امکانی برای بازگشت خدمات بیمهای به سبد خانوارها
فعالان اینشورتک و لندتک از اهمیت همافزایی این دو حوزه در دوران اقتصاد ناپایدار کشور میگویند
عصر تراکنش ۷۲؛ غزل یگانگی / ضریب نفوذ بیمه میان دهکهای جامعه یکی از اصلیترین معیارهای سنجش توسعهیافتگی هر کشور است. در واقع بیمهگران ایجاد شدهاند تا با پوشش ریسکهای احتمالی زندگی، شاخص توسعه انسانی را بهبود بخشند. بر همین اساس هرچه ضریب نفوذ بازار بیمه در کشوری بیشتر باشد، میزان رفاه اجتماعی آن جامعه نیز بیشتر است و اعضای آن جامعه از ثبات زندگی خود پس از بحرانهای طبیعی و حوادث غیرمترقبه اطمینان بیشتری دارند. این اصل جهانشمول نیست و فقط کشورهای جهان اول را دربر میگیرد. شرایط در کشورهای در حال توسعهای مانند ایران که سالهاست با تورم بدون توقف دورقمی دستبهگریبان است، متفاوت است.
در کشوری با اقتصادی بدون ثبات، اولویتها از تلاش برای رسیدن به رفاه بیشتر به تلاش برای بقا تغییر میکند و عمده طبقات جامعه مجبورند به جای فکر کردن به مدیریت خطرات احتمالی درباره خودرو، درمان، آتشسوزی و… به این بیندیشند که چگونه نیازهای خود را با دستمزدشان تطبیق دهند. این امر باعث میشود خدمت مهمی مانند بیمه از سبد خانوار حذف شود و مردم جز به بیمههای اجباری اقبالی نشان ندهند. لازم به گفتن نیست که این اقبال هم از اجبار و جرایم نشئت میگیرد، اما آیا بهجز سیاستهای دولت برای مهار تورم راهکارهایی وجود دارد که خدمات بیمه بهعنوان پوششدهنده ریسک و مدیریت سرمایه به سبد خانوادههای ایرانی بازگردد؟ در این گزارش با پنج فعالان حوزه اینشورتک و لندتک درباره این پرسش گفتوگو کردهایم. به اعتقاد آنها همافزایی و پیوند صنعت بیمه با حوزه لندتک میتواند به فروش اقساطی بیمه منجر شود و یکی از مؤثرترین راهکارهایی باشد که خدمات بیمهای را به سبد خانوار ایرانی بازمیگرداند و کیفیت زندگی آنها را افزایش میدهد.
به گفته مدیر تحول دیجیتال بیمه دی، لندتکها میتوانند با کاهش ریسک وصول مطالبات، در کنار شرکتهای بیمه قرار بگیرند و با ارائه طرحهای متنوع به توسعه این بازار کمک کنند. مدیرعامل دارا نیز معتقد است ظرفیت همکاری میان لندتکها و اینشورتکها قابل توجه است؛ اما هنوز حتی ابعاد فنی بسیاری از همکاریهای متصور، بهدرستی احصا نشده است. از نگاه مدیر توسعه نرمافزار تارا نیز همکاری صنعت بیمه و لندتک بر آسودگی خاطر خانوارها تأثیر قابل توجهی دارد. مدیرعامل لندو نیز در اینباره گفته که بیمه اعتباری نقطه تلاقی لندتک و اینشورتک است، اما رویکردها به فضای تعامل نزدیک نیست و به همین دلیل تابهامروز همکاری میان دو صنعت شکل نگرفته است. مدیرعامل بیمهبازار نیز توضیح داده که اوضاع اقتصادی برای طبقه متوسط مناسب نیست، تورم و عدم افزایش متناسب دستمزد، بیمه را به کالایی لوکس تبدیل کرده و پیوند بیمه و لندتک میتواند خدمت مهم بیمه را به سبد خانوارها بازگرداند. در ادامه این گفتوگوها را میخوانید.
