عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

ضرورت تمرکز لندتک‌ها بر منابع مالی غیربانکی

بررسی چالش تأمین مالی لندتک‌ها و مسیرهای متنوع آن در گفت‌وگو با محمدمهدی اسمعیلی، سیدمجتبی بنی‌طبا و مهدی مقیمیان

عصر تراکنش ۸۳ / نقش لندتک‌ها در افزایش قدرت خرید مردم و تحول صنعت فناوری‌های مالی بر هیچ‌کس پوشیده نیست؛ کسب‌وکارهایی که در وضعیت تورمی اقتصاد کشور می‌توانند کمک‌کننده باشند. با وجود این، فعالان این حوزه برای ادامه فعالیت‌هایشان با چالش‌های متعددی روبه‌رویند که مهم‌ترینشان را می‌توان تأمین مالی دانست؛ چالشی که اگر چاره‌ای برایش اندیشیده نشود، به بحرانی تبدیل می‌شود که توان نابودی کسب‌وکارها را دارد و می‌تواند بقای آنها را تهدید کند، دامنه فعالیت‌هایشان را کاهش دهد و به عاملی برای برآمدن چالش‌های دیگر تبدیل شود. در حال حاضر اصلی‌ترین تأمین‌کنندگان مالی لندتک‌ها در کشور بانک‌ها هستند و به گفته فعالان، بانک‌ها نیز با محدودیت منابع مواجهند. به عقیده فعالان این حوزه، در چنین وضعیتی لندتک‌ها یا باید به دنبال حامیان دیگری باشند یا الگوی کسب‌وکاری خود را تغییر دهند.

در گفت‌وگو با محمدمهدی اسمعیلی، مدیرعامل سیمرغ تجارت؛ سید مجتبی بنی‌طبا، رئیس هیئت‌مدیره مانیسا و مهدی مقیمیان، مدیرعامل مینی‌پی به چالش‌های تأمین مالی لندتک‌ها و مسیرهای متنوع آن پرداختیم. به گفته آنها، سرمایه‌گذاران خطرپذیر، وام‌های دولتی کم‌سود، لیزینگ‌ها و مدیریت جریان نقدی در طول زنجیره تأمین از روش‌هایی هستند که می‌توانند منابع مالی لندتک‌ها را به‌‌سهولت فراهم کنند. در ادامه گزارشی از این گفت‌وگوها را می‌خوانید.


نیاز لندتک‌ها به تغییر الگوهای کسب‌وکاری‌شان


لندتک‌ها در سال‌های اخیر با توسعه فراگیری مالی در کشور، نه‌تنها صنعت فناوری‌های مالی را متحول کرده‌اند، بلکه باعث افزایش قدرت خرید مردم و کاهش فقر نیز شده‌اند. اقتصاد ایران یک رکود تورمی را تجربه می‌کند و این به معنای عدم توازن میان درآمدها و هزینه‌های افراد است و فرایند ارائه تسهیلات در بانک‌ها هم آن‌قدر سخت و طولانی است که درعمل محقق نمی‌شود و این دو در کنار هم می‌تواند وضعیتی جهنمی را برای اقشار کم‌درآمد ایجاد کند که به ناتوانی آنها در برطرف کردن نیازهای اولیه‌ و روزمره‌شان منتهی می‌شود. درست در همین‌جا است که برآمدن لندتک‌ها توجیه منطقی پیدا می‌کند. با وجود این، لندتک‌ها برای توسعه با چالش‌های زیادی نظیر نحوه برخورد رگولاتور با آنها و مهم‌تر از همه تأمین مالی روبه‌رویند و همین مسائل است که آینده این صنعت را مبهم می‌کند.

محمدمهدی اسمعیلی، مدیرعامل سیمرغ تجارت درباره چالش تأمین مالی لندتک‌ها در ایران می‌گوید: «وضعیت اقتصادی کشور طوری است که علاوه‌بر مشکلاتی که برای مردم به وجود آورده، به کاهش نقدینگی بانک‌ها نیز ختم شده است. بانک‌ها یکی از حامیان مالی اصلی لندتک‌ها هستند و وقتی آهی در بساط ندارند، نمی‌توانند از ما هم حمایت کنند. درنتیجه تأمین مالی به یکی از چالش‌های بزرگ صنعت لندتک در کشور تبدیل شده است. در چنین وضعیتی یا باید به دنبال حامیان دیگری بود یا باید الگوی کسب‌وکاری را تغییر داد. برای مثال در رابطه با تغییر الگوی کسب‌وکاری می‌توانیم به سمت تمرکز بیشتر روی حوزه اعتبار برویم و با ایجاد اعتماد بین فروشند‌ه‌ها و خریدارها و دادن این تضمین به فروشنده‌ها که خریدار در زمان مقررشده اقساطش را پرداخت می‌کند، هم به افزایش قدرت خرید مردم کمک کنیم و هم کسب‌وکارمان را حفظ کنیم. درواقع، به نظر می‌رسد باید تمرکزمان را از روی ارائه تسهیلات برداریم.»

