بیمه از متاورس غافل شود، باخته است!
در میزگرد فعالان حوزه رمزارز و متاورس با رئیس مرکز فناوری اطلاعات بیمه مرکزی مطرح شد
عصر تراکنش ۵۷؛ لیدا هادی / از یک تصویر ساده در گوشی تلفن همراه تا فایلی که در فضای ابری ذخیره میشود، از یک توکن انافتی تا کوینهای دیجیتالی؛ همگی شکل جدیدی از داراییهای دیجیتال هستند که نوبهنو عوض میشوند و هر بار ارزش تازهای خلق میکنند. امروز دنیای صنایع مالی دستخوش تحولات دیجیتالی گستردهای است که به سبب ظهور فرادنیایی چون متاورس و داشتههای آن روزبهروز شکل و شمایل جدیدی به خود میگیرند. در این میان صنعت بیمه نیز با همه محافظهکاریها و مقاومتهای معمول در برابر هر روند تحول به حتم بهزودی از دنیای تازه مجازی و داراییهای آن بیتأثیر نخواهد ماند؛ چراکه متاورس و داراییهای مجازی آن به قصد برهمزنندگی بزرگ وارد میدان شدهاند.
به بهانه تأسیس اولین کارگزاری رسمی بیمه در فضای متاورس و افزایش رغبت عمومی به داراییهای دیجیتال و رمزارزها به سراغ فعالان حوزه بیمه و اقتصاد دیجیتال رفتیم. قاسم نعمتی، رئیس مرکز فناوری اطلاعات بیمه مرکزی؛ ابراهیم نصیری، بنیانگذار و مدیرعامل ایمنتا و پرهام لیلیان، توسعهدهنده کسبوکارهای بلاکچینی و اقتصاد توکن در میزگردی که توسط عصر تراکنش و در مرکز فناوری اطلاعات بیمه مرکزی برگزار شد، از ضرورت حضور بیمهگران در دنیای مجازی متاورس گفتند و از سازوکار ورود شرکتهای بیمه به مقوله بیمه رمزارزها.
امروز تقریباً در همه صنایع مالی دنیا بحث داراییهای دیجیتال مطرح شده، ولی صنعت بیمه مانند هر بار تقابل با نوآوریهای جدید، دوباره بااحتیاط و حتی بهنوعی بیتوجهی با این روند رفتار میکند. این کرختی در مواجهه با روندهای جدید از کجا نشئت میگیرد؟
پرهام لیلیان: ما اگر بورس، بانک و بیمه را در کنار هم بگذاریم و مقایسه کنیم، قاعدتاً به این نکته میرسیم که صنعت بیمه بهشدت ریسکگریز است. البته این رویکردی نیست که فقط در ایران مطرح باشد. در همه جای دنیا بیمه بهعنوان صنعتی محتاط و ریسکگریز شناخته میشود که ماهیت کارش اینطور ایجاب میکند، اما واقعیت این است که این روندی نیست که بیمه بتواند تا ابد آن را نادیده بگیرد. الان بعد از چند سال بورس بهتازگی تشکیل صندوق کریپتویی را پذیرفته و نزدیک به یک سالی است که در حال بررسی سازوکارهای آن هستند. صنعت بانکداری هم در نهایت مجبور به تندادن به این روند شد. بورس نیز همینطور.
حجم زیادی از معاملات بر پایه کریپتو انجام شده بود و در نهایت بورس پذیرفت که باید به این روند جدید تن بدهد. چرا؟ چون فهمید که اگر نخواهد با این فناوریهای برهمزننده جدید همراهی کند، عقب میافتد. بانک هم همینطور. بحث رمزریال و… را قبول کرد. در بیمه هم باید همین اتفاق بیفتد، ولی لختبودن این ساختار باعث میشود که کسی کاری از پیش نبرد. روند فعالیت در زمینه رمزارزها در بورس و بانک هم کار سادهای نبود و بسیاری از جاها که میدانیم، چالشها و موانع خیلی زیادی داشتند. اما به دل ماجرا زدند. بیمه اما هنوز مقاومتهای خودش را دارد.