حضور لندتک در صنعت بیمه به نفع جامعه و بیمهگر
علیاکبر گلشنی، مدیر تحول دیجیتال بیمه دی معتقد است لندتک تا حدودی میتواند به بزرگترشدن بازار بیمه کمک کند. او میگوید: «موضوع مرسومی در صنعت بیمه وجود دارد به نام بیمهنامههای اقساطی. این بیمهنامهها در حال حاضر به مشتریان ارائه میشوند، اما شرکتهای بیمهگر را با چالشهای وصول مطالبات مواجه کردهاند؛ زیرا بسیاری از بیمهنامههای صادرشده بهدلیل عدم پرداخت اقساط ابطال میشوند (این موضوع در خصوص بیمهنامه شخص ثالث صدق نمیکند). لندتکها میتوانند با پرداخت کل حق بیمه یا تضمین پرداخت اقساط از طرف مشتریان و کاهش ریسک وصول مطالبات، در کنار شرکتهای بیمه قرار بگیرند و با ارائه طرحهای متنوعی به توسعه این بازار کمک کنند.» او توضیح میدهد که یکی از دغدغههای بیمهگران وصول مطالبات بیمهنامههای اقساطی است: «لندتکها میتوانند با ضمانت یا پرداخت کامل حق بیمه به بیمهگران خیال این شرکتها را در این خصوص آسوده کنند. با این شرایط و کاهش ریسک وصول مطالبات و ایجاد نقدینگی حتی میتوان در اعلام نرخ حق بیمهها نیز شرایط مناسبتری را برای بازار و مشتریان ایجاد کرد.»
از نگاه گلشنی، تلاقی لندتکها و اینشورتکها در اکوسیستم ملموس بوده است. او میگوید: «با ورود این بازیگران جدید به صنعت بیمه در بعد فرهنگسازی و آشنایی عامه مردم با صنعت بیمه نتایج خوب و جالب توجهی به دست آمده که در توسعه این کسبوکار نیز تا حدودی تأثیرگذار بوده است. ممکن است گفته شود ظرفیت بازار بیمه، بهخصوص در حوزه بیمهنامه شخص ثالث مشخص است، ولی با حضور این بازیگران و تسهیل خرید بیمهنامه برای مشتریان زمینهسازی خوبی در توسعه کسبوکاری صورت گرفته است.»
طبق توضیحات او، نمونههای مختلف و مشابهی نیز در چند سال گذشته مشاهده شده است. یکی از این موارد همکاری شرکتهایی است که با یکی از بانکهای کشور و با همین فرایند (لندتک) همکاری کردند. مورد دیگر همکاری یکی از اینشورتکهای مطرح حوزه فروش بیمهنامه است که اخیراً پلتفرم لندتکی خود را نیز رونمایی کرده است.
او در پاسخ به این سؤال که آیا در همکاری اینشورتکها و لندتکها در کشور چالشی وجود دارد؟ صراحتاً بیان کرد که بههرحال تغییر و تحول در هر کسبوکاری با چالش مواجه خواهد شد. حضور اینشورتکها در کسبوکاری که سالها عمده فرایندهای آن بهصورت سنتی اجرا میشده نیز چالشهای خاص خود را به همراه داشته است: «هنوز در باب نحوه همکاری اینشورتکهایی که در حوزه فروش بیمهنامه فعالیت میکنند، چالشهای زیادی وجود دارد.»
به گفته گلشنی، چندین سال از حضور اینشورتکها در اکوسیستم فینتک کشور میگذرد و هنوز شرایط بهصورت کامل برای آنها هموار نبوده است: «تفکرات سنتی مدیران بالادستی، رویکرد مقابله شبکه فروش سنتی با شرایط جدید و قوانینی که در اکثر صنایع کار را برای اکثر استارتاپها سخت میکنند، از جمله چالشهایی است که در صنعت بیمه نیز وجود دارد و امید است با هموار کردن شرایط کسبوکاری و زمینهسازی مناسب در حوزه فرهنگ نوین و دیجیتالی این چالشها روزی مرتفع شوند.»
او در پایان صحبتهایش همکاری دو حوزه لندتک و بیمه را اتفاق مثبتی ارزیابی میکند که بهصورت دوجانبه هم به نفع صنعت است و هم مردم: «حضور اینشورتکها در صنعت بیمه باعث شد رخوتی که در حوزه فروش بیمهنامه وجود داشت، از بین برود. همچنین شرکتهای بیمهگر را در مسیری قرار داد تا خدمات خود را تا آنجایی که امکان دارد، بهصورت آنلاین در اختیار مشتریان خود قرار دهند.» به گفته او، حضور لندتکها میتواند هم به بیمهگران در بحث فروش بیمهنامه و همه به بیمهگزاران در خرید بیمهنامهها کمک کند.
هنوز در ابتدای مسیر هستیم
پدرام ورشوکار، مدیرعامل دارا نیز معتقد است ظرفیت همکاری میان لندتکها و اینشورتکها قابل توجه است، اما هنوز حتی ابعاد فنی بسیاری از همکاریهای متصور، بهدرستی احصا نشده است. او توضیح میدهد: «اینکه لندتکها امکان پرداخت کاربر به اینشورتکها را آسان و متنوع کرده و در اقتصاد تورمی حاضر، صرفه قابل تأملی را برای کاربر فراهم میآورد، تنها یک بعد از ابعاد متعدد این قبیل همراهیها و همکاریهاست.»
به گفته ورشوکار، سطح و عمق همکاریهای انجامگرفته تابهامروز محدود به فرایندهای ناظر بر خرید خدمت بوده و با وجود اینکه نیاز عموم به محصولات جدید بیمه بر پایه اعتبار و استوار بر پلتفرمهای لندتکی، مشهود و روبهافزایش است، در فرایندهای خلق محصول مشترک، هنوز در ابتدای مسیر هستیم.
او با بیان اینکه افزایش بهای خدمات بیمه، امکان پرداخت بلندمدت را از مطلوب به ضروری تغییر داده، توضیح میدهد که هنوز تأخیر در جبران خسارت توسط شرکتهای بیمه، پتانسیل قابل توجهی را برای ارائه محصولات جبرانی از سوی لندتکها پدید میآورد.
ورشوکار در ادامه با نگاهی به علل عدم همکاری دو صنعت لندتک و بیمه در کشور تابهامروز میگوید: «ضعف مشهود در حوزه رگولاتوری، انتظار درآمدی نهادهای ناظر، محدودیت دسترسی به دادههای عمومی و فراگیر نبودن شناخت از مفاهیم اقتصاد دیجیتال، باعث شده فعالان دو حوزه، توسعه کسبوکار خود را در تعمیق خدمات انحصاری بدانند و همین امر باعث شده تاکنون شاهد همافزایی و تلاقی عمیق این دو صنعت نبودهایم.»
البته در مسیر هر همکاری چالشهای متفاوتی از جنس رگولاتوری و فرهنگی وجود دارد و از نگاه ورشوکار تعامل اینشورتک و لندتک از این قاعده مستثنی نیست: «هماهنگی و یکپارچهسازی سازوکارهای استفاده از دادههای کلیدی، مهآلود بودن و غیرشفافماندن فضای رگولاتوری (و بعضاً چندرگولاتوری) و نیز عدم حصول شرایط رقابت کامل یکی از مهمترین چالشهای خلق محصول مشترک است.»
او توضیح میدهد که سطح نازل دانش عمومی در صنایع مالی و بیمه در مقایسه با کشورهای پیشرو در حوزه اقتصاد دیجیتال و نیز ناآشنایی برخی تصمیمسازان با ضرورت وجودی لندتکها و اینشورتکها گروه دیگری از چالشهای قابل ملاحظه در شکلگیری این همکاریهاست.
مدیرعامل دارا معتقد است عبور از موانع توسعه، نیاز به همافزایی، اشتراک قانونی دادههای کسبوکاری (با رعایت کامل حریم خصوصی) و ارائه محصول مشترک را بیش از پیش ضروری و حیاتی میسازد.
ورشوکار در پایان صحبتهایش اعلام میکند که از نگاه او، میتوان انتظار داشت که همزمان با رشد روزافزون استفاده از محصولات لندتکها و اینشورتکها، هر یک از این صنایع، با سرعت بیشتری به سقف ممکن (یا مجاز) خود در ارائه خدمت خلاقانه نزدیک شوند.
بازگشت بیمههای مفید به زندگی مردم
طبق صحبتهای محمدرضا رستمزاده، مدیر توسعه نرمافزار تارا، تغییرات سریع شرایط اقتصادی جامعه، علاقه مردم به استفاده از خریدهای اعتباری و اقساطی را افزایش داده است. به گفته او، شرایط تورمی است و تمام طبقات از جمله طبقه متوسط و کمبرخوردار تمایل دارند بخشی از خریدهای خود را به شکل اقساطی انجام دهند، اما ارائه این خدمت بهدلیل ناچیز بودن برای بانکها و مؤسسات مالی جذاب نیست و مراحل اداری نسبتاً پیچیدهای دارد که اجرای آن مستلزم حضور نیروی انسانی است. این سختی و بوروکراسیها کاملاً در نظام بانکی رخنه کرده و باعث شده افراد از درخواست تسهیلات از سیستم بانکی اجتناب کنند و زمان خود را برای فرایند دریافت وام صرف کنند.
