با ذهنیت اقتصاد نفتی نمی‌توان اقتصاد دیجیتال را مدیریت کرد

روایتی از زندگی شخصی و حرفه‌ای مهدی فدایی که نشان می‌دهد پشت هر ایده بزرگ، سال‌ها تجربه، تلاش و جسارت ایستاده است

عصر تراکنش ۹۹ / مهدی فدایی از جمله مدیرانی است که مسیر حرفه‌ای‌اش با چالش، یادگیری و تحول مستمر همراه بوده است. فعالیت حرفه‌ای فدایی با حوزه حسابداری و پروژه‌های صنعتی آغاز شد، اما روحیه سخت‌کوش او سبب شد در مأموریت‌هایی در نقاط مختلف کشور، ازجمله سیستان و بلوچستان، تجربه‌های ارزشمندی در شرایط دشوار کسب کند. او در این دوران آموخت چگونه بحران را مدیریت کند و پروژه‌ها را با وجود کمبود منابع به سرانجام برساند؛ مهارتی که بعدها در مسیر مدیریتی‌اش نقشی کلیدی ایفا کرد. در ادامه، مسیر کاری او به حوزه نفت و کشتیرانی گره خورد؛ جایی که برای نخستین‌بار با مفاهیم نوین مالی از جمله رمزارزها آشنا شد. این آشنایی دیدگاه او را به شیوه‌های سنتی سرمایه‌گذاری تغییر داد و زمینه‌ساز ورودش به عرصه فین‌تک شد.

فدایی در سال‌های بعد به عنوان معاون مالی و اداری صرافی آبان‌تتر فعالیت کرد و ضمن کسب تجربه در مدیریت مالی شرکت‌های نوآور، با چالش‌های زیرساختی نظام‌های مالی دیجیتال نیز از نزدیک آشنا شد. در ادامه این مسیر، او تصمیم گرفت دانشی را که طی سالیان در بازارهای مالی و فناوری به ‌دست آورده بود با یکی از قدیمی‌ترین نمادهای سرمایه‌گذاری در ایران پیوند دهد: طلا. نتیجه این تصمیم، تأسیس پلتفرم آنلاین «طلاسی» بود؛ بستری نوآورانه برای خرید و فروش طلا که امروزه با میلیون‌ها کاربر و خدمات متنوعی همچون بیمه طلا، خرید اعتباری و امکان معامله ۲۴ساعته، به یکی از بازیگران پیشرو بازار طلا در ایران تبدیل شده است. در این گفت‌وگو با مهدی فدایی، روایتی از زندگی شخصی و حرفه‌ای او را مرور کردیم؛ روایتی از مردی که مسیرش را از زنجان تا قلب فین‌تک ایران ادامه داده است.


از زنجان تا مسیر رشد حرفه‌ای در تهران


مهدی فدایی متولد ۲۳ آذرماه ۱۳۵۷ در شهر زنجان است؛ شهری که تنها تا شش‌سالگی در آن زندگی کرد و سپس به‌اقتضای شغل پدرش، آن را ترک کرد. او دوران کودکی خود را هم‌زمان با سال‌های جنگ تحمیلی گذراند. پدرش از نیروهای نظامی بود و طی آن سال‌ها در زنجان خدمت می‌کرد: «در آن دوران، گاه برای دیدار پدربزرگ و مادربزرگ به تهران رفت‌و‌آمد داشتیم. با پایان جنگ و بازگشت پدر از جبهه، خانواده به‌طور دائم به تهران منتقل شد و از آن زمان، این شهر به محل زندگی همیشگی ما تبدیل شد.»

فدایی در روایت دوران کودکی‌اش از خود به‌عنوان پسری پرانرژی و بازیگوش یاد می‌کند؛ فرزند نخست خانواده با برادری کوچک‌تر. او دوران ابتدایی را با فعالیت زیاد و روحیه‌ای سرزنده پشت سر گذاشت و می‌گوید که در مدرسه همیشه مطالب را همان‌جا فرا می‌گرفته و ترجیح می‌داده زمان خود در خانه را صرف بازی و فوتبال کند. با وجود این، عملکرد تحصیلی‌اش معمولاً در حد «متوسط نزدیک به خوب» توصیف می‌شود.

