ضرورت باز کردن زمین بازی برای یک رقابت سالم
گفتوگو با شش فعال پرداختیاری درباره انتظاراتشان از رگولاتور این حوزه
عصر تراکنش ۷۳ / رگولاتوری پرتکرارترین واژهای است که در سالهای اخیر از زبان بازیگران و فعالان حوزه پرداختیاری در کشور شنیدهایم. آنها بر این باورند که رگولاتور، بزرگترین مانع آنها برای توسعه کسبوکارهایشان است و استمرار روندهای حاکم بر تصمیمگیریهای آن میتواند مرگ خاموش پرداختیارها را رقم بزند.
فعالان این حوزه معتقدند رگولاتور شناخت دقیقی از نیازها و فلسفه شکلگیری پرداختیارها ندارد و با قانونگذاریهای جانبدارانه خود که در عمل به فراتر رفتن شرکتهای پیاسپی از حیطه مأموریتهایشان میانجامد، شرایط نابرابری را برای فعالیت این دو بازیگر شبکه پرداخت الکترونیک کشور فراهم کرده است؛ در نتیجه بسیاری از پرداختیارها از بین رفته یا به مدلهای کسبوکاری جدید روی آوردهاند تا با تغییر ماهیت کسبوکار خود برای بقای این حوزه در ایران بجنگند.
با توجه به چالشهای رگولاتوری که فعالان این حوزه در کشور با آن درگیر هستند، در گفتوگو با احمدرضا منصوری، مدیرعامل پیپینگ؛ محمدمهدی فاطمیان، مدیرعامل زیبال؛ امید آقاجانی، مدیر ارشد بازاریابی ارتباط فردا؛ طاهره لونی، مدیرعامل پیفا؛ حمیدرضا ترابیان، مدیرعامل شرکت تجارت الکترونیک رایبد ایرانیان و مهدی پرج، مدیر توسعه کسبوکار زرینپال از خواستههایشان برای تنظیمگری این حوزه پرسیدیم.
انتظار ما الگوبرداری از رگولاتورهای موفق دنیاست
احمدرضا منصوری، مدیرعامل پیپینگ با بیان اینکه تقریباً تمام کسبوکارهای حوزه فینتک، رگولاتور را مهمترین چالش و حتی مانع در مسیر رشد و توسعه کسبوکار خود میدانند، میگوید که حیات و توسعه این کسبوکارها به نحوی به عملکرد نهاد قانونگذار گره خورده و ادامه روند کنونی، حیات این صنعت را تهدید میکند. او درباره انتظارات پیپینگ بهعنوان یکی از پرداختیارهای حاضر در بازار میگوید: «انتظارات ما از رگولاتور در الگوبرداری از رگولاتورهای موفق دنیا خلاصه میشود؛ کشورهایی که توانستهاند بستری حاصلخیز برای رشد فینتکیها تدارک ببینند. بررسی چنین رگولاتورهایی به ما نشان میدهد که آنها نهتنها نوآوری را پذیرفتهاند، بلکه در تلاش برای ترویج آن هستند.»
او توضیح میدهد که برای درک رویکرد این رگولاتورها، باید گفت که نوآوری ماهیتی برهمزننده دارد و فرایندهای جاری را به چالش میکشد. همچنین میتوان گفت که نوآوری با ابهام جدی نیز همراه است که این امر درک پیامدهای آن را دشوار میکند و در حوزه مالی که با امنیت هر کشوری پیوند مستقیم برقرار میکند، حساسیت بیشتری پیدا خواهد کرد و ممکن است رگولاتور را به کنترلگری فزاینده و بسته نگهداشتن فضا ترغیب کند.
منصوری کلید حل معما را در افق نگاه رگولاتور میداند و میگوید: «افق نگاه کشورهای توسعهیافته به داخل کشورهایشان محدود نمیشود و وسعتی به اندازه اقتصاد آزاد جهانی را در نظر میگیرند. در چنین فضایی سبقت از سایر کشورهای پیشرو به ایجاد نوآوری بستگی دارد. این افق نگاه به یک «مدل ذهنی» انجامیده که در آن نوآوری به یک ارزش تبدیل شده و تهدید به حساب نمیآید و رگولاتورها بهعنوان بخشی از اکوسیستم تلاش میکنند تا پابهپای نوآوری حرکت کنند، نه اینکه خود به عاملی برای گرفتن شتاب توسعه تبدیل شوند.»
