سرمایهگذاریهای فناپتلکام، آینده حوزه ارتباطات در کشور را رقم میزند
صابر فیضی، مدیرعامل شرکت فناپتلکام
عصر تراکنش ۵۴؛ مینا حاجی / اکثر فعالان بخش خصوصی ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور معتقدند در چند سال گذشته بهدلیل سیاستهایی همچون ثابت نگهداشتن تعرفهها این بخش از توسعه خود باز مانده و در یک کلام، حال حوزه تلکام در کشور خوب نیست. صابر فیضی، مدیرعامل شرکت فناپتلکام که از مدیران باسابقه حوزه ارتباطات در کشور است نیز بر این عقیده است که معضل اصلی این حوزه از مجلس هفتم یعنی از ۱۶ سال قبل شروع شد. طی ۱۶ سال گذشته، افزایش تعرفههای حوزه ارتباطات یا متوقف یا حتی منفی شد؛ به همین دلیل حوزه ارتباطات از نظر درآمدی، از هزینههای روزافزون جا ماند. در گفتوگویی که با فیضی داشتیم، به وضعیت حوزه تلکام در کشور و راهکارهای پیشنهادی او در جهت بهبود این حوزه در کشور پرداختیم. او بر این باور است که اگر در دو سال آینده دولت به کمک این حوزه نیاید و بهبودی حاصل نشود، اپراتوری در کشور نمیماند که ورشکسته نشده باشد. با این حال طبق صحبتهای فیضی، سرمایهگذاریهای فناپتلکام در مسیری است که آینده حوزه ارتباطات را رقم میزند؛ در واقع سرمایهگذاری را روی مسیرهای اصلی و اساسی انجام میدهند که الزاماً مورد استفاده قرار میگیرد و میتواند بهبودهایی را در آینده رقم بزند. در ادامه گفتوگوی ما با صابر فیضی را میخوانید.
وضع تلکام در کشور بحرانی است
صابر فیضی، مدیرعامل شرکت فناپتلکام اوضاع حوزه تلکام در کشور را در یک جمله خلاصه میکند و میگوید: «حال حوزه تلکام اصلاً خوب نیست. اخیراً هم در مصاحبه وزیر ارتباطات به همین نکته اشاره شد. معضل اصلی این حوزه از مجلس هفتم یعنی از ۱۶ سال قبل شروع شد. آن زمان حساسیتی راجع به تعرفههای این عرصه پیش آمد. طی ۱۶ سال گذشته، افزایش تعرفههای حوزه ارتباطات یا متوقف یا حتی منفی شد. به همین دلیل حوزه ارتباطات از نظر درآمدی، از هزینههای روزافزون جا ماند. بدین ترتیب توازن درآمد و هزینه حوزه ارتباطات به هم ریخت و فقط یک نکته به کمک آمد؛ اینکه تقاضا برای خدمات زیاد شد و مردم خدمات بیشتری را مطالبه میکردند. وقتی یک سرمایهگذاری در این حوزه اتفاق میافتد، چه ۱۰ مشتری داشته باشیم و چه ۱۰۰۰ مشتری، میزان سرمایه مورد نیاز بالا نمیرود و به همین دلیل افزایش متقاضیان کمک کرد که شرکتهای فعال در بازار ارتباطات تا چهار یا پنج سال پیش بتوانند سر پا بمانند. از چهار یا پنج سال پیش که تورم بهشدت افزایش یافت و هزینه دستمزد، مکان، برق و سایر خدمات به شکل سرسامآوری بالا رفت، تمام شرکتهای حوزه ارتباطات زمینگیر شدند. اگر در دو سال آینده دولت به کمک این حوزه نیاید و بهبودی حاصل نشود، فکر نمیکنم اپراتوری در کشور بماند که ورشکسته نشود. وضع اینقدر بحرانی است.»
