عصر تراکنش ۹۴ / شاید بد نباشد گاهی به این پرسش فکر کنیم که فینتک و اساساً نوآوریهایی که در حوزه مالی دنبال میکنیم، دقیقاً چه رسالتی دارند؟ مگر نه این است که باید زندگی را برای کاربران سادهتر کنند و پاسخگوی مسائلی باشند که نظامهای سنتیتر از حل آنها ناتوان بودهاند؟ مثلاً صفهای طولانی پرداخت قبض آب، برق و تلفن یا فرآیندهای زمانبر افتتاح حساب بانکی را به خاطره تبدیل کنند و کاری کنند که تنها با چند لمس ساده، بتوان مبلغ دلخواه را در کسری از دقیقه برای هر کسی ارسال و حتی افتتاح حساب غیرحضوری انجام داد؟ بیایید این روند سادهسازی را در حوزهای دیگر هم بررسی کنیم؛ مگر نه اینکه در سرمایهگذاری، تبدیل پساندازهای خرد به داراییهای ارزشمندی همچون طلا، در گذشته تقریباً ناممکن بود؟
همه میدانیم که پیشتر نمیشد با هر مقدار سرمایه دلخواه به طلافروشی رفت و برای خود ذخیره طلا تشکیل داد. حالا در این شرایط، ظهور اکوسیستمی که این امکان را برای هر کاربر، با هر میزان سرمایه – حتی مثلاً ۱۰۰ هزار تومان – و با کمترین میزان دردسر فراهم کند، بهطور طبیعی جذاب است؛ اینطور نیست؟ استقبال چشمگیر مخاطبان از بازار خرید آنلاین طلا نشان میدهد که پاسخ این پرسش کاملاً مثبت است. اکوسیستمی که به نظر میرسد فاصله میان تولد و بلوغش کوتاهتر از چیزی باشد که انتظار میرفت و حالا برای تثبیت جایگاه خود، با چالشهایی همچون رگولاتوری، تعامل با بازار سنتی، کسب مقبولیت اجتماعی و همچنین التهاب فضای اقتصادی کشور روبهروست.
در این گزارش به سراغ محسن ابوالفتحی، مدیرعامل طلاین؛ علیرضا عیوضی، مدیرعامل گلدیکا؛ و شاهین رفیعپور، مدیرعامل زرپاد، رفتهایم و از آنها درباره مهمترین مسائلی پرسیدهایم که به زعم آنان میتواند حیات این اکوسیستم نوین در فضای اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
کنترلگری به جای نظارت واقعی، از رشد بازار ممانعت میکند
افزایش دسترسی همگانی به بازار طلا، یکی از مزیتهایی است که جذابیت پلتفرمهای خرید طلا را میان مردم به طرز چشمگیری افزایش داده است. محسن ابوالفتحی، مدیرعامل طلاین، با اشاره به این مسئله میگوید: «بازار ایران ظرفیت بالایی برای توسعه پلتفرمهای سرمایهگذاری مبتنی بر طلا دارد. دسترسی آسان، شفافیت در معاملات و حذف واسطههای غیررسمی، ارزش واقعی این مدل از خریدوفروش را به مردم نشان داده است. طلاین توانست در این مسیر، برای کاربرانی که پیشتر دسترسی مستقیم به بازار طلای خام نداشتند، امکان خرید طلای واقعی را فراهم کند و سهم مهمی در رشد این فرهنگ مالی ایفا کند.»
