عصر تراکنش ۷۵؛ رضا قربانی، مؤسس کارخانه نوآوری رسانه راهکار / وبسایت تککرانچ یکی از وبسایتهای پرمخاطب در حوزه فناوری و نوآوری است. این وبسایت آمریکایی درباره مهمترین روندها و رویدادهای حوزه مرتبط با کسبوکارهای فناوری و استارتاپها بهصورت پیوسته محتوا منتشر میکند. خودش هم رویدادهایی دارد و زیرمجموعههایی برای معرفی کسبوکارهای فعال در حوزه اقتصاد نوآوری. اگر کلمه جیتکس را در وبسایت تککرانچ جستوجو کنید به ۲ نتیجه میرسید؛ یکیاش مربوط به حدود ۱۰ سال پیش است و دیگری مربوط به چند سال قبل. اگر رویداد MWC بارسلونا را جستوجو کنید، به ۵۵۰ نتیجه میرسید و اگر رویداد CES لاسوگاس را جستوجو کنید، به نزدیک ۴ هزار نتیجه میرسید. این اختلاف توجه از کجا میآید؟
در سالهای گذشته بارها و بارها گزارشهای متعددی را درباره روندهای کسبوکاری خواندهام؛ در این گزارشها چیزی که به چشم میخورد این است که گویی اساساً منطقهای به نام خاورمیانه و شمال آفریقا جدی گرفته نمیشود و ناراحتکنندهتر این است که گویی اساساً جایی به نام ایران وجود ندارد! عجیب است که برخلاف همه آن تلاشهایی که در ایران به طور خاص و خاورمیانه و شمال آفریقا به طور عام انجام میشود انگار اراده رسانههای جریان اصلی آمریکایی بر ندیدن است. آمریکاییها با ولع عجیبی خودشان را میبینند؛ خودشان را میپرستند و ستایش میکنند. اروپا و بریتانیا را هم بهصورت حداقلی میبینند ولی خاورمیانه و شمال آفریقا را نمیبینند؛ از نظر آنها انگار فناوری و نوآوری ارتباطی به این منطقه از جهان ندارد.
کسی اگر رسانههای آمریکایی را دنبال کند در تنها مواردی که نام خاورمیانه و شمال آفریقا را میشنود در جنگ و خونریزی است. در درگیریهایی که رخ میدهد نام این منطقه به کرات شنیده میشود. خبرهای مثبت و توسعه مربوط است به آمریکا و اندکی اروپا و در نهایت خاورمیانه و شمال آفریقا در آمارها خاکستری هستند و جایی به نام ایران اساسا وجود ندارد!
این یک طرف ماجرا؛ طرف دیگر این است که ارادهای هم در داخل ایران وجود دارد که تا حد ممکن دست ایران و ایرانی را از حضور در میادین جهانی کوتاه کند. انقدر در میدانهای بینالمللی حضور نداشتهایم که به مرور ادب و آداب حضور در مناسبات اقتصادی جهان را فراموش کردهایم. این موضوعی به غایت نگرانکننده است؛ با این زاویهدید است که حضور مدیران دولتی و غیردولتی را در رویدادی مانند جیتکس مفید میدانم؛ حداقل فایده این است که در محیطی قرار میگیرند که فعالان اقتصادی منطقه در آن حضور دارند. هرچند که حتی همین رویداد هم قرار نیست توسط رسانههای جریان اصلی آمریکایی دیده شود و حتی اگر در همین رویداد هم بتوان جریانساز بود باز قرار نیست دیده شویم. بماند که ایرانیان و فارسیزبانها در همین رویداد هم جریانساز نیستند.
امسال و در حاشیه رویداد اتفاقهای خوبی رخ داد که یکی از کاملترین آنها رویداد پرشین تکسامیت بود. این رویدادها و به طور خاص رویداد پرشین فرصت خوبی برای تبادل نظر و البته شبکهسازی بودند. تصور میکنم بین فارسیزبانها شبکهسازی قدرتمندی انجام نشده است. متأسفانه اساس شبکهسازیهای خارج از ایران با اهداف سیاسی انجام میشود و کمتر نقش تسهیلگر اقتصادی را دارند.
با توجه به تغییراتی که در اقتصاد امارات در حال رخ دادن است و رشد و توسعه کسبوکارهای مبتنی بر فناوری و احتمال جا ماندن بخش سنتی از این اقتصاد روبهرشد، شاید تعامل اثربخش فعالان فناوری و نوآوری در داخل ایران با سرمایهگذاران و صاحبان کسبوکارها در جایی مانند امارات زمینه توسعه همکاریهای بیشتر اقتصادی را فراهم کند.
قاعدتاً تحریمها و فشارهای اقتصادی ناجوانمردانه بر ایرانیان کار را سخت و پیچیده میکند و موضوع شبکهسازی اقتصادی به آسانی دیگر کشورها و ملیتها نیست؛ با این وجود این راهی است که باید با قدرت ادامه داد. اقتصاد در خودمانده ایران برای توسعه در این شرایط سخت لازم است ارتباط اثربخشی را با فعالان اقتصادی خارج از ایران داشته باشد و فعالان اقتصادی خارج از ایران هم برای بهروزماندن لازم است خودشان را به منابع انسانی داخل ایران متصل کنند. امیدوارم این تعامل در نهایت هم برای سرمایهگذاران و هم برای کسبوکارهای داخل ایران نتایج مثبت داشته باشد.
ما قرار نیست دیده شویم و رسانههای جریان اصلی نیز ۱۰۰ واحد تلاش ما را هم به اندازه یک واحد انعکاس نمیدهند؛ پس این خودمان هستیم که باید رسانه خودمان باشیم و انعکاس موفقیتهای هرچند کوچکمان.