راهکار نجات از فرسودگی سختافزارها چیست؟
گفتوگو با مدیران عامل سه شرکت فعال در صنعت بانکی و پرداخت کشور درباره چالشهای کهنگی زیرساختها و سختافزارهای کشور
عصر تراکنش ۹۴ / کهنگی و فرسودگی سختافزاری در صنایع بانکی و پرداخت، یکی از چالشهای جدی این صنایع در سالهای اخیر به شمار میرود که فعالان این حوزه با آن دستوپنجه نرم کردهاند. درحالیکه فناوریهای نوین با سرعتی سرسامآور در حال پیشرفت هستند، بسیاری از بانکها و شرکتهای پرداخت همچنان از تجهیزات قدیمی و ناکارآمد استفاده میکنند. این موضوع نهتنها بهرهوری را کاهش میدهد، بلکه هزینههای نگهداری و تعمیرات را نیز بهشدت افزایش داده و تجربه مشتریان را تحتتأثیر قرار میدهد. برای بررسی این چالش و یافتن راهحلهای ممکن، با سه نفر از مدیران این صنایع گفتوگو کردهایم: محمد مظاهری، مدیرعامل توسنتکنو؛ حمزه آقابابایی، مدیرعامل ایرانکیش؛ و سید ابراهیم حسینینژاد، مدیرعامل آنیاک. هر یک از این مدیران با دیدگاهها و تجربیات متفاوت خود، تصویری جامع از وضعیت فعلی و آینده این صنعت ارائه میدهند.
محمد مظاهری، مدیرعامل توسنتکنو، معتقد است که هرچند کهنگی و فرسودگی زیرساختهای سختافزاری تجربه مشتری را تحتتأثیر قرار میدهد، اما تعدد بازیگران این حوزه لزوماً به نوآوری و افزایش کیفیت منجر نمیشود و باید با تشکیل یک اکوسیستم دیجیتال، این مشکل را برطرف کرد. حمزه آقابابایی، مدیرعامل ایرانکیش، تأکید دارد که باید به این مسئله بهعنوان چالشی چندوجهی نگریسته شود، زیرا مواجهه صفر و یکی با آن، باعث میشود پیچیدگیهای این چالش در تخمینها لحاظ نشود. سیدابراهیم حسینینژاد، مدیرعامل آنیاک، نیز باور دارد که زنگ خطر در این حوزه به صدا درآمده و عزمی جدی لازم است تا با نوسازی تجهیزات و بهرهگیری از فناوریهای روز، بتوان به نیازهای متغیر بازار پاسخ داد. در این گزارش تلاش کردهایم با نگاهی عمیق به چالشها و فرصتهای پیش روی صنعت بانکی و پرداخت ایران و با ارائه دیدگاههای مختلف، راهحلهایی برای این معضل بیابیم.
زیرساخت فرسوده به سفر مشتری آسیب میزند
در توسعه صنایع، کیفیت همواره مؤلفهای بوده که نسبت به کمیت رجحان داشته است. محمد مظاهری، مدیرعامل توسنتکنو، در زمینه بهبود شرایط زیرساختها بر این مسئله تأکید میکند و معتقد است که تعدد بازیگران این حوزه لزوماً به ارتقای کیفیت منجر نمیشود. مظاهری دراینباره میگوید: «به نظرم بهتر است که به لحاظ کمی کاهش داشته باشیم، اما به لحاظ کیفی ارتقا یابیم. البته این ارتقاهایی که اکنون انجام میشود، بیشتر از نوع تعمیرات اساسی و اورهال است که تا حدودی نیز مؤثر بوده است.»
