تفکر تحولخواه و تحرک تحولگرا
صاحبنظران صنعت بیمه از دو ضرورت ورود فناوریهای جدید به این صنعت میگویند
عصر تراکنش ۶۱؛ لیدا هادی / تا پیش از این ساختار سنتی بیمه صرفاً بر پایه فروش و رسیدن به حجم بالایی از سهم بازار بود، اما امروز به سبب حضور بازیگران جدید، قاعده بازی در صنعت بیمه تغییر کرده است. حالا فناوریها و روندهای جدید بیمهگری مطرح هستند و رقابت ساخت یک تجربه مشتری خاص. امروز صنعت بیمه مانند صنایع مالی دیگر ناگزیر از تندادن به روند برهمزننده فناوری است و شرکتهایی میتوانند به ادامه روند فعالیت خود در سالهای آینده امید داشته باشند که به ورود بازیگران جدید و شرایط نو باور داشته باشند و آنها را بهعنوان عناصر مهم و سازنده اکوسیستم بیمه پذیرا باشند. ولی امروز استارتاپهای بیمهای با چالشهای فراوانی در انجام اقدامات نوآورانه خود روبهرو هستند؛ چالشهایی از قوانین و آییننامهها گرفته تا نگاه و برخورد متفاوت پیشکسوتان صنعت با آنها. همه این موضوعات بهانهای شد برای گفتوگو با کارشناسان و صاحبنظران صنعت بیمه کشور در رابطه با روند ورود فناوریهای جدید به صنعت بیمه و آیندهای که میتوان برای اینشورتکها متصور بود. حمیدرضا پروازی، مدیر کسبوکارهای نوین بیمه تجارتنو؛ حامد بهروز، مدیر امور مشتریان راهکارهای بیمهگری داتین؛ علیاکبر گلشنی اصل، مدیر تحول دیجیتال بیمه دی و حامد ولیپوری، مدیرعامل شرکت ازکی ما را در این گزارش همراهی کردهاند.
صنعت بیمه با فناوری بیگانه نیست
حمیدرضا پروازی، مدیر کسبوکارهای نوین بیمه تجارتنو فناوری را از صنعت بیمه کشور چندان دور نمیبیند. به عقیده او اگر بخواهیم منصفانه به روند ورود فناوری به صنعت بیمه کشور نگاه بیندازیم، باید به این نکته اذعان داشته باشیم که فناوری در بیمه وارد شده، ولی شاید کُندتر از سایر صنایع که البته این موضوع دلایل خاص خودش را دارد. او در اینباره میگوید: «امروز نمیتوانیم مدعی شویم که صنعت بیمه از اساس با فناوری بیگانه است. دو ضلع دیگر صنایع مالی مانند بورس و بانک، در رابطه با مسائل فناوری مقداری از بیمه جلوتر هستند که دلیل آن را میتوانیم ارتباط این صنایع با دنیای بیرون بدانیم و مسائل دیگری که وجود دارد، ولی باید بگویم که صنعت بیمه نیز در سه الی چهار سال گذشته گرایش مثبتی به سمت روندهای فناوری داشته است.»
به باور حمیدرضا پروازی به سبب حجم سرمایه کمتری که در صنعت بیمه در مقایسه با بورس و بانک وجود دارد، مجموعههایی که تواناییهای لازم بهکارگیری فناوری را دارند، کمتر به این حوزه ورود کردهاند: «به هر حال جذابیتهایی با ورود یکسری از استارتاپها مانند استارتاپهای حوزه فروش یا ریسک یا بازدید آنلاین ظهور کردهاند و ورود مجموعههای فناوری به پیکره صنعت بیمه در سالهای اخیر توسعه پیدا کرده است. درست است که این روند در مقایسه با صنایع دیگر کندتر است، اما نمیتوان مدعی شد که هیچ اتفاقی در زمینه فناوری در صنعت نیفتاده است.»
