عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

در جست‌وجوی هوایی تازه

نگاهی به استراتژی‌ها و چالش‌های بازیگران اکوسیستم استارتاپی کشور برای ورود به بازار سرمایه

عصر تراکنش ۶۰ / در ماه گذشته با ورود تپسی به‌عنوان اولین استارتاپ به بازار سرمایه، اتفاقی مهم در اکوسیستم استارتاپی کشور رقم خورد. به نظر می‌رسد با پذیرش تپسی در فرابورس راه جدیدی در مسیر رشد و توسعه اکوسیستم استارتاپی گشوده شده است. این گشایش از این جهت اهمیت دارد که مسئله سرمایه‌گذاری یکی از مهم‌ترین عوامل رشد برای استارتاپ‌ها به حساب می‌آید و بازار سرمایه کشور در توجه به این ضرورت می‌تواند با ایجاد بستری مناسب برای سرمایه‌گذاری و همچنین ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها هوای تازه‌ای به اکوسیستم استارتاپی کشور ببخشد. با این حال در این نقطه که گمانه‌زنی‌هایی درباره حضور بازیگران اصلی اکوسیستم استارتاپی کشور به بورس شدت یافته، پاسخ به این پرسش که چه چالش‌هایی در مسیر پیوستن استارتاپ‌ها به بازار سرمایه وجود دارد که باعث می‌شود حضور آنها را با اما و اگرها همراه ‌کند و همچنین اینکه چه شکلی از تعامل میان بازار سرمایه و استارتاپ‌ها می‌تواند فرایند پیوستن به بازار سرمایه را برای آنها آسان کند، دارای ضرورت است. تپسی به‌عنوان اولین استارتاپ راه پرفرازونشیبی را در دو سال گذشته پیموده و اکنون عضوی از بازار سرمایه است و اسنپ نیز به‌عنوان بازیگر مهم این عرصه در پی فرصتی مناسب است تا با بازار سرمایه همراه شود. در این گزارش در گفت‌وگو با میلاد منشی‌پور، مدیرعامل تپسی و محمد خلج، مدیرعامل اسنپ به چالش‌های ورود استارتاپ‌ها به بازار سرمایه پرداختیم.

همچنین در حاشیه همایش «اقتصاد دانش‌بنیان بازار سرمایه، دورنمای آینده» که در یکی از روزهای پایانی تیرماه در بورس تهران برگزار شد، فرصتی ایجاد شد تا برای تکمیل این گزارش با مدیران عامل سه شرکت آسیاتک، دیجی‌کالا و هزاردستان درباره مهم‌ترین چالش‌ها و موانع و نیز استراتژی این شرکت‎‌ها برای ورود به بازار سرمایه و آینده‌نگری این جریان شتاب‌یافته در کشور به شکل کوتاه گفت‌وگو کنیم. در این میان شرکت آسیاتک به‌تازگی به بازار سرمایه پیوسته و  در طرف دیگر پیوستن دیجی‌کالا و هزاردستان به بازار سرمایه در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. در ادامه این گفت‌وگوها را می‌خوانید.

میلاد منشی‌پور، مدیرعامل تپسی

تلخکامی‌ها و شادکامی‌های نخستین‌بودن


میلاد منشی‌پور، مدیرعامل تپسی ابتدا درباره نگاه تصمیم‌گیران به شرکت‌های فناوری‌محور در پذیرش آنها در بازار سرمایه و چالش سرمایه نامشهود این شرکت‌ها صحبت می‌کند و می‌گوید: «زمانی که به شرکت‌های حاضر در بورس نگاه می‌کنیم، یک فاصله بزرگ بین شرکت‌های سنتی و شرکت‌های اینترنت‌محور وجود دارد و آن تفاوت در شکل دارایی آنهاست. به‌طور کلی، می‌توان از سه طیف شرکت در بازار سرمایه ایران صحبت کرد؛ شرکت‌های سنتی‌ و کلاسیک که دارایی‌ آنها منطبق بر دارایی مشهود است که بخش عمده این بازار را شکل می‌دهند و شرکت‌های دانش‌بنیان که بر مبنای تحقیقات خود بنا شده‌اند که دارایی آنها ترکیبی از دارایی مشهود و نامشهود است و در آخر شرکت‌های فناوری‌محور و اینترنت‌محور که کل دارایی آنها نامشهود است. این طیف تا قبل از تپسی نتوانسته بود مسیر ورود به بورس را طی کند؛ چراکه شرکت‌های اینترنتی اساساً شرکت‌های آسانی برای پذیرش در بورس نبوده‌اند؛ در حالی که شرکت‌های صنعتی کلاسیک در پیوستن به بازار سرمایه همواره مورد توجه و اقبال قرار گرفته‌اند. به نظر می‌رسد از نظر تصمیم‌گیران بازار بورس شرکت‌های خوب همان طیف شرکت‌های سنتی باشند؛ چراکه چالش خاصی با نهادهای تصمیم‌گیر و ناظر در تبیین شکل دارایی برای ورود به بازار سرمایه ندارند. این رویکرد در شناخت و پذیرش از صنایع و شرکت‌ها در بورس به رویکرد دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی در دنیا شباهت دارد و فاصله زمانی زیادی از این حیث وجود دارد.»