قاسم نعمتی: بله، اما باید توجه داشت که کسبوکارها با هم متفاوت هستند و نمیتوان قیاس صددرصدی بین صنایع داشت؛ چراکه هر کدام از آنها شرایط کسبوکاری خودشان را دارند. بیمه ذاتاً ریسکگریز است و نمیتوان به این صنعت خرده گرفت.
پس با این حساب صنعت بیمه که از نظر ساختاری تفاوتهای بسیاری با دیگر صنایع مالی مانند بانک یا بورس دارد، چطور میتواند در قضیه بیمه رمزارزها که این روزها بسیار زیاد از آن میشنویم، وارد شود؟ چه دورنمایی برای آن میتوان متصور شد و آیا اصلاً دورنما و چشماندازی برای ورود بیمه به این حوزه وجود دارد؟
نعمتی: بخش مهمی از دورنمای ورود بیمه به بازار رمزارزها به قضیه تقاضای بازار برمیگردد. آیا کسی تا امروز ریسک خودش در حوزه رمزارز را به شرکت بیمهای عرضه کرده؟ واقعیت امر این است که الان وضعیت رمزارز در کشور ما بهصورت پراکنده و در میان خود مردم و در فضای سایبری و… مطرح است و چهارچوب قانونی آن و وضعیت به رسمیت شناختهشدن رمزارزها خودش موضوع دیگری است که هنوز مشخص نیست.
به همین سبب نمیتوان صنعت بیمه و شرکتهای بیمه را مورد نقد قرار داد. در خصوص دورنمای بیمه رمزارزها با توجه به مکانیسم بیمه و صنعت بیمهگری، لازم است تقاضا به حد کافی وجود داشته باشد تا برای شرکتهای بیمه تشکیل سبد محصول و تعادل بین حق بیمه و میزان احتمال ریسک و خسارت از نظر اکچوئری، بهطور متعادل میسر باشد. در این شرایط است که امکان ارائه این بیمهنامه امکانپذیر خواهد بود؛ بنابراین این تصور که نهاد ناظر یا به عبارتی بیمه مرکزی به وضع قوانین و مقررات اقدام کند و شرکتهای بیمه را به ارائه این بیمهنامه سوق دهد، فقط از عدم شناخت مکانیسم صنعت بیمه است.
البته خیلی مهم است که بدانیم در رابطه با بیمه رمزارزها از چه رویکردی صحبت میکنیم؛ اینکه بیمه قرار است در رابطه با نوسان قیمت رمزارزها وارد عمل شود یا در برابر سرقتهای احتمالی.
نعمتی: بله در رابطه با مدلی از بیمه برای کیف پول کسبوکارهایی که پول مردم در آنجا قرار دارد، این موضوع امکانپذیر است که در برابر سرقتهای سایبری یا از دست رفتن داراییهای دیجیتال ضمن معاملات و… بشود به راهکاری برای بیمه رسید، اما در رابطه با کیف پولهای شخصی و… به نظر راهکارها ساده نخواهند بود.
لیلیان: در رابطه با بیمه رمزارزها باید به دو دسته اشاره کرد؛ بیمهنامههایی وجود دارند که روی بلاکچین فروخته میشوند. دسته دوم هم درباره شرکتهای بیمه متمرکزی که بیمهنامههایی را مطابق با محیط و فضایی که مردم مشغول تبادل در آن هستند، مثل رمزارز یا انافتی و… ارائه میدهند که میتواند هیچ ربطی هم به دنیای غیرمتمرکز نداشته باشد.
یعنی بیمهنامه و شرکت بیمه در دنیای متمرکز باشند، ولی داراییها در فضایی غیرمتمرکز باشند. در رابطه با رویکرد اول یعنی بیمهنامههایی که در بستر بلاکچین صورت میگیرند، باید بگویم که بحث اینها از هایپ DeFi اتفاق افتاد. این بیمهنامهها پروتکلها را بیمه میکردند. مدل کارکردشان هم بیشتر به سمت P2P است که خودش ماجرایی طولانی دارد، ولی در رابطه با موضوعات بیمهای که خارج از بلاکچین هستند و در رابطه با داراییهای دیجیتال مردم اتفاق میافتند، حتماً میشود کارهایی کرد.
