هوش مصنوعی را بعضی هایپ میخوانند، بعضی مؤلفهای تاریخساز؛ نسبت ما با آن چگونه است؟
در خیال بلندپروازی
عصر تراکنش ۷۲؛ مینا حاجی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش / نزدیک به ۷۰ سال از تولد هوش مصنوعی میگذرد؛ فناوریای که تأثیر تحولآفرین آن از زمان ظهورش عمیق بوده و نحوه عملکرد و ارائه خدمات به مشتریان را تغییر داده است، اما در سالهای اخیر هیاهوی زیادی برای بهرهگیری از این فناوری در صنایع گوناگون، بهخصوص در صنایع مالی دنیا ایجاد شده است؛ هیاهویی که به نظر میرسد بهدلیل آینده تحولآفرینی است که این فناوری میتواند رقم بزند.
این روزها نیز تقریباً در هر جلسه، دورهمی، رویداد، همایش و نمایشگاهی در کشور از فرصتهایی که این فناوری برای صنایع مالی ایجاد کرده و تلاشهایی که مجموعههای مختلف کشور در راستای استفاده از آن دارند، میشنویم. اما آیا دچار یک فومو در این فناوری شدهایم یا اقداماتی که در سالهای اخیر در این فناوری در صنایع مالی کشور انجام شده و زیاد از آنها میشنویم، روندی منطقی را طی میکند؟
با ظهور هوش مصنوعی، نظام بانکداری در سراسر دنیا در حال تجربهکردن تحول عظیمی است؛ تحولی که قطعاً به رفاه مردم و البته بهبود عملکرد بانکها منجر خواهد شد. در ایران نیز با تأخیری چندساله شاهد ورود فناوریهای جدید به کشور هستیم و در سