تاریخ پول چه چیزی درباره آینده آن به ما میگوید؟
دنیا حول آن میچرخد، جابهجا میشود، رشد میکند و مدام تغییر میکند. مجله تایم مسیر پیش روی پول را بررسی میکند
عصر تراکنش ۵۵ و ۵۶ / وقتی فرانکلین روزولت به مشاوران اقتصادیاش گفت میخواهد ایالات متحده را از استاندارد طلا خارج کند، حیرتزده و نگران شدند. یکی از آنها گفته بود رئیسجمهور کشور را به سوی «تورم کنترلنشده و آشفتگی کامل» میبرد. مشاور دیگری گفته بود این اقدام «پایان تمدن غرب» را رقم میزند. دستیاران روزولت مرتجعان افراطی نبودند؛ دیدگاهشان باوری عمومی بود.
تقریباً همه اتفاقنظر داشتند که استاندارد طلا سازوکاری طبیعی برای پول است. بر اساس قواعد این استاندارد هر کسی که میخواست، میتوانست مقدار ثابتی طلا را با پول کاغذی معامله کند. در ایالات متحده همیشه میتوانستید با ۲۰.۶۷ دلار یک اونس طلا دریافت کنید. تغییرناپذیری ارزش هدف محوری استاندارد طلا بود. وقتی طلا را حذف کنید، بدیهی است که پول به کاغذی بیارزش تبدیل میشود.
مشخص شد که این دیدگاه کاملاً اشتباه است. پایبندی به استاندارد طلا اساساً یکی از دلایل ایجاد رکود بزرگ و کنارهگیری از آن گامی حیاتی به سمت احیای اقتصادی بود. پس چرا پایبندی به طلا مشاوران روزولت و بیشتر اقتصاددانان برجسته آن زمان را کور کرده بود؟
خطایی فکری وجود دارد که اغلب در مورد پول مرتکب میشویم. سازوکار پول در هر لحظه شبیه قوانین طبیعی در مورد آب یا جاذبه است. هر جایگزینی برای سازوکار موجود پول نامعقول به نظر میرسد. پول کاغذی بدون هیچ پشتوانهای؟ مثل این است که انتظار داشته باشیم آب به سمت بالا در جریان باشد!
بعد شوکی سیاسی، فناورانه یا مالی اتفاق میافتد و ناگهان پدیدهای جدید مثل پول کاغذی با پشتوانه فلز، پول کاغذی بدون پشتوانه یا صرفاً اعدای روی صفحه نمایش ظهور میکنند. خیلی زود به پول جدید عادت میکنیم. به نظر میرسد وضعیت طبیعی باید همین باشد و هر چیزی بهجز آن احمقانه است.
اکنون ممکن است در آستانه یکی از این تغییرات باشیم. پیشبینی قطعی آینده در این زمینه غیرممکن است، اما تاریخ بینشهای عمیقی در این مورد فراهم میکند که چه مسائلی باید ما را نسبت به آینده پول امیدوار کند یا بترساند.
پول فناوری است
حدود ۱۰۰ سال پس از میلاد مأمور دادگاهی در چین با ایجاد ترکیبی از پوست درخت توت، پارچه کهنه و تور ماهیگیری کاغذ را اختراع کرد. چند قرن بعد فردی (شاید راهبی بودایی که از تکرار مداوم نگارش متن مقدس یکسانی خسته شده بود) با حککردن متن مقدسی روی قطعه چوبی، چاپ را اختراع کرد.
چند قرن بعد از آن تاجری در مرکز استان سیچوان شروع به حل مسئله دیگری کرد؛ آن مسئله نامناسببودن پول مورد استفاده مشتریانش بود. این پولها بیشتر سکههای آهنی بودند و مشتریان برای خرید یک پوند نمک باید یکونیم پوند آهن پرداخت میکردند. معادل مدرن این بود که برای خرید خواربار فقط با خود سکهای یک سِنتی ببرید.
از این رو این تاجر به مشتریانش گفت که میتوانند سکههایشان را نزد او بگذارند و در ازای آن به آنها قطعه کاغذی بهعنوان رسید میداد که میتوانستند با استفاده از آن سکههایشان را بازپس بگیرند. افراد بهمرور به استفاده از این رسیدها برای خرید کالا روی آوردند و پول کاغذی متولد شد. تحول بزرگی بود.
خیلی زود دولت کسبوکار چاپ پول کاغذی را در دست گرفت و آن را به سراسر چین گسترش داد. در عصری که هنوز حملونقل ماشینی وجود نداشت، توانایی جابهجایی ارزش با چند قطعه کاغذ (بهجای ارابهای پر از سکههای فلزی) پیشرفتی بزرگ بود.
پول کاغذی به کاغذ و چاپ متکی بود که نوعی فناوری بودند، اما خود پول کاغذی هم فناوری جدیدی بود؛ ابزاری که تجارت را آسانتر میکرد. این تحول به افزایش تبادل ایدهها و تخصصیتر شدن اقتصاد منجر شد که باعث میشد افراد بتوانند مواد غذایی بیشتری پرورش بدهند و چیزهای بیشتری تولید کنند. پول کاغذی به چین کمک کرد ثروتمندتر شود. این فناوری جدید ریسکهایی را هم به همراه داشت؛ حاکمان میتوانستند پول زیادی چاپ کنند که گاهی به تورم ویرانگر منجر میشد.
