کرادفاندینگ؛ بازاری روبهرشد، اما مهجور
گفتوگو با مدیران کسبوکارهای فعال در حوزه کرادفاندینگ کشور که دغدغههایی از جنس رگولاتوری و آگاهیسازی دارند
عصر تراکنش ۹۰ / در سال ۱۳۹۷ بازار سرمایه، کرادفاندینگ را بهعنوان یک مدل سرمایهگذاری به رسمیت شناخت و شورای عالی بورس و اوراق بهادار، دستورالعمل تأمین مالی جمعی را تصویب کرد. حالا چهار سال از اولین مجوز فرابورس ایران برای سکوهای کرادفاندینگ میگذرد و امروز ۳۳ سکوی کرادفاندینگ در کشور وجود دارد. تاکنون بیش از هزار پروژه با مبلغی بالغ بر یازده همت در سکوهای کرادفاندینگ، تأمین مالی جمعی شدهاند. کرادفاندینگ در طول عمر کوتاه خود رشد قابلتوجهی داشته است، اما بسیاری از افراد جامعه و حتی شرکتهای سرمایهپذیر از وجود آن اطلاع چندانی ندارند. فارغ از عدم شناختی که نسبت به تأمین مالی جمعی وجود دارد، سکوهای کرادفاندینگ با مشکلاتی مانند رگولاتوری، نبود بازار ثانویه، کمکار بودن نهادهای پولی و مالی برای تضمین طرحها، اعتبارسنجی سجام برای سرمایهگذاران و پیگیری وصول مطالبات دستوپنجه نرم میکنند.
به همین منظور در این شماره از ماهنامه «عصر تراکنش» به سراغ مدیران سکوهای کرادفاندینگ رفتیم و با علی امیری، رئیس هیئتمدیره زرینکراد؛ علی عمیدی مدیرعامل کارنکراد؛ مهدی سالاری، مدیرعامل اینوستوران؛ امیرحسین فراهانی، مدیر محصول زیما؛ مهدی کرشته، مدیرعامل دونگی؛ و مهرداد یزدانی، مدیرعامل آیفاند در مورد وضعیت سکوهای کرادفاندینگ صحبت کردیم. در ادامه گزارشی از این گفتوگوها را میخوانید.
کرادفاندینگ در ایران؛ نیازمند فرهنگسازی
در میانه دهه ۱۳۹۰ فعالیتهایی در زمینه تأمین مالی جمعی در ایران انجام شده بود، اما کرادفاندینگ در سال ۱۳۹۷ فاز اصلی خود را شروع کرد؛ زمانی که بازار سرمایه این مدل سرمایهگذاری را به رسمیت شناخت و دستورالعمل تأمین مالی جمعی به تصویب شورای عالی بورس و اوراق بهادار رسید. از این زمان به بعد، روند کار این سکوها به این شکل شد که هر فردی به شرط داشتن کد بورسی بتواند بخشی از سرمایه لازم برای اجرای طرح این سکوها را تأمین کند و در سود و زیان اجرای آن شریک شود. سکوهای کرادفاندینگ فعالیت رسمی خود را از سال ۱۳۹۹ آغاز کردند و تاکنون ۳۳ سکو از فرابورس ایران مجوز گرفتهاند و بیش از هزار پروژه در این سکوها تأمین مالی شدهاند.
کرادفاندینگ با وجود عمر کوتاه خود در ایران، رشد قابلملاحظهای داشته است و بررسی اعداد و ارقام آن در چند سال اخیر روند صعودی استقبال مردم را نشان میدهد. مهدی سالاری، مدیرعامل اینوستوران، با اشاره به این موضوع میگوید: «کرادفاندینگ در ایران از منظر سرمایهگذارها و سرمایهپذیرها رشد بسیار چشمگیری داشته و هر سال نسبت به سال گذشته چند برابر شده است. تأمین مالی جمعی در این چند سال، به لحاظ منطقه جغرافیایی هم رشد قابلملاحظهای داشت و دیگر محدود به تهران نیست و اکنون شهرهای گوناگون از جمله اصفهان، مشهد و شهرهای صنعتی مثل تبریز از کرادفاندینگ استقبال زیادی میکنند.»

