عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

سایه‌های محو

یورو روایت می‌کند

عصر تراکنش ۶۳ / هر اسکناس به‌طور همزمان یک شیء اقتصادی و زیبایی‌شناختی است. هرچند تابعی از مبادله اقتصادی است، اما همچنین تصویری زیباشناختی از نمادهای قدرت در یک قلمرو مشخص ارائه می‌دهد. به همین دلیل است که اسکناس‌های سراسر جهان به‌طور سنتی چهره‌های پادشاهان، ملکه‌ها، رؤسای ‌جمهور یا دیگر شخصیت‌های مرتبط با تاریخ یک ملت را نشان می‌دهند. می‌توان گفت که اسکناس‌ها به‌صورت تصویری بخشی از داستانی را بیان می‌کنند که مردم یک ملت را تحت ساختار یک دولت به هم پیوند می‌دهد.

از آنجایی که اسکناس‌ها به این نوع داستان‌های بنیادی اشاره می‌کنند، اغلب نیات قدرت‌های موجود را در داستان‌هایی که گفته می‌شود، در نمادهایی که در پیش‌زمینه آن قرار می‌گیرند و در افرادی که نشان داده می‌شوند، آشکار می‌کنند. آنچه در مورد اسکناس‌ها به‌طور کلی صادق است، در مورد یورو نیز صدق می‌کند؛ اگرچه داستانی که یورو تعریف می‌کند مربوط به یک دولت-ملت خاص نیست، بلکه ایده‌های اروپایی (و در نتیجه غربی) مدرنیته و تاریخ را بازتاب می‌دهد.


سپیده‌‌دمان ایده یورو


اسکناس‌های یورو به‌عنوان پول رایج رسمی منطقه یورو، اولین بار در سال ۲۰۰۲ وارد گردش شدند. طراحی اسکناس‌های یورو دارای تصاویر نمادین معماری متعلق به سبک‌ها یا دوره‌های مختلف است، اگرچه هیچ‌کدام از آنها نمایانگر مکان یا بنای واقعی در هیچ کجای اروپا نیستند. روی هر اسکناس دارای تصاویری از پنجره‌ها یا دروازه‌هاست. همزمان با بالا رفتن ارزش اسکناس‌ها، سبک معماری نیز مدرن‌تر و متأخرتر می‌شود.

اسکناس ۵ یورویی چیزی شبیه دروازه و پل رومی است، اسکناس ۱۰یورویی دارای معماری اوایل قرون وسطی است، اسکناس ۲۰ یورویی معماری اواخر قرون وسطی را با قوس گوتیک نوک‌تیز و پنجره شیشه‌ای رنگی به تصویر می‌کشد، اسکناس ۵۰ یورویی یادآور معماری رنسانس است، اسکناس ۱۰۰ یورویی سبک باروک را نشان می‌دهد، اسکناس ۲۰۰ یورویی به سبک مدرنیست/آرت نووُ پرداخته و ۵۰۰ یورویی جلوه‌گاه معماری معاصر است. هر اسکناس همچنین دارای پرچم اتحادیه اروپا و نقشه قاره اروپاست که قلمروهای فراسرزمینی را نیز که در حال حاضر متعلق به کشورهای عضو هستند، دربر می‌گیرد.

به‌طور خاص، آزور، گویان فرانسه، گوادلوپ، مادیرا، مارتینیک، ریونیون و جزایر قناری در کادرهایی در کنار نقشه اروپا در پشت اسکناس به تصویر کشیده شده‌اند. به معنای واقعی کلمه، طراحی اسکناس‌ها رابطه مستقیمی بین گذر زمان و افزایش ارزش برقرار می‌سازد و این مفهوم را متبلور می‌کند که مدرنیته اروپایی نتیجه تاریخچه پیشرفت خطی است. مهم‌تر از آن، این طراحی به دنبال آن است که تاریخ را با رشد اقتصادی برابر کند یا پیوند دهد.

پیشرفت در زمان لزوماً به معنای پیشرفت در ثروت و نوعی توانمندی فناوری است که پیچیدگی معماری را ممکن می‌کند. اسکناس‌ها نه‌تنها مردم را در مبادلات اقتصادی به هم پیوند می‌دهند، بلکه آنها را در داستان‌های مشترک نیز به هم پیوند می‌دهند. اسکناس‌های یورو کاملاً هدفمند به‌دنبال پیوند دادن اروپایی‌ها با این داستان هستند که اروپا در مسیر پیشرفت خود در حال تبدیل‌شدن به یک «کلیت سیاسی واحد با پول، سیاست خارجی، ارتش، سرود، پرچم و قانون اساسی مشترک است»؛ همان‌طور که ایده‌آل‌گرایان اروپایی دنبال می‌کنند. اما در واقع، اسکناس‌ها چیزهای بسیار بیشتری به ما می‌گویند؛ چیزهایی که سعی می‌شود تا طرد و لاپوشانی شود.

در اوایل دهه ۱۹۹۰، شاید کلمه «اروپا» طنین متفاوتی داشت. خاطرات جنگ جهانی دوم به‌زور در حال فراموشی بود. هر روز حجم خوش‌بینی‌ها برای رسیدن به اروپایی واحد بیشتر و بیشتر می‌شد؛ تا جایی که از کمتر پایتختی صدای اروپای واحد شنیده نمی‌شد. شوروی رفته بود. دیگر هیچ مانعی برای «کافه اروپا» وجود نداشت. هرازگاهی واقعیت‌هایی چون بالکان مثل کابوس کام این ایده را تلخ می‌کرد، اما اروپایی‌ها جدی‌تر از آن بودند که در ابتدا تصور می‌شد.


یورو از ایده تا اجرا


ایده پول واحد اروپایی، نخستین‌بار توسط «ژاک دلور»، وزیر اقتصاد پیشین فرانسه ارائه شد که از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۵، ریاست کمیسیون اروپا را به عهده داشت. هدف این بود که هویت اروپایی در بازارها تقویت شده و تثبیت قیمت‌ها، رشد اقتصادی و منافع تجاری نصیب اعضا شود. دلور در گزارشی که در سال ۱۹۸۹ ارائه داد، واحد پولی مشترک را یک هدف پولی مشترک توصیف کرد که تا حدی موجب رهایی کامل از جنبش‌های سرمایه‌داری خواهد شد.

واحد پول یورو که بزرگ‌ترین قدرت تجاری دنیا را شکل داد، با هدف متصل‌کردن کشورهای اروپایی برای مقاصد تجاری و سیاسی، و در بحبوحه آشوب‌های سیاسی و اقتصادی به وجود آمد؛ دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ فروریخته بود و آلمان‌ها در اندیشه اتحاد بودند، در شرق اروپا بساط کمونیسم برچیده شده بود و منطقه شاهد فرازوفرودهای بسیار بود، با پایان جنگ جهانی دوم، اتحادیه اروپا تأسیس شده بود، اما اقتصاد منطقه در مسیر تک‌قطبی‌شدن حرکت می‌کرد، پیمان ماستریخت در تاریخ هفتم فوریه ۱۹۹۲ در یکی از شهرهای هلند به نام ماستریخت به امضا رسید و از سال ۱۹۹۳ به اجرا درآمد. این معاهده، ساختار یک واحد پول مشترک را طراحی کرد. نماد این ارز جدید از حرف اپسیلون در الفبای یونانی (ε) الهام گرفت و از سال ۲۰۰۱، سکه‌ها و اسکناس‌های آن توسط بانک مرکزی اروپا منتشر و وارد بازار شد.

برای عضویت در ناحیه یورو و استفاده از یورو به‌عنوان واحد پول ملی، کشورهای اتحادیه اروپا باید معیارها یا الزامات خاصی را رعایت کنند. این معیارها شامل چهار شاخص اقتصاد کلان زیر است:

  • ثبات قیمت: برای اینکه یک کشور عضو اتحادیه اروپا ثبات قیمت را نشان دهد، باید عملکرد قیمتی پایدار و تورم متوسطی داشته باشد و تورم آن بیش از ۱.۵ درصد بالاتر از نرخ سه کشور عضو با بهترین عملکرد نباشد.
  • مالیه عمومی (تأمین مالی) سالم و پایدار: به بررسی عملیات و فعالیت‌های مربوط به چگونگی انجام هزینه‌های دولت‌ها، روش‌های جمع‌آوری درآمدها و نحوه اداره وجوه و منابع مالی، مالیه عمومی گفته می‌شود. برای نشان‌دادن سلامت مالیه عمومی، کسری‌ها و بدهی‌های دولت بررسی می‌شوند و دولت باید نشان دهد که تحت فشار شدید کسری نیست.
  • دوام همگرایی: منظور از دوام همگرایی یعنی همگرایی بین سیاست‌های پولی و سیاست‌های مالی یک کشور. دوام همگرایی کشور عضو از طریق نرخ بهره بلندمدت آن ارزیابی می‌شود و نباید این نرخ بیش از دو درصد بالاتر از نرخ سه کشور عضو با بهترین عملکرد از نظر ثبات قیمتی باشد.
  • ثبات نرخ ارز: کشور عضو باید تحت مکانیسم نرخ ارز اروپا  برای حداقل دو سال، بدون تنش و کاهش شدید ارزش، ارز خود را نسبت به یورو تثبیت کند.

شنگن خوش‌بینی‌ها را تکمیل کرد


پیمان شنگن نیز بر میزان خوش‌بینی‌ها افزود. این پیمان به برداشته‌شدن مرز بین شش کشور اروپایی انجامید و امکان مسافرت بدون روادید بین این کشورها را فراهم کرد. این توافق‌نامه در سال ۱۹۸۵ بین پنج کشور اروپای غربی به امضا رسید و کشورهای دیگر به‌تدریج به این توافق‌نامه ملحق شدند. در حال حاضر ۲۶ کشور اروپایی از قوانین این توافق‌نامه پیروی می‌کنند. این ۲۶ کشور عبارت‌اند از: اتریش، بلژیک، جمهوری چک، دانمارک، استونی، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، مجارستان، ایسلند، ایتالیا، لتونی، لیختن‌اشتاین، لیتوانی، لوکزامبورگ، مالت، هلند، نروژ، لهستان، پرتغال، اسلواکی، اسلوونی، اسپانیا، سوئد و سوئیس.


زیبایی‌شناسی و نمادزدایی


اما این خوش‌بینی‌ها چندان به درازا نکشید. همه‌پرسی‌ها در مورد قانون اساسی واحد اروپایی، در بیشتر کشورها به رأی منفی انجامید؛ تا جایی که به‌کل متوقف شد. ایده سیاست خارجی واحد نیز با چالش‌های اساسی مواجه است و ارتش مشترک اروپایی نیز فعلاً جزء آرزوهای محال است.

اسکناس‌های یورو، از طریق نمادزدایی از عناصر ملی و نمادپردازی از طریق معماری به‌دنبال بازتاب این ایده است که گذار به اروپای واحد در نهایت اتفاق خواهد افتاد.

در نگاه اول، آنچه نقاشی‌های «آندریادیس»، طراح اسکناس یورو را بسیار جذاب می‌کند، کنار هم قرار دادن دو حالت مختلف نمایش است؛ طراحی واقع‌گرایانه، تلطیف‌شده و چاپ‌شده اسکناس‌ها در مقابل نقش‌های دست‌ساز، بداهه و ناقص فیگورهای انسانی؛ پس‌زمینه رنگارنگ غنی در برابر سایه‌های تیره بدن ناشناس آنها. در واقع، او به کمک این المان‌ها زیبایی‌شناسی متفاوتی را پدید می‌آورد که بر پایه نمادزدایی استوار است. در اینجا، باور به این ایده برجسته می‌شود که نمادهای ملی، متعلق به گذشته‌اند و حالا چیزی جز سایه‌ای محو نیستند؛ سایه‌هایی که هر روز کمرنگ‌تر می‌شوند و جای خود را به پرتویی نورانی‌تر می‌دهند. این پرتوی واحد همه را حول خود پیوند می‌دهد.

جهت مشاهده فایل باکیفیت تصویر زیر، اینجا را کلیک کنید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.