بیمه فقط فروش نیست
به عقیده او تمرکز بر مسئله فروش یکی از نقاط ضعف اینشورتکهاست که باید مسیرهای جدیدی برای فعالیت آنها تعریف شود: «زمانی پیش از روی کار آمدن استارتاپهای بیمهای نسبت به شبکه فروش سنتی صنعت بیمه انتقاد میشد مبنی بر اینکه ترکیب پرتفوی را رعایت نمیکنند و همه تمرکزشان را روی فروش بیمه شخص ثالث گذاشتهاند که طبیعتاً به سبب اجباریبودن بازار عمدهای نیز دارد. این اتفاق امروز هم در رابطه با اگریگیتورها و فروشندههای آنلاین بیمه افتاده و همان مسئله دوباره تکرار شده است. امروز عمدهترین توجه این مجموعهها به فروش بیمه شخص ثالث و بدنه است. مسئله این است که تا زمانی که استارتاپهای بیمه از بعد فروش روی سایر لایهها تغییر مسیر ندهند، نمیتوان به ظهور یک حرکت متحولکننده در صنعت بیمه امید داشت. البته امروز اتفاقاتی در حوزه تحلیل ریسک و پرداخت آنلاین خسارت و… افتاده است، ولی باید بگویم که تا زمانی که رغبت صرفاً به فروش بیمه شخص ثالث (به سبب نقدینگی آن) وجود دارد، نمیتوان انتظار یک تحول بزرگ و عجیب داشت و روند تحول در قالب فعالیت استارتاپها به کندی صورت میگیرد؛ مگر اینکه استارتاپهای بیمه توجه خود را از فروش بردارند و به دیگر لایههای زنجیره ارزش بیمه نیز توجه داشته باشند.
پروازی در رابطه با چالشهای امروز دنیای کسبوکارهای نوپا در صنعت بیمه میگوید: «نخستین موضوعی که بهعنوان چالشهای امروز اینشورتکها مطرح میشود، مسئله شفافنبودن قوانین است. در واقع تا امروز مسئله رگولاتوری در زمینه اینشورتکها موضوعی بوده که کمتر به آن پرداخته شده و اخیراً به سبب تحرکاتی که از سوی استارتاپهای بیمهای شاهد هستیم، نهاد ناظر برای رگولاتوری و قانونگذاری حرکت کرده است. اما مسئله این است که این قانونگذاری حتماً باید با نظر کارشناسان و بازیگران مختلف این عرصه صورت پذیرد که اگر اینطور نباشد، موضوعاتی مثل سوئیچ مرکزی به وجود میآید که محل چالش بسیار و نیازمند اصلاحاتی خواهد بود تا بتواند به بهترین شکل اجرا شود. بنابراین چالش اول در حوزه فعالیت اینشورتکها، رگولاتوری و مبهمبودن فضاهای فناورانه و نوآورانهای است که در صنعت به وجود آمده است.»
حمیدرضا پروازی موضوع دوم در بحث چالشهای امروز اینشورتکها را به موضوع فرهنگ مرتبط میداند و میگوید: «درست است که امروز حضور افرادی که به هر حال با حوزه نوآوری آشنا هستند، در صنعت بیمه باعث شده رونقی ایجاد شود، ولی به هر حال در برخی شرکتهای بیمه، مدیرانی بر سر کار هستند که ممکن است نگاههای متفاوتی داشته باشند و دیدگاه چندان بهروزی نداشته باشند و این توسعه در آنجا کمی کندتر اتفاق بیفتد.»
به عقیده او چالش فرهنگی و عدم وجود نگاه تحولگرا و تحولخواه در پیکره صنعت بیمه را میتوان یکی از مهمترین موانع رشد و توسعه اقدامات نوآورانه در شرکتهای بیمه دانست.
اصلاح قوانین عامل رشد نوآوری در کشور
«بهروزرسانی و توسعه قوانین در نهاد ناظر»؛ این عبارتی است که مدیر کسبوکارهای نوین تجارت نو از آن بهعنوان مهمترین محرک تحول در صنعت بیمه کشور نام میبرد. او در اینباره توضیح میدهد: «وقتی بستر تحول آماده باشد و تسهیلگری مناسبی برای آن شکل گرفته باشد، حتماً توسعه و تحرک در تمامی اکوسیستم را شاهد خواهیم بود. به همین سبب مسئله رگولاتوری و بهروزرسانی موضوعاتی از جنس آییننامهها و قوانین میتواند بزرگترین محرک حرکات نوآورانه در کشور باشد.
رئیس کمیته توسعه کسبوکار دیجیتال سندیکای بیمهگران نگاه امیدوارانهای به آینده و دورنمای فعالیت اینشورتکها در کشور دارد. به عقیده او اینشورتک امروز در صنعت بیمه کشور جایگاه خودش را پیدا کرده و در آینده نیز این جایگاه تقویت خواهد شد. او در اینباره توضیح میدهد: «تنها دلیل حرکت کند اینشورتکها در کشور در مقایسه با سایر صنایع، به سبب کمبودن حجم سرمایه و تراکنشهای مالی و پرتفوی پایین صنعت بیمه است. بنابراین شاید استارتاپهای بیمهای در مقایسه با استارتاپهای سایر صنایع با روند کندتری فعالیت کنند، اما به سبب نیازهای روز جامعه، اینشورتک جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد.»