فرسودگی این زیرساختها میتواند تجربه کاربری مشتریان صنعت بانکی و پرداخت را دچار اختلال کند و این مسئله یکی دیگر از ضرورتهای پرداختن به این چالش است. مظاهری دراینباره توضیح میدهد: «به هر ترتیب، زیرساختهای تراکنشی در نقاط تماس با مشتریان، بهویژه در سفر مشتری که در آنجا تراکنش انجام میشود، دچار فرسودگی شدهاند. این فرسودگی شامل سرویسها و بهویژه خودپردازها میشود که به دلیل از دست دادن صرفه اقتصادی برای بانکها، سرمایهگذاری بیشتر بهصورت اجباری و تکلیفی روی آنها انجام میشود. منظور از تکلیفی، الزامات امنیتی و مقرراتی است. در نتیجه، افت و فرسودگی شدیدی در این زیرساختها مشاهده میشود که به نظر میرسد نیاز به کاهش تعداد و بهبود کیفیت دارند.»
زیرساختهای منسوخ، علیه امنیت
وقتی نوبت به کارتخوانها میرسد و درباره کهنگی آنها صحبت میکنیم، نگرانیها بابت امنیت این دستگاهها نیز جدیتر میشود. مظاهری درباره این چالشها اظهار میکند: «بسیاری از کارتخوانهای ما امنیت کافی ندارند، زیرا استانداردهای امنیتی PCI آنها منقضی شده و دیگر الزامات امنیتی را رعایت نمیکنند. همچنین کارتهای ما نیز ناامن هستند زیرا از نوع مگنتی هستند. این مسئله کارتخوانها، کارتها و فرایندهای عملیاتی را در بر میگیرد. بسیاری از کارتخوانهای قدیمی با روشهای ابتدایی یا نرمافزاری بهروزرسانی میشوند و در بحث کلیدگذاری نیز مشکلاتی وجود دارد. به دلیل نبود امکانات کافی در این کارتخوانها، کلیدگذاری بهصورت ساده انجام میشود یا از دستور خارج میشود و به همین دلیل سطح امنیتی کافی تأمین نمیشود. این مسائل بسیار مخاطرهآمیز هستند و در درجه اول باید به خطرات امنیتی ناشی از این دستگاههای قدیمی، به دلیل هزینههای بالای کارکرد، پشتیبانی و بهروزرسانی توجه کرد.»

در برخی موارد، چالشهای نرمافزاری تنها به فرسودگی خلاصه نمیشود و ما با دستگاههایی روبهرو هستیم که بهصورت فنی منسوخ به شمار میروند و باید از رده خارج شوند. مظاهری میگوید: «برخی از این زیرساختها برای رسیدگی یا بررسی شرایطشان، هنوز به مراجعه حضوری نیاز دارند و برخی از فناوریهای آنها منسوخ شده است. بهعنوان مثال، کارتخوانهای رومیزی که با دایالآپ کار میکنند، دیگر معنایی ندارند. تجهیزات مکانیکی و اکسسپوینتهایی که در استانها نصب شدهاند نیز گرانقیمت هستند. با توجه به توصیهها برای استفاده از سیمکارتهای 4G و ترافیک بالای مصرفی مردم، این زیرساختها عملاً ناکارآمد شدهاند. علاوه بر ریسکهای امنیتی، این زیرساختها هزینههای عملیاتی بالایی نیز دارند.»
اکوسیستم دیجیتال نجاتبخش است
مظاهری باور دارد که اکوسیستم دیجیتال میتواند بهعنوان محرک تغییر عمل کرده و باعث بهروزرسانی زیرساختهای قدیمی شود. او میگوید: «اکوسیستم دیجیتال و فینتک، مجموعهای از سرویسهای جدید را به فروشگاهها معرفی کردهاند. این سرویسها طیف وسیعی از کسبوکارهای فینتک مانند اسنپ، دیجیکالا و شرکتهای مالی و پرداختی را در بر میگیرند. با استفاده از فناوریهای جدید اندروید، میتوان این سرویسها را بهراحتی در فروشگاهها ارائه داد. این یک فرصت تغییر است. برخی به دیستراپشن فکر میکنند و برخی به موبایلفرست، اما من معتقدم که همهچیز باید به سمت موبایل حرکت کند. فرصتهایی که ایجاد میشود آنقدر ارزشمند خواهند بود که زیرساختها را به سمت ارتقا سوق خواهد داد. سال آینده، سال نقشآفرینی اپلیکیشنها در فروشگاههاست. من قبلاً نیز گفتهام که سال ۱۴۰۴، سالی است که نقش اپلیکیشنها در فروشگاهها بسیار پررنگ خواهد بود و میتواند ریسکهای عملیاتی و امنیتی این زیرساختهای قدیمی را کاهش دهد. همچنین، فرصتهای زیادی برای ایجاد سرویسهای جدید فراهم خواهد شد.»