او بر این باور است که رگولاتور باید نه بهعنوان نهادی کنترلگر، بلکه بهعنوان نهادی که مسئول سرعتبخشیدن به تولیدات نوآورانه است، نقشآفرینی کند. مدیرعامل پیپینگ میگوید: «در واقع میتوان اینطور گفت که چنین مدل ذهنی، مفهوم چابکی را به عاملی کلیدی در تنظیمگری تبدیل کرده و فقدان آن با پیامدهای تنظیمگرایانه مواجه خواهد شد. حفظ کیفیت نظارت یکی از مهمترین نگرانیهای رگولاتورها برای حفظ چابکی است و رگولاتورهای موفق آنهایی هستند که نظارت پسینی دارند. یعنی در واقع هم ناظر هستند، هم چابک و اینجاست که برخورداری از ابزارهای بهروز و کارآمد نقش مؤثری در عملکرد آنها بازی میکند.»
منصوری انتظارات پرداختیارها از رگولاتور را اینگونه خلاصه میکند: «انتظار ما از رگولاتور این است که ارتباط با بازیگران این حوزه را جدی بگیرد تا امکان گفتوگو درباره اصلاح مدل ذهنی و ایجاد چابکی در این نهاد فراهم آید. در غیر این صورت کنترلگری و کُندی که شاهد آن هستیم، اثرات مخرب خود را در تضعیف بازیگران این حوزه یا مهاجرت آنها خواهد گذاشت و با افول پرداختیاری در کشور مواجه خواهیم شد.»
رگولاتور باید بهدنبال نظارت و برقراری شفافیت باشد
محمدمهدی فاطمیان، مدیرعامل زیبال نیز میگوید که انتظار آنها از رگولاتور این است که به جای کنترلگری و دخالت در بازار بهدنبال نظارت و برقراری شفافیت باشد. او در اینباره توضیح میدهد: «متأسفانه مواردی که در حال حاضر پرداختیارها با آن مواجهاند، به دخالت رگولاتور در بازار، رقابت او با بخش خصوصی و ارائه خدمت به مصرفکننده به جای قانونگذاری و ریلگذاری برمیگردد که آسیبهای جبرانناپذیری را بر بدنه شبکه پرداخت الکترونیک کشور وارد کرده است.»
او پیشنهاد میدهد که با توجه به ماهیت وجودی و تعریفی که از چیستی و کارکردهای پرداختیارها وجود دارد، باید کاری کرد تا بازار برای آنها باز شده و بتوانند مانند همتایانشان در کشورهای دیگر به فعالیت خود ادامه دهند. در واقع باید به نوآوریهای آنها بها داده شود و به جای پاککردن صورتمسئله به فکر راهحلی برای قانونیشدن محصولات آنها بود تا این اکوسیستم رفتهرفته در مسیر رشد و توسعه قرار بگیرد.
او بیان میکند: «ما فکر میکنیم که زمانی پرداختیارها پیشرفت خواهند کرد که بهعنوان یک ارائهدهنده خدمات مالی بتوانند نوآوری لازم را داشته باشند و جایگاهشان در نظام کارمزد، صنعت پرداخت و شبکه بانکی کشور بهصورت شفاف مشخص شود. از سوی دیگر بانک مرکزی میتواند سهم بازار CNP را به شرکتهای پرداختیار اختصاص دهد و فرصت رشد شرکتهای فینتکی پرداختی را فراهم آورد. در واقع آینده پرداختیاری و توسعه آن به رفع چالشهای نامبرده بستگی دارد که اگر فکری به حال آنها نشود و اقدامات فعلی بانک مرکزی ادامه پیدا کند، نمیتوان آینده روشنی را برای پرداختیاری در ایران متصور شد.»