امروزه فناوریهای جدید به ما این امکان را میدهند که با استفاده از ابررایانههای موجود در جیبهایمان پول را جابهجا کنیم. در سالهای آینده و با روشنشدن تأثیر کامل رمزارزها، فناوری تغییرات چشمگیرتری در پول ایجاد خواهد کرد. این فناوریهای جدید نیز مانند پول کاغذی فرصتها، بهرهوریها و ریسکهایی را به همراه خواهند آورد.
پول هم عمومی و هم خصوصی است
یکی از عوامل مهمی که در سیر تکامل ارز دیجیتال باید به آن توجه کرد، تنش میان دولت و شرکتهای خصوصی است؛ موضوعی که در تاریخ پول همواره وجود داشته است.
مورد آمریکا در اواسط قرن نوزدهم را در نظر بگیرید؛ زمانی که تقریباً هر بانکی میتوانست پول کاغذی خودش را چاپ کند. روی اسکناس دو دلاری Stonington Bank در کنتیکت عکس یک نهنگ وجود داشت و روی اسکناس پنج دلاری St. Nicholas Bank در شهر نیویورک تصویر بابانوئل بود. زمانی بود که بانکهای خصوصی بیش از هشت هزار نوع پول متفاوت چاپ میکردند.
هنوز در دورانی بودیم که پول کاغذی رسید مطالبهای برای طلا یا نقره بود. اگر بانکی ورشکست میشد، این رسید ارزشمند ناگهان به قطعه کاغذ بیارزشی با تصویری از بابانوئل تبدیل میشد.
این شرایط مسئلهای را برای تاجرانی ایجاد میکرد که با مشتریانی مواجه بودند که از هزاران نوع پول متفاوت استفاده میکردند. از کجا میتوانستند مطمئن شوند که کدام بانکها مورد اطمینان هستند؟ همچنین چطور میتوانستند پول واقعی را از تقلبی تشخیص دهند؟ مجلههایی به نام «گزارشگران اسکناس» ظهور کردند تا هر دو مسئله را حل کنند. مجلههای کوچکی بودند که اسکناسهای سراسر کشور را فهرست میکردند و به همراه آن توضیحهای مختصری در مورد ظاهر اسکناسها میدادند و توصیه میکردند که آنها را به ارزش اسمی یا در مورد بانکهای نامطمئن با ارزشی کمتر بپذیرند.
آن جهان در حوالی زمان جنگ داخلی آمریکا ناپدید شد؛ زمانی که مالیات فدرال جدیدی بر پول کاغذی، بیشتر اسکناسهای قدیمی را از گردش خارج کرد. با این حال اگرچه تنوع پول کاغذی کاهش یافت، اما پول خلقشده از سوی بانکهای خصوصی همچنان دوام یافت.
حتی در حال حاضر نیز بانکها هر بار که وامی میدهند، پول جدید خلق میکنند. این پول که بهعنوان موجودی حسابهای جاری و پسانداز ذخیره میشود، تفاوت چندانی با پول کاغذیای ندارد که بانکها در گذشته چاپ میکردند. تا مدتی از قرن بیستم، اگر بانکی در ایالات متحده ورشکست میشد، سپردهگذاران پولشان را از دست میدادند، همانطور که اسکناسهای اجدادشان با ورشکستشدن بانکها بیارزش میشد.
در دهه ۱۹۳۰ بود که دولت فدرال شروع به بیمهکردن بیشتر آن دسته از سپردههای بانکی کرد که ریسک از بین رفتن داشتند. به عبارت دیگر بانکهای مدرن پولی خلق میکنند که دولت فدرال ضمانت میکند. حال این پول عمومی است یا خصوصی؟ هر دو!
مقصود مطلوب اولیه رمزارز پول کاملاً خصوصی بود؛ ارزی که به دولتها و بانکها نیاز ندارد. هرچند این رؤیا هنوز از لحاظ فنی دستیافتنی است، اما جالب است که بیش از یک دهه بعد از ابداع بیتکوین، تقریباً هیچکس آنطور که افراد از پول (برای خرید کالاها در زندگی روزمره) استفاده میکنند، از رمزارزها استفاده نمیکند. اگر رمزارزها به پول عادی تبدیل شوند، احتمالاً بهصورت پول کاملاً خصوصی لیبرترینی نخواهد بود؛ بلکه نوعی ترکیب عمومی – خصوصی از پول خواهد بود که تقریباً همیشه بوده است. در واقع رگولاتورها شروع به سختگیری در مورد بهاصطلاح استیبلکوینها کردهاند. استیبلکوین (به معنی سکه پایدار) نوعی رمزارز است که بهعنوان جایگزینی برای پول موجود طراحی شده است.