مظاهری همچنین میگوید: «چین، با وجود حرکت به سمت استفاده از کیوآرکدها در پرداختها، هنوز کارتهای ویزا و مسترکارت را بهدلیل نیاز گردشگران خارجی حفظ کرده است. این نشان میدهد که توسعه تنها به پرداخت محدود نیست و شامل سرویسهای متنوع دیگری هم میشود. در ایران نیز میتوان این روند را بهعنوان محرک تغییر در سال ۱۴۰۴ دید و بسیاری از دستگاههای فرسوده را با تجهیزات جدید جایگزین کرد.»
به نظر میرسد که خلاقیت و توجه به توانمندیهای نوآورانه، اصلیترین سلاح برای تقابل با همه چالشها در حوزه فینتک است. بنا به گفتههای مدیرعامل توسنتکنو، نوآوری و اکوسیستم دیجیتال میتوانند به کاهش ریسکهای امنیتی و ناکارآمدی عملیاتی کمک کنند. مظاهری میگوید: «شرایط سخت اقتصادی و محدودیتهای سرمایهگذاری و خرید در شرکتهای پرداخت، باعث شده که این زیرساختها به همین صورت باقی بمانند، اما نوآوری در اکوسیستم دیجیتال کشور میتواند تغییرات مثبتی را به همراه داشته باشد.»
حمایت از کسبوکارهای داخلی برای بهبود شرایط سختافزاری الزامی است
سید ابراهیم حسینینژاد، مدیرعامل شرکت انیاک، نیز باور دارد که صنایع بانکی مانند سایر صنایع کشور، در بخش زیرساختها رشد چندانی نداشتهاند و فرسودگی تجهیزات به افزایش هزینههای نگهداری و اختلال در خدمات منجر شده است. او میگوید: «به دلیل ترجیحات قیمتی، تغییرات شدید نرخ ارز و حاشیه سود صنایع مختلف هر روزه شاهد عقبماندگی بیشتری در این حوزه هستیم. شاید ۱۰ سال پیش در این بخشها به این میزان فاصله با کشورهای منطقه نداشتیم؛ عقبماندگی و فرسودگی هر دو با هم طبیعتاً موجب افزایش هزینههای نگهداری و خدمترسانی و خطراتی مانند قطع و اختلال خدمت خواهد شد.»
حسینینژاد معتقد است که کسبوکارهای داخلی میتوانند نقش مؤثری در بهبود این شرایط ایفا کنند. او توضیح میدهد: «با توجه به روند رو به افزایش تحریمها در دهههای اخیر، کسبوکارهای این حوزه میتوانند نقش مهمی در بهروزرسانی و جلوگیری از روند فرسایشی تجهیزات ایفا کنند. حمایت از این بخشها، با تکیه بر سابقه و نتایج قابلتوجه کسبوکارهای مختلف، ضروری است. فعالان حوزه بانکی و مدیران این بخشها بهخوبی از مشکلات ناشی از فرسودگی تجهیزات آگاهند؛ اما آنچه موجب تعلل در بهروزرسانیها شده، مشکلات گستردهای است که دامنگیر همه بخشها شده است. علاوه بر این، خروج نیروهای متخصص از سطوح مختلف نیز بر شدت مشکلات افزوده است. بهرهگیری از توان متخصصان باسابقه صنعت، تقویت نهادها و تشکلهای غیردولتی با حضور متخصصان و کارفرمایان این حوزه، میتواند روند فرسایش را کندتر کند.»