او در ادامه درباره چالش‌های ورود تپسی به بازار سرمایه و راه پرفرازونشیبی که این شرکت در ورود به بازار سرمایه پیموده، می‌گوید: «در واقع ورود تپسی ورود یک صنعت به بازار سرمایه بود. ما در این شرایط برای ورود به بورس بایستی بدنه تصمیم‌گیران اقتصادی و غیراقتصادی را قانع می‌کردیم؛ چراکه نگاه حمایت‌محور بود، ولی در واقعیت شناخت و آشنایی کافی از ماهیت کسب‌وکار ما وجود نداشت. ما یک موجود دربسته و ناآشنا برای این بدنه به حساب می‌آمدیم که سازوکارها و حتی ادبیات‌مان نیز متفاوت بود. ما در این سال‌ها تلاش کردیم تا بدنه تصمیم‌گیران را با یک صنعت جدید آشنا کنیم که شامل صورت‌های مالی، روش‌های توسعه و مدیریت، ارزش‌گذاری دارایی نامشهود در مقابل مشهود و همچنین تبعات داده‌ها و مسیرهای عملیاتی کسب‌وکار -که در سطح جامعه گسترده است- می‌شد. در واقع سختی راه این بود که این بدنه با یک موجود جدید باید آشنا می‌شد و از بد حادثه ما اولین بودیم و باید این تعامل و مشارکت را با مسئولان برقرار می‌کردیم.»

منشی‌پور در ادامه درباره اینکه در حال حاضر چه میزان از چالش‌ها در مسیر پیوستن کسب‌وکارهای فناوری‌محور به بازار سرمایه برطرف شده، اضافه می‌کند: «به نظر می‌رسد تاکنون حدود ۷۰ درصد راه برای کسب‌وکارهای این حوزه که قرار است به بازار سرمایه ورود پیدا کنند، طی شده است. مابقی مسیر نیز به سازوکارهای هر شرکت و شکل صنعت آن برمی‌گردد؛ اما معتقدم مسیر بازار سرمایه در وضعیت کنونی برای دیگر کسب‌وکارهای فناوری‌محور ریل‌گذاری شده است.»

او در رابطه با دو چالش عمده که تپسی در فرایند پذیرش در بازار سرمایه با آنها درگیر بود نیز می‌گوید: «بحث دارایی‌های نامشهود یکی از مهم‌ترین چالش‌های ما بود که در نتیجه ثابت کردیم شرکتی شبیه تپسی بدون اتکا به دارایی مشهود با ویژگی پایداری و تداوم عملیات می‌تواند وضعیت ثابتی داشته باشد و از نامشهودی دارایی آن نباید هراسی داشت. چالش مهم دیگر تنظیم ضوابط و مقررات بازار بورس برای استارتاپ‌ها بود که به‌طور کلی، ابعاد اجتماعی، ماهیت داده‌ها و تعهد مدیران را شامل می‌شد. این دو، چالش‌های عمده‌ای بودند که حل آنها حدود یک سال زمان برد.»

