سوئیچ بیمه؛ انحصار نهاد ناظر یا خلئی قانونی؟
در میزگردی با حضور استارتاپهای بیمه و رئیس مرکز فناوری اطلاعات بیمه مرکزی درباره پروژه آمیتیس بررسی شد
عصر تراکنش ۶۰؛ لیدا هادی / این روزها شنیدن اخباری از سرنوشت سوئیچ بیمه مرکزی برای هر کدام از بازیگران اکوسیستم بیمه میتواند بسیار بااهمیت باشد. چالش اعتراض استارتاپهای بیمهای به الزام نهاد ناظر در استفاده از خدمات سوئیچ که به اعتراض صریح انجمن فینتک و حتی کارگروه اقتصاد دیجیتال هم کشیده شد، به صدور بیانیههای پیدرپی از سوی دو طرف انجامید، اما به نظر میرسد این موضوع راهکاری جز نشستن بر سر میز مذاکره و در پیش گرفتن راه تعامل و تعادل ندارد. به این بهانه و برای ساختن مسیری سازنده جهت تعامل، میزگردی با حضور اهالی صنعت بیمه و به میزبانی قاسم نعمتی، رئیس مرکز فناوری اطلاعات بیمه مرکزی ترتیب دادیم. بهاره شریفیون، مدیرعامل بیمه داتکام؛ محمدرضا فرحی، مدیرعامل بیمهبازار؛ حامد ولیپوری، مدیرعامل ازکی؛ امیر عبیری، مدیرعامل آیتول؛ حامد کاظمی، مدیرعامل مرکوری؛ علیرضا عقیلی، مدیرعامل هشتگ بیمه؛ روحالله حیدری، مدیر فناوری اطلاعات بیمه پارسیان و هر یک در فرصت اندکی که در اختیار داشتند از چالشها و دغدغههایشان گفتند و صحبتهای میزبان را نیز شنیدند. احسان حقبهجانب، مدیرعامل بیمیکا مجری و تسهیلگر این میزگرد چالشی بود.
از نگرانیهای احتمالی بشنویم و دغدغههایی که هر یک از شما میتوانید در رابطه با پروژه سوئیچ داشته باشید.
بهاره شریفیون: امروز به واسطه راهاندازی پروژه سوئیچ صرفاً شبکه فروش آنلاین میتواند تحت نظارت قرار بگیرد و در خصوص شبکه فروش سنتی عملاً هیچ نظارت خاصی وجود ندارد که این موضوع از نظر ما یکی از موارد تبعیض بهشمار میرود. البته باید اضافه کنم که اگر ما جایی ضعف نظارتی داریم، نباید نظارت بیشتر در قسمت دیگری را زیر سؤال ببریم. امروز بزرگترین چالش ما بیش از مسئله نظارت موضوع الزام استفاده قطعی از خدمات سوئیچ آمیتیس است. چون شرکتهای بیمه امروز همگی قابلیت این را دارند که به استارتاپهای بیمهای بهطور مستقیم دسترسی به وبسرویسهای خودشان را ارائه بدهند، ولی این الزام به استفاده صرف از خدماتی که آمیتیس در اختیار قرار میدهد، برای ما مشکل ایجاد کرده است.
در حال حاضر میزان تخلفات در حوزه آفلاین زیاد است و حتی ضریب خسارت در شبکه آفلاین خیلی بیشتر از میزانی است که از سوی حوزه فروش آنلاین گزارش میشود. در یکی از جلسات بیمه مرکزی اینطور مطرح شده که ما هیچ کارگزاری را نداریم که بدهکار صنعت باشد، بلکه این مشتری است که بدهکار است. به نظرم این موضوع به اصلاح نیاز دارد. مثلاً بیمه مرکزی میگوید که اگر یک خودروسازی بدهی به صنعت دارد، دقیقاً خودروساز است که بدهکار است، نه کارگزارانش. اما مسئله این است که کارگزار متعلق به خود شرکت خودروسازی است! این از موارد مهمی است که باید به آن پرداخته شود.
ما امروز آییننامهای در رابطه با فعالیت کارگزاران داریم که به مرور زمان تغییراتی روی آن اعمال شده و به اسم آییننامه ۲/۹۲ لازمالاجرا شده است. در واقع شالوده اصلی آییننامه کسبوکارهای آنلاین بیمه همان آییننامه کسبوکارهای آفلاین است. این را هم اضافه کنم که منظورم از آنلاین، رویکرد استارتاپی و نوآورانه است. اتفاقی که افتاده این است که آمیتیس قصد دارد نکته به نکته آییننامه را اجرا کند. این هیچ ایرادی ندارد. آمیتیس دقیقاً همان کاری را میکند که باید میکرد، ولی ما باید یک لایه به عقب برگردیم و به موضوع آییننامهای برسیم که هیچ سنخیتی با نوع کسبوکارمان ندارد؛ از عبارت کارگزاری برخط گرفته که باید قطعاً تغییر کند تا خود موارد آییننامه که باید طبق نیاز فرایندهای ما تدوین شود.
مسئله مهم این است که آمیتیس کاملاً بر اساس کارکرد یک کارگزاری آفلاین است که اتفاقاً از این منظر روش بسیار ساده و سالمی برای فعالیت است، اما این نوع رویکرد با کاری که ما میخواهیم انجام بدهیم، بسیار متفاوت است. من باید به نکته مهمی اشاره کنم. یادمان باشد که ما شرکتهای فناوریمحوری هستیم که وارد بیمه شدهایم و ادعای بیمهگری نداریم. ما آمدهایم که یکسری روشها را تغییر بدهیم؛ از روشهای خرید بیمه تا ارائه محصولات دیگر. طبیعتاً وقتی فرایند متفاوتی داریم، باید زیرساختهای فناورانه متفاوتی هم داشته باشیم.
