آیا ایران به قبرستان کارتخوان تبدیل شده است؟
دستگاههایی برای سهمخواهی بیشتر
عصر تراکنش ۸۸ / سالهاست که شرکتهای PSP از افزایش هزینهها و ثابت ماندن کارمزدها شکایت داشتند و از طرف دیگر با هر شیوه و راهکاری برای افزایش تعداد دستگاههای کارتخوان و گرفتن سهم بیشتری از بازار با یکدیگر رقابت میکنند. بر اساس گزارشهای اقتصادی شاپرک، درحالحاضر بیش از ۱۰ میلیون و هشتصد هزار دستگاه کارتخوان در صنعت پرداخت کشور وجود دارد؛ موضوعی که این سوال را به وجود میآورد که آیا وجود این تعداد دستگاه کارتخوان موردنیاز است یا خیر؟ و آیا میتوان گفت که ایران به قبرستان کارتخوان تبدیل شده است؟
اینها سوالاتی است که در گفتوگو با علی صالحی، عضو هیئتمدیره آلینکیش و حسام مقصودلو، عضو هیئتمدیره هلدینگ فناوری و نوآوری بانک تجارت (تفتا)، سعی داشتیم به آنها پاسخ دهیم. به گفته آنها، تعداد بالای دستگاه کارتخوان در کشور، نهتنها نشانه رقابت و توسعهیافتگی زیرساخت پرداخت کشور نیست که فقط نشانه این است که شرکتهای فعال در این حوزه، مدل کسبوکار نوآورانهای برای ارائه خدمات ندارند. همچنین به عقیده آنها، اکنون انبار شرکتهای پرداخت به گورستان دستگاههایی تبدیل شدهاند که PCI آنها گذشته است، چون تعمیر دستگاه کارتخوان روی کاغذ منطقی به نظر میرسد، اما واقعیت این است که این امر به این راحتیها نیست. در ادامه گزارشی از این گفتوگوها میخوانید.
PSPها به جای ارائه خدمات نوآورانه، به یک تأمینکننده دستگاه تبدیل شدهاند
بر اساس گزارش شاپرک، تعداد دستگاههای کارتخوان فعال در کشور بیش از ۱۰ میلیون و هشتصد هزار دستگاه است. اینکه کشور به این تعداد دستگاه نیاز دارد، از دو منظر قابل بررسی است. از منظر دسترسی به درگاههای پرداخت، این تعداد بالای دستگاه کارتخوان مناسب است، اما از منظر دیگر، یعنی بررسی از دیدگاه ارائهدهندگان خدمات پرداخت، این تعداد بالای دستگاه کارتخوان مناسب نیست. حسام مقصودلو، عضو هیئتمدیره هلدینگ فناوری و نوآوری بانک تجارت (تفتا)، با اشاره به این موارد میگوید: «وجود بیش از ۱۰ میلیون و هشتصد هزار دستگاه کارتخوان فعال در کشور نشان میدهد که این روش پرداخت، نسبت به روشهایی مثل کیف پول الکترونیکی و پرداخت موبایلی، بیشتر مورد توجه بوده است. شاید هم دلیل آن، توسعه زیرساختهای پرداخت مبتنی بر دستگاه کارتخوان است که باعث شده همه ارائهدهندگان خدمات در هر نقطه از کشور به دستگاه کارتخوان دسترسی داشته باشند.
