عصر تراکنش ۵۹ / بیایید با هم بازی کنیم. مثلاً الان ماه مارس سال ۲۰۲۱ است. شما ۲۳ساله هستید و یک سال است فارغالتحصیل شدهاید. پاندمی آخرین ترم دانشگاهتان را خراب کرد، اما الان شغلی در یک شرکت پیدا کردهاید که کارش «نوآوری در تجارت» است. شرکت واقع در ساختمانی بزرگ و آفتابگیر است و به شما ناهار هم میدهد. مکانهای عمومی باز شدهاند، دوستانتان به شهر برگشتهاند، وضعیت حساب بانکیتان خوب و حتی سالم است؛ کووید یعنی زندگی ارزانتر با پول دولت و بدون اقساط وام دانشجویی. آپارتمانی اجاره کردهاید و شروع به گشتوگذار در بازارهای مختلف کردهاید. همه بازارها در حال صعود و سودآوری هستند. از نکاتی که در سایت ردیت آمده، استفاده میکنید، در سایت رابینهود خریدوفروش میکنید و کریپتو میخرید. یکی از توکنهایی که خریدید یکشبه بالا میرود و به پول خوبی تبدیل میشود.
گروه دوستان دانشگاهیتان در حال برنامهریزی یک دورهمی در تابستان هستند و زمان آن رسیده که با خرید یک دست لباس بزرگسالانه موفقیت روبهرشد خودتان را به دیگران نشان دهید. خرجکردن صدها دلار برای خرید لباس به نظرتان عجیب میرسد، ولی امروزه اپلیکیشنی برای این کار وجود دارد. در تیکتاک ویدئوهایی میبینید که یک ترفند مالی عالی به شما یاد میدهند؛ «الان بخرید، بعداً پرداخت کنید.»
به نظر راه هوشمندانه و حتی مسئولیتپذیرانهای میرسد. میدانید نسل قبل با همین بدهیها به شرکتهای کارت اعتباری بود که اوضاع مالیشان را خراب کردند. الان بخرید، بعداً پرداخت کنید یا BNPL مانند کارتهای اعتباری نیست، بلکه بدهی است که اقساط ثابتش را از حساب بانکیتان برمیدارد و گفته میشود که خبری از بهره یا پرداختهای بعدی بیشتر نیست. BNPL به شما اجازه میدهد مخارجتان را برنامهریزی کرده و پول بیشتری خرج کنید. شما هم دقیقاً همین کار را میکنید. از افترپی برای خرید کفش از ریفورمیشن استفاده میکنید. با کلارنا از لایو نیشن بلیت ارزانتر میخرید و با افیرم از شرکت پلتون دستگاهی ورزشی میخرید. روش پول خرجکردنتان شبیه اقتصاد جدید شده و قوانین مالی سنتی دیگر در مورد شما صدق نمیکند.
اما الان ماه می ۲۰۲۲ است. تورم به بالاترین حد خود در ۴۰ سال اخیر رسیده، اروپا درگیر جنگ شده و بازار نزدک اعلام کرده که ماه گذشته بدترین ماهی بوده که از سال ۲۰۰۸ تاکنون تجربه کرده است. بازار کریپتو مملو از کلاهبرداری است. شرکتهای یونیکورن به فکر تعدیل نیرو هستند و بهزودی، موعد پرداخت وامهای دانشجویی فرا میرسد و هر ماه باید صدها یا هزاران دلار بپردازید. پول پرداخت لباسهایی که خریدهاید و آن دستگاه ورزشی را هم باید جور کنید و بپردازید.
قسمت فرضی ماجرا تمام شد. میتوانیم جوانانی را که هنوز موهای سرشان نریخته و میتوانند تا موقع تعطیلی بارها بمانند و بنوشند و فردا صبح هم خوش و خرم سر کار بروند، شماتت کنیم و از این شماتت لذت بریم. اما باید همدردی بیشتری با جوانان بیپول نشان بدهیم. مخصوصاً که اشتباهاتی که به خاطر BNPL انجام دادهاند، میتواند به رکودی گسترده در سطح اقتصاد کلان ختم شود. مفهوم قرض و بدهی خطری واقعی را به سیستم آورده است: «بدهی مصرفکنندگان در ماه مارس به ۵۲ میلیارد دلار رسید که بزرگترین میزان صعود تاریخ بود». در ایالت کالیفرنیا وامهای BNPL یا الان بخرید، بعداً پرداخت کنید، ۹۱ درصد از وامهای مصرفکنندگان در سال ۲۰۲۰ را تشکیل میدادند. تا پایان سال ۲۰۲۰ بیش از ۴۰ درصد افراد نسل زد از خدمات BNPL استفاده کرده بودند و این میزان بالاترین نرخ مشارکت در میان یک گروه سنی بود. حالا بعد از همه این اتفاقات، این بدهیها مشکلآفرین شدهاند.