پول پایدار پول ریسکی است
وقتی نگران آینده پولیم، باید نگران چه چیزی باشیم؟ البته رمزارزهای جدید زیادی وجود دارند که ارزششان مدام نوسان میکند، اما اگر نگران ریسکهای پردامنهتر (برای اقتصاد، نه برای نوسانگیران) باشیم، احتمالاً باید روی استیبلکوینها متمرکز شویم. بسیاری از استیبلکوینها به جای آنکه وعده ثروت یکشبه بدهند، با این ادعا وعده پایداری میدهند که هر توکن مجازی امروز، فردا و تا ابد دقیقاً یک دلار ارزش خواهد داشت. در حالی که مدام افراد بیشتری تعداد روبهرشدی از رمزارزها را معامله میکنند، محبوبیت استیبلکوینهایی مثل تتر و یواسدی کوین بهشدت افزایش یافته است. در تاریخ پول نیز اغلب میبینیم که وعده پایداری ملالآور، در نهایت پرریسکتر از وعده ثروت سریع بوده است.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بازار پول مثالی روشنگر است. این صندوقها در دهه ۱۹۷۰ ابداع شدند و ایدهشان عرضه پدیدهای شبیه حساب بانکی بود که بهره بیشتری پرداخت میکرد. چنان که «بروس بنت»، مبدع صندوق بازار پول بارها گفته بود: «هدف صندوق بازار پول این است که به سرمایهگذار خواب شب آرامی بدهد.» حتی نامش هم خوابآور است.
صندوقهای بازار پول سازوکاری شبیه بانکها داشتند. سرمایهگذاران پول را سپرده میکردند. بعد صندوق آن پول را وام میداد، بهره را جمعآوری میکرد و بخشی از این بهره را به سرمایهگذاران پرداخت میکرد. افراد و شرکتها برای نگهداری امن سرمایهها تریلیونها دلار در صندوقهای بازار پول سرمایهگذاری میکردند. خیلی شبیه سپردهگذاری در بانک بود؛ یک دلار میگذاشتید، یک دلار بهعلاوه بهره دریافت میکردید، اما بر خلاف سپردههای بانکی، دولت فدرال سرمایهگذاری در صندوق بازار پول را ضمانت نمیکرد.
در سپتامبر ۲۰۰۸ بانک سرمایهگذاری لمان برادرز ورشکست شد. در آن زمان صندوق بازار پول بزرگی ۷۸۵ میلیون دلار به لمان برادرز وام داده بود و ورشکستگی به این معنی بود که شاید این صندوق نتواند پولش را پس بگیرد. سرمایهگذاران این صندوق بازار پول شروع به مطالبه پولشان کردند، اما صندوق نمیتوانست به این مطالبات پاسخ بدهد. در واقع ارزش خالص داراییهای صندوق به کمتر از یک دلار رسیده بود؛ سرمایهگذاران دیگر نمیتوانستند در ازای هر دلاری که گذاشته بودند، یک دلار دریافت کنند.
لحظهای که دارایی در ظاهر امن ناگهان ریسکی به نظر میرسد، میتواند بسیار ناپایدارکننده باشد. سرمایهگذاران یکشبه شروع به تلاش برای خارجکردن صدها میلیارد دلار از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بازار پول کردند. مانند هجوم به بانکها بود و همانطور که اغلب در این موارد اتفاق میافتد، صندوقهای بازار پول نتوانستند پول مورد نظر را تأمین کنند. تنها چند روز بعد دولت فدرال مجبور شد برای جلوگیری از سقوط اقتصادی گستردهتر مداخله کند.
محبوبترین استیبلکوینها سازوکاری بسیار مشابه این صندوقها دارند. وقتی افراد استیبلکوین میخرند، برخی شرکتهای ارائهدهنده استیبلکوین آن پول را سرمایهگذاری میکنند. وقتی افراد میخواهند استیبلکوینهایشان را پس بدهند و دلار دریافت کنند، سازندگان توکنها باید این سرمایهگذاریها را بهسرعت زیر قیمت بفروشند. اگر این سرمایهگذاریها زیان زیادی بدهند یا همه ناگهان بخواهند بهطور همزمان استیبلکوینهایشان را بفروشند، استیبلکوینها ممکن است ناپایدار شوند؛ سرمایهگذاران ممکن است ناگهان نتوانند به ازای هر دلار پرداختی یک دلار دریافت کنند.
رگولاتورها از این موضوع آگاه هستند و در چند ماه گذشته برخی از قدرتمندترین مسئولان اقتصادی کشور گفتهاند شاید بهزودی استیبلکوینها با رگولیشن سختگیرانهتری مواجه شوند.
ظهور استیبلکوینها و واکنش دولت؛ ظهور و بروز تاریخ پول و آینده پول پیش چشم ما در زمان حال است. استیبلکوین فناوری پولی جدیدی است که مزیتهای جدید، ریسکهای جدید و تقابلهای جدیدی میان منافع عمومی و خصوصی ایجاد میکند.
[…] تاریخ پول چه چیزی درباره آینده آن به ما میگوید؟ / دنیا … […]