مدیرعامل تپسی درباره مزیت‌ها و ضرورت ورود استارتاپ‌ها به بازار سرمایه نیز صحبت می‌کند: «واقعیت این است که هر استارتاپی نیازمند امیدی برای نقدشوندگی سرمایه شرکت خود است. چه از نظر من سرمایه‌گذار که قرار است پول خود را وسط بگذارد، چه از نظر مدیر و تیم مؤسس که برای رشد یک کسب‌وکار از زندگی خود مایه گذاشته است؛ بنابراین باید انگیزه‌ و امیدی دوطرفه برای نگاه به آینده به وجود بیاید. تا قبل از اقدام تپسی کل صنعت عملاً امیدی برای نقدشوندگی سرمایه‌اش در بازار سرمایه نداشت. اساساً نقدشوندگی از دو راه ممکن است؛ یکی از طریق جذب سرمایه‌گذار که در تمام صنایع ایران تعداد بسیار محدودی را شامل می‌شود و دیگری امید به نقدشوندگی در بازار سرمایه. در بازار سرمایه نیز نقدشوندگی با مشخص‌بودن قیمت و ارزش‌گذاری صحیح ممکن می‌شود تا سهام‌داران بتوانند در واحدهای خردتر عملیات خریدوفروش را انجام دهند. البته این بدین معنا نیست که سهام‌داران از گردونه خارج بشوند؛ بلکه صرفاً مسئله این است که کسب‌وکار قیمت واقعی در بازار پیدا کرده که به آن امکان نقدشوندگی می‌دهد و این مسئله امیدآفرین است. وقتی این اتفاق برای صنعتی رخ بدهد لحظه جدیدی برای کسب‌وکار خلق می‌شود که منابع مالی و نیروی انسانی به سمت آن حرکت می‌کنند.»

او در ادامه اضافه می‌کند: «تا قبل از این اتفاق حوزه استارتاپی کشور وضعیت ورود به بورس را در هاله‌ای از ابهام و ناامیدی می‌دید، ولی این ناامیدی تا حد زیادی از بین رفت. واقعیت این است که اکوسیستم استارتاپی کشور چاره‌ای ندارد و توصیه می‌کنم اگر قرار است شرکتی به بازار سرمایه ورود کند، افق بلندمدت در نگاه به بازار سرمایه را مد نظر داشته باشد. در ابتدا ممکن است برخی ارزش‌گذاری‌ها که در این مرحله صورت می‌گیرد، راضی‌کننده نباشد و واقعیت نیز چنین است؛ چراکه گاهی قیمت‌گذاری اولیه نصف قیمت واقعی کسب‌وکار است. این مسئله یکی از نقصان‌های جدی بازار سرمایه ماست و قیمت‌گذاری دستوری در عرضه اولیه ناخوشایند است که این موضوع منحصر به شرکت‌های اینترنتی نیست و تمام شرکت‌ها و صنایع گرفتار آن هستند، ولی ما به‌عنوان یک شرکت اینترنتی باید به منافع بلندمدت توجه کنیم؛ چراکه در این نگاه است که می‌توان ثمره آینده‌نگری و پیوست با اقتصاد کلان کشور برای کسب‌وکار را مشاهده کرد. در نهایت معتقدم هرچه بخش بیشتری از شرکت‌های اینترنتی به بازار سرمایه بپیوندند، شاهد رشد و رونق بیشتر این عرصه خواهیم بود.»

منشی‌پور در ادامه توضیح مزایای ورود به بازار سرمایه برای کسب‌وکارهای فناوری‌محور و امکان‌های جدیدی که در افق توسعه کسب‌وکارها گشوده می‌شود، می‌گوید: «اساساً هیچ صنعتی در دنیا وجود ندارد که بدون ورود به بازار سرمایه رونق بگیرد، زیرا تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد، قیمت دارایی‌های یک کسب‌وکار مشخص نمی‌شود و به زبان ساده همواره خریدار فکر می‌کند که گران می‌خرد و فروشنده نیز گمان می‌کند ارزان می‌فروشد. به نظر می‌رسد همه صنایع به سمت ورود به بازار سرمایه خواهند رفت؛ چراکه بقای آنها در گرو این مسئله است. در واقع این بازار محلی برای تأمین مالی و همچنین اخذ تسهیلات از ارزش سهام است. استارتاپ‌ها تا این نقطه به شکل بسیار محدودی امکان اخذ تسهیلات داشتند و این امکان می‌تواند به توسعه کسب‌وکار منجر شود. همچنین پیوست کسب‌وکارها با اقتصاد اصلی سبب می‌شود که اقتصاد دیجیتال از حالت جزیره‌ای خارج شود و همگام با چرخه اقتصاد کلان کشور رو به جلو پیش برود. به‌عنوان مثال ما در چند سال گذشته تورم شدیدی را تجربه کردیم و قیمت‌ها نیز افزایش یافته‌اند، اما قیمت استارتاپ‌ها تغییری نکرده؛ با وجود اینکه همه‌شان از نظر عملیاتی رشد کرده‌اند.»