او میگوید: «هزینههای زندگی بهصورت مستمر در حال افزایش است و عمده اقشار جامعه توانایی پرداخت هزینه بیمههای ضروری را ندارند؛ چنانچه آنها از بعضی بیمههای غیراجباری مفید مانند بیمه بدنه چشمپوشی میکنند. همکاری صنعت بیمه و لندتک در کشور بر آسودگی خاطر خانوارها تأثیر قابل توجهی دارد و از سوی دیگر باعث رونق بیشتر صنعت بیمه و همچنین اقبال روزافزون به لندتکها خواهد شد.» او معتقد است در این ساختار حضور و رشد لندتکها برای ارائه اعتبارهای خُرد و رفع نیاز جامعه ضروری است.
رستمزاده میگوید عمده خدمات رایج در صنعت بیمه نیز از همین جنس است که تأمین آن در شرایط تورمی به دغدغه تبدیل شده و همکاری لندتکها و اینشورتکها راهکاری است که هم با اقبال عمومی روبهرو خواهد شد و هم یکی از دغدغههای معیشتی مردم را کاهش میدهد: «متأسفانه، این همکاری تابهامروز کمرنگ بوده و تاکنون خدمتی مشترک در این بازار بکر ایجاد نشده است. درک بهتر پتانسیل این بازار و ارائه پیشنهادها و راهکارهایی بهمنظور تأمین اعتبار مورد نیاز لندتکها از سوی بانکها و مؤسسات اعتباری به گونهای که برای سیستم بانکی نیز جذابیت سرمایهگذاری فراهم شود، میتواند راهگشا باشد.»
به گفته او، توجه بیشتر به این واقعیت که فرایند اعتبارسنجی برای لندتکها با توجه به خرد بودن رقم تسهیلات دریافتی راحتتر و نیاز به صرف هزینه و نیروی انسانی کمتری در مقایسه با سیستم بانکی دارد، میتواند باعث علاقهمندی بیشتر سیستم بانکی به همکاری و تأمین اعتبار برای لندتکها شود. فارغ از سیستم بانکی، صنعت بیمه خود میتواند در پذیرفتن نقش سرمایهگذار و تأمینکننده اعتبار جذابیت داشته باشد. پس کاملاً مشهود است که دایره همکاری برای هر دو حوزه لندتک و اینشورتک وسیع و سودآور است. البته اخیراً فعالیتهای اندک و جزئی برای تلاقی این دو صنعت صورت گرفته، اما هنوز در ابتدای راه هستیم و فرصتهای سرمایهگذاری نسبت به این اقدامات بسیار ناچیز است.»
طبق صحبتهای رستمزاده، قطعاً برای شروع هر مسیر جدیدی چالشهایی وجود دارد. اخیراً نهاد ناظر صنعت بیمه با ایجاد سوئیچ، اعتراض بازیگران صنعت اینشورتک را برانگیخت، اما میتوان امید داشت که بیمه مرکزی با ایجاد فضای رقابتی سالم، توازن در بازار و فراهمکردن فضای رشد و نوآوری نقش تعیینکنندهای ایفا کند.
به گفته او، تعامل فنی لندتک و اینشورتک بخش راحت مسئله است و پذیرش اینشورتک در صنعت بیمه بُعد سختتر؛ اما سختترین وجه این موضوع، تأمین اعتبار مورد نیاز لندتکهاست. رستمزاده توضیح میدهد: «جذب سرمایه سهضلعی بازار مالی یعنی بانک-بیمه-بازار سرمایه با چالشهایی مواجه است؛ البته با توجه به نیاز بازار و تعیینکنندگی همیشگی آن در طول تاریخ، این خوشبینی وجود دارد که علاقهمندی تأمینکنندگان مالی جهت تأمین سرمایه مورد نیاز لندتکها در این زمینه بیشتر شود.»
نگرانی لندتکها از ریسک نکول نیز یکی دیگر از چالشهای این همکاری است که رستمزاده معتقد است با افزایش ضریب نفوذ فرایندهای احراز هویت آنلاین و فراگیری استفاده از هوش مصنوعی در فرایند اعتبارسنجی مشتریان، این نگرانی روزبهروز کمتر خواهد شد. او در پایان با بیان اینکه وزن آثار مثبت پیوند صنعت بیمه و لندتک از چالشهای مذکور سنگینتر است، عنوان میکند: «در نتیجه این همافزایی فرایند دریافت وام، تسهیل و تسریع شده و این امر به کاهش دغدغههای مالی دو قشر متوسط و قشر کمبرخوردار که بخش اعظم جمعیت کشورمان را تشکیل میدهند، میانجامد.»
فراگیری بیمه اعتباری مهمترین تعامل است
اکوسیستم لندتک بارها به ظرفیتهای همکاری با صنعت بیمه اشاره و اعلام کرده که این همکاری میتواند به بزرگشدن بازار بیمه منجر شود و همزمان خدمات بیمهای را در شرایط تورم اقتصادی کشور به سبد خانوار بازگرداند تا خانوادههای ایرانی با وجود هزینه گران زندگی و کاهش قدرت خریدشان بتوانند از انواع مختلف ریسکها مصون بمانند. امیر حقرنجبر، مدیرعامل لندو نیز این موضوع را تأیید و اعلام میکند که بیمه اعتباری مهمترین اقدام در زمینه همافزایی و تعامل میان دو صنعت بیمه و لندتک است.
مدیرعامل لندو با تأکید بر اهمیت ارائه خدمت بیمه اعتباری توسط بازیگران این صنعت تصریح میکند که تحقق همکاری لندتک و بیمه در صورتی رخ میدهد که کسبوکارهای لندتکی بخشی از اعتبار خود را به بیمه اعتباری تبدیل کنند و در مقابل شرکتهای بیمه هم رویکرد فروش اقساطی بیمه یا همان بیمه اعتباری را در پیش بگیرند: «لندو بارها برای ارائه این نوع خدمت به مردم تلاش کرده و در جریان بررسی و نیازسنجیها متوجه شده که در حال حاضر در کشور خدمت بیمه اعتباری در کشور رواج ندارد.»
حقرنجبر توضیح میدهد که عمده کسبوکارهای بیمهای اصلاً به حوزه فروش اقساطی و اعتباری بیمه ورود نکردهاند و آن دسته اندک هم که این استراتژی را در ساختار خود جای دادهاند، شرایط محدودکنندهای را تعیین و اعلام میکنند که در صورت انطباق با آن شرایط، تأیید و بیمه بهصورت اعتباری به آنها فروخته میشود.
او صراحتاً عنوان میکند که این رویکرد به فضای تعامل نزدیک نیست. به همین دلیل تابهامروز همکاری بین این دو حوزه در کشور شکل نگرفته است. حقرنجبر میگوید: «اگر شرکتهای بیمهای به سمت ارائه بیمه اعتباری حرکت میکردند، ریسک لندتکها هم کاهش پیدا میکرد و بخش جدید درآمدی برای شرکتهای بیمه ایجاد میشد.»
حقرنجبر بار دیگر با تأکید بر اینکه نقطه تلاقی لندتک و اینشورتک بیمه اعتباری است، توضیح میدهد که لندتکها با شرایط سادهتری نسبت به بانکها به مردم تسهیلات ارائه میدهند؛ ضامن نیاز ندارند و برخی مجموعهها مانند لندو حتی درخواست چک هم ندارند: «صنعت لندتک یک صنعت نوپاست. به همین دلیل نمیتوان زمان دقیقی از نرخ نکول آن برآورد کرد. با گذشت زمان و شفافشدن نرخ نکول لندتکها شاید بتوان بهطور دقیق درباره نرخ بیمه اعتباری صحبت کرد.»
به گفته او، لندتک لندو چندین بار برای ارائه این خدمت تلاش کرده و به موفقیت نرسیده است. حقرنجبر امیدوار است شرایطی ایجاد شود تا بیمهها و اینشورتکها به سمت ارائه خدمت مذکور بروند تا لندتکها بتوانند این خدمت را در اختیار کاربرانشان قرار دهند.
کالای لوکسشدن بیمه و پیامدهای آن
بر اساس گفتههای محمدرضا فرحی، مدیرعامل بیمهبازار نیز بیمه یکی از خدماتی است که در شرایط تورمی کشور به کالای لوکس تبدیل شده است: «اوضاع اقتصادی برای طبقه متوسط مناسب نیست، تورم و نرخ افزایش دستمزد نیز باعث شده افراد نتوانند مبالغ را بهصورت یکجا پرداخت کنند. این شرایط بیمه را به کالایی لوکس که افراد بهراحتی از آن صرفنظر میکنند، تبدیل کرده است. کاهش قدرت خرید مردم آنها از پوشش ریسکها محروم و در نتیجه ضریب نفوذ بیمه را کاهش داده است. ارزش بازار بیمه در سال گذشته ۱۷۵ همت برآورد شد. از این میزان ۱۰۰ همت به بیمههای B2C که بر مصرفکننده نهایی دلالت دارد، اختصاص داشت.»