به عقیده او صنعت بیمه با همه ارکان و ابعاد زندگی مردم در ارتباط است و به سبب همین درهمآمیختگی و تغییر نیازها، قطعاً اینشورتکها در آینده نقش مؤثری در صنعت بیمه کشور خواهند داشت.
ارکستر اینشورتک به یک رهبر نیاز دارد
حامد بهروز، مدیر امور مشتریان راهکارهای بیمهگری داتین ریشه عدم رغبت صنعت بیمه به استفاده از فناوریهای روز را در سه بعد «سازمان»، «مشتری» و «زیرساخت فناوری» میداند که لازم است هر کدام از این رویکردها برای رسیدن به چرایی قضیه در جنبههای مختلف مورد بررسی قرار بگیرد. او در اینباره میگوید: «استراتژیها و هدفگذاریهای شرکتهای بیمه بهعنوان مالکان این کسبوکار و نوع نگاهشان به مبحث فناوری، تأثیرگذارترین ضلع این مثلث است. فناوری باید در دیدگاه سازمانها جنبه سرمایهگذاری پیدا کند و شرکتهای بیمه به این باور برسند که فناوری یک ردیف هزینهای در سازمان نیست، بلکه موتور پیشبرنده کسبوکار است که میتواند در کنار افزایش سرعت و دقت فرایندهای سازمانی، اهداف کسبوکار را در افزایش سطح رضایت مشتریان و کاهش بلندمدت هزینههای ستادی تضمین کند.»
به عقیده بهروز جایگاه واحدهای فناوری اطلاعات در شرکتهای بیمه و میزان سرمایهگذاری در این حوزه که تفاوت قابل توجهی با حوزه بانکی دارد، نشان از عدم شکلگیری این دیدگاه در اکثر شرکتهای بیمه است.
او در رابطه با سایر ابعاد تأثیرگذار بر روند بهکارگیری فناوری در پیکره صنعت بیمه نیز توضیح میدهد: «در حوزه مشتری بهعنوان اولین نکته باید به تفاوتهای قابل توجه در میزان رجوع کاربران برای دریافت خدمت در این حوزهها توجه داشته باشیم. یکی از مهمترین عواملی که کسبوکارها را به سمت فناوری و ارائه خدمات غیرحضوری سوق میدهد، نیاز مشتریان آن کسبوکار و ضریب نفوذ خدمت یا محصول مورد نظر در میان شهروندان جامعه است. تواتر فعالیتهای بانکی و مراجعات مشتریان بانک برای دریافت خدمت و همچنین میزان فعالیت فعالان بازار سرمایه با یک بیمهگزار قابل مقایسه نیست. در بیمه فعالیتها به دو بخش عمده صدور و دریافت خسارت خلاصه میشود که عمدتاً دارای تواتر سالانه است؛ قطعاً غیرحضوریبودن این خدمات برای بیمهگزاران جذاب است، اما دغدغه نیست. از سوی دیگر، بیمه ماهیتاً یک خدمت فروختنی است. بهجز بیمه شخص ثالث که بیمه اجباری و الزامی محسوب میشود و همچنین بیمه درمان که به واسطه هزینههای بالای درمان برای بیمهگزاران جذابیت دارد و بخش قابل توجهی از آن نیز بهصورت سازمانی مدیریت میشود، سایر بیمهنامهها در سبد خرید خانوادهها در اولویت قرار ندارند و عموم افراد ترجیح میدهند که این هزینه را در جای دیگری صرف کنند.»
مدیر امور مشتریان راهکارهای بیمهای در این رابطه به مسئله فرهنگسازی و ضعف آن اشاره میکند، ولی در نهایت موضوع مهم را در موضوع فراگیری مالی و تعریف محصولات بیمهای قابل ارائه به آحاد افراد جامعه و مبتنی بر توان خرید آنها میداند. به عقیده حامد بهروز در بعد زیرساختهای فناوری نیز توجه به سرویسگرایی، قابلیت و ظرفیت زیرساختها برای ارائه سرویس و گسترش خدمات مبتنی بر فناوری با رویکرد توزیعشدگی، عدم تمرکز و بهواسطه کانالهای مختلف عرضه خدمت تأثیرگذار خواهد بود.
