متمرکز بر خلق ارزش، نوآوری و توسعه فردی و سازمانی هستم
روایتی از زندگی شخصی و حرفهای میثم نمازی که مسیر حرفهایاش را قدمبهقدم از کارشناسی تا مدیرعاملی طی کرده است
عصر تراکنش ۸۵ / میثم نمازی، متولد سال ۱۳۶۱ است. او در سال ۱۳۷۹ وارد رشته مهندسی کامپیوتر، گرایش نرمافزار میشود. به دلیل علاقهاش به حوزه فناوری اطلاعات، اولین پروژههای مرتبط با تحصیلاتش را در دوران سربازی در نیروی زمینی ارتش و با تولید و توسعه پروژه مکانیزاسیون سامانههای ستادی آغاز میکند. نمازی از سال ۱۳۸۴ فعالیت حرفهای خود را در سازمان مخابرات استان تهران آغاز میکند و با کسب تجربه در سطوح مختلف کارشناسی مرتبط با تحصیلاتش در سازمانها و شرکتهای گوناگون، هماکنون مدیرعامل شرکت توسعه و نوآوری شهر است.
نمازی معتقد است مسئولیتپذیری و صداقت را از پدرش به ارث برده و میگوید یک مدیر خوب باید توجه خاصی به سرمایههای انسانیاش داشته باشد و با آنها رفیق باشد. او که پس از اتمام دوره کارشناسیاش وارد بازار کار شده، دست از ادامه تحصیل نکشیده و بعد از پشت سر گذاشتن کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات، حالا دو سالی است که دانشجوی دکترای هوش مصنوعی دانشگاه تهران شده است و میگوید که تحصیل و کار دو سوی یک سکهاند که از فرد، انسانی صاحبنظر و باتجربه میسازند. در ادامه روایت زندگی شخصی و حرفهای او را میخوانید.
نیمی از کودکیام در تهران و نیمی دیگر در همدان گذشت
میثم نمازی متولد نهم مهرماه ۱۳۶۱ در تهران است. او در خانوادهای با سابقه فعالیت در صنعت بانکی به دنیا آمده است: «در کودکی بچه خیلی درسخوانی بودم و در تمام مقاطع تحصیلیام معدل زیر ۱۹.۵۰ نداشتم. قبول دارم که نمره معیار خوبی برای سنجش سواد افراد نیست، ولی من همیشه میخواستم هر کاری را به بهترین نحو ممکن انجام دهم. بعدها این روحیه کمالطلبی را در کار و زندگیام هم پیاده کردم و در هر جایی که بودم، سعی کردم بهترین خود باشم. در دبیرستان رشته ریاضی – فیزیک خواندم و علاقه زیادی به رشتههای کامپیوتر، عمران و معماری داشتم و درنهایت تصمیم گرفتم در دانشگاه مهندسی کامپیوتر، گرایش نرمافزار بخوانم.»
ورود به رشته مهندسی کامپیوتر و رفتن به سربازی
او در سال ۱۳۷۹ برای تحصیل در رشته مهندسی کامپیوتر، گرایش نرمافزار وارد دانشگاه میشود و همزمان با تحصیل، اولین تجارب کاری خود را شروع میکند. نمازی با توجه به علاقهای که به حوزه فناوری اطلاعات داشته، در دوران سربازی در نیروی زمینی ارتش، مشغول مکانیزاسیون سامانههای بازرسی محل خدمتش میشود. پس از آن هم برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر کارشناسی ارشد و دکترا دست نگه میدارد و در بازار کار میماند: «کارشناسی، مقطع تخصصی نیست و ما در کارشناسی درسهای متنوعی داشتیم؛ از شبکه و برنامهنویسی گرفته تا دروس عمومی و دروس مرتبط با سیستم عامل و امنیت. در این دوره فهمیدم که علاقه زیادی به فناوری اطلاعات دارم و تعدادی پروژه در این زمینه و همچنین حوزه زیرساخت و شبکه انجام دادم.
با وجود این، اگر بخواهم از اولین تجربه کاری رسمیام صحبت کنم، باید به پروژهای اشاره کنم که متعلق به دوران سربازی من است؛ پروژهای را برای نیروی زمینی ارتش انجام دادم و در مدت هشت ماه سامانههای نرمافزاری را که برای آرشیو کردن دادهها و بازرسی امور نیاز داشتند طراحی کردم. به پاس این پروژه از آنها تقدیرنامه گرفتم. بعد از آن، وارد بازار کار شدم و برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر دست نگه داشتم.»
کارم را از مخابرات استان تهران آغاز کردم
نمازی در سال ۱۳۸۴ رسماً فعالیت حرفهای خود را در حوزه زیرساختهای ارتباطی، در مخابرات استان تهران شروع میکند. پس از مخابرات، وارد مؤسسه مالی اعتباری شهر میشود و طی آن سالها در تمامی سمتهای حوزه فناوری اطلاعات اعم از کارشناس زیرساخت و امنیت، کارشناس نرمافزار، معاون اداره انفورماتیک، رئیس اداره انفورماتیک و رئیس اداره خدمات نوین بانک مسئولیت داشته و در این مدت، دو بار کارمند نمونه بانک شهر معرفی میشود تا اینکه درنهایت در سال ۱۳۹۵ مدیر فناوری اطلاعات بانک شهر میشود: «در مخابرات استان تهران بیشتر کارهایی که میکردم به حوزه شبکه و امنیت مربوط بود و از نرمافزار فاصله داشت و چون میخواستم بفهمم کدام حوزه برای کار و ادامه تحصیل بهتر است، به انجام دادن کارهای حوزههای غیرنرمافزاری نیز علاقهمند بودم.
بعد از دو سال، وارد مؤسسه مالی اعتباری شهر شدم و در سمتهای متنوع کارشناسی فعالیت و کسب تجربه کردم؛ از مرکز داده گرفته تا امنیت و نرمافزار و غیره. از سال ۱۳۹۵ تا سال ۱۴۰۲ مدیر فناوری اطلاعات بانک شهر بودم و در این مدت، دو سال متوالی بهعنوان مدیر نمونه بانک شهر انتخاب شدم. در این مدت مشاور بانک قرضالحسنه رسالت، مشاور صندوق ذخیره کارکنان شهرداری تهران، مشاور اجرایی فناوری اطلاعات شرکتهای پتروشیمی، رئیس هیئتمدیره شرکت فناوران ایمن شبکه و عضو هیئتمدیره شرکت راهبرد هوشمند و فناوری شهر آوازه هم بودم. در این دوره برای اولین بار در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با همکاری و تعامل مدیران وقت بانک مرکزی، فناوری سرویس NFC را پیادهسازی و اجرا کردم. همچنین در نمایشگاه سال بعد آن نیز برای اولین بار پروژه کارت هوشمند ملی روی دستگاههای پایانه فروش و انجام تراکنش روی شبکه پرداخت را عملیاتی کردم و در ادامه ناظر پروژههای بانک شهر از قبیل بانکداری دیجیتال و پیشخوانهای شهرنت بانک شهر در سمت مدیر فناوری اطلاعات بانک شدم. درنهایت، در خردادماه ۱۴۰۲ به شرکت توسعه و نوآوری شهر آمدم و مدیرعامل آن شدم.»
او خاطرات خوشی از کار کردن در مخابرات استان تهران دارد و میگوید که چیزهای زیادی در این سازمان یاد گرفته است: «من در بخش زیرساخت مخابرات استان تهران کار میکردم؛ جایی که تمام دادهها تجمیع میشد. من در دانشگاه تعدادی پروژه کوچک در حوزه زیرساخت انجام داده بودم، اما حضور در این سازمان به من این امکان را داد تا در پروژهای بزرگمقیاس مشارکت کنم که زیرساختهای دادهای کل استان را در خود جای داده است. قبل از اینکه وارد مخابرات شوم، به دلیل علاقهام برخی از مباحث مربوط به زیرساخت را بهصورت خودخوان فراگرفته بودم و این سازمان بستری را فراهم کرد که بتوانم آن مباحث نظری را عملیاتی کنم. در سطوح مختلف زیرساخت در مخابرات کار کردم و تجارب خوبی به دست آوردم. بعد از آن کارشناس حوزههای مختلفی در بانک شهر شدم؛ از کارشناس سختافزار گرفته تا کارشناس امنیت. بهعبارتی میتوانم بگویم که پشت تمام میزهای کارشناسی در امور فناوری اطلاعات این بانک نشستم.»
ادامه تحصیل در رشتههای مدیریت و هوش مصنوعی
او در سال ۱۳۹۲ وارد رشته مدیریت فناوری اطلاعات، گرایش سیستمهای اطلاعاتی میشود و به دانشگاه شهید بهشتی میرود و هماکنون نیز دانشجوی دکترای رشته هوش مصنوعی دانشگاه تهران است: «بعد از حضور در بازار کار و علاقهای که به حوزه فناوری اطلاعات داشتم، تصمیم گرفتم در رشته مدیریت فناوری اطلاعات به تحصیلم ادامه دهم. هماکنون نیز در حال گذراندن دوره دکترای هوش مصنوعی هستم. به نظر من حضور در فضاهای دانشگاهی به افراد آگاهی، بینش و جهتگیری نظری و فکری میدهد و کمک میکند تا کار تیمی را یاد بگیرند و برای بازار کار آماده شوند. دانشگاه به من کمک کرد قدرت تحلیل به دست آورم و بتوانم برای مسائل شخصی و کاریام برنامهریزی کنم یا مانع از به وجود آمدن برخی از مشکلات شوم. خیلی وقتها افراد به دانشگاه به چشم جایی نگاه میکنند که محل گذر است و باید واحدهای درسی را بگذرانند و بروند. من چنین دیدگاهی ندارم و از دانشگاه برای توسعه فردی استفاده کردم. همیشه سعی میکردم خوب یاد بگیرم و همین خوب یاد گرفتن بود که باعث شد در زمان دانشجوییام بتوانم پروژههای کاری بگیرم. با وجود این، به نظرم درس خواندن صرف کافی نیست و افراد باید در فضاهای کسبوکاری هم حضور داشته باشند تا بهصورت عملی کار را یاد بگیرند. این دو در کنار هم آینده فردی افراد را تضمین میکنند و مکمل یکدیگرند.»
در پی توانمندسازی سرمایههای انسانی
نمازی یکسالونیم است که مدیرعامل شرکت توسعه و نوآوری شهر شده و در این مدت اقدامات زیادی برای توسعه آن انجام داده است: «من مدتی در بخش فناوری اطلاعات بانک شهر کار کردم؛ جایی که در آن استراتژیهای کسبوکاری شرکتهای فناوری اطلاعات بانک تدوین میشود. پس من بهنوعی در این مدت ناظر این شرکتها هم به حساب میآمدم. ما کارهای نرمافزارهای بانکیمان را در یک دسته قرار داده بودیم، کارهای پایانههای پرداختمان را در دستهای دیگر و کیف پول و مباحث مربوط به شهر الکترونیک را هم در بخشی دیگر. شرکت توسعه و نوآوری شهر از همان ابتدا، قبل از ورود من، به منظور راهاندازی نرمافزارهای بانکی آغاز به کار کرده بود تا بانک شهر را در این حوزه مستقل کند. شهرداریها انتظارهای کلانی داشتند که وقتی مجوز بانک شهر صادر شد، برطرف کردن تمام آن نیازها را بر عهده این بانک گذاشتند.
بانک شهر شریک استراتژیک شهرداری است و ما هیچوقت در آن سالها دنبال پروژه نبودیم و همیشه تعداد زیادی پروژه روی میزمان بود. حقیقتش چون بخش خصوصی بودیم، علاقهای به بانکداری سنتی و زیاد کردن تعداد شعبههای حضوریمان نداشتیم و از همان اول میخواستیم بهصورت الکترونیک فعالیت کنیم. ما رکنی در بانک داشتیم که به آن بانک مجازی میگفتیم و دوست داشتیم همهچیز آن از دل خود بانک متولد شود.
