عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

حذف چهار صفر از پول ملی، دیگر یک شبه‌مسکن هم نیست

گفت‌وگو با موافقان و مخالفان اجرایی‌شدن طرح حذف چهار صفر از پول ملی ایران

اواسط دهه هشتاد بود که برای اولین‌بار ایده حذف صفر از پول ملی ایران مطرح شد؛ ایده‌ای که با گذشت دو دهه هنوز اجرا نشده و مدت‌هاست که حالت پینگ‌پنگی به خود گرفته است. یعنی هر چند وقت یک‌بار این موضوع مطرح و دوباره فراموش می‌شود. این ایده که اولین‌بار در سال ۱۳۸۵ مطرح شد، قرار بود به تک‌رقمی شدن تورم پول ملی کمک کند. این در حالی است که از همان سال‌ها تاکنون اقتصاددان‌ها و فعالان صنایع بانکی و پرداخت کشور بارهاوبارها توضیح داده‌اند که این کار دمیدن در شیپور از دهانه گشاد آن است و اگر می‌خواهند ارزش پول ملی را حفظ یا بیشتر کنند، باید ابتدا تورم را تک‌رقمی کنند و بعد از آن، می‌توانند درباره حذف یک یا چند صفر از پول ملی به بحث و گفت‌وگو بنشینند.

با وجود این، این ایده در این سال‌ها به‌طور کامل فراموش نشده و سیاست‌گذار در سال‌های ۱۳۸۶، ۱۳۸۹، ۱۳۹۳، ۱۳۹۵، ۱۳۹۷، ۱۳۹۸ و حالا ۱۴۰۳ روی انجام آن تأکید کرده است. در همین راستا، لایحه‌ای تحت عنوان «لایحه اصلاح قانون پولی و بانکی» در تابستان سال ۱۳۸۹ روانه مجلس شد و در اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۹ در صحن مجلس به تصویب رسید، اما نتوانست تأیید شورای نگهبان را برای تبدیل‌شدن به قانون بگیرد؛ لایحه‌ای که طبق آن قرار بود چهار صفر از پول ملی حذف شود و حالا دوباره در دستور کار کمیسیون اقتصادی مجلس قرار گرفته است.

در گفت‌وگویی که با ناصر حکیمی، مشاور مدیرعامل بانک تجارت؛ وحید صیامی، کارشناس صنعت بانکی و پرداخت؛ سید فرشاد فاطمی، اقتصاددان و استاد دانشگاه؛ سید ولی‌اله فاطمی، بنیان‌گذار گروه توسن و محمدرضا جمالی، مدیرعامل شرکت نبض‌افزار داشتیم به ابعاد گوناگون این موضوع پرداختیم. در ادامه مروری بر صحبت‌های آنها خواهیم داشت.


با حذف صفرهای پول ملی کاملاً مخالف هستم


بانک مرکزی بیش از دو دهه است که می‌خواهد چهار صفر پول ملی را حذف کند؛ اقدامی که بارهاوبارها درباره آن صحبت کرده، اما آن را اجرا نکرده است و حالا دوباره اعلام کرده که می‌خواهد این طرح را به سرانجام برساند. ناصر حکیمی، مشاور مدیرعامل بانک تجارت، در این باره می‌گوید: «هم‌اکنون با تداوم تورمی که بالای ۵۰ درصد است، با حذف صفرهای پول ملی کاملاً مخالف هستم. این طرح هزینه‌های مالی و اجرایی زیادی مخصوصاً برای تنظیم مجدد سامانه‌ها دارد و باید وقتی اجرا شود که نرخ تورم تک‌رقمی و پایدار شده باشد. وجود و تداوم تورم‌های دورقمی که به‌طور مرتب به صفرها اضافه می‌کند، باعث بی‌اثر شدن چنین طرح‌هایی می‌شود. ابتدا طرح حذف سه صفر، بعد چهار صفر و بعد حذف حتی شش صفر مطرح می‌شود و با تورمی که بر اقتصاد کشور سایه افکنده، نمی‌توان پایانی برای افزایش صفرهای پول ملی متصور بود.»

