عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

هیچ آسانسوری برای رسیدن به قله آرزوهایمان وجود ندارد

مونا حاجی‌علی‌اصغر از مسیر حرفه‌ای‌اش، علاقه‌اش به یادگیری و چالش‌های زن‌بودن برای حضور در رده‌های بالای مدیریتی می‌گوید

زمان مطالعه: 13 دقیقه

عصر تراکنش ۷۲ / مونا حاجی‌علی‌اصغر، کارشناس ارشد مدیریت مالی، جزء معدود زنان فعال در لایه‌های ارشد مدیریتی در صنایع مالی کشور است که بیش از ۱۷ سال سابقه فعالیت در بازار سرمایه کشور را دارد و در طراحی و راه‌اندازی ده‌ها صندوق سرمایه‌گذاری از انواع مختلف همکاری کرده است. او بعد از حدود هفت سال فعالیت در شرکت مدیریت سرمایه کیان به‌عنوان قائم‌مقام مدیرعامل، از سال گذشته در سمت مدیرعاملی شرکت گروه مالی کیان مشغول به فعالیت است؛ شرکتی که امروز با ۱۷ زیرمجموعه و ۳۵۰ نفر نیروی انسانی فعالیت دارد. در گفت‌وگویی که با مونا حاجی‌علی‌اصغر، مدیرعامل شرکت مدیریت سرمایه کیان داشتیم، مسیر حرفه‌ای را که تاکنون طی کرده، بررسی کردیم.

او می‌گوید که در تمام طول زندگی‌اش تشنه یادگیری و تجربه امور جدید بوده و معتقد است موفقیت از مسیر استمرار، تسلیم‌ناپذیری و غلبه بر ترس‌هایمان محقق می‌شود و هیچ راه‌ میان‌بر یا آسانسوری برای رسیدن به قله آرزوهایمان وجود ندارد. حاجی‌علی‌اصغر توضیح می‌دهد که در شرکت تأمین سرمایه نوین ۱۳ صندوق و در طول تمام فعالیت‌های حرفه‌ای‌اش ۲۴ صندوق برای ۹ بانک را تأسیس کرده و قصد دارد این فرصت را به خود بدهد که از تک‌تک لحظات زندگی‌اش برای تجربه‌کردن هر آنچه ممکن است، استفاده کند و از اینکه در تمام این سال‌‌ها بر ترس‌هایش غلبه کرده‌، خوشحال است. در ادامه داستان مسیر حرفه‌ای مونا حاجی‌علی‌اصغر را می‌خوانید.


اصرار برای ماندن در تهران


مونا حاجی‌علی‌‌اصغر متولد بهمن‌ماه ۱۳۵۸ در شهر تهران است و به گفته خودش کودکی و دوران تحصیل آرامی داشته است: «والدین من نیز مانند بعضی از هم‌نسل‌هایشان می‌خواستند که فرزندشان پزشک شود و این رویکرد در من نیز به وجود آمده بود که باید پزشک شوم و به تبعیت از مادرم علاقه‌ زیادی به داروسازی داشتم، اما رفته‌رفته در سال‌های آخر دبیرستان متوجه شدم که اگر بخواهم در رشته علوم تجربی ادامه بدهم، رشته ژنتیک را به‌دلیل پیچیدگی شیرینی که دارد، ترجیح می‌دهم. با این وجود وقتی زمان انتخاب رشته دانشگاه فرارسید، بزرگ‌ترین دغدغه‌ام این بود که از تهران دور نشوم و همچنان کنار خانواده‌ام باشم و در یک دانشگاه دولتی معتبر درس بخوانم. در نتیجه دانشگاه‌های شهرهای دیگر را انتخاب نکردم و این تصمیم، انتخاب‌های من را محدود کرد. پدرم حاضر بود که در رفت‌و‌آمد به شهر دیگری مرا همراهی کند، اما در آخرین لحظاتی که باید عقل و قلبم را یکی می‌کردم،‌ به این نتیجه رسیدم که می‌خواهم در تهران کنار خانواده‌ام بمانم.»