طبق صحبت‌های او، عضویت در بازار سرمایه می‌تواند تصمیمات مدیریتی را کند سازد و شرکت‌ها را درگیر تلاطمات بازار سرمایه کند که این عامل ممکن است آنها را از اخذ تصمیمات و استراتژی بلندمدت غافل کند. منشی‌‎پور در خاتمه درباره آینده‌نگری تپسی و عرصه‌های توسعه‌ای ایجادشده از محل عضویت در بازار سرمایه می‌گوید: «ما برنامه‌های توسعه‌ای بزرگی داریم که ورود به بورس یکی از قطعات این پازل بوده است. همچنین توسعه تاکسی اینترنتی و برنامه‌هایی جدا از تاکسی اینترنتی در دستور کار ما قرار دارد. در نهایت بورس را مسیری می‌بینیم که برای انجام طرح‌های توسعه‌ای می‌تواند به ما کمک کند.»

محمد خلج، مدیرعامل اسنپ

اسنپ در صف انتظار   


محمد خلج، مدیرعامل اسنپ در ابتدا درباره مهم‌ترین چالش‌ها و موانع ورود کسب‌وکارهای استارتاپی به بازار سرمایه و همچنین راه‌های برون‌رفت از آنها می‌گوید: «خوشبختانه اولین شرکت از اکوسیستم فناوری ایران در فرابورس پذیرفته و موفق شد سهام خود را به فروش برساند که این اتفاق بسیار مثبت است. از اینجا به بعد نیاز است که شرایط و ضوابط برای ورود سایر شرکت‌های فعال در این اکوسیستم تسهیل شود و به‌دنبال ایجاد امکاناتی برای ورود این شرکت‌ها و عرضه سهام‌شان در بازار بورس باشیم. محدودیت‌های ناشی از تحریم‌ها و همچنین شرایط اقتصادی کشور، ریسک سرمایه‌گذاری را بالا برده و به همین دلیل شانس بهره‌مندی از ظرفیت سرمایه‌گذار خارجی کاهش یافته است. همچنین سرمایه‌گذاران داخلی تمایل چندانی به پذیرش ریسک بیشتر در سبد سرمایه‌گذاری خود ندارند.

در حقیقت در بازار فعلی، تأمین سرمایه برای فعالان اکوسیستم استارتاپی بسیار سخت شده و ورود به بورس یکی از راه‌های ساده و شفاف تزریق سرمایه و تأمین مالی است. با وجود این، تسهیلگری شرایط ورود به بورس یکی از اتفاقاتی است که باید با تعامل بیشتر و بررسی ضوابط و شرایط مشخص‌شده رخ دهد. در زمینه‌هایی مانند توثیق سهام شرکت‌ها در فرابورس یا نحوه جذب سرمایه که به‌صورت افزایش سرمایه است و امکان خروج برای سهام‌داران فعلی وجود ندارد، نیازمند تسهیلگری بیشتر هستیم.»

او در ادامه درباره نقش سه بازیگر اصلی در ایجاد بستر مناسب برای ورود به بازار سرمایه اضافه می‌کند: «رسیدن به این شرایط مستلزم برگزاری جلسات همفکری متعدد بین بازیگران مختلف این حوزه است. در حقیقت سه بازیگر اصلی، یعنی حاکمیت و وزارتخانه‌های مرتبط، فرابورس و اشخاصی که در هیئت پذیرش حضور دارند و همچنین خود شرکت‌ها و فعالان این حوزه باید گرد هم جمع شوند و با بهینه‌کاوی و گرته‌برداری از تجربه‌های مشابه خارجی و بررسی شرایط فعلی و نیازهای شرکت‌های داخلی پیشنهادهای خود را مطرح و تصمیم‌گیری کنند. در این صورت می‌توانیم به وضعیت باثبات‌تری دست پیدا کنیم تا شرایط مناسبی برای ورود سایر شرکت‌ها به بازار فرابورس فراهم شود.»