برخی بر این باورند که حذف تعدادی از صفرهای پول ملی می‌تواند به‌عنوان مسکنی موقتی عمل کند و حداقل به لحاظ روانی برای مردم کارکردهایی داشته باشد، اما حکیمی این مسئله را قبول ندارد و می‌گوید این طرح هیچ کارکرد تسکین‌دهنده‌ای ندارد و گرد و گچی است که فقط گلو را اذیت می‌کند. او درباره مزایا و معایب این طرح بیان می‌کند: «این طرح در کنار مزایای احتمالی‌اش، معایب بزرگ و مشهودی دارد که شمارش آنها کار آسانی است. عدم ثبات در صفرهای پول ملی به دلیل تورم، هزینه‌های گزافی که باید برای تغییر سامانه‌ها پرداخت و گرفتاری‌های اجتماعی فقط چند مورد از این معایب هستند. در نتیجه، من با اجراشدن طرح حذف صفرهای پول ملی مخالفم.»


اقدامات مهم‌تری وجود دارد که می‌توان برای پول ملی انجام داد


برخی بر این باورند که حذف چهار صفر از پول ملی ایران می‌تواند به لحاظ روانی کارکرد زیادی داشته باشد؛ اینکه برای خرید هر کالای کوچک و بی‌ارزشی که سال‌ها پیش در نبود چنین تورمی می‌توانستیم آن را با پول اندکی بخریم و حالا باید برای آن چند میلیون ریال بدهیم، فشار روانی زیادی به افراد وارد می‌کند و اگر چند صفر از پول ملی حذف شود، ممکن است این فشار تا حدی از روی افراد برداشته شود. وحید صیامی، کارشناس صنعت بانکی و پرداخت، در این باره اظهار می‌کند: «من به لحاظ احساسی دوست دارم که چهار صفر از پول ملی حذف نشود، اما برای اینکه حذف صفرها کارکرد مؤثری داشته باشد، باید چیزی بیش از چهار صفر حذف شود تا شاید به این وسیله عزت و اعتبار میلیون و میلیارد به‌عنوان اعدادی بزرگ احیا شود و هر جایی چنین حقیر به کار نرود و به‌خاطر خرید یک نوشابه مجبور به پرداخت بیش از یک میلیون ریال نباشیم. با وجود این، اگر بخواهم به این مسئله نگاهی غیراحساسی داشته باشم، وضعیت فرق می‌کند.»

اگر به این طرح از منظر مدیریت پروژه نگاه کنیم، همه چیز متفاوت می‌شود. صیامی می‌گوید در عصر اطلاعات و دنیای دیجیتالی‌شده، پارادایم حاکم بر اذهان مدیران دستگاه بوروکراسی، پارادایم عصر ماشین است. پیچیدگی، ویژگی مشترک تمام پدیده‌های زندگی کنونی ما است. او در این باره می‌گوید: «اندیشیدن درون پارادایم عصر ماشین مبنی بر ساده‌انگاری و ساده‌سازی است و از درک تعدد ملزومات، نتایج و آثار مستقیم و غیرمستقیم مرتبط با یک اقدام ناتوان است. در نتیجه، در اجرای مقولات پیچیده‌ای همچون تغییر ارز رسمی کشور کاملاً ناتوان است. همین چند سال پیش که بحث جلو کشیدن ساعت در نیمه اول سال منتفی شد، دیدیم که چه ساده و کودکانه و انقلابی به مسئله نگاه کردند و در واقعیت این موضوع تا چه اندازه اثرات گوناگونی داشت. طرح حذف چهار صفر از پول ملی هم مثل همین است.»

به گفته او، این طرح جزئیات و تأثیرات زیادی در جاهای گوناگونی دارد که در بانک مرکزی فردی با توانمندی اجرای چنین طرحی را نداریم. صیامی توضح می‌دهد: «در نتیجه، در صورت شروع چنین کاری خیلی زود بانک مرکزی شکست می‌خورد و در نتیجه این شکست، اوضاع بدتر می‌شود. پول هیچ‌وقت به‌تنهایی وجود نداشته و پول و باور به پول باید هم‌زمان با یکدیگر وجود داشته باشند یا به زبان تخصصی و از منظر جامعه‌شناختی پول یک میثاق اجتماعی است. به همین دلیل است که ورود نهادهای فاقد اقتدار به حوزه پول باعث شکست آن می‌شود.»