به نظر میرسد تعدد دیدگاهها در تنظیمگری فضاهای اقتصادی، که طی سالهای اخیر همواره یکی از آفتهای اقتصاد کشور به شمار میرفته، حالا برای این اکوسیستم تازهنفس نیز دردسرهای زیادی ایجاد کرده باشد. ابوالفتحی دراینباره توضیح میدهد: «بزرگترین مانع رشد پلتفرمهای آنلاین طلا، نبود ضوابط شفاف و یکپارچه است. طلاین اعتقاد دارد که توسعه چهارچوبهای نظارتی شفاف و همکاری فعال نهادهای مسئول، راهحل این مسئله است. رگولاتوری هوشمند، به جای مقررات سختگیرانه، میتواند ضمن حفظ امنیت بازار، نوآوری را هم زنده نگه دارد. دغدغه اصلی رگولاتور تا چند ماه پیش، موضوع موجودی فیزیکی طلای فروختهشده بود که خوشبختانه امروز با اقدامات عملی پلتفرمهای مسئولیتپذیر این نگرانی رفع شده است.
درحالحاضر، دغدغه واقعی باید ایجاد نظارت کارآمد بدون دخالت در مدلهای کسبوکار باشد. کنترلگری بیش از حد به جای نظارت واقعی، میتواند مانع رشد این بازار پویا شود. اقداماتی نظیر توقف صدور مجوز در حوزه فروش آنلاین، فعلاً تأثیر مستقیمی روی طلاین نگذاشته است؛ اما تداوم این وضعیت و عدم اصلاح و تصویب ضوابط جدید میتواند به انحصار، رانت و کند شدن روند توسعه بازار منجر شود. خوشبختانه در سالهای اخیر شاهد رشد تدریجی رویکرد مثبتتر نسبت به استارتاپها هستیم. ما اعتقاد داریم اگر فرایندهای نظارتی به جای ایجاد مانع، تسهیلگر باشند، میتوان انتظار توسعه سریعتر این بازار را داشت.»
ابوالفتحی در پاسخ به این سؤال که نهادهایی مانند اتحادیه کسبوکارهای مجازی چگونه میتوانند به توسعه این بازار کمک کنند نیز میگوید: «در صورت وجود یک رگولاتوری مؤثر، این اتحادیه قادر است نقش مهمی در توسعه این بازار ایفا کند، به شرط آنکه اختیارات کامل و حمایت نهادهای بالادستی را داشته باشد. تاکنون در مواردی موفق بوده، اما فشار نهادهای موازی باعث شده این نقش در مواقعی تضعیف شود.»
مجموع گردش مالی پلتفرمهای آنلاین طلا، کمتر از یکهزارم بازار سنتی
کاهش قدرت خرید مردم، یکی از عواملی است که در تمامی حوزههای اقتصادی، نگرانیهای زیادی را میان بازیگران به وجود آورده است و به زعم ابوالفتحی، این مسئله همان چیزی است که ممکن است بازار سنتی طلا را مقابل پلتفرمهای خرید آنلاین قرار دهد. او دراینباره مطرح میکند: «نگرانی بازار سنتی بیشتر ناشی از کاهش قدرت خرید مردم است تا فعالیت پلتفرمها. افزایش قیمت مصنوعات طلا بدون رشد متناسب درآمدها، باعث شده که افراد به سراغ طلای آبشده و سرمایهگذاری بروند. اگر پلتفرمهای آنلاین وجود نداشتند، این سرمایه به بازارهای مالی موازی میرفت. با رشد سواد مالی و تبیین نقش تکمیلی پلتفرمها در کنار بازار سنتی، این گارد بهتدریج کمرنگ میشود. توسعه پلتفرمهایی مانند طلاین، در نهایت به نفع کل صنعت طلاست. افزایش نقدینگی و جذب سرمایه به بازار طلا میتواند زمینهساز رونق بیشتر تولید مصنوعات و رشد کارگاههای طلا و جواهرسازی شود. برآوردها نشان میدهد که مجموع گردش مالی پلتفرمهای آنلاین کمتر از یکهزارم گردش بازار سنتی طلاست. این رقم نشان میدهد که پلتفرمها فعلاً تهدیدی برای بازار سنتی نیستند، بلکه مکملی برای رشد بازار محسوب میشوند.»
