مدیران صرافیهای رمزارزی کشور درباره ریال دیجیتال بانک مرکزی چه نظری دارند؟
بیمها و امیدهای یک پروژه
عصر تراکنش ۸۷ / با روی کار آمدن فناوری بلاکچین، نظام مالی در سراسر جهان دگرگون شده است و بانکهای مرکزی برای اینکه از قافله توسعه عقب نمانند، کوشیدهاند با خلق ارزهای دیجیتالی که مختص خود آنهاست، از این فناوری استفاده کنند. بانک مرکزی ایران نیز کوشیده تا ریال دیجیتال خود را ابتدا در جزیره کیش و سپس در سایر نقاط کشور عملیاتی کند. برخی از فعالان اکوسیستم رمزارز و بلاکچین کشور این اقدام بانک مرکزی را نویدبخش پذیرش رمزارزها از سمت رگولاتور در نظر گرفتهاند و با اینکه به چگونگی پیادهسازی این پروژه و جزئیات سند آن انتقاداتی دارند، آن را اقدامی روبهجلو و ضروری دانستهاند. طبق صحبتهای آنها، سند ریال دیجیتال بانک مرکزی ایران، پر ایراد است و در آن بهدرستی مشخص نشده که ریال دیجیتال بانک مرکزی با چه هدفی، چگونه، برای چه افرادی و با چه کاربردهایی خلق شده است و همین مسئله میتواند پاشنه آشیل این پروژه باشد. در گفتوگو با عیسی کشاورز، رئیس هیئتمدیره یوبیتکس؛ صالح خواجهدلویی، مدیرعامل هیتوبیت؛ مسعود ملکمحمدی، مدیرعامل تبدیل و محمد حکیمی، مدیرعامل رمزینکس نظراتشان را درباره ریال دیجیتال بانک مرکزی جویا شدیم.
نگرانیهایی وجود دارد
فناوری بلاکچین، اقتصاد را دگرگون کرده و یکی از دگرگونیهای آن برآمدن CBDC یا ارز دیجیتال بانک مرکزی است که نوید آینده پولی متفاوتی را میدهد. عیسی کشاورز، رئیس هیئتمدیره صرافی یوبیتکس، با اشاره به این مسئله میگوید: «بانکهای مرکزی در سراسر جهان کوشیدهاند با خلق CBDCها از ظرفیت بینظیر فناوری بلاکچین در نظامهای پرداخت و سیاستهای پولی استفاده کنند؛ کمااینکه هماکنون ریپل توانسته جایگاه خود را در این زمینه محکم و خود را بهعنوان جایگزین سوئیفت معرفی کند.»
او با تأکید بر این موضوع که تا امروز بسیاری از بانکهای مرکزی جهان، CBDC خود را ایجاد کردهاند توضیح میدهد: «بانک مرکزی ایران نیز سعی کرده همراه با پیشرفت دنیا این کار را انجام دهد که این اقدام، اتفاق خوب و درستی بوده است. آنچه باعث نگرانی میشود این است که باید دید ریال دیجیتال بانک مرکزی با چه هدفی، چگونه، برای چه کسانی و با چه کاربردهایی خلق شده است و باید چه انتظاری از آن داشته باشیم؟ اگر بخواهیم پاسخ این سؤالها را درون سند ریال دیجیتال بانک مرکزی پیدا کنیم، قطعاً نگرانیهایی وجود خواهد داشت.»
به گفته کشاورز، سؤال اصلی بازیگران اکوسیستم رمزارز کشور این است که ریال دیجیتال با چه رویکرد و سیاستی و برای چه کسانی ایجاد شده و چه کسانی پیگیر توسعه آن هستند؟ او در این باره میگوید:«اگر نظام سنتی بانکی کشور و همان کسانی که دلار چندنرخی را رواج دادند و تورم را تشدید کردند، میخواهند ریال دیجیتال را توسعه دهند باید نگران بود. ریال دیجیتال در چنین حالتی نهتنها کمکی به شفافیت پولی نمیکند، بلکه پرداختهای بینالمللی را که به دنبالش هستیم هم مختل میکند.»