به نظر صیامی، کارهای مهم‌تری وجود دارد که می‌توان برای پول ملی ایران انجام داد و معلوم نیست که چرا حاکمیت آنها را انجام نمی‌دهد. اودر این باره می‌گوید: «ارز و پول دو مقوله متفاوت هستند. ارز مفهومی مالی و حسابداری است و پول مفهومی اقتصادی. پول از تلفیق چهار نهاد یکای حسابداری، واسطه پرداخت در معاملات در مکان‌های گوناگون، واسطه ذخیره ارزش در طول زمان و محاسبه تغییرات ارزش پرداخت در زمان به وجود می‌آید. هم‌اکنون، پول ریال کارکرد سوم یعنی ابزار ذخیره ارزش را تقریباً از دست داده است؛ اتفاقی که قبلاً در آرژانتین و اکوادور هم افتاده بود و آثار منفی متعددی روی اقتصاد و جامعه داشت. بانک مرکزی باید جلوی سقوط بیش از این ریال به‌عنوان یک ابزار ذخیره را بگیرد. موضوع دیگر یکای حسابداری است. یکا یعنی واحدی که ارزش اموال و دارایی‌ها بر اساس آن اعلام می‌شود. در ایران ارزش هر چیز ارزشمندی را که بخواهیم اعلام کنیم، باید با ریال باشد. این همان کارکرد نخست نهاد پول است. هم‌اکنون در سند بودجه که مهم‌ترین سند مالی هر مملکتی است ما با سه یکای حسابداری مواجه هستیم: ریال، بشکه قیر و بشکه نفت. اکنون بودجه نهادهای نظامی بر اساس ریال اعلام نمی‌شود و برای سال بعد ظاهراً درصدی از بشکه‌های نفت استخراجی هستند، یا بودجه برخی از نهادها به‌صورت فلان قدر ریال به‌علاوه فلان مقدار سهمیه قیر است. نظر به اینکه چنین اشتباهاتی در قرن نوزدهم در کشورهای اروپایی مانند فرانسه رخ داد و باعث سقوط حکومت و بروز انقلاب شد و پاک‌شدن آثار منفی آن به روایت خود فرانسوی‌ها هفتاد سال طول کشید، توصیه می‌کنم حاکمیت به‌جای حذف چهار صفر به فکر برطرف‌کردن این مسائل فوق‌العاده خطرناک باشد و اقتدار خود را بازیابد.»


حذف چهار صفر از پول ملی، شبه‌مسکن هم نیست


اینکه طرح حذف چهار صفر از پول ملی در شرایط کنونی چقدر مناسب است، جای بحث دارد. سید فرشاد فاطمی، اقتصاددان و استاد دانشگاه، درباره این مسئله بیان می‌کند: «سیاست‌گذار می‌خواهد با حذف چهار صفر از پول ملی به مردم بگوید که من وارد فضای تغییر شده‌ام و می‌خواهم این رژیم پولی را که به تورم بالا عادت کرده است، تغییر بدهم. با وجود این، سیاست‌گذار به یک مسئله دقت نمی‌کند و آن این است که برای اینکه این تغییر مفید باشد، باید ابتدا تورم را تک‌رقمی کند. در کشور ما برخی ایده‌ها هستند که حالت پینگ‌پنگی پیدا کرده‌اند و از حافظه سیاست‌گذار به‌طور کامل پاک نمی‌شوند؛ ایده‌هایی مثل تغییر ساعت کار اداره‌ها و شرکت‌ها یا جلو / عقب کشیدن ساعت در فصل‌های گوناگون و اخیراً تعطیل‌کردن شنبه به‌جای پنجشنبه. ایده حذف صفر از پول ملی نیز چنین وضعیتی پیدا کرده است. مدام می‌گویند که اجرایش می‌کنند و درعین‌حال دو دهه است که اجرایش نکرده‌اند. صحبت‌کردن درباره چنین موضوعاتی دیگر آدم را خسته می‌کند. ما سال‌هاست که درباره مزایا و معایب اجراشدن این طرح صحبت می‌کنیم و سیاست‌گذار بدون توجه به صحبت‌های کارشناسان باز هم چند سالی یک‌بار روی اجرای این طرح تأکید می‌کند و جالب است که دست آخر آن را اجرا هم نمی‌کند.»

