتفرمی در عصر دیجیتال
عصر تراکنش ۹۰؛ مصطفی امینی، مدیرعامل هلدینگ فناوری اطلاعات بانک سپه / معمولاُ خط کسبوکار بانکداری اجتماعی با تمرکز بر کاهش یا حلوفصل مسائل اجتماعی شکل میگیرد. یکی از این موضوعات ایجاد شغل و پایدارسازی شغل است. اما در عصر دیجیتال با تحول مفهوم کار و شغل مواجه شدهایم. از فحوای مطالب کتاب «جهان بدون کار» نوشته دنیل ساسکایند، میتوان اینطور برداشت کرد که پیشرفتهای فناورانه اگرچه از طرفی موجب حذف یکسری از مشاغل سنتی شدهاند اما از طرف دیگر، موجب دو اتفاق خوشایند نیز میشوند: ۱. بازنمایی جدید از فرصتهای شغلی سنتی و توانمندسازی مشاغل قدیمی و ۲. خلق فرصتهای شغلی جدید و جایگزینی مشاغل سنتی با مشاغل جدید. مشاغل دیجیتالی مبتنی بر هوش مصنوعی و پلتفرمهای آزادکاری نمونههایی از این مطلب هستند.
همچنین در کتاب «کار بدون شغل» نوشته روین جساتیسن و جان بودرو با ترجمه هادی بهمنی که توسط انتشارات نوین منتشر شده است، در خصوص تحول در مفهوم کار و شغل در عصر دیجیتال مطالب ارزندهای بیان شده است. از فحوای کلام این کتاب میتوان اینطور برداشت کرد که در عصر دیجیتال، کارآفرینیهای پلتفرمی، آزاد از مکان، زمانمندِ موقتی و مشاغلِ پروژهمحور مبتنی بر اقتصاد گیگ و الگوهای کارسپاری جدید همچون خوداشتغالی، مشاغل پلتفرمی، دورکاری و آزادکاری رشد قابلتوجهی خواهند داشت.
در همین راستا، همواره در بانکداری اجتماعیِ ترازِ عصر دیجیتال باید به شباهتها و تفاوتهای میان اشتغالزایی دیجیتالی (Digital Job creation) و کارآفرینی دیجیتالی (Digital Entrepreneurship) توجه کرد. شغل دیجیتالی یا پیشه دیجیتالی فعالیتی منظم است که در ازای دریافت حقالزحمه (دریافت حقوق و دستمزد) انجام میشود و منظور از اشتغالآفرینی دیجیتالی (اشتغالزایی دیجیتالی) فرایند خلق فرصتهای شغلی در فضای دیجیتال است. درحالیکه منظور از کارآفرینی دیجیتالی، فرایند نوآفرینی یا خلق ارزش جدید دیجیتالی (محصول دیجیتال یا خدمت دیجیتال) از طریق یک تلاش نظاممند با در نظر گرفتن ریسکهای ناشی از آن است.
مولفههای اشتغالزایی دیجیتالی در تراز عصر دیجیتال
از آنجایی که ازجمله مولفههای اشتغال دیجیتالی، شامل یادگیری مستمر اشخاص حقیقی و حقوقی، دسترسی مستمر به اطلاعات و دانش، رشد مهارتها و سواد دیجیتالی، تقویت ضریب هوش دیجیتال افراد، خودهدایتی و نگرش دیجیتالی افراد، همه و همه از دسترسی آسان به شبکه بالاخص شبکه اینترنت تاثیر میبینند، لذا دسترسی به این شبکهها موجب افزایش فراگیری مالی، افزایش عدالت در دسترسی به فرصتها، کاهش فقر اطلاعاتی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید میشود. برای نمونه در سال ۲۰۲۳ میلادی گزارشی با عنوان «آفریقای دیجیتال: تحول فناوری برای مشاغل» منتشر شد که در آن تجزیه و تحلیل جامعی از اینکه فناوریهای دیجیتال چگونه میتوانند تحول اقتصادی و افزایش مشاغل را در آفریقا فراهم کنند، ارائه شده است. بر همین راستا، پیشبینی میشود سهم آفریقا از نیروی کار جهانی تا سال ۲۱۰۰ به بزرگترین نیروی کار جهان تبدیل شود و در این مسیر فناوریهای دیجیتال همچون ارتباطات موبایل پرسرعت، بلاکچین و اتوماسیون فرایندها و هوش مصنوعی نقش جدی دارند.
این گزارش شواهدی را نشان میدهد که در دسترس بودن اینترنت تأثیر مثبتی بر ایجاد شغل و کاهش فقر در کشورهای آفریقایی دارد. پس از سه سال یا بیشتر از قرار گرفتن در معرض دسترسی آسانتر به اینترنت در مناطق مختلف کشور نیجریه، مشارکت نیروی کار ۳ درصد و اشتغال با دستمزد یکدرصد در مناطق دارای دسترسی به اینترنت افزایش یافته است. برآوردهای شغلی برای تانزانیا نشان داد که افراد در سن کار که در مناطقی با دسترسی به اینترنت زندگی میکنند، شاهد افزایش ۸درصدی در مشارکت نیروی کار و ۴درصدی در اشتغال دستمزدی، پس از سه سال قرار گرفتن در معرض دسترسی به اینترنت بودند.
شبکهمندی اشخاص و عدالت دسترسی؛ دو رکن کاهش محرومیت مالی
اگرچه در عصر دیجیتال هم اشتغالزایی و هم کارآفرینی ظهور و بروز جدیدی دارند، اما یکی از موضوعات زیربنایی هر دوی این موارد «شبکهمندی اشخاص حقیقی و حقوقی» و «عدالت دسترسی» به شبکههای دیجیتال بالاخص شبکه اینترنت، شبکه تامین مالی و شبکه ملی اطلاعات است. در عصر دیجیتال باید «دسترسی به شبکه» به عنوان یک حق عمومی برای مردم و یکی از ابزارهای کلیدی افزایش مشارکت آنها در حلوفصل نیازهای تامین مالی در نظر گرفته شود. همچنین این موضوع برای تامین مالی کسبوکارهای خرد، کوچک و متوسط محلی در مناطق محروم از اهمیت صدچندان برخوردار است، زیرا موجب کاهش محرومیت مالی، افزایش قدرت مقیاسپذیری این کسبوکارها و بهبود توسعهپذیری مشاغل آنها میشود.
به نظر میرسد میان کاهش محرومیت مالی و رشد اشتغالزایی در مناطق محروم ارتباط معناداری وجود دارد. فراگیری مالی دیجیتالی علاوه بر رشد تولید و اشتغالزایی در مناطق محروم موجب کاهش فقر و فاصله طبقاتی، رشد کسبوکارهای کوچک و متوسط محلی، کاهش فساد مالی و بهبود فضای سرمایهگذاری خرد و ورود تازهکاران به بازارهای مالی میشود.