در حوزه سختافزار، زنگ خطر به صدا درآمده است
کهنگی سختافزاری یکی از معضلاتی است که میتواند تبعات مختلفی را به کشور تحمیل کند و این تبعات، الزاماً همگی از جنس معضلات اقتصادی نیستند. حسینینژاد در این زمینه میگوید: «اتفاقات سالهای اخیر نشان داده است که غفلت از شرایط سختافزارها در صنایع بانکی، اثرات اجتماعی و امنیتی سنگینی در پی دارد. از آنجا که خدمات بانکداری الکترونیکی و استفاده از خدمات و تجهیزات برای ارائه خدمات به مردم به شکل قابلتوجهی رشد کرده است و امروزه تقریباً همه افراد از خدمات حوزه بانکی و پرداخت استفاده میکنند و کیفیت سختافزاری با امکان ارائه این خدمات رابطه مستقیم دارد، بدیهی است اثرات آن نیز گسترده و شاید غیرقابلکنترل باشد. به نظر میرسد زنگ خطر برای این حوزه از سالهای گذشته به صدا درآمده و امروز هرگونه تأخیر در بهروزرسانی شبکه و تجهیزات آن، در هر گوشهای اثر مخربی خواهد داشت. بیشک اصلیترین حوزهای که از این وضعیت متأثر میشود، بخشهای امنیتی است. این بخش، به دلیل پیشرفت روزافزون مخاطرات امنیتی، بیش از سایر حوزهها در معرض خطر قرار دارد. بهرهگیری از فناوریهای جدید، تجهیزات روزآمد و متخصصان کاردان و خبره در حوزه امنیت، با ضریب بالاتر، امری الزامی است.»

حسینینژاد معتقد است که تلاشهای صورتگرفته برای احیای زیرساختهای سختافزاری در کشور، به دلیل نبود یکپارچگی در رویکردها، از تأثیر کافی برخوردار نبودهاند. او دراینباره میگوید: «در حوزه زیرساختهای دیجیتال، به نظر میرسد بهرغم تلاشهای سالهای اخیر، همچنان با آشفتگی در طراحی و اجرا روبهرو هستیم. تعدد متصدیان و تصمیمگیران، عدم رعایت حق دسترسی آزاد به اطلاعات، در برخی موارد نقض حقوق ذینفعان اطلاعات و نهایتاً بهرهگیری از فناوریهای قدیمیتر باعث شده که بهرغم میل دولتها و مسئولان، ضمن توسعه نسبی، با مشکلات ریشهای مواجه باشیم؛ مشکلاتی که احتمالاً در آینده نزدیک و با استفاده گستردهتر از سرویسهای مؤثر، بیشتر آشکار خواهند شد.»
باید به اقتصاد چرخهای قائل باشیم
حمزه آقابابایی، مدیرعامل شرکت ایران کیش، نیز معتقد است که ادبیات اکوسیستم کشور در زمینه پرداختن به مسائلی همچون زیرساختهای سختافزاری باید اساساً متحول شود و در چهارچوب اقتصاد چرخهای قرار گیرد. آقابابایی میگوید: «با استفاده از واژه «فرسودگی» چندان موافق نیستم. فرسودگی، واژهای مربوط به پارادایم قدیمی است و برای مشکلات امروز باید با رویکردهای فکری جدید بیندیشیم و صحبت کنیم.
