توسعه دیفای در گرو توسعه رمزارزها
گفتوگو با فعالان حوزه رمزارز درباره وضعیت دیفای در ایران و چالشهایی که برای توسعه آن وجود دارد
عصر تراکنش ۸۵ / دیفای شکل جدیدی از امور مالی است که با غیرمتمرکز بودنش شناخته میشود و در سالهای اخیر وارد ادبیات مالی ایران و جهان شده است. ورود و توسعه دیفای در همهجای جهان با چالشهای مشابهی روبهرو است که از مهمترین آنها میتوان به نگرانی رگولاتورها اشاره کرد؛ رگولاتورهایی که تا قبل از این، وظیفه تعریف هویتهای اکوسیستم مالی را برعهده داشتند و حالا با ورود دیفای و تغییر مختصات امور مالی در جهان دچار نگرانیهایی شدهاند. این نگرانیها نشئتگرفته از ساختارشکنی فناوری است. حاکمیت ملی پول، قدرت، حقوق مصرفکننده، تأمین مالی و جرایم مالی از مسائلی هستند که باعث نگرانی رگولاتورها میشوند و آنها را به سمتوسویی سوق میدهند که بخواهند این حوزه را رگوله کنند، اما دیفای را نمیتوان رگوله کرد و این مسئله ممکن است به خلق حوزه جدیدی تحت عنوان سیدیفای در برخی کشورها منتهی شود.
فعالان حوزه رمزارز ایران بر این باورند که موانع دیگری نیز برای توسعه این مفهوم وجود دارد که مهمترینش ناکافی بودن آشنایی افراد با کاربردها و ابزارهای رمزارز است و به میزانی که آشنایی افراد با رمزارزها بیشتر شود، دیفای هم توسعه پیدا میکند. ما در این شماره از ماهنامه عصر تراکنش به سراغ وحید شامخی، معاون توسعه کسبوکار نوبیتکس؛ همایون قمری، رئیس هیئتمدیره بینوست و امید امینزاده، معاون عملیات آبانتتر رفتیم تا با آنها درباره وضعیت فعلی دیفای و آیندهاش در ایران صحبت کنیم. در ادامه گزارشی از این گفتوگوها را میخوانید.
نزدیک شدن دیفای به آرمانهایش در افقی ۱۰ساله
دیفای همیشه و همهجا وضعیت یکسانی نداشته و روند توسعه آن در سرزمینها و بازههای زمانی مختلف دستخوش مسائل متفاوتی شده است. وحید شامخی، معاون توسعه کسبوکار نوبیتکس، درباره وضعیت کلی دیفای در جهان میگوید: «بازار خرسی تأثیرات منفی زیادی روی دیفای داشت؛ بهطوری که مجموع داراییهای سپردهگذاریشده در پروتکلهای دیفای با کاهش قابلتوجهی مواجه شد. بهطور مثال در مقطعی که حوزه سرمایهگذاری پولی و اوراق قرضه، نرخ بازدهی سالانه ۵ درصدی را تجربه میکرد، استیکینگ اتریوم به بازدهی ۳ تا ۳/۵ درصد رسیده بود و بسیاری از سرمایهگذاران از حوزه دیفای خارج شدند. این روند تا حدود هفت یا هشت ماه پیش نیز ادامه داشت، اما بهتدریج با شروع مجدد بازار گاوی با اندکی تأخیر حوزه دیفای هم روند روبهرشد خود را شروع کرد.
شاخصی وجود دارد که حجم معاملات صرافیهای غیرمتمرکز به صرافیهای متمرکز را میسنجد. این شاخص هم بهتدریج از چند ماه پیش شروع به رشد کرد. در یک ماه اخیر این شاخص رشد نمایی را تجربه کرده و طبق آماری که در theblock.co آمده است، تا هفته سوم ماه ژوئن، یک نسبت تاریخی حدود ۲۰درصدی را ثبت کرده است. این نکته نشان میدهد که دوباره حوزه دیفای و صرافیهای غیرمتمرکز نیز جان تازهای گرفتهاند. اتفاق جالب دیگری که در حوزه دیفای رخ داد، این بود که ردیوم بعد از چند سال حاکمیت یونیسواپ، توانست حجم معاملاتی بالاتری داشته باشد و به نظر میرسد در آینده نزدیک هم شاهد اتفاقات جذابتری در این حوزه باشیم.»