BNPL تنها مد زودگذری نیست که در حال نابود کردن زندگی مالی یک نسل است. اپلیکیشنهایی مثل رابینهود که خریدوفروش را به بازی تبدیل کردهاند و اسم سرمایهگذاری روی کارشان گذاشتهاند، از BNPL هم بدترند. تقریباً نیمی از درآمد این شرکت را معاملات با سهام تشکیل دادهاند. چنین شرطبندیهایی حتی از قمار کردن در کازینوها هم خطرناکتر است، چون شخص میتواند بهراحتی پولی بیشتر از داراییاش شرطبندی کند. ناکارآمدیهای ساختاری هم باعث ضعف سرمایهگذاران تازهکار در برابر حرفهایها شدهاند (اعتراف: خود من در پابلیک سرمایهگذار هستم. پابلیک اپلیکیشنی برای خریدوفروش است که به نظر من وضعیت بهتری در مورد مسائل ذکرشده دارد). دستکم اپلیکیشنهای شرطبندی روی مسابقات ورزشی که بهتازگی محبوب شدهاند، آنقدر صداقت دارند که بگویند کارشان قمار کردن است. اصلاً شاید تا زمانی که دوپامین زیادی از کاری که میکنید، دریافت کنید و لذت کافی ببرید، اسم کاری که میکنید، مهم نباشد.
شرطبندی مسابقات ورزشی در آمریکا در سال ۲۰۲۱ با رسیدن به سود ۵۷ میلیارد دلاری، ۱۶۵ درصد رشد کرد. کریپتو و تمام اشکال مختلفش، از بیتکوین گرفته تا تصویر چند میمون، بسیاری از جوانان را متقاعد کرده که بلاکچین پول آینده است. چیزی که این ماجرا را پیش میبرد، میلیاردها دلار سرمایهای است که سرمایهگذاران خطرپذیر خرج کردهاند تا با استفاده از تازههای علوم رفتاری و بهترینهای طراحی، اپلیکیشنهایی خلق کنند. هدف این اپلیکیشنها رسیدن به سود شخصی با استفاده از قدرتمندترین منبع انسانی است؛ خوشبینی جوانان.
BNPL آنقدر خودش را خوب معرفی کرده که توانسته یک نسل را اغوا کند. شرکتهای BNPL خودشان را جایگزینی برای شرکتهای کارت اعتباری معرفی کردهاند. دلیل کارشان به گفته مدیر اجرایی سابق افترپی این است که «جوانان نمیخواهند از کارتهای اعتباری استفاده کنند». اولین قانون مارکتینگ این است که «چیزی به مردم بده که میخواهند»، این قانون بهطور ضمنی میگوید «چیزی به مردم بده که نمیخواهند، فقط اسمش را عوض کن». گذاشتن اسم «راهی بهتر برای پرداخت» روی بدهی کاری استادانه است که میل جوانان به نوآوری را در لحظهای که در آسیبپذیرترین حالت ممکنشان قرار دارند، نشانه میگیرد؛ وقتی آنها پای صندوق فروشگاهها برای پرداخت ایستادهاند. فروشندگان BNPL را دوست دارند، چون باعث بزرگتر شدن سبدهای خرید (سه و نیم برابر) و دفعات خرید شده است (شاید آنها هم از صنعت تحصیلات عالی الگو گرفتهاند که دهههاست جوانان را با «الان به دانشگاه بیایید، بعداً پرداخت کنید» به دانشگاه میکشانند).
«آسواث داموداران»، یکی از همکاران من در دانشگاه نیویورک، میگوید درسهایی که ما از زندگی میگیریم، بهترین نوع قانونگذاری است و شاید ضرر مالی شدید قسمتی از بزرگشدن و عاقلتر شدن باشد. با این حال، وقتی سیستم آموزشی هر چیزی به افراد یاد میدهد، مگر سواد مالی و دانش مالی شخصی، کار این شرکتها مثل فرستادن گوسفندان به سلاخخانه مالی است. در آزمونی که راجع به مفاهیم مالی بین افراد بین ۲۳ تا ۳۵ساله آمریکایی برگزار شده بود، مشخص شد که فقط یکچهارم این افراد دانشی ابتدایی از مسائل مالی دارند. چهار نفر از هر پنج نفر مشتریان BNPL میگویند که از خدمات BNPL استفاده میکنند تا از بدهکار شدن به شرکتهای کارت اعتباری جلوگیری کنند. حالا نزدیک به سهچهارم همین افراد نمیتوانند بدهی BNPLشان را بپردازند. یکی از مشتریان کلارنا که یکی از اقساطش را نپرداخته بود، به بیبیسی گفت: «نگران نبودم، چون امتیاز اعتباریام خوب بود. دفعه بعد که چک کردم، امتیازم نصف شده بود.»