رگولاتور فقط رگولاتوری کند
او با اشاره به نقش رگولاتوری در نفوذ فناوری در صنعت بیمه میگوید: «نهاد ناظر علاوه بر نقش نظارت، وظیفه تنظیمگری و هدایت صنعت بیمه کشور را نیز بر عهده دارد. حوزه فناوری نیز بهعنوان یکی از مهمترین الزامات و ضرورتهای صنعت باید در این بخش مورد توجه ویژه قرار گیرد. انتظاری که در این رابطه از رگولاتور وجود دارد، توجه به ضرورت بهروزرسانی اسناد بالادستی، بخشنامهها، قوانین و تطبیق آنها با نیازها و الزامات فناوری است.»
به عقیده حامد بهروز نهاد ناظر هرچه در این حوزه از تصدیگری فاصله بگیرد و تمرکز خود را از حوزه اجرا به جنبه سیاستگذاری و همسوسازی ارکان اکوسیستم بیمه کشور سوق دهد، به نتایج مطلوبتری دست خواهد یافت. او در این رابطه اضافه میکند: «رگولاتور باید از منظر تنظیمگری و هدایت صنعت، نسبت به شناسایی ظرفیتهای موجود اقدام کرده و ضمن تعیین استراتژی و انجام هدفگذاری با مشارکت ارکان صنعت برای هر یک از این ارکان، تکالیف مشخصی در مسیر تحقق اهداف فناورانه صنعت تعریف و حرکت در مسیر دستیابی به اهداف تعریفشده را بهصورت منظم پایش و کنترل کند.»
بهروز در رابطه با فعالیت اینشورتکها و عملکرد آنها نیز نگاهی دقیق و جزئینگر دارد. او مهمترین ضعف اینشورتکها در فضای کنونی را عدم اقدام به خلق یک ارزش بنیادی در صنعت میداند.
ذات اینشورتک یعنی نوآوری
او با اشاره به ذات اینشورتکها که مبتنی بر نوآوری و خلق ارزش جدید برای سازمانها و مشتریان آنهاست، وظیفه اصلی اینشورتکها را خلق ارزش و در نهایت خلق محصول جدید و خط کسبوکاری جدید میداند که به زعم او هنوز در صنعت بیمه کشور فاصله زیادی با آن داریم. مدیر امور مشتریان شرکت داتین در اینباره توضیح میدهد: «آنچه در سالهای اخیر در صنعت بیمه در قالب اینشورتک ظهور یافته و شناخته میشود، صرفاً تغییر کانال عرضه خدمات صدور بیمهنامه از طریق کانالهای غیرحضوری است که در نوع خود ارزشمند است و میتواند بهعنوان نقطهعطفی در این زمینه شناخته شود، اما به خلق ارزش بنیادین برای صنعت بیمه منجر نشده است. لازمه ظهور نوآوری حمایت همهجانبه است و این حمایت هم جنبه مالی دارد و هم جنبه غیرمالی که اتفاقاً جنبه غیرمالی آن ارجحیت دارد. قطعاً قرار نیست هر استارتاپ یا ایدهای به مرحله اجرا برسد، اما حمایت فکری و بهاشتراکگذاری دانش و تجربه رسوبکرده در بدنه صنعت با فعالان حوزه اینشورتک و ارائه سرویس و داده به آنها برای اینکه ایدههایشان را به محک آزمون بگذارند، قطعاً مهم و مؤثر است. این موضوع نیز ریشه در راهبردها و هدفگذاریهای صنعت بیمه دارد.»
به عقیده بهروز حوزه اینشورتک کشور علاوه بر حمایت از سوی شرکتهای بیمه و نهادهای نظارتی به یک نقشهراه مشخص، مبتنی بر ظرفیتها و پتانسیلهای موجود و شناسایی خلأها و نقاط کور نیاز دارد تا بتواند آزمونوخطا در این حوزه را به حداقل برساند: «در حوزه اینشورتک موازیکاریهایی دیده میشود که شاید اصلیترین دلیل آن عدم تعامل مؤثر و مفید بین بازیگران و ذینفعان این اکوسیستم باشد. ممکن است نیازی که توسط تیمهای مختلف برای آن سرمایهگذاری و وقت گذاشته شده، واقعاً دغدغه صنعت بیمه نباشد، یا کشش مناسبی از سمت بازار نداشته باشد و در سوی دیگر نیازهای مهمتری روی زمین مانده باشند.»