نکته دوم در رابطه با بیمه مرکزی است. ما در هر قرارداد تجاری سه عنصر پیمانکار، کارفرما و ناظر بر قرارداد داریم. ناظر قرارداد نمیتواند مجری باشد، ولی با پیادهسازی سوئیچ ناظر عملاً وارد لایه اجرایی میشود. به این ترتیب دیگر اصلاً چه نیازی به حضور ماست. خب بیمه مرکزی یک UI هم طراحی کند و سایت بالا بیاورد. کاربر هم همانجا بیمهاش را بخرد و دیگر چه لزومی به فعالیت ماست.
قاسم نعمتی: اجازه بدهید من در اینباره توضیح بدهم. شما الان دارید جواب خودتان را میدهید. از طرفی میگویید که ناظر نباید وارد لایه کسبوکار شود و از طرف دیگر میگویید بیمه مرکزی یک UI بالا بیاورد. هر وقت نهاد ناظر چنین کاری انجام دهد، یعنی وارد لایه کسبوکار شده است؛ نه الان. ما در حال حاضر با سوئیچ فقط وارد بحث نظارت شدهایم. سوئیچ فقط در حال اجرا کردن قانون است. اگر سوئیچ یک کار، فقط یک کار، خارج از آییننامه انجام دهد، ما سریع آن را متوقف خواهیم کرد. سوئیچ اصلاً دخالتی در کسبوکار شما ندارد.
این وسط بحث باندلکردن محصولات و کیف پول و… به میان میآید. وقتی شما الزام میکنید در زمان خرید بیمهنامه باید همه پرداختها در درگاه این سامانه انجام شود، یعنی در لحظه پول به حساب بیمهگر بنشیند. آن وقت مسئله باندلکردن محصولات با چالشهای زیادی روبهرو خواهد بود.
نعمتی: ببینید، اعتراضهای امروز به سوئیچ به فضای کسبوکار فناورانه نیست، بلکه به آییننامه است. بگذارید یک سؤال بپرسم. بیمهنامه چه زمانی صادر میشود؟ هر وقت که پرداخت انجام شود. پس باید تکلیف پرداخت معلوم باشد. پس اگر آییننامه برای کسبوکارها این شرایط را در نظر نگرفته، مشکل از سوئیچ نیست. نکته اینجاست که قانون غلط هم باید اجرا شود. قانون تا زمانی که قانون است؛ چه درست و چه غلط، باید اجرا شود. حالا قانون را بگذارید وسط و برایش به فکر چاره باشید. اصلاً نوآوری همین است.
پس قانون ایراد دارد؟
نعمتی: صحبتهایی که الان مطرح است، در واقع نقد بر آییننامه است و به نادرستی روی صحبتها به سمت سوئیچ نشانه میرود. همهچیز از راه تعامل قابل حل است. ما قبل از نوشتن آییننامه کلی جلسه مشترک با استارتاپها داشتیم. چرا آن زمان کسی از مشکلات احتمالی صحبت نکرد؟ به نظر من راه درست مطالبهگری در این شرایط بسیار مهم است.
کارگروهی تشکیل شد؟ نشستهای تخصصی برگزار شد؟
نعمتی: همه صحبت من این است که استارتاپها مطالبات خود را از مسیر درستی پیگیری نمیکنند. فضای مجازی و ایجاد هجمه و… رافع مشکلات و بازدارنده بیمه مرکزی از نظارت نخواهد بود. استارتاپها بهعنوان حامی به سراغ معاونت علمی و فناوری رفتند که این نهاد اصلاً در زمینه بیمه و نظارت جایگاهی ندارد. آنها فقط روی بحث فناوری تأکید دارند و از لایههای پیچیده صنعت بیمه اطلاعی ندارند. استارتاپها تابهامروز هر کدام مطالبهای داشتهاند، اما بسیار پراکنده. برای همین پیشنهاد شد که انجمن یا کارگروهی تشکیل بدهند و با حضور نمایندگان ثابت و مشخص در جلسات شرکت کنند تا تکرار مکررات اتفاق نیفتد. بنا هم بر این بود که استارتاپها همه نیازمندیها را جمع کنند و روی میز بگذارند.
از این سمت هم ما از واحد نظارت و طرح و توسعه و معاونت علمی و فناوری حاضر شدیم و سوئیچ در چنین فضایی طراحی شد؛ در این راستا مشکلات نظارتی سمت بیمه مرکزی را مطرح کردیم، شکایاتی را که در این حوزه مطرح شده بود، عنوان کردیم، دغدغههای نظارتی را مطرح کردیم و از آن سمت هم استارتاپها نگرانیها را گفتند و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که پروژهای به اسم سوئیچ باید راهاندازی شود. چیزی که امروز در حال اجراست، ذرهای با مباحث جلسات گذشته ما با استارتاپها منافاتی ندارد. مسئله برداشت اشتباهی است که همه گرفتار آن هستند؛ چه در معاونت علمی و فناوری، چه استارتاپهای بیمهای و چه در بیمه مرکزی.
اینشورتک کارگزار آنلاین نیست، ارزیاب آنلاین نیست، فروش آنلاین یا خدمات آنلاین نیست. صنعت بیمه اول از همه باید بپذیرد که پدیده جدیدی به نام اینشورتک ایجاد شده است. دوم اینکه همه کسانی هم که در این حوزه کار میکنند، به عقیده من اینشورتک نیستند. با صرف انجام کاری در فضای آنلاین نمیشود اسم اینشورتک را به یدک کشید. باید در پوسته نوآوری بروند، باید در لایههای متفاوتی کارهای جدید خلق کنند.
در حال حاضر این سؤال مطرح است که مگر فقط کارگزاران آنلاین تخلف میکنند که به واسطه سوئیچ باید رصد شوند و آیا کارگزاران فروش سنتی به نظارت نیاز ندارند؟ باید بگویم که سوئیچ از قضا برای هر دو گروه در نظر گرفته شده است. اصلاً مگر استارتاپ میتواند به تخلفی دست بزند و شرکت بیمه در جریان نباشد؟ ما با سوئیچ بیمه هر دو گروه را نظارت میکنیم و این برداشت غلط است که فقط شبکه آنلاین را هدف قرار دادهایم.
بگذارید روشن بگویم؛ سوئیچ بیمه طراحی شده تا فضای سالمی برای کسبوکار بیمه ایجاد شود. این وسط قطعاً نقصها و کاستیهایی هم وجود دارد که قطعاً با کمک هم باید برطرف شود. اما وظیفه اصلیاش نظارت بر کل اکوسیستم بیمه است، نه صرفاً گروه استارتاپهای فروش مجازی. سنهاب اصلاً برای نظارت برای گروه فروش سنتی به میان آمده است. نکته مهم اما اینجاست که اکنون حجم بازار استارتاپها فقط پنج درصد است. البته خیلی زود این گروه سهم زیادی از بازار را میگیرد و به نظر من نباید شبکه فروش مجازی و سنتی را از هم جدا کرد. این دو گروه به هم آمیخته هستند. اگر هم نظارتی باشد، برای هر دو گروه است. اصلاً یک سؤال مطرح است. مگر شرکتهای بیمه به استارتاپها دسترسی به APIها میدهند که الان با اجرای سوئیچ این کار لغو شده باشد؟ ما یک آییننامه داریم که هیچ گروهی به آن پایبند نیست؛ نه شرکتهای بیمه، نه استارتاپها. چرا؟ این سؤال من است واقعاً!
امیر عبیری: واقعیت این است که برای فعالان صنعت آنلاین بیمه، سوئیچ یک غافلگیری بزرگ بود. ما تا پیش از این، از پروژه سوئیچ خبر داشتیم، اما ابعاد و چگونگی اجرای آن اصلاً مشخص نبود.موضوع دیگر این است همین حالا ما در زمینه درگاههای پرداخت با چالشهای بسیاری مواجه هستیم و به نظر میرسد زمانی که بیمه مرکزی بهعنوان رگولاتور و شرکتهای بیمه در مورد درگاهها تصمیم بگیرند، این چالشها بیشتر خواهد شد. در واقع در حال حاضر ما با درگاههای بانکها مذاکراتی داشتهایم و بهترین سرویس مالی را از آنها دریافت میکنیم و در شرایط فعلی نمیتوانیم از سرویس بانکی و درگاهی که بیمه مرکزی تحمیل میکند، استفاده کنیم. به نظر من بهتر است در این جلسه درباره راهکار و راهحلها صحبت کنیم. نهاد ناظر میگوید سوئیچ را برای نظارت بر برخی تخلفها طراحی کرده است؛ تخلفاتی چون دریافت نقدی حق بیمه از مشتری و صدور بیمهنامه اقساطی توسط نماینده بیمه و به این بهانه بیمه مرکزی به فکر اجرای سوئیچ افتاده است. آیا این راهکار درستی است؟
واقعیت این است که همیشه تخلفات بوده و هستند، ولی باید راهکاری اصولی برای آنها پیدا کرد. من قاطعانه معتقدم که راهحل مشکلات صنعت بیمه، سوئیچ نیست. راهحل نظارت بهتر و بیشتر است؛ راهحل وارد شدن در لایه اجرا نیست، بلکه نظارت قوی نهاد ناظر است.
اینکه میزان دخالت سوئیچ چقدر است، موضوع و چالش مهم ما نیست؛ موضوع مهم این است که باید نگاه ما به این ماجرا یک نگاه سیستماتیک باشد. این موضوع که اگر سوئیچ قطع باشد، دسترسی نمایندگان و فعالان بیمه نیز قطع میشود، نشان میدهد که طراحی سیستم ایراد دارد و معماری سوئیچ، درست نیست. بگذارید مثالی بزنم؛ پلیس برای کنترل تردد خودروها دوربین میگذارد. اگر یک روز دوربین قطع باشد، مردم به تردد خودشان ادامه میدهند و اینطور نیست که در صورت قطع دوربینها، خیابانها بسته شود. در مورد سوئیچ اما اینطور است و اگر سوئیچ قطع باشد، بسیاری از کسبوکارها تعطیل میشوند.
علیرضا عقیلی: من لازم میبینم به نکته مهمی اشاره کنم. چالشی را که امروز شاهد هستیم، نباید تقابل اینشورتکها با بیمه مرکزی معنا کرد، بلکه این چالش بین کارگزاران برخط با بیمه مرکزی است. به نظر بنده موضعگیری انجمن فینتک در این زمینه اصلاً لزومی نداشت؛ چراکه این چالش فقط برای کارگزاران برخط به وجود آمده و اگر انجمن فینتک قصد حمایت از گروه اینشورتکها را داشت، باید همه ارائهدهندگان سرویس اکوسیستم نوآورانه بیمه را به بیان چالشها دعوت میکرد.
و اما سوئیچ. سوئیچ بیمه دریافت API استعلام، ایجاد یک سیستم تبادل اطلاعات و بانک اطلاعاتی، ارتباط بین ذینفعان و یک سازوکار برای نظارت هوشمند است که اگر همه این اتفاقات را کنار هم بگذاریم، به هاب بیمه مرکزی میرسیم. بیمه مرکزی در حال راهاندازی یک هاب مستقل است تا همه بازیگران بتوانند به آن متصل شوند. به نظرم این یک اتفاق مثبت بزرگ است و چرا باید از آن فرار کنیم؟ اگر با این رسالتی که عنوان میشود، اتفاق بیفتد، همه باید از آن استقبال هم بکنند. مگر در حوزه فینتک، شاپرک همین کار را نمیکند؟ پس بهصورت بالقوه این اتفاق مثبت است؛ مگر اینکه خلاف آن ثابت شود که اکنون هیچکسی نمیداند واقعاً در آینده چه اتفاقی میافتد. سوئیچ میتواند مزایا و معایبی داشته باشد که باید بررسی کرد کفه ترازو به کدام سمت سنگینتر است.
سوئیچ یک اتفاق نوپاست و نمیتوان اکنون درباره آن قضاوت روشنی داشت. ما همه زمانی برای گرفتن استعلام اطلاعات مشخصی، چالشهای زیادی داشتیم و داریم، اما سوئیچ این اطلاعات را طبق پروتکلهایی در اختیار ما قرار میدهد. چه ایرادی دارد؟ به نظر من حتی میتوانیم به سوئیچ، نگاه سندباکسی داشته باشیم. با سوئیچ قطعاً میزان هزینه و زمان برای استفاده از یکسری خدمات کاهش پیدا میکند. البته معایبی هم دارد. همه ارائهدهندگان سرویس و کارگزاران در این هاب قرار میگیرند و در هر حال نظارت بیشتری وجود خواهد داشت. آقای بهزادپور در همان روزهای اول گفتند که نظارت در صنعت بیمه هوشمند خواهد شد و در واقع شاید سوئیچ ساختار جدیدی برای هوشمند شدن این نظارتها باشد. اما در کل به عقیده من سوئیچ میتواند هم معایب و هم مزایایی داشته باشد و به نظرم این بخش ربطی به انحصارطلبی ندارد، چون با سرویسها میتواند برای ارائهدهندگان خدمات زمان و هزینه کمتری بسازد.
به نظرم نباید نگاه منفی داشته باشیم و به جای مقابله سعی کنیم با نگاه مثبت قدمهای بلندتری برداریم. همین که اینشورتکها امروز توانستهاند به واسطه شیوع کرونا صنعت بیمه را برای ورود به حوزه فناوری و نوآوری متقاعد کنند، اتفاق مهمی است. پس بگذاریم این طفل تازه متولدشده صنعت بیمه هم ابتدا قدمی بردارد و بعد به سمتش حملهور شویم. شاید واقعاً کمکرسان باشد. شاید همان چیزی باشد که سالها منتظرش بودیم؛ یک بانک اطلاعاتی مناسب با دیتاها و APIهای متصل. شاید واقعاً سوئیچ اتفاق خوب صنعت بیمه در مسیر رشد فناوری و نوآوری باشد.
حامد کاظمی: اگر دقیق به چالش شبکه فروش آنلاین با سوئیچ بیمه وارد شویم، به این نتیجه میرسیم که مشکل اصلی آییننامه است، چون سوئیچ همان آییننامه را اجرا میکند و اگر مشکلی هم در میان باشد، حتماً از سوی آییننامه و عدم تطابق آن با نیازهای استارتاپهاست. البته مسائلی مثل پایینآمدن کیفیت فنی و کیفیت اجرای سرویسها، میتوانند بهعنوان به یک چالش تبدیل شوند. به نظر من در بحث رگولاتوری میشود با یک مثال ساده قضیه را روشن کرد.
همه ما رگولاتورهای اجاقگاز را به خاطر داریم. رگولاتور در یک اجاقگاز وظیفه تنظیم فشار را بر عهده دارد که از قضا عدهای همیشه با سوزن و به روشهایی میزان ورود گاز از رگولاتور را تغییر میدادند و کم و زیاد میکردند. چرا؟ برای اینکه نیاز هر واحد مسکونی فرق داشت. دقیقاً همین مثال را میتوان در رابطه با رگولاتور بیمه نیز داشت. الان صنعت بیمه در کل یک رگولاتور دارد و استارتاپهای بیمهای حکم سوزنبهدستهایی را دارند که به سبب نیازهایشان باید فشار گاز را کم و زیاد کرد. نیاز یک چیز است، اما بحث خطر هم در میان است. از طرفی بهطور مستقیم متصلشدن هم خطرناک است.
در صنعت پرداخت بعد از چالش حذف کارمزد شاپرکی، پرداختیارها با مشکلات فراوانی روبهرو شدند که برای این چالش بحث مدل کسبوکارها پیش آمد. اکنون چند سالی است که در بحث اعطای مجوز پرداختیارها به موضوع مدل کسبوکار توجه میشود که به نظرم در صنعت بیمه و بحث سوئیچ هم میشود به این قضیه توجه داشت.
در حال حاضر در آییننامهای که برای استارتاپهای بیمهای در نظر گرفته شده، هیچ ردی از مدل کسبوکار وجود ندارد. اولین اتفاقی که باید به آن توجه شود، این است که همه استارتاپها باید مدلهای کسبوکاری خودشان را به نهاد ناظر معرفی کنند. امروز نقدهایی که به اینشورتکها وارد میشود، فقط به سبب همین عدم آگاهی از مدل کسبوکاری آنهاست و اگر این مسئله بهوضوح برای رگولاتور عنوان شود، آن وقت میشود در طرح و اجرای قوانین نیز به نقطه روشنی رسید.
در حال حاضر در سوئیچ دو مدل سرویس وجود دارد؛ یک مدل سرویسهای نظارتی است و مدل دیگر سرویسهای ارائهدهنده خدمات. آیا الان مستند فنی از نحوه کار این سرویسها وجود دارد؟ مثلاً ما برای کسبوکارمان به درگاه پرداخت نیاز داریم، ولی قرار است در سوئیچ این درگاه پرداخت از سمت بیمه مرکزی باشد. حال این درگاه پرداخت نظارتی است یا خدماتی؟ از سمت دیگر اکنون چالش بزرگ برای ارائهدهندگان سرویس این است که مدل همکاری با سوئیچ به چه شکل خواهد بود؟ و اینکه برای بهبود فناوری نظارتی در نهاد ناظر چه اتفاقی باید بیفتد؟ آیا قرار است قوانین نظارتی در کشور بهبود پیدا کنند؟
راهحل کلی به نظرم ایجاد دو مدل آییننامه است. یکی طرح آییننامه فناوری اطلاعات است. به این شکل که فارغ از اینکه کسبوکارها چه کاری انجام میدهند، آییننامهای در لایههای مختلف همه کسبوکارهای فناور در حوزه بیمه را دربر بگیرد و دیگری آییننامه فروش و ارائه خدمت. اکنون بزرگترین چالش آییننامه ۲/۹۲ مسئله فروش است که در تطبیق با روند فناوری اطلاعات به مشکل برمیخورد. به عقیده من این دو باید از هم جدا باشند.
به نظرم توقع زیادی است که از رگولاتور انتظار داشته باشیم به همه خلاقیتها و نوآوریهایی که قرار است اتفاق بیفتد، فکر کند، بلکه به مرور زمان میشود برای بسیاری از مسائل راهکار داشت. مثلاً در بحث پرداخت که یکی از چالشهای سوئیچ است، میتوان به یک پرداختیار فکر کرد.
اینکه خودش یک کسبوکار جدید برای نهاد ناظر میشود به اسم یک پرداختیار جدید که همه ملزم به استفاده از آن هستند.
کاظمی: به نظر من بیمه مرکزی میتواند برای خودش کسبوکار داشته باشد. اگر کسبوکار داشته باشد و با ما رقابت نکند، چه ایرادی دارد؟
نعمتی: فرض کنیم پرداختیاری بیمه مرکزی هم تأسیس شد. اگر این راهکار مؤثر باشد باز جای انتقاد وجود دارد؟
حامد ولیپوری: بله!
کاظمی: به نظر من ندارد!
نعمتی: من بهجد معتقدم که سوئیچ با سه سرویس گفتهشده، به هیچوجه به لایه اجرا وارد نشده است. در شرایط کنونی به قدری فعالیتهای کسبوکاری فضای مجازی رها و بدون کوچکترین نظارت است که هیچ منطقی آن را توجیه نمیکند. بااطمینان میگویم که هیچکس در صنعت بیمه کوچکترین آماری از پرتفوی استارتاپها ندارد، چه برسد به مباحث مهمتر نظارتی. با هیچ دلیل و برهانی نمیتوان انتظار داشت که بیمه مرکزی این بخش از صنعت بیمه را بدون نظارت رها کند، ولی مجدداً اعلام میکنم که به نظر من بیشترین دغدغه همه شما نقد به آییننامه است. به اعتقاد من کسبوکار شما تفاوتهای ماهوی با کارگزار برخط دارد. شما اصلاً کارگزار برخط نیستید و برای ورود موفق کسبوکار شما به صنعت بیمه لازم است مدل فضای کسبوکاری شبکه فروش تغییر کند. از سوی دیگر پراکندگی نوع فعالیتهای شما باعث شده که دغدغههای متفاوتی نیز به وجود بیاید؛ بنابراین باید راهکاری برای رساندن نیازمندیهای استارتاپهای بیمه به نهاد ناظر اندیشید که این کار شماست.
شریفیون: نکتهای که وجود دارد، این است که بیمه مرکزی تا امروز ۵۵ مجوز کارگزاری برخط صادر کرده و قرار است ۴۵مجوز دیگر هم صادر شود. بیشتر هم کارگزارانی بودهاند که برای اخذ مجوز کارگزاری برخط اقدام کردهاند. اینها با تجمیعکنندههایی مانند ما فرق دارند؛ همان کار سابق را انجام میدهند، فقط به شیوه آنلاین.
نعمتی: بله، برای همین است که اصرار دارم شما باید تکلیف خودتان را با کارگزاری آنلاینبودن مشخص کنید. به نظرم بزرگترین مطالبه شما باید این باشد. عبارت کارگزاری، شما را تابع یکسری مقرراتی کرده که از اساس آن را قبول ندارید، چون با مدل کسبوکاری شما تطبیق ندارد. اما شما این رویکرد را بهراحتی پذیرفتید و تا قبل از اجرای سوئیچ هیچ نقدی به آن نداشتید. به نظرم باید این انتقادها قبل از مطرحشدن سوئیچ طرح میشد؛ حتی در رابطه با کارگزار برخطبودن شما. واژه کارگزار چهارچوب خاصی دارد که شما نمیتوانید در آن چهارچوب کار کنید.
نکته دیگر اینکه باید دقیقاً بدانید چه کمکی میتوانید به صنعت بیمه بکنید. مدل درست ورود به صنعت را باید پیدا کنید. صنعت بیمه انتظار دارد که در رشتههای غیراجباری و بهویژه غیر از شخص ثالث که ماهیت اجباری دارد، ورود جدیتری داشته باشید و موجب ارتقای ضریب نفوذ صنعت بیمه شوید. معمولاً ورود استارتاپ به اکوسیستمها با راهکارهایی مانند سندباکس صورت میگیرد و پس از اثبات شرایط و شاخصهای پذیرش، مجوز ورود و فعالیت گسترده در اکوسیستم مورد هدف را دریافت میکنند. اما متأسفانه ما امروز شاهد روند ورود غلط به اکوسیستم بیمه هستیم که در کنار همه منافعی که داشته، هم به اکوسیستم صنعت بیمه و هم به خود استارتاپ آسیب رسانده است.
بیمه مرکزی هیچ مشکلی با فناوری اطلاعات ندارد، اما به خاطر شرایط حاکم و ورود بیپروا به صنعت بیمه، آن هم بدون آمادهبودن شرایط و ابزارهای لازم، فضایی ایجاد شده که ذینفعان؛ اعم از ناظر، شرکتهای بیمه، استارتاپها، شبکه فروش و…، در موضع نقد و انتقاد توأم با حمایت قرار گرفتهاند.
درباره سرویسهای سوئیچ و اجبار به استفاده از آن کمی توضیح میدهید؟
نعمتی: سوئیچ فقط سه سرویس تکلیفی دارد که برای این سه سرویس هم پیش از این قرار بود هزینه دریافت شود که از دید من باید هم دریافت شود؛ چراکه معتقدم سیستمهای کنترلی مالی نیز باید در بحث نظارت دخیل باشند، ولی رئیس کل محترم بیمه مرکزی در نظر دارد که برای سرویسهای تکلیفی هزینهای اخذ نشود. این سرویسها هم استعلام، صدور بیمهنامه و پرداخت وجه بهصورت آنلاین به حساب بیمه مرکزی خواهد بود.
استعلام سابقه چطور؟
نعمتی: استعلام سابقه سرویس تکلیفی نیست.
اما هزینه دارد؟
نعمتی: تکلیفی نیست.
چطور تکلیفی نیست وقتی لازمه صدور بیمهنامه استعلام سابقه است؟
نعمتی: صدور وظیفه شرکت بیمه است، بنابراین باید هنگام صدور استعلام کند.
ولیپوری: لازم است در اینجا گریزی به گذشته بحث داشته باشم. درست است که همه موارد سوئیچ در آییننامه آورده شده، اما به نظرم توافق بر یک موضوع غلط نمیتواند دلیلی بر تأیید و درستی آن باشد. درست است که ما در جلسات آییننامه شرکت کردیم، اما دلیل بر این نمیشود که امروز به اشتباهات آن نپردازیم. ما همه به نقش نظارتی بیمه مرکزی معتقد هستیم و منکر قضیه وجود و حضور رگولاتور در صنعت نیستیم، ولی شأن نظارتی نباید بهانهای شود برای انجام کارهای دیگر.
ما باور داریم که نظارت باید انجام شود، اما نظارت نباید با اجرا دخیل شود؛ حال به هر دلیلی. خط قرمز برای نظارت ورود به حوزه اجراست؛ وگرنه کار دچار پیچیدگیهای بیشتری میشود. فرض کنید برای حکومتی رنگ و جنس لباس مردم مهم باشد. فکر کنید حالا به جای استانداردسازی بیاید همه کارخانههای تولید لباس را تعطیل کند؛ به این بهانه که فقط و فقط باید از ما لباس بخرید. احساس من از اقدام بیمه مرکزی این است. همه میدانیم که بیمه مرکزی دغدغه صدور بیمهنامه یا پرداخت آنها و… را دارد.
حتی به فرض اینکه این دغدغههای نهاد ناظر دغدغههای درستی باشند، مدلی که برای حل این نگرانیها در پیش گرفته شده، مدل اشتباهی است و طراحی مدل درست بر عهده نهاد ناظر است. فقط باید خط قرمز عدم ورود به لایه اجرا رعایت شود. اما نگرانی ما دقیقاً کجاست؟ مسئله انحصار استفاده از خدمات شرکت آمیتیس است. ما به موازات طراحی سوئیچ در حال مذاکره با فناوران خبره بودیم و حتی با شرکت بیمه پاسارگاد و… هم صحبتهایی برای دسترسی به وبسرویسها داشتیم؛ به این امید که اگر زمانی بیمه مرکزی هم خدماتی ارائه داد، در مقایسه با دیگران راهی برای انتخاب خدمات داشته باشیم. اینکه بیمه مرکزی بهدلیل واسطبودن بین همه شرکتهای بیمه بتواند وبسرویسی را طراحی کند که وبسرویس همه شرکتهای بیمه را تجمیعشده در اختیار ما قرار بدهد. اگر الزام یا انحصاری در این زمینه وجود نداشته باشد، ما مشکلی با قضیه سوئیچ نخواهیم داشت، اما انحصار به استفاده از آمیتیس میتواند چالش بزرگی باشد.
نکته بعدی ساختار سازمانی آمیتیس است که به صندوق کارکنان بیمه مرکزی و صندوق بازنشستگی آن متصل میشد. این سهیمشدن در نقش کسبوکاری ما و در ضمن ورود همزمان به لایه نظارتی مشکلساز خواهد بود. درست مانند اتفاقی که در شهرداریها شاهد بودیم و مهندسان ناظر میتوانستند خودشان دفتر مهندسی داشته باشند و سببساز اتفاقی مانند متروپل شوند. در اینجا تضاد منافع باعث ضعف مدیریتی میشود. وقتی بحث اجبار، الزام و تضاد منافع به وجود میآید، دقیقاً جایی است که به نظرم لازم بود ما ورود میکردیم و واکنش نشان میدادیم؛ وگرنه خود مسئله سوئیچ آنقدر حساسیتبرانگیز نیست. ما شأن نظارتی بیمه مرکزی را محترم و مقدم میدانیم، ولی اگر به هر دلیلی وارد ساختاری شود که تضاد منافع دارد، اگر بخواهد برای یک ساختار انحصار ایجاد کند و وارد تصدیگری شود، آن وقت باید جلوی این روند ایستاد. صادقانه بگویم روندی که بیمه مرکزی طراحی کرده، کشتن کسبوکار ماست.
فرحی: آقای نعمتی در جلسات مکرر تأکید دارند که سوئیچ به نحوی پیادهکردن آییننامه است و در واقع قانون صریحاً بر موضوع اجرای آن تأکید دارد. به نظر من به این مسئله خللی وارد نیست و به هر حال تکلیف قانونی است، ولی ما یکسری قوانین داریم که آنها مصوب مجلس شورای اسلامی هستند و پیچیدگیهای خاص خودشان را دارند. اما شورای عالی بیمه برای تصویب آییننامهها که به تأیید و تصویب نهادهای قانونی مکرر، از جمله مجلس نیازی نیست. اصلاح آییننامه ۸۳ به شورای عالی بیمه ارجاع داده شد و فوراً قانون متوقف شد؛ بنابراین اگر قانون بد است، پس قانون نیست و اسمش رگولیشن است!
یکی از بزرگترین اقتصاددانان جهان معتقد است دلیل اصلی پیشرفت کشورهای آسیای شرقی ساختن نهاد با الگوهای جدید است، ولی کشورهایی که از فرانسه ناپلئونی الگو برداشته بودند، مانند کشورهای خاورمیانه در حال ساختن مداوم نهاد هستند. یعنی ما مدام نهاد و سامانه میسازیم و افزایش تعداد نهادهای نظارتی مدام در حال افزایش است. به نظر من اگر دغدغه نظارت داریم، راهکار آن ایجاد سامانههای جدید نیست. اضافهکردن یک سامانه جدید تضمینی برای اجرای قانون نیست. به نظرم باید جسارت خودمان را بیشتر کنیم و بلندتر بیندیشیم.
اصلاً بیایید فکر کنیم که تسویه زماندار مگر چه ایرادی دارد که نهاد ناظر در رابطه با آن دغدغه دارد؟ امروز دنیا به سمت BNPL روی آورده است. بزرگترین مشکل ما هم با سوئیچ در ناعدالتی آن است. چطور نمایندگان بزرگ میتوانند از تسویه بلندمدت برخوردار باشند، ولی ما نمیتوانیم؟ به نظر من مفهومی به اسم رسوب پول اصلاً تخلف نیست، بلکه حتی کار درستی است. تسویه باید زماندار باشد. بیمه مرکزی باید در این زمینه به توانگری مالی شرکتهای بیمه توجه کند و در صورت عدم توانگری مالی، جلوی تسویه زماندار با آن شرکت گرفته شود، نه همه شرکتها. مسئله تخفیف هم از این دست است. در صنعت بیمه تخفیف مسئله مرسومی است. یکسانسازی قیمتها نمیتواند راهکار درستی باشد؛ چراکه هر استارتاپ فروشی میتواند از سهم بودجه خودش تخفیفی را در نظر بگیرد.
روحالله حیدری: نظارت را همه ما قبول داریم. در اینکه این نظارت هم آفلاین یا آنلاین باشد، صحبتی نیست، ولی حتماً باید صحبتهای مدیران بخش نظارت بیمه مرکزی را هم درباره رویکردهای سوئیچ بشنویم. من باید بهعنوان مدیر فناوری اطلاعات بگویم که هر کسبوکاری اگر درخواست دسترسی به وبسرویس داشته باشد، شرکتهای بیمه این کار را انجام میدهند، ولی به نظرم مرزبندیها خیلی مهم است. اینکه نظارت تا کجاست و اینکه سوئیچ بیمه مرکزی باید با کجا طرف باشد. آیا سوئیچ بیمه مرکزی باید مستقیم با کارگزار طرف باشد یا با شرکت بیمه. شاید لازم باشد که مخاطب سوئیچ فقط شرکتهای بیمه باشند. به نظر من واریز آنلاین به حساب شرکت بیمه نمیتواند راهکار مناسبی باشد.
از سوی دیگر الکترونیکیکردن بیمهنامهها برای شرکتهای بیمه هزینهای اضافه داشتهاند. نکته آخر هم بحث فلسفه راهاندازی سوئیچ است. درست است که سوئیچ میخواهد فضا را باز کند و بیمهگری باز را القا کند، اما اگر مسیر را درست نرویم، قطعاً بیمهگری باز نابود میشود. از زمانی که الزام به استفاده از سوئیچ مطرح شد، شرکتهای بیمه بعضی از سرویسها را حذف کردند. در واقع سوئیچ باعث گسترش سرویسها در صنعت بیمه نمیشود.