خب در اینباره از چه ریسکهایی صحبت میکنیم و آیا اصلاً منطقی برای پوشش آنها وجود دارد یا خیر؟
لیلیان: البته رویکردهای بیمهای میتوانند بسیار وسیع باشند، مثلاً اول از همه میشود به بیمه کیف پولهای شخصی فکر کرد، ولی هیچ منطقی برای اثبات تقلب یا عدم امکان آن وجود ندارد. چطور میشود ثابت کرد که واقعاً از کیف پول دزدی صورت گرفته و خود فرد دست نداشته باشد. اثباتش البته ممکن است، اما بسیار سخت و مشکل. چون جای متمرکزی وجود ندارد تا بشود استعلام گرفت. پس ریسکهایی هستند که میتوان گفت شاید قابل پوشش نباشند، اما به طریقی میشود به سمتی رفت و با شرکتهایی کار کرد که بتوانند این مسائل را بهصورت جزءبهجزء در شکل قراردادهای B2B با هم مطرح بکنند.
الان این موضوع را میتوان در ارتباط با صرافیها و کاستودیها پیاده کرد. البته خیلیها هم هستند که ارزهای دیجیتال خودشان را خارج از صرافیها و سایر نهادهای متمرکز نگه میدارند که آن بحث جدایی در بیمه دارد، ولی برای بیمه رمزارزهای موجود در صرافیها به نظرم میشود به راهکارهای خوبی رسید که فکر میکنم در حال حاضر هم در ایران کارهایی صورت گرفته باشد. به نظر من تعریف بیمه در مدل B2B در تعامل با صرافیها میتواند کاری کند که مردم کمی با خیال راحتتر وارد عمل شوند. این سادهترین نوع بیمهای است که در همکاری با دنیای متمرکز و غیرمتمرکز میتوان انجام داد.
آیا همین شکل از بیمهگری را میشود روی بیمه انافتی هم تعریف کرد؟
لیلیان: بله. دقیقاً همین نوع بیمهنامه را میتوان روی توکنهای انافتی پیاده کرد. فرض کنید شما یک توکن انافتی خریدید، مثلاً کاور آلبوم یکی از خوانندههای معروف. شما میتوانید این توکن را بیمه کنید. در واقع هر بیمهنامهای که روی داراییهای فیزیکی قابل تعریف باشد، روی داراییهای توکن انافتی هم قابل اجراست، ولی باز هم بحث زیاد است؛ چراکه اگر بیمهگزار یک فرد حقیقی باشد، نه حقوقی، آن وقت نمیتوان قرارداد محکمی بست، چون روند مقیاسپذیری نیست.
باز هم در این بحث به نظرم بهتر است سراغ مدل B2B برویم؛ زیرا اگر قرار بر خرید بیمهنامه فردی در میان باشد، قطعاً چالشهای زیادی هم خواهیم داشت. حتی بیمه پلتفرمها را میتوان در نظر گرفت. مثلاً کدهای خود صرافیها در مقابل هکشدن و… بیمه شوند که جزء دسته بیمه دیجیتال محسوب میشود. بیمه قراردادهای هوشمند را هم میتوان به این موضوع اضافه کرد که ساختار پیچیدهتری دارد، اما شدنی است و الان هم کارهایی در این زمینه در حال انجام است.
ابراهیم نصیری: بله. الان تقاضا وجود دارد و عمدتاً صرافیها آن را مطرح میکنند. اکنون تعدادی از صرافیها مصرانه دنبال شکلی از پوشش بیمهای هستند که باید سازوکار تعریف بیمهنامه دربیاید و بعد به فکر مجوزهای لازم از طرف بیمه مرکزی باشیم و این نکته که بیمه مرکزی در تسهیل این روند چه نقشی به عهده میگیرد.
نعمتی: ببینید. مهمترین مسئله در این زمینه مشخصشدن ریسک است. اینکه ریسکها را بشناسیم و ببینیم که آیا قابل اندازهگیری هستند یا نه و اگر قابل اندازهگیری نیستند، باید در نهایت با فرمول و راهکاری مانند مشخصکردن شرایط و حدود تعهد، میزان تعهد بیمهگر نسبت به بیمهگزار را مشخص کرد، وگرنه امکان بیمهگری میسر نخواهد بود.