قبولی در مدیریت دولتی دانشگاه تهران


حاجی‌‌علی‌اصغر که به جای ادامه تحصیل در رشته‌های پزشکی، دانشجوی رشته مدیریت دولتی می‌شود، تعریف می‌کند که بنا بر توصیه معلمان و مشاوران مدرسه‌اش رشته‌هایی مانند مدیریت و حسابداری را در میان انتخاب‌هایش می‌گنجاند و در نهایت از تاریخ 7/7/1377وارد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران شده و چهار سال بعد از رشته مدیریت دولتی این دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شود. او درباره فضای دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در آن سال‌ها می‌گوید: «دانشکده‌مان فضایی صمیمی و دوست‌داشتنی و استادان بسیار خوبی داشت که کلاس‌های پرمخاطب و پرباری داشتند.»


ادامه تحصیل در رشته مدیریت مالی


حاجی‌علی‌اصغر که دانشجوی مدیریت دولتی بوده، با شرکت در کلاس‌های مدیریت مالی حسن قالیباف‌اصل به این گرایش علاقه‌مند می‌شود و تصمیم می‌‌گیرد به این گرایش در مقطع کارشناسی ارشد تغییر رشته بدهد: «از آنجایی که همیشه در مقولات مختلف به‌دنبال چیزی می‌گردم که من را به دوست‌داشتن داشته‌هایم گره بزند، تصمیم گرفتم مدیریت مالی بخوانم. مدیریت مالی به لحاظ فرمی و ساختاری به نظرم شباهت‌هایی با رشته ژنتیک داشت و پیچیدگی‌های آن به من احساس رضایت می‌داد. کلاس‌های درس دکتر قالیباف‌اصل برایم جالب بود؛ ایشان کلاس را از آن حالت انتزاعی و تئوریکی که در بعضی کلاس‌ها وجود داشت، دور می‌کرد و با ارائه مثال‌های عینی از دنیای بازار سرمایه من را بیشتر ترغیب می‌کرد که رشته مدیریت مالی برای من انتخاب درستی است. در همان کلاس‌ها بود که من به بازار سرمایه علاقه‌مند شدم و بعدها ورود به آن را هدف خود قرار دادم.»

به گفته حاجی‌‌علی‌اصغر، او در سال سوم دوره کارشناسی‌اش کنکور می‌دهد و در دانشگاه علوم اقتصادی رشته مدیریت قبول می‌شود، ولی قید این قبولی را می‌زند: «هم می‌خواستم رشته دانشگاهم را تغییر دهم و هم می‌ترسیدم سال بعد جای بهتری قبول نشوم، اما بعد از صحبت با دکتر دیواندری ایشان به من گفتند «کسانی که به متوسط راضی می‌شوند، به عالی دست پیدا نمی‌‌کنند» و همین یک جمله برای قطعی‌شدن تصمیم من کافی بود. سال بعد کنکور دادم و قبول نشدم و سال بعدتر مدیریت بازرگانی، گرایش مالی دانشکده مدیریت دانشگاه الزهرا(س) قبول شدم؛ همان دانشگاهی که دکتر قالیباف‌اصل در آنجا مدیریت مالی تدریس می‌کردند!»


اولین تجربه‌‌های کاری


اولین تجربه کاری او در کانون خیریه کارآفرینان مهر بود؛ به‌عنوان کسی که کارهای دفتری و مالی آن کانون را انجام می‌دهد، مشغول‌به‌کار می‌شود و همان سال دوره کارشناسی ارشد او شروع می‌شود. این کانون همراه خیرین مدرسه‌ساز و حامی بانوان سرپرست خانوار بود. در دوره کارشناسی ارشد همزمان در شرکت نرم‌افزاری دانا فعالیت می‌کند و به واسطه پیگیری‌های مستمرش از دکتر قالیباف‌اصل وارد بازار سرمایه می‌شود: «دکتر قالیباف‌اصل قبول کردند که استاد راهنمای پایان‌نامه کارشناسی ارشد من باشند، اما راهنمایی‌های ایشان به تمام تصمیمات مهم زندگی کاری من تسری پیدا کرد و باعث پیشرفت من شد. من همیشه قدردان دلسوزی‌ها و راهنمایی‌های ایشان هستم. من به واسطه راهنمایی ایشان وارد شرکت سرمایه‌گذاری ایرانیان شدم و در سمت کارشناس سهام کار خود را شروع کردم. فعالیت من با تحلیلگری صنعت پتروشیمی آغاز شد. خوب به یاد دارم که اولین تحلیلی که برای این شرکت نوشتم، متعلق به شرکت پتروشیمی خارک بود و با ذوق و انگیزه زیادی تمام آنچه را که در دانشگاه یاد گرفته بودم،‌ به کار بستم. دوست داشتم صنایع دیگری مانند خودرو، تجهیزات و دارو را نیز یاد بگیرم و متوجه شوم ارزش‌گذاری هر کدام از صنایع  چگونه انجام می‌شود.»


پیوستن به شرکت‌های استراتوس و تأمین سرمایه نوین


او بعد از رفتن پرهام سیدین، مدیرعامل وقت شرکت سرمایه‌گذاری ایرانیان، احساس می‌کند که بهتر است با این شرکت خداحافظی کند و عطش یادگیری خود را در فضای دیگری دنبال کند. از خرداد‌ماه ۱۳۸۷ به‌عنوان کارشناس ارشد تحلیلگری فعالیت خود را در شرکت سرمایه‌گذاری سامانه استراتوس شروع می‌کند تا تجربه حضور در یک شرکت با پرتفوی متفاوت را نیز داشته باشد. اما طولی نمی‌کشد که از آنجا بیرون می‌آید و به این فکر می‌کند که برای ماندن در جایی که دوستش ندارد، زیادی جوان است؛ در نتیجه در دی‌ماه همان سال از این شرکت خارج می‌شود و تحقق آرزوها و اهدافش را در جای دیگری جست‌وجو می‌کند.

حاجی‌علی‌اصغر در شرکت تأمین سرمایه نوین با حسین عبده‌تبریزی و علی اسلامی‌بیدگلی همکار می‌شود. به گفته او، عبده‌تبریزی یکی از شخصیت‌های محبوب و کاریزماتیک رشته مدیریت مالی در ایران است که در کنار ایشان بودن،‌ تجربه بی‌نظیری است. او درباره مختصات این شرکت تازه‌تأسیس می‌گوید: «تأمین سرمایه نوین شرکتی نوپا بود که حتی دپارتمان‌هایش هم تکمیل نشده بود و من با ورود به دپارتمان سبدگردانی، فعالیت خود را در آنجا شروع کردم. این دپارتمان در حال برنامه‌ریزی تأسیس یک صندوق به نام صندوق یکم ایرانیان بود که جزء اولین صندوق‌های ایران است و منی که مدیریت مالی خوانده بودم، مکانیسم فعالیت این صندوق‌ها را فقط به‌طور تئوریک می‌دانستم و این بدان معنا بود که باید با چیزی مواجه شوم که برایم خیلی امکان یادگیری فراهم می‌کند. پذیره‌نویسی این صندوق در سه بانک اقتصاد نوین،‌ صادرات و سرمایه با موفقیت انجام شد. برای انجام این پذیره‌نویسی حتی روزهای جمعه در محل کار حضور داشتم و آغاز فعالیت این صندوق برای من شروع خوبی در شرکت تأمین سرمایه نوین بود. بعد از مدتی مدیر این بخش از شرکت خارج شد و مسئولیت کل دپارتمان به من سپرده شد.»

او بعد از به اتمام رساندن پروژه پذیره‌نویسی صندوق یکم ایرانیان به این مسئله فکر می‌کند که آیا می‌خواهد با همین فشار کاری که دارد، ادامه دهد یا خیر. برای تصمیم این موضوع با علی اسلامی‌بیدگلی، معاون وقت شرکت تأمین سرمایه نوین مشورت می‌کند و در نهایت فعالیت خود را در این شرکت ادامه می‌دهد: «در خلال این مشورت، مهندس اسلامی برگه‌ای به من دادند و گفتند گواهی سپرده عام بانک اقتصاد نوین را فهرست کنم و منی که تجربه فهرست‌کردن را نداشتم و درست مفهوم گواهی سپرده عام را هم نمی‌دانستم، دوباره در مسیر مواجهه با چیزی قرار گرفتم که تجربه یادگیری جدیدی بود.»