نعمتی: اجازه بفرمایید در اینجا تذکری بدهم. استفاده از واژههایی مانند مقاومت در برابر سوئیچ و بیمه مرکزی و… حاوی ادبیات درست و مورد قبولی نیست. برای نقد سوئیچ بیمه، ورود به مباحثی مثل ترکیب سهامداران شرکت پیمانکار بیمه مرکزی، شیوه انتخاب و عدم برگزاری مناقصه و… اساساً به موضوع نقد بیربط بوده و قابل درک نیست. بیمه مرکزی یک نهاد دولتی است و همه فعالیتهای آن زیر نظر سازمانهای نظارتی متعددی صورت میگیرد. بهتر است رسیدگی به این موارد را به مسئولان قانونی ذیربط بسپاریم و به مباحث مرتبط به خودمان رسیدگی کنیم. با این حال برای رفع شبهات میگویم که بازنشستگان مشمول صندوق بازنشستگی بیمه مرکزی هیچ نفعی از سود و زیان صندوق نمیبرند؛ زیرا سهامدار صندوق نیستند و صرفاً بر اساس احکام بازنشستگی حقوقبگیر صندوق هستند. اصلاً اینطور نیست که بیمه مرکزی منبع درآمدی برای بازنشستگان خود ایجاد کرده باشد. این فضاسازی درست نیست. شرکت تعاونی مصرف کارکنان هم بیشتر از یک درصد سهم ندارد.
آقای نعمتی، عمده سهام آمیتیس متعلق به کجاست؟
نعمتی: به صندوق بازنشستگان بیمه مرکزی. اما اگر موجودی صندوق، میلیونها برابر هم شود، باز هم ریالی به کارکنان نمیرسد. صورتهای مالی و صورت هزینهها هم بهصورت شفاف وجود دارد؛ چراکه سازمان بازرسی و دیوان محاسبات بهشدت بر کارکرد اقتصادی ما نظارت دارد. به نظر من بحث اجبار، انحصار و تضاد منافع کاملاً مردود است. وقتی میپذیرید که کارگزار آنلاین هستید، آن وقت باید تابع یک چهارچوب بایدونباید باشید.
در بحث انحصار باید به جواب یک سؤال برسیم؛ مگر بیمه مرکزی نرمافزار بیمهگری راهاندازی کرده است؟ اتفاقاً هیچ دخالتی در API شرکت بیمه نکردهایم. فقط دریچهای برای نظارت بیمه مرکزی باز شده است. قبول کنیم در صنعت بیمه به واسطه ورود کسبوکارهای الکترونیکی و در فضای مجازی، اتفاقات ناصحیحی در جریان است که باید این دریچه نظارت وجود داشته باشد. مگر نمیگویید تا پیش از این API از شرکت بیمه میگرفتید. خب الان هم همان کار را انجام دهید؛ فقط از طریق سوئیچ بیمه و زیر نظارت بیمه مرکزی، نه دخالت.
اجبار ما به استفاده از بستر سوئیچ است، اما درباره اینکه چه APIهایی داده شود، دخالتی نداریم. مگر برای شما فرق دارد که API را مستقیم از شرکت بیمه بگیرید، یا همان را از بستر سوئیچ دریافت کنید؟ ببینید اگر بنا را بر فضای گفتمان و اصلاح گذاشتهایم، پس باید از هجمه و ادبیات تقابلی به دور باشیم. جملاتی مثل گردنزدن و کشتن کسبوکارها کمکی به گفتمان نمیکند و بیشتر فضاسازی است. سوئیچ بیمه، مانع کشتهشدن استارتاپ و موجب اعتلای کسبوکار آنها خواهد شد.
فرحی: پس با این اوصاف مطالبه ما کاملاً روشن شد؛ تغییر آییننامه. از نظر بنده سوئیچ هیچ ضرورتی ندارد. برای پرداخت و استعلام باید با شرکتهای بیمه کار کنیم. تسویه مدتدار هم به نظر من هیچ ایرادی ندارد؛ چه برای نمایندگان شرکتهای بیمه، چه برای کارگزاران آنلاین. تخفیف نیز همینطور. طبق قانون تجارت، کار اگریگیتورها در همه جای دنیا افزایش سهم شرکتهای بیمه از بازار است. چرا باید مانع این کار شویم؟ بیمه مرکزی باید به نسبت توانگری مالی شرکتها شاخص همکاری با آنها تعریف کند.
نعمتی: تا زمانی که تحت عنوان کارگزاری فعالیت میکنید، نمیتوانید و مجاز نیستید پولی از بیمهگزار دریافت کنید که ازBNPL حرف میزنید. باید در چهارچوب مقررات کارگزاری صحبت شود. مقررات کارگزاری به شما اجازه این کار را نمیدهد.
سوئیچ بیمه قطعاً نکات تاریکی دارد و بینقص نیست و تا اجرا نشود مشخص نخواهد شد، اما رسیدن به این نقطه هم قطعاً با کمک اکوسیستم نوآوری امکانپذیر است. نکته آخر را نیز بگویم؛ تا وقتی آییننامه وجود دارد، الزام به استفاده از سوئیچ هم وجود دارد. هر وقت آییننامه تغییر کرد و شرایط نظارتی را به گونهای ترسیم کرد که نیازی به نظارت مبتنی بر سوئیچ نبود، آن وقت میتوان در خصوص کموکیف سوئیچ صحبت کرد. اما به یاد داشته باشیم، نظارت پیشگیرانه، بدون سوئیچ میسر نیست.
[…] سوئیچ بیمه؛ انحصار نهاد ناظر یا خلئی قانونی؟ / در میزگ… […]