در دنیا، همانطور که با شدت به دنبال توسعه اقتصاد دیجیتالی (Digital Economy) هستند، اقتصاد چرخهای (Circular Economy) را نیز بهطور جدی مورد توجه قرار میدهند. همانطور که اگر دولتمردان و صاحبان صنایع نسبت به اقتصاد دیجیتالی بیاطلاع یا بیتفاوت باشند، مرتکب اشتباهی بزرگ و حتی خطرناک شدهاند، بیتوجهی به اقتصاد چرخهای توسط کسبوکارها و بخش عمومی نیز خطاست. اگر بخواهیم با رویکرد جدید اقتصاد چرخهای فکر کنیم و سخن بگوییم، دیگر بحث فرسودگی مطرح نخواهد بود؛ بلکه چالش اصلی، فقدان و شکل نگرفتن چرخه بازتولید و بازسازی زیرساختها و تجهیزات بانکداری الکترونیکی است.»
واقعیت اشکالات سختافزاری، پیچیده است
در این میان نقش کسبوکارهای داخلی برای تغییر این شرایط و پیشبرد آن به سمتوسویی ایدهآلتر، غیرقابل انکار به نظر میرسد. آقابابایی در ادامه صحبتهایش به گامهایی اشاره میکند که این کسبوکارها میتوانند با طی کردن آنها بهصورت متوالی، نقشی اساسی در بهبود حوزه سختافزاری ایفا کنند.
آقابابایی میگوید: «کسبوکارهای فعال در اکوسیستم بانکداری و پرداخت باید نگاهی جامع و رویکردی جدید به موضوع داشته و مسائل زیر را بهصورت درهمپیوسته با یکدیگر ببینند و چارهاندیشی کنند. اول از همه باید درباره تأسیس واحدهای اقتصادی مورد نیاز چارهاندیشی کرد تا چرخه بازیافت و بازسازی تجهیزات مورد استفاده در بانکداری و پرداخت الکترونیکی تکمیل شده و شکل بگیرد. دوم اینکه این کسبوکارها باید بازپیکربندی (Re-Configuration) را ایجاد کنند. بازپیکربندی شامل اقداماتی میشود که بر اساس آن دستگاهها بدون اینکه بهطور کامل جایگزین شوند، دوباره گواهی صلاحیت استفاده را کسب کنند؛ بسیاری از اوقات دستگاههایی را که مشمول Sunsetهای امنیتی تعیینشده توسط دو نهاد استانداردگذار PCI-SSC یا EMV Co میشوند میتوان با بهروزرسانی نرمافزاری و سختافزاری مجدداً با ویرایش جدید استانداردهای امنیتی سازگار کرد. اتفاقاً شرکت ایرانکیش سابقه انجام این کار را در ابعاد ملی و برای شمار زیادی از کارتخوانهای خود، در مدتی کوتاه، در چند سال قبل در کارنامه دارد.
در وهله سوم، آنها میتوانند با همکاری سازمان حسابرسی ایران و سازمان بورس و اوراق بهادار، موضوع گزارشگری استهلاک زیرساختهای بانکداری و پرداخت الکترونیکی را اختصاصیسازی کنند. همچنین به موازات ایجاد چرخه بازتولید و بازمصرف تجهیزات، ضروری است که استانداردهای حسابداری منعکسکننده اقتصاد چرخهای نیز تدوین شوند. این شبیه همان روندی است که از چندی پیش سازمان حسابرسی آغاز کرده و در حال تدوین استانداردهای گزارشگری پایداری (Sustainability) است. درهرحال، نوسازی همواره باید بهعنوان بخشی از راهحل جامع در نظر گرفته شود، اما واقعیت همواره پیچیده است و رویکرد جدید به فرسایش و مصرف، میتواند میزان بیشتری از این پیچیدگی واقعیت را توصیف کند.»
دستگاههای جدید مرچنتها را به تغییر ترغیب کردهاند
آقابابایی باور دارد که مسئلهای به پیچیدگی سختافزار را نمیتوان تنها با استفاده از یک مؤلفه ارزشگذاری کرد و برای بررسی صحیح آن باید متغیرهای بیشتری را مدنظر قرار داد. او توضیح میدهد: «به جای بیان وضعیت تنها با یک متغیر «طول دوره عمر/Lifetime یا Life Span»، باید از چندین متغیر مختلف استفاده شود. بر این اساس، برای هر کالایی هم Actual Product Lifetime و Expected Product Lifetime تعریف میشود و هم پارامتری با نام Longevity میتوان قائل بود. یعنی علاوه بر طول عمر عملی و طول عمر برآوردی، نوعی چشمداشت از دوام آوردن محصول نزد مصرفکنندگان نیز وجود دارد.