حاجی‌علی‌اصغر معتقد است تکرار چنین مواجهه‌هایی باعث شد تا به توانایی‌هایش اعتماد کنند و از قدم‌گذاشتن در مسیرهای جدید نترسد: «من در شرکت تأمین سرمایه نوین 13 صندوق تأسیس کردم و در طول فعالیت شغلی‌ام تاکنون تجربه تأسیس و مدیریت ۲۴ صندوق برای ۹ بانک را داشته‌ام. در هفت سالی که در شرکت تأمین سرمایه نوین بودم، دکتر حسین عبده‌تبریزی، دکتر سیدحسین میری و دکتر ولی نادی‌قمی راهنمایی‌های زیادی به من کردند و امکان یادگیری اموری را که با آنها آشنایی خاصی نداشتم،را به من دادند.

ما از بُعد تعداد صندوق‌های تحت مدیریت و تنوع بانک‌ها جزء برترین‌ها بودیم و مقایسه نظام بانک‌های مختلف برای من تجربه منحصربه‌فردی بود؛ می‌خواستم ببینم ساختار کدام‌یک از این بانک‌ها امکان توسعه بیشتری به صندوق خود می‌دهد. روزهای آخری که آنجا بودم، درگیر مذاکره با بانک‌های انصار و تجارت بودیم و بعد از آن، از این شرکت بیرون آمدم؛ می‌خواستم کار خود را تغییر دهم تا مجدداً مطالب جدیدی یاد بگیرم و به نظرم آمد که هفت سال ماندن در یک مجموعه زمان مناسبی است و وقت رفتن فرارسیده است. در نتیجه به شرکت تأمین سرمایه کاردان رفتم و در آنجا معاون عملیات شدم. در فرایند این جابه‌جایی بیش از همیشه از راهنمایی‌های دکتر سیدحسین میری کمک گرفتم و ایشان مثل همیشه راهنمای بسیار خوبی برای من بودند. راهنمایی‌های دکتر عبده‌تبریزی و دکتر قالیباف‌اصل هم مانند قبل برای من تعیین‌کننده بود.»


شروع به فعالیت در شرکت تأمین سرمایه کاردان


حاجی‌علی‌اصغر در سال 1393 به پیشنهاد آقای زمانی، مدیرعامل و عضو هیئت‌مدیره وقت شرکت تأمین سرمایه کاردان، با عنوان معاون عملیات به این شرکت می‌رود؛ شرکتی که علاوه بر حوزه صندوق‌ها و سبدها امکان تجربه حوزه تأمین مالی را هم داشت؛ صورت‌های مالی شرکت‌ها را بررسی می‌کردند، با مدیران ‌عامل و مدیران شرکت‌ها گفت‌وگو می‌کردند و به آنها روش مناسب تأمین مالی را ارائه می‌دادند. سهام‌دار شرکت تأمین سرمایه کاردان، بانک‌های تجارت، سامان و خاورمیانه بودند و در زمان حضورش سه صندوق‌ برای شرکت تأسیس می‌کنند: «فضای این سه بانک با یکدیگر متفاوت بود و این تنوع، پذیره‌نویسی صندوق‌ها را دشوار می‌کرد.

بانک تجارت بعد از مدتی تصمیم گرفت تمام شعب خود را به صندوق متصل کند و ما باید در مدت‌زمان کوتاهی ۱۸۰۶ شعبه را به این صندوق متصل‌ می‌کردیم و این موضوع پروژه خاصی بود، چون پیچیدگی‌هایی در حوزه‌های نرم‌افزار، قرارداد نرم‌افزار، سازمان و روش‌های بانک، امتیازبندی شعب، شرایط سپرده‌ها و غیره وجود داشت. در حوزه تأمین مالی نیز اوراق شهرداری مشهد با فروش به کسر را جزء اولین موارد فروش به کسر و کار با الگوریتم، تجربه کردیم. در مرحله اول ۱۰۰ میلیارد تومان از اوراق مزبور عرضه شد که بخش زیادی از آن به‌صورت عمده و قسمت کوچکی نیز به‌صورت خرد فروخته شد؛ حجم کل این اوراق 500 میلیارد تومان بود. ضمناً در سال 1394 دوره DBA را در دانشگاه تهران شروع کردم و سال 1395 این دوره به اتمام رسید. در نهایت منی که در ابتدای سال ۱۳۹۳ به شرکت تأمین سرمایه کاردان با عنوان معاون عملیات رفته بودم، شهریورماه ۱۳۹۵ با تغییر سهام‌دار و مدیرعامل، بعد از اینکه تأیید صلاحیتم از سازمان بورس به‌عنوان مدیرعامل جدید دریافت شد، به‌دلیل تغییر سهام‌دار از آنجا بیرون آمدم.»


