عصر تراکنش ۶۳ / انقلاب ۱۳۵۷، یک قیام مردمی بود. البته این روزها و به واسطه آنچه پس از آن اتفاق افتاده، بسیاری از قدیمیترها، تلاش دارند نقش خود را در آن انکار کنند یا پیروزی آن را به عوامل بیرونی مثل قدرتهای جهانی منتسب کنند؛ یک راه خوب برای فرارکردن از زیر بار مسئولیت. اما تقریباً همه روایتهای رسمی و دانشگاهی و محققانه، حاکی از آن است که این انقلاب همچون سایر جنبشها و خیزشهای چند سده اخیر در ایران، تقریباً خیزش یا قیام همه اقشار و گروههای اجتماعی علیه دولت بود. با سهم هر یک از گروهها و میزان اثرگذاریشان کاری نداریم و قرار نیست وزنکشی کنیم.
در ماههای آخر سال ۱۳۵۷ یک نوع ائتلاف بین همه گروهها و اقشار اجتماعی برقرار شد و همه مردم علیه دولت ایستادند و آن را ساقط کردند، اگرچه این ائتلاف مثل موارد پیشین، چنان که «جان فورن»، پژوهشگر جامعهشناسی سیاسی نشان میدهد، شکننده بود و بعد از اسقاط نظم کهنه، اتحاد مذکور هم بهسرعت چندپاره شد و از میان گروههای مؤثر، اسلامگرایان اصولگرا به رهبری امام خمینی(ره) و روحانیان تقریباً جوان پیرو او، با اتکا به انبوه تودهها توانستند باقی جریانها را تحت حاکمیت خویش درآورند و به آن مُهر انقلاب اسلامی بزنند. این روند را بهخوبی در اسکناسهای منتشرشده در سالهای نخست انقلاب میتوان مشاهده کرد.
دوران سوشارژی
نخستین سری اسکناسهای بعد از انقلاب، سوشارژی هستند، یعنی همان اسکناسهای قبلی هستند، با مُهری روی آنها. روشن است که در شرایط پرتنش انقلابی بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰، هنوز تنش میان گروهها و جریانهای سیاسی بالاست، اوضاع کشور تا حدودی آشفته است، انقلابیون در امر سیاستمداری و دیوانسالاری بیتجربهاند و ثبات لازم برای پرداختن به ریزهکاریها و جزئیات وجود ندارد، از سویی حکومت انقلابی باید به همگان نشان بدهد که نظم پیشین فرو ریخته و اسکناسهای مستعمل در دستان مردم (منقش به تصویر شاه)، هرچه زودتر باید جمع شوند.
در چنین وضعیتی بهترین کار استفاده از سوشارژ اسکناسهای پیشین است، با مُهرهایی که روی آنها نام نظام جدید، یعنی «جمهوری اسلامی» حک شده است. نکته جالب توجهی که باز نشانگر وضعیت انقلابی است، اشتباهاتی است که در سوشارژ و مهرزدن رخ میداد، به گونهای که در مواردی، مهر دقیقاً روی عکس شاه سابق نمینشست یا آن را نمیپوشاند یا کمرنگتر از آن بود و باعث میشد چهره زمامدار پیشین مشهود باشد و اسکناس مذکور را برای کلکسیونرها یکه و ارزشمند سازد.
اسکناسهای انقلابی دهه ۶۰
با تثبیت نظام جمهوری اسلامی و کناررفتن سایر گروهها و مدعیان، نظام جدید فرصت یافت که اسکناسهای جدید با نگاه و رویکرد خود را چاپ و منتشر کند. بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ اسکناسهای موسوم به بارگاهی منتشر شدند که روی آنها تصویری از بارگاه امام رضا(ع) در مشهد، جایگزین تصویر محمدرضاشاه پهلوی شد؛ پیامی روشن بر تفوق و برتری اسلام شیعی یا چنان که «هانری کربن»، شیعهشناس فرانسوی میگفت، «اسلام ایرانی» در عرصه سیاسی و دولت که توان چاپ اسکناس دارد. پشت این اسکناسها نیز همچنان برخی تصاویر قبلی شامل آرامگاه علمایی مثل ابن سینا (۲۰۰ریالی) و حافظ (۱۰۰۰ریالی) یا ابنیهای چون مدرسه چهارباغ (۱۰۰ریالی) به چشم میخورد.