او در دوران دبیرستان رشته علوم انسانی را انتخاب می‌کند و پس از آن، تحصیلات عالی خود را در دانشگاه آزاد اسلامی در رشته حسابداری ادامه می‌دهد: «علاقه‌ام به توسعه توان مدیریتی باعث شد در مقطع کارشناسی ارشد، دوره MBA را در دانشگاه مدیریت تهران طی کنم؛ تجربه‌ای که نقش مهمی در شکل‌دهی نگرش سیستماتیک و مدیریتی‌‌ام در سال‌های بعد ایفا کرده است.»


مأموریت در شرق کشور


مسیر تحصیل فدایی همواره با کار آمیخته بوده است؛ پس از دریافت دیپلم به خدمت سربازی می‌رود و پس از بازگشت، هم‌زمان با تحصیل، وارد بازار کار می‌شود. او می‌گوید: «اولین تجربه کاری‌ام در حوزه حسابداری و در شرکت تجهیزات پزشکی تهران‌سینا بود. بعد از پایان سربازی، حدوداً از اواخر سال ۱۳۷۷ وارد بازار کار شدم و تا سال ۱۳۸۴ در حوزه تجهیزات پزشکی فعال بودم. سپس وارد یک شرکت پیمانکاری در صنعت برق شدم که پروژه‌هایی در نقاط مرزی، از جمله زاهدان داشت.»

فدایی پس از آن، برای به‌روز شدن در حوزه مدیریت، دوره MBA و مدیریت مالی دانشگاه تهران را گذراند. او می‌گوید: «در مأموریت‌ها برای نظارت بر ساخت پست‌های برق فشار قوی به شهرهای شرقی و مرزی کشور می‌رفتم. با وجود دشواری‌ها و قصد فسخ قرارداد از سوی کارفرما، با پیگیری و ایجاد رابطه مؤثر توانستم پروژه را در موعد مقرر به پایان برسانم. همیشه باور داشتم انرژی مثبت و امید می‌تواند مسیر کار را جلو ببرد.»


 تجربه کشتیرانی و بلاکچین


مسیر حرفه‌ای مهدی فدایی، نمایانگر یک گذار از صنایع سنتی به نوآوری مالی است. پس از سال‌ها فعالیت عملیاتی در حوزه پیمانکاری صنعت نفت و گاز، فدایی وارد بخش کشتیرانی و خدمات فنی دریایی شد؛ صنعتی که نیازمند مدیریت مالی پیچیده در سطح بین‌المللی است. در طول این دوره (تقریباً از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۸)، تجربه عملیاتی او با سازوکارهای پرداخت بین‌المللی گره خورد: «از جمله این سازوکارها، استفاده از رمزارزها برای تسویه بخشی از پرداخت‌های خدمه کشتی بود. این مواجهه عملی، نقطه تحول کلیدی در درک من از پتانسیل‌های بیت‌کوین و رمزارزها بود و زمینه‌ساز تصمیم جدی‌ام برای ورود تمام‌عیار به این حوزه در سال ۱۳۹۸ شد.»


ورود به صرافی آبان‌تتر


علاقه فدایی او را به صرافی آبان‌تتر هدایت کرد، جایی که در سال‌های ابتدایی تأسیس، به‌عنوان معاون مالی و اداری فعالیت خود را آغاز کرد: «در بازه زمانی سال ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ به این مجموعه پیوستم و برای نزدیک به چهار سال، تجربه ارزشمندی در مدیریت مالی یک پلتفرم فین‌تکی کسب کردم؛ تجربه‌هایی که در آبان‌تتر کسب شد، اساس و بنیان فکری بسیاری از ایده‌های پلتفرم طلاسی را برایم شکل داد.»

از منظر تحلیلی، فدایی همواره بر چالش‌های تنظیم‌گری به عنوان مهم‌ترین سد راه توسعه بازار رمزارز و اقتصاد دیجیتال کشور تأکید دارد. او با اشاره به زیرساخت‌های مستحکمی که در آبان‌تتر ایجاد کرده بود، می‌گوید: «در آبان‌تتر، ساختار مالی و نظارتی منسجمی پایه‌ریزی شده بود؛ ساختاری که انطباق آن با الزامات سازمان امور مالیاتی و مؤسسات حسابرسی تأیید شده بود. با‌این‌حال، دغدغه اصلی ما اخذ مجوزهای قانونی و فعالیت زیر چتر یک چهارچوب رسمی بود؛ دغدغه‌ای که همچنان در صنعت رمزارز باقی است.»

