بازار ثانویه؛ فصلی جدید در تکامل تأمین مالی جمعی
تامین مالی جمعی در ایران به کدام سو میرود؟
عصر تراکنش ۵۸؛ محمد طهرانی، معاون کسبوکار شرکت ققنوس / تأمین مالی جمعی بهعنوان پدیدهای نوظهور در اقتصاد دیجیتال، در آستانه فصلی جدید قرار دارد که به اندازه خود این پدیده، پیشگامانه و تحولآفرین به نظر میرسد. سرمایهگذاری جمعی که به میدان آمده بود تا اقتصاد تشنه نوآوری را دگرگون کند، اخیراً شاهد تحولاتی بوده که به نظر میرسد چرخشی اساسی را در آینده این صنعت رقم خواهد زد. اگرچه ایجاد بازارهای ثانویه در پلتفرمهای سرمایهگذاری جمعی، بهعنوان سیستمهای معاملاتی جایگزین هنوز در ابتدای راه قرار دارد، اما شروع قدرتمند پلتفرمهایی مانند «استارت انجین» در راهاندازی بازار ثانویه خود، نتایج چشمگیری را در این صنعت نوید میدهد.
اما بازار ثانویه در سرمایهگذاری جمعی چگونه عمل میکند؟ به یک عبارت، بازار ثانویه به تأمینکنندگان سرمایه اجازه میدهد تا آوردههای خود را در بازاری مشابه بازار سهام معامله کنند و از هر گونه رشد در ارزشگذاری از طریق معامله یا فروش سهم بهرهمند شوند. طبیعی است که گزینه فروش سهام و بازپرداخت سرمایه و حتی فراتر از آن ایجاد ارزشافزوده میتواند سرمایهگذاری جمعی سهام را برای تأمینکنندگان سرمایه بهطور تصاعدی جذابتر کند.
نقاط قوت سرمایهگذاریهای جمعی پیش از این بهوضوح آشکار شده است؛ استارتاپها و صاحبان ایده میتوانند از این طریق به سرمایهای دسترسی پیدا کنند که قبلاً هرگز امکان آن را نداشتند. سرمایهگذاران، چه خرد و چه کلان نیز میتوانند در ایدههای دارای پتانسیل بازدهی بالا در آینده مشارکت و از آنها حمایت کنند. اما در چنین معادلهای، این سرمایهگذاران هستند که احساس میکنند در برزخ انتظار بازگشت سرمایهشان قرار گرفتهاند. این نقصان در کنار موارد دیگری از جمله عدم امکان هرگونه انتقال، اهدا یا مبادله گواهیهای شراکت سرمایهگذاری، چالشهایی عمده را در مسیر مشارکتهای جمعی سرمایهگذاران ایجاد کرده است.
بهطور عمده این تصور وجود دارد که سرمایهگذاریهای جمعی، غیرنقدشونده هستند. در سناریوهای مختلف سرمایهگذاری جمعی، تا زمانی که یک کسبوکار ورشکسته شده یا توسط سرمایهگذار بزرگتری خریداری شود، سهام باید نگهداری شود و تا اتمام بازه زمانی تعیینشده در پروژه که ممکن است ماهها طول بکشد، منجمد باقی بماند. این در حالی است که نیاز سرمایهگذاران و بهویژه سرمایهگذاران خرد به نقدینگی، اساساً امری غیرقابل پیشبینی است که در هر لحظه از بازه زمانی پروژه احتمال بروز آن وجود دارد. اما ظهور بازارهای ثانویه در تأمین مالی جمعی این نقطهضعف را از میان برداشته است. بازار ثانویه در این ارتباط امکانهایی را فراهم کرده که مشارکتکنندگان در پروژههای تأمین مالی جمعی قادر به فروش گواهی شراکت خود به دیگر علاقهمندان به سرمایهگذاری بوده و امکان اهدای گواهی خود به بستگان و نزدیکان، انتقال ارزش از طریق تهاتر، همچنین مبادله گواهیهای شراکت یک پروژه با پروژه دیگر در اختیارشان است.