از طرفی، دستگاه کارتخوان در واقع ابزار مالی در محل ارائه خدمات به مشتریان است که بیشتر به اصناف ارائه میشود. بر اساس اطلاعات موجود در سایت وزارت صمت، در سال ۱۴۰۳ تعداد ۲.۳۸۳.۶۲۲ واحد صنفی در کشور وجود دارد که با یک حساب سرانگشتی، تقریباً به هر کسبوکار پنج دستگاه کارتخوان میرسد. با در نظر گرفتن دوازده PSP فعال در کشور، وجود این تعداد دستگاه کارتخوان در هر کسبوکاری تقریباً زیاد است، یعنی تقریباً نصف PSPها در هر صنفی دستگاه کارتخوان دارند. بااینحال، این تعداد دستگاه کارتخوان ذکر شده در کسبوکارها تعداد مناسب و معقولی نیست. این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که فروشگاههای زنجیرهای و دفاتر پیشخوان به دلیل ماهیت خدماتی که ارائه میدهند و تعداد مراجعهکنندگان به آنها مجبور به استفاده از چند دستگاه کارتخوان در محل ارائه خدمت به مشتری هستند. وجود پنج دستگاه کارتخوان در هر واحد صنفی نشان میدهد که شرکتهای فعال در حوزه پرداخت فقط با دستگاه کارتخوان میخواهند سهم بازار را به دست آورند و همین باعث شده که تعداد دستگاههای کارتخوان در کشور افزایش یابد، ولی آیا واقعاً چنین رقابتی بین PSPها وجود دارد؟ مطمئناً تعداد بالای دستگاه کارتخوان در کشور، نه نشانه رقابت است، نه توسعهیافتگی زیرساخت پرداخت. فقط نشانه این است که شرکتهای فعال در این حوزه، مدل کسبوکار نوآورانهای برای ارائه خدمات ندارند.»
طبق صحبتهای مقصودلو، از نظر رقابت، وجود این تعداد دستگاه کارتخوان منطقی به نظر نمیآید. آنچه مشخص است PSPها به جای تمرکز روی مدل کسبوکار و ارائه خدمات جدید در صنعت پرداخت، روی ورود تجهیزات و دستگاههای کارتخوان متمرکز شدهاند و از این طریق میخواهند سهم بازار بیشتری به دست آورند که روشی هزینهبر و بسیار ابتدایی است و در درازمدت جوابگوی هزینههای شرکت نخواهد بود. او با تأکید بر این موضوع توضیح میدهد: «از طرفی هم میتوان این تعداد دستگاه را نشانهای از توسعه زیرساختهای پرداخت دانست. نتیجه این توسعه پیدا کردن این است که مردم به سمت پرداختهای غیرنقدی حرکت کنند. بعد از همهگیری کرونا، شاهد چنین اتفاقی بودیم. اکنون دیگر پرداختهای غیرنقدی جایگاه خود را در کسبوکارها پیدا کرده است، اما بخشی از این پرداخت غیرنقدی از طریق نرمافزارهای بانکها به صورت خدمات کارتبهکارت انجام میشود که در حال پر کردن جای خالی کیف پول الکترونیکی است و باز نمیتوان نتیجه گرفت که تعداد بالای دستگاه کارتخوان در کشور نشانه توسعه زیرساخت پرداخت کشور است، اما اگر از سمت نوسازی ناوگان پرداخت به موضوع نگاه کنیم، نتیجه چیز دیگری است. در سالهای اخیر، ترمینالهای پرداخت به سمت اندرویدی شدن حرکت کردند، اما این حرکت باعث نشد که دستگاههای کارتخوان قدیمی از بازار ارائه خدمات کنار گذاشته شوند. از نگاه نوسازی ناوگان پرداخت، اگر عمر متوسط هر دستگاه کارتخوان ۱۰ سال باشد و سالانه ۱۰درصد نوسازی لازم باشد، همین نکته باعث میشود سالانه یک میلیون دستگاه به تعداد کارتخوانهای صنعت پرداخت اضافه شود، بدون آن که فکری برای خروج دستگاههای قبلی کرده باشیم. از هر طرف که به موضوع تعداد بالای دستگاههای کارتخوان در کشور نگاه کنیم، باز هم این تعداد دستگاه در کشور لازم نیست و PSPها به جای ارائه خدمات نوآورانه در صنعت پرداخت، به یک تأمینکننده دستگاه و تجهیزات پرداخت تبدیل شدهاند و لازم است شرکت شاپرک و بانک مرکزی درباره PSPها و نحوه فعالیت آنها بازنگری کنند.»