به نظر فاطمی، این طرح حتی یک شبه‌مسکن هم نیست و اگر زمانی می‌توانست به صرفه‌جویی حاصل از نیاز کم‌تر به چاپ اسکناس و همچنین صرفه‌جویی در نگهداری دفاتر و اسناد منجر شود، اکنون آن کاربردهایش کمتر شده است، چون تقریباً بخش زیادی از مردم از ابزارهای پرداخت دیجیتالی استفاده می‌کنند: «علاوه بر این، هزینه چاپ اسکناس و ضرب سکه هزینه زیادی را روی دست حاکمیت می‌گذارد. اگر زمانی سیاست‌گذار موفق به کاهش پایدار و ماندگار تورم به ارقام قابل‌قبول شد، آنگاه می‌توان در مورد کاهش صفرهای پول ملی و زمان‌بندی مناسب آن گفت‌وگو کرد.»


موافق حذف چهار صفر از پول رسمی کشور هستم


با وجود اینکه واحد رسمی پول ایران ریال است، بنا بر دلایل متفاوتی مثل زیاد بودن صفرهای جلوی پول، مردم از واحد تومان استفاده می‌کنند و در واقع، یک شکافی بین واحد رسمی پول کشور و واحد عرفی آن ایجاد شده است. به همین دلیل برخی با حذف تعدادی از صفرهای پول رسمی کشور موافق هستند. سید ولی‌اله فاطمی، بنیان‌گذار گروه توسن، در این باره می‌گوید: «من موافق حذف چهار صفر از پول رسمی کشور هستم، زیرا پول رایج در بازار هزار تومان است. مثلاً گوجه کیلویی ۲۵ تومان یعنی ۲۵۰۰۰۰ ریال. پس بهتر است نوشتن، اسناد حسابداری و گزارش‌هایمان هم مثل گفتارمان شود تا راحت شویم. همان‌طوری که بیشتر اسناد و بودجه دولت اکنون با همت گفته و نوشته می‌شود و اصلاً نمی‌توان آنها را به ریال یا حتی میلیون و میلیارد ریال درج و چاپ کرد.»

به نظر بنیان‌گذار گروه توسن، همه مدیران انگیزه مدیریت تغییر را ندارند و اقدامات بنیادین از حوصله‌شان خارج است یا اعتقادی به آن ندارند؛ مخصوصاً که اثر بنیادینی بر رفع چالش‌های آنها هم نداشته باشد و مخالفان و موافقان خود را هم داشته باشد و فرد مجبور شود خود را برای پاسخ‌گویی به مخالفان نیز آماده کند. او دراین‌خصوص که آیا این طرح می‌تواند باعث کاهش نرخ تورم شود یا خیر، بیان می‌کند: «بعید می‌دانم که این طرح از ابتدا به‌عنوان راه‌حلی برای کاهش نرخ تورم مطرح شده باشد. بنابراین، ربط‌دادن آن به این موضوع بی‌معنی است و صرفاً یکی از اقداماتی است که برای کاهش پیچیدگی سیستمی با کاهش ارزش پول ملی کشورها در نظر گرفته می‌شود. به نظر من، اجرای این طرح هیچ عیبی ندارد. فقط پیشنهاد می‌کنم که بعد از کمی تثبیت در نرخ ارز، اجرا شود تا ضرورت اجرای مجدد آن در صورت ادامه کاهش ارزش پول ملی پیش نیاید. این اقدام بیشتر برای یک‌بار در کشورها اجرا می‌شود و نمی‌توان چند بار برای اجرای آن اقدام کرد.»


فلسفه حذف صفر از پول ملی به‌درستی درک نشده است


اینکه ما در اندازه‌گیری پول از مقیاس‌های مختلف استفاده می‌کنیم، دلایلی دارد. محمدرضا جمالی، مدیرعامل نبض‌افزار، در این باره توضیح می‌دهد: «قبل از هر چیز باید به این مسئله بپردازیم که چرا از مقیاس‌های مختلف استفاده می‌کنیم. چرا مثلاً درباره اندازه‌گیری مسافت یک جاهایی از کیلومتر استفاده می‌کنیم، جایی دیگر از متر و جاهای دیگر از میلی‌متر و نانومتر و حتی سال نوری؟ اگر با یک اخترشناس صحبت کنید به شما می‌گوید که نمی‌تواند در فضایی که در آن مطالعه و کار می‌کند از واحدی غیر از سال نوری استفاده کند. واقعیت این است که ما انسان‌ها با اعداد یک تا پنج، پنج تا ۱۰ و حتی تا پنجاه و صد خیلی راحت هستیم و از طرفی وقتی اعداد به میلیون می‌رسد دیگر حس خوبی به آنها نداریم. بنابراین، وقتی یک نظام اقتصادی خرج‌های روزانه را بین یک‌صدم تا پنجاه، صد واحد پولی آن کشور در نظر می‌گیرد به این دلیل است که چنین عددهایی برای انسان خوشایند و سازگار با مدل شناختی انسان‌ها است. این فلسفه وارد نظام‌های پرداخت هم شده است و ما باید از اعدادی استفاده کنیم که در حد درک ما باشد.»