از قائم‌مقامی تا مدیرعاملی شرکت گروه مالی کیان


طبق توضیحات حاجی‌علی‌اصغر، مهندس زمانی به همراه تعدادی از مدیرانی که از شرکت تأمین سرمایه کاردان بیرون آمده بودند،‌ به کمک یکدیگر شرکت جدیدی را تأسیس کردند به نام شرکت مدیریت سرمایه کیان که حاجی‌علی‌‌اصغر نیز در مهرماه 1395 به آنها می‌پیوندد. مانند هر شروعی، او با افرادی مشورت می‌کند. شرکت کیان کاملاً خصوصی بود و سهام‌دار بانکی نداشت. مثل همیشه با دکتر عبده‌تبریزی، دکتر میری و دکتر قالیباف‌اصل مشورت می‌کند. از جمله راهنمایی‌هایی که تصمیم را برای او قطعی می‌کند، صحبت دکتر تبریزی بود: «دکتر عبده در جواب این سؤال من گفتند، بخش خصوصی جای آدم مدعی است. اگر ادعایی داری بهتر است ادعای خود را ثابت کنی. این جمله برای من کافی بود تا تصمیم خود را نهایی کنم و مهرماه ۱۳۹۵ به شرکت کیان پیوستم و قائم‌مقام مدیرعامل شرکت مدیریت سرمایه کیان شدم که در آن زمان فقط دو زیرمجموعه کارگزاری آثل و گروه مالی نورانوار داشت. تجربه همکاری در کیان برای من فصل جدیدی از زندگی کاری بود، چون برای اولین‌بار امکان تجربه سهام‌داری را داشتم. به تعدادی از مدیران و من امکانی داده شد مبنی بر اینکه در صورت ماندگاری و عملکرد می‌توانیم سهام‌داری مجموعه را داشته باشیم. این موضوع برای من در مسیر زندگی کاری‌ام تجربه کاملاً متفاوتی بود.»

او تعریف می‌کند که شرکت کیان را آجر به آجر همراه مهندس زمانی و سایر مدیران ساختند و رفته‌رفته شرکت مدیریت سرمایه کیان به یک نهاد مالی به نام شرکت گروه خدمات بازار سرمایه و سپس گروه مالی تبدیل شد: «نام شرکت گروه مالی نورانوار به شرکت گروه مالی گسترش سرمایه کیان و نام شرکت کارگزاری آثل به شرکت کارگزاری توسعه معاملات کیان تغییر یافت؛ همچنین شرکت مشاور سرمایه‌گذاری پرتوآفتاب کیان تأسیس شد، مجوز سبدگردانی و بعدها مجوزهای مشاور عرضه و مشاور پذیرش برای این شرکت دریافت شد. مجوز برای دو صندوق با درآمد ثابت کیان (قابل معامله در بورس) و ندای ثابت کیان (صدور و ابطالی)، دو صندوق سهام (آوای سهام کیان و آهنگ سهام کیان)، یک صندوق شاخصی (قابل معامله شاخصی کیان که روی شاخص هم‌وزن طراحی شده است)، یک صندوق طلا و یک صندوق تضمین اصل سرمایه از سازمان بورس اوراق بهادار دریافت شد.