طبق صحبتهای فرحی، بیمه شخص ثالث یک بیمه اجباری است و برای همین عمده افراد جامعه این بیمه را خریداری میکنند، اما بیمههایی مانند بیمه بدنه خودرو با وجود پوشش ریسکهایی در بخشهای حوادث طبیعی و حتی سرقت، در بازار بیمه سهم ۱۶درصدی دارند. اگر در همین رسته لندتکی فعال با ضریب نفوذ بالا وجود داشته باشد و لازم نباشد که افراد مبلغ بیمه را در یک مرحله پرداخت کنند، بیمه مهمی مانند بیمه بدنه میان مردم فراگیر میشود و امنیت و آرامش را به ارمغان میآورد: «همچنین پیوند دو صنعت لندتک و بیمه، بازار ۱۰۰ همتی B2C را گسترش خواهد داد.»
فرحی معتقد است پیوند بیمه و لندتک میتواند خدمات مهم بیمهای را به سبد خانوارها بازگرداند و حتی اگر به افزایش منجر نشود، از کاهش ضریب نفوذ بیمه جلوگیری کند. او همکاری این دو صنعت را به دو عامل افزایش ضریب نفوذ لندتک و پیادهسازی زیرساختها وابسته میداند: «این شرایط در دو حالت محقق خواهد شد؛ اول افزایش ضریب نفوذ لندتک و در مرتبه بعدی پیادهسازی زیرساختها. در دو، سه سال اخیر، اقدامات خوبی در زمینه فراگیری تسهیلات و توسعه لندتکها انجام شده است. ضریب نفوذ زیرساختهای مربوط به بیمه توسط اگریگیتور و استارتاپها هم در حال شدتگرفتن است.»
او توضیح میدهد که تاکنون همکاریهای صنعت لندتک و بیمه به فروش اقساطی بیمهنامه معطوف بوده و جز در این بخش تلاقی مهمی را شاهد نبودهایم.: «البته بیمهبازار با همکاری اپراتور ایرانسل اقدامات جدیدی در زمینه فروش بیمهنامه خرد و کوتاهمدت انجام داده است. در هیچ کجای دنیا بیمههای کوتاهمدت مسافرتی و حوادث بهصورت نقد فروخته نمیشود. تمام پرداختها از اعتبار افراد کسر میشود. با همین رویکرد بیمهبازار و ایرانسل پروژهای را تحت عنوان بیمهنامه خرد راهاندازی کردهاند. به این واسطه کاربر با مراجعه به اپلیکیشن ایرانسل من، علاوه بر خرید اینترنت همراه و شارژ تلفن همراه به بیمهنامههای خرد دسترسی دارد. قیمت این بیمهنامه بین هزار تا دو هزار تومان متغیر است و بیمهنامهها با پشتوانه اطلاعات سیمکارت اعم از نام و نام خانوادگی و کد ملی صادر میشوند.»
فرحی میگوید هزینه صدور بیمهنامه از قبض موبایل و کیف پول اعتباری کسر میشود. او معتقد است این پروژه که آخرین مرحله پیادهسازی زیرساختها را طی میکند، تککلیک است و به هیچ دیتایی نیاز ندارد. او صراحتاً عنوان میکند که گسترش پروژههایی که از تلفیق بیمه و لندتک ایجاد میشود، به زمان نیاز دارند.
فرحی با اشاره به چالشهای همکاری دو صنعت اینشورتک و لندتک توضیح میدهد: «وقتی برای فعالیت ساده فروش آنلاین بیمه با چالشهای رگولاتوری مواجه هستیم، در این همکاریها نیز چالشهای بسیاری را خواهیم داشت. رابطه ما با رگولاتور به شکل روابط انسانی شده است. گاهی قول و وعده میدهند، گاهی از اقدامات امیدوارکننده میگویند و مدتی بعد توسط مدیری دیگر موانع جدیدی ایجاد و بر سر راهمان میگذارند. البته تفکر سنتی به نهاد ناظر بیمه محدود نیست و تمام رگولاتورهای صنعت مالی؛ از بانک مرکزی گرفته تا سازمان بورس در این ساختار اسیرند، اما عدم انعطافپذیری بیمه مرکزی و آثار آن نسبت به سایر بخشهای مالی ملموستر است.»