تأمین مالی از آن مسائلی نیست که به این زودی‌ها برطرف شود و به نظر می‌رسد که کسب‌وکارهای لندتکی در سال جاری و حتی سال‌های آینده نیز از آن راه گریزی ندارند و به همین دلیل باید به فکر راهکارهای اساسی باشند که تاب‌آوری آنها را افزایش دهد. برخی بر این باورند که چالش تأمین مالی می‌تواند مانع توسعه نوآوری در یک صنعت شود و لندتک هم از این قاعده مستثنا نیست. با وجود این، اسمعیلی معتقد است که صنعت لندتک آینده روشنی دارد و با تغییر الگوی کسب‌وکاری‌اش می‌تواند نوآور و فناور باقی بماند. او در این باره می‌گوید: «ما باید این واقعیت را بپذیریم که نیازمند تغییر الگوهای کسب‌وکاری‌مان هستیم؛ تغییری که متناسب با وضعیت کشورمان، علاوه‌بر اینکه زمینه رفاه مردم را فراهم می‌کند، برای کسب‌وکارها نیز سودآور باشد. درنتیجه هر کسب‌وکار لندتکی که زودتر به سمت مدل‌های مبتنی بر اعتبار برود، برنده این میدان خواهد بود و اگر نوآور باشد، می‌تواند سرویس‌های نوینی را ایجاد و راه‌اندازی کند.»

نرخ‌های ارائه‌شده برای تورم در ایران چندگانه‌اند. برای مثال وقتی قرار است برای میزان دستمزدها تصمیم‌گیری شود، از نرخ ۲۲درصدی صحبت می‌شود و وقتی پای هزینه‌ها به میان می‌آید از نرخ ۵۰درصدی صحبت می‌کنند، اما آنچه مسلم است این است که در یک وضعیت تورمی هم کارمندان و هم کارفرمایان ناراضی خواهند بود و متضرر خواهند شد. او با بیان این موارد توضیح می‌‌دهد: «تورم هم هزینه‌های کارفرمایان را افزایش می‌دهد و هم مخارج کارمندان را و این می‌تواند به چالشی مهم درون سازمان‌ها تبدیل شود.

درآمد کارمندان کفاف زندگی روزمره‌شان را نمی‌دهد و کارفرمایان هم با توجه به حاشیه سود اندکی که دارند، نمی‌توانند پایه حقوق‌ها را خیلی جابه‌جا کنند. شما می‌توانید این مسئله را به بیرون از مرزهای یک سازمان هم تسری دهید. برای مثال وقتی بانک‌ها نمی‌توانند لندتک‌ها را به ‌لحاظ مالی تأمین کنند و با برخی محدودیت‌های بالادستی نیز درگیرند، مشخص است که چه نارضایتی‌هایی در اکوسیستم پیش می‌آید. نرخ سودی که توسط رگولاتور برای بانک‌ها در نظر گرفته شده، تأمین مالی را سخت می‌کند و علاوه‌بر این، دستورالعمل اخیر بانک مرکزی در قبال لندتک‌ها را هم داریم که برای آنها مشکل ایجاد کرده است، اما با وجود همه اینها من به آینده خوش‌بینم و بر این باورم که خیلی زود سقفی که رگولاتور تعیین کرده است، در مواجهه با واقعیت صنعت و به‌ شیوه‌ای ارگانیک بالاتر می‌رود و آن وقت می‌توانیم از توسعه لندتک‌ها و کاربردی‌تر شدنشان صحبت کنیم.»