شرکت توسعه و نوآوری شهر قرار شد بازوی فناوری اطلاعات بانک شهر باشد و استقلال آن را در این حوزه رقم بزند. این شرکت هماکنون بزرگترین بازوی فناوری اطلاعات بانک شهر در حوزه نرمافزار است. پیشخوانهای شهرنت و منابع انسانیاش نیز متعلق به این شرکت است. این پیشخوانها به مردم اجازه میدهد که در ساعات غیرکاری خدمات بانکی بگیرند و امور مالیشان را انجام دهند. هماکنون این پیشخوانها توسعه پیدا کردهاند و علاوهبر خدمات بانکی، خدمات بیمهای، اپراتوری، شهری و بورسی را هم در اختیار مردم قرار میدهند. این پیشخوانها جزو داراییهای باارزش ما هستند و به دنبال این هستیم که آنها را به یک سوپرمارکت مالی تبدیل کنیم. من در این مدت سعی کردم روند توسعه این هدف را سرعت ببخشم. علاوهبر این، توانمندسازی سرمایههای انسانی را وظیفه خود میدانم؛ آنها ارزشمندترین دارایی شرکت توسعه و نوآوری شهر محسوب میشوند. من باور دارم که همهچیز را نباید از نو داخل شرکت تولید کرد و به همین دلیل همواره از شراکت استراتژیک و همافزایی با سایر فعالان صنعت استقبال کردهام.»
همراه شهرپلاس، شهرنت و ارائه خدمات به اتباع خارجی
همراه شهرپلاس یکی از محصولات اصلی شرکت توسعه و نوآوری شهر است که در زمان مدیرعاملی نمازی متناسب با نیازهای مخاطب بهروزرسانی شده تا خدمات کاملتری داشته باشد و هماکنون بیش از دو میلیون کاربر دارد. علاوهبر این، برای اتباع خارجی نیز پلتفرمی طراحی و تولید کردهاند که امکان استفاده از خدمات بانکی و… را برای ایشان فراهم کنند: «پیشبرد این طرح به همکاری ارگانهای مختلف و ترویج فرهنگ استفاده از کارت در اتباع خارجی نیاز دارد. در قوانین کشور، اتباع خارجی داخل ایران به هفده دسته مختلف تقسیم میشوند که ارائه خدمت به سه گروه اول آنها ممکن و شدنی است و ما هم روی همین سه گروه تمرکز داریم و تا امروز حدود پنجاه هزار کارت برای آنها صادر کردهایم. اکنون برای آنها نرمافزاری طراحی کردهایم تا خدمات آنلاین هم دریافت کنند.»
همسر حامی و همراهی دارم
اکثر مدیرانی که تا امروز با آنها صحبت کردهام، میگویند که تمام وقت و جوانیشان را صرف کار کردهاند و نتوانستهاند بین زندگی خانوادگی و حرفهایشان تعادل ایجاد کنند، اما آنطور که از صحبتهای نمازی برمیآید، او تمام تلاشش را کرده تا این اتفاق نیفتد: «سال ۱۳۸۷ ازدواج کردم و یک پسر هشتساله دارم. من بیشتر وقتم را مشغول درس خواندن و کار کردن بودهام، اما تا جایی که از دستم برآمده سعی کردهام بین کار و زندگیام تعادل ایجاد کنم تا از هیچکدام جا نمانم. با وجود این، بعضی وقتها نتوانستهام آنطور که باید حضور داشته باشم و همسر خوبی دارم که این مسئله را درک میکند و هر کجا که لازم است، بار من را هم به دوش میکشد و همیشه و در هر حالی حامی و همراه من است. راستش را بخواهید بخش زیادی از موفقیتهایم را مدیون او هستم و میخواهم از او بابت صبوری و حمایتش از من در طول زندگی مشترکمان تشکر کنم، چون طی کردن این مسیر بدون کمکهای او شدنی نبود.»
از تلاش کردن خسته نشوید
«جوانتر که بودم از هر شکستی ناراحت و با هر موفقیتی خوشحال میشدم، حالا به این نتیجه رسیدهام که همه این فرازونشیبها و احساسات گذرا هستند و آنچه اهمیت دارد خسته نشدن از تلاشهای مستمر، مسئولیتپذیری و هدر ندادن توانی است که افراد در دوران جوانیشان دارند. باید با شرایط همگام شد و از تغییر کردن و بیرون زدن از نقطه امنی که داریم، نترسید. افرادی که ریسک میکنند، در یک سازمان نمیمانند و بارها و بارها خود را به چالش میکشند، باتجربهتر، قابل اعتمادتر و موفقتر هستند.»