جمالی با این مقدمه درباره حذف چهار صفر از پول ملی کشور صحبت می‌کند و می‌گوید: «تقریباً هر ۱۰ سال یک‌بار یک صفر به پول ملی اضافه و ارزش آن یک‌دهم شده است و در چهل سال گذشته، چهار صفر به پول ملی اضافه شده است. این یعنی اینکه همه چیز ۱۰ هزار برابر شده است. متأسفانه این وضعیت تورمی که حتی به ۵۰ تا ۶۰ درصد هم رسیده است، باعث می‌شود که هر پنج سال یک‌بار ارزش پولمان یک‌دهم شود و اتفاقی که با حذف این چهار صفر می‌افتاد این است که در عمل درد زیادی را برطرف نمی‌کند، اگر ما آن اصلاحات اقتصادی را انجام ندهیم. ترکیه یک زمانی می‌گفت هر لیر معادل یک یورو است (زمانی که یورو باارزش‌تر از دلار بود)، اما حالا هر دلار معادل بین سی تا چهل لیر شده است. درحالی‌که من به یاد دارم که چند سال پیش هر دلار معادل دو تا هفت لیر بود. در ترکیه از یک جایی تصمیم گرفتند اصلاحات اقتصادی انجام دهند و هم‌زمان صفرها را حذف کردند که اوضاعشان برای مدتی خوب شد و وقتی دوباره دست از اصلاحات کشیدند، اوضاع بد شد و دولت با خلق پول و گرفتن مالیات پنهان مشکلاتی را به وجود آورد. درباره کشور ما هم همین است. اگر در یک کشوری نرخ بهره ۲ درصد باشد، ۱۱۶ سال طول می‌کشد تا یک صفر به پول ملی آن کشور اضافه شود که با اتفاقی که در کشور ما افتاده زمین تا آسمان متفاوت است.»

به نظر مدیرعامل شرکت نبض‌افزار، اگر حذف چهار صفر با تقسیم‌بندی درست و درنظرنگرفتن سطح قیمت‌ها و بدون اصلاحات انجام شود، خود می‌تواند تورم‌زا باشد و شرایط را بدتر کند و باید هزینه‌های این کار نیز محاسبه شود. او می‌گوید: «توزیع مناسب اسکناس‌ها و سکه‌ها و فراوانی هر کدام بسیار مهم است. اگر به اقتصاد کشوری مثل آمریکا نگاه کنید، یک سنت که با دلار هشتاد هزار تومان، معادل هشتصد تومان است، وجود دارد. اگر بخواهیم در ایران تا یک سنت را داشته باشیم، باید همین الان هشتصد تومان داشته باشیم. باتوجه‌به اینکه قیمت هر چیزی در ایران تقریباً یک‌بیستم قیمت همان چیز در آمریکا است، پس ما باید سکه یا اسکناس چهل یا پنجاه‌تومانی داشته باشیم. من نمی‌دانم قصد و هدف مسئولان از اجرای این طرح چیست. هر چند سال یک‌بار می‌خواهند آن را اجرا کنند، اما هنوز اجرا نشده است. به‌هرحال هر کاری می‌خواهند انجام دهند باید به‌دوراز شتاب‌زدگی و شعارزدگی و با بررسی‌های کارشناسانه باشد و فلسفه مبلغ و مقیاس پول در نظر گرفته شود. حس من این است که آنها فکر می‌کنند اگر تعداد بیشتری صفر حذف شود، ارزش پول در برابر ارزهای دیگر بالاتر می‌رود. درحالی‌که مفهوم قدرت پول چیز دیگری است که نتیجه سیاست‌های درست اقتصادی، تولید ناخالص داخلی، پایین‌بودن نرخ بهره و دیگر شاخص‌های اقتصادی است.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.