عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

به‌دنیاآمده و بزرگ‌شده در بانک ملی

روایتی از زندگی شخصی و حرفه‌ای مجید جعفریان که معتقد است کارشناس و متخصص بودن بهتر از مدیر بودن است

عصر تراکنش ۸۱ / مجید جعفریان در مردادماه ۱۳۶۱ در خانواده‌ای فرهنگی به دنیا آمده و در حال حاضر دانشجوی مقطع دکترای رشته مدیریت فناوری اطلاعات دانشگاه آزاد واحد کیش است. او مسیر حرفه‌ای خود را از قبولی در آزمون استخدامی بانک ملی ایران و اداره انفورماتیک آن بانک آغاز کرد و به‌تدریج و پس از کسب تجارب گوناگون در سمت کارشناس فناوری اطلاعات، به سمت‌های بالاتر ارتقا یافت. جعفریان که تجربه ریاست اداره کل مدیریت عملیات بانکی، اداره کل شبکه و زیرساخت و معاونت امنیت اطلاعات اداره کل امنیت و توسعه سیستم‌های بانک ملی ایران را دارد، از آذرماه ۱۴۰۱ تاکنون معاون فناوری اطلاعات بانک سرمایه است. سال‌های زیادی از زندگی جعفریان از همان ابتدا تا به امروز در کنار بانک ملی ایران معنادار شده و به همین دلیل آنجا را خانه خود می‌داند و معتقد است که به‌جز خانواده واقعی‌اش، خانواده دیگری هم دارد؛ خانواده‌ بزرگ بانک ملی ایران. برای جعفریان خانواده مفهوم حیاتی و غیرقابل انکاری دارد و به دنبال نصیحت پدرش، تمام تلاش خود را به کار بسته تا همیشه در کنار افراد اصیلی قرار بگیرد که صداقت و فداکاری را سرلوحه خود قرار داده‌اند.

جعفریان از آن دسته مدیرانی است که توانسته بین زندگی شخصی و حرفه‌ای‌اش تعادل برقرار کند و مشغله‌های کاری‌اش باعث نشده از خانواده‌اش غافل بماند. او معتقد است برقراری این تعادل کار دشواری است و به دیگرانی که ابتدای راه هستند، توصیه می‌کند به جای تلاش کورکورانه برای مدیر شدن به فکر یادگیری یک مهارت کارآمد باشند و تمام سعی خود را به کار بگیرند تا در آن مهارتِ خاص حرفه‌ای شوند. در ادامه این مطلب مروری بر زندگی شخصی و حرفه‌ای او خواهیم داشت.


برون‌گرا و علاقه‌مند به فعالیت‌های تیمی


مجید جعفریان متولد پنجم مردادماه ۱۳۶۱ است. او در بیمارستان بانک ملی ایران در شهر تهران به دنیا آمده، مادرش معلم و پدرش کارمند بانک ملی بوده و در خانواده‌ای فرهنگی بزرگ شده، یک خواهر و یک برادر دارد و فرزند اول خانواده است. جعفریان دوران تحصیل خود را در ابهر گذرانده و در مدارس شهید مطهری، قائم و امام صادق (ع) درس خوانده است: «خانواده پدری من اصالتاً ابهری هستند و خانواده مادری‌ام تبریزی‌اند که از سال ۱۳۰۰ به تهران مهاجرت کرده‌اند. من دوران دبستان، راهنمایی و دبیرستانم را در ابهر سپری کردم. در سال ۱۳۸۰ برای ادامه تحصیل و کار به تهران بازگشتم و از همان کودکی دو ویژگی بارز داشتم؛ یکی اینکه برون‌گرا بودم و دیگری اینکه از رهبری کردن گروه‌های مختلف لذت می‌بردم و به گفته دیگران بسیاری از ویژگی‌های یک رهبر تأثیرگذار را دارا بودم. همیشه شخصیتی اجتماعی داشتم و به همین دلیل دوستان زیادی را کنارم دارم.