سهم قابلتوجهی از افراد جامعه، دستگاه موبایل خود را خیلی قبلتر از سررسیدن Actual PL آن و با فرارسیدن Longevity تعویض میکنند. درحالیکه دستگاه موبایل شما تا سالها بعد کار میکند، شما تحتتأثیر فضای حاکم مدتی به گوشی خود میگویید «گوشی قدیمی» و سپس درحالیکه احساس میکنید خیلی دیر شده است، آن را با گوشی جدیدتر تعویض میکنید. در مورد دستگاههای کارتخوان، متأسفانه Longevity دستگاه فاصله زیادی با عمر عملی دستگاه یافته است؛ Longevity وابسته به پارامترهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، مد روز و… است و تنها یکی از مؤلفههای آن مسائل فنی و مربوط به عمر دستگاه است. در سالهای اخیر، ورود دستگاههای با صفحه لمسی و مانیتور بزرگ باعث شد که Longevity دستگاههای کارتخوان قدیمی فاصله زیادی با Actual PL پیدا کند و مرچنتها با دیدن دستگاههای جدیدتر به شرکتها برای تعویض دستگاهها فشار میآورند.»
عمر مفید دستگاههای عابربانک بین ۳ تا ۱۰ سال است
یکی از مباحثی که با طرح مسئله سختافزار در ایران به ذهن افراد متبادر میشود، مسئله کهنگی دستگاههای خودپرداز است. آقابابایی در این زمینه اینطور توضیح میدهد: «دوره استهلاک درنظرگرفتهشده برای عابربانکها در کشورهای مختلف بین ۳ تا ۱۰ سال است. در عمل، عابربانکها با قابلیتهای مختلف از جمله قابلیت دریافت وجه، بهطور میانگین بین ۵ تا ۷ سال عمر مفید دارند. عابربانکهایی با قابلیتهای محدود، همچون آنچه در ایران رایج است و تنوع خدمات آنها نسبت به دیگر نقاط دنیا ناچیز است، میانگین عمر ۱۵سال دارند. با توجه به اینکه در زمینه تنوعبخشی به خدمات و تراکنشها در ایران اقدام قابلتوجهی انجام نشده، با یک برنامه پشتیبانی پیشگیرانه (Pro-Active) و جایگزینی بهموقع قطعات مصرفی میتوان حتی تا بیست سال هم از یک عابربانک استفاده کرد.
در مورد دستگاههای کارتخوان، استاندارد مشخصی وجود ندارد و میزان مشخصی نیز تعهد نمیشود، اما عرف تجاری نزد سازندگان دستگاه، تولید دستگاههایی با Service Life حدود ۱۰۰هزار ساعت است. به دلیل قصور در نگهداری کارتخوان توسط مرچنتها و حتی در مواردی پرسنل شرکتها، «دوره زمانی که دستگاه کارکرد مورد انتظار را بدون تحمیل هزینههای قابلتوجه اضافه یا هزینه نگهداری زیاد، برآورده میسازد» به میزان زیادی کاهش مییابد. البته برای این موضوع نیز راهکارهای ابتکاری وجود دارد: بهکارگیری «پایه کارتخوان» میتواند Durability را افزایش دهد.»