ابوالفتحی باور دارد که قدرت نظارتی نباید به دستمایهای برای کسب درآمد بدل شود. او میگوید: «متأسفانه برخی نهادها با استفاده از قدرت نظارتی به دنبال درآمدزایی هستند که این رفتار با منافع مردم و توسعه اقتصاد مولد کشور در تضاد است. اعتمادسازی عمومی، رگولاتوری هوشمند، حمایت از پلتفرمهای شفاف و پرهیز از بنگاهداری در نهادهای ناظر، عوامل کلیدی رشد این صنعت هستند. اگر تغییر نگاه در ساختارهای تصمیمگیرنده اتفاق نیفتد، متأسفانه آینده روشنی برای این حوزه نمیتوان متصور بود. اما در صورت اصلاح رویکردها، بازار خریدوفروش آنلاین طلا میتواند به یکی از محرکهای رشد اقتصادی و توسعه صنعت طلا و جواهر ایران تبدیل شود.»

دغدغه رگولاتور، تبدیل شدن پلتفرمهای طلا به نهاد بانکی است
اهدافی که یک اکوسیستم تازه بهخاطر آنها کار خود را آغاز میکند و تفاوت کارکرد نهایی با مقصود اولیه، از جمله عواملی است که میتواند در هر مقطعی نگرانی رگولاتورها را برانگیزد؛ این نگرانی که مبادا کسبوکاری جدید با برخی رویکردها به بدنه کلی ساختارهای بانکی و پرداخت کشور آسیب بزند یا تعارضی با اهداف سایر سازمانها ایجاد کند.
شاهین رفیعپور، مدیرعامل زرپاد، با گمانهزنی درباره این مسئله بهعنوان دغدغه اصلی رگولاتوری در این حوزه میگوید: «با نگاهی کلی به وضعیت فعلی این اکوسیستم، میتوان گفت اکنون در مرحلهای قرار دارد که بهاصطلاح در حال محکمکردن پایههای خود است تا بتواند وارد مسیر رشد عملیاتی شود. مهمترین چالش کل اکوسیستم در چنین مرحلهای، مسئله رگولاتوری و فرهنگسازی است. اما اگر بخواهیم درباره دغدغه اصلی رگولاتور صحبت کنیم، باید بگوییم که مسئله اصلی نحوه تبیین و مواجهه با این دغدغه است. ذاتاً دغدغه حاکمیت این بوده که اجازه ندهد فعالان این حوزه فعالیت خود را در قالب یا نقش یک مؤسسه اعتباری یا مالی توسعه دهند؛ یعنی مثل یک بانک طلا عمل کنند و مردم سپردههای کوچک خود را به شکل طلا نزد این نهادها قرار دهند.
طبیعتاً با افزایش این حجم تقاضا، ریسکهای خاص خود به وجود میآید. ضمن اینکه این سرمایه باید وارد چرخه تولید شود و بلاتکلیف نماند. این موضوع، اصلیترین و به نظر من مهمترین دغدغه است. در گام بعدی، مباحثی مانند «خالیفروشی» مطرح بود که البته با پایش، برنامهریزی و بررسیهایی که انجام شد، مورد خاصی مشاهده نشد و همچنان وجود ندارد.»
اکوسیستم طلای آنلاین، نیازمند یک رگولاتوری انحصاری
با رشد اکوسیستم طلای آنلاین در کشور، نیاز به حضور یک نهاد رگولاتوری تخصصی که صرفاً به مسائل فروش طلا در بستر آنلاین بپردازد، بیش از پیش احساس میشود. رفیعپور دراینباره میگوید: «در زمینه رگولاتوری این فضا، تعدد نهادها در اوایل مسیر بسیار گیجکننده بود؛ نهادهای مختلف یکی پس از دیگری مراجعه میکردند و اطلاعات میخواستند که این موضوع بخشی از واقعیت فضای اقتصادی ماست؛ چارهای نیست. به نظر من، راهکار پاسخگویی به این دغدغه، پیدایش یک نهاد کاستودی یا رگولاتور بخشی است؛ نهادی که مشخصاً در این حوزه فعالیت کند. رگولاتور باید تمرکز خود را بر تدوین آییننامه تشکیل چنین نهادی بگذارد؛ نهادی که بتواند هم در نگهداری طلا و هم در اصالتسنجی و عیارسنجی مصنوعات عرضهشده نقشآفرینی کند. نیاز واقعی صنعت امروز همین است؛ نه ایجاد آییننامههای محدودکننده، بلکه نهاد تخصصیای که علاوه بر نگهداری، ارزش افزوده هم ایجاد کند.»
او در ادامه میگوید: «پس از مدتی، صدور مجوز برای فروش آنلاین طلا متوقف شد و تاکنون اصلاحیهای برای آن صادر نشده است. برای ما مشکلی ایجاد نکرد چون مجوزهای لازم را پیشتر دریافت کرده بودیم. پروانه کسب تحت عنوان «سامانه معاملات آنلاین طلای آبشده و مصنوعات طلا»، مجوز اصلی است که فعالیت در این حوزه را ممکن میکند. اما برای شرکتهایی که این مجوز را ندارند، طبیعتاً چالش ایجاد خواهد شد. این در حالی است که این اقدام با اصول هیئت عالی مقرراتزدایی و تسهیلگری کسبوکار در تضاد است؛ زیرا طبق دستورالعمل، قرار بود ظرف ۵۰ روز تکلیف آییننامهها روشن شود، اما نهتنها در این بازه زمانی اتفاقی نیفتاد، بلکه توقف صدور مجوزها همچنان ادامه دارد و باعث شده فعالان جدید پشت درهای بسته بمانند.»

پلتفرمهای آنلاین نیازی به جلب نظر بازار سنتی ندارند
به نظر میرسد فضای بازار سنتی طلا نسبت به پلتفرمهای آنلاین با نوعی تردید و بدبینی همراه باشد. رفیعپور در این خصوص میگوید: «دلیل اصلی گارد بازار سنتی، عدم آگاهی است. با وجود تلاشهای فراوانی که برای توضیح ارزش و اهمیت این فضا انجام دادیم، هنوز بخش زیادی از بازار سنتی یا آگاه نیستند یا تمایلی به آگاهی ندارند. حتی برخی از کسانی که نمیخواهند آگاه شوند، سعی میکنند ناآگاهی سایرین را هم حفظ کنند، چون ورود یک بازیگر جدید را تهدیدی برای سهم بازار خود میدانند. به نظرم اکنون دیگر اهمیتی ندارد که آیا آنها نگران هستند یا نه؛ چون پلتفرمهای آنلاین موفق شدهاند تأییدیه اجتماعی لازم را کسب کنند و مرحله اول مسیر را پشت سر بگذارند.»
او در ادامه با اشاره به آمار میگوید: «بر اساس تخمینهای سال گذشته، سهم بازار آنلاین طلای کشور در حوزه خردهفروشی حدود یک درصد کل بازار است. درحالیکه طبق گزارش تتا، حدود ۶۰ هزار فعال صنفی در بازار سنتی حضور دارند، در بازار آنلاین تنها ۱۰ بازیگر اصلی فعالیت میکنند که حدود ۹۶ درصد از بازار آنلاین را در اختیار دارند. این تفاوت مقیاس، نشاندهندهی اثرگذاری متفاوت دو فضاست. با وجود تعداد بالای مشتریان، پلتفرمها فعلاً سهم محدودی دارند، اما ویژگی مقیاسپذیری این فضا میتواند زمینه رشد آتی را فراهم کند. درحالحاضر، این پلتفرمها با وجود تعداد بالای مشتریان، سهم کمی از بازار را به خود اختصاص دادهاند – به نظر من حداکثر یک درصد – که بخشی از آن هم به این برمیگردد که من با مقدار اندکی از سرمایه نمیتوانم از بازار سنتی طلا بخرم، اما میتوانم در این پلتفرمها سرمایهگذاری کنم.»
سادهسازی سرمایهگذاری برای مردم؛ مقصود اصلی پلتفرمهای آنلاین
هدف اصلی فناوریهای نوآورانه، سادهسازی روندهای پیچیده و گسترش دسترسی برای مردم است. مدیرعامل زرپاد با تأکید بر این موضوع میگوید: «هدف اصلی این اکوسیستم، تسهیل سرمایهگذاری با مبالغ کمتر در بستری امن، شفاف و دارای پشتوانه است. پیشبینی وضعیت این اکوسیستم طی پنج سال آینده دشوار است، چرا که به شرایط کلی اقتصاد کشور وابسته است. بااینحال، امید داریم که مسیر رشد، موفقیت و توسعه پیش روی این صنعت باشد.»
او در پایان درباره نقش اتحادیه کسبوکارهای مجازی در توسعه اکوسیستم طلا میافزاید: «در دوره قبلی، به دلیل وضعیت مدیریتی، اتحادیه تقریباً نیمهتعطیل شده بود و نقش مؤثری نداشت. اما با روی کار آمدن هیئتمدیره جدید، فضای اتحادیه تغییر کرده است و اولین موضوعی که بهطور جدی در دستور کار قرار گرفت، مسئله طلا و پلتفرمهای آنلاین بود. خوشبختانه امروز اتحادیه کسبوکارهای مجازی نقش مؤثری در حمایت و توسعه این اکوسیستم ایفا میکند.»
بهتان خالیفروشی به پلتفرمهای فروش طلا نمیچسبد
تغییر یکی از اصلیترین دستاوردهای زمان است؛ تجربه نشان داده که حرکت در راستای نوآوری، مسئلهای ناگزیر به شمار میرود و هر ساختاری که بخواهد بهجای تطبیق، برابر تغییر مقاومت کند، با شکست روبهرو خواهد شد. علیرضا عیوضی، مدیرعامل گلدیکا، ضمن اشاره به این مسئله بیان میکند: «همانطور که بسیاری از کسبوکارهای سنتی به سمت نوآوری، توسعه کسبوکار و تغییر مدل با روشهای نوین روی آوردهاند، هنر صنعت طلا نیز بهرغم سابقه دیرینهای که در این کشور دارد، به سمت افزایش شفافیت و رفع هر چه بیشتر نیازهای مشتریان حرکت خواهد کرد. مانند هر نوآوری دیگری که در کسبوکارهای آنلاین نسبت به کسبوکارهای سنتی اتفاق افتاده، گریزی از حرکت به سمت نوآوری در صنعت طلا نیست. با این حال، مهمترین چالشی که سامانههای آنلاین طلا در یک سال گذشته با آن روبهرو بودهاند، بحث ابهام در فضای کسبوکار و قوانین و مقررات مربوطه بوده و هنوز نیز هست.
بهترین مسیر برای رفع ابهام موجود، تدوین ضوابط و قوانین و مقررات با در نظر گرفتن همه ذینفعان، از جمله بخش خصوصی است؛ در غیر این صورت، قوانینی که بدون توجه به نظرات متخصصان و کارشناسیشده تدوین شود، پایدار و مناسب نخواهد بود. آنچه ادعا شده بهعنوان مهمترین دغدغه رگولاتور مطرح است، بحث خالیفروشی و پشتوانه نداشتن معاملات است که مدتهاست کسبوکارهای این حوزه از این اتهام عبور کردهاند و با تندادن به اعلام موجودی و ودیعهگذاری طلا در صندوقهای ذخیره امن مانند بانکها، ثابت کردهاند که این بهتان هرگز به آنها نمیچسبد.»