طبق صحبتهای او دیفای در ایران نیز وضعیت مشابهی با دنیا را تجربه کرده است؛ یعنی با کاهش استقبال از آن تا هفت یا هشت ماه پیش روبهرو بودهایم و اتفاق منحصربهفرد و خاصی در بازار کشور نیفتاده است، با وجود این، مردم در سالهای اخیر برای اینکه از تورم جا نمانند، به سرمایهگذاری روی رمزداراییها علاقهمند شدهاند: «بررسیهای ما در نوبیتکس نشان میدهد که مردم ایران به دنبال کلاس دارایی جدید برای خنثی کردن روند کاهشی ارزش داراییهایشان هستند. برای رفع این نیاز هم لزوماً نباید از ظرفیتهای دیفای و صرافیهای غیرمتمرکز استفاده کنند و میتوانند رمزدارایی را از مسیر صرافیها و پلتفرمهای تبادل متمرکز تهیه کنند. تا زمانی که این راهحل به نیاز کاربران پاسخ میدهد، طبعاً برای استفاده از ظرفیتهای دیفای احساس نیاز نخواهند کرد. عموم مردم بیتکوین و رمزداراییها را میشناسند و اینکه برای رسیدن به آن چه مسیری را طی میکنند، موضوع کماهمیتتری در ذهنشان است. مگر اینکه محدودیتی در زمینه پلتفرمهای تبادل داخلی ایجاد کنیم که البته در این مورد هم رگولاتور باید مراقب باشد مردم را به سمت فضاهای غیرشفاف سوق ندهد.»
بنا بر صحبتهای او، معمولاً وقتی از حوزه دیفای صحبت میکنیم، خدماتی مانند صرافیهای غیرمتمرکز، استیکینگ، ییلدفارمینگ، لندینگ و… به ذهن خطور میکند. در سالهای اخیر خدماتی ازجمله استیکینگ و ییلدفارمینگ از سوی بازیگران مختلف در ایران عرضه شده است، اما باز هم مردم صرفاً بهعنوان فضایی برای سرمایهگذاری به آن نگاه میکنند: «در خیلی از موارد حتی کاربران نمیدانند که در حال استفاده از خدمات امور مالی غیرمتمرکز هستند. استفاده از خدمات حوزه دیفای نسبت به خدماتی که بهصورت متمرکز ارائه میشود، نیاز به آموزش و آگاهی بیشتری دارد. شاید به همین دلیل باشد که دیفای با روند کندتری در حال توسعه است.»
به نظر میرسد که توسعه دیفای به جریانهای کلی حاکم بر صنعت رمزداراییها وابسته است و با آنها بالا و پایین میشود. شامخی در این باره توضیح میدهد: «وقتی بازار ریزشی بود اقبال به این حوزه کم بود و از چند ماه پیش که اوضاع تغییر کرد، حوزه دیفای فرصت بیشتری برای قدرتنمایی پیدا کرد. با وجود اینکه هنوز شاخص TVL به عدد تاریخیاش که بیش از ۱۷۵ میلیارد دلار در نوامبر ۲۰۲۱ بود، برنگشته است، کارشناسان معتقدند که در چند ماه تا یک سال آینده ممکن است این سقف تاریخی شکسته شود. بهطور کلی دیفای یک ایده و آرمانشهری را توصیف میکند که برای تحقق آن بیش از یک دهه زمان لازم است. فلسفه امور مالی غیرمتمرکز یک پارادایم فکری است که گامهایی در راستای آن برداشته شده، اما پیشرفتهایش از جریان صنعت رمزارز کندتر است و ما میتوانیم در یک افق ۱۰ساله آن را ارزیابی کنیم و توقع داشته باشیم که به آرمانهایش نزدیک شده باشد.»
خلق و توسعه ابزارهای سیدیفای در ایران
دیفای روی بستر بلاکچین کار میکند و خصلتی غیرمتمرکز دارد. همایون قمری، رئیس هیئتمدیره بینوست، بلاکچین را با اینترنت مقایسه میکند و میگوید: «همانطور که اینستاگرام، تلگرام، واتساپ و… از اینترنت استفاده میکنند تا خدماتشان را ارائه دهند، دیفای هم از بلاکچین استفاده میکند. برای فناوریهایی مانند اینترنت و بلاکچین فرقی ندارد که از آنها در کدام نقطه کره زمین استفاده میشود و در یک فضای جهانی بدون مرز کار میکنند. این مسئله درباره بلاکچین تشدید هم میشود، چون از اساس غیرمتمرکز است. اقیانوس آزادی وجود دارد که هر کشوری، هر چقدر هم دورافتاده باشد، میتواند راهی برای استفاده از آن پیدا کند. ما در ایران درگیر فیلترینگ و تحریم هستیم و با وجود اینها میبینیم که مردم از نرمافزارهای خارجی استفاده میکنند و محدودیتها را دور میزنند. دولتها ممکن است حصار بکشند، اما مردم درنهایت از این حصارها بالا میروند و وارد اقیانوس آبی میشوند که میخواهند.»
او معتقد است که وقتی چند میلیون نفر در ایران وجود دارند که با مفهوم رمزارز آشنا هستند و از رمزارزها استفاده میکنند، دیفای هم وارد بازی میشود: «افراد رفتهرفته میفهمند که پروتکلهای جهانی امن و باکیفیت هستند و دیگر برایشان این مسئله که یک پروتکل ساخت کدام کشور است، اهمیتی ندارد و آن موردی را انتخاب میکنند که برایشان بهتر است. آنها از این پروتکلهای جهانی به کمک توثیق رمزارزهایشان وامهای کمبهره میگیرند و دیفای وارد زندگی روزمرهشان میشود. در فضای بدون مرز، کیفیت و امنیت سرویسها است که مهم میشود و دیگر کشور سازنده آن اهمیت چندانی ندارد.»
با وجود این، ما فقط وقتی میتوانیم از توسعه دیفای در ایران صحبت کنیم که فضای کلی حاکم بر امور مالی کشورمان به سمت غیرمتمرکز شدن رفته باشد. او در این باره بیان میکند: «توسعه دیفای در ایران با چالشهایی روبهرو خواهد بود که مهمترین آنها رگولاتوری است. درنتیجه به احتمال زیاد شاهد برآمدن ابزارهای سیدیفای خواهیم بود؛ ابزارهای تلفیقی که هم برای مردم و هم برای حاکمیت جذاب باشند. سیدیفای برخی از مزایای دیفای را ندارد، اما ممکن است مزایای دیگری داشته باشد که کشورهای دیگر را هم به استفاده از آن ترغیب کند. در کنار استفاده از ابزارهای داخلی که حول مفهوم سیدیفای ایجاد شدهاند، مردم از ابزارهای خارجی دیفای نیز استفاده خواهند کرد و این ابزارها در ایران به همان سرنوشتی دچار میشوند که نرمافزارهایی نظیر تلگرام و اینستاگرام به آن دچار شدند.»
دیفای؛ حوزهای که نباید رگوله شود
دیفای یک سیستم مالی غیرمتمرکز است که در حوزه رمزارزها به وجود آمده و تمایزهای زیادی با سیستمهای مالی متمرکز و سنتی دارد. امید امینزاده، معاون عملیات آبانتتر، با اشاره به این موضوع میگوید: «یکی از اصلیترین مفاهیمی که در نظام مالی سنتی، دنیای رمزارزها و نظام مالی غیرمتمرکز متفاوت است، مفهوم هویت است. هویت در نظام مالی سنتی توسط حاکمیتهای مرکزی تعیین میشود، اما در بلاکچین و سیستم مالی غیرمتمرکز، هویت با یک کیف پول یا آدرس یکتا در داخل شبکه تعریف میشود. این نکته مهمی است که رگولاتورها باید به آن توجه کنند. هدف رگولاتور از تنظیمگری خیر عمومی و حفاظت از حقوق شهروندان است. حاکمیت ملی پول، قدرت، حقوق مصرفکننده، تأمین مالی تروریسم، جرایم مالی و پولشویی از مسائلی هستند که باعث نگرانی رگولاتورها میشوند و این نگرانیها در همهجای دنیا وجود دارد و خاص ایران نیست. با وجود این، ماهیت دیفای مستقل از حاکمیتهای مرکزی است و اصلاً به وجود آمده تا میان هویت حقیقی افراد و آنچه در این سیستم انجام میدهند تمایز ایجاد کند و اگر بخواهیم آن را رگوله کنیم، فلسفه وجودی آن و ماهیتش را از بین میبریم.»