بنابر صحبتهای عضو هیئتمدیره تفتا، قاعدتاً آمار دستگاههای کارتخوان مستهلک یا از رده خارجشده را PSPها و شاپرک بهتر از بقیه بازیگران یا فعالان صنعت میدانند. بههرحال تجهیزات الکترونیکی عمر مفید مشخصی دارند و پس از یک دوره مشخص، مستهلک شده یا از رده خارج میشوند. البته موضوع از رده خارج شدن به استانداردهای جدید حوزه پرداخت هم مربوط میشود. اینکه رگولاتور تصمیم بگیرد از یک زمان مشخصی دستگاههای کارتخوان با استاندارد جدید فقط فعالیت کنند، باعث میشود برخی از دستگاهها از رده خارج شوند. او دراینباره میگوید: «از دیدگاه نوسازی و براساس تجربه، عمده نوسازی در شبکه پرداخت کشور در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ بوده و از سال ۱۳۹۸ تاکنون چندان نوسازی نشده است. همین موضوع باعث میشود که تعدادی دستگاه مستهلک در بازار ارائه خدمات پرداخت وجود داشته باشد. از طرفی، باید مشکلات کشور در زمینه تأمین ارز مورد نیاز برای ورود تجهیزات الکترونیکی را هم در نظر بگیریم. البته این موضوع باعث نشده که دستگاههای جدید به کشور وارد نشود و بر اساس اطلاعاتی که از بازار داریم، بسیاری از شرکتهای فعال در صنعت پرداخت اقدام به وارد کردن دستگاههای کارتخوان اندرویدی کردهاند.»
بهصرفه بودن یا نبودن تعمیر دستگاههای کارتخوان مستهلکشده در صنعت پرداخت نیز یکی از مسائل مهم در این صنعت است. مقصودلو معتقد است به این مسئله باید از منظرهای مختلفی نگاه کرد. او در همین راستا میگوید: «از منظر تعداد دستگاه کارتخوان موجود در کشور، جایگزینی دستگاه مستهلکشده با یک دستگاه جدید، راحتتر و کمهزینهتر است و نیاز به نیروی متخصص خاصی هم ندارد، اما این روش باعث میشود PSPها بهعنوان تأمینکننده تجهیزات شناخته شوند تا ارائهدهنده خدمات. از منظر تحریم و قیمت ارز، با شرایطی که کشور درباره ورود تجهیزات الکترونیکی دارد و میزان سهمی که بانک مرکزی برای بانکها از دلار تأمین تجهیزات و قطعات الکترونیکی مشخص کرده، لازم است به تعمیرات کارتخوانها یا تولید کارتخوان در کشور فکر کرد. برای همین ما در ایرانکیش بهعنوان یکی از PSPهای بانک تجارت و یکی از شرکتهای زیرمجموعه هلدینگ تفتا، خط تعمیرات کارتخوانهای کشور را راهاندازی کردهایم. از طرفی هم باید به این نکته توجه داشت که با پیشرفت فناوری، فناوریهای موجود در دستگاههای کارتخوان هم تغییر میکند، اما هنوز در کشور شاهد استفاده از دستگاههای کارتخوان قدیمی هستیم. در این میان، اصنافی هم هستند که نیاز به هوشمندسازی دارند و لازمه آن بهروزرسانی سطح فناوری تجهیزات حوزه پرداخت است. در این زمینه تعمیر دستگاه مفید نخواهد بود و باید به سمت تولید یا وارد کردن دستگاههای جدید رفت.»
با آمارهایی که درباره دستگاههای کارتخوان وجود دارد، این مطلب به ذهنها میرسد که کشور به قبرستانی برای کارتخوانها تبدیل شده است، اما این حرف به عقیده مقصودلو درست نیست. او دراینباره میگوید: «ما با توجه به محدودیت واردات تجهیزاتی که بر کشور حاکم است و موضوع ارز، بیش از عمر متوسط و مفید یک دستگاه از آن استفاده میکنیم. این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که در این روند، بانک مرکزی و شاپرک هم تأثیرگذار هستند. اردیبهشتماه امسال بود که شاپرک دستورالعملی را صادر کرد که بر اساس آن استفاده از دستگاههای کارتخوان مبتنی بر استاندارد PCI یک، دو و سه برای شرکتهای PSP ممنوع بوده و PSPها موظف به از رده خارج کردن کارتخوانهای مذکور از بازار ارائه خدمات شده و آنها را با دستگاههای جدید جایگزین کردند. همین دستورالعمل باعث شد تعداد قابل توجهی از دستگاههای کارتخوان در کشور از دور خارج شده و باز PSPها اقدام به وارد کردن دستگاههای جدید کنند.»
