رسانه یک کسبوکار است
گفتوگو با علی مزینانی، مدیرعامل روزنامه ۷ صبح درباره چالشهای رسانهها و سواد رسانهای مردم
مدتها است که در تمام دنیا مجموعههای رسانهای بهمثابه یک کسبوکار در نظر گرفته میشوند. این مجموعهها در تلاش هستند تا با ایجاد یک پایگاه درآمدی پایدار، از طریق حفظ استقلال اقتصادی خود، از به خطر افتادن استقلالشان حین تولید محتوا ممانعت کنند. با وجود منطقیبودن چنین رویکردی، در کشور ما همواره این مسئله با نوعی سوءظن از طرف مخاطبان عام رسانه مواجه شده است. تفکری که درآمدزایی از طریق رسانه را مذمت میکند و آن را اساساً نادرست در نظر میگیرد. در گفتوگو با علی مزینانی، درباره چرایی این نگرش پرسیدیم و اینکه اصلاً چرا رسانهها هم میتوانند بهعنوان یک کسبوکار فعالیت کنند.
منعکسکردن دیدگاه مردم؛ مهمترین رسالت رسانه
علی مزینانی، مدیرعامل روزنامه ۷ صبح معتقد است برخی از افراد با درنظرگرفتن رسانه بهعنوان یک کسبوکار مخالف هستند؛ زیرا این مسئله را در تعارض با مسئولیت اجتماعی رسانه در نظر میگیرند. درحالیکه مزینانی معتقد است چنین نگرشی به مقوله رسانه اصلاً در راستای همین وظیفه اجتماعی اتفاق میافتد و از آن جدا نیست. مزینانی در این باره میگوید: «تعریف یک رسانه در قالب یک مدل کسبوکار به این نحو رخ میدهد که رسانه از طریق تولید محتوا در هر قالبی (متن، ویدئو، شبکههای اجتماعی و…) نظر مخاطبان خود را جلب میکند و در ازای آن از آنها پول دریافت میکند. یک رسانه زمانی موفق میشود خودش را عرضه کند و خریدار داشته باشد که حرف مردم را بزند که از طرفی همین صدای مردم بودن مهمترین مسئولیت اجتماعی یک رسانه است که باعث میشود این دو مقوله در راستای هم قرار بگیرند و میان آنها تداخلی رخ ندهد. در کشورهای توسعهیافته که ارکان دموکراسی در آنها قویتر است، شاهد انواع مختلفی از رسانهها هستیم که در راستای مسئولیت اجتماعی خود درآمدزایی نیز میکنند، برای مثال نیویورکتایمز در بورس است و این مسئله هیچ اشکالی ندارد.»
مزینانی باور دارد که هیچ الزامی برای همه رسانهها وجود ندارد که همیشه حرف همه اقشار جامعه را بزنند. رسانههای تخصصی انتخاب میکنند تا دیدگاه یک اقلیت خاص را منتشر و در ازای آن هزینه مستقیم اشتراک، تهیه و صفحهآرایی مجله را دریافت کنند. روش دیگری هم وجود دارد که در آن یک رسانه از طریق تولید محتوای خوب توجه فعلان یک حوزه را به دست میآورد و بعد این توجه را به یک اسپانسر مشخص معطوف و از این طریق درآمد کسب میکند؛ با این حال به عقیده مزینانی در این میان خطری هم وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. مزینانی میگوید: «با این حال رسانهها باید توجه داشته باشند که منابع درآمدیشان را در جایی خارج از جامعه مخاطبین و مردم انتخاب نکنند. در صورت رخدادن این اتفاق دیگر مدل کسبوکار آن رسانه قابلدفاع نخواهد بود.»
سواد رسانهای، نیاز امروز جامعه
مزینانی معتقد است که از سال ۱۳۹۰ (که آغاز فعالیت روزنامه ۷ صبح نیز به همان زمان برمیگردد) تا به امروز، جامعه لاجرم به این خودآگاهی رسیده که برای درک بهتر اتفاقاتی که در فضای دیجیتال میافتد، باید سواد رسانهای را فرا بگیرد. مزینانی ابعاد سواد رسانه را به این صورت تعریف میکند که مخاطب هنگام مواجهه با یک خبر به این مسئله توجه کند که کدام رسانه و با چه سبقه و بینشی آن را مخابره کرده، اطلاعات آن صحتسنجی شدهاند و اینکه اصلاً تمام آنچه که رخداده را پوشش میدهد؟ مزینانی در این باره میگوید: «تا زمانی که مخاطب خودش این ضرورت را احساس نکند که باید سطح سواد رسانهای خود را ارتقا بدهد، نمیتوان این الزام را از طریق توصیه یا نصیحتکردن به وجود آورد. مخاطب باید ارزش ریالی این مسئله را درک کند. این اتفاق حالا تا حدودی رخداده است. اکثر افراد با پدیده آلودگی خبری آشنا هستند و از آن دوری میکنند. حالا متدهایی توسط مخاطبان پیگیری میشود که مصرف رسانهای آنها را محدودتر میکند و از این طریق از آسیبی که این مسئله ممکن است به زندگیشان بزند میپرهیزند. مخاطبان باید خودشان این مسئله را درک کنند که میتوانند بهجای آنکه سه ساعت در فضای اینترنت بچرخند و خبر بخوانند، این زمان را به تعامل با خانواده خودشان اختصاص بدهند و از این طریق از بار اضطراب اجتماعی خودشان بکاهند و زندگی شادتری داشته باشند»
آلودگی خبری پدیدهای است که امروزه در اقصینقاط دنیا و در فضاهای رسانهای مختلف شاهد آن هستیم. آلودگی خبری این مسئله را موردتوجه قرار میدهد که پیگیری حجم بالایی از اخبار میتواند زندگی هر شخصی را مختل کند بیآنکه از این پیگیریها داده قابل اتکایی به دست آورد. مزینانی معتقد است که سواد رسانهای پایین باعث میشود که افراد توسط اخبار جعلی فریب بخورند و در جنگهای روانی رسانهای بازیچه سیاستگذاریها شوند.
پیشنهاد کتاب و پلتفرم الهامبخش
مزینانی عملکرد فیلیمو را به دلیل عملکردش در حوزه ماندگاری، تولید محتوا و محافظت از این اکوسیستم تازهنفس جذاب توصیف میکند؛ زیرا معتقد است این پلتفرم علیرغم فشارهای شدید رگولاتوری در حوزه تولید محتوا توانسته است جایگاه خود را حفظ کند. مزینانی مطالعه کتاب «کنشگری مرزی» را به خاطر طرح مسئله کنشگری و انواع آن و اینکه اصلا کنشگری در چه فضایی باید شکل بگیرد، پیشنهاد میکند.