رئیس هیئتمدیره یوبیتکس، با اشاره به اینکه سند ریال دیجیتال ایرادهای زیادی دارد بیان میکند: «اینطور به نظر میرسد که ریال دیجیتال قرار است به ابزاری جدید برای خلق تورم و فرصتی نو برای رانت تبدیل شود. این اقدام بانک مرکزی من را یاد این شعر میاندازد که «چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر برد کالا». اگر هدف بانک مرکزی ایران از خلق ریال دیجیتال، ایجاد زنجیره ارزش در بهرهوری ملی و توسعه زیرساختهای نوین پولی و بانکی باشد و نگاه دانشبنیانمحور به آن داشته باشد، میتوان از آینده پولی مطلوبی صحبت کرد.
اگر سعی کنند از فناوری بلاکچین برای توسعه و شفاف کردن نظام پولی و تسهیل مراودات مردم استفاده کنند، ریال دیجیتال به حل ناترازیهای بانکی، خلق درست پول و شبهپول، کاهش قیمت تمامشده پول، گران نشدن پول، حذف واسطهگری بانکها، افزایش اعتماد عمومی، توسعه دموکراسی مالی و کاهش رانت کمک خواهد کرد. من چنین اهدافی را در سند ریال دیجیتال نمیبینم. بانک مرکزی و نظام پولی که دچار رانت و ناترازی است و افرادی که خود مسبب وضعیت اقتصادی امروز کشور هستند، چرا امروز ریال دیجیتال خلق میکنند؟ آیا میتوانند ادعا کنند که میخواهند کار سازندهای انجام دهند؟ به نظر من چنین کراماتی ندارند و رفتارشان با کسبوکارهای رمزارزی این را نشان نمیدهد. CBDC که ایجاد شده است هم نوعی نمایش است و درنهایت به محدود کردن آزادیهای فردی میانجامد.»
سرویسی در کنار سرویسهای دیگر بانکها
بیش از سه ماه از اجرایی شدن پروژه ریال دیجیتال بانک مرکزی میگذرد؛ پروژهای که اولین فاز آن در جزیره کیش و روی صنف تاکسیرانی پیاده شد و انتقادهای زیادی را به همراه داشت. بازیگران اکوسیستم رمزارز و بلاکچین کشور بر این باورند که توسعه ریال دیجیتال بانک مرکزی کمکی به توسعه و پذیرش رمزارزها در کشور نکرده است و مشخص نیست که دقیقاً قرار است به چه نیازی پاسخ دهد. صالح خواجهدلویی، مدیرعامل هیتوبیت، در این باره میگوید: «پروژههای زیادی مثل ریال دیجیتال در کشور وجود دارد که حدودوثغور، کاربردپذیری، هدف، جایگاه و اکوسیستم مشخصی ندارند و تعریف دقیقی برای آنها ارائه نشده است.
اینکه سندی بیرون بیاید و بگویند این سند ریال دیجیتال است که کافی نیست. این سند در بهترین حالت به ما میگوید که CBDC چیست، اما نمیگوید که قرار است ریال دیجیتال در ایران چه کمکی به مردم و کسبوکارها کند که ریال نمیکند؟ بحثهای مربوط به کاربردپذیری آن چگونه میشود؟ استفاده از آن چه مزیتهایی دارد؟ اصلاً فرض کنیم که ما امروز در جزیره کیش از این روش پرداخت استفاده میکنیم، آیا مشخص است که تا این لحظه چند تراکنش انجام شده است؟ حجم این تراکنشها چقدر بوده است؟ چقدر ماندگار بودهاند؟ چقدر ریال دیجیتال کاربردپذیر شده است؟ همه این موارد میتواند شاخصهایی برای سنجش میزان موفقیت پروژه ریال دیجیتال باشد.»