روابط بین پیاسپیها و پرداختیارها باید اصلاح شود
امید آقاجانی، مدیر ارشد بازاریابی ارتباط فردا معتقد است طبق آخرین آمار منتشرشده توسط شاپرک در خردادماه ۱۴۰۲، از ۴.۲ میلیارد تراکنش در شبکه پرداخت، تنها ۲۲۵ میلیون تراکنش، یعنی چیزی معادل پنج درصد از تراکنشها اینترنتی هستند و از طرف دیگر علاوه بر فعالیت ۱۲ شرکت پیاسپی، ۶۳ بازیگر دیگر با نام پرداختیار در شبکه پرداخت الکترونیک کشور با یکدیگر رقابت میکنند. او توضیح میدهد: «با وجود چنین آماری انتظار میرود که با توجه به اینکه شرایط رقابت و جذب مشتری برای این ۷۵ بازیگر و فعال در این صنعت به شیوهای یکسان و برابر تعریف نشده، نهاد رگولاتور برای جلوگیری از عمیقتر شدن این اقیانوس قرمز و با در نظر گرفتن راهکارهای نوآورانهای که پرداختیارها در ارائه سرویسهای خود به مشتریانشان به کار بستهاند، هرگونه فعالیت در حوزه تراکنشهای اینترنتی را فقط و فقط به آنها بسپارد تا شاهد مرگ خاموش پرداختیاری در صنعت پرداخت کشور نباشیم.»
او میگوید پرداختیارها از روز اول در راستای تحقق همین ایده به وجود آمدند و قرار بود شرکتهای پیاسپی به فلسفه وجودی خودشان برسند و توسعه زیرساختهای لازم و سرمایهگذاری در صنعت پرداخت کشور را بر عهده بگیرند، اما رفتهرفته انحصارطلبی پیاسپیها به کوچکشدن حداکثری بازار پرداختیارها و فروکاست سهم آنها به پنج درصد از کل سهم بازار با ۷۵ بازیگر محدود انجامید و ۹۵ درصد بازار به انحصار پیاسپیها درآمد.
او معتقد است باید روابط بین پیاسپیها و پرداختیارها اصلاح شود؛ چراکه رقابت مستقیم و نابرابر در بخش کوچکی از بازار کار منصفانهای نیست. آقاجانی در اینباره میگوید: «پرداختیارها نمیتوانند خدماتی مشابه پیاسپیها ارائه دهند و این به معنای ناتوانی آنها در انجام چنین امری نیست، بلکه مجوز لازم برای انجام آن را در اختیار ندارند. در نتیجه شاپرک باید در نحوه اعطای مجوز پرداختیاری بازنگری کند تا هر شرکتی با هر ساختاری نتواند مجوز پرداختیاری بگیرد. چرا باید این همه مجوز پرداختیاری صادر شود؟ چه نیازی به انجام این کار در کشور وجود دارد؟ بعد از گذشت پنج سال از عمر شرکتهای پرداختیار و شناخت رگولاتور از آنها، لازم است از حیث اعتماد بین شرکتهای پرداختیار باسابقه و شرکتهای تازهتأسیس تفاوت وجود داشته باشد و به آنها آزادی عمل بیشتری داده شود تا بتوانند خود را گسترش دهند.»
بهتر است رگولاتور دست از انحصارگرایی بردارد
به گفته طاهره لونی، مدیرعامل پیفا اگر نگاهی به روند حرکتی اکوسیستم استارتاپی کشور و رشد پرداختهای دیجیتالی داشته باشیم، متوجه یک فاصله جدی بین نیازمندیهای مالی کسبوکارها و زیرساختهای پرداختی موجود در کشور میشویم. در واقع رشد آمار پرداختهای اینترنتی نشان میدهد که در سبک زندگی امروزی، پرداختهای غیردیجیتالی روزبهروز سهم خود را به پرداختهای دیجیتالی میدهند که نیازمندی بازار به تعدد زیرساختهای پرداختی و روشهای متعدد را هر روز بیش از پیش میکنند.