به گفته مدیر امور مشتریان داتین این حوزه فارغ از اینکه چه کسی این نقش را ایفا کند، به یک متولی واحد نیاز دارد که مورد وثوق همه ارکان اکوسیستم بیمه کشور باشد و ضمن داشتن قدرت و اختیار، نقش هماهنگکنندگی و ایجاد ارتباط و تعامل مؤثر بین ارکان را ایفا کند. به بیان دیگر ارکستر اینشورتک کشور به یک رهبر ارکستر نیاز دارد.
رقابت، محرک قوی صنعت بیمه کشور
ایجاد تحول در صنعت بیمه محرکهای مختلفی دارد که مشتریان، نوآوری، دادهها و خلق ارزش از جمله این محرکها بهشمار میروند، اما مهمترین محرک که در شرایط کنونی میتواند صنعت بیمه و اینشورتک کشور را تحت تأثیر قرار دهد، «رقابت» است. بهروز با اشاره به جای خالی این محرک در صنعت بیمه میگوید: «مادامی که شرکتهای بیمه و بهصورت کلی عرضهکنندگان خدمات بیمهای در یک فضای نسبتاً یکدست و مشابه، دارای بازار و حتی زیرساخت فناوری یکسان و مشخص باشند و رقابت محسوسی بین آنها در کسب سهم بیشتر بازار وجود نداشته باشد، انگیزهای برای تحول، نوآوری و ارائه خدمات منحصربهفرد به مشتریان وجود نخواهد داشت.»
به باور مدیر امور مشتریان شرکت داتین با توجه به تحرکات و اتفاقاتی که در حوزه اینشورتک کشور در حال وقوع است، حوزه اینشورتک کشور قطعاً در آینده آبستن تغییرات و تحولات زیادی خواهد بود. او در اینباره اضافه میکند: «در واقع این الزامی است که شرایط محیطی، مطالبه مشتریان و شرکتهای فناور به کسبوکارها تحمیل خواهند کرد. اما باید به این نکته نیز توجه داشت که وقتی از چشمانداز صحبت میشود، به تحقق اهداف مشخص در یک مقطع زمانی خاص اشاره میکنیم و برنامهریزی، هدفگذاری، تخصیص منابع و همسویی ارکان اکوسیستم در این راستا ضروری است.»
به عقیده حامد بهروز در شرایط فعلی صنعت بیمه، وجود یک سند راهبردی و چشمانداز مشخص برای حوزه اینشورتک کشور ضروری است تا دستیابی به این مهم نیز از تمرکز و سرعت مناسبتری برخوردار شود.
آینده همه صنایع، دیجیتال است
علیاکبر گلشنی اصل، مدیر تحول دیجیتال بیمه دی یکی از مهمترین دلایل نفوذ نهچندان موفق فناوری در مقایسه با سایر صنایع مالی دنیا را در تفاوت مدل کسبوکار این صنایع با صنعت بیمه میداند. به عقیده او در صنعت بیمه شرکتهای بیمهگر بهدنبال فروش خدمتی غیرملموس هستند و این نوع کسبوکار تفاوت زیادی با بانک و بورس دارد که مشتریان بهصورت عادی و روزانه به نحوی نیازمند استفاده از خدمات آنها هستند. او در اینباره میگوید: «شرکتهای بیمهگر بیشتر بهدنبال سرمایهگذاری جهت جذب بیشتر پورتفوی، تقویت شبکه فروش خود و ارائه خدمات به مشتریان خود هستند و ریسک کمتری را جهت سرمایهگذاریهای بزرگ در حوزه فناوری میپذیرند. البته قوانین و الزاماتی نیز که هنگام صدور بیمهنامه یا فرایند پرداخت خسارت آن وجود دارد، باعث شده کمتر شرکتی بهدنبال نوآوری خاصی در این حوزهها باشد. هرچند با سرعت نفوذ فناوری به اکثر صنایع، شیوع پاندمی کرونا و ورود اینشورتک و استارتاپها به این صنعت، تغییرات محسوسی را طی چند سال اخیر در صنعت بیمه کشور شاهد بودهایم.»
فناوری، زیرساخت و شرایط خاصی میطلبد
مدیر تحول دیجیتال بیمه دی رگولاتور را یکی از موارد تأثیرگذار در روند نفوذ فناوری به صنعت بیمه میداند. او این موضوع را با بیان مثالی واضح بیان میکند: «بگذارید درباره نقش رگولاتور مثالی بزنم. یکی از مفاهیم روز در صنعت فناوری موضوع بیمهگری باز یا همان Open API در راستای توسعه اکوسیستمهای کسبوکاری است. بعضی از شرکتهای بیمه در سالهای گذشته در این خصوص سرمایهگذاری کردند و توانستند API سامانههای بیمهگری خود را ایجاد و جهت بهرهبرداری، روی گیتویهای داخلی خود پیادهسازی کنند، ولی ناگهان با بخشنامه ممنوعیت امکان ارائه API به غیر از سوئیچ بیمه مرکزی مواجه شدند. سوئیچ هم هنوز به بهرهبرداری کامل نرسیده، بنابراین هنوز خروجی این تلاشها و سرمایهگذاریها ملموس نیست.»