بدون شعب بانک برای صندوق‌ها و سبدها منابع جمع‌آوری شد. مجوز صندوق بازارگردانی برای شرکت کارگزاری از سازمان بورس اوراق بهادار دریافت شد. شرکت‌های حوزه دیجیتال تک‌به‌تک تأسیس و اپلیکیشن کیان دیجیتال به همت همکاران دیجیتال و مهندس زمانی شکل گرفت. استودیو خبری بورسان تجهیز شد و بعدها با تجهیز تیم به شرکت کاوشگران فردای اقتصاد تبدیل شد. شرکت لیزینگ کیان نیز از بانک مرکزی مجوز فعالیت دریافت کرد. شرکت‌ها در حوزه مدیریت سرمایه خصوصی طراحی و تأسیس شد.

بخشی از سهام شرکت پردازش اطلاعات مالی مبنا برای شرکت گروه مالی کیان خریداری شد. تعهد و فروش اوراق برای دولت، تعهد پذیره‌نویسی و بازارگردانی برای اوراق اجاره داروسازی دکتر عبیدی، سیمان سپاهان، تعهد فروش اوراق تبعی سرمایه‌گذاری سایپا طی سال‌ها در مجموعه کیان اجرایی می‌شود. مجموعه کیان مرحله‌به‌مرحله تکمیل شد و امروز این شرکت با ۱۷ شرکت زیرمجموعه، یک گروه مالی سهامی عام است و ۳۵۰ نفر نیروی کار در مجموعه شرکت‌های آن فعالیت دارند. صندوق‌های کیان همه روی اپلیکیشن کیان دیجیتال امکان خریدوفروش دارند و در حال پیاده‌سازی امکان خریدوفروش صندوق‌های سایر نهادهای مالی، تأسیس صندوق‌های جدید برای مجموعه کیان مانند صندوق‌های اهرمی، املاک و مستغلات، بخشی و غیره هستیم.»

در این سال‌ها حاجی‌علی‌اصغر به‌صورت کوتاه‌مدت در دوره‌های دانشگاه تهران برای دوره‌های MBA و DBA نیز تدریس کرده و می‌گوید که برایش بازگشت به دانشگاه محل تحصیل دوره کارشناسی‌اش تجربه ارزشمندی بود.

حاجی‌علی‌‌اصغر می‌گوید که تسلیم‌نشدن و استمرار، عناصر مهمی در رسیدن ما به اهداف‌مان هستند. در واقع اینکه ناامید نشویم و با وجود تمام سختی‌ها ثابت‌قدم بمانیم و به دور از هرگونه شعاری خود و توانایی‌هایمان را در عمل اثبات کنیم، همان چیزی است که از ما انسان متفاوتی می‌سازد. غلبه بر ترس‌ها و متمرکز بودن نه‌تنها ما را به سمت موفقیت هدایت می‌دهد، بلکه از ما انسان‌های باتجربه‌ای می‌سازد که از تک‌تک لحظات‌مان برای یادگرفتن چیزهای جدید استفاده می‌کنیم: «این امر به‌دفعات به من ثابت شده است. باید به ترس نه گفت و به دل کار زد؛ زمانی بود که بازارگردان صندوق‌های قابل معامله کیان از مجموعه جدا شد و من مجبور شدم وظایف او را بر عهده بگیرم. در کارگزاری نیز گهگاه مجبور می‌شدم جای خالی مدیران رفته را پر کنم یا در اوایل کار وقتی واحدهای حقوقی و مالی شرکت تجهیز نشده بودند، در این بخش‌ها کمک سایر همکاران باشم.

در همه این سال‌ها سعی کردم بر کار متمرکز باشم و هیچ «هرگز» و «نشدنی» را نپذیرم؛ مگر اینکه مطمئن می‌شدم که کاری نشدنی است و آن وقت رهایش می‌کردم تا وقت خود و دیگران را تلف نکنم. روزهای سخت می‌گذرد و آنچه باقی می‌ماند، خاطره روزهایی است که ما برای رسیدن به اهداف‌مان تلاش‌ها کرده‌ایم؛ وقتی به گذشته فکر می‌کنم هیچ‌چیز به اندازه احساس رضایتی که از انجام کارهای سخت به من رسیده، خوشحالم نمی‌کند؛‌ بهترین پاداش برای هر انسانی همین احساس رضایت است، من از ابتدای تأسیس شرکت مشاور سرمایه‌گذاری پرتوآفتاب کیان همزمان با قائم‌مقامی مدیرعامل شرکت گروه مالی کیان، مدیرعامل این شرکت شدم و همه این سال‌ها سعی کردم عضو فعالی از مجموعه کیان باشم.