با این تفاسیری که گفته شد، آیا اکوسیستم بیمه کشور آمادگی پذیرایی از این شکل از بیمه برای داراییهای دیجیتال را دارد یا خیر؟ حالا چه از سمت رگولاتور، چه از سمت شرکتهای بیمه و…
نصیری: ببینید وقتی تقاضا باشد، همه ابعاد ماجرا سنجیده شده باشد، امکانپذیری انجام گرفته باشد و مشتری هم باشد و روند بازار را بادرایت دست بگیرید؛ آن وقت میتوان مدعی شد که این بیمهنامه آینده خوبی دارد. ما در ایران بیمه سفینه فضایی هم میتوانیم داشته باشیم، ولی چرا نداریم؟ چون تقاضایی وجود ندارد! داستان ارزهای دیجیتال هم به همین شکل است. در رابطه با رگولاتور هم بستگی دارد که طرح با چه زاویهای مطرح شود. بگذارید مثالی بزنم.
فکر کنید شب مهمانی دارید و میخواهید برای آنها ماهی بپزید، ولی ماهی آنقدر بزرگ است که از در خانه وارد نمیشود. خب به جای اینکه ماهی را به هر تلاشی عیناً از در وارد کنید، خردش کنید و سر سفره بگذارید. مهم این است که جلوی مهمانان ماهی بگذارید، حالا اینکه چطور ماهی را سر سفره آورده باشید، مهم نیست. بحث ما با رگولاتور بر سر ماجرای بیمه ارزهای دیجیتال هم همین است. راه و روش باید درست انتخاب شود. اینکه مدام اصرار داشته باشیم بیمه مرکزی نمیگذارد و… مسئله همان وارد کردن ماهی بزرگ است. نوع نگرش به ماجرا و ارائه محصول با توجه به شرایط و امکانات و تقاضای روز است که محیط تعامل را میسازد.
نعمتی: مسئله بیمه رمزارزها بازی کوچکی نیست. اگر بیمه در این شرایط خیلی بااحتیاط عمل میکند، برای این است که همه سازوکار و اساس بیمه بر اساس اعتماد است. اگر اعتماد بیمهگزار نسبت به بیمهگر از دست برود، شرکت بیمه شکست خواهد خورد. برای همین است که شرکتهای بیمه برای خدشهدار نشدن اعتماد، به قول معروف صد بار متر میکنند و یک بار میبُرند. به عبارت دیگر، چون بیمهنامه در زمان حال منعقد میشود و زمان عمل به تعهدات از سوی بیمهگر در آینده است، پیشبینی شرایط اقتصادی و اجتماعی که معمولاً در مدت بیمهنامه دچار تغییرات زیادی میشود، کار را سخت و دشوار میکند و دقیقاً تفاوت بین کسبوکار بیمه و سایر کسبوکارهای مالی در همین موضوع است. بنابراین نسخهای که برای صنایع دیگر پیچیده میشود، بهراحتی برای بیمهایها جواب نمیدهد و برعکس.
برای همین ورود به بحث بیمه رمزارزها و حرکت احتیاطی شرکتهای بیمه متأثر از ماهیت عملکرد صنعت بیمه است و شرکتها نمیتوانند بیگدار به آب بزنند. اگر بیمه در رابطه با رمزارزها و داراییهای دیجیتال تأمل میکند، به سبب همه سازوکارهای پیچیدهای است که اقتضای بیمهگری است، نه صرفاً عدم آگاهی یا عدم تمایل.
به نظر شما این پیچیدگیها باعث غفلت نشدهاند؟ حالا چه در رابطه با رویکردهای گذشته و چه رویکردهای جدید و منحصربهفردی مثل متاورس.
نعمتی: شاید ظاهر موضوع غفلت به نظر برسد، ولی به نظرم در فضای غبارآلود فعلی متاورس و دنیای مجازی نباید انتظار خارقالعادهای از صنعت بیمه داشت. شاید این ناشی از عدم اطلاع کافی بنده باشد، هنوز در داخل کشور، کسبوکاری بهطور جدی و واقعی در متاورس شکل نگرفته که با ریسکهای نیازمند مدیریت و خلاء بیمه مواجه شده باشد.