فدایی معتقد است که عدم پذیرش ماهیتی رمزارزها توسط بانک مرکزی، هرچند با نگرانی‌های قابل‌فهم در زمینه مبارزه با پول‌شویی، مانع اصلی توسعه این کسب‌وکارها شده است. او بر ظرفیت اقتصادی این پلتفرم‌ها تأکید می‌کند و می‌گوید: «هر پلتفرم فین‌تکی، معمولاً ۲۰۰ تا ۳۰۰ نیروی انسانی متخصص را مستقیماً جذب و چرخه مالی قابل‌توجهی ایجاد می‌کند. در‌حالی‌که اقتصاد جهانی به‌سرعت در حال حرکت از مدل نفتی به مدل دیجیتال است، کشورهایی مانند ترکیه و امارات با سرمایه‌گذاری جدی در این حوزه پیشتازند. سهم ما از این بازار حیاتی، با وجود این ظرفیت بالقوه، متأسفانه همچنان پایین است و نیازمند تدوین فوری قوانین شفاف برای فعال‌سازی این پتانسیل است.»


طلاسی؛ داستان یک ایده خانوادگی


فدایی حدود چهار سال در حوزه رمزارزها فعالیت می‌کند و سپس همراه دو نفر از اعضای خانواده و یکی از دوستانش که هر چهار نفر دارای سوابق حرفه‌ای در حوزه برنامه‌نویسی و ایجاد زیرساخت فناوری‌های نوین بودند، به این فکر می‌افتند که وارد بازار طلا شوند. او می‌گوید:

«پیش از ما، برادرم با برند «طلایی‌شو» کسب‌وکار خرید و فروش آنلاین طلا را شروع کرده بود و آن تجربه برای ما الهام‌بخش بود. بعد از تجربه ارزشمندی که در آبان‌تتر به دست آوردم و آشنایی عمیق‌تری که با دنیای فین‌تک پیدا کردم، مسیر کاری‌ام وارد مرحله تازه‌ای شد. البته پیش از ورود به صنعت فین‌تک هم تجربیات اجرایی متعددی داشتم، اما در آبان‌تتر بود که این تجربه‌ها جهت‌دار و تخصصی شد. هم‌زمان با دوره‌ای که در کشتیرانی کار می‌کردم، چند نفر از دوستانم در حوزه طلا فعال بودند و من نیز در کنارشان همکاری می‌کردم. همان‌جا تجربه‌های مهمی در بازار سنتی طلا به دست آوردم. بعدها، وقتی برادرم پلتفرم طلای خودش را راه‌اندازی کرد، آن تجربه‌ها بسیار به کار ما آمد. مدل کاری آن مجموعه بیشتر B2B بود و ما تصمیم گرفتیم نسخه B2C را طراحی و اجرا کنیم. بخش زیادی از این مدل کسب‌وکار، بر پایه همان آشنایی‌ام با بازار سنتی طلا شکل گرفت و کمک کرد زیرساختی درست و قابل اتکا بسازیم.»


طلاسی؛ دریایی از نوآوری در بازار طلا


پس از مطالعه‌ی بازار، فدایی و تیم بنیان‌گذار در میان چالش‌های گوناگون، تصمیم به راه‌اندازی «طلاسی» گرفتند؛ نامی که داستان جالبی پشت آن است. او توضیح می‌دهد: «در نهایت پلتفرمی با نام طلاسی راه‌اندازی کردیم. این نام را آقای نصرتی، یکی از بنیان‌گذاران، در سفری به کیش و در کنار دریا انتخاب کرد. او واژه‌ی «طلاسی» را که به‌معنای دریای طلاست، پیشنهاد داد و ما هم از آن خوشمان آمد: طلاسی؛ دریای طلا. یکی از دغدغه‌های اصلی ما از ابتدا این بود که فعالیت‌مان قانون‌مند باشد؛ برخلاف فضای رمزارز که چهارچوب حقوقی روشنی نداشت، بازار طلا مقررات و مجوزهای مشخصی دارد. بنابراین هم‌زمان با توسعه پلتفرم، پیگیر دریافت مجوزهای رسمی شدیم: مجوز از اتحادیه طلا و جواهر تهران، مجوز سامانه آنلاین خرید و فروش طلا، ثبت به‌عنوان کسب‌وکار مجازی در حوزه زیورآلات و صنایع‌دستی و حتی عضویت در سندباکس وزارت صمت. با تکمیل این مجوزها، طلاسی رسماً و با ساختاری قانونی آغاز به کار کرد.»