رمزارز یکی از حوزههایی است که با وجود استقبال مردم از آن و امکانهایی که برای توسعه اقتصاد پیش روی افراد میگذارد، هنوز از سمت حاکمیت به رسمیت شناخته نشده و برای تعیین چهارچوب آن فکری نکردهاند. خواجهدلویی در این باره میگوید: «وضعیت کلی رمزارزها در ایران مبهم است و ما با اقیانوس قرمزی روبهرو هستیم که بانک مرکزی قسمتی از آن را برای خود آبی کرده است. ریال دیجیتال باید ذیل رمزارز معنا میشد. وقتی حوزه رمزارزها هنوز دارای چهارچوب نشده، چیزی توسعه پیدا نکرده و ما فقط باید از کانال بانک، ریال دیجیتال داشته باشیم، چطور میتوان از چیزی به نام رمزارز صحبت کرد؟ وضعیت باید طوری باشد که بتوانیم از طریق APIها آزادانه به رمزارزها و ریال دیجیتال دسترسی داشته باشیم. اصلاً مشخص نیست که آیا من نوعی امروز میتوانم با ریال دیجیتال بانک مرکزی بلیت هواپیما بخرم؟ قرضم را بدهم؟ خارج از شبکه بانکی آن را تهیه کنم؟ بانک مرکزی محصولی را ایجاد کرده و نهتنها به دنبال دیدن و شنیدن نظرات افراد و واکنش آنها نیست، بلکه واکنشها را منتقل هم نمیکند. باید دادهای روی میز باشد که براساس آن بتوانیم میزان موفقیت یک پروژه را بسنجیم.»
مدیرعامل هیتوبیت توسعه ریال دیجیتال در کشور را بهتنهایی مهم و ضروری نمیداند و معتقد است که بانک مرکزی به جای این کار باید وقتش را روی توسعه اقتصاد دیجیتال و کاربردپذیرکردن محصولات و خدمات آن بگذارد و مسیر را بهصورتی ریلگذاری کند که کسبوکارهای فینتک و دانشبنیانها بتوانند در فضای اقتصادی کشور رشد کنند. او میگوید: «فضا باید طوری باشد که کسبوکارهای فینتک، رمزارزیها و دانشبنیانها بتوانند بقا و توسعه پیدا کنند و ریال دیجیتال هم میتواند بخشی از این فضای توسعهای باشد. رفتارهای محدودکننده و بازدارنده رگولاتور، قاتل نوآوری و مزیت رقابتی است. به وضعیت نظام بانکی کشور نگاه کنید. فقط نام بانکها و نرمافزارهایشان متفاوت است، وگرنه در عمل همهشان محصولات و خدمات یکسانی ارائه میدهند و در عمل شاهد نوآوری و مزیت رقابتی خاصی نیستیم. حالا فرض کنید در چنین وضعیتی ریال دیجیتال هم به نرمافزارهای بانکی اضافه شود. این اضافه شدن قرار است چه مزیت رقابتی ایجاد کند؟ فقط یک سرویس به سرویس بانکها اضافه میشود.»
ظرفیت رشد در سایه محدودیتهای موجود
موافقت یا مخالفت با پروژه ریال دیجیتال باید براساس کاربردهای مدنظر و شرایط موجود برای دستیابی به اهداف تعیینشدهاش باشد، اما بانک مرکزی هدف نهایی این پروژه را بهروشنی توضیح نداده است. مسعود ملکمحمدی، مدیرعامل صرافی تبدیل، با اشاره به این مسئله میگوید: «هرچند بانک مرکزی بهصورت واضح هدف نهایی این پروژه و زیرساختهای اجرایی آن را معرفی نکرده، ولی براساس تجربه شخصی میتوان گفت که ریال دیجیتال ظرفیت قابل توجهی برای تسریع و تسهیل نقلوانتقالات داخلی دارد. با وجود این، ظرفیت رشد ریال دیجیتال در سایه محدودیتهای موجود و قوانین پولی – بانکی کشور قرار دارد. فارغ از فناوری و نوآوریهای موجود، اگر قوانین و ساختارهای پولی اصلاح نشوند، توسعه ریال دیجیتال ممکن است تأثیر لازم را نداشته باشد.