وقتی نسلی را متقاعد میکنید که بیشتر از درآمدشان خرج کنند، چه اتفاقی میافتد؟ این داستان را قبلاً شنیدهایم و فیلمش را هم دیدهایم. فیلم «رکود بزرگ» که بر اساس کتابی از «مایکل لوئیس» ساخته شده، درباره بحران وام سال ۲۰۰۸ است. «استیو کارل» و دارودستهاش در صندوق پوشش ریسک در این فیلم با تعداد زیادی کارگزار وام درباره وام مسکن صحبت میکنند: «آیا تقاضای هیچکس برای وام را رد میکنید؟» کارگزاران میخندند و یک نفر میگوید: «اگر درخواستشان رد بشود، یعنی من کارم را بلد نیستم.» کارل میپرسد مشتریان اصلاً میدانند چه چیزی میخرند؟ و یکی از کارگزاران جواب میدهد: «من روی مهاجران تمرکز میکنم. وقتی میفهمند که میتوانند خانه بخرند، هر چیزی را که بخواهم، امضا میکنند. سؤال نمیپرسند و نرخها را هم درک نمیکنند.» کارگزار دیگری اضافه میکند: «یه مشت احمق هستن.»
آشنا نیست؟ عاشقان پولی که در امور مالی فعالیت میکنند و چشمشان را روی بیسوادی مالی مردم میبندند و از آن سوءاستفاده میکنند. ماجرای جدیدی نیست و قبلاً هم آن را دیدهایم. تا زمانی که نمودارها همه به سمت بالا میروند، همهچیز خوب است، اما وقتی بازار خراب شود، مثل عفونت به همهجا سرایت میکند. بیکار شدن افراد در سال ۲۰۰۸ بدترین حالتش در نیمقرن گذشته بود. نسل هزاره هنوز در حال بیرونآمدن از گودال انفجار اقتصادی هستند و حالا خواهر و برادران کوچکترشان هم درگیر شدهاند و میپرسند صدای دینگدینگی که از صندوقهای دریافت پیامشان میآید، چیست. این صدا صدای به تعویق افتادن پرداخت اقساط کلارناست. خوب به این صدا گوش کنید، چون وقتی این بمب منفجر شود، گلولههایش تا دوردست پرتاب خواهد شد.
کلارنا سال گذشته ۷۰۰ میلیون دلار ضرر کرد و ۶۵ درصد این مبلغ به خاطر افول اعتبار بود. افیرم هم تقریباً همین مقدار در ۱۲ ماه گذشته از دست داده، در حالی که هزینههای مارکتینگ شرکت سهبرابر شد و به ۴۲۷ میلیون دلار رسید. تمام امید آنها به سودآوری این است که مشتریانی بدهکار بتوانند بهنوعی بدهیشان را بپردازند و به استفاده از خدمات این شرکتها و خرید کردن ادامه بدهند. البته اتفاق محتملتر این است که اوضاع مالی متزلزل افراد بیستوچندساله بهزودی ناگوارتر شود و آسیبهایی جانبی به بار بیاورد. فرد ۲۴سالهای که بدهیهای کلارنا را نمیپردازد، فقط به اعتبار خودش ضربه نمیزند. شخص ۲۷سالهای که تمام پولش را در معامله با سهام در رابینهود از دست داده و در حال شرطبندی آنلاین برای جبران خسارتش است، وقتی شکست بخورد و دیگر پولی برایش باقی نماند، فقط وبال گردن والدین خودش نمیشود. مادر ۳۵سالهای که خانهاش را گرو گذاشته تا با پولش بیتکوین بخرد، فقط پول دانشگاه دختر خودش را از بین نمیبرد.
حتی اگر این اتفاقات باعث یک بحران جهانی نشود، نابود کردن اوضاع مالی یک نسل دستکم باعث سرکوبشدن و عقبراندن نوآوری و رشد اقتصادی میشود. کاپیتالیسم غربی زمانی توانست بیشترین رشد سودآوری در تاریخ را رقم بزند و فناوریهایی را به ما عرضه کند که تا چند نسل قبل شبیه جادو بود. ما با این فراوانی چه کار میکنیم؟ راههایی موذیانه برای ترغیب جوانان به خرید لباسهای بیارزش ساختهایم. نرخهای اعتباری خردکننده و کوهی از بدهی باعث میشوند مردم نتوانند تشکیل خانواده بدهند یا کسبوکاری راه بیندازند. تشکیل خانواده و شروع کسبوکار آجرهای سازنده جامعه و اقتصاد ما هستند و هزینه نابودیشان را ما باید بپردازیم.