ارائه اعتبار خرد با بازدهی کوتاه‌مدت؛ بهترین کار حال حاضر


صنعت لندتک کشور به دلیل مسائل مربوط به رگولاتوری و تأمین مالی بلاتکلیف شده است و صاحبان کسب‌وکارها نمی‌دانند که دقیقاً باید چه کار کنند که هم برای آنها، هم برای مردم بهتر باشد. سید مجتبی بنی‌طبا، رئیس هیئت‌مدیره مانیسا با اشاره به این مهم توضیح می‌دهد: «ما در صنعت لندتک با کاهش نقدینگی در گردش مواجهیم و این مسئله نه‌تنها ما را بلکه هر صنعتی را با چالش روبه‌رو می‌کند. متأسفانه فکری هم برای آن نشده و راهکارهایی که تاکنون ارائه شده، چالش نقدینگی لندتک‌ها را برطرف نکرده و به عبارتی این صنعت بلاتکلیف شده است. درنتیجه، بانک مرکزی به‌عنوان رگولاتور اصلی این حوزه باید وارد عمل شود و با ایجاد تغییراتی در اکوسیستم تکلیف ما را معلوم کند. نیازهای مردم روی زمین مانده و لندتک‌ها هم راهی جز تلاش برای بقا و اینکه روی همان مشتریان قبلی‌شان تمرکز کنند، ندارند و این در حالی است که این صنعت پتانسیل‌های رشد زیادی دارد و می‌تواند با ورود به حوزه‌ها و زمینه‌های مختلف، محصولات نوینی را خلق کند که هم به رفع نیاز مردم، هم به افزایش حاشیه سود شرکت‌ها منتهی می‌شود.»

بنی‌طبا می‌گوید که رگولاتور قبل از هر چیز باید به این درک برسد که مردم به لندتک‌ها نیاز دارند و عدم توسعه آنها به‌منزله فقیرتر شدن مردم است و اگر فعالیت را برای این صنعت آسان نکند، نیاز مردم را نادیده گرفته است. او صحبت‌هایش را این‌طور ادامه می‌دهد: «ذهن صاحبان کسب‌وکارهای لندتک آن‌قدر درگیر نوع رفتار رگولاتور و بخشنامه‌ها و آیین‌نامه‌ها شده که دیگر جایی برای فکر کردن به نوآوری نمانده است. جذب مشتری پایدار در هر صنعتی و در همه‌جای دنیا یکی از اولویت‌های اصلی هر کسب‌وکاری است، اما ما در ایران نمی‌توانیم این موضوع را در اولویت کارهایمان بگذاریم و به هر سمتی که تغییر مسیر می‌دهیم، با چالش رگولاتوری و تأمین مالی برخورد می‌کنیم. هم‌اکنون لندتک‌ها روی روش‌هایی تمرکز کرده‌اند که تسویه سریعی دارند و برای تأمین مالی اعتبارهایی که به مردم می‌دهند، از سرمایه در گردش خود استفاده می‌کنند که باعث می‌شود چیزی حدود ۹۰درصد از جامعه هدفشان را از دست دهند. مسیرهای فعلی تأمین مالی لندتک‌ها عمدتاً از بانک‌ها می‌گذرد و بانک‌ها هم که خود با چالش نقدینگی روبه‌رو هستند و همین است که به این حال افتاده‌ایم.»

او راه‌حل برون‌رفت از این گرداب را امضای قراردادهایی بین بنگاه‌های اقتصادی بزرگ و بانک‌ها و مؤسسات مالی می‌داند که توان سرمایه‌گذاری در این صنعت را دارند، اما معتقد است که ورود بنگاه‌های اقتصادی جدید به صنعت لندتک به‌عنوان حامی مالی، آغازگر چالش‌ها و محدودیت‌های جدیدی نیز خواهد بود که از سمت رگولاتور ایجاد می‌شود. او توضیح می‌دهد: «علاوه‌بر این، بنگاه‌های تولیدی بزرگ هم نمی‌دانند که مثلاً در شش ماه آینده با چه چیزی روبه‌رو خواهند شد و برای همین نمی‌توانند قولی به لندتک‌ها بدهند و از آنها حمایت کنند. شاید در وضعیت کنونی کشور، رفتن به سمت ارائه اعتبار خرد با بازدهی کوتاه‌مدت، آن‌هم در حوزه‌هایی که مردم مدنظر دارند، بهترین کار باشد.»