فکر میکنم در این موضوع علاوه بر همه اتفاقنظرات مبنی بر ضرورت ورود بیمه در متاورس، تفاوت دیدگاهی نیز وجود دارد و آن این است که بنده معتقدم باید وجود ریسک و تقاضا از شرکت بیمه نقداً به صنعت بیمه عرضه شود، در حالی که در طرف مقابل از شرکتهای بیمه انتظار میرود برای ریسکهای متاورس که هنوز ابعاد و ماهیت مشخصی ندارد و مطالبهگر نیز ندارد، بیمهنامه طراحی و عرضه کنند و این عدم حضور غفلت نامیده میشود.
نصیری: هر پدیده نوظهوری ریسکهای نوظهور خودش را هم دارد. هر مسیر جدیدی ماهیت خودش را دارد و نمیتوان به صرف پیچیدگی، پدیدههای جدید را نادیده گرفت. داستان بیمه و متاورس هم همینطور است. متاورس روندی است که در دنیا راه افتاده و حالا وقتش است که ما هم در ایران به آن توجه داشته باشیم. مسئله فقط توجه و نگاه به رویکردهای دنیاست و گوشبهزنگ بودن. ما این طرف دنیا نشستهایم و فکر میکنیم که حالا متاورس کجای داستان بیمه ماست، ولی از همان فردای روزی که زاکربرگ از دنیای متا صحبت کرد، همه صنایع دنیا برای حضور در آن آستین بالا زدند.
بله. همین یکی دو ماه پیش بود که اولین کارگزاری بیمه در فضای متاورس شروع به کار کرد.
نصیری: خب در دنیا روند بیمهگری در دنیای متاورس به راه افتاده، ولی اینکه صحبت از آن در فضای فعلی بیمه ایران چقدر میتواند واقعی باشد، بحث دیگری است. به نظر من اسمش را هرچه بخواهیم بگذاریم، چه یک ژست دیجیتالی باشد یا یک شوی تبلیغاتی یا یک فعالیت اقتصادی، هرچه باشد ارزش دارد. چرا؟ برای اینکه بهناچار آینده به این سمت خواهد رفت و اینکه از الان صنعت بیمه یک آزمونوخطا هم در این زمینه داشته باشد، هیچ ایرادی ندارد و در آینده متضرر نخواهد بود. این مسئله بستگی به این دارد که بیمه مرکزی بهعنوان نظارهگر، حامی شرکتهای بیمه پیشرو در این زمینه باشد.
شاید بهترین کار این است که شرکتهای بیمه در قالب یک کنسرسیوم این فضا را امتحان کنند. چون بهشدت اعتقاد دارم که اگر شرکتهای بیمه خودشان بازی را به دست نگیرند، دیر یا زود کسی دیگر این بازی را به دست میگیرد که اگر این اتفاق بیفتد، آن وقت شرکتهای بیمه در این بازی به حاشیه میروند. ماهیت متاورس در غیرمتمرکز بودن آن است.
شرکتهای بیمه اگر در مورد متاورس هم بخواهند با شک و تردید برخورد کنند، آن وقت باید منتظر یک شکست بزرگ باشند؛ چراکه سرعت پیشرفت پدیدههای جدید خیلی بیشتر از روندهای دیگری است که تا امروز شاهد بودیم و به نظرم باخت در واگذاری میدان بیمهگری در متاورس برای شرکتها، بسیار بزرگتر از همیشه خواهد بود. البته دیگر اسم آن شکست نیست. صحبت از حذف در میان است.
بیمه امروز تازه به اهمیت استفاده از قابلیت شبکههای اجتماعی پی برده و تازه در حال امتحانکردن بسترهای مختلف است، در حالی که دنیا از این مرحله گذر کرده و وارد مرحله دیگری شده. درباره متاورس اما داستان فرق دارد. اگر نخواهیم خودمان را با دنیا پیش ببریم، بازنده بزرگ میدان خواهیم بود. فقط این نکته را هم بگویم که متاورس در ماهیت خودش ریسک دارد و بیمهپذیر است و به شرکت بیمه هم احتیاج دارد. این سه تا اصل مهم است، اما این بحث اینجاست که چه کسی میخواهد سرمایهگذاری کند و مسئولیت بردارد، نه اینکه آیا متاورس قابلیت بیمهشدن دارد یا نه. بله متاورس به بیمه نیاز دارد، ولی کسی باید جرئت کند و وارد میدان شود.
منظور شما این است که بیمه اتفاقها و جریانهای جاری در داخل متاورس را بیمه کند یا به فکر سایدافکتهای ایجادشده از آن باشد؟
نصیری: هر دو امکانپذیر است. هم اتفاقهای داخل متاورس و هم سایدافکتهای داخل آن، هر دو قابلیت بیمهپذیری دارند و نیاز هم به آن وجود دارد. البته لازم است که در اینباره پژوهشهایی انجام شود و در اختیار شرکتهای بیمه قرار بگیرد. در همه دنیا برای رویکردها و پدیدههای نوظهور، این اندیشکدهها هستند که فعالان صنایع را با روندهای روز دنیا آشنا میکنند و به نظرم این وسط جایی مانند پژوهشکده بیمه باید نقش پررنگی در آیندهپژوهی بیمه متاورس در زمینههای مختلف داشته باشد.
نعمتی: در اینباره باید به ظرفیت بازار هم دقت داشته باشیم. بعضی از فناوریها اگر فراگیر شوند، ظرفیت بازار کسبوکارها بهویژه بیمه آنقدری نیست که تعداد بازیگران زیادی را در خود جای دهد. بهحتم با یکی، دو بازیگر عمده و معمولاً پیشرو، بازار اشباع میشود. برای نمونه به نظر شما کشور ما به چند پلتفرم فروش آنلاین مثل دیجیکالا نیاز دارد و ما الان چند تا پلتفرم فروش آنلاین داریم؟ درباره تاکسیهای اینترنتی هم همینطور. همین الان ما در صنعت بیمه تعداد زیادی کارگزار آنلاین داریم. ولی آیا ظرفیت صنعت بیمه نیاز به این تعداد کارگزاری آنلاین دارد؟ قطعاً نه. یکی، دو تا از بزرگترینها بهطور جد فعال هستند و بقیه در حاشیهاند. در مورد متاورس هم قضیه همین خواهد بود.
لیلیان: درباره بیمه متاورس هم میشود مانند بیمه رمزارزها آن را به دو بخش تقسیم کرد. یک بخش در رابطه با داراییهایی که خارج از دنیای مجازی هستند. مثل عینک مخصوص و دستکش یا هر وسیلهای که لازم است افراد وارد دنیای متاورس شوند که میشود مثل داراییهای فیزیکی دیگر با آنها برخورد کرد، ولی بخش دوم مربوط به دنیای مجازی است و اینکه چه داراییها و ریسکهایی برای بیمهکردن وجود دارد.
مهم است که بدانیم میخواهیم وارد چه حوزهای از بیمهگری در متاورس شویم. چون هر کدام از این حوزهها دنیای مخصوص به خودش و فرهنگ و قاعده خاص خودش را دارد. انگار که هر کدام کشور متفاوتی هستند، با قوانین خاص خودشان. با چند تا مثال قضیه روشنتر میشود. مثالهایی که همه از جنس if this then that هستند. مثلاً میشود بیمه انافتی را در متاورس پیاده کرد، البته اگر بشود چالش اعلام دزدی تقلبی را از بین برد. اما چطور میشود این مسئله را از بین برد؟ فرض کنید ما انافتیها را بیمه نکنیم و فقط قابلیت از بین رفتن را بیمه کنیم. البته نه از بین رفتن کامل.
فرض کنید در یکی از بازیها شما دو تا زمین دارید که یکی از این زمینها مورد حمله قرار میگیرد و کاملاً به تصاحب طرف مقابل درمیآید. اینجا جایی است که بیمه میتواند با ریسک کمتری وارد کار شود؛ چراکه اگر قرار بود فقط اعلام از دست دادن توکن شود، همان داستان تقلبهای احتمالی پیش میآمد، اما میتوانیم بر اساس قوانین بازی بیمهنامه را تعریف کنیم. این بیمه میتواند شامل شخصیت فرد در بازی باشد، میتواند لباسها و… باشد. این موضوع زمانی امکانپذیر است که بر اساس پروتکلهای بازی این تشخیص را بدهیم که خود فرد هیچ فعالیتی انجام نداده است. در جنگ یا هر پیشامد دیگری این قابل اثبات است، اما اگر فرد ادعا کند که توکن لباس را گم کردهام، این دیگر ماجرای سختی برای اثبات به بیمهگر خواهد بود.
شما برای بیمهگری در متاورس دورنمای روشنی میبینید یا فضای گنگ و مبهمی که ترس از ناشناختهها مانع ورود به آن میشود؟
نعمتی: به نظر من، هم ورود به بحث متاورس خودش جای ریسک دارد و هم پس از ورودش. یعنی داخل آن فضای مجازی خودش ریسکهای بسیاری خواهد داشت. بر اساس تعاریف متاورس، افراد در فضای مجازی داراییهایی خواهند داشت که با ریسکهای مختلفی روبهرو هستند و ممکن است آنها را از دست بدهند و این به نظرم فرصت خوبی برای شرکتهای بیمه خواهد بود، ولی شاید در حال حاضر نشود توضیحی برای سازوکار آن داشت. چه در داخل فضای متاورس و چه پروسه ورود از دنیای حقیقی به دنیای مجازی که در هر دو مورد بیمه میتواند محل خوبی برای فعالیت باشد و مانند همه جای دنیا تسهیلگر و حامی خوبی برای دلگرمی فعالان این حوزه باشد.
نصیری: آقای نعمتی از منظر مشتری ریسکها را مطرح کردند، ولی من میخواهم از منظر شرکتهای بیمه ریسکها را بگویم که هم ورود به متاورس ریسک دارد و هم عدم ورود به متاورس و باید بهصراحت بگویم که ریسک عدم ورود آن خیلی بیشتر از ورودش است. متاورس یک اعلام جنگ علیه همه صنایع است که با هوشمندی بزرگ راه افتاده است. متاورس برای همه صنایع یک جنگ بزرگ راه انداخت و یک آزمون سخت برای محک قابلیت فعالیتهای جدید در دنیای جدید.
همین که در اول کار ۱۰ میلیارد دلار برای آن هزینه شد، یعنی جنگ بزرگ. صنعت بیمه در خارج از ایران این جنگ بزرگ را درک کرده و لازم است در ایران هم استارتاپها و اینشورتکها وارد میدان شوند و این بازی را جدی بگیرند که اگر غیر از این باشد، بازی را همه با هم باختهایم. بگذارید با یک مثال بیان کنم. ما بهحتم ۱۵ سال پیش بدون موبایل خودمان را نمیتوانیم تصور کنیم. مگر در آن موقع فکر میکردیم که موبایل جزئی از زندگی روزمره ما شود. منظورم این است که الان هم سبک زندگی ما متاورسی است و نباید آن را خیلی دور یا گنگ و مبهم ببینیم. اتفاق عجیبی که بین ۱۵ سال پیش تاکنون برای دسترسی ما به موبایل افتاد، در متاورس با سرعت بالاتری میافتد.
لیلیان: مسئلهای که ما در بیمه متاورس با آن مواجه هستیم، مسئله ورود مناسب و بهموقع است. بهموقعبودن یعنی قبل از دیر شدن وارد متاورس شویم و مناسببودن یعنی با کمترین ریسک ممکن برای کسبوکار و مردم بخواهیم وارد شویم. الان کارگزاریهای بیمهای که به این قضیه ورود کردهاند، اکثراً نه روی توکنها کاری کردهاند و نه روی متاورس. روی قیمت زمین بیمه را تعریف کردهاند. در همین حد.
در واقع فقط بیمه ارزش دارایی را پیاده کردهاند، به این معنا که کف ارزش دارایی را بیمه میکنند. به این ترتیب که حد قیمتی خاصی برای دارایی شما تعیین میشود که اگر ارزش آن پایینتر از حد مقرر شود، بیمه به اندازه تعهداتش به بیمهگزار خسارت پرداخت میکند. واقعیت این است که متاورس موضوع جدیدی است و بیمهگری در آن هم مسئلهای است که صحبت درباره آن شاید کمی زود باشد، ولی این دلیل بر این نیست که آینده را از دست بدهیم. در واقع هر شرکتی که زودتر با این رویکرد همگام شود، برنده واقعی خواهد بود. نقطه شروع در بیمه متاورس باید بهحتم سادهترین و کمریسکترین نقطه باشد، ولی چابکبودن هم اهمیت دارد. مثل فروش بیمهنامههای سنتی در قالب انافتی که شاید سادهترین راه باشد. مهم شروع درست در مکان و زمان درست است.
نصیری: ببینید به نظرم عدم ورود شرکتهای بیمه به قضیه متاورس با بهانهجوییهایی همراه است. در متاورس نه تحریمی وجود دارد، نه کنترلگری.
رگولاتوری هم در اینباره محدودیتی ندارد؟
نعمتی: ما بعضاً درباره تعریف بیمههای خاص، بهصورت پراکنده میشنویم که شرکتهای بیمه یا اینشورتکها در تعللی که به خرج میدهند، انگشت اتهام را به سمت بیمه مرکزی میگیرند. واقعیت این است که بیمه مرکزی آییننامهها و مقررات خاص خودش را دارد. در بحث بیمهگری، اصولی وجود دارد که شما اگر آن اصول را زیر پا نگذارید، بیمه مرکزی به فعالیت شما کاری ندارد.
شما ریسک را بشناس، ریسک قابل اندازهگیری باشد و بتوانی از آن دفاع کنی و سازوکار قراردادی که میبندی، مشخص باشد؛ آن وقت بیمه مرکزی کاری با شما و فعالیت بیمهگری شما ندارد. در واقع اگر اصول رعایت شود، بیمه مرکزی کاری با فعالیتهای جدید ندارد. تا زمانی که بیمهگری مطابق با اصول بیمهگری و رقابت سالم با سایر شرکا و در حیطه توانگری شرکت صورت گیرد، بیمه مرکزی دخالتی نداشته و حمایت میکند. نقش رگولاتور در همه صنایع بیمه دنیا مشخص است.
چقدر ورود شرکتهای بیمه به حوزه متاورس را بااهمیت میدانید؟
نعمتی: قبل از پاسخ به سؤال لازم است یادآوری شود که هرازگاهی فناوریهایی شاخص میشوند و بر سر زبان میافتند و بهتدریج به حاشیه میروند؛ مانند بلاکچین و قرارداد هوشمند و حتی خود اینشورتک که چند سالی است وارد دایره لغات ما شده است. اما عملاً نه قرارداد هوشمندی و نه بلاکچینی در صنعت بیمه یا حتی صنایع دیگر دیده نمیشود. حالا داستان متاورس هم همین است و ممکن است مدتی بر سر زبانها بیفتد و آرامآرام حاشیهنشین شود. متاورس در خارج از کشور نیز هنوز به درجه بلوغی که در مقالات و طرحهای مفهومی آن گفته میشود، نرسیده است.
درست است که رؤیاپردازی لازمه حرکت و پویایی است، اما بگذارید روشن صحبت کنیم. متاورس به همان اندازه که مجازی است، مجازی است! و ابعاد مهم و قابل توجه آن، در رؤیاپردازی افراد قرار دارد و همه سختافزارها و مفاهیم آن پیادهسازی نشده است. ولی قطعاً آوردههای بزرگی هم با خودش به همراه دارد. اگر این دنیای مجازی و موازی، به درجه ظهور و ملموس برسد، قطعاً ورود صنعت بیمه نهتنها ضروری خواهد بود، بلکه ناگزیر نیز میشود.
به نظرم در بازه زمانی حاضر لازم است که از اخبار مربوطه غافل نباشیم و با حساسیت زیاد دستاوردها و آوردههای این زمینه را دنبال کنیم و از آموزش اصول و مفاهیم آن و فضای کسبوکاری آن عقب نمانیم تا لحظه ورود و شرایط ورود را از دست ندهیم. مهمترین چیزی که در بیمه متاورس نیاز داریم، بحث آموزش و واقعیکردن دیدهاست. متاورس مجازی است اما باید دیدگاهمان نسبت به آن واقعی باشد، نه رؤیایی!