مدیرعامل اسنپ در توضیح نامشهودبودن دارایی‌ها که یکی از چالش‌های مهم اقتصاد دیجیتالی در مقابل اصل مشهودی دارایی در بازار سرمایه است، عنوان می‌کند: «با توجه به نداشتن سابقه ارزش‌گذاری‌ شرکت‌ها بر اساس دارایی‌های نامشهود، طبیعتاً پذیرش تپسی در فرابورس به‌عنوان یک تجربه موفق تلقی می‌شود و می‌تواند زمینه‌ساز پذیرش و عرضه عمومی شرکت‌های مشابه شود. در دنیا نیز شرکت‌هایی که عمدتاً دارایی اصلی‌شان نامشهود است، جزء فعال‌ترین شرکت‌ها در اقتصاد روز به‌شمار می‌روند. این یک اتفاق پذیرفته‌شده در دنیاست که خوشبختانه در ایران هم به وقوع پیوست. قطعاً این تجربه و دانش کمک می‌کند تا به عمق بیشتری نسبت به تفاهم و شناخت اکوسیستم فناوری کشور از این مدل بازار جذب سرمایه دست پیدا کنیم و فرابورس و بورس هم شناخت بهتری از این نوع شرکت‌ها به دست می‌آورند. دقت داشته باشیم که «هم‌فکری» و «تعامل» کلیدواژه‌های مورد نیاز این بحث است و مطالعه تطبیقی هم بدون شک می‌تواند راهگشا باشد. تصمیم‌گیران کشور ما می‌توانند از تجربه‌ و دانش روز دنیا استفاده کنند تا راه بازار سرمایه و تأمین مالی برای سایر شرکت‌های اکوسیستم باز شود.»

خلج در ادامه با ابراز امیدواری از تغییر نگرش تصمیم‌گیران در پذیرش اولین شرکت استارتاپی در بازار سرمایه از سنجش بهترین زمان و موقعیت برای ورود اسنپ به فرابورس خبر می‌دهد: «از آنجایی که عرضه اولین شرکت اکوسیستم استارتاپی در بازار سرمایه انجام شده، می‌توان این امید را داشت که سایر شرکت‌های استارتاپی هم بنا بر نیاز و اولویت‌هایشان بتوانند این مسیر را طی کنند. اسنپ نیز از این قاعده مستثنی نیست و به‌دنبال فراهم‌کردن زمینه‌های لازم برای ورود به بورس است تا در بهترین زمان و به بهترین شکل ممکن وارد بورس شود.»

مدیرعامل اسنپ درباره کارکردهای اجتماعی و همچنین توسعه تعامل استارتاپ‌ها با نهادهای نظارتی در ورود استارتاپ‌ها به فضای بازار سرمایه می‌گوید: «به واسطه عرضه اولیه سهام این شرکت‌ها در بورس، اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی به‌ وجود می‌آید که این اعتماد عمومی می‌تواند به اطمینان دستگاه‌های دولتی، امنیتی و نظارتی نیز منجر ‌شود. علاوه بر این، شرایط وضع‌شده برای این شرکت‌ها، به‌ویژه در بحث نگهداری و صیانت از داده‌ها، به بسیاری از ابهامات و سؤالاتی که اکنون درباره اکوسیستم وجود دارد، پاسخ می‌دهد. یکی از مشکلاتی که اکنون اکوسیستم استارتاپی کشور با آن دست‌به‌گریبان است، وجاهت قانونی فعالیت این شرکت‌هاست که با ورود به بورس این وجاهت قانونی می‌تواند تثبیت شود تا همه ذی‌نفعان اکوسیستم از آن بهره‌مند شوند.»

او درباره ضرورت ایجاد فرایندی مستند و محوری در توسعه ساختارها و فرایندهای مالی در رابطه با شرکت‌های استارتاپی در پیوست به بازار سرمایه اضافه می‌کند: «ایجاد یک سازوکار و استانداردسازی ساختارها و فرایندهای مالی، حقوقی، اداری و شرکتی برای شرکت‌های اکوسیستم فناوری می‌تواند بسیار راهگشا باشد. اگر به‌دنبال این هستیم که راه را برای ورود شرکت‌های اکوسیستم به بازار بورس باز کنیم، نباید مصداقی و موردی رفتار کنیم و به عبارتی کار را سخت کنیم. فرایندهای داخلی شرکت‌ها برای ورود به بورس و همچنین فرایندهای ارسال درخواست پذیرش در بورس و جلسه با هیئت پذیرش و تبعاتی که پذیرش می‌تواند بر عملکرد مالی سازمان‌ها داشته باشد، باید استانداردسازی شود تا قابلیت پیاده‌سازی و استفاده برای تمامی شرکت‌های اکوسیستم را داشته باشد.»