باید این مسئله را در نظر بگیریم که بر اساس روندهای جهانی در صنعت پرداخت، سافت کارتخوان (SoftPOS)، کارتخوان موبایلی (Mobile POS) و پرداختهای غیرتماسی در چند سال آینده رشد بیشتری خواهند داشت. مقصودلو با بیان این مسئله میگوید: «بر اساس آمارهای منتشرشده جهانی درباره روشهای مختلف پرداخت تجارت الکترونیکی در سال ۲۰۲۳، کیف پول دیجیتال و استفاده از روشهای پرداخت غیرتماسی حدود ۵۰درصد از سهم بازار پرداخت و پرداخت مبتنی بر کارت، از جمله کارت اعتباری و خرید، در مجموع حدود ۳۴درصد از سهم بازار پرداخت را به خود اختصاص داده بودند. در این میان، روشهایی مثل BNPL و A2A هم در حال رشد هستند. شرایط مشابهی هم برای روشهای پرداخت در نقطه فروش وجود دارد. در مجموع کیف پولهای دیجیتال، بهعنوان سریعترین روش پرداخت در نقطه فروش در حال رشد هستند.
این نشان میدهد که دستگاههای کارتخوان در آینده نزدیک باید متناسب با فناوری و روندهای نوین حوزه پرداخت بهروزرسانی شوند. از طرفی، تعداد زیادی دستگاه کارتخوان در کشور وجود دارد که برنامه مشخصی برای ارائه سرویس روی آنها وجود ندارد. با این شرایط، باز تأکید میکنم که لازم است به ارائه سرویسهای جدید روی دستگاههای کارتخوان فکر کنیم. نمونه مشابه آن را هم تجربه کردهایم. برای مثال با حضور شرکتهای معتمد مالیاتی، از دادههای حوزه پرداخت برای تسهیل خدمات مالیاتی استفاده شد یا با پیادهسازی سامانه کهربا، تحولی در سیستم پرداخت کشور ایجاد شد. در نهایت اینکه وضعیت فعلی دستگاههای کارتخوان، اشباع بازار را نشان میدهد، اما خدمات روی دستگاه کارتخوان، هنوز به بلوغ نرسیده است. اگر میخواهیم همپا با تحولات جهانی در حوزه بانکداری و پرداخت جلو بیاییم، باید صنعت پرداخت را نیز متحول کنیم.»
انبار PSPها گورستان دستگاههایی شدهاند که PCI آنها گذشته است
طبق گزارش اقتصادی شاپرک، هماکنون بیش از ۱۰میلیون و هشتصدهزار عدد کارتخوان در صنعت پرداخت کشور وجود دارد، اما واقعیت این است که دومیلیون و پانصدهزار عدد از این دستگاهها فاقد تراکنش و اصطلاحاً مفقود هستند و بر اساس گزارش شاپرک هشتمیلیون و سیصدهزار دستگاه تراکنشدار داریم. علی صالحی، عضو هیئتمدیره آلینکیش، با اشاره به این موضوع میگوید: «اینکه به این تعداد دستگاه کارتخوان در کشور نیاز داریم یا خیر، به صنعت پرداخت خیلی مربوط نمیشود و بخشی از آن مسائل بیرون صنعت پرداخت است و بخشی از آن هم به تغییرات فناوری و نیازهایی که ایجاد کرده است برمیگردد.
با وجود این باید بگویم که اصلیترین قسمت داستان به شبکه بانکی برمیگردد. در شبکه بانکی تعداد زیادی حساب، کارت و دستهچک وجود دارد که برای شهروندان، کسبه و اصناف است. افراد برای اینکه بتوانند دستهچکهای خود را نگه دارند، مجبورند حتی تراکنش صوری انجام دهند و یک فروشنده چند دستهچک دارد و هرچه بتواند دستهچک بیشتر داشته باشد، دستوبالش بازتر است. افراد از شعب بانکی مختلف برای افزایش گردش حسابشان و دریافت تسهیلات و امکانات بانکی استفاده میکنند و گردشی را در حسابهایشان ایجاد میکنند. اینکه هر صنف یک دستگاه کارتخوان داشته باشد، به دلایلی مانند قطع و وصل و ناپایداری شبکه و بانک غیرممکن است و هر صنف به دو دستگاه نیاز پیدا میکند و این تعداد بعضی اوقات تا دوازده دستگاه نیز افزایش پیدا میکند.»
ظهور کسبوکارهای جدیدی که نیازمند کارتخوانهای جدید هستند، آییننامه ضوابط ناظر بر شرکتهای پرداخت، مستهلک شدن دستگاههای قدیمی و دستورالعمل امنیت شاپرک چهار دلیلی هستند که صالحی آنها را در ارائه دستگاههای کارتخوان جدید مؤثر میداند و دراینباره بیان میکند: «شبکه در هر صورت نیاز به توسعه ارگانیک دارد و کسبوکارهای جدیدی شکل میگیرند که دستگاه جدید میخواهند و اگر دستگاه قدیمی را به آنها بدهید، برایشان جالب نیست. به طور کلی، ۱۰ سال پیش، ۹۰درصد از دستگاهها ثابت و ۱۰درصد از آنها سیار بود، اما امروز بیش از ۶۰ الی ۷۰درصد از دستگاههای کارتخوان سیار هستند؛ چه سیار سنتی، چه اندرویدی. این آمار در بازار ما رو به افزایش است و خود این امر نیاز جدید ایجاد میکند. یعنی موضوع فقط تعداد دستگاه نیست، بلکه مدل، عملکرد و خدمات دستگاه نیز متفاوت خواهند بود. در نتیجه، در حالت عادی ما باید بخش بزرگی از این شبکه را مرخص و دستگاه جدید وارد میکردیم.»
بنابر صحبتهای او، موضوع دوم به چند سال پیش و آییننامه ضوابط ناظر بر شرکتهای پرداخت یا همان آییننامه معروف PSPها برمیگردد. صالحی دراینباره میگوید: «این آییننامه آگاهانه یا ناآگاهانه چند بند داشت که مهمترین آنها میگفت که تا پایان اعتبارش که حدود سه سال بود، هر PSP برای ادامه فعالیت و تمدیدش – یا اگر فرضاً PSP جدیدی میآمد که نیامد – باید ۴درصد از کل سهم بازار را، چه در تراکنش، چه مبلغ به دست آورد. این اتفاق، هیئتمدیره PSPها، خصوصاً کوچکترها را وادار کرد که وارد فرایند خرید دستگاه کارتخوان شوند تا بتوانند این ۴درصد را پوشش دهند. در واقع، تعداد تراکنشهای دستگاههای موجود نمیتوانست چهار الی پنج میلیارد تراکنشی را که این ۴درصد را تشکیل میدهد برای آنها فراهم کند که عدد کوچکی نیست. سه چهار سال پیش تفاوت بین دوازده PSP موجود زیاد بود. بر اثر فشار تولیدکنندگان جدید، ممنوعیت چندساله واردات و اوضاع کرونا یک فاصله بزرگ و موجی در PSPهای کوچک ایجاد شد. این موج در ادامه به PSPهای بزرگ هم رسید تا ما شاهد خرید بیش از یکمیلیون دستگاه در سال و اضافه شدن آنها به بازار باشیم.»
عضو هیئتمدیره آلینکیش درباره مورد سوم میگوید: «درباره مورد سوم میتوان گفت که تعداد این دستگاهها اعدادی هستند که وقتی وارد جزئیات آن میشوید موضوع مهمی وجود دارد. بخش بزرگی از دستگاههای کارتخوان، دستگاه ثابتاند و خیلی از آنها مربوط به حوالی ۱۵ الی ۲۰ سال قبل میشوند و از نظر فناوری مستهلک شدهاند. روند بازار هم به سمت سیارها بوده و عملاً در حالت عادی هم این دستگاهها باید از رده خارج میشدند.»