طبق صحبتهای فیضی، اگر از منظر رشد و فناوری به عرصه ارتباطات در کشور نگاه کنیم، درمییابیم تلاشهای زیادی برای بهروز نگهداشتن تجهیزات و خدمات اتفاق افتاده است: «اما در ارتباطات سیار تا جایی پیش رفتیم و نتوانستیم بالاتر بیاییم. طی دو سال گذشته، اپراتورهای ارتباطات سیار بهسختی سر پا ایستادهاند. در ارتباطات ثابت هم نسبت به دنیا کاملاً عقب افتادهایم. آقای وزیر هم اشاره کردند که ما رتبه ۱۴۰ را بین کشورهای دنیا داریم. بعد از ما فقط دو کشور وجود دارند که تعرفه پایینتری نسبت به ما دارند؛ آنها هم افغانستان و یمن هستند. سایر کشورها همگی تعرفههای بالاتری دارند. این مسئله چه تأثیری بر حوزه ارتباطات گذاشته است؟ اینکه شبکهها بهسختی سر پا میایستند و خدماتی که به مردم ارائه میشود، کیفیت مناسب را ندارد. اگر قرار بود در شبکههای ما نیز مشابه سایر دنیا حجم گستردهای از ترافیک در شبکه ارتباطات جابهجا شود، اصلاً امکانپذیر به نظر نمیرسید. اکنون بسترهای اصلی موجودند، ولی برای تبدیلشدن به خدمات، نیازمند هزینهای هستند که هیچکدام از اپراتورها توان انجام آن را ندارند.»
به گفته مدیرعامل فناپتلکام، بزرگترین اپراتور، مخابرات ایران بود، ولی آن هم زمینگیر شد و نمیتواند توسعهای انجام دهد. یکسری ناهماهنگیها نیز در سیستمهای دولتی و عمومی مشهود است؛ «مثلاً شهرداریها، سیستم برق کشور و شبکههایی که به کمک ما میآیند. تمام این مسائل دست به دست هم داده و اوضاع حوزه ارتباطات در کشور را وخیم کرده است.»
سیستمهای دولتی نباید دنبال امور اجرایی بیایند
صابر فیضی معتقد است اگر از وزیر ارتباطات دولت قبل درباره عملکرد او بپرسیم، نمره ۴۰ یا ۵۰ از ۱۰۰ را به عملکرد خود میدهد: «وزیر قبلی تلاش زیادی انجام داد و به رشد این حوزه در کشور علاقهمند بود، منتها بعضی مسائل از اختیارات او خارج بود. با شرایطی که ایجاد شد، کار بیشتری از دست او برنمیآمد. ماجرای مجلس هفتم را فراموش نکنیم. بعد از اینکه سازمان تنظیم مقررات بهعنوان رگولاتور کشور شکل گرفت، فقط یک پرونده موفق در عرصه ارتباطات داشتیم که آن هم مربوط به «ایرانسل» بود. من به همه پیشنهاد میکنم که بروند ببینند چرا پرونده ایرانسل موفقیتآمیز بود و بعد از آن هر کدام از پروانههایی که صادر شد، به هدف اصلی خود نرسید. در مورد پروانه رایتل، چون آن پروانه به یک سیستم دولتی و عمومی داده شد، به موفقیت نرسید. از اینجا درمییابیم که سیستمهای دولتی نباید دنبال امور اجرایی بیایند. زمان آقای جهرمی نیز خیلی تلاش شد که VDSL را توسعه دهند. هدف اصلی آنها و شعارشان این بود که پنج میلیون VDSL را در کشور با پهنای باند حداقل ۳۰ مگ راه بیندازند، ولی متأسفانه جواب نگرفتند و علت این بود که چرخه زندگی اپراتورها نچرخید و نتوانست به سمت توسعه برود.»