این صحبتهای فردی است که مسیر حرفهایاش را از سطوح مختلف کارشناسی شروع کرده و رفتهرفته به سمت مدیرعاملی یک شرکت بانکی درآمده است؛ فردی که شخصیت فردی و اجتماعیاش را پلهپله ساخته و هرگز دست از تلاش نکشیده و خسته نشده است و حالا چند نکته مهم مدیریتی به ما میگوید: «مدیرانی که در این سالها استاد و راهنمای ما بودند، مدیریت را در یک کلمه خلاصه میکردند و آن کلمه «پیگیری» بود. به نظر من هم، یک مدیر خوب از پس پیگیری امور برمیآید و خسته نمیشود. در وهله بعدی باید توجه خاصی به سرمایههای انسانی داشته باشد. مدیرانی که با سرمایههای انسانی تعامل میکنند، از مشکلاتشان باخبرند، به آنها فضا میدهند و در یک کلام درگیر سلسلهمراتب سنتی سازمانها نمیشوند، معمولاً نیروهایی خواهند داشت که برای آنها نه با ضابطه، بلکه با رابطه کار میکنند. علاوهبر این، یک مدیر توانا باید روابط بیرونسازمانی را هم بهدرستی صورتبندی کند و تعامل خوب و سازندهای با مجموعههای دیگر داشته باشد.»
تعهد و صداقت؛ ویژگیهایی که از پدرم به ارث بردهام
بعضی از افراد برای رسیدن به قله موفقیت الگوهایی دارند و برخی دیگر نه. در گفتوگو با میثم نمازی به نظرم آمد که فردی صادق و مسئولیتپذیر است که کوشیده در هر زمان و مکان و جایگاهی که قرار دارد، بهترین عملکرد را داشته باشد. او درباره این ویژگیهای اخلاقیاش و تأثیری که از انسانهای مهم اطرافش گرفته است، میگوید: «همه افرادی که روزی استاد، مدیر یا همکار من بودند بهنحوی روی صورتبندی شخصیت و تواناییهای من تأثیرگذار بودند و نمیخواهم از کسی نام ببرم، چون فکر میکنم کار درستی نیست و ممکن است نام یکی از آنها از یادم برود.
من در این سالها با مدیران زیادی کار کردم و تجارب ارزشمندی به دست آوردم: «پدرم همیشه میگوید هرکاری را که قبول میکنی، درست انجام بده و این حرف او همیشه آویزه گوشم بوده است. تعهدی که از پدرم آموختم باعث شده در زندگی کاری خودم را بهروز نگه دارم و تلاشم در راستای خلق ارزش، در کنار خلق ثروت و مدیریت کسبوکار باشد. بیشک، آموزههای مادرم بوده که من را قادر به درک هرچه بیشتر اطرافیانم کرده است. من بهترینها را برای سرمایههای انسانی میخواهم و توانمندسازی و توسعه فردی آنها برایم مهم است و این رویکرد را مدیون مادرم هستم و همین رویکرد در قبال سرمایههای انسانی یا بهتر است بگویم همکارانم، من را در به نتیجه رسیدن پروژهها و کارهایم موفق کرده است.»
به روانشناسی و جامعهشناسی علاقه دارم
او که عاشق فناوری اطلاعات است، یک علاقه دیگر هم دارد که شاید اگر روزی فرصت کند، به سراغش میرود: «فناوری اطلاعات را دوست دارم، چون فرصتهای زیادی برای خلق ارزش، نوآوری و تحول در آن وجود دارد. بیشترین حسرتی که دارم، این است که شاید میشد وقت بیشتری را کنار خانوادهام باشم. علاوهبر این، علاقه زیادی به علوم انسانی دارم و هر زمان فرصت کنم در حوزههای روانشناسی و جامعهشناسی مطالعه میکنم. درکل، از مسیری که آمدهام راضیام و هر تصمیمی که گرفتهام در آن لحظه بهترینی بوده که از دستم برمیآمده و چیزی نیست که بخواهم به گذشته برگردم و درستش کنم. در پایان، وظیفه خود میدانم از تمام مدیرانی که در طول مسیر شغلیام، از تجربیاتشان استفاده کردهام و باعث توسعه فردی و شغلی من شدهاند، تشکر و قدردانی کنم.»