به نظر او، موضوع چهارم امنیت شاپرک است که به PSPها دستورالعملی میدهد و موضوع PCI را مطرح میکند: «شاپرک میگوید PCI ورژن ۳ و حتی ۴ باید به دلیل مسائل امنیتی در یک زمانبندی معین از شبکه خارج شوند. این امر نیز مزید بر علت شد تا هیئتمدیرهها روند خریدهایشان را تشدید کنند، چون دستورالعمل میگفت که دستگاهها غیرفعال میشوند. هر بار که شاپرک بر مبنای دلایل زیادی این موج ابطال را آغاز میکند، شوک بزرگی به PSPها وارد میشود. سالها ارتباط با پذیرنده یکباره قطع میشود و جواب درستی برای آن وجود ندارد و جایگزین کردن دستگاه در شبکه به این پراکندگی کار آسانی نخواهد بود.
خود چنین بخشنامههایی باعث خریدهای جدید و جایگزینی میشود. موضوع امنیت فقط در سمت دستگاه کارتخوان اتفاق میافتد. یعنی عملاً ابزار پذیرندگی دارد با یک استانداردی مانند PCI کنترل میشود، درحالیکه ما در قسمت صادرکنندگی EMV را اصلاً مدنظر قرار ندادهایم و برای آن برنامهریزی نکردهایم. خود این داستان پیچیدهای است و باعث میشود امنیت ما از دو پا، یک پا را نداشته باشد. در واقع، ما در سمت دستگاه کارتخوان میخواهیم آخرین استاندارد را رعایت کنیم و در سمت صادرکنندگی آن خیر و موضوع امنیت اینجا خیلی پوشش داده نمیشود.»
صالحی میگوید در مورد تعداد دستگاههای مستهلک و از رده خارجشده و اینکه چه تعداد دستگاه تراکنش ندارند، اطلاعات دقیقی در دسترس نیست و گزارشی منتشر نشده است که از سمت شاپرک تجمیع شده باشد و هر چه وجود دارد اطلاعات داخلی خود PSPهاست. او در این خصوص اینطور توضیح میدهد: «تعریف مستهلک و از رده خارجشده میتواند متفاوت باشد. مثلاً ورژن PCI عملاً میتواند دستگاه را از رده خارج کند. اما واقعیت این است که بعضی از این دستگاهها نیز مستهلک هستند. صفحهکلید، ریدرکارت و پرینتر مواردی هستند که در طول زمان مستهلک میشوند. در این قسمت هم موضوع جالبی وجود دارد؛ اینکه دستگاههای قدیمی به دلیل کیفیت بالای خود خیلی دیرتر از دستگاههای جدید چینی و ارزانقیمت مستهلک میشوند. اگر پارامترهای مستهلک، از رده خارجشده و تراکنشندار را ملاک بگیریم، برداشت من این است که حداقل ۵۰درصد از دستگاهها با دلایل مختلف مشمول این سه پارامتر میشوند. در یک دنیای فرضی ۴۰ الی ۵۰درصد از هشتمیلیون و سیصدهزار دستگاه تراکنشداری که گفتیم، با افت تراکنش روبهرو میشوند.»
بهصرفهبودن یا نبودن تعمیر دستگاه کارتخوان در صنعت پرداخت یکی از مسائل پیچیدهای است که خیلی هم از آن صحبت نمیشود، اما واقعیت این است که تعمیر دستگاه باید در راستای سیاستهای شرکتهای خصوصی پرداخت باشد و خود تصمیم بگیرد که میخواهد دستگاه را تعمیر کند یا خیر. او با اشاره به این موضوع اظهار میکند: «وضعیت اقتصادی صنعت پرداخت اصلاً خوب نیست و ایدهای که میگفت اگر تراکنشها به سمت پذیرندهها بروند، وضعیت نظام کارمزد خوب میشود هم عملکرد خوبی نداشت. از طرفی وضعیت اقتصاد کشور هم در یکی از بحرانیترین حالتهای خود به سر میبرد و بعضاً قیمت دستگاهها و هزینههای جانبی آنها خیلی بالاست. در نتیجه، تعمیر دستگاه کارتخوان روی کاغذ منطقی به نظر میرسد، اما واقعیت این است که این امر به این راحتیها نیست. اکنون انبار PSPها و شرکتهای زیرمجموعه پرداخت، پشتیبانها، هدایت تراکنشها و… گورستان دستگاههایی شدهاند که PCI آنها گذشته است.