توسعه کابل نوری مستلزم هزینه سنگین است
فیضی با بیان اینکه قضاوت راجع به عملکرد وزیر ارتباطات دولت سیزدهم زود است، میگوید: «با این حال در این دوران کوتاه اقداماتی کردهاند که نشان میدهد دردهای این حوزه به گوششان رسیده است. ایشان اکنون مشکلات و درد حوزه ارتباطات را میشناسند. تا جایی که اطلاع دارم، اپراتورهای مختلف، مشکلات را همراه با پیشنهادهایی بهنوعی منتقل کردهاند. قضاوت در این مدت کوتاه سخت است، ولی عملکرد و اقدامات این وزارتخانه مطلوب به نظر میرسد. در حال حاضر اهداف جدیدی تعریف شده است، ولی نمیدانیم آیا به اجرا درمیآید یا خیر. تاریخ در اینباره قضاوت خواهد کرد. یکی از بحثهایی که آقای زارعپور بهدرستی مطرح کردند، این بود که متوجه هستند کابل نوری باید در کشور توسعه یابد، اما توسعه کابل نوری مستلزم هزینه سنگین است. اگر قرار باشد اپراتور، هم به دولت سهم بدهد، هم مالیات بدهد و هم توسعه فیبر بدهد، مطمئناً هرگز به موفقیتی نمیرسد. اگر منابع ارزانقیمت، نمیگوییم بخشش، در اختیار اپراتورها قرار گیرد، وزارت ارتباطات به اهدافش میرسد. این حوزه اقتصاد کلان است، پس اگر سرمایهها از طریق تشویق سرمایهگذار و کمکهای دولتی تأمین نشود، هرگز به نتیجهای نخواهیم رسید.»
قانون کار باید اصلاح شود
فیضی در پاسخ به این سؤال که راهکارها و راهحلهای پیشنهادی او برای بهتر شدن وضعیت حوزه تلکام در کشور چیست، اینطور توضیح میدهد: «چه کار کردیم که MTN حاضر شد در ایرانسل سرمایهگذاری کند؟ این مسئله به قوانین بالادستی برمیگردد و همتی که دولت و سیاستهای نظام میتواند برای جذب سرمایه داشته باشد. اکنون، هم آقای رئیسجمهور، هم رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس دارند مسائل و دغدغههایی را مطرح میکنند؛ از جمله اینکه کاری کنیم که سرمایهگذاران خارجی به کشور بیایند و سرمایهگذاری کنند یا حتی ایرانیانی که سرمایه خود را بیرون بردهاند سرمایهشان را به کشور بیاورند. مثلهای قدیمی ایران پندهای مدیریتی زیادی را به همراه دارند، ولی انگار درس نمیگیریم؛ با حلواحلوا گفتن دهان شیرین نمیشود. باید اقداماتی انجام دهیم که احساس امنیت را به سرمایهگذاران بدهد. من تأکید میکنم که با قانون کار فعلی ایران هیچ سرمایهگذاری جرئت ندارد در این کشور سرمایهگذاری اساسی انجام دهد. قانون کار باید اصلاح شود. چندین سال است اصلاح قانون کار در دستور کار دستاندرکاران قرار گرفته، ولی هیچ اتفاقی نمیافتد. قانون تجارت نیز باید اصلاح شود.»
طبق گفتههای فیضی، قانون تجارت کشور مشکلات متعددی دارد؛ در نتیجه تا این قوانین اصلاح نشوند، کسی برای سرمایهگذاری در کشور اقدام نمیکند: «اگر کارهای تطبیقی انجام میشد که اثربخشی قانون کار قبل از انقلاب را با بعد از انقلاب مقایسه کند، نشان میداد یکی از عوامل بازدارنده سرمایهگذاری در کشور همین قانون کار است. همه دولتها در تلاش برای بهبود قوانین هستند، اما مسائل دستوپاگیر روزمره، آنها را از مباحث اساسی بازمیدارد. ایران نیاز به جراحی اقتصادی سنگینی دارد تا سرمایهگذاران حاضر به سرمایهگذاری در کشور شوند. تا زمانی که سرمایه و سرمایهگذاری در کار نباشد، نه تولید داریم، نه GDP کشور بالا میرود.»