علاوه‌بر این همیشه به کارهای تیمی و دسته‌جمعی علاقه‌مند بوده‌ام. در مقطع دبیرستان وقتی قرار شد هر دانش‌آموز یک رشته ورزشی را انتخاب کند، من والیبال را برگزیدم. یکی از دلایل انتخاب والیبال این بود که علاقه‌ای به ورزش‌های انفرادی نداشتم. جالب اینجاست که در رشته والیبال‌ توانستم در مدت کوتاهی موفقیت‌های فراوانی به دست آورم. این موفقیت‌ها تا شرکت در مسابقات کشوری و حتی سمت داوری مسابقات حرفه‌ای هم پیش رفت. افسوس که در سال‌های اخیر با توجه به مشغله‌های فراوان مدیریتی نتوانسته‌ام آن‌طور که دوست دارم برای ورزش زمان صرف کنم.»


دانشجوی مقطع دکترای رشته مدیریت فناوری اطلاعات


جعفریان که در دبیرستان ریاضی-فیزیک خوانده، تصمیم می‌گیرد در دانشگاه وارد رشته مهندسی کامپیوتر، گرایش نرم‌افزار شود و از اینجا مسیر علمی او آغاز می‌شود: «دوره کارشناسی‌ را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین پشت سر گذاشتم؛ دانشگاهی که باعث شد بیش از پیش به کامپیوتر علاقه‌مند شوم. یکی از ویژگی‌های خوب تحصیل در آن دانشگاه وجود استادان باتجربه و خبره‌ای بود که بیشتر آنها در دانشگاه‌های سراسری تهران هم مشغول به تدریس بودند. بعد از دوره کارشناسی در سال ۱۳۸۴ دوره خدمت سربازی‌ام را در ناجا سپری کردم و پس از آن در سال ۱۳۸۶ در آزمون استخدامی بانک ملی ایران شرکت کردم و درنهایت در سال ۱۳۸۷ کارمند رسمی آنجا شدم.

دو سال بعد تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد و در دانشگاه پلی‌تکنیک تهران ادامه دادم. در مقطع کارشناسی ارشد به‌صورت تخصصی‌تر روی مفاهیم مرتبط با شبکه تمرکز کردم و آشنایی با استادان بی‌نظیر مشغول در آن دانشگاه برای من از دست یافتن به هر مدرک تحصیلی باارزش‌تر بود؛ استادان دلسوز و باتجربه‌ای مانند دکتر مسعود صبایی که نقش تعیین‌کنند‌‌ه‌ای در زندگی من داشتند. در حال حاضر هم دانشجوی مقطع دکترای رشته مدیریت فناوری اطلاعات، گرایش کسب‌وکار هوشمند هستم و در دانشگاه آزاد واحد کیش مشغول به تحصیل و پشت سر گذاشتن آزمون جامعم.»


پیوستن به خانواده بزرگ بانک ملی ایران


نکته جالب توجه درباره جعفریان این است که زندگی او از همان ابتدا به بانک ملی ایران گره خورده است؛ پدرش کارمند بانک ملی ایران بوده، خودش در بیمارستان بانک ملی ایران به دنیا آمده و وقتی به سن اشتغال رسیده وارد بانک ملی ایران شده است. شاید به همین دلیل است که علاقه زیادی به این بانک دارد و خود را عضوی از خانواده بزرگ آن می‌داند.