مدیرعامل اسنپ اعتقاد دارد رابطه درست عرصه‌های تأثیرگذار بر روند بورسی‌شدن استارتاپ‌ها در تثبیت ساختارها و مدیریت خطرپذیری در تبیین افق بلندمدت اکوسیستم ضرورت دارد و در ادامه می‌گوید: «صرفاً بحث ورود به بورس نیست و اتفاقاتی که بعد از ورود شرکت‌ها به بورس و فرابورس رخ می‌دهد هم حائز اهمیت است. شرکت‌هایی که از اکوسیستم به بازار سرمایه اضافه می‌شوند، به حمایت تمامی ارگان‌هایی که با اکوسیستم فناوری مرتبط هستند، نیاز دارند. این حمایت در راستای  تثبیت شرایط این شرکت‌‌ها و ایجاد آینده‌ای روشن برای سرمایه‌گذارانی است که قرار است در بورس سهام آنها را بخرند. عموماً ارزش‌گذاری شرکت‌های اکوسیستم فناوری بر اساس یک طرح تجاری است؛ این مدل‌های کسب‌وکاری پایه‌گذار مفروضاتی است که شرکت‌ها بر مبنای آن برای آینده خود برنامه‌ریزی می‌کنند.

در دهه گذشته ما شاهد سعی و خطاهایی از سوی ارگان‌ها، دستگاه‌های نظارتی و قانون‌گذاران بودیم و گاهی اقداماتی از سمت این نهادها رخ می‌داد که کلیت این مدل کسب‌وکارها را زیر سؤال می‌برد یا برای ماهیت این شرکت‌ها ریسک‌هایی ایجاد می‌کرد. بعد از این، انتظار می‌رود شاهد یک رویکرد حمایتی از سمت حاکمیت و دستگاه‌های مختلف باشیم و رویکرد سعی و خطا را کنار بگذاریم. شرکت‌ها در این مرحله بر اساس عملکرد خود سابقه‌ای به دست آورده‌اند و بر اساس مسیری که طی کرده‌اند، برای آینده‌شان برنامه‌ریزی می‌کنند.»

او در ادامه اضافه می‌کند: «در نتیجه بسیار اهمیت دارد که اکوسیستم فناوری کشور و دستگاه‌های مختلفی که با آن مرتبط هستند، پس از عرضه شرکت‌ها در بازار سرمایه مفروضات این شرکت‌ها در زمان پذیرش در بورس را مورد توجه قرار دهند، زیرا هرگونه تغییری در این مفروضات از سمت حاکمیت، به‌ویژه در زمینه تصمیمات مالی و حقوقی می‌تواند تأثیرات بنیانی داشته باشد؛ اینکه مدل کسب‌و‌کار این شرکت‌ها را تحت‌الشعاع قرار دهد یا حتی دستیابی به اهداف‌شان را غیرممکن کند. این نکته بسیار مهم و کلیدی است که عموماً در تفاوت بین شرکت‌های سنتی که در فرابورس پذیرفته می‌شوند و شرکت‌های اکوسیستم فناوری کشور باید به آن توجه کرد؛ چراکه این شرکت‌ها به واسطه اقتصاد دیجیتال طبیعتاً دچار تلاطم و تغییرات بسیاری می‌شوند و نباید مانعی برای افق فعالیت‌های آتی آنها تبیین شود.» 

خلج در انتها در تشریح استراتژی اسنپ برای ورود به بازار سرمایه و مسیری که این شرکت تاکنون پیموده، می‌گوید: «قطعاً عرضه اولیه سهام اسنپ در بورس، با ظرفیت‌های فراوان این مجموعه، تأثیرات بسزایی بر اکوسیستم استارتاپی کشور خواهد داشت. همچنین شرکت‌های فعال در اکوسیستم می‌توانند از ورود شرکت‌های بزرگ اکوسیستم استارتاپی به بورس بهره‌مند شوند. برنامه‌های آتی شرکت‌هایی مانند اسنپ که وارد بورس می‌شوند، می‌توانند برای شرکت‌های فعال در این حوزه راهگشا باشند. ما در حال حاضر در حال آماده‌سازی شرکت برای ورود به بورس هستیم، اما اینکه چه زمانی بتوانیم مجوز بگیریم، مسئله دیگری‌ است. در واقع این موضوع دو ‌بخش دارد؛ یکی آماده‌کردن شرکت و ساختارهای آن برای پذیرش در بورس و دیگری دریافت مجوز مثل سایر کسب‌و‌کارهایی که در اکوسیستم فناوری کشور فعال‌اند. سایر شرکت‌ها هم همین فرایندها را طی می‌کنند، مشاوره می‌گیرند و اصطلاحاً ما هم در همین صف خواهیم ایستاد تا اجازه پذیرش به بورس صادر شود.»