او در توضیح این موضوع میگوید: «نگاه سیستماتیک به حوزه پرداخت و قوانینی که در حال بهروزرسانی هستند، با واقعیت این روزهای پرداخت کشور همخوان نیست. مواردی نظیر سرعت گردش پول پذیرندگان و تسویههای نامنظم شاپرک که انگار جزء جداییناپذیر صنعت پرداختیاری شدهاند، از جمله چالشهای اصلی فعالیت در این حوزه است. در نتیجه شرکتهای پرداختی جور سرعت پایین تسویه شبکه پرداخت را به جان خریدهاند تا آب باریکه مشتریانی که بهدلیل عدم حضور قوانین مشخص پرداختیاری روزبهروز محدودتر میشوند، قطع نشود.»
او بیان میکند که بهتر است رگولاتور دست از انحصارگرایی بردارد و زمین بازی را برای رقابت سالم بین محصولات پرداختی موجود در بازار باز کند؛ چراکه آنها منافاتی با دغدغههای امنیت مالی و پولشویی ندارند و این موضوع ایدههای کلیدی را که میتواند به توسعه استارتاپها کمک کند، محدود میکند.
او با اشاره به مأموریت پیفا که تسهیل امور پرداختی فعالان بازار است، میگوید: «تیم پیفا به سهم خودش سعی بر تسهیل امور پرداختی پذیرندگان و بازیگران پرداختهای دیجیتال دارد، اما در نهایت تمامی ذینفعان اثرگذار در شبکه پرداخت باید بدانند که همه ما مانند چرخدندههای ساعتی هستیم که نمیشود سرعت چرخش ما از دیگر بخشهای این ساعت بیشتر یا کمتر باشد؛ پس به امید روزهای بهتر برای صنعت پرداخت کشور.»
لزوم در نظر گرفتن منافع همه بازیگران اکوسیستم
رگولاتوری یکی از چالشهای اصلی پرداختیارها برای حضور در اکوسیستم پرداخت الکترونیک کشور و رقابت با دیگر بازیگران این حوزه در ایران است. حمیدرضا ترابیان، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت تجارت الکترونیک رایبد ایرانیان با اشاره به اینکه طی یکی، دو سال گذشته بارها درباره انتظارات پرداختیارها از رگولاتور صحبت شده، میگوید: «به نظرم به جای پرداختن به انتظارات پرداختیارها از رگولاتور، باید به این پرسش پاسخ داد که عملکرد رگولاتور به مذاق کدام دسته از فعالان اکوسیستم پرداخت الکترونیک کشور خوش آمده است؟
رگولاتوری برای هر اکوسیستمی حکم هوا را دارد. هوا گرچه ظاهراً عامل حیات بدن است، اما چنانچه پاک و تازه نباشد، میتواند همچون سمی مهلک عمل کرده و آهسته، پیوسته و بهتدریج باعث فرسودگی و مرگ سلولها و اعضای یک ارگان زنده شود. رگولاتوری در اکوسیستم پرداخت الکترونیک ایران نیز با تبیین قوانین و دستورالعملهای سردرگم، یکجانبه و نداشتن مسیر مشخص همین نقش را در سالهای گذشته ایفا کرده و روزبهروز احساس ناامیدی، سرخوردگی و فرسودگی بیشتری را به پرداختیارها تحمیل کرده است.»
او توضیح میدهد که بزرگترین مشکل رگولاتور در ایران، فقدان رویکرد کسبوکاری به اتفاقات و روندهای اکوسیستم است و باعث شده در تعریف مسئله و ارائه راهحلها هیچ توجهی به دغدغهها و منافع بازیگران اصلی این اکوسیستم، خصوصاً پرداختیارها نداشته باشد. او در اینباره میگوید: «رگولاتوری در مواجهه با مسائل و مشکلاتی که پرداختیارها با آن دستوپنجه نرم میکنند، فقط به این میاندیشد که چگونه دغدغههای نهادهای بالادستی را در کمترین زمان و با کمترین هزینه برطرف کند و تا اندازهای هم به منافع شرکتهای پیاسپی که از بازیگران اصلی و بزرگ این اکوسیستم هستند، توجه کند.
در این میان بیاهمیتترین موضوع برای او، زیست شرکتهای پرداختیار است؛ شرکتهایی که طی چند سال گذشته با نوآوری روزافزون، دانش بهروز و سرعت بالایشان در اجرای ایدههای خود، نقش مهمی را در خلق هوایی تازه در فضای راکد، سمی، محبوس و فرسوده صنعت پرداخت الکترونیک کشور ایفا کردهاند، اما به واسطه تصمیمات اشتباه و عجولانه رگولاتور در حال فروپاشی و حذف از اکوسیستم هستند.»
او بیان میکند که در همه جای دنیا استفاده از امکانها و ظرفیتهای استارتاپها در راستای نوآوری و توسعه اکوسیستم مشهود است و فقط در ایران است که حرف و عمل رگولاتور یکی نیست. ترابیان در این خصوص میگوید: «در واقع با روند در حال اجرایی که شاهد آن هستیم، آینده روشنی در انتظار پرداختیارها نخواهد بود و استارتاپها بهدلیل وجود قوانینی که منافع آنها را نادیده گرفته، از دور بازی حذف خواهند شد؛ کمااینکه طی چند ماه گذشته نیز شاهد آن بودهایم؛ در نتیجه اصلیترین و مهمترین مطالبه پرداختیارها از رگولاتور، در نظر گرفتن منافع همه بازیگران اکوسیستم پرداخت الکترونیک در ایران است.»
اعتماد به پرداختیارها جایگزین بیاعتمادی شود
شاپرک در سال ۱۳۹۱ با شعار جداسازی نظام پرداخت و نظام بانکی بهعنوان یکی از اصلیترین مأموریتهای خود آغاز به کار کرد، اما امروز با گذشت بیش از ۱۱ سال از آن روزها، نظام پرداخت و نظام بانکی به واسطه انحصار سهامداری پیاسپیها توسط بانکها با هم گره خوردهاند و نفع میبرند. مهدی پرج، مدیر توسعه کسبوکار زرینپال با اشاره به این موارد بیان میکند: «انحصاری که در نظام پرداخت شکل گرفته، چنان ریشه کرده که نهتنها به بازیگران این صنعت مانند پرداختیاران آسیب میرساند، بلکه نقش مخرب آن در فرصت بهرهمندی عمومی از خریدوفروش سهام پیاسپیها را نیز میبینیم و تا زمانی که خود شاپرک به جای قانونگذاری، نقش اجرایی داشته باشد، انتظار دریافت کلیه سرویسهای CNP و نهفقط IPG، به انتظاری نابجا از سوی پرداختیارها تبدیل میشود. من به یاد نمیآورم که سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی بهعنوان نهاد رگولاتوری مخابراتی بهصورت مستقیم سیمکارت بفروشد!»
او معتقد است آینده پرداختیاری در ایران به تصمیمات رگولاتوری وابسته است و در حال حاضر آن آیندهای که میتوان برای آن متصور شد، این است که آنها با هدف افزایش سهم بازار خود به حوزههای دیگر CNP مانند کیوآرکد و امثالهم وارد شده و بهدنبال افزایش سهم خود در بازاری غیر از بازار رمزارزها باشند و در اینباره میگوید: «ورود به بازارهای غیررمزارزی آن نقطه روشنی است که میتوان به آن خوشبین بود؛ چراکه تبعات و تنشهای بازار و بازیگران حوزه رمزارز نمیبایست وارد حوزه پرداختیاری میشد و حالا که این اتفاق افتاده، پرداختیارها باید به فکر نفوذ در بازارهای دیگر باشند.»
او در خاتمه امیدوار است که رگولاتور به جای نظارتهای پیشینی خود، نظارت پسینی را در دستور کار خود قرار دهد و اعتماد به پرداختیارها را جایگزین بیاعتمادی به آنها کند.