«دیوید ام فریدمن» معتقد است؛ قبل از ظهور بازار ثانویه، تمام سهام خصوصی کاملاً فاقد نقدینگی بودهاند. به این ترتیب معرفی بازار ثانویه فرصتی کمنظیر برای بهروزرسانی سبد سرمایه و شرکت در معاملات پرسود را در اختیار سرمایهگذاران گذاشته است. شاید تا یک سال پیش، نمیتوانستیم امکان فروش مجدد سرمایهگذاریهای سهام خصوصی را حتی تصور کنیم؛ صرفاً به این دلیل که بازاری برای چنین معاملاتی وجود نداشت. اما امروز بهدلیل تلاش پلتفرمهای تأمین مالی جمعی، سرانجام بازار ثانویه سرمایهگذاریهای سهام راهاندازی شده و سرمایهگذاران را خوشنود کرده؛ چراکه اکنون قادر شدهاند از طریق معاملات جایگزین از دغدغه سرمایهگذاریهای ناخواسته و با ریسک بالا رها شوند.
به این ترتیب واضح است که بهدنبال ایجاد و توسعه بازار ثانویه سرمایهگذاریهای جمعی، از امکانات و ظرفیتهای موجود در این عرصه از جمله بازارگردانی بهمنظور حفظ تعادل و حمایت از سهمها و در نهایت افزایش قدرت نقدشوندگی سرمایهها نیز میتوان بهره برد. همچنین، از ظرفیتهای بسیار قابل توجه در این عرصه باید به جذب سرمایهگذاری خارجی اشاره کرد که امکان خرید گواهیهای دارایی دیجیتال، همچنین گواهی شراکت توکنی را از طریق رمزارزها فراهم میکند. در اغلب حوزههای قضایی کشورها، محدودیتهایی تعیین میشود که چه کسانی میتوانند یک کسبوکار جدید را تأمین مالی کنند و چه مقدار مجاز به مشارکت هستند. مشابه محدودیتهای سرمایهگذاری صندوقهای تأمینی، این مقررات نیز از سرمایهگذاران ساده یا غیرثروتمند در برابر به خطر انداختن بیش از حد پساندازشان محافظت میکند. از آنجا که امکان روبهرو شدن با شکست همواره برای بخشی از کسبوکارها وجود دارد، سرمایهگذاران در این پروژهها با خطر از دست دادن اصل سرمایه خود مواجه هستند.
اما این سکه روی دیگری نیز دارد. اگر در راهبردهای پیشین سرمایهگذاری جمعی، امکان مشارکتها، بهویژه در حوزههایی چون سرمایهگذاریهای خارجی با محدودیتهایی روبهرو بوده، در بازارهای ثانویه تأمین مالی جمعی میتوان جذب سرمایهگذاری خارجی را بهعنوان یک فرصت و حتی عاملی تعیینکننده در مسیر مقیاسپذیری، توسعه و افزایش توانمندی سیستمها در تطبیق خود با شرایط جدید و بزرگتر در نظر گرفت. بهعنوان یک مصداق بومی در ارتباط با پروژههای تأمین مالی جمعی در کشور، تاکنون امکان عرضه گواهیهای مشارکت فقط به شهروندان عضو در سامانه سجام محدود بوده است. این در حالی است که اگر سکوهای تأمین مالی جمعی با یک مدیر ثبت خارجی در تعامل باشند، امکان عرضه گواهیهای مشارکت به اتباع دیگر کشورها هم فراهم خواهد بود. در این ارتباط حتی با در نظر گرفتن محدودیتهای موجود در انتقال ارز، میتوان از ظرفیتهای سرمایهگذاری بر پایه رمزارزهای پایدار بهره برد و به این ترتیب روند ارزآوری و جذب منابع خارجی در تأمین مالی پروژهها را در ابعاد بسیار وسیعتری دنبال کرد.