بنابراین، پیش از هر اقدامی برای توسعه این ابزار لازم است قوانین بازنگری و موانع برداشته شوند. بدون این اصلاحات، ریال دیجیتال ممکن است نهتنها کاربردی نباشد، بلکه در تحقق اهداف و رؤیای تحول دیجیتال در نظام مالی کشور نیز با چالشهای جدی مواجه شود. درنتیجه، بهینهسازی زیرساختها و قوانین قبل از اجرایی شدن هر فناوری نوینی، کلید موفقیت در تحقق اهداف مالی و اقتصادی است. در لایه فناورانه، پیشبینی میکنم پروژه ریال دیجیتال با کیفیت بالایی اجرا و بهسرعت عملیاتی شود؛ بهویژه با توجه به پیشرفتهای فناورانه موجود. اما در لایه کاربرد، به دلیل محدودیتها و شرایط اقتصادی فعلی، خیلی خوشبین نیستم. چالشهایی مثل قوانین سختگیرانه و عدم همکاری بین نهادهای مالی ممکن است مانع از موفقیت این پروژه شود.»
ملکمحمدی معتقد است که ریال دیجیتال، درحقیقت یک ابزار نوین مالی است که استفاده بهینه از آن نیازمند دانش و تخصصی برجسته است و خوشبختانه، متخصصان داخلی کشور به این دانش دسترسی دارند و میتوانند با بهرهگیری از تجربیات جهانی، این ابزار را تقویت کنند. با وجود این، برای توسعه و موفقیت این پروژه، به تدوین چهارچوبهای قانونی و اجرایی مشخص نیاز است. او در این باره میگوید: «با وجود قابلیتهای زیاد این پروژه، قوانین معامله و استفاده از ریال دیجیتال هنوز برای بسیاری از فعالان اقتصادی و کاربران شفاف نیست. برای مثال، در وضعیت کنونی مسائلی نظیر سقف واریز و برداشت ریال، محدودیتهای انتقال به افراد دیگر، احراز هویت امنیتی و چگونگی کاربرد این ارز دیجیتال ازجمله چالشهای اساسی محسوب میشوند. نبود قوانین روشن میتواند به بیاعتماد شدن کاربران منجر شود و درنتیجه، استقبال عمومی از این ابزار را کاهش دهد.
بنابراین، ایجاد قوانین شفاف و کارآمد، نهتنها برای جلوگیری از سوءاستفادهها، بلکه برای تسهیل فرایندها و افزایش امنیت اقتصادی نیز ضروری است. اگر این چالشها بهخوبی از میان برداشته نشود، ورود به عصر ریال دیجیتال ممکن است به جای یک تحول مثبت، سبب بروز ناامنی و سردرگمی در بازار شود. بنابراین، نیاز به همکاری بین بانک مرکزی، نهادهای مالی و دولت برای ایجاد بستری مناسب و مستحکم احساس میشود تا بتوان این پروژه را به یک موفقیت پایدار تبدیل کرد. هماکنون، حوزه رمزارزها با محدودیتهای روزافزون و سختگیرانهای مواجه است که به نظر میرسد سیاستهای توسعه این بخش، بیشتر به سمت عقب حرکت میکند تا جلو. من بهعنوان یکی از اعضای اکوسیستم رمزارز کشور انتظار دارم که ابتدا محدودیتهای اعمالشده در سالهای اخیر برطرف شود و بعد با رویکردی باز و کاربردی، این حوزه شناسایی و به رسمیت شناخته شود. فقط در این صورت است که میتوانیم به سمت توسعه نوآوریهای جدید در این صنعت پیش برویم.»