به عقیده او زمانی که از موضوعاتی چون بیمهگری باز صحبت میکنیم، باید هم زیرساخت، فناوری و شرایط پیادهسازی وجود داشته باشد و هم از جنبه کسبوکاری مانعی برای اجرای آن وجود نداشته باشد. گلشنی در اینباره اضافه میکند: «گاهی اوقات تا زمانی که این موانع رفع نشوند، نمیتوانیم در خصوص فناوری صحبت کنیم. البته در بسیاری موارد راه شرکتهای بیمهگر برای ارائه خدمات نوآورانه بر بستر فناوری، هموار بوده و این خود بیمهگران بودهاند که تمایلی به سرمایهگذاری و بهرهمندی از این بسترها نداشتهاند.»
گلشنی با اشاره به نقش مهم اینشورتکها در رونق صنعت بیمه معتقد است که استارتاپهای بیمهای باید بهدنبال ارائه محصولات متمایزی باشند. او در اینباره میگوید: «امروز شرکتهای بیمهگر بیشتر بهدنبال توسعه پورتفوی و ارائه خدمات مناسب به مشتریان خود هستند، بنابراین ارائه محصولاتی با ایجاد راهحلهای جذاب و متمایز جهت بهبود این مسیر برای بیمهگران، باید از اهداف اصلی استارتاپها باشد. شاید بتوان گفت که تنها چند استارتاپ هستند که توانستهاند محصولات جذابی ارائه دهند و تمرکز اکثر آنها روی موضوع فروش اگریگیتوری بوده است.»
او با اشاره به قوانین نهاد ناظر و نحوه تعامل آن با استارتاپهای بیمهای به چالشهای آییننامه ۲/۹۲ اشاره میکند. او در رابطه با این چالشها میگوید: «امروز یکی از چالشهای بزرگ صنعت بیمه برای استارتاپها قوانین نهاد ناظر است. اکثر استارتاپها –حال به هر نحوی با فروش بیمهنامه ارتباط داشته باشند- به دریافت مجوز کارگزاری برخط مطابق با آییننامه ۲/۹۲ نیاز دارند و این مسیر رشد آنها را با چالشهایی روبهرو کرده است، البته نباید از کنار مشکلات درونی استارتاپها بهسادگی گذشت. وجود تیمی قوی و قدرتمند میتواند در سرنوشت استارتاپها تأثیرگذار باشد. برای مثال در چند سال اخیر استارتاپهای خوبی به وجود آمدند که با توجه به اهدافی که تعیین کرده بودند، میتوانستند در حوزههای مختلف کمک شایانی به صنعت بیمه کنند، ولی با توجه به شرایطی چون نیاز به سرمایهگذاریهای مالی و انسانی، ضعف تیمهای مدیریتی یا از دست دادن اعضای تیم به دلایل مختلف، این فرصت را از دست دادند و حتی گاهی باعث بیاعتمادی بیمهگران به اینشورتکها نیز شدند.»
به عقیده مدیر تحول دیجیتال بیمه دی، برای رفع این چالشها در وهله اول نیاز است نهادهای بالادستی چون معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، مرکز شرکتهای دانشبنیان یا شتابدهندهها، با شناسایی و زمینهسازی سرمایهگذاری در استارتاپهایی که دارای محصولات یا ایدههای جذاب هستند، قدم بردارند.
به گفته گلشنی با توجه به تغییرات عمدهای که در سالهای اخیر در کسبوکارها به وجود آمده، وقت آن رسیده تا برخی آییننامهها و قوانین نهاد ناظر نیز با در نظر گرفتن بازیگران و شرایط جدید، با رویکردی حمایتی از نوآوری و فناوری مورد بازنگری قرار گیرند تا به دور از چالشها، شرایط ایجاد یک بازار رقابتی سالم برای کلیه ذینفعان فراهم شود. او در اینباره میگوید: «در این میان شرکتهای بیمه میتوانند با رویکردی تحولی بیشتر به اینشورتکها اعتماد کنند یا حتی با سرمایهگذاری و مشارکت، ضمن بهرهمندی از مزایای محصول در کسبوکار آنها نیز شریک شوند.»