سرمایهگذاری بلندمدت فناپتلکام بر شبکهسازی
فناپتلکام از زمانی که مجوز گرفت، بر اساس مدل کسبوکاری اولیه دنبال سرمایهگذاری برای شبکهسازی بود: «از زمانی که بنده بهعنوان مدیرعامل در این شرکت فعالیت میکنم، بیشترین تمرکز ما بر شبکهسازی و سرمایهگذاری بوده است. بانک پاسارگاد بهشدت مصمم است که شبکه زیرساختی خود را برای ارائه خدمات گوناگون توسعه دهد. شرایط بازار و تأمین تجهیزات طوری شده که با احتیاط گام برمیداریم. زمان خیلی مهم است. اکنون سرمایهگذاریهایی که ما انجام دادهایم، بستری را در شهرهای مختلف ایجاد کرده که میتواند تمام خدمات ارتباطی را برای مردم فراهم آورد. منظور از تمام خدمات ارتباطی این است که از مکالمه ساده تا پهنای باند به هر میزان دلخواه قابل فراهمسازی باشد. بستر اصلی ما متکی به کابل نوری است و در لایه انتهایی که به سمت خانههای مردم میرویم، بر اساس خواسته خودشان خدمات مختلف را ارائه میدهیم؛ کسی که فقط تلفن ثابت بخواهد به او تلفن ثابت میدهیم و اگر اینترنت بخواهد تا هر ظرفیتی که مورد نیازش باشد، در اختیار او قرار میگیرد. ظرفیتهای پایین را روی کابل مسی میدهیم و ظرفیتهای بالا با کابل نوری به منازل مردم میرسد.»
به گفته فیضی فناپتلکام سعی کرده به جاهایی برود که مردم بیشترین مشکل را داشتهاند؛ مثلاً شهر جدید پردیس، هشتگرد، کل شهر رشت، منطقه آزاد انزلی، کیش، شهرهای اقماری اصفهان و شهر سهند تبریز. این کارها از نظر سرمایهگذاری ابعادی دارد که افراد عادی حاضر به سرمایهگذاری در آن نمیشوند. بازگشت سرمایه در این حوزه نیز قدری طولانی است؛ «همانطور که عرض کردم، کار در زمینه کابل نوری و شبکه به صبر طولانی نیاز دارد. یک بار این پیشنهاد مطرح شد که مالیاتهای این حوزه حذف شود، ولی مالیات آنها به قدری نیست که سرمایهگذاری را توسعه دهد. سهم دولت هم رقمی نیست که امکان سرمایهگذاری را فراهم کند. فناپتلکام یکسری سرمایهگذاری بلندمدت و اساسی را انجام داده و تمام خدمات مرتبط با ارتباطات ثابت را در اختیار مردم گذاشته است.»
تعامل با شهرداریها؛ چالش اصلی اجرای کابل نوری
مدیرعامل فناپتلکام میگوید که رگولاتور سعی زیادی در کمک به شرکتهای فعال در عرصه ارتباطات دارد، اما چالش اصلی حوزه تلکام مربوط به تعامل با شهرداریهاست. او در اینباره میافزاید: «کسی که میخواهد شبکهسازی کند، به سرمایهگذاری در حوزه حفاری نیاز دارد. با توجه به استقلال شهرداریها، هر شهر شرایط خاص خود را مطرح میسازد. بعضی شهرها اصلاً ارزش سرمایهگذاری ندارند. ما هر طور بررسی کردیم، دیدیم شرایط مطرحشده در شهر مشهد برایمان ارزش سرمایهگذاری ایجاد نمیکند، چون قوانین آنها کاملاً متفاوت است. این مسئله به وزارت ارتباطات هم منتقل شده است. اگر این معضل در کشور حل نشود، مطمئناً توسعه شبکه کابل نوری به نتیجهای نمیرسد. بعضی شهرداریها خیلی عاقلانه با ما همکاری و مشارکت کردند تا حفاری اتفاق بیفتد. این همکاری به نفع شهرداری هم بود، اما بعضی شهرداریها این مسیر را مثبت نمیدانستند. چالش اصلی، مسیر اجرای کابل نوری است. البته روشی هم وجود دارد که از شبکه برق برای انتقال داده استفاده کنیم، ولی در ایران این شیوه هنوز متداول نشده است. در دنیا چنین روشهایی مرسوم است، ولی در ایران مشکلاتی دارد که وزارت نیرو باید آن را برطرف سازد. چالش اصلی ما طولانیبودن مسیر اجرای پروژههاست که هم زمانبر میشود و هم موانع شهرداریها هزینههای ما را از توجیهپذیری خارج میکند. البته از لحاظ قوانین و مقررات، در حال حاضر قانونی در کشور نیست که مانع کار ما باشد.»
ذهنیت شهرداریها در شهرهای مختلف با هم متفاوت است. صابر فیضی در اینباره میافزاید: «اولین مشارکت ما با شهرداری رشت بود. بعد هم به شهرداری اهواز، بهارستان، مجلسی، فولادشهر، مبارکه و بعد هم همدان رسیدیم. آن شهرداریها دوراندیش بودند و بهدنبال منابع درآمدی مستمر برای شهرداری میگشتند. در شهرهای دیگر دیدگاه روزمره دارند و میگویند «پول امروز ما را بده و حفاری را جلو ببر». این روش برای ادامه کار مؤثر نیست. در شهرهایی که شهرداری حمایت کرد، هم کار ما پیش رفت و هم کمکهای خوبی به شهر شد.»
با توجه به صحبتهای فیضی، سازمانهای نظارتی ایران اغلب روی کسانی که تلاش بیشتری انجام میدهند، تمرکز دارد، ولی هیچگاه کسانی که جلوی کار را میگیرند، مورد بازخواست قرار نمیدهد: «این وضعیت هم باید اصلاح شود؛ مثلاً وقتی شورای شهر و شهرداری از منابع درآمدی که میتوانست برایشان ایجاد شود، بهرهای نبردند، باید مورد بازخواست قرار میگرفتند. اکنون فقط کسانی که کاری را انجام دادهاند، بازخواست میشوند، با کسانی که کاری نکردهاند، مشکلی ندارند. به همین دلیل مدیران دولتی ما ترجیح میدهند کاری انجام ندهند تا مورد سؤال و جواب قرار نگیرند. البته خود من اینطور نبودم و ریسکهای مواجهه با سازمانهای نظارتی را پذیرفتم.»
اهواز و همدان میتوانند به شهر هوشمند تبدیل شوند
فیضی میگوید سرمایهگذاریهای فناپتلکام در مسیری است که آینده حوزه ارتباطات را رقم میزند: «در واقع جاهایی که سرمایهگذاری میکنیم، الزاماً مورد استفاده قرار خواهد گرفت. شاید این استفاده با تأخیر باشد، ولی سرمایهگذاری را روی مسیرهای اصلی و اساسی انجام میدهیم که الزاماً مورد استفاده قرار میگیرد و میتواند بهبودهایی را در آینده رقم بزند. ما با همین امید سرمایهگذاریهایمان را افزایش میدهیم. البته این کار ما استثنا نیست و در دنیا هم الگوهای مشابهی را طی میکنند. شعارهای فعلی وزیر ارتباطات فقط در شهرهایی عملی شده که ما قدم به عرصه گذاشتهایم.»
مهمترین برنامه فناپتلکام توسعه شبکه کابل نوری کشور در شهرهایی است که با شهرداری آنجا به توافق رسیدهاند: «پیشبینی ما این است که تا پایان سال ۱۴۰۱ اهواز و همدان بزرگترین شهرهای تحت پوشش کامل کابل نوری باشند که میتوانند به شهر هوشمند تبدیل شوند.»
[…] […]