عصر تراکنش ۶۶؛ رضا قربانی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش / زمانی که ما ماهنامه عصر تراکنش را شروع کردیم انواع تهمتها را شنیدیم؛ ناسزاها را و دشمنیها را. زمانی که وارد شدیم چیزی جز انگیزه بهبود و توسعه نداشتیم، ولی با بدترینها روبهرو شدیم. برخوردهای برخی ما را محافظهکار کرد و همان ابتدا دستبهعصا حرکت کردیم. در شمارههای ابتدایی ماهنامه عصر تراکنش از اینکه چهرههای جوان و ظاهراً کمتجربه را جلد کنیم، هراس داشتیم؛ میترسیدیم نکند کسی که برای جلد انتخاب میکنیم، فردا روزی مشکلی ایجاد کند که برای ما هم دردسرساز شود! قاعدتاً روزهای اول با ترسهایمان زندگی میکردیم و از هر چیزی هراس داشتیم.
روزهای اول با دیده تردید نگریسته میشدیم و هرچقدر هم که خودمان به ادامه راهمان امیدوار بودیم، دیگران ما را موقتی میدانستند. برخی تصور میکردند نوری هستیم که خیلی زود خاموش میشویم. واقعیت این است که ما همیشه تصور میکنیم این آخرین ماهی است که میتوانیم کار کنیم. همانطور که مدیرمسئول ماهنامه عصر تراکنش و مدیرعامل راهکار، مینا والی، در رویداد «۹ ژانویه» گفت: «هر پیدایشی قدمگذاشتن در راه فروپاشی است؛ هر چیزی که جایی مجتمع میشود، محکوم است به فروپاشی و هیچ چیز ابدی نیست.» ذات این جهان فناست و نابودی. مسئله فقط فاصله بین پیدایش و فروپاشی است؛ در این جهانی که نباید آن را جدی گرفت، هر چیزی که روزی ارزشمند است، در نهایت سرنوشتی جز فروپاشی ندارد.
در این جهان فانی ما تلاش میکنیم و همین تلاشکردن برای ما ارزشمند است. نمیدانیم کارهایی که انجام میدهیم، متنهایی که مینویسیم و منتشر میکنیم، عکسهایی که میگیریم و اندیشههایی که گسترش میدهیم، در نهایت ما را همراه مخاطبانمان به کجا میرساند. در این سالها تلاش کردیم پابهپای مخاطبمان یاد بگیریم و روی توسعه خودمان کار کنیم. علاقه داریم وقتی به عقب نگاه میکنیم از راهی که آمدهایم، خوشحال باشیم و اگر به گذشته بازگردیم باز همین کارها را تکرار کنیم و اگر دانش و تجربه امروز را داشتیم، سعی میکردیم خطاهای بیشتری انجام دهیم! ما از خطا نمیهراسیم و فلسفه ما در «راهکار» این است که با خطا کردن بهتر میتوانیم یاد بگیریم. روزهای اول قاعدتاً جرئت و جسارت امروز را نداشتیم و البته تجربه اکنون را.
فلسفه ما این است که پا در عرصههایی بگذاریم که پیش از این کسی نرفته و قاعدتاً رفتن در راههایی که رَهرو ندارد، پر از ریسک است و خطر.
اگر این شماره ماهنامه عصر تراکنش را ورق بزنید، در جایجای آن چهرههای جوان را میبینید؛ کسانی که در همین چند سال در اکوسیستم بانکداری و پرداخت کشور رشد کردهاند؛ کسانی که توانستهاند کسبوکاری خلق کنند یا به رشد کسبوکارها کمک کنند. البته در معنای جوان اختلافنظر داریم، ولی قبول کنیم با استانداردهای امروز بانکداری ایران، بیشتر چهرههای این شماره و حتی انتخاب روی جلد ما جوان محسوب میشوند. برای اینکه بدانیم استاندارد بانکی کشور چیست، در صفحات انتهایی این شماره، مدیران ارشد سیستم بانکی کشور را معرفی کردهایم. نگاهی به چهرههایشان بیندازید و متوسط سنی آنها را حدس بزنید.
اشتباه نکنید! نمیگویم تجربه و سن و سال چیز بدی است و نمیگویم که فقط باید کار را به جوانان سپرد؛ ولی قبول کنیم تغییر و تحول واقعی به دست کسانی رقم نمیخورد که جرئت و جسارت ندارند. سن و سال مطرح نیست و آنچه اهمیت دارد، جرئت تغییر است؛ نهراسیدن از خطا کردن و تلاش برای توسعه. البته این ویژگیای است که در جوانترها بیشتر یافت میشود.
بهترین ترکیب کنار هم قرار گرفتن جوانان و افراد سن و سالدار است، ولی قبول کنیم تا زمانی که جوانان بیشتری در رأس امور قرار نگیرند، تغییر جدی رخ نمیدهد. در سیستمهایی مانند بانکداری که بهشدت موروثی هستند و تغییر در آنها دشوار، حتی قرار گرفتن چند جوان در رأس چند نهاد هم به تغییر جدی منجر نمیشود؛ لازم است اعتماد کنیم و به استعدادهای این کشور اجازه دهیم رشد کنند. آنهایی که امروز باتجربه خوانده میشوند، در گذشته کم خطا نکردهاند. با این فلسفه که سن و سالدارها خطا نمیکنند و راه را برای تازهواردان ببندیم، قطعاً در آینده با قحطالرجالی بیشتر از امروز روبهرو میشویم. ما باید کارخانه انسانسازی راه بیندازیم. ما باید این کشور را به جایی برای رشد استعدادها تبدیل کنیم و این اتفاق رخ نمیدهد، مگر اینکه هراس را کنار بگذاریم و به جوانان میدان بدهیم و از خطا کردنشان هم نترسیم.
آیا این اتفاق و این میداندادن برای خلق مدیران جوان اثربخش، شدنی است؟ آیا ما در آینده نزدیک چهرههای جوانتر بیشتری در رأس امور بانکهای کشور میبینیم؟ آیا ما شاهد این خواهیم بود که افرادی شجاع، جسور و نترس مدیریت بزرگترین بانکهای کشور را دست بگیرند و زمینه توسعه را فراهم کنند؟ آیا این تغییر بزرگ رقم میخورد؟ نمیدانم؛ ولی ما بهعنوان عضو کوچکی از یک شبکه رسانهای مستقل بخش خصوصی تمام تلاشمان را میکنیم که در شرایطی که همه درها بسته است و کسی تازهواردان را قبول نمیکند، بستری باشیم برای معرفی و میداندادن به چهرههای جدید.
حالا که ماهنامه عصر تراکنش تلاش میکند رسانه مدیران بانکداری و پرداخت ایران باشد، امیدواریم با تمرکز بر چهرههای جدید و دوری از تکرار مکررات قبلی، زمینه اندکی بهبود را فراهم کنیم.
بانکداری ایران و پرداختِ ایرانِ آینده را جوانانی میسازند که امروز تازهوارد هستند؛ آنهایی که جسورند و البته به اندازه کافی دانش و انگیزه دارند که اثری مثبت بر جامعه بگذارند.
ما هنوز امیدواریم؛ هرچند صورتمان زخمی است.