لزوم تمرکز بر سرمایه‌گذاران خطرپذیر و وام‌های دولتی کم‌سود


لندتک‌ها برای اینکه بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند و خدماتی که باید را به مردم ارائه کنند، به نقدینگی زیادی نیاز دارند. این در حالی است که فعالان و مدیران این صنعت از محدودیت دسترسی‌شان به منابع مالی و درنتیجه تبدیل شدن موضوع تأمین مالی به بزرگ‌ترین چالش خود گله می‌کنند. مهدی مقیمیان، مدیرعامل مینی‌پی با اشاره به وضعیت تأمین مالی لندتک‌ها در کشور می‌گوید: «تأمین مالی یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های صنعت لندتک کشور است. ماهیت این صنعت به شکلی است که برای ارائه تسهیلات به مردم به نقدینگی زیادی نیاز دارد، اما هم‌اکنون با محدودیت‌هایی که برای دسترسی به منابع مالی سنتی وجود دارد، لندتک‌ها با مشکلات زیادی روبه‌رویند. اصلی‌ترین تأمین‌کننده مالی لندتک‌ها بانک‌ها هستند و بانک‌ها با محدودیت منابع مواجهند. حمایت بانک‌ها از فین‌تک‌ها و لندتک‌ها با سختگیری‌ و چالش‌های متعددی روبه‌رو است و فرایندهای پیچیده و زمان‌بری دارد.

علاوه‌بر این، تعداد سرمایه‌گذارهای خطرپذیر و شتاب‌دهنده در این صنعت ناچیز است و از سوی دیگر ابزارهای مناسبی هم برای رفع نیاز لندتک‌‌ها وجود ندارد. با وجود این، در این مدت شاهد تلاش بخش خصوصی و دولتی برای توسعه این صنعت بودیم و اکوسیستم در تلاش است تا نوآوری‌هایی مثل انتشار اوراق بهادار مبتنی بر وام را ممکن کند. در این مدت راهکار کرادفاندینگ با ایجاد جامعه و ارتباط نزدیک با سرمایه‌گذاران، شفافیت و اعتماد را افزایش داده و این عمل به جلب اعتماد بیشتر سرمایه‌گذاران کمک بسیاری می‌کند.»

به گفته او، نبود منابع مالی کافی نقش بسزایی در کاهش نوآوری دارد و با محدود شدن منابع در دسترس لندتک‌ها فعالیت‌های تحقیق‌وتوسعه‌ و برنامه‌هایی که برای استخدام نیروی انسانی متخصص دارند به خطر می‌افتد و درعمل باید روی بقای خود تمرکز کنند. او می‌گوید: «وقتی کسب‌وکاری با چالش نقدینگی روبه‌رو است، مجبور می‌شود روی فعالیت‌های ضروری و کوتاه‌مدت تمرکز کند که بقای آن را تضمین می‌کند. در این وضعیت فعالیت‌های نوآورانه که ذاتاً زمان‌بر، هزینه‌بر و پرخطرند به حاشیه می‌روند. تأمین مالی ناپایدار باعث کاهش ریسک‌پذیری شرکت‌ها می‌شود و ترس از شکست و ناتوانی در جبران ضررهای احتمالی را افزایش می‌دهد.

همه اینها جلوی خلاقیت را می‌گیرد. جذب و نگهداشت نیروهای متخصص در حوزه‌های نوآورانه نیز نقدینگی زیادی می‌خواهد و کسب‌وکارهایی که با مشکل تأمین مالی روبه‌رو باشند، در رقابت با شرکت‌های دیگر در حوزه منابع انسانی دچار چالش می‌شوند. در یک کلام فرصت‌ها از دست می‌رود و کاهش سهم بازار و افت سودآوری شرکت‌ها را در پی می‌آورد. راه‌حل برون‌رفت از این وضعیت این است که روی منابع مالی جایگزینی مثل سرمایه‌گذاران خطرپذیر و وام‌های دولتی کم‌سود تمرکز کنیم. علاوه‌بر این، لندتک‌ها باید روی نوآوری‌های کارآمدی تمرکز کنند که به سرمایه‌گذاری اولیه کمتری نیاز دارند و زودتر به مرحله سودآوری می‌رسند. ایجاد فرهنگ نوآوری و حمایت از شکست‌های خلاقانه هم مهم است و درنهایت همکاری با سایر شرکت‌ها در زمینه تجاری‌سازی ایده‌ها و تحقیق‌وتوسعه هم می‌تواند خوب باشد.»