به عقیده او، دیفای فقط میتواند در گلوگاههایی که نقطه اتصال آن به جهان واقعی است، آن هم تا حد بسیار کمی رگوله شود و نگرانیهای جهانشمولی پیرامون استفاده از این فرم جدید مالی وجود دارد. برای مثال گزارشهایی توسط کمیسیون معاملات آتی کالای ایالات متحده بیرون آمده است که نشان میدهد آنها هم مثل ایرانیها از پیامدهای ناخواسته توسعه این مفهوم نگراناند و در پی رگوله کردن آن هستند. این در حالی است که دیفایی که رگوله شود، دیگر دیفای نیست.
دیفای را میتوان از زاویه فناوری نیز بررسی کرد. به گفته او، دیفای یک فناوری جدید است و بدیهی است که با برآمدن هر فناوری جدیدی، ساختارهای قبلی درهمشکسته میشود و همین ساختارشکنی است که رگولاتورهای جهان را نگران میکند و باعث میشود محدودیتهایی برای آن ایجاد کنند: «ریال دیجیتال بانک مرکزی مثال خوبی برای این ادعا است. کیف پولهای رمزارزی و سازکار نگهداری و انتقال وجوه در آنها کاملاً متفاوت از آن چیزی است که در نظام بانکی اتفاق میافتد. درواقع، در یک سیستم مالی غیرمتمرکز پول در کیف پول شما است و شما از شبکه بانکی استفاده نمیکنید. مثلاً در Retail CBDC اگر وجوه بهصورت مستقیم روی شبکه بلاکچین خصوصی بانکی جابهجا شود، دیگر شبکه شاپرک یا سیستمهای Core Banking به شکل فعلی وجود نخواهند داشت. در پروژه ریال دیجیتال بانک مرکزی نیز با توجه به نگرانیهایی که وجود داشته، کیف پولها بهصورتی طراحی و خلق شدهاند که در اختیار بانکها قرار بگیرند و پیادهسازی متفاوتی از CBDC (ارز دیجیتال بانک مرکزی) در ایران ایجاد شده است که نمیدانم آیا مسئلهای را حل میکند یا نه.»
توسعه دیفای در گرو توسعه رمزارزها است و به هر میزانی که در یک جامعه شناخته شوند و توسعه پیدا کنند، دیفای هم شناخته میشود و توسعه پیدا میکند. او در این باره توضیح میدهد: «هماکنون در ایران افراد زیادی وجود دارند که از رمزارزها استفاده میکنند یا آنها را میشناسند، اما استفاده آنها از رمزارزها به مبادلات سوداگرانه تقلیل داده شده و اگرچه با فضای رمزارزها آشنا هستند، ابزارهای این فضا را بهخوبی نمیشناسند. به نظر من بزرگترین مانع توسعه دیفای در ایران همین عدم آشنایی با رمزارزها و ابزارهایشان است. مانع بعدی اعتماد است. ما در سالهای اخیر با اشکالی از کلاهبرداری در این فضا روبهرو بودهایم که اعتماد برخی از افراد را نسبت به این حوزه از بین برده است و باید فکری به حال آن کنیم. دیفای برای اینکه عمومی و پذیرفته شود، راه درازی پیش رو دارد. در ایران میتواند در قالب اپلیکیشنها ارائه شود، اما رگولاتور باید دقت کند که این اپلیکیشنها ابزار مبادله و جایگزینی برای پول نیستند و اگر بخواهد آنها را بهصورتی رگوله کند که چنین باشند، ارزش پول رایج کشور باز هم کم میشود.»