طلاسی از همان ابتدا تلاش کرد با اتخاذ رویکردهای متمایز، مزایای بیشتری به مشتریان بازار طلا ارائه کند. فدایی در این باره توضیح می‌دهد: «فعالیت ما کاملاً ۲۴ساعته است و این اقتضا می‌کرد که در تمام ساعات شبانه‌روز امکان عرضه داشته باشیم. از همان ابتدا تصمیم گرفتیم تک‌نرخ باشیم؛ کاربر با یک نرخ مشخص از ما می‌خرد و با همان منطق می‌فروشد. کاربر در طلاسی می‌تواند به‌صورت لحظه‌ای طلا بخرد یا بفروشد. از سوی دیگر، ارتباطات قوی‌ای که طی سال‌ها با پنج تأمین‌کننده اصلی کشور ایجاد کرده بودیم، کمک کرد زیرساخت مطمئنی برای پاسخ‌گویی به تقاضای کاربران شکل دهیم.»

فدایی شرایط امروز طلاسی را مطلوب توصیف می‌کند و می‌گوید: «به لطف زیرساخت فنی قدرتمند، امروز بیش از پنج میلیون کاربر داریم. تاکنون دو پلتفرم اصلی «طلاسی» و «نقره‌سی» را راه‌اندازی کرده‌ایم و به‌زودی پلتفرمی برای خرید و فروش زیورآلات نیز فعال خواهد شد. علاوه بر این، دو حلقه دیگر از زنجیره طلا را هم تکمیل کرده‌ایم که طی یک ماه آینده عملیاتی می‌شود. در طلاسی ظرفیتی ایجاد کرده‌ایم تا بتوانیم سرویس را به‌صورت وایت‌لیبل در اختیار مجموعه‌های بزرگی مانند بانک مهر ایران، آپ، اسنپ، اوانو، بله و… قرار دهیم. امروز بزرگ‌ترین سوپراپ‌های کشور از زیرساخت ما استفاده می‌کنند و طلاسی توانسته با بزرگ‌ترین سوپراپ‌های کشور همکاری فعال داشته باشد. اپلیکیشن طلاسی نیز به لحاظ آمار نصب، عملکرد چشمگیری داشته است؛ تاکنون بیش از یک میلیون نصب در کافه‌بازار ثبت شده است. در بخش فروش طلا نیز از عرضه قطعات ۳۰ سوت تا ۱۰۰ گرم به کاربران رسیده‌ایم. در ابتدا تنها دو فروشگاه برای تحویل حضوری داشتیم، اما با افزایش تقاضای کاربران خارج از تهران، سرویس تحویل درب منزل را راه‌اندازی کردیم که با استقبال زیادی مواجه شد. اگر در گذشته تنها ۱۰ تا ۱۵درصد کاربران طلای خود را به‌صورت فیزیکی تحویل می‌گرفتند، امروز این عدد به ۲۰ تا ۲۵درصد رسیده است.»

صدور بیمه‌نامه طلا یکی دیگر از دستاوردهای طلاسی است که این پلتفرم را حتی در مقایسه با نمونه‌های خارجی در جایگاهی مترقی قرار می‌دهد. فدایی دراین‌باره توضیح می‌دهد:

