آینده صنعت بانکی با کارتخوانهای اندرویدی و کشلسها متحول خواهد شد
علیرضا سانیانی، معاون فناوری اطلاعات بانک سینا از وضعیت تجهیزات بانکی کشور میگوید
تحریم یکی از آن کلیدواژههای پرتکراری است که وقتی درباره وضعیت سختافزار در صنعت بانکی کشور صحبت میکنیم، به مراتب تکرار میشود؛ با وجود این، دلایل دیگری نیز وجود دارد که در بررسی وضعیت حوزه سختافزار در صنعت بانکی کشور بتوان به آنها پرداخت. از آنجایی که کارخانه نوآوری رسانه راهکار قرار است ۲۱ آبانماه امسال رویدادی را با عنوان رویداد زیرساخت دیجیتال ایران برگزار کند، به سراغ علیرضا سانیانی، معاون فناوری اطلاعات بانک سینا رفتیم و با او درباره وضعیت سختافزارهای بانکی، نیازهایی که در این حوزه وجود دارد و راهحلهایی که امکان تحقق دارند، صحبت کردیم.
به نظر او، اگرچه تحریمها ما را با چالشهای زیادی روبهرو کرده است، اما در دهههای قبل با مدیرانی روبهرو بودهایم که رویکرد سنتیشان به فناوری و نوآوری چالشهای زیادی را برای توسعه تجهیزات و سختافزارها در کشور ایجاد کرده و حالا با روی کار آمدن نسل جدید مدیران در حال عبور از این چالش هستیم. او راهحلهایی نیز برای جبران فرسودگی تجهیزات بانکی دارد و میگوید که بانک مرکزی میتواند یک کیف پول الکترونیکی متمرکز ایجاد کند و صنعت بانکی کشور نیز باید رفتهرفته به سمت دستگاههای کارتخوان اندرویدی و کشلسها برود. در ادامه مروری بر صحبتهای او خواهیم داشت.
اتخاذ عملکرد گلخانهای برای مواجهه با چالشهای تحریم
بانکها بهطور کلی در دو بخش اصلی به سختافزارها نیاز دارند: بخش بکآفیس و بخش کاربر نهایی. علیرضا سانیانی، معاون فناوری اطلاعات بانک سینا، با اشاره به این دو بخش اصلی درباره وضعیت تجهیزات، زیرساختها و سختافزاهای صنعت بانکی کشور میگوید: «در بخش اول که سمت خود بانکها است، صنعت بانکی در لایه دیتاسنتر به سرور، منبع ذخیره اطلاعات، شبکه و سختافزارهای حوزه امنیت مانند فایروال و F5 نیاز دارد. بخش دوم که سمت مشتریان است هم به دستگاههای کارتخوان، خودپرداز و کشلس نیاز دارد. شبکه بانکی بر اساس مثلث سختافزار، نرمافزار و انسانافزار کار میکند و اگر بخواهیم در این گفتوگو بهطور خاص روی ضلع سختافزاری قضیه تمرکز کنیم، باید درباره مسائلی صحبت کنیم که مهمترین آنها تحریم است.
تحریمها دسترسی مستقیم ما به تجهیزات را قطع کرده است و مجبوریم تجهیزاتی را که میخواهیم بهصورت غیرمستقیم تهیه کنیم و غیرمستقیم تهیه کردن آنها به این معنا است که نمیتوانیم از تمام قابلیتهای یک سختافزار و پشتیبانیهای شرکت سازندهاش استفاده کنیم. در نتیجه اگر مشکلی پیش بیاید، کسی پاسخگو نیست. برای مثال اگر منبع ذخیره اطلاعات یک بانک با مشکلی مواجه شود، شرکت سازنده هیچ تعهدی به ما ندارد یا اگر برای سوییچها اتفاقی بیفتد، کسی ما را پشتیبانی نمیکند. ما در صنعت بانکی کشور از پس این چالش برآمدهایم و با استفاده از توانمندیهای نرمافزاری و انسانافزاری که داریم، این فقدان را پر کردهایم. بانکها عملکردی گلخانهای دارند و با ایجاد و پیادهسازی برخی فناوریها روی تجهیزاتی که از کشورهای دیگر بهصورت غیرمستقیم میخرند، کار میکنند تا خلعهایی که وجود دارد را جبران کنند.»
تحریم و رویکرد سنتی مدیران
سانیانی تا امروز معاون سه بانک مختلف بوده و معتقد است که بیشتر بانکها با فرسودگی تجهیزات و سختافزارها روبهرو هستند. او در این باره توضیح میدهد: «فرسودگی تجهیزات و سختافزارها در صنعت بانکی کشور دو دلیل عمده دارد: تحریم و رویکرد سنتی مدیران بانکی در دهههای قبل. درباره تحریم که صحبت کردیم و مشخص شد که چه مشکلاتی را برای ما درست کرده و ما برای عبور از آن مشکلات چه کردهایم، اما درباره رویکرد سنتی مدیران در دهههای قبل باید به این نکته اشاره کنم که اکثر آنها هزینه کردن برای مسائل مربوط به فناوری و زیرساخت را غیرضروری میدانستند و مثلاً وقتی برای آنها توضیح میدادیم که یک تعدادی سرور نیاز داریم و باید در بخشهای مربوط به سختافزار و نرمافزار سرمایهگذاری کنیم، ما را جدی نمیگرفتند و به نظرشان چنین هزینههایی لازم نبود و برای گرفتن بودجه و تأیید از آنها باید روزها میرفتیم و میآمدیم و با افراد متعددی صحبت میکردیم، اما اگر از بخش بانکداری شرکتی فردی میرفت و درخواست تخصیص سرمایه برای تأسیس یک شعبه جدید در مناطقی از شهرها که ملک قیمت بالایی دارند را میداد، سریع کارش را انجام میدادند. این در حالی است که هزینه چند سرور یک دهم هزینه تأسیس یک شعبه جدید است. خوشبختانه نسل جدید مدیرانی که روی کار آمدهاند، چنین رویکرد سنتی ندارند و اهمیت توسعه زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری را میدانند.»