محمدعلی یوسفی‌زاده، مدیرعامل آسیاتک

ضرورت تغییر سازوکارهای سنتی


محمدعلی یوسفی‌زاده، مدیرعامل آسیاتک در ابتدا درباره مهم‌ترین چالش‌ها و موانع در مسیر ورود به بورس برای این شرکت می‌گوید: «بازار سرمایه در ایران تاکنون درگیر صنایع مولد و پایه‌‌ بوده و اساساً توجهی به صنایع مدرن و نو نداشته است؛ به شکلی که گمان می‌کنم کمتر آشنایی‌ای با تکنیک‌ها و راهبردهای صنایعی چون ما و شکل دارایی‌هایمان، ارزش‌های ایجادشده و همچنین نیروی انسانی متخصص ما وجود داشته باشد. به همین واسطه ضرورت نیاز به تغییر در پارادایم‌های محوری بورس احساس می‎‌شود و باید به سازوکارهای شرکت‌های مدرن توجه بیشتری شود.»

یوسفی‌زاده، درباره مزایا و ارزش‌های ایجادی به واسطه ورود آسیاتک به بازار سرمایه و همچنین گشایش‌های اقتصادی آن اضافه می‌کند: «در ورود به بورس، آسیاتک به‌دنبال شفافیت و همچنین دریافت اعتبارات سطح بازار سرمایه بوده تا بتوانیم روند توسعه‌ای خود را افزایش دهیم و به یکی از اهداف‌مان که ارائه سرویس‌ها و خدمات در سطح کشور است، دست پیدا کنیم.»

مدیرعامل آسیاتک در پایان درباره آینده‌نگری شرکتی چون آسیاتک در پیوستن به بازار سرمایه می‌گوید: «صنعت ما نسبت به دیگر صنایع جاگرفته در بورس، صنعت متفاوتی است که آمار و ارقام رشد و توسعه این شرکت‌ها می‌تواند گواه این تفاوت باشد. ما در آسیاتک با آینده‌پژوهی تلاش داریم سرویس‌ها و تکنیک‌های جدیدتری را به بازار عرضه کنیم و در نهایت تسهیلگر نیازهای مردم باشیم. ما در آسیاتک وظیفه داریم سرویس‌های هوشمند و پیشرفته ارائه دهیم و به همین خاطر نیز در ورود به بورس برنامه‌ریزی راهبردی توسعه‌ای را انجام داده‌ایم و از بورس می‌خواهیم که با این تغییرات، همراه و همگام شود و فرایندهایی از نسل‌های جدید را پیاده کند تا بهینه‌سازی فرایندها نیز صورت بگیرد.»

حمید محمدی، مدیرعامل دیجی‌کالا

در انتظار درکی متقابل


در ادامه حمید محمدی، مدیرعامل دیجی‌کالا درباره مهم‌ترین چالش‌هایی که تاکنون مانع از پیوستن دیجی‌کالا به بازار سرمایه شده، می‌گوید: «موضوع پیوستن شرکت‌های استارتاپی و فناوری‌محور به بورس بسیار جدید است و در دو سه سال گذشته چندین و چند شرکت در صف پیوستن به بورس منتظر مانده‌اند. به نظرم مهم‌ترین مسئله‌ای که ورود دیجی‌کالا را به بازار سرمایه به آینده موکول می‌کرد، ضوابط و چهارچوب‌هایی بود که باید جهت ورود و توسعه  شرکت‌های اقتصاد دیجیتالی به بورس تصویب می‌شد. در این نقطه بعد از گذشت مدتی این ضوابط تدوین و بر همین اساس نیز تپسی وارد بازار سرمایه شد. البته در همین ضوابط نیز چندین چالش مهم از جمله وثیقه سهام ۵۰درصدی، محدودیت معاملات در عرضه اولیه در سرمایه‌گذارانی خاص یا به عبارتی صاحب صلاحیت که امکان خریدوفروش سهام را از عموم مردم سلب می‌کند، وجود دارد.»