«یکی از مهم‌ترین نقاط عطف فعالیت ما این بود که توانستیم به‌عنوان نخستین شرکت در ایران و حتی خاورمیانه، بیمه‌نامه طلا دریافت کنیم. این اتفاق با همکاری طلاسی و بیمه کوثر رقم خورد. براساس این توافق، تمام خریدهای کاربران به‌صورت کامل بیمه می‌شود؛ یعنی اگر کاربری مثلاً ۵۰۰هزار تومان طلا به‌اندازه یک گرم بخرد، تا زمانی که آن را نفروخته، ارزش دارایی‌اش تحت پوشش بیمه قرار دارد. قرار است هر ماه یک سرویس جدید از طلاسی عرضه شود تا کمبودهای زنجیره طلا با فیچرهای تازه برطرف شود. در بخش همکاری‌های بیرونی نیز امروز با مجموعه‌هایی مثل دیجی‌پی، اسنپ‌پی، کیپا، سپهر صادرات و اوانو در مدل‌های مختلف همکاری داریم. در حوزه خرید اعتباری نیز توانستیم با شرکت‌ها همکاری کنیم تا کاربران بتوانند اعتبار خرید دریافت کنند. یکی دیگر از سرویس‌های مهم ما، «توثیق کالا» است؛ کاربر طلاهایش را در طلاسی توثیق می‌کند و سپس می‌تواند از دیجی‌پی یا ازکی‌وام خرید انجام دهد. ما در طلاسی مجموعه‌ای از خدمات اعتباری و وامی را راه‌اندازی کرده‌ایم که کاربران استقبال زیادی از آنها داشته‌اند.»

مدیرعامل طلاسی درباره یکی دیگر از سرویس‌های پرطرفدار این پلتفرم نیز صحبت می‌کند. به گفته او، یکی از محبوب‌ترین سرویس‌هایشان «حد ضرر و حد سود» است: «کاربر برای طلای خود نرخ تعیین می‌کند؛ اگر قیمت به حد مشخصی بالا یا پایین برسد، سیستم به‌صورت خودکار سفارش فروش را ثبت می‌کند تا نیازی نباشد کاربر لحظه‌به‌لحظه بازار را رصد کند. این‌ها بخشی از اقداماتی است که باعث شده طلاسی دیگر صرفاً یک پلتفرم خرید و فروش نباشد، بلکه در حال پایه‌گذاری یک فرهنگ جدید سرمایه‌گذاری باشد. این همان مسیر داخلی ماست که همچنان ادامه دارد.»


چالش پلتفرم‌های طلا با نهادهای ناظر و بازار سنتی


فدایی درباره تجربه حضور در این بازار تازه‌نفس و چالش‌هایی که تاکنون به‌دلیل اصطکاک با نهادهایی مانند بانک مرکزی و بازار سنتی طلا با آن روبه‌رو بوده‌اند، می‌گوید: «اگر بخواهم از منظر قوانین و حواشی نظارتی توضیح بدهم، ماجرا از سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ آغاز شد؛ زمانی که اتاق اصناف و اتحادیه کسب‌وکارهای مجازی مقررات مربوط به پلتفرم‌های آنلاین خرید و فروش طلا را تدوین کردند و مجوزهای اولیه صادر شد. در سال ۱۴۰۲، فعالان بازار سنتی طلا کمی فعال‌تر شدند و مرکز توسعه تجارت، کمیته‌ای با حضور ۱۲ نهاد نظارتی و حاکمیتی تشکیل داد تا فعالیت ما را بررسی کند.»

اما تنظیم‌گری در این حوزه به همین‌جا ختم نمی‌شود و چالش‌های بیشتری در مسیر قرار دارد. فدایی در این باره می‌گوید: «برخی از این پیچیدگی‌های امروز واقعاً ما را از پا درمی‌آورد. در مصوبه‌های جدید مجموعه‌ای از ضوابط تعیین شده که با ماهیت فعالیت ما هم‌خوانی ندارد؛ مثلاً تعیین ساعت کاری توسط بانک مرکزی، الزام به اتصال هم‌زمان به دو سامانه نظارتی (یکی خزانه و دیگری بانک مرکزی) یا این‌که کاربر باید ظرف ۴۸ تا ۷۲ ساعت خرید خود را تحویل بگیرد. این قوانین طوری نوشته شده‌اند که انگار از ابتدا با این نیت بوده‌اند که بگویند «بهتر است تعطیل کنید». ما نمی‌توانیم با چنین ساختاری کار کنیم. با‌این‌حال در حال مذاکره‌ایم و امیدواریم در فرایند هیئت مقررات‌زدایی بتوانیم قانع‌شان کنیم که به‌جای محدود کردن، از ما حمایت کنند.»