شفافیت در قوانین و ایجاد بسترهای حمایتی برای فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری در حوزه رمزارزها بسیار ضروری است. مدیرعامل صرافی تبدیل در این باره میگوید: «در غیر این صورت، صرف وقت و انرژی برای پروژههای نوآورانه بیفایده خواهد بود و ممکن است شاهد کاهش نوآوری و خلاقیت در این بخش باشیم. علاوهبر این، اگر این محدودیتها ادامه پیدا کنند، ما فرصتهای بزرگ اقتصادی را از دست خواهیم داد. اعتمادسازی در بین سرمایهگذاران و کاربران نیز برای رشد این اکوسیستم حیاتی است و بدون ایجاد فضای مناسب، نمیتوانیم به نتایج مدنظر دست یابیم. درنهایت، با ایجاد همکاری بین نهادهای قانونی، فعالان بازار و کارشناسان، میتوانیم به یک محیط مساعد برای رشد و توسعه پایدار در حوزه رمزارزها دست پیدا کنیم. در غیر این صورت، فقط وقت و انرژی هدر رفته است.»
کمک به پذیرش رمزارزها در کشور
ریال دیجیتال بانک مرکزی قدمی مهم برای مدرن کردن نظام مالی ایران و پروژهای مثبت و ضروری است. محمد حکیمی، مدیرعامل صرافی رمزینکس، با اشاره به این مسئله میگوید: «ارزیابی کلی من از این پروژه مثبت است. در صورتی که پروژه بهخوبی توسعه داده شود و با دیگر سیستمهای مالی کشور همخوانی پیدا کند، میتواند ابزاری کارآمد برای تراکنشهای روزمره و حتی در تجارت بینالمللی باشد. به نظر من، پروژه ریال دیجیتال بانک مرکزی میتواند موفق باشد، مشروط بر اینکه بانک مرکزی و نهادهای مربوطه روی آموزش عمومی و اطمینانبخشی به مردم درباره امنیت و مزایای آن تمرکز کنند. توسعه ریال دیجیتال به دلیل تازه بودن این فناوری و ناآشنایی مردم و کسبوکارها با آن، در همین ابتدای مسیر با چالشهایی روبهرو شد، اما این ارز میتواند در آینده مزایای چشمگیری داشته باشد و موفقیت آن به حمایتهای آموزشی و زیرساختهای فنی مناسب بستگی دارد.»
از بین تمام چالشهایی که بر سر راه توسعه یافتن و فراگیر شدن ریال دیجیتال بانک مرکزی در ایران وجود دارد، حکیمی پذیرش عمومی و اعتماد کاربران به آن را از همه مهمتر میداند و بیان میکند: «مردم باید به این اطمینان برسند که استفاده از ریال دیجیتال امن است و بانک مرکزی آن را بهطور کامل پشتیبانی میکند. البته چالشهای دیگری نیز وجود دارد؛ ازجمله: کمبود زیرساختهایی که ریال دیجیتال را با سیستمهای پرداخت فعلی، مقیاسپذیری و امنیت بلاکچین بهکاررفته در این پروژه یکپارچه کنند. من بهعنوان مدیرعامل یک صرافی رمزارزی در کشور، توسعه ریال دیجیتال را بسیار ضروری میدانم. این ارز دیجیتال میتواند پل ارتباطی بین رمزارزها و سیستم بانکی سنتی باشد و انجام تراکنشها را سریعتر و کمهزینهتر کند. علاوهبر این، ریال دیجیتال میتواند به رشد و پذیرش بیشتر رمزارزها کمک کند، زیرا به مردم نشان میدهد که فناوریهای مبتنی بر بلاکچین در سیستم مالی رسمی نیز قابل اعتماد هستند.»