کرادفاندینگ اگرچه از زمان آغاز فعالیت خود رشد قابلملاحظهای کرده است، اما هنوز در بحث فرهنگسازی با مشکلات زیادی مواجه است. علی امیری، رئیس هیئتمدیره زرینکراد، در مورد ارزیابی خود از روند اقبال مردم در کرادفاندینگ و میزان فرهنگسازی در این زمینه میگوید: «تأمین مالی جمعی هنوز در حال طی کردن مراحل اولیه رشد و توسعه است و برای رسیدن به بلوغ کامل بهعنوان یک ابزار مالی قابلاعتماد و پایدار در میان جامعه و نهادهای مالی، نیازمند گذر زمان و تجربههای موفق بیشتری است. اگر چه اقبال مردم به کرادفاندینگ در سالهای اخیر روند روبهرشدی داشته است، اما بسیاری از افراد هنوز با ماهیت، فرایندها و شفافیت کرادفاندینگ بهخوبی آشنا نیستند.»
عدم شناخت کرادفاندینگ فقط مختص به سرمایهگذارها نیست، بلکه بسیاری از شرکتهای سرمایهپذیر هم بهخوبی این حوزه را نمیشناسند. امیرحسین فراهانی، مدیر محصول زیما در این باره میگوید: «زمانی که با برخی از شرکتها صحبت میکنیم تا طرحهای خود را برای تأمین مالی در سکوی ما قرار دهند، متوجه میشویم که آنها اصلاً اطلاعی از وجود چنین امکانی ندارند و زمان زیادی صرف این موضوع میشود که ما بتوانیم ویژگیهای تأمین مالی جمعی را به این شرکتها منتقل کنیم. کرادفاندینگ چه از سمت رگولاتور، چه از سمت دولت بسیار مهجور مانده است و به طرز عجیبی نامی از آن برده نمیشود. امیدواریم که امکانی فراهم شود تا کرادفاندینگ را به شرکتهای سرمایهپذیر بیشتری ارائه کنیم. یکی از حداقلیترین انتظارات این است که در همایشهای مختلف یک نفر از سمت پلتفرمهای کرادفاندینگ حضور داشته باشد و سخنرانی کند و بیان شود که چنین روش سرمایهگذاری هم در کشور وجود دارد.»
موانع موجود باعث شده فرهنگسازی در تأمین مالی جمعی را خود سکوهای کرادفاندینگ به دوش بکشند. رئالیتیشوی کارمانی یکی از این اقداماتی است که توسط شرکت کارنکراد تولید شده است. علی عمیدی، مدیرعامل کارنکراد، در این باره میگوید: «این برنامه بهعنوان اولین رئالیتیشو در حوزه تأمین مالی جمعی، با هدف آشنا کردن مردم با فرایندها و فرصتهای سرمایهگذاری جمعی تولید شده است. کارمانی توانسته توجهات زیادی را به خود جلب کند و با مشارکت بیش از ۴۷۰۰ نفر سرمایهگذار در طرحهای منتخب این برنامه، نقش مهمی در فرهنگسازی و افزایش اعتماد عمومی به کرادفاندینگ ایفا کرده است. تداوم چنین برنامههایی و همراه با آموزشهای هدفمند، میتواند مسیر را برای مشارکت گستردهتر مردم در کرادفاندینگ و حمایت از طرحهای نوآورانه این حوزه هموارتر کند.»
چالشهای کرادفاندینگ؛ از رگولاتوری تا بازار ثانویه
طبق صحبتهای مهدی کرشته، مدیرعامل دونگی، کرادفاندینگ در سال ۱۴۰۲ گردش مالی سهونیمهمتی را در کشور تجربه کرده است. او میگوید که این عدد تا آذرماه ۱۴۰۳ از هشت همت هم عبور کرد و انتظار میرود گردش مالی کرادفاندینگ تا پایان سال جاری به مرز دوازده همت برسد. کرشته معتقد است اگر اجازه داده شود که این روند به مسیر خود ادامه دهد، سال آینده باید منتظر گردش مالی پنجاههمتی در کرادفاندینگ باشیم. اگر چه این بازار روبهرشد است، ولی این سکوها با مشکلات مختلفی از جمله تعدد رگولاتور، نبود بازار ثانویه، کمکار بودن نهادهای پولی و مالی برای تضمین طرحها، اعتبارسنجی سجام برای سرمایهگذاران، پیگیری وصول مطالبات و… دستوپنجه نرم میکنند. اگرچه این بازار روبهرشد است، ولی این سکوها با مشکلات مختلفی از جمله تعدد رگولاتور، نبود بازار ثانویه، کمکار بودن نهادهای پولی و مالی برای تضمین طرحها، اعتبارسنجی سجام برای سرمایهگذاران، پیگیری وصول مطالبات و… دستوپنجه نرم میکنند.

مدیرعامل دونگی درباره تعدد رگولاتورهای حوزه کرادفاندینگ میگوید: «مداخله رگولاتورهای مختلف که بزرگترین آنها بانک مرکزی است، از جمله چالشهای موجود در کرادفاندینگ است. برای مثال میتوان به این موضوع اشاره کرد که بدون اطلاع پیشینی، سقف انتقال حسابهای بانکی شرکتهای کرادفاندینگ را از یکمیلیارد تومان به پانصدمیلیون تومان کاهش داده که این اتفاق مشکلات زیادی را برای ما ایجاد کرده است، چون ارقامی که در کرادفاندینگ جابهجا میشوند، قطعاً از ابعاد میلیارد بالاتر هستند و بهشدت نیاز است که این سقفها افزایش یابند.»
مهدی سالاری، مدیرعامل اینوستوران، نیز در همین راستا میگوید: «ما باید این را بپذیریم که بازار پول و بازار سرمایه دو موضوع جدا از یکدیگر هستند و باید بین این دو تفکیک قائل شویم و این را بپذیریم که بازار کرادفاندینگ بازار سرمایه است، نه بازار پول. اگر این موضوع را بپذیریم و بر اساس قوانین و مقررات بازار سرمایه به آن نگاه کنیم، نهاد نظارتی آن از سمت بازار سرمایه انتخاب میشود. در صورت عدم این تفکیک، هر روز یک نهاد به این موضوع وارد میشود و راهکارها و محدودیتهای جدیدی برای آن وضع میکند.»
هماکنون، دسترسی مستقیم به سامانه استعلام سجام برای تأیید هویت و اطلاعات مشتریان از سوی سپردهگذاری مرکزی فراهم نیست. این امر سبب میشود فرایند تأیید اطلاعات برای سکوها دشوار و زمانبر شود، درحالیکه نهادهایی همچون فرابورس از کرادفاندینگها انتظار دارند این استعلامها به طور دقیق و برخط انجام شوند. علی عمیدی، مدیرعامل کارنکراد، با اشاره به این مسئله، در مورد کمرنگ بودن نقش نهادهای پولی و مالی در تضمین طرحها بیان میکند: «ضمانت طرحها یکی از عوامل مهم در جلب اعتماد سرمایهگذاران است، اما نهادهای پولی و مالی بهاندازه کافی در این حوزه فعال نیستند. این مسئله میتواند هم ناشی از محدودیتهای بالادستی باشد، هم ناشی از محدودیتها و کمکاریهای داخلی آنها. درصورتیکه این نهادها بهصورت جدیتر و گستردهتر در حوزههای متنوعتر وارد عمل شوند، پشتوانه طرحها تقویت شده و ریسک سرمایهگذاری کاهش مییابد.»

نبود بازار ثانویه نیز یکی دیگر از چالشهای این حوزه است. امیرحسین فراهانی، مدیر محصول زیما، در این باره میگوید: «ما بهعنوان یک سکوی کرادفاندینگ برای حفظ اعتبار خود حساسیت زیادی در معتبر بودن طرحها و شرکتهای سرمایهپذیر داریم تا مطمئن شویم سود وعدهدادهشده تا سال آینده محقق میشود. اصل سرمایه در کرادفاندینگ محفوظ است و سود آن نسبت به سود ۲۵درصدی بانکها و سود صندوقهای درآمد ثابت بیشتر است. از این لحاظ کرادفاندینگ یک انتخاب خوب برای سرمایهگذاری است، اما نبود بازار ثانویه به یک مانع جدی در کرادفاندینگ تبدیل شده است. در کرادفاندینگ اصل سرمایه به دیگری انتقال داده نمیشود و این مانع قانونی باعث میشود مردم پولی را که ممکن است در آینده به آن نیاز داشته باشند، در کرادفاندینگ سرمایهگذاری نکنند.»
مهرداد یزدانی، مدیرعامل آیفاند، در مورد دیگر چالش سکوهای کرادفاندینگ، یعنی پیگیری وصول مطالبات، صحبت میکند و میگوید: «هنوز بسیاری از سرمایهگذاران از ریسکهای تأمین مالی حمعی اطلاعی نداشته و این انتظار را دارند که همواره پرداخت مطالبات بهموقع و بدون تأخیر انجام شوند که این موضوع با توجه به شرایط اقتصادی کشور کمی مشکل است.علاوهبر این، صدور دستورالعملهای ناگهانی توسط نهاد بالادستی نیز مشکلآفرین شده و روندهای انجام فعالیت در این حوزه را سخت میکند.»
کرادفاندینگ؛ ابزاری کلیدی در توسعه اقتصاد
آینده کرادفاندینگ در ایران بهشدت پتانسیل رشد بالایی را دارد؛ بهویژه در شرایطی که کسبوکارها به دنبال روشهای نوین تأمین مالی هستند. با وجود این، موفقیت این حوزه به مواردی مانند بهبود شفافیت و آموزش عمومی بستگی دارد. علی امیری، رئیس هیئتمدیره زرینکراد، با بیان این موضوع درباره آینده کرادفاندینگ میگوید: «اگر این پیشنیازها بهدرستی فراهم شوند، کرادفاندینگ این قابلیت را دارد که به یکی از ابزارهای اصلی تأمین مالی برای کسبوکارها و همچنین یک مدل سرمایهگذاری مطمئن، جذاب و پرطرفدار برای علاقهمندان و فعالان حوزه سرمایهگذاری تبدیل شود.»

قطعاً نظارتهای کنترلی لازم است، ولی مداخلههایی که از جهات مختلف به بازار کرادفاندینگ وارد میشود چیز خوبی نیست. اگر رگولاتورها مداخلههای خود را محدود کنند و اجازه دهند خود بازار فرایندها را تنظیم کند و این بازاری را که ایجاد شده است بر هم نزنند، آینده روشنی مقابل کرادفاندینگ قرار خواهد داشت. مهدی کرشته، مدیرعامل دونگی، با بیان این موضوع در مورد آینده کرادفاندینگ در ایران توضیح میدهد: «تقریباً میتوان گفت کرادفاندینگ تنها روش کاملاً شرعی و شفاف بازار سرمایه است و در آن هر دو طرف دقیقاً میدانند که در حال انجام چه کاری هستند. کرادفاندینگ یک بازار واقعی سرمایه است که در ایران در حال شکلگیری است. کرادفاندینگ هم جای رشد دارد، هم جای بسیاری از شرکتها در آن خالی است. قطعاً به نفع سکوهای تأمین مالی جمعی نیست که سرمایهگذارها یا سرمایهپذیرها آسیب ببینند. در نتیجه خود بازار سعی میکند این تعادل را برقرار کند و هر تغییر کوچکی که توسط قانونگذار انجام میشود فقط تخریبکننده بازار است.»
طبق صحبتهای علی عمیدی، آینده کرادفاندینگ در ایران با توجه به روندهای فعلی و ظرفیتهای موجود، امیدوارکننده به نظر میرسد. او در این باره میگوید: «عواملی همچون رشد آگاهی عمومی، افزایش اعتماد مردم به این روش تأمین مالی و حمایتهای قانونی و نهادی میتوانند به توسعه این حوزه کمک شایانی کنند. بهطورکلی، کرادفاندینگ در ایران پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یکی از ابزارهای کلیدی تأمین مالی در اقتصاد کشور دارد، به شرط آنکه فرهنگسازی، زیرساختهای قانونی و نظارتی و اعتماد عمومی به شکل مناسبی تقویت شوند.»

تأمین مالی جمعی یک ابزار نوین است که مزایا و معایب خاص خود را دارد، اما اگر از این ابزار بهدرستی استفاده شود و نیازهای آن بهخوبی دیده و چالشهای آن برطرف شود، قطعاً در آینده خیلی نزدیک کرادفاندینگ میتواند به یک ابزار بسیار کلیدی و مهم، هم برای توسعه اقتصاد کشور هم برای توسعه فرهنگی و اجتماعی تبدیل شود. مهدی سالاری، مدیرعامل اینوستوران، با بیان این موضوع اظهار میکند: «باید در نظر داشته باشیم سرمایهگذاریهای خرد صورتگرفته در کرادفاندینگ در جای درستی استفاده میشود و مردم به جای سرمایهگذاری در طلا، مسکن و دلار میتوانند این سرمایهها را در بخش تولید استفاده کنند. ما اکنون کسبوکارهایی در کشور داریم که نیازمند سرمایه هستند و حتی میتوانند سوددهی بالایی داشته باشند، ولی دسترسی به سرمایه ندارند. از طرف دیگر، افرادی هستند که سرمایهای دارند که میخواهند از طریق آن سود بیشتری کسب کنند. این دو میتوانند کنار یکدیگر قرار بگیرند و یک سرمایهگذاری ایجاد شود که به اقتصاد کشور کمک کند. ما در آینده میتوانیم شاهد تبدیل شدن کرادفاندینگ به یکی از ابزارهای بسیار بزرگ و جذاب در کشور باشیم.»
دامنه فعالیت سکوهای کرادفاندینگ
بر اساس مجوز فرابورس، سکوهای کرادفاندینگ در سالهای نخست فقط مجاز به فعالیت در پنج حوزه بودند، اما این محدودیت در یک سال گذاشته برداشته شده و همه سکوها میتوانند در همه حوزهها فعالیت کنند. از طرف دیگر، بالغ بر ۸۰درصد از سرمایهگذاریها در سکوهایی که ما با آنها صحبت کردیم توسط افراد حقیقی صورت گرفته است.
سکوی تأمین مالی جمعی آیفاند فعالیت خود را از ۲۱ آذرماه ۱۴۰۱ آغاز کرده است و تاکنون ۶۴ طرح در این سکو موفق به جمعآوری سرمایه شدهاند که عمده آنها در حوزههای تولید مواد غذایی، دارویی، شیمیایی، خدمات الکترونیکی، خدمات آزمایشگاهی، صنعت لوازم خانگی و چاپ و بستهبندی هستند. مهرداد یزدانی، مدیرعامل آیفاند، با اشاره به این موضوع در مورد سرمایهگذاران در این سکو میگوید: «با توجه به سیاستی که سکوی تأمین مالی جمعی آیفاند در دستور کار خود قرار داده است، به دنبال فراهم کردن شرایطی عادلانه برای سرمایهگذاران حقیقی بودهایم و فقط در شرایط ویژه و زمانی که حقیقیها نتوانند طرحی را تکمیل کنند، از سرمایهگذاران حقوقی استفاده میشود. از همین رو، خوشبختانه در طرحهای مختلف بیش از ۹۴درصد از سرمایهگذاران آیفاند افراد حقیقی بوده و کمتر از ۶درصد سرمایهگذاریها در آیفاند توسط افراد حقوقی انجام شده است. اولین طرحی که در این سکو در سال ۱۴۰۱ منتشر شد، دو ماه زمان برد تا آن طرح تأمین مالی شود، اما اکنون آیفاند رکورددار جمعآوری وجوه است و پانزده میلیارد تومان سرمایه مورد نیاز شرکت در کمتر از ۱۰دقیقه جمعآوری میشود.»

پروژههای نهاییشده در سکوی زرینکراد نیز بیشتر در حوزههای فناوری اطلاعات و ارتباطات، نرمافزارهای رایانهای، فناوری و استارتاپها بوده است. سکوی زرینکراد چند طرح نیز در حوزه فروش و تولید محصولات FMCG داشته است، اما پروژههای مرتبط با فناوریهای نوین به دلیل جذابیت بالا و حمایت بیشتر از سوی جامعه، سهم قابلتوجهی در زرینکراد دارند. علی امیری، رئیس هیئتمدیره زرینکراد، با اشاره به این موضوع بیان میکند: «در سکوی زرینکراد بین ۸۰ تا ۹۰درصد از سرمایهگذاریها توسط مردم عادی انجام میشود و فقط بخش کوچکی از حمایتها که بین ۱۰ تا ۲۰درصد است، مربوط به شرکتهای خصوصی یا سازمانهای دولتی است. البته این آمار به نوع پروژه بستگی دارد. برای برخی پروژههای بزرگ شرکتهای خصوصی نقش بیشتری ایفا میکنند. در بسیاری از موارد طرحهایی وجود داشتهاند که صرفاً با حمایت مردم و سرمایهگذاران حقیقی به نتیجه رسیدهاند. این پروژهها معمولاً در حوزههایی انجام شدهاند که توانستهاند ارتباط عمیقتری با مخاطبان برقرار کنند یا از ارزش اجتماعی و اقتصادی بالایی برخوردار بودهاند.»
مجموعه دونگی فعالیت خود را از سال ۱۳۹۹ آغاز کرده و در این مدت در حوزههای مختلفی از جمله فولاد، کشاورزی، تولید، صنعت، بازرگانی خارجی و… پروژه داشته است و عمده پروژههای نهاییشده در آن بهترتیب در حوزههای بازرگانی، تولیدی و کشاورزی بودهاند. مهدی کرشته، مدیرعامل دونگی، با بیان این مسئله میگوید: «۹۷درصد از سرمایهگذاریهای انجامشده در دونگی، افراد حقیقی هستند و فقط ۳درصد از آن به شرکتهای خصوصی برمیگردد. البته در سال ۱۴۰۲ تعدادی سرمایهگذاریهای دولتی از طریق صندوق امید که یک صندوق دولتی است داشتیم، ولی حجم آن بسیار پایین بود.»
عمده پروژههای نهاییشده در سکوی تأمین مالی جمعی کارنکراد در حوزه ماشینآلات و تجهیزات پیشرفته بوده است. از میان ۱۰۲ طرح تأمینمالیشده در این سکو، ۲۸ طرح به این حوزه اختصاص داشته که بیش از ۱۸۶میلیارد تومان سرمایه برای آنها جمعآوری شده است. علی عمیدی، مدیرعامل کارنکراد، با اشاره به این موضوع توضیح میدهد: «در سکوی تأمین مالی جمعی کارنکراد، سایر حوزهها نیز مورد توجه قرار دارند و کارنکراد بهعنوان یک سکوی متنوع، طرحهایی از حوزههای مختلف مانند فناوری اطلاعات، فینتک، کشاورزی، سلامت، صنایع خلاق و… را نیز تأمین مالی کرده است. این تنوع بیانگر تعهد سکو به تأمین مالی طرحهایی است که ارزشآفرینی و رشد اقتصادی را در ایران تسریع میکنند.»