فدایی با اشاره به این نکته که یکی از مزیت‌های اقتصاد دیجیتال، ماهیت بدون تعطیلی و شبانه‌روزی آن است، ادامه می‌دهد: «وقتی کار پلتفرم را شروع کردیم، یک واقعیت ساده وجود داشت: ما شب از تأمین‌کننده‌ها خرید می‌کنیم، صبح پول را واریز می‌کنیم و طلای خریداری‌شده را تحویل می‌گیریم. این چرخه عملیاتی با توجه به سازوکار بانک‌ها چندان ساده نیست، اما همین روند، ماهیت طبیعی کسب‌وکار دیجیتال است. با این حال برخی می‌گویند «باید تعطیل شود» یا «نباید بعد از ساعت هفت کار کند». انگار هنوز درک درستی از اقتصاد دیجیتال وجود ندارد. اقتصاد دیجیتال محدودیت زمانی نمی‌شناسد؛ شما نمی‌توانید به اسنپ یا دیجی‌کالا بگویید فقط تا ساعت هشت شب کار کنند.

پلتفرم‌های موفق دنیا ۲۴ساعته‌اند و انس جهانی نیز به‌صورت شبانه‌روزی نرخ‌گذاری می‌شود. نرخ مبنای ما هم همان انس جهانی است. پس اگر کسی بپرسد «چرا پلتفرم طلا شب کار می‌کند؟» پاسخ روشن است: چون کل این اکوسیستم ۲۴ساعته فعال است. ما بررسی کردیم و دیدیم پلتفرم طلاسی جزو قوی‌ترین پلتفرم‌هایی است که در سطح جهانی فعالیت می‌کنند؛ حتی سرویس‌هایی داریم که همتایان خارجی ما ندارند. از منظر رعایت قوانین نیز نسبت به بسیاری جلوتر هستیم و آماده‌ایم با نهادهای نظارتی تعامل سازنده داشته باشیم تا دغدغه‌ها برطرف شود. خواسته ما ساده است: اجازه دهند کار کنیم؛ ما هم متعهدیم تمام ضوابط و الزامات قانونی را رعایت کرده و مدارک لازم را ارائه دهیم.»


انقلاب در بازار سنتی طلا


فدایی باور دارد که پلتفرم‌های آنلاین خرید و فروش طلا نباید به‌خاطر عقب‌ماندگی‌های بازار سنتی مورد مؤاخذه قرار بگیرند و سایر بازیگران این حوزه نیز باید خود را با مختصات جدیدی که مفهوم اقتصاد دیجیتال ترسیم کرده، تطبیق دهند. او می‌گوید: «قرار نیست پلتفرم‌های آنلاین طلا مشکلات بازار سنتی یا بورس را حل کنند؛ آنها باید خودشان را به‌روز کنند. از روزی که ما وارد این بازار شدیم، همین حضور ما باعث شد بورس کالا ساعت کاری‌اش را تا شش عصر افزایش دهد. این قدم مثبتی بود. یا اینکه در بورس، تحویل طلا فقط در قالب شمش‌های یک‌کیلویی ممکن بود، اما همین چند هفته پیش وزیر اقتصاد از پلاک‌های ۳۰گرمی رونمایی کرد. این‌ها همه تأثیر حضور پلتفرم‌های آنلاین طلا در کشور است؛ وگرنه بازار همان مسیر سنتی را ادامه می‌داد. سال‌ها بازار سنتی بدون شناسنامه و کنترل، طلا در اختیار مردم می‌گذاشت و خریدار هم مجبور بود همان را بپذیرد.

ما این چرخه را شکستیم. گفتیم چرا فاکتور رسمی ارائه نمی‌شود؟ چرا طلای استاندارد در اختیار مردم قرار نمی‌گیرد؟ چرا ساعت کاری باید مردم را از دارایی‌شان بی‌خبر نگه دارد؟ ما ۲۴ساعته در دسترس هستیم و همین تغییر، جریان را متحول کرد. امروز تمام مخالفان ما (از بورس گرفته تا بازار سنتی) خودشان در حال راه‌اندازی پلتفرم، پنل یا سایت فروش آنلاین هستند. حتی از زیرساخت‌هایی که ما ساخته‌ایم استفاده می‌کنند، اما در عین حال به پلتفرم‌های آنلاین فشار می‌آورند که فعالیت ما محدود شود و می‌گویند «این‌ها خالی‌فروشی می‌کنند»، در‌حالی‌که چنین نیست.»

