عصر تراکنش ۶۰؛ محمدعلی آقامیر، همبنیانگذار و مدیر تحقیق و توسعه نوبیتکس / نهادهای ناظر و قانونگذار حاکمیتی زمانی شکل گرفتند که نیازهای اساسی بشر تحت عناوین مختلفی مثل امنیت و تأمین منافع جمعی، انسان را نیازمند نهادهای حاکمیتی میکرد، اما تمرکززدایی همواره نوعی آرمانگرایی و خواست جمعی بوده است. در حال حاضر باید این را پذیرفت که با پیشرفت فناوری، بخشی از دلایل وجودی نهادهای حاکم و ناظر در برخی بخشها قابل جایگزینشدن است. از طرفی میتوان گفت که امروزه بسیاری از مشکلات اقتصادی در سطح جهانی در محدودیتها، رانتها، تصمیمسازی و تلفیق سیاست با اقتصاد، در همین نهادهای متمرکز واسط ریشه دارد. چاپ پول بدون پشتوانه، شریانهای مالی متمرکز دنیا نظیر سوئیفت و… نمادهای انحراف از مسیر توسعه پایدار اقتصادی در دنیاست.
همانطور که فناوری بلاکچین، راهحلهای نوینی برای ایجاد شفافیت، دسترسپذیری همگانی و امنیت دادهها ارائه داده، برنامههای مالی غیرمتمرکز نیز تنها امید ما برای آیندهای بهتر در حوزه اقتصادی است. شفافیت، دسترسی همگانی، امنیت بالاتر و اختیار اشخاص روی داراییهایشان، قابلیت همکاری، توزیع حق تصمیمگیری، حذف واسطهها و کاهش دخالت نهادهای متمرکز، بخشی از شاخصههای دیفای (DeFi) و خدمات مالی مبتنی بر قراردادهای هوشمند هستند.
یکی دیگر از موضوعات مهم در دیفای، عدم نیاز به مجوز است. یک مانع مهم بر سر راه خلاقیت و نوآوری، نیاز به مجوز از نهادهای متمرکز است که بعضاً با تضاد منافع نیز همراه است، ولی در اقتصاد غیرمتمرکز، این مانع تا حد خوبی برطرف شده است. از سوی دیگر، دارایی هر شخص در اختیار خودش است و نیازی نیست این دارایی در اختیار شخص یا نهاد واسط باشد.
امروز تمام خدمات، در دنیای بلاکچین جایگزین دارند؛ بستر وامدهی و دریافت وام، بستر مبادله غیرمتمرکز، ساخت دارایی مصنوعی در شبکه بلاکچین (مابهازای داراییهای دنیای واقعی یا توکنایز کردن دارایی)، انتقال اطلاعات از دنیای بیرون به بلاکچین، ایجاد استیبلکوین غیرمتمرکز، بستر بیمه غیرمتمرکز و… نمونههایی از پروژههای دیفای هستند که بر بستر غیرمتمرکز بلاکچین اجرایی میشوند.
حرکت بهسوی سیستمهای خودگردان با مشارکت فعالان این بستر به کمک توکنهای حاکمیتی، ایجاد بسترهای مبادله غیرمتمرکز، بهبود زیرساختها و کاهش هزینهها، تبیین زیرساختهای حقوقی و… بخشی از آینده محتمل دیفای خواهد بود. البته مفاهیم دیفای هنوز تا پختهشدن و بلوغ راه طولانی در پیش داشته و همینطور تقابل نهادهای متمرکز و تلاش برای به انحراف کشاندن اهداف چنین سیستمی، جدی است.
بهطور کلی میتوان گفت اقتصاد کریپتو که در سال ۲۰۱۹، ۰.۱۳ تریلیون دلار بود، در سال ۲۰۲۲ به ۱.۷ تریلیون دلار رسیده است. نکته جالب دیگر اینکه امروز با وجود قرار داشتن در دوران رکود بازار رمزارزها، نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی در پروژههای دیفای قفل شده است. همچنین در بسترهایی مثل آوه نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار دارایی قفل شده که بیانگر پتانسیلهای نهفته در دیفای است و نشان میدهند باید از این فرصت استفاده کرد و به این حوزه وارد شد.
در واقع پیشبینی میشود سال ۲۰۲۲، سال تغییر پیشفرضهای اقتصادی از منظر حاکمیت باشد و کارشناسان مختلف اعتقاد دارند که برنامههای مالی غیرمتمرکز، تنها امید ما برای آیندهای بهتر است. با نگاهی به تاریخچه دیفای مشاهده میکنیم از سال ۲۰۰۸ که وایتپیپر بیتکوین و پس از آن در سال ۲۰۱۳ که وایتپیپر اتریوم منتشر شد، هر سال تحولات جدیدی در این حوزه صورت گرفته، چنانچه پس از راهاندازی شبکه اتریوم بهعنوان اولین بستر اسمارتکانترکت و DApp در سال ۲۰۱۵ و راهاندازی اولین صرافی غیرمتمرکز در سال ۲۰۱۶، اکوسیستم دیفای رشد سریعی داشته و سرمایهگذاری زیادی در این زمینه انجام شده است؛ بهطوری که در سال ۲۰۲۱، سرمایههای قفلشده در دیفای با رکوردی نزدیک به ۲۵۰ میلیارد دلار، فصل نوینی را برای دیفای آغاز کرده است.
هماکنون، آوه (Aave) بهعنوان یک بستر وامدهی، امکان دریافت وام و ارائه وام در این بستر را برای طیف وسیعی از داراییهای دیجیتال فراهم کرده و یونیسوآپ بهعنوان یک بستر مبادله و بزرگترین صرافی غیرمتمرکز دنیا با فناوری بازارسازی خودکار فعالیت میکند. همچنین دای (DAI) بهعنوان یک استیبلکوین غیرمتمرکز، با پشتوانه کریپتویی و تنظیم خودکار قیمت با کمک قراردادهای هوشمند MakerDAO، امکان ارائه بسیاری از خدمات امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای از جمله وامدهی، وامگیری و معاملهگری را فراهم کرده است.
از دیگر پروژههای دیفای میتوان از ChainLink بهعنوان اوراکل انتقال اطلاعات از دنیای بیرون به بلاکچین، The GRAPH بهعنوان کوئری و نمایهسازی اطلاعات بلاکچین از طریق API، Synthetix بهعنوان پروتکل ساخت دارایی مصنوعی شبکه بلاکچین از داراییهای دنیای واقعی و Etherrisc بهعنوان پروتکل بیمه غیرمتمرکز نام برد.
اما با وجود تحولات بسیاری که در حوزه اقتصاد غیرمتمرکز در دنیا ایجاد شده، متأسفانه سهم ایران از این فرصتها صفر است. انحصارطلبی ارگانهای اقتصادی سنتی، نبود زمینه برای تصمیمسازی شجاعانه مدیران درباره مسائل نوین و نگاه سیاسی-امنیتی به مسائل اقتصادیِ بخش خصوصی، از مهمترین موانع توسعه دیفای در کشور به حساب میآیند، اما چشم امید ما به مدیران شجاع و تصمیمساز برای بها دادن و ورود به اقتصاد غیرمتمرکز است؛ چراکه این حوزه، آینده اقتصاد جهان بوده و راه گریزی از آن وجود ندارد و نیاز به بازیگران قدرتمند برای ایفای نقش و جلوگیری از به انحراف کشیدن این مسیر وجود دارد.