او می‌‌گوید: «بانک ملی ایران جدا از قدمت خود و بستر گسترده‌ای که برای اشتغال ایجاد کرده، یک خانواده بزرگ را هم تشکیل داده است. من از همان کودکی خود را عضوی از این خانواده می‌دانستم و از تماشای رابطه خوب و صمیمی پدرم با همکارانش لذت می‌بردم. به یاد دارم که آنها همیشه آخرهفته‌ها با خانواده‌هایشان دور هم جمع می‌شدند و رابطه بین آنها چیزی فراتر از چند همکار ساده بود؛ همیشه حواسشان به یکدیگر بود و اگر یکی از آنها مشکلی داشت، همگی بسیج می‌شدند تا گره از مشکل او باز کنند. این رابطه خوب و صمیمی که بین کارمندان وجود داشت، فرهنگ سازمانی منحصربه‌فردی را در بانک ملی ایران ایجاد کرده بود که کار کردن و فعالیت در آن را لذت‌بخش می‌کرد. بنابراین وقتی وارد بانک شدم، احساس غریبی نمی‌کردم و اکثر افراد را می‌شناختم و با فرهنگ سازمانی آنجا هم آشنا بودم و این موضوع به من کمک می‌کرد تا راحت‌تر خود را توسعه دهم. ساختمان‌ها و افراد، همه‌و‌همه برایم آشنا بودند. من شنا کردن را در سن کم در استخر بانک ملی ایران یاد گرفتم، در سالن کناری‌اش والیبال بازی می‌کردم و زمین چمنش هم محل فوتبال ‌بازی کردن من و دوستانم بود. راستش را بخواهید دلم نمی‌خواست برای کار کردن به جای دیگری بروم. من در بانک ملی به دنیا آمده و بزرگ شده بودم.»


شروع فعالیت از اداره انفورماتیک بانک ملی


جعفریان حدود پانزده سال است که در صنعت بانکی کشور مشغول به کار است و کار خود را از سال ۱۳۸۷ در اداره انفورماتیک بانک ملی ایران آغاز کرده و بعد از آن سمت‌های دیگری نیز داشته است. به گفته او، افرادی که در این سال‌ها با آنها سروکار داشته، مهم‌ترین بخش تجربه شغلی او را رقم زده‌اند: «همین افراد و خاطرات خوب هستند که درنهایت ماندگارند، وگرنه سمت‌های مختلف می‌آیند و می‌روند و آنچه مهم است این است که ما در این سمت‌ها از وجود افراد برای کسب تجربه و بهبود عملکردمان بهره ببریم و بهترین تصمیمات را اتخاذ کنیم.

من در این سال‌ها در مسیر شغلی‌ام کنار افرادی قرار گرفتم که به من کمک کردند با شناخت بهتر از صنعت بانکی کشور، وظایفم را به‌درستی انجام دهم. من سه سال در اداره انفورماتیک بانک ملی ایران کار کردم و بعد از آن به اداره کل حوزه مدیریت بانک ملی ایران رفتم. در آنجا برای اولین‌بار به‌عنوان کارشناس تجزیه‌وتحلیل روش‌ها در حوزه مدیریت بانکی مشغول به کار شدم و مسئولیت زیرساخت، شبکه و سامانه‌های حوزه مدیریت بانک را برعهده گرفتم. بعد از مدتی، به‌عنوان مسئول مصوبات هیئت‌مدیره بانک ملی ایران مشغول به کار شدم و به واسطه حضورم در جلسات هیئت‌مدیره، شناخت دقیق‌تری از کسب‌وکار و نیازمندی‌های بانک پیدا کردم.»


تأسیس جوان‌ترین اداره بانک ملی ایران


او سپس در سال ۱۳۹۵ به‌عنوان اولین معاون امنیت اطلاعات اداره کل امنیت و توسعه سیستم‌های بانک ملی ایران منصوب می‌شود: «بانک ملی ایران تا آن زمان متولی امنیت سایبری نداشت. کار بسیار سخت و پراسترسی بود، هیچ زیرساختی وجود نداشت، کارها به‌صورت جزیره‌ای پیگیری می‌شد و سازمان به‌طور جدی با چالش‌ منابع انسانی متخصص روبه‌رو بود. با تلاش و پیگیری، تیمی از نیروهای متخصص و توانمند تشکیل دادیم و در این مسیر از وجود شرکت‌هایی مانند داد‌ه‌ورزی سداد استفاده کردیم تا این اداره کل و معاونت مربوطه را در مسیر توسعه قرار دهیم. به‌تدریج شروع کردیم به تعریف پروژه‌های تخصصی در حوزه‌ امنیت اطلاعات بانک و رفته‌رفته زیرساخت‌های لازم را فراهم کردیم تا سطح امنیت سایبری بانک را ارتقا دهیم. کار بسیار طاقت‌فرسایی بود، اما درنهایت به بومی‌سازی استانداردهای امنیت سایبری بانک‌ها در بانک ملی ایران ختم شد و بانک ملی ایران یک واحد امنیت منسجم را به خود دید.»

طبق توضیحات جعفریان، بعد از مدتی که فعالیت‌های آنها در حوزه‌ امنیت اطلاعات توسعه پیدا کرد، در سال ۱۳۹۷ بانک تصمیم گرفت یک اداره مستقل، به نام اداره کل شبکه و زیرساخت بانک ملی ایران ایجاد کند و او نیز سرپرست آن شد: «تأسیس و شکل‌گیری چنین اداره‌ای، آن هم دست‌تنها، کار بسیار سختی بود. مسئولیت‌های فراوانی برعهده‌مان بود؛ از پیگیری اختصاص فضای فیزیکی مناسب گرفته تا جذب نیروی انسانی و تعریف پروژه‌ها. در این اداره سه معاونت داشتیم؛ امنیت، شبکه و زیرساخت، و دیتاسنتر. این اداره جوان‌ترین اداره بانک ملی ایران بود و امروز جوانانی در آن مشغول به کارند که همگی در حوزه‌ تخصصی خود صاحب‌نظرند. بانک از طریق این اداره کل درنهایت صاحب متولی مستقلی در حوزه‌ امنیت، زیرساخت و شبکه شد و این اتفاق مهمی بود.»


ریاست اداره کل مدیریت عملیات بانکی بانک ملی


بعد از تأسیس اداره کل شبکه و زیرساخت و توسعه آن، در سال ۱۳۹۹ جعفریان طی حکمی رئیس اداره کل مدیریت عملیات بانکی بانک ملی ایران شد؛ اداره‌ای که یکی از مهم‌ترین اداره‌های چهارگانه این بانک در حوزه فناوری اطلاعات است. درمجموع جعفریان در سه اداره از چهار اداره کل موجود در حوزه‌ فناوری اطلاعات بانک ملی کار کرده است؛ در یکی از آنها معاون بوده و در دو اداره دیگر رئیس: «اداره کل مدیریت عملیات بانکی بانک ملی ایران بزرگ‌ترین اداره حوزه فناوری اطلاعات این بانک است و برعهده گرفتن وظایف آن کار آسانی نبود. اداره مدیریت عملیات بانکی یک اداره ۷ در ۲۴ است و نیروهایش به‌صورت شیفتی کار می‌کنند. درواقع، این بخش، همان اداره حسابرسی شصت، هفتاد سال پیش بانک بوده که در این سال‌ها تغییر فرم و ماهیت داده است.

در آن زمان نیروهای حاضر در این اداره همگی باتجربه و باسابقه‌تر از من بودند و این موضوع که قرار بود من ریاست آنها را برعهده بگیرم، بار روانی زیادی برایم داشت، اما همکاران این اداره به‌اندازه‌ای حرفه‌ای بودند که من را پذیرفتند. این اداره چهار معاونت ارزی، نرم‌افزار، عملیات و سخت‌افزار داشت که شبانه‌روزی فعال بود. تمام خریدهای نرم‌افزاری، سخت‌افزاری و شبکه بانک در این اداره انجام می‌شد و همکاران معاونت عملیات کار بسیار سختی داشتند چون باید شب‌ها هم تا صبح کار می‌کردند تا اختلالی به وجود نیاید. من دو سال در این اداره ماندم و از پیشکسوت‌هایی که در آنجا مشغول به کار بودند، چیزهای زیادی یاد گرفتم. این اداره تجربه بسیار غنی و ارزشمندی را برای من رقم زد، چون تنها اداره‌ای بود که با همه بخش‌های بانک سروکار داشت. یادم می‌آید آن‌قدر در این اداره کار داشتم که تا مدت‌ها نتوانستم حتی یک بار هم ورزش کنم و به سالن والیبال بروم.»


حضور در شرکت داده‌ورزی سداد


داده‌ورزی سداد یکی از بازوهای فناوری اطلاعات بانک‌ ملی است که از سال ۱۳۹۳ به‌عنوان یک هلدینگ شناخته می‌شود و مشتمل بر شرکت مادر، شرکت پرداخت الکترونیک سداد، شرکت پارس تکنولوژی سداد و شرکت بله است. به گفته جعفریان، بیش از سه‌هزار نفر در این هلدینگ مشغول به کارند و او نیز حدود دو سال در آنجا بود: «به‌عنوان نماینده بانک ملی ایران، از سال ۱۳۹۷ تا سال ۱۳۹۹ عضو هیئت‌مدیره شرکت داده‌ورزی سداد بودم.»


معاون فناوری اطلاعات بانک سرمایه


جعفریان از آذرماه ۱۴۰۱ تاکنون معاون فناوری اطلاعات بانک سرمایه است. به باور او، بانک سرمایه تفاوت‌های زیادی با بانک ملی دارد و او را با مسائل و تجارب جدیدی روبه‌رو کرده است: «وقتی به بانک سرمایه آمدم، اداره انفورماتیکی آنجا ساختار مناسبی نداشت. مدیرعامل بانک از من انتظاراتی داشت و می‌خواست نقشه راهی ترسیم شود. در فاز اول مشغول شناخت و ارزیابی فناوری اطلاعات در این بانک شدیم و نقاط ضعف و قوت آن را شناسایی کردیم و درنهایت به اصلاح و بازنگری واحد فناوری بانک پرداختیم تا ساختار آن را به ساختار بانک‌های نوین نزدیک کنیم. سه معاونت برای آن در نظر گرفتیم، براساس نیاز نیرو استخدام کردیم و در ادامه شرح وظایف کارشناسان را بازنگری کردیم. بعد از آن، یک برنامه جامع آموزشی به منظور توسعه و ارتقای سطح فنی نیروها تهیه شد که به نوبه‌ خود اقدام مؤثری بود.

یکی از مهم‌ترین اتفاقات این دوره این بود که فرایند تفویض اختیار به کارشناسان در دستور کار بنده قرار گرفت تا از این طریق تیم کارشناسی از طریق شرکت در جلسات و تدوین گزارش‌های فنی کارشناسی در تصمیم‌گیری‌ها دخیل شوند. جدا از این موضوع تعداد شعب بانک سرمایه در سراسر کشور کم بود و عمده مشتریانش هم فرهنگیان بودند، درنتیجه تصمیم گرفتیم به سمت بانکداری دیجیتال برویم تا این افراد بتوانند دسترسی بیشتر و راحت‌تری به خدمات داشته باشند و به همین منظور نرم‌افزاری طراحی و تولید شد که امروز با نام «سرمایه» در بازارگاه‌های مختلف وجود دارد. به نظر من، در کشور از بانکداری دیجیتال خیلی صحبت می‌شود، اما صنعت بانکی کشور در حال حاضر فاصله‌ چشمگیری با آن دارد و شاید دلیل این فاصله این باشد که اساس بانکداری دیجیتال تحلیل داده است و تحلیل داده هنوز در ایران به اندازه کافی رشد نکرده است.»


افراد تأثیرگذار زندگی


مجید جعفریان در سال ۱۳۸۹ ازدواج کرده و یک پسر هشت‌ساله به نام مهرسام دارد. همسر او دامپزشک است و به گفته او، در این سال‌ها همیشه حامی او بوده است. به نظر جعفریان، افراد تأثیرگذار در زندگی هر فردی در وهله اول خانواده او هستند: «من راه پدرم را ادامه دادم و شاید اگر او در بانک کار نمی‌کرد، من هم به کار کردن در بانک علاقه‌مند نمی‌شدم. مادرم معلم بود و همیشه در کنارم بود و از من مراقبت می‌کرد.