فرسودگی دستگاههای کارتخوان و خودپرداز
تحریم و رویکرد سنتی مدیران در دهههای گذشته، دو چالش عمدهای هستند که سمت بانک قرار میگیرند و اگر قرار باشد سراغ سمت دیگر که مشتریان نهایی یا مردم هستند هم برویم، باید به فرسودگی دستگاههای بانکی و پرداخت اشاره کنیم؛ مسئلهای که توجه سانیانی را هم به خود جلب کرده است. او در این باره اظهار میکند: «در سمت مشتری نهایی، دستگاههای خودپردازی را داریم که عمر متوسط آنها بیش از ۱۰ سال است. این دستگاهها ترکیبی از مکانیک و فناوری هستند و با توجه به اینکه هنوز پول نقد میان مردم رواج دارد، کاربرد دارند و اینطور نیست که بتوان آنها را جمع کرد. با وجود این، برخی دستگاههای خودپرداز هستند که پرداخت وجه ندارند و طبق دستورالعمل ابلاغی از سوی بانک مرکزی محدودیت هایی روی عملکرد آنها اعمال شده است. یکی از مشکلات صنعت بانکی کشور در این حوزه، نداشتن دستگاههای خودپرداز لابی است.
بیشتر خودپردازهای ما دیواری هستند و خودپردازهای دیواری علاوهبر اینکه ظاهر زشتی دارند و جای زیادی میگیرند، استهلاک بالایی هم دارند. در نتیجه، رضایت قابل قبولی را در مشتری ایجاد نمیکنند. مردم به استفاده کردن از این خودپردازها عادت کردهاند و شکایتی نمیکنند، اما ما میدانیم که این خودپردازها مشکلاتی دارند. برای مثال فرد باید چند بار یک دکمه را بزند تا عمل کند و این درست نیست. مشتری بانکها نجیب هستند و شکایتی نمیکنند. کاری هم از دستمان برنمیآید، چون شرکتهایی که این تجهیزات و قطعات را تأمین میکنند، با مشکلات زیادی برای جایگزین کردن این قطعات روبهرو هستند. در بخش دستگاههای کارتخوان نیز فرسودگیهایی وجود دارد که با ورود دستگاههای کارتخوان اندرویدی و کشلسها برطرف خواهد شد. به نظر من کشلسهای نسل سوم جای بقیه تجهیزات را میگیرند و آینده صنعت بانکی کشور با دستگاههای کارتخوان اندرویدی و کشلسها متحول خواهد شد.»
از خلق کیف پول الکترونیکی متمرکز تا ایجاد دیتاسنترهای مشترک
او بهعنوان فردی که مدیر کارت بلیت الکترونیک شهرداری تهران و شهرهای اقماری بوده است، توضیح میدهد که بانک مرکزی میتواند از طریق خلق یک کیف پول الکترونیکی متمرکز، وضعیت پول خرد در کشور را سروسامان دهد و فشاری را که روی تجهیزات فرسوده است، کم کند؛ مثل پروژهای که با کارت بلیت شهر تهران در شهرداری پیگیری شد. او با بیان این موضوع میگوید: «بانک مرکزی با پروژه ریال دیجیتال وارد حوزه پول خرد الکترونیکی شده است، اما مشکلی که وجود دارد این است که سند این پروژه نواقصی دارد که باید اصلاح شود. اگر بانک مرکزی بتواند یک کیف پول الکترونیکی متمرکز، آن هم با سندی درست، ایجاد کند و بخشی از پرداختهای خرد افراد را سمت کیوآر کد و NFC ببرد، از حجم زیادی از جابهجاییهای پولی که هماکنون سمت دستگاههای خودپرداز و کارتخوان وجود دارد، کاسته میشود. رویکرد نسل جدید مدیرانی که روی کار آمدهاند هم نسبت به فناوری و نوآوری مثبت است و برای ایجاد ساختارهای نوین دیتاسنتری مشتاق هستند و در گفتوگوهایی که با بانک مرکزی داشتهاند، اعلام کردهاند که به دنبال دیتاسنترهای استاندارد و اتحاد برای خلق دیتاسنترهای مشترک هستند. اگر این اتفاق بیفتد و بانک مرکزی هم به سمت کیف پول الکترونیکی متمرکز و نوسازی ناوگان بانکی برود، میتوان به آینده سختافزاری صنعت امیدوار بود.»