علی عمیدی در مورد میزان درصد سرمایهگذاری افراد حقیقی و شرکتهای خصوصی و سازمانها در سکوی کارنکراد میگوید: «۳۸درصد از سرمایهگذاریهای صورتگرفته در سکوی ما توسط اشخاص حقوقی، شامل شرکتهای خصوصی و دولتی، انجام شده است. این آمار نشاندهنده اعتماد بالای سازمانها به مدل تأمین مالی است. ۶۲درصد باقیمانده نیز توسط اشخاص حقیقی یا همان مردم تأمین شده است که این خود گویای مشارکت فعال و علاقهمندی عمومی به حمایت از طرحهای کسبوکارها در بستر سکوی ماست. این ترکیب متوازن نشان میدهد که تأمین مالی جمعی توانسته است ارتباط معناداری میان سرمایهگذاران خرد و کلان ایجاد کند.»
پروژههای نهاییشده در سکوی زیما نیز حوزههای مختلفی، ازجمله حوزههای عمرانی و ساختمانی، نیروگاهی، تأمین سرمایه در گردش و تولید مواد غذایی، را در بر میگیرد. امیرحسین فرهانی، مدیر محصول زیما، با اشاره به این موضوع در مورد سرمایهگذاریهای صورتگرفته در این سکو میگوید: «به لحاظ قانونی ۱۰درصد از میزان سرمایهگذاری را باید خود شرکت سرمایهپذیر انجام دهد. اگر این ۱۰درصد را کم کنیم، بیش از ۸۰درصد از ۹۰درصد باقیمانده در این سکو، توسط افراد حقیقی سرمایهگذاری شده است و این عدد در راستای هدف ما، یعنی سرمایهگذاریهای خرد مردمی، است.»
طبق صحبتهای مهدی سالاری، مدیرعامل اینوستوران، این شرکت در بیشتر حوزهها سرمایهگذاری کرده است و از این میان حوزههای سلامت، حملونقل و آموزش سه حوزه برتری هستند که بهترتیب بیشترین تأمین مالی را در سکوی اینوستوران به خود اختصاص دادهاند. او در باره دیگر فعالیتهای این سکو میگوید: «برخی حوزهها مانند صنایع غذایی، امنیت غذایی و کشاورزی خیلی جای کار دارند و اینوستوران بنا دارد تأمین مالی را برای این شرکتها در اولویت قرار دهد. تصوری وجود دارد که شرکتهای دانشبنیان، شرکتهای سوددهی نیستند، اما نکته قابلتوجه این است که حدود ۶۸درصد از شرکتهایی که ما تأمین مالی کردیم جزو شرکتهای دانشبنیان بودهاند.»
اینوستوران در یک سال گذشته حدود چهارهزار سرمایهگذار داشته است و حدود ۷۰درصد از سرمایهگذاریها توسط افراد حقیقی و ۳۰درصد دیگر توسط افراد حقوقی انجام شده است. مهدی سالاری، مدیرعامل اینوستوران، با بیان این موضوع میگوید: «ما در همین یک سال گذشته پروژهای داشتیم که با ۲۸درصد سود، کمترین سود را در بین طرحهای کرادفاندینگ داشته است و پروژهای هم داشتیم که با ۵۰درصد سود جزو پرسودترین طرحهای کرادفاندینگ به حساب میآمد. طرحهایی با ضمانتنامههای مختلف، ازجمله ضمانتنامه بانکی، ضمانتنامه تعهد پرداخت صندوق و همچنین چک شرکت ثالث، روی سکوی اینوستوران قرار دارند. هدف از این تنوع این است که سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی بتوانند با شرایط مختلف سرمایهگذاری کنند و دست آنها برای انتخاب میزان سود و نوع ضمانتنامه باز باشد. ما در یک سال گذشته رکورد بیشترین تعداد سرمایهگذار در یک پروژه کرادفاندینگ را شکستیم و برای تأمین مالی یکی از پروژههای ما حدود ۱۰۱۸ نفر از اقصا نقاط کشور مشارکت کردند.»