پدرم مدام نصیحتی به من می‌کرد و می‌گفت که اصیل باش و با افراد اصیل بگرد تا آگاهی تو بیشتر شود و عاقبت‌به‌خیر شوی. این اصالت برای پدرم در صداقت و وفاداری معنا می‌شد. او روی این دو اصل خیلی تأکید داشت و می‌گفت انسان باید صادق و وفادار بماند حتی اگر به ضررش تمام شود. من در مسیر زندگی‌ام همواره سعی کرده‌ام خودم را به چنین افرادی نزدیک کنم و خدا را شکر از این افراد کم نداشته‌ام. ضمن اینکه از صمیم قلبم قدردان همسرم هستم؛ او در تمام این سال‌ها از من حمایت کرده و زن بسیار توانمند و اصیلی است که در نبود من از پس خیلی از کارها برآمده است.»


اهمیت مفهوم خانواده


او معتقد است که زنان می‌توانند پابه‌پای مردان در سمت‌های مختلف بانکی کار کنند و می‌گوید که تا به امروز زنان توانمند زیادی را در حوزه فناوری اطلاعات دیده است که در بانک‌ها مشغول به کار هستند و امیدوار است روزبه‌روز به تعداد آنها افزوده شود و هیچ سقف شیشه‌ای برای پیشرفت زنان وجود نداشته باشد. علاوه‌بر این به اعتقاد جعفریان زن و مرد هر دو به یک اندازه باید به مفهوم خانواده اهمیت بدهند.

او می‌گوید: «خانواده، کلیدواژه مهمی است که من برای آن ارزش خاصی قائلم. گاهی این خانواده ممکن است خانواده خود فرد باشد و گاهی افرادی هستند که قرار است سال‌ها با آنها در یک محیط کار کنید. خانواده به معنای عام آن برای من مهم است. من هیچ‌وقت از نیروهایم انتظار ندارم که وقتی در خانه‌شان با مشکلاتی روبه‌رو هستند، بیایند مشکلات ما را در بانک حل کنند، برای همین هروقت بدانم کسی مشکلی دارد، سعی می‌کنم مشکلش را حل کنم. من همکار را خانواده خودم می‌دانم و برایم مهم است که حالش خوب باشد. به همین ترتیب، در این سال‌ها کوشیده‌ام بین زندگی حرفه‌ای و شخصی‌ام تعادل برقرار کنم و دغدغه‌های شغلی‌ام باعث دور شدنم از خانواده‌ام نشود. من خانواده همکارانم را هم همین‌طوری دوست دارم و هرگز نسبت به آنها بی‌تفاوت نبوده و نیستم.»


مدیر نشوید!


مجید جعفریان به‌عنوان یکی از مدیران باتجربه در صنعت بانکی کشور که بیش از پانزده سال سابقه فعالیت در این صنعت را دارد، به جوان‌ترها توصیه می‌کند که هیچ‌وقت مدیر نشوند. به عقیده او، کارشناس و متخصص بودن خیلی بهتر از مدیر بودن است، زیرا مدیر بودن دشواری‌های فراوانی دارد که استرس و فشار زیادی را به دنبال خود می‌آورد: «من خودم جوان هستم و در ابتدای مسیر قرار دارم، اما توصیه‌ام به همه دوستان این است که یک مهارت کارآمد را به‌طور تخصصی یاد بگیرند و به قول معروف به آن بچسبند! فرقی نمی‌کند برنامه‌نویسی یاد می‌گیرند یا آرایشگری. مهم این است که آن مهارت را خوب یاد بگیرند و بهترین همان حرفه شوند و مهارتی باشد که هرکجای دنیا که رفتند به کارشان بیاید و ضمناً متناسب با علایقشان باشد. از طرفی، توصیه می‌کنم خودشان را با دیگرانی که در موقعیت آنها نیستند، مقایسه نکنند و در یک کلام به دنبال رضایتمندی و لذت بردن باشند.

تعادل برقرار کردن بین مدیریت و زندگی شخصی کار سختی است که اگر آن مدیر یک فرد اجتماعی هم باشد و دوستان و همکاران زیادی داشته باشد سخت‌تر هم می‌شود. علاوه‌بر این به نظرم خودشناسی و دیگرشناسی را هم نباید فراموش کنند. از یک طرف باید به اصالت خودشان اهمیت بدهند و از طرف دیگر افراد بی‌اصالت را کنار بگذارند و از نام و سمت آنها نترسند.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.