تحول دیجیتال قوه حرکت اکوسیستم بیمه
علیاکبر گلشنی تحول دیجیتال را مهمترین محرک برای تحول در صنعت بیمه کشور میداند که نیازمند تغییر نگرشها و تبدیل روندهای سنتی به روندهای دیجیتال با ارائه راهکارهای خلاقانه در مسیر کسبوکار است.
به گفته او تمرکز روی فناوریهای نوین، همچون تحلیل دادهها، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا میتواند در تحلیل اطلاعات مشتریان و ارائه خدمت بیمهای متناسب با نیاز آنها مفید بوده و اقدامی تحولی برای صنعت بیمه و اینشورتکها باشد. به عقیده او آینده همه صنایع دیجیتالی است و صنعت بیمه کشور ما نیز از این موضوع مستثنی نخواهد بود!
رگولاتور فقط حمایت کند، نه دخالت
حامد ولیپوری، مدیرعامل شرکت ازکی در رسیدن به چرایی دلیل عقبماندن صنعت بیمه از قافله فناوری در مقایسه با صنعت بورس و بانک به دو ویژگی خاص صنعت بیمه اشاره میکند. او در اینباره توضیح میدهد: «در طول تاریخ صنعت بیمه کشور، همواره شرکتهایی وجود داشتند که با داشتن پرتفوی و دارایی بالا، دنبال بیمهکردن آن بودند و حق بیمه قابل توجهی هم میپرداختند. در واقع بنگاههای صنعتی و اقتصادی بزرگی بودند که حق بیمه قابل توجهی را روانه بازار بیمه میکردند، ولی زمانی به این فکر افتادند که خودشان دست به تأسیس شرکت بیمه بزنند و سرمایه کلانی را که بهعنوان حق بیمه به خارج از شرکت میدادند، در محدوده خودشان نگه دارند. به این ترتیب هزینهکردها دوباره به مجموعه برمیگشت و ما اینجا با این منطق، شاهد به وجود آمدن شرکتهای بیمهای هستیم که برای اینکه فروش بیشتری داشته باشند، نیاز به انجام کار خاصی ندارند؛ چراکه بخشی از فروش بهصورت گارانتیشده از پورتفوی شرکتهای مادر-خواهری که وجود دارد، تأمین میشود و بالطبع این شرکتها برای توسعه بازار خودشان نیازی به اقدامی نظیر بهکارگیری فناوری و سرمایهگذاری روی آن نمیبینند.»
ولیپوری ادامه ماجرای عدم رغبت شرکتهای بیمه به مقوله فناوری را از منظر بیمههای اجباری و پرتفویی که در اختیار شرکتهای بیمه قرار میدهند، توضیح میدهد: «جنبه دیگر ماجرا این است که بخش بزرگی از بازار صنعت بیمه کشور ما، بیمههای اجباری هستند؛ یعنی برخی بیمههای مسئولیت و بیمه شخص ثالث خودرو که بازار قابل توجهی برای شرکتهای بیمه ایجاد میکنند، بهطوری که آنها را از توجه به فناوری تا حد قابل توجهی بینیاز میکند، یعنی چون بازار بیمههای اجباری به واسطه شرایط خاص تضمینشده است، شرکتهای بیمه به جای اینکه تمرکزشان را روی توسعه فناوری بگذارند، روی به دست آوردن سهم بیشتر بازار بیمههای اجباری میگذارند و این تفکر میتواند دلیل اصلی عقبافتادن از قافله فناوریهای روز باشد.»
مدیرعامل شرکت ازکی در ادامه به ذات پیچیده صنعت بیمه اشاره میکند و به سبب ریسکگریز بودن، انفعال را بهنوعی از شرایط آن میداند؛ همان وجه تمایز اصلی بیمه با صنایع مالی دیگر نظیر بورس و بانک.
رگولاتور نباید وارد لایه کسبوکار شود
ولیپوری برای اشاره به نقش رگولاتور در افزایش یا کاهش روند فناوری در صنعت بیمه کشور به بیان چیستی و چرایی حضور رگولاتورها در صنایع مختلف میپردازد و هدف از حضور نهاد ناظر را تشریح میکند. او در اینباره میگوید: «اول لازم است ببینیم که رگولاتور چرا به وجود میآید. ببینید وقتی صنایع مختلف رشد میکنند، ممکن است کسبوکارها به حق مصرفکننده تعدی کنند. در این شرایط است که رگولاتور باید خودش را نشان دهد، یعنی عملاً وجود رگولاتور و ماهیت وجودی رگولاتور، حراست از حقوق مصرفکننده است و تمام فعالیتهایی که باید ذیل مسئولیتهای رگولاتور تعریف شود، از احقاق حقوق مصرفکنندهها برمیآید. ولی ممکن است رگولاتور با همین استدلال، دامنه حرکت خودش را بسیار وسیع ببیند، یعنی هر چیزی را با یک مدل، به حق مصرفکننده متصل کند و خودش را دارای این حق ببیند که در هر مسئلهای ورود کند. حالا شرکتی را تصور کنید که با وجود همه چالشهای فعالیت در صنعت بیمه و رقابت در بازار، سعی میکند محصول خوبی ارائه دهد، ولی یکدفعه کلی آییننامه بالادستی از صنعت بیمه با ماهیت نظارتی و با اسم حمایت از حقوق مصرفکننده توسط رگولاتور به سمتش میآید. اینجاست که رگولاتور ممکن است آن کسبوکار را بهطور کلی از مسیر اصلی خودش جدا کند.»
طبق گفتههای او، اساساً وقتی ورود رگولاتور به فضای شرکتها خیلی جدی شود، دیگر عملاً شرکتها از کسبوکار اصلی خودشان بازمیمانند و کارشان فقط پاسخدادن به درخواستهای رگولاتور میشود که این اتفاق بهکرات در صنعت بیمه افتاده است. او در اینباره میگوید: «اگر شما به آییننامههای بیشمار صنعت بیمه نگاه کنید و میزان ورودشان به لایههای کسبوکاری شرکتهای بیمه را ببینید، متوجه میشوید که این آییننامهها با اسم حمایت از حقوق مصرفکننده و با خطوط بسیار پیچیدهای که در نهایت به نحوی آن را به حقوق مصرفکننده متصل کردهاند، باعث شدهاند که شرکتها از کار اصلی خودشان دور بمانند.»
در بیمه، فروش حرف اول و آخر را میزند
مدیرعامل ازکی در رابطه با چالشهای پیش روی استارتاپهای بیمهای کشور، ورود به لایههای دیگری از زنجیره ارزش بیمه بهجز فروش را مورد اشاره قرار میدهد و میگوید: «هر استارتاپ یا شرکتی وقتی تأسیس میشود، یک هدف جدی را دنبال میکند. اینکه برای خودش بتواند سودآوری کند و برای اینکه بتواند کسب سود کند، باید در جایی حرکت کند که برایش بازار وجود داشته باشد و بتواند از محل آن بازار برای خودش درآمد و سود به دست آورد. اکنون ما در صنعت بیمه لایههای مختلفی داریم، ولی مهمترین قسمتی که حرکت شرکتهای بیمه را تحت تأثیر قرار میدهد، لایه فروش است، یعنی اگر شرکتی بخواهد در صنعت بیمه درآمد قابل توجهی داشته باشد، احتمالاً جایی که باید تمرکز کند، لایه فروش است. برای همین ما در قدم اول شاهد این هستیم که استارتاپهای بیمهای بیشتر در لایه فروش شرکتهای بیمه شکل گرفتهاند و امروز هم شاهد این هستیم که اکوسیستم اینشورتکی کشور بیشتر در لایه فروش به بلوغ رسیده است.»
به عقیده ولیپوری اما ورود به سایر بخشهای زنجیره ارزش بیمه به راحتی فروش نیست و هر اقدام نوآورانهای در آن با چالشهای بسیاری روبهرو است: «امروز اگر کسی بخواهد شرکتهای بیمه را وادار کند که در لایههای دیگری غیر از فروش دست به نوآوری بزنند و از طریق آن به سود برسند، با چالشهای فراوانی روبهروست و باید مذاکرات زیادی را با آن شرکت بیمه داشته باشد. استارتاپها امروز در زمینه تحلیل ریسک، پرداخت آنلاین خسارت و بازدیدهای اولیه در صنعت بیمه، اتفاقات خوبی را رقم زدهاند و فکر میکنم آنچه در اکوسیستم اینشورتکی کشور شاهد خواهیم بود، این است که استارتاپهای بیمهای به واسطه بازوی فروشی که ایجاد کردهاند، میتوانند ارتباط خوبی با شرکتهای بیمه برقرار کنند و در آن تعامل سازنده، اتفاق مؤثر دیگری در لایههای دیگر صنعت رقم بزنند.»