از طرف دیگر، اگر من این دستگاه را جمع کنم، دیگر امکان نصب آن وجود نخواهد داشت و از طرف دیگر روند بازار به سمت دستگاههای سیار رفته و این به این معنی است که دستگاه مستهلک ثابت صرفه تعمیر ندارند. علاوهبر این تعمیر قطعات هم بحث مهمی است. اصولاً هیچکدام از قطعات اساسی این دستگاهها را در کشور تولید نمیکنیم. عاقلانه هم نیست که آنها را تولید کنیم. قطعات دستگاهی که برای سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ است، دیگر در دسترس نیست که ما بخواهیم آنها را از تولیدکننده تامین کنیم و اگر هم باشد، ارزان نیست. فقط برخی از قطعات دستگاهها را میتوان تعمیر کرد که دارند تعمیر میکنند و برخی موارد هم به معنای واقعی کلمه تعمیر نمیشوند. اینکه به جای خروج ارز برای خرید دستگاه جدید برویم دستگاه را تعمیر کنیم فرضی است که در واقعیت درصد بزرگی را پوشش نخواهد داد.»
بخش مهمی از تغییرات چه به صورت ارگانیک، چه با فشار انجام میشود و وضعیت امنیت آن نیز بحث دیگری است. او با اشاره به این موضوع بیان میکند: «مدل کارمزد و درآمد باعث شده که PSPها درآمد مناسبی نداشته باشند. درآمد یک شرکت عادی در یک جای بهنجار دنیا در حدی است که بتواند تصمیمات معقولی بگیرد، دستگاههای خود را جابهجا، پذیرندگان مناسب خود را انتخاب و یک سود مناسب را هم تأمین کند. فرض من این است که الان میانگین درآمد شاپرکی PSPها بابت هر تراکنش به دویست تومان هم نمیرسد. این در حالی است که کارتبهکارت از هفتصد تومان شروع میشود و عملاً میانگین آن حدود ۱۵۰۰ تومان است. صنعت بانکی از این اتفاق خوشحال و صنعت پرداخت ناراحت خواهد بود. ازآنجاکه خود بانکها سهامداران شرکتهای پرداخت هم هستند آینده دستگاههای کارتخوان و شبکه پرداخت درخشان به نظر نمیرسد. پرداختهای نرمافزاری در حال گسترش هستند. این سرویسها وضعیت بهتری دارند و راحتی بیشتری را برای کاربران به ارمغان میآورند.»
به نظر صالحی، شاپرک از نقش داوری (حتی داوری که به نفع میگیرد و زیاد سوت میزند تا بازی را فلج کند) خارج و به یکی از بازیکنهای بازی تبدیل شده است. نوآوری متوقف و وظیفه نظارت به تصدیگری تبدیل شده است. درحالیکه سمت بانک و راهکارهای پرداخت بین حسابها چنین فضایی وجود ندارد. او دراینباره میگوید: «به نظر من، صنعت پرداخت مبتنی بر کارت و دستگاه کارتخوان که ذیل PSPها و رگولاتوری شاپرک دستهبندی میشوند، آینده درخشانی ندارند و راهکارهای پرداخت دیگری که ذینفعان اصلی آنها مردم، کسبه و بانکهایی هستند که مدیریت ماجرا را بر عهده دارند و تجمیع پول را انجام میدهند، خوشحال نخواهند بود. مسئله مالیات و سازمان دارایی هم بحث بسیار مهمی است که عملاً هیچ نهادی مثل شاپرک به آن توجه نکرده است. ذهن پذیرنده و بازار به این شکل صورتبندی شده است که دستگاه کارتخوان و شرکتهای PSP مأمور مالیات و دارایی هستند و خیلی میشنویم که دستگاههای کارتخوان، افشاکننده درآمد هستند. در مجموع، با وجود اینکه فضاهای جدیدی به وجود میآید که آنها را در فضای فینتکی کشور میبینیم، من آینده درخشانی را برای دستگاههای کارتخوان و شبکه موجود نمیبینم.»