گارد بازار سنتی علیه پلتفرمهای آنلاین اشتباه است
کسبوکارهای نوین همیشه قرار نیست در برابر کسبوکارهای سنتیتر بایستند و الزامی برای این تقابل وجود ندارد. عیوضی با ذکر این مسئله تصریح میکند: «بارها گفتهام شیوه تقابلی که برخی از فعالان سنتی بازار طلا نسبت به سامانههای آنلاین طلا اتخاذ کردهاند، گارد اشتباهی است. کمک بزرگی که این سامانهها به بازار طلا داشتهاند این است که سهم طلا را در سبد سرمایهگذاری مردم افزایش دادهاند و این به نفع کلیت صنعت طلای کشور در تمام بخشهای زنجیره است. طلا به دلیل اینکه کالای ملموس و فیزیکی است، بالاخره باید از همین بازار و بستر موجود تأمین و توزیع شود و در صورتی که همکاری موفقی شکل بگیرد، امکان ورود حجم خوبی از طلای این سامانهها به دیگر بخشهای زنجیره تولید تا مصرف طلا وجود دارد و حتماً موجب شکوفایی و جلوگیری از رکود در بخش تولید انواع مصنوعات طلا میشود.
آمارهای متفاوتی از حجم طلای مبادلهشده در روز در بازار طلای کشور وجود دارد، ولی در تخمینهای مختلف، اعداد ۱ تا ۵ تن ذکر شده که باعث میشود بهجرئت بتوان گفت کل حجم طلای مبادلهشده در سامانههای طلا به یک درصد از کل مبادلات طلای کشور هم نمیرسد؛ بااینحال به دلیل رفع نیازهای واقعی کاربران، سرعت رشد بسیار بالایی در انتظار سامانهها و کل صنعت آنلاین طلاست.»

رگولاتوری نباید در مدل کسبوکاری دخالت کند
نظارت اگر در راستای اشکالتراشی نباشد، با استقبال هر نوع کسبوکاری مواجه میشود. عیوضی با صحه گذاشتن بر این مسئله، درباره چالشهای رگولاتوری این پلتفرمها میگوید: «در صورتی که نهادهای متعدد ناظر، از طریق یک مرجع یکپارچه و سیستم نظارتی هوشمند، نسبت به اعمال نظارت خود اقدام کنند و هر کدام نظارت را صرفاً در حیطه وظایفشان انجام دهند، همه کسبوکارهای سالم و امن از نظارت آنها استقبال نیز میکنند؛ اما در صورتی که نهادی بهجای نظارت در چهارچوب مشخص و قانونی، به دنبال اختیارات فراقانونی باشد یا بهجای نشستن در جایگاه نظارت، وارد مدل کسبوکار شود، حتماً مانع توسعه کل صنعت و شکلگیری مسیرهای غیرقانونی و غیرقابل نظارت میشود. جدای از اعمال نظارتهای فراقانونی که ناشی از فضای مبهم ایجادشده در یک سال گذشته است، طبیعتاً وجود ابهام در قوانین و مقررات، امکان توسعه کسبوکارهای فعلی و همچنین نوآوری در صنعت به واسطه ورود بازیگران جدید را سلب میکند و این ابهام به توسعه اقتصاد دیجیتال نیز آسیب میزند.»
مدیرعامل گلدیکا با تأکید بر نقش اتحادیهای در بهبود شرایط رگولاتوری میگوید: «اتحادیهها اساساً بهعنوان رابطی بین حاکمیت و کسبوکارهای خصوصی، قادر به ایفای نقش بسیار مهمی در اعمال نظارت مطلوب از سمت حاکمیت و شنیدهشدن دغدغههای کسبوکارها و بخش خصوصی توسط آن هستند. اتحادیه کشوری کسبوکارهای مجازی هم بهعنوان تنها متولی صدور مجوز برای این حوزه، با توجه به سروسامان گرفتن در چند ماه اخیر، میتواند نقش بسیار مهمی را تقبل کند؛ نقشهایی از قبیل حضور در قامت یک مرجع نظارتی یا یک متولی برای سامانه یکپارچه نظارتی.»