محمدی در ادامه درباره استراتژی دیجی‌کالا در ورود به بازار سرمایه و همچنین روند مذاکرات این شرکت با سازمان بورس اضافه می‌کند: «به شکل قانونی مانع خاصی جهت ورود به بازار سرمایه برای دیجی‌کالا وجود ندارد. در حال حاضر بسیاری از شرکت‌های بورسی ما سرمایه‌گذارانی خارجی دارند یا حتی سرمایه‌گذاران خارجی‌ای هستند که سهام شرکت‌های بورسی را خریداری کرده‌اند و بخشی از سهم را در اختیار دارند. بدین ترتیب در مورد دیجی‌کالا منع قانونی وجود ندارد، ولی مذاکرات خاصی برای پذیرش ما در بورس صورت نگرفته است.»

مدیرعامل دیجی‌کالا در انتها درباره شکل تعامل دولت و سازمان‌هایی چون بورس در پذیرش شرکت‌های فناوری‌محور و استارتاپی عنوان می‌کند: «ما در وهله اول انتظار داریم یک درک متقابل در این فضا حاکم شود و حساسیت‌های موجود در فضای اقتصاد دیجیتال کشور درک شود. به همین خاطر در ابتدا باید چهارچوبی شفاف برای ارزش‌گذاری دارایی‌های نامشهود استارتاپ‌ها و همچنین تسهیلگری در ضوابط خاصی که در بالا به آنها اشاره کردم، ایجاد شود که در این وضعیت به نظر بسیار دست‌وپاگیر هستند. باید پذیرفت که این شرکت‌ها دارایی مشهود زیادی ندارند، ولی می‌توانند تأثیر بسیار زیادی در اقتصاد بگذارند. مادامی که این چالش‎‌ها و موانع حل نشود، سهام‌داران این شرکت‌ها به این نتیجه نخواهند رسید که با آرامش خاطر و آسودگی می‌توانند عرضه اولیه را انجام دهند.»

مجید رضوی، مدیرعامل هزاردستان

به‌دنبال حل چالش‌ها و موانع موجود


مجید رضوی، مدیرعامل هزاردستان نیز در رابطه با اساسی‌ترین چالش‌ها و موانع بر سر راه بورسی‌شدن مجموعه هزاردستان و همچنین استراتژی این مجموعه می‌گوید: «چالش‌های این عدم تحقق بیشتر بیرونی است تا درونی و به‌طور کلی به استراتژی هزاردستان برنمی‌گردد. از این باب این چالش‌ها را بیرونی می‌دانم که بایستی ذهنیت فضا و فعالان بازار سرمایه و همچنین مجموعه سازمان بورس و فرابورس به فضای این کسب‌وکارها نزدیک‌تر شود و از طرفی نگرانی‌هایی که تاکنون نیز مانع ورود ما بوده، کمتر شود. تصمیم‌گیران باید به این نتیجه برسند که در حال حاضر، راه دیگری برای رشد این بخش از اقتصاد کشور وجود ندارد و بازار سرمایه اصلی‌ترین راه است.»

مدیرعامل هزاردستان درباره اینکه این شرکت در کدام مرحله از ورود به بازار سرمایه قرار دارد، اضافه می‌کند: «ما هنوز به مرحله ارزش‌گذاری دارایی‌ها نرسیده‌ایم، ولی قطعاً چالش دارایی نامشهود برای ما نیز وجود دارد. با این حال، ورود به بازار سرمایه برای ما اهمیت دارد، ولی باید شرایط به سمت تسهیل‌شدن برود و معتقدم دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد. ما به‌دنبال حل چالش‌ها و موانع موجود هستیم.»

رضوی ورود هلدینگ هزاردستان به بازار سرمایه را به تصمیمات سازمان بورس وابسته می‌داند و در ادامه درباره مزیت‌های پیوستن کسب‌وکارها فناوری‌محور به بورس و آینده‌نگری این روند می‌گوید: «اساساً تمام مجموعه‌های بزرگی که به بازار سرمایه وارد می‌شوند، از مزایایی چون سهولت تأمین مالی و دسترسی به روش‌های مختلف تأمین مالی و همچنین نقدشوندگی بهره خواهند برد و این امکان‌ها می‌تواند آینده مناسبی برای کسب‌وکارها رقم بزند. هزاردستان نیز در یک مسیر رشد قرار دارد که ورود به بورس می‌تواند این مسیر را تسهیل کند. این روندی است که در تمام دنیا در جریان است و کسب‌وکارهای فناوری‌محور ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.