رامبد حیدریان، مدیرعامل شرکت تجارت الکترونیک سرمایه؛ عصر تراکنش ۶۰ / از ابتدای قرن ۱۸ میلادی صنایع مختلف، دنیا را از هر منظری دستخوش تغییرات عمده کردند، اما یکی از این صنایع بذری را در دل خود پرورش داد که بهتدریج نهتنها در تمامی صنایع نفوذ کرد، بلکه به آسانترین، بانفوذترین و راحتترین راه دسترسی به تمامی بازارهای هدف انسانی تبدیل شد؛ تحول دیجیتال!
ظهور کامپیوتر و تحولات دیجیتال بعدی با سرعتی استثنایی، نهتنها باعث شکستهشدن مقاومت طبیعی سایر صنایع نسبت به آن شد، بلکه با استقبال کمنظیری مواجه شد؛ چراکه تحول دیجیتال باعث سرعتبخشیدن به ارائه خدمات مختلف، بهینهسازی منابع و بالطبع کاهش هزینهها شد و از همه اینها مهمتر دستیابی سریع صنایع را به بازارهای جدید امکانپذیر ساخت. همچنین تبلیغات با هزینه بسیار پایینتر و سطح دسترسی بسیار بالاتر به تمام مخاطبان، امکانپذیر شد و کسبوکارهای جدیدی شکل گرفت.
فرایند تحول دیجیتال در شرکتهای مخابراتی توانست سود ناخالص محاسبهشده قبل از هزینهها را بهبود بخشد. همین امر در مورد رضایت مصرفکننده نیز اتفاق افتاد که در مواردی به طرز چشمگیری تا حدود ۳۰ درصد افزایش دیده شد. از نظر امور داخلی شرکتها، هنگام استفاده بهینه و کارآمدتر از منابع، رضایت کارکنان افزایش و هزینههای عملیاتی کاهش یافت.
اگرچه در ابتدای امر فقدان دانش مربوطه، سایر صنایع را با مخاطراتی مواجه کرده بود، اما مشابه همین تأثیرات در سایر صنایع نیز نمایان شد؛ بنابراین پیوند صنایع با تحولات دیجیتال نهتنها به نفع آنها تمام شد بلکه امروزه صنعتی که تحولات دیجیتال در آن دیده نشود، عملاً امکان بقا ندارد.
دو صنعت بانکداری و مخابرات حداقل بهدلیل داشتن طیف وسیع مشتریان همواره صنایع قدرتمندی بودهاند؛ چراکه نیاز به خدمات مالی در دسترس با ایجاد تنوع که حاصلش صرفهجویی و بهبود سبک زندگی است، جز با همکاری این دو صنعت حاصل نمیشد.
با توجه به کمبود منابع و لزوم مدیریت صحیح و بهینه آن، بانکها نمیتوانند متناسب با تعداد مشتریان در همه جا حضور فیزیکی داشته باشند، بهویژه اینکه در مناطق متراکم دنیا، پراکندگی جمعیت در مناطق دورافتادهتر بسیار بیشتر از نقاط توسعهیافته شهری است که بانکها در آن حضور مستقیم دارند.
از سوی دیگر یکی از اهداف همیشگی صنعت مخابرات دسترسی به تمامی نقاط بوده و هست؛ بنابراین فصل مشترک طبیعی و سادهای بین این دو صنعت شکل گرفت و آنچه صنایع را به هم پیوند میدهد، حاصل شد؛ پاسخگویی به یک نیاز مشترک!
پوشش جهانی GSM در سال ۲۰۲۰ به حدود ۹۵ درصد رسید و LTE با حدود ۸۰ درصد در رتبه بعدی قرار گرفت، اما کاهش درآمد، هزینه سنگین این حضور حداکثری را غیر قابل توجیه کرد، بنابراین شرکتهای مخابراتی طبیعتاً به این فکر افتادند که از این مزیت رقابتی برای اهدافی غیر از ارتباطات استفاده کنند.
استفاده از سرویسهای مختلف بانکی و فینتکها در شبکه گسترده مخابراتی موجود درهای زیادی را به روی توسعه کسبوکارهای نوین باز کرد. بهعنوان مثالی ساده، قابلیت استفاده از تلفن همراه معمولی بهعنوان کیف پول برای پرداخت قبوض آب و برق و سایر خدمات پرداختی برای افرادی که دسترسی فیزیکی محدودی به بانکها دارند یا بنا به هر دلیلی تمایلی به خدمات حضوری ندارند، بسیار ارزشمند شد که با پاندمی کرونا این تمایل رفتهرفته به ضرورت تبدیل شد. اپل در سال ۲۰۱۹ اپلکارت را با همکاری گلدمن ساکس و مسترکارت راهاندازی کرد که از اپلپی پشتیبانی کند و سپس بهتدریج طیف وسیعی از خدمات مالی را به آن افزود.
T-Mobile به این تغییر و تحول با T-Mobile Money پاسخ داد که اولین خدمت آن، یک سرویس حساب جاری موبایلی از T-Mobile و BankMobile بدون کارمزد با نرخ بهره حداکثر چهار درصد برای سپردههای تا سقف سه هزار دلار به کاربران واجد شرایط بود. در سال ۲۰۱۸، Orange، غول مخابراتی فرانسه، Orange Bank را که یک پلتفرم بانکداری آنلاین کاملاً جدید بود، با هدف جذب حداقل دو میلیون مشتری جدید ارائه داد.
این دست همکاریها و خدمات مشابه در سراسر جهان بهوفور دیده و روزبهروز نیز بر تعداد و تنوعشان اضافه میشود، مؤسسات مالی سنتی، اسپینآفهای کاملاً دیجیتالی از خدمات پیشین خود ارائه میدهند یا با شرکتهای مخابراتی پیشرو همکاری میکنند تا با روندها و انتظارات بازار همگام شوند. این همکاریها به نوبه خود به شکلگیری اکوسیستمهای نرمافزاری متنوعتر با ادغام پرداخت و ابزارهای نوین مالی بیشتر منجر میشود.
مقاومت سنتی بین صنایع در مقابل ادغام و استفاده از خدمات یکدیگر در این دو صنعت بسیار کمتر دیده شد، در واقع این دو صنعت گزینهای جز همکاری نداشتند؛ بنابراین به جای مقاومت بیهوده به بهترین شکل از موقعیت ایجادشده استفاده کردند.
پرواضح است در کشور ما به فاصلهای نهچندان زیاد، همان مشکلات و شرایط جهانی تکرار میشوند که واکنش ما به آینده را رقم خواهد زد. اگرچه تجربههای تلخ متعدد از جبههگرفتن در مقابل روندهای جهانی با اصرار در ایجاد روندی متفاوت از آنچه دیگران هزینه آن را پرداخت کردهاند، یا بنا به هر دلیل دیگر، در کشور ما بهوفور دیده شده که در نهایت هم عموماً مجبور به پذیرش پرهزینهتر و پرآسیبتر شدهایم، اما امید است در همکاری میان این دو صنعت نهتنها از تجارب گذشته درس بگیریم، بلکه تجربهای خوب و مفید برای دیگران باقی بگذاریم.
بدون شک در سالهای آینده، شرکتهای ترکیبی بیشتری را خواهیم دید که انواع خدمات بانکی و اکوسیستمهای متفاوت را بهصورت غیرحضوری ارائه میدهند و احتمالاً در مدت کوتاهی، مراجعه حضوری به شعب بانک به یک خاطره بدل خواهد شد!