مدیرعامل طلاسی معتقد است اتهام خالی‌فروشی به‌هیچ‌وجه به پلتفرم‌های خرید و فروش آنلاین طلا وارد نیست و با رویکرد آنها سازگاری ندارد؛ ضمن اینکه تمام فعالیت‌هایشان قابل استعلام و پیگیری است. او توضیح می‌دهد: «در یکی از گزارش‌ها، آقای دکتر نیازی از بانک کارگشایی اعلام کرد که قبل از شروع جنگ، مجموع طلای پلتفرم‌های آنلاین حدود ۲.۳ تن بود و بعد از جنگ به ۱.۶ تن رسید؛ امروز دوباره به حدود ۲ تن رسیده است. سؤال این است: ما که نهایتاً با این ظرفیت کار می‌کنیم، چه آسیبی به بازار زده‌ایم؟ در مقابل، صدها تن طلا در خزانه بورس بدون استفاده مانده؛ چرا این موضوع برای بازار سنتی مشکل‌زا نیست؟ چرا کسی نمی‌گوید این حجم طلا باید وارد چرخه تولید شود؟»

البته با وجود همه این چالش‌ها، اکوسیستم خرید و فروش آنلاین طلا در کشور در برابر مسائل رگولاتوری منفعل نبوده و تلاش کرده با شفاف‌سازی و گفت‌وگو، شرایط را بهبود دهد. فدایی با بیان این موضوع می‌گوید:

«بعد از چند نشست تخصصی، یکی از جلسات مهم را با حضور مدیران ارشد بانک مرکزی برگزار کردیم. در آن جلسه کسب‌وکارهای مختلف دیجیتال، از جمله بازیگران حوزه رمزارز، لندتک‌ها، پلتفرم‌ها و حتی شرکت‌های بزرگی مانند دیجی‌کالا حضور داشتند. من در آن جلسه گفتم: آقایان، دیدتان را نسبت به بازیگران اقتصاد دیجیتال تغییر دهید. با ذهنیت بازار سنتی و اقتصاد نفتی نمی‌توان اقتصاد دیجیتال را مدیریت کرد. مختصات دیجیتال متفاوت است؛ باید خودتان را به‌روز کنید، تیم فناوری و تیم نوآوری‌تان را تقویت کنید و گزارش‌های دقیق بگیرید تا بدانید این پلتفرم‌ها دقیقاً چه می‌کنند و دنیا در این حوزه چه رویکردی دارد.»

او البته تأکید می‌کند که نگرانی نهادهای رگولاتوری در همه جای جهان طبیعی و حتی ضروری است، اما نحوه برخورد با این دغدغه‌ها می‌تواند مسیر حیات کسب‌وکارها را تعیین کند. فدایی می‌گوید: «در همان جلسه تأکید کردم که دغدغه رگولاتور قابل‌فهم است (کنترل، مبارزه با پول‌شویی و حفظ شفافیت) اما اینکه همه ابزارهای ما را ببندند و دست و پای کسب‌وکار را محدود کنند، راه‌حل نیست. ما آماده‌ایم در کمیته تخصصی مدارک و مستندات خود را ارائه کنیم؛ اگر متقاعد نشوند، تابع تصمیم‌شان خواهیم بود، اما هدف‌مان این است که این اکوسیستم نه با سختگیری، بلکه با حمایت و در چهارچوبی درست شکل بگیرد.»

فدایی امیدوار است نتیجه این رایزنی‌ها به رویکردی منعطف‌تر از سوی نهادهای ناظر بینجامد. او توضیح می‌دهد: «وضعیت مقرراتی در حال بررسی است؛ مصوبه‌های مربوطه اصلاح شده، در کمیسیون اقتصادی هیئت دولت مورد بازبینی قرار گرفته و اکنون در مراجع قضایی برای بررسی بیشتر است. اگر این مصوبات تصویب شوند، طبق همان قوانین جدید عمل خواهیم کرد. تا آن زمان نیز همچنان پیگیر هستیم تا مدل نظارتی و حمایتی مناسبی شکل بگیرد؛ مدلی که هم دغدغه‌های حاکمیت را برطرف و هم فرصت رشد برای کسب‌وکارهای دیجیتال را حفظ کند.»


از مأموریت‌های پرخطر تا مدیریت موفق


وقتی از فدایی درباره مؤلفه‌هایی می‌پرسیم که در زندگی شخصی‌اش زمینه‌ساز موفقیت حرفه‌ای او شده‌اند، با اشاره به سال‌های دشوار مأموریت در استان‌های شرقی کشور و همراهی همسرش می‌گوید: «همسرم همیشه در تمام مسیر زندگی کنارم بوده است، مخصوصاً در سال‌های اول ازدواج‌مان که من در مأموریت‌های طولانی کار می‌کردم. از آن سه سال، تقریباً یک سال را در مأموریت بودم؛ مأموریت‌هایی بسیار سخت. بخشی از آن دوران همزمان با ماجرای بمب‌گذاری و شهادت سربازان در منطقه بود. آن زمان در زاهدان و سراوان مستقر بودم و با وجود ناامنی‌ها، تصمیم گرفتم بمانم. بسیاری از مهندسان مجموعه به تهران برگشتند، اما من پروژه را به‌سختی پیش بردم. حتی دوره‌ای سه ماه کامل در سراوان ماندم، بخشی از آن در ماه رمضان و زیر گرمای شدید تابستان. شرایط بسیار دشوار بود، اما با لطف خدا توانستم پست برق را به‌خوبی تحویل دهم و پروژه را به پایان برسانم.»

ثمره زندگی فدایی و همسرش، پسری است به نام طاها، متولد ۱۳۹۰، که حالا پانزده سال دارد. او می‌گوید با وجود علاقه پسرش به مهاجرت و رفتن اقوام، خودش هرگز به مهاجرت فکر نمی‌کند: «با همه سختی‌ها، زندگی در ایران را دوست دارم و هیچ‌وقت حاضر به مهاجرت نیستم. عاشق این هستم که کارهایم را در کشور خودم انجام دهم. البته ممکن است پسرم در آینده بخواهد در دانشگاه‌های خارج از کشور تحصیل کند و این حق اوست، اما من و همسرم علاقه‌ای به مهاجرت نداریم.»

فدایی در پایان تحلیل‌های خود از مسیر تحول دیجیتال و چالش‌های تنظیم‌گری، به سه رکن اساسی به عنوان توصیه‌های کلیدی برای نسل نوپای کارآفرینان و متخصصان حوزه فناوری مالی اشاره می‌کند و می‌گوید: «اول تسلط بر زیربنای فناوری است. بر این باورم که آینده کسب‌وکارها در گرو دانش عمیق فناوری است. یادگیری برنامه‌نویسی دیگر یک مزیت رقابتی نیست، بلکه یک الزام بنیادین است، زیرا زیرساخت‌های اصلی تحول در تمامی صنایع توسط متخصصان این حوزه شکل می‌گیرد. دومین رکن، درک زبان کسب‌وکار و تسلط بر مفاهیم پایه حسابداری است. این دانش را نه صرفاً برای انطباق مالیاتی، بلکه به عنوان ابزاری حیاتی برای «درک مدل‌های کسب‌وکار، تحلیل جریان‌های نقدی و سنجش پایدار بودن ایده‌ها» ضروری می‌دانم.

آشنایی با اعداد، اساس تصمیم‌گیری‌های استراتژیک است. در نهایت سومین رکن، سرمایه‌گذاری در ساختار مدیریتی است. درواقع سومین توصیه‌ام به اهمیت تحصیلات آکادمیک مدیریتی اختصاص دارد. معتقدم که مهارت‌های نرم و چهارچوب‌های مدیریتی که در آموزش‌های رسمی کسب می‌شوند، مکمل دانش فنی هستند و به کارآفرینان کمک می‌کنند تا تیم‌های بزرگ را هدایت کرده و ساختارهای سازمانی مقیاس‌پذیر ایجاد کنند.»

فدایی در نهایت صحبت‌هایش را این‌گونه نتیجه‌گیری می‌کند: «اگر فردی در این سه حوزه (برنامه‌نویسی، حسابداری و مدیریت آکادمیک) مهارت کسب کند و پشتکار لازم را داشته باشد، قطعاً امکان رشد در اکوسیستم ایران برایش وجود دارد. مسیر آسان نیست، اما با خلاقیت و تلاش مداوم، موفقیت دست‌یافتنی است. کارمند معمولی که منتظر ارتقای بدون تلاش است، هرگز به نتایج موردنظر خود نخواهد رسید.»

نمایش لینک کوتاه
کپی لینک کوتاه: https://asretarakonesh.ir/h3xs کپی شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *