نوآوری به چه کار ما میآید؟
چرا باید از نوآوری در فناوری به سمت تغییر مدلهای کسبوکار و تنظیمگری برویم؟
عصر تراکنش ۶۲؛ رضا قربانی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش / به طرز عجیبی در چیزهایی که دوست ندارم، خوب هستم! مثلاً هیچوقت دوست نداشتهام معلم باشم، ولی کسانی که پای درس من نشستهاند، معمولاً شیفته من میشوند و دوست دارند با من کار کنند. بندگان خدا نمیدانند که در کار چقدر آدم سختگیری هستم و چقدر روی جزئیات وقت میگذارم. آنها تصور میکنند همانقدر که در کلاس درس اهل شوخی و خنده هستم، در کارم هم اینگونهام! هیچگاه دوست نداشتهام معلم باشم و درس بدهم، اما در سالهای گذشته هر بار به دعوت دوستی رفتهام و درباره فینتک و فناوریهای مالی درس دادهام. حوزههایی هم که درس دادهام، محدود است و سعی کردهام فراتر از یکی، دو حوزه خاص نروم؛ همانطور که در این سالها تلاش کردهام در چند حوزه خاص محدود بمانم و خودم را آموزش دهم.
خلاصه اینکه معلم نیستم و گاهی درس میدهم و هیچگاه در چهارچوبهای استاد-شاگردی مرسوم هم نگنجیدم. در کلاسهای درس که فینتک و فناوریهای مالی درس دادهام، سؤالی را معمولاً میپرسم و آن این است که نوآوری آخرین انتظاری است که از دنیای مالی داریم! حال چرا مدام از نوآوری در دنیای مالی صحبت میکنیم؟ چرا فینتک این همه جذاب است؟ کسی از یک حسابدار انتظار نوآوری دارد؟ در بستن ترازنامه و گرفتن سود و زیان چه خلاقیتی پنهان شده است؟ آیا دقت و خلاقیت دو سر یک طیف نیستند؟ آیا دوست داریم حسابدار ما فرد خلاقی باشد یا فردی خشک و دقیق؟ چگونه میخواهیم نوآوری را با خدمات خشک مالی آشتی دهیم؟
قاعدتاً پاسخ من روشن است و در این سالها تلاشهای من نشان دادهاند که معتقدم فناوری و نوآوری باید دنیای مالی را متحول کنند. چند سال قبلتر که تازه مفاهیم فینتک در حال گسترش بود، بسیاری اعتقادی به نوآوری نداشتند و اگر هم از آن حرف میزدند، صرفاً برای این بود که از کاروان نوآوری عقب نمانند. امروز که در بخشهای مختلف اقتصاد صحبت از نوآوری میشود، کسی نمیتواند خودش را کنار بکشد.
دنیای مالی هم قاعدتاً تحت تأثیر قرار گرفته؛ چراکه امروز دستاوردهای نوآوری در دنیای بانکداری و پرداخت دیده شده است. دقت کنید که بهدنبال نوآوری برهمزننده نیستیم؛ همین که کاری با ۱۰برابر کیفیت انجام شود، از نظر ما نوآوری است. همین که امروز برای گرفتن یک کارت بانکی دیگر لازم نیست به شعبه بانک برویم، خودش یک نوآوری است؛ اکنون کارت به در خانه و محل کار ما میآید. همین که امروز برای گرفتن یک وام خرد مجبور به پر کردن و امضای ۲۰ صفحه نیستیم و با چند کلیک میتوانیم درخواست وام بدهیم، یعنی نوآوری. همین که امروز بسیاری از مردم رمزارزها را شناختهاند و برای پرداختهای بینالمللی میتوانند از آن استفاده کنند، یعنی نوآوری. همین که بانک مرکزی نیز قدرت رمزارزها را درک کرده و حداقل صوری هم که شده، ثبت سفارشی برای واردات با رمزارزها انجام میشود، یعنی نوآوری.
نوآوری آن چیزی نیست که از یک بانکدار انتظار میرود؛ در علم حسابداری هم نوآوری جای خاصی ندارد و مهمترین نوآوری این علم ۴۰۰ سال پیش و با اختراع جدول T رخ داده است. نوآوری به معنای بزکدوزک کردن و بادکنکهای رنگی هم نیست؛ نوآوری یعنی اندکی تغییر و افزایش کیفیت بهصورت مستمر.
بنابراین وقتی از نوآوری در دنیای بانکداری و پرداخت صحبت میکنیم، منظورمان بزکدوزک کردن یا خدای ناکرده فاصلهگرفتن از دقت نیست؛ حتی به این فکر نمیکنیم که سرعت را افزایش داده و سراسیمه کارها را انجام دهیم؛ نوآوری یعنی تلاش برای بهبود و افزایش کیفیت مستمر. نتیجه نوآوری باید ملموس باشد و همه آنهایی که از خدمات بانکداری و پرداخت استفاده میکنند، آن را در زندگی خود ببینند. نوآوری ممکن است در زیرساختها و افزایش کیفیت سرویسها رخ دهد؛ با این همه معتقدم اکنون زمان نوآوری ۲.۰ رسیده است. حالا به اندازه کافی شاهد رشد کیفیت زیرساختها بودهایم. اکنون مدلهای کسبوکار باید تغییر کند. معتقدم در صورتی که مدلهای کسبوکار تغییر کند، همه از تغییراتی که رخ میدهد، شگفتزده میشوند. از آن سو اگر مدلهای کسبوکار تغییر نکند، حتی بعید میدانم وضع فعلی حفظ شود. در سالهای گذشته اشتباهاتی رخ داده که باید آنها را اصلاح کرد. بهعنوان نمونه چالشهایی که بابت مدلهای ناقص کارمزد شاهد آن هستیم، تن بانکداری و پرداخت کشور را بیمار کرده است.
برای رهایی از این وضعیت حالا باید به فکر نوآوری در مدلهای کسبوکار باشیم و به همان اندازه هم نیاز داریم که رگولاتور و تنظیمگر خودش را بهروزرسانی کند. اکنون به اندازه کافی تغییرات فناورانه را دیدهایم. حالا زمان زیرورو کردن فرا رسیده و باید اجازه دهیم آنهایی که میتوانند، بمانند و آنهایی که نمیتوانند، بروند. نگهداشتن این سیستم پرداخت به گونهای که همه باشند و هر کسی با هر اندازه توانی که دارد، باقی بماند، ظلم بزرگی در حق این سیستم است که تاوان آن را دیگران میدهند.
برخی بانکهای کشور و برخی شرکتهای پرداخت کشور لزومی ندارد باقی بمانند. نترسیم و اجازه دهیم این سیستم اصلاح شود. اگر در راستای این تغییر گام برنداریم، با خرابهای تنها میمانیم که همه انرژیاش صرف زمینکشیدن خودش میشود.