و البته اینها تمام شاخصهایی نیستند که میتوان با استفاده از آنها عمر مفید دستگاههای کارتخوان را تخمین زد. آقابابایی میگوید: «یکی دیگر از شاخصهای اثرگذار بر تداوم استفاده از زیرساختهای موجود، خصوصاً کارتخوانها، مبحثی است که آن را با شاخص Residential Time نشان میدهند. میتوان آن را اینگونه تعریف کرد که بازه زمانی از روز نخستین که مثلاً دستگاههای Ingenico I5100 توسط تأمینکنندگان وارد کشور شد تا آخرین روزی که قطعات و لوازم این دستگاه کارتخوان و نیروی متخصص برای تعمیر آن در کشور وجود داشت. بر این اساس، حجم قابلتوجهی از دستگاهها در کشور وجود دارد که Residential Time آنها خیلی کم است. یعنی در دفعات کاملاً محدودی وارد شدهاند، نیروی متخصص برای آنها شکل نگرفته و قطعات آنها نیز وارد نشده است. دستگاهها برای اولین بار که خراب شدهاند، بهناچار کنار گذاشته شدهاند. این موضوع در واقع به تجهیز نامناسب اشاره دارد.»
به گفته مدیرعامل ایران کیش، در طول دو دهه گذشته، شرکتهای متعددی در راستای تأمین تجهیزات بانکداری الکترونیکی تأسیس شدند، در یکی دو مناقصه توانستند کالا بفروشند و سپس از بازار خارج شدند. عملکرد ضعیف آن شرکتها در تأمین، و عملکرد ضعیفتر شرکتهای PSP در عقد قرارداد با این شرکتهای بیسابقه به سودای قیمت پایینتر یا به واسطه روابط غیررسمی بین مدیران، باعث شده سهم بزرگی از زیرساختهای بازار، مستقل از اینکه Product Lifetime آنها چقدر است، دارای Residential Time کم باشند و این بزرگترین آسیبی است که به صنعت وارد آمده است. او دراینباره میگوید: «این آسیب بزرگ را میتوان ماحصل کوتهبینی بازیگران دانست. این وضعیت را مقایسه کنید با بازار آمریکا در دهه ۶۰ میلادی که در ابتدای راه پرداخت الکترونیکی، ابزار Zip Zap (Imprinter) بهعنوان یک دستگاه مکانیکی که به تجهیزات برقی یا مخابراتی نیازی نداشت و پدر دستگاههای کارتخوان امروزی به شمار میرود، به بازار عرضه شد و فروش، پشتیبانی و تعمیر و تعویض قطعات این دستگاهها تا سال ۲۰۰۶ (یعنی ۵۰ سال بعد از اولین عرضه) در آمریکا برقرار بود.»
در حوزه سختافزار، باید از نگاه صفر و یکی اجتناب کرد
جهان در حال پیشرفت است و روزگار بهطور مداوم تغییر میکند. آقابابایی معتقد است برای داشتن تخمینی درستتر درباره شرایط موجود در زمینه سختافزار کشور، توجه به تفاوت پارادایمها اهمیت ویژهای دارد. او میگوید: «دوباره ضروری است که به تفاوت پارادایمها اشاره کنم. تحت پارادایم قدیمی، مخاطب باید میان صفر و یک، یعنی بین فرسوده بودن یا نبودن ساختار سختافزاری کشور، یکی را انتخاب کند؛ درحالیکه همانطور که عرض کردم، واقعیت پیچیدهتر از آن است که بتوان آن را تنها با یک صفت یا برچسب فرسودگی یا عدم فرسودگی توصیف کرد. بهعنوان مثال، در زمینه زیرساختهای ارتباطی، به نظر من، هیچ نشانی از فرسودگی وجود ندارد و ایران در این حوزه کاملاً مدرن و پیشتاز عمل کرده است. صرفنظر از بحث هزینهها و عقلانی بودن یا نبودن آن، در بسیاری از نقاط پذیرش کارت، تراکنشهای آنلاین تقریباً در بازه زمانی برابر با تراکنشهای آفلاین پردازش میشوند. اگر در نقطهای از خارج کشور، تراکنشی کمتر از ۵ ثانیه طول بکشد، آن تراکنش Offline EMV است؛ درحالیکه در ایران کمتر از ۵ ثانیه طول میکشد و آن هم در بستر آنلاین.»
طبق صحبتهای آقابابایی، بدیهی است اگر چرخه بازسازی و بازیافت تجهیزات زیرساختی بانکداری و پرداخت الکترونیکی ایجاد نشود، با بحران مواجه خواهیم شد: «در همین بیست سال گذشته، برای حدود سه میلیون فروشگاه و دو میلیون شرکت و سازمان خصوصی و عمومی، حدود سه میلیارد دلار تجهیزات پذیرش، تبادل و پردازش خریداری و به کار گرفته شده است. نگاه صفر و یکی به مسئله فرسودگی به معنای آن است که برای دو دهه پیش رو باید مجدداً این بار چهار میلیارد دلار هزینه شود که نشانه کارایی تخصیص بسیار پایین است. راهاندازی چرخه بازسازی و بازیافت باعث میشود بخش قابلتوجهی از آن سه میلیارد دلار دوباره قابل استفاده شود. به زبان علم اقتصاد، تعداد زیادی از چالشهای اقتصادی کشور ناشی از کارایی تخصیصی و توزیعی بسیار پایین در تصمیمات اتخاذشده است.»
آقابابایی معتقد است تنها شرکتها و کسبوکارها قادرند شرایط سختافزاری کشور را بهبود ببخشند. او میگوید: «در صنایع بانکداری و پرداخت الکترونیکی، اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، این اتفاق باید توسط کسبوکارها رقم بخورد. با این استثنا که در زمینه زیرساختهای حقوقی و سازمانی، عاملیت با نهادهای حاکمیتی است و در این حوزه نیاز به نوسازی و تغییرات زیادی داریم. وضعیت زیرساختهای دیجیتال ایران بر اساس آمارهای منتشرشده (نظیر شاخصهای پیشرفت عادلانه در فضای مجازی، توسعه فاوا، سرعت اینترنت، توسعه دولت الکترونیکی، امنیت سایبری، قدرت سایبری، و آمادگی هوش مصنوعی دولت) بحرانی یا بد نیست؛ اما در بحث کارایی، چه از منظر بهرهوری (Productivity) و چه از منظر کارایی (Efficiency)، مشکلات زیادی داریم. این بدان معناست که با هزینهای بسیار بالا به موقعیتی متوسط رسیدهایم و برای غلبه بر این چالش، نوسازی زیرساخت قانونی، مقرراتی و نظام تصمیمگیری ضروری است.»
رابطه میان فرسودگی زیرساختها و آسیبپذیری امنیتی، خطی نیست
مدیرعامل ایران کیش معتقد است که نمیتوان ارتباطی خطی میان کهنگی زیرساختهای سختافزاری و آسیبپذیری امنیتی آنها برقرار کرد. او توضیح میدهد: «اگر شما کامپیوتری با سیستم عامل ویندوز ۹۸ داشته باشید و رمزی ۲۰ کاراکتری برای آن تعریف کنید، شکستن این رمز از طریق جایگشت همه اعداد و حروف ممکن است دهها سال طول بکشد. از سوی دیگر، هر ماه شاهد هستیم که در ویندوز ۱۱، شرکت مایکروسافت بهروزرسانیهای امنیتی ارائه میدهد و برخی از حفرههای کشفشده بسیار جدی و بالقوه خطرناک هستند. بنابراین، بین عمر تجهیزات و آسیبپذیری آنها البته رابطهای وجود دارد، اما این رابطه مستقیم نیست. مجموعهای از عوامل گوناگون وضعیت «ایمن بودن یک دستگاه به میزان کافی» را تعیین میکنند. در صنعت بانکداری و پرداخت الکترونیکی ایران، ضعف بزرگ امنیتی، به کارتهای مغناطیسی مربوط میشود که معمولاً آن را جزو زیرساخت به حساب نمیآورند.»