عصر تراکنش ۵۹؛ علیرضا آقااحمدی، مدیر تأمین مالی کارنکراد / کسبوکارهای گوناگون برای چیدن مسیر توسعه خود، در کنار انواع دغدغههای تجاری و فنی، همواره دغدغه «تأمین مالی» مناسب نیز دارند و مشخصاً بدون حلکردن این مسئله، نمیتوانند به اهداف مدنظر خود برسند. اگر بخواهیم درباره «مناسب» بودن تأمین مالی صحبت کنیم، باید به عوامل مختلفی اشاره کنیم. سرعت تأمین مالی، میزان آن، هزینههای متعاقب، دردسرها و فرایندهای اجرایی آن و ریسکهای مربوطه از اساسیترین نکاتی هستند که در تأمین مالی باید به آنها توجه داشت. حال با توجه به این توضیحات، روشهای متداول تأمین مالی را بهاختصار مورد بررسی قرار میدهیم.
در یک بررسی کلی، میتوان انواع روشهای تأمین مالی را شامل کمکها و هدایا، سرمایه شخصی، خانوادگی و دوستانه، بدهی و وام، سهام عادی، سهام ممتاز و سود انباشته، اوراق و قراردادهای مشارکتی و تأمین مالی جمعی دانست. هر یک از این روشها دارای معایب و مزایایی هستند و کاربردهای مختلفی، هم از نظر شرایط درونشرکتی و هم از نظر شرایط کلان و برونشرکتی دارند.
دو مورد اول، یعنی کمکها و نیز سرمایههای شخصی، در مراحل ابتدایی فعالیت کسبوکارها میتوانند کارگشا باشند و ایدهها را تا حد محصول اولیه یا نمونهای از آن ارتقا دهند. اما بدیهی است که این روشها، هم سقف کوتاهی دارند و هم اینکه همواره در دسترس نیستند.
استفاده از وام و بدهی را شاید بتوان متداولترین روش تأمین مالی دانست که اصلیترین متولیان آن نیز بانکها و صندوقها هستند. این نهادها، منابع مالی را با سختگیری و محافظهکاری در اختیار سرمایهپذیران قرار میدهند و نرخ بهره مشخصی نیز طلب میکنند. با این توضیح، اصلیترین عیب این روش برای متقاضیان سرمایه، تضامین سختگیرانه، طولانیبودن فرایند تأمین مالی و وابستگی زیاد آن به شرایط کلان اقتصاد کشور است. مزیت اصلی آن نیز این است که میتواند نسبت به بسیاری از روشهای تأمین مالی دیگر کمهزینهتر باشد.
استفاده از اعطای سهام برای تأمین مالی، عمدتاً یا برای شرکتهایی کاربرد دارد که در ابتدای مسیرند و بهدنبال سرمایهگذار خطرپذیر هستند؛ یا شرکتهایی که وارد بازار سرمایه شدهاند و امکان فروش سهام یا افزایش سرمایه برای آنها به شکل نسبتاً در دسترسی مهیاست. اگرچه در ادبیات مالی، اعطای سهام را جزء پرهزینهترین روشها میدانند؛ چراکه فرد سرمایهگذار هم در آینده شرکت سهیم است و هم در مدیریت آن.
اوراق و قراردادهای مشارکتی نیز عمدتاً برای شرکتهای بزرگ، دولتی و نیمهدولتی تعریف میشود که میتوانند پس از کسب مجوزهای لازم از بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و سازمان بورس و اوراق بهادار، نسبت به انتشار اوراق مشارکت اقدام کنند. اگرچه بعضاً شرکتهای کوچک و متوسط (SME) نیز میتوانند ذیل قراردادهای خصوصی با سرمایهگذاران وارد تعامل مشارکتی با آنان شوند. در هر صورت در این روش نیز ایراد اصلی، دائمینبودن خط اعتباری و پیچیدهبودن سازوکارهای اجرایی است و مزیت اصلی نیز آن است که شرکتها برای پروژههای کمریسک خود، میتوانند با نرخهایی کمی بیشتر از نرخ بانکی تأمین مالی کنند.
اما بیایید کمی مفصلتر در خصوص یکی از نوینترین روشهای تأمین مالی در جهان و ایران صحبت کنیم. روش «تأمین مالی جمعی» یا اصطلاحاً «Crowd Funding» به این صورت تعریف میشود که سرمایههای غالباً خرد از بدنه جامعه جمعآوری شده و وارد کسبوکارهای در حال توسعه میشوند و سرمایهگذاران به نسبت آورده خود، در عایدات پروژهها سهیم میشوند. این روش تأمین مالی اگرچه در فرمت سنتی و غیرمتشکل خود سابقهای چندصدساله دارد، اما در شکل قانونی و چهارچوبمند خود پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ ایالات متحده و پس از ورشکستشدن تعداد زیادی از بانکهای این کشور، به کمک تأمین مالی شرکتها آمد و توانست با تزریق سرمایههای مردمی به کسبوکارها، تا حدی از مشکلات عمیق آن بحران بکاهد. در حال حاضر شرکتهای مختلفی در جهان مشغول فعالیت در حوزه تأمین مالی جمعی هستند که مهمترین آنها را باید شرکتهای کیکاستارتر و ایندیگوگو دانست که هر یک از این پلتفرمها چندین هزار طرح را تأمین مالی کردهاند.
تأمین مالی جمعی در ایران نیز از سال ۱۳۹۷ وارد ادبیات مالی و سرمایهگذاری کشور شد و در این سال دستورالعمل آن از سوی شورای عالی بورس و اوراق بهادار به تصویب رسید و پس از نهاییشدن سازوکارهای اجرایی و نیز مشخصشدن ارکان و بازیگران مختلف آن، در سال ۱۳۹۹ اولین طرحهای تأمین مالی جمعی آغاز به جمعآوری منابع مورد نیاز پروژهها از عموم مردم کردند و در همین مدت کوتاه بیش از ۵۰ طرح پس از اخذ تأییدیه از نهادهای مالی و شرکت فرابورس ایران اقدام به تأمین مالی جمعی کردند.
اصلیترین ارکان تأمین مالی جمعی را باید این سه رکن دانست؛ متقاضی سرمایه، تأمینکننده سرمایه و نهادهای واسط.
متقاضی سرمایه فردی حقوقی است که با تعریف یک طرح اقتصادی مشخص، بازدهی ریالی، سهامی یا کالایی را به سرمایهگذاران پیشنهاد میدهد.
تأمینکننده سرمایه، فردی حقیقی یا حقوقی است که پس از مطالعه طرح توجیهی متقاضی و برآورد ریسک و بازده مورد انتظار پروژه، تصمیم به سرمایهگذاری مشارکتی در آن میگیرد.
نهادهای واسط نیز شامل سکوی تأمین مالی جمعی، نهاد مالی و شرکت فرابورس ایران هستند. سکوی تأمین مالی جمعی، اصلیترین واسط در این سازوکار به حساب میآید و وظیفه اصلی آن، غربالگری و ارزیابی طرح متقاضیان، معرفی طرحها به عموم سرمایهگذاران، نظارت بر حسن اجرای طرح و نیز تقسیم سود پروژه میان تأمینکنندگان سرمایه است. در حال حاضر ۱۲ شرکت دارای مجوز تأمین مالی جمعی از شرکت فرابورس ایران هستند و میتوانند تحت این عنوان ایفای نقش کنند.
تأمین مالی جمعی، اگرچه هنوز در ابتدای مسیر خود است و اشکالاتی در فرایندهای آن دیده میشود، اما میتواند در شرایط خاص اقتصادی کشور ما که از محل تحریمها و اشکالات زیربنایی اقتصاد دولتی رنج میبرد، اتفاق بسیار مثبتی باشد و به کسبوکارها، خصوصاً کسبوکارهای در حال توسعه کمک شایانی کند؛ البته از سوی دیگر سرمایهگذاران را از ورود به بازارهای سفتهبازانه دور و آنها را وارد چرخه تولید و مشارکت مولد کرده و بازدهیهایی مناسب برای آنان به ارمغان میآورد.