بعد از رفتن مهندس زمانی از مجموعه کیان، به انتخاب هیئت‌مدیره، به‌عنوان مدیرعامل شرکت گروه مالی کیان انتخاب شدم و بیشتر از نقش قبلی خود سعی کردم فضای شرکت برای همه کسانی که اینجا کار می‌کنند، فضایی سرشار از پویایی و یادگیری باشد و هیچ‌وقت در جایگاه مدیر ننشستم و سعی کردم همواره برای انجام کارها پیش‌قدم باشم. نقش رهبری با مفهومی که رهبر خود پیشرو در انجام کارهاست، به‌مراتب برایم جذاب‌تر از مدیر صرف است. علاوه بر این همیشه جانب شفافیت را گرفتم و نقاط مثبت و منفی محصول را به‌طور کامل برای فروش آن اعلام کردم؛ چراکه بر این باورم که حتی اگر یک مشتری در همان لحظه از ما خرید نکند، رابطه خوب و شفاف ما با او می‌تواند در آینده رابطه پایدارتری بسازد.»


جدال با کلیشه‌های جنسیتی


در تمامی عرصه‌ها، به‌خصوص در فضای مالی همچنان حضور بانوان در لایه‌های مدیریت ارشد پررنگ نیست و مونا حاجی‌‌علی‌اصغر یکی از معدود زنانی است که در صنعت مالی کشور در سمت مدیرعاملی یک شرکت فعالیت می‌کند. او درباره این موضوع می‌گوید حضور آقایان در اکثر سمت‌های مدیریتی در صنعت مالی کشور کاملاً مشهود است و طرف مذاکره او نیز در تمامی این سال‌ها در جلسات، عمدتاً آقایان بوده‌‌اند: «قبل از ورود به هر جلسه مهمی از خودم می‌پرسم «مونا، به نظرت خانم دیگری هم در جلسه حضور دارد؟»

و وقتی وارد اتاق جلسه می‌شوم، پاسخم را می‌گیرم؛ نه! عمدتاً خانمی حضور ندارد. خانم‌ها برای حضور جدی در بازار کار با موانع بیشتری روبه‌رو هستند و به‌طور کلی باید نقش‌های متفاوتی را در زندگی بر عهده بگیرند؛ ایفای مسئولیت‌های دختر خانواده، همسر و مادر بودن در کنار وظایف کاری بسیار دشوار است. من برای طی فرایند کاری که داشتم از بسیاری از این نقش‌ها فاصله گرفتم و تمام انرژی‌ام را روی کار و تحصیل متمرکز کردم. بسیاری از خانم‌ها به‌صورت طبیعی انتخاب‌شان این نیست و چرایی آن برای من قابل فهم است. برای حضور جدی گاه مجبور هستیم هزینه‌هایی بدهیم و نقش اصلی را در کار انتخاب کنیم. این موضوع گاهی هزینه بسیار گرانی خواهد بود و پیدا کردن نقطه تعادل در آن بسیار سخت است.»

به گفته او، علاوه بر نقش‌های جنسیتی از پیش‌ دیکته‌شده‌ای که جامعه به زنان تحمیل می‌کند، هنجارها و کلیشه‌هایی نیز برای زنان در نظر گرفته می‌شود که اگر به آنها عمل نکنند، برچسب می‌خورند: «از زنان توقع دارند که عصبانی نشوند، فکر می‌کنند که توانایی‌های محدودتری دارند و بدون حضور یک آقا در کنارشان نمی‌توانند بعضی مذاکرات و کارها را نهایی کنند. به یاد دارم که وقتی برای مذاکره به بعضی از بانک‌ها می‌رفتم، از من می‌پرسیدند که آیا همراهی دارم و برایشان نامتعارف و عجیب بود که یک خانم تنها آمده تا با آنها مذاکره کند.

این موضوع در سال‌های قبل شدت بسیار بیشتری داشت. این موضوع برای من به چالش جالبی تبدیل شده بود، چون معمولاً بعد از گذشت یک‌ربع  همان آقایانی که در ابتدا مذاکره با یک خانم برایشان سخت بود، به این نتیجه می‌رسیدند که من در جایگاه درستی قرار گرفته‌ام، حتی در بعضی از موارد به‌عنوان عضو مشورتی آنها در جلسات بازار سرمایه دعوت می‌شدم. راستش را بخواهید رفته‌رفته یاد گرفتم که برای تغییر ذهنیت جنسیت‌زده افراد تنها راهی که دارم همین تسلیم‌نشدن است؛ من پا پس نکشیدم و با وجود اینکه محیط به‌دفعات به من یادآوری می‌کند که یک خانم هستم، سعی در ایفای مسئولیت‌های کامل خود داشته و دارم. امروز با اعتماد هیئت‌مدیره شرکت، مدیرعامل گروهی هستم که مدیران عامل شرکت‌های زیرمجموعه آن همگی مرد هستند و همیشه تلاش کرده‌ام که بهترین خودم باشم و اسیر مقوله جنسیت و نبایدها که جامعه به خانم‌ها دیکته می‌کند،‌ نباشم. جامعه امروز ما به مدیران و رهبران مسئول و بااخلاق نیاز دارد و جنسیت نباید مانعی بر سر راه تحقق اهداف افراد باشد.»


در جست‌وجوی تجارب جدید


حاجی‌علی‌اصغر معتقد است تجربه چیزی نیست که زندگی آن را به ما هدیه بدهد و این خود ما هستیم که باید برای تجربه‌کردن چیزها پیش‌قدم و مشتاق باشیم: «من دو سال در شرکت سرمایه‌گذاری ایرانیان، هفت ماه در شرکت سرمایه‌گذاری سامانه استراتوس، هفت سال در شرکت تأمین سرمایه نوین، دو سال و نیم در شرکت تأمین سرمایه کاردان و اکنون نزدیک به هفت سال می‌شود که در مجموعه کیان هستم. من قبل از ورود به هر شرکتی فضای آن را بررسی کرده‌ام و هنگام خداحافظی نیز هیچ شرکتی را با دلخوری ترک نکرده‌ام و دوست دارم که در آینده با حوزه‌هایی مانند بیمه و سرمایه‌گذاری خصوصی بیشتر آشنا شوم. «جین فریزر»، مدیرعامل سیتی‌‌گروپ از جمله زنانی است که مرور مسیر کاری ایشان برای من الهام‌بخش است. تجربه حضور در بازارهای مالی بین‌المللی حتماً تجربه منحصربه‌فردی است. دوست دارم این فرصت را به خودم بدهم که از تک‌تک لحظات زندگی‌ام برای تجربه‌کردن هر آنچه ممکن است، استفاده کنم و از اینکه در تمام این سال‌‌ها بر ترس‌هایم غلبه کرده‌ام خوشحالم و از مسیری که آمده‌ام، راضی هستم.»

حاجی‌علی‌‌اصغر بیان می‌کند که هیچ آسانسوری وجود ندارد که ما را به قله آرزوهایمان برساند و گرچه وجود افراد تأثیرگذار در زندگی ما مهم است،‌ اما در نهایت این خود ما هستیم که باید برای آرزوهایمان بجنگیم و برایمان از درس‌‌هایی می‌گوید که در این سال‌ها گرفته است: «در تمام این سال‌ها یاد گرفتم که رهبر بودن مهم‌تر از مدیر بودن است و یک رهبر باید مسئولیت موفقیت و شکست‌ها را بپذیرد و شانه خالی نکند. تسلیم‌نشدن نیز مهم است و باید برای رویارویی با تمام ناملایمات مسیر آماده و همراه بود و در آخر باید سعی کنیم روحیه یادگیری را در خود همواره زنده نگه داریم و مغرور به دانسته‌های خود نباشیم.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

زمان مطالعه: 9 دقیقه

حامیان عصر تراکنش