کسب‌وکارهای لندتکی برای اینکه بتوانند در فضای حاکم بر این صنعت رشد کنند و توسعه یابند، باید از روش‌های متفاوتی برای جذب سرمایه مالی موردنیازشان استفاده کنند و به روش‌های سنتی تأمین مالی که عموماً در آنها بانک‌ به‌عنوان تأمین‌کننده اصلی در نظر گرفته می‌شود، اکتفا نکنند. او در این باره توضیح می‌دهد: «استفاده از سرمایه‌گذاری خطرپذیر و شتاب‌دهنده و بهره‌مندی از ظرفیت لیزینگ‌ها و مدیریت جریان نقدی در طول زنجیره تأمین از روش‌های مناسبی هستند که می‌توانند منابع مالی لندتک‌ها را به‌‌سهولت فراهم کنند، البته مشکل این روش‌ها، مخصوصاً در بخش لیزینگ، این است که عموماً هزینه تمام‌شده پول با نرخ بالایی لحاظ می‌شود و با اهداف بلندمدت لندتک‌ها، یعنی ایجاد خدمات مناسب، در تضاد است که البته بخشی از آن نرخ منطقی است.

علاوه‌بر این روش، آنها می‌توانند به فکر دریافت وام از بانک‌ها و استفاده از راهکار کرادفاندینگ هم باشند. استفاده از کرادفاندینگ‌ها مستلزم آن است که آگاهی عموم مردم نسبت به این روش سرمایه‌گذاری و همچنین برندی که قرار است روی آن سرمایه‌گذاری کنند، افزایش یابد و درواقع، به یک بازاریابی مؤثر نیاز دارد. انتشار اوراق بهادار مبتنی بر وام در بازار سرمایه نیز روش تأثیرگذاری است که در حال پیگیری است. این روش به جذب سرمایه‌های کلان و کاهش وابستگی به سرمایه‌گذارهای خاص کمک می‌کند، اما پیچیده و زمان‌بر است و باید با الزامات مربوطه منطبق شود. همان‌طور که اشاره شد با مدیریت جریان نقدی در زنجیره تأمین و همکاری با فین‌تک‌های دیگر نیز می‌توان به تأمین مالی لندتک‌ها کمک کند، اما به ایجاد تسهیلاتی برای انتقال دانش و زیرساخت‌های دیجیتال نیاز دارد.»

ایجاد قوانین شفاف و کارآمد، ایجاد نهادهای نظارتی تخصصی، توسعه زیرساخت‌های فنی و اطلاعاتی، افزایش آگاهی عمومی، حضور در همایش‌ها و رویدادهای بین‌المللی و… ازجمله راه‌حل‌هایی‌اند که مقیمیان برای رفع چالش تأمین منابع مالی لندتک‌ها از آنها نام می‌برد و در این باره بیان می‌کند:‌ «توسعه زیرساخت‌های قانونی به شکلی که به خلق قوانین شفاف و کارآمد منتهی شود و حقوق و تکالیف لندتک‌ها، مردم و سرمایه‌گذارها را مشخص کند، یکی از اقدامات مهم و لازم است. علاوه‌بر این، باید نهاد نظارتی این حوزه تخصصی باشد.

توسعه زیرساخت‌های فنی و اطلاعاتی مثل زیرساخت‌های اعتبارسنجی و پلتفرم‌های پرداخت دیجیتال و ایجاد پایگاه‌های اطلاعات و داده ملی نیز می‌تواند به توسعه این صنعت کمک کند. افزایش آگاهی عمومی نسبت به مزایای استفاده از لندتک‌ها، آموزش نحوه استفاده از آنها و مدیریت ریسک نیز ازجمله مواردی است که باید به آن پرداخت. همچنین به حمایت‌های دولتی نظیر معافیت از مالیات و ارائه وام‌های کم‌سود نیز نیاز داریم. حضور لندتک‌ها در رویدادهای بین‌المللی و جذب سرمایه‌گذار خارجی نیز می‌تواند مؤثر باشد. همکاری بین لندتک‌ها و سایر فین‌تک‌ها و حمایت از نوآوری نیز شایسته توجه و رسیدگی است. همه مواردی که نام بردیم در صورتی تحقق می‌یابند که بخش دولتی و خصوصی در تعامل با یکدیگر برای توسعه صنعت لندتک کشور تلاش کنند.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.