اعتبارسنجی حیاتی است، نه تزئینی
اگر به جای نگاه ابزاری به اعتبارسنجی، دید نهادی داشته باشیم، شاهد اتفاقات خوبی در سطوح کلان خواهیم بود
احمد افتخاری، مدیرعامل آپسان؛ عصر تراکنش ۶۲ / انجام هر فعالیتی نیازمند فراهمآمدن ابزار و شرایط لازم است. بدون در نظر گرفتن این ابزار، مسیر و فرایند کاری ابتر خواهد ماند. اکوسیستم مالی نیز جدا از این اصل نیست. حتی میتوان گفت مسائل مالی با وجود جزئیات و پیچیدگیهای فراوان ابزار و نیازمندیهای بیشتری را میطلبد. اعتبارسنجی موضوعی کمتر شناختهشده و غیرمطرح میان عموم افراد جامعه است و شاید این موضوع را باید مسئلهای جانبی یا غیرمهم نزد افکار عمومی قلمداد کرد، اما اهمیت آن برای متخصصان و فعالان حوزه مالی و بانکی روشن است و ایشان بر لزوم بهرهگیری از آن در کشور واقفاند.
البته نباید فراموش کرد که موضوعات لازم و تخصصی برای ترویج و ایجاد مقبولیت در جامعه نیازمند فرهنگسازی هستند. فرهنگسازی آن، چه در سطح تخصصی و چه در سطح عمومی، به فرایندی کارا نیاز دارد و میبایست این فرایند با هماندیشی تمامی فعالان در آن حوزه کاری، طراحی، اجرا، بررسی و بازنگری شود. بدون مشارکت همهدستاندرکاران و ذینفعان بیتردید بسیاری از اجزا که دارای اهمیت بالایی هستند، نادیده گرفته خواهند شد. بنابراین قبل از هر چیز لازم است کلیه فعالان با تمام ظرفیتهای موجود به میدان بیایند و دستبهکار شوند تا در نهایت میوه حاصل از آن نصیب همه ذینفعان حوزه مربوطه شود.
اعتبارسنجی بهعنوان یک روش و شیوه، راهحلی است که به واسطه آن سطح اعتباری و توانمندی افراد در بازپرداخت تعهداتشان به کمک معیارهای مختلف مالی، مدلها و شیوههای آماری و حتی الگوریتمهای پیشرفته هوش مصنوعی محاسبه میشود. از اعتبارسنجی در جهت تصمیمگیری برای ارائه تسهیلات و خدمات اعتباری در خصوص بررسی تعهد، مسئولیتپذیری، ثبات در روندهای کاری، قدرت مالی و احتمال نکول مشتریان استفاده میشود.
باید دقت کرد گزارش اعتباری به فاکتورهای مختلفی نظیر علتهای شخصی، اقتصادی، مالی، روانشناسی و اجتماعی بستگی دارد. البته فاکتورهای بسیار مهم در سابقه اعتباری افراد نهفته است و انجام تعهدات و خلل یا درستی اجرای کار تأثیر بسیار زیادی در این سنجش دارد؛ بنابراین هرچه سطح اعتبار و قدرت بازپرداخت فرد بیشتر باشد، میتواند نشاندهنده نکول کمتر یا خطرپذیری اعتباری کمتری باشد. پس باید توجه داشت که پرداخت بهموقع در این خصوص بسیار مؤثر خواهد بود. با توجه به این موارد است که میتوان نتیجه گرفت اعتبارسنجی تا چه اندازه میتواند برای بانکها، تمامی مؤسسات مالی و همچنین ارائهدهندگان سرویسهای ریز و درشت مالی در بسترهای گوناگون اهمیت داشته باشد.
برای پایداری و گردش صحیح پول در سیستم سالم اقتصادی، لازم است پیشینه مالی افراد و نوع برخورد آنها با فرایندهای مالی و اعتباری مورد بررسی و سنجش قرار بگیرد. بدون این سنجش و تنها اتکا بر روشهای سنتی که به لحاظ آماری میتواند دچار خطاهای بسیاری شود، بیشک فرایند مالی و اعتباری دچار عارضههای متفاوت و عمیقی خواهد شد. آنجایی که فناوری و علوم مربوط به رفتارشناسی افراد میتواند مکانیسمی را عاری از هرگونه اختلال درشت و ناسالم کند، بهرهنگرفتن از آن نوعی خودزنی و نابودی خودخواسته به حساب میآید. اگرچه لزوم بهرهگیری از سیستم اعتبارسنجی احساس میشود، اما لازم است در این خصوص یکپارچگی بیشتری لحاظ شود و نهتنها به شکل سیستمی، بلکه با ابزارهای گفتوگومحور نیز فعالان بخشهای مرتبط نظرات خود را به اشتراک بگذارند. نشستهای عارضهیابی و تخصیص امکانات بیشتر به بخشهای بررسی اطلاعات از جمله الزاماتی است که میتواند افق فعالیتهای اعتبارسنجی را بهبود بخشد و نقش آن را پررنگتر سازد.
مزایای اعتبارسنجی را میتوان به شکل خلاصه در چند بخش تقسیمبندی کرد:
- صرفهجویی در وقت و هزینه ارائهدهندگان و درخواستکنندگان اعتبار یا تسهیلات، به واسطه بهرهگیری از بستر آنلاین؛
- دقت بسیار بالا در بررسی سوابق اعتباری افراد و حداقل امکان وجود خطا؛
- سادهسازی فرایندها و در نتیجه رضایتمندی بیشتر کاربران و متقاضیان برخورداری از هرگونه اعتبار یا تسهیلات؛
- بهرهگیری از آخرین فناوریهای مرتبط و بهروز برای تسهیل فرایندها؛
- بررسیها بر اساس اصول و فنون پیشرفته است و امکان دخالتهای انسانی وجود ندارد و از سوگیری جلوگیری میشود.
از آنجا که در حال حاضر اعتبارسنجی در ایران بیشتر برای اعطای تسهیلات و کارت اعتباری استفاده میشود، میتوان این امید را داشت که با توسعه فعالیتها و تصمیمگیریهای هوشمندانه، این سیستم برای سایر امور معاملاتی و… نیز مورد استفاده قرار بگیرد. در بحث اجرایی میبایست یک همافزایی گسترده میان همه افراد فعال در اکوسیستم ذینفع صورت بگیرد. لازم است بهرهگیری از این سیستم بهعنوان یک فرصت ویژه در نظر گرفته شود و همه شرکتها از جمله شرکتهای مشغول در حوزه اعتباردهی به دید یک امکان خاص به آن نگاه کنند.
در واقع، به نظر من اعتبارسنجی تنها بهعنوان یک ابزار مالی در اکوسیستم بانکداری در نظر گرفته شده که دقیقاً به همین دلیل در همان محیط هم کارآمد نبوده است. با نیمنگاهی به سیستم اعتبارسنجی میتوان به این مهم پی برد که آنگونه که انتظار میرود، بدحسابی مالی نتایج سوء و مثبت خود را در زندگی روزمره افراد نشان نمیدهد. در دیدگاه کلان اقتصادی میتوان شاهد این مقوله بود که سیستم اعتبارسنجی ناکارآمد به افزایش درصد معاملات ناموفق و در نتیجه افزایش هزینه مبادله (Transaction Cost) منجر خواهد شد. این چرخه معیوب مکرراً باعث ناباروری فعالیتهای اقتصادی و عدم شفافیت میشود. در مقابل این مسئله، در کنار هم قرار گرفتن دادههای شغلی (تأمین اجتماعی)، مالیاتی و اعتباری افراد، هم بهعنوان فاکتور بازدارنده از جرائم حوزه کسبوکار و هم بهعنوان تسهیلکننده مبادلات تجاری میتواند به طرز چشمگیری تأثیرگذار باشد و تعداد واسطه و بار فعالیتهای صنعت اعتماد مانند مؤسسات مالی-اعتباری، سیستم قضایی و سایر بازیگران را کمتر کند. در نهایت تصور میکنم روزی که به جای نگاه ابزاری به اعتبارسنجی، دید نهادی داشته باشیم، شاهد اتفاقات خوبی در سطوح کلان خواهیم بود.