همچنین در دهه ۶۰، سری اسکناسهای انقلابی منتشر شد که بهوضوح نشانگر عناصر ایدئولوژیک حاکمیت مسلمان انقلابی بود و گرایش خاص ایشان را در کنار جریانهای سیاسی اسلامی معاصر نشان میداد؛ روی جلد یکی از این اسکناسها (۱۰۰ ریالی) تصویر سیدحسن مدرس، روحانی سیاسی شیعه و از مخالفان سرسخت رضاشاه پهلوی به چشم میخورد، در ۲۰۰ ریالی، مسجد جامع یزد دیده میشود، ۵۰۰ ریالی تصویری از نماز جماعت مسلمین انقلابی به امامت یک روحانی در نماز جمعه تهران واقع در دانشگاه تهران را نشان میداد، ۱۰۰۰ ریالی مدرسه سنتی و اسلامی فیضیه قم را به تصویر کشیده بود و ۲۰۰۰ ریالی، رزمندگان جنگ را نشان میدهد که مشعوف از «آزادسازی خرمشهر» جلوی مسجد جامع مشهور این شهر بهردیف ایستادهاند و در حالی که عکسی از امام خمینی(ره) را در دست گرفتهاند، شعار سرمیدهند.
روی ارزشمندترین (از نظر اقتصادی) اسکناسها در این دوره یعنی ۵۰۰۰ ریالی و ۱۰.۰۰۰ریالی، تصویری از تظاهرکنندگانی پیشرونده به چشم میخورد که بهوضوح روحانیون شیعی پیشتاز ایشان هستند و عکسی از امام خمینی(ره) را بالای سر روی دست گرفتهاند و پشت آن بهترتیب این شعارها روی پلاکاردها یا پارچههایی در دستان تظاهرکنندگان دیده میشود: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «ما همه سرباز توایم خمینی». نکته جالب در نقاشی تظاهرکنندگان حضور زنانی همگی چادری و محجبه است که در کنار یا پشت سر مردان حرکت میکنند.
تصاویر و نقشهای پشت این اسکناسها هم بسیار گویاست؛ ساختمان مجلس شورای اسلامی (۱۰۰ریالی)، تلاش جهادگران سازندگی در حال ساخت راه یا عملیات عمرانی با بیل و تراکتور (۲۰۰ ریالی)، سردر دانشگاه تهران (۵۰۰ ریالی)، قبهالصخره در بیتالمقدس (۱۰۰۰ریالی)، کعبه (۲۰۰۰ ریالی)، بارگاه حضرت معصومه(س) در قم (۵۰۰۰ ریالی) و بارگاه امام رضا(ع) در مشهد (۱۰.۰۰۰ریالی). ایدئولوژی و رویکرد سیاسی و فکری منتشرکنندگان این اسکناسها بهوضوح مشهود و بینیاز از توصیف و تشریح است. غیاب عنصری ملی و ایرانی به معنای باستانگرایانه، چنان که در اسکناسهای دورههای پیشین دیدیم، از ویژگیهای بارز این اسکناسهاست و برعکس عناصر مذهبی و جهانروایانه آشکار است. البته در همان عناصر اسلامی هم عمدتاً اسلام ایرانی یا شیعی مطابق خوانش حاکمیت رسمی به چشم میخورد.
واقعیتها و الزامات
بعد از جنگ و درگذشت بنیانگذار انقلاب اسلامی، در دهه ۱۳۷۰، همزمان با جایگزینی شمایل او روی همه اسکناسها به جای تصاویر رویی پیشین، تصاویر انقلابی پشت اسکناسها، مثل تصویر تظاهرکنندگان یا تصویر جهاد سازندگی یا تصویر آزادسازی خرمشهر حذف شد، از شمار تصاویر مذهبی هم کاسته شد و به جای آنها تصاویری از بناهای تاریخی، مثل خانه آقازاده ابرکوه (پشت ۲۰.۰۰۰ ریالی) و آرامگاه شاعران برجسته ایرانی مثل حافظ (۱۰.۰۰۰ ریالی) و سعدی (۱۰۰.۰۰۰ ریالی) چاپ شد؛ نشانهای آشکار از فاصلهگرفتن نظام از شعارهای انقلابی و نزدیکشدن به ایران اسلامی یا چنان که در گفتار رسمی شنیده میشود، تمدن و فرهنگ ایرانی-اسلامی. در اسکناسهای جدیدی که با کمرنگکردن و حذف چهار صفر از جلوی رقم ارزش اقتصادی منتشر شده و نیز در اسکناسهای موسوم به ایرانچک یا تراول یا چکپول، همین رویه ادامه یافته است.
پیروزمندان انقلاب ۱۳۵۷، روحانیون نواندیش جوان و جوانان اسلامگرا و چپگرایی بودند که به رهبری کاریزماتیک امام خمینی(ره) و پشتیبانی میلیونی تودهها از او توانستند پس از سرنگونی رژیم پهلوی، در رقابت با سایر مدعیان موفق شوند و اسکناسهایی منقوش با نام و افکار و باورها و آرزوها و آمال خود چاپ کنند. این افکار، باورها، خواستها و آرزوها اما چنان که دیدیم، ثابت و یکشکل باقی نماند و ناگزیر متناسب با شرایط زمان و مکان و بهخصوص همسو با اندیشهها و خواستهای جامعه، تغییر یافت.
اگر در دهه نخست، ایدئولوژی سیاسی-مذهبی شیعی میکوشید عناصر ملی و ایرانی را به نفع وجوه جهانروایانه اسلام نادیده انگارد، در دهههای بعد بهناگزیر دریافت که دستکم در روزگار سلطه دولت-ملتهای مدرن، آرزوی تأسیس امت اسلامی مثل سدههای میانه چندان واقعبینانه نیست؛ بنابراین به الزامات عمل تن داد و مدعی اسلام ایرانی در محدوده مرزهای ایران اسلامی شد؛ اگرچه کماکان رؤیای هلال شیعی را در سر میپروراند و تداوم حضور نمادهایی چون مسجدالاقصی در اسکناسها از این منظر قابل ارزیابی است.
مردمی که حضور ندارند
تحول بارز دیگر در تصویر اسکناسها، حذف مردم، ولو همان مردم انقلابی اسلامگرای طرفدار امام خمینی(ره) و دنبالهروی روحانیون از اسکناسهاست. نگاهی گذرا به تصویر اسکناسهای دیگر کشورها از آمریکا و انگلیس و فرانسه گرفته تا روسیه و چین نشان میدهد که در آنها به تفاریق، تصاویری از مردم به چشم میخورد. این حضور نمادین مردم روی اسکناسهایی که هر روز در جیبشان هست، حتی اگر سیاستورزانه و با هدف جلب رضایت آنها باشد، نشانگر حضور حاکمیتی است که به اندازه نقش روی یک اسکناس به آنها توجه دارد. اهمیت این موضوع در نظام جمهوری اسلامی، بهویژه از این جهت است که نظامی برآمده از انقلابی مردمی است و در پیروزی آن همه مردم حضور داشتند.
جهت مشاهده فایل باکیفیت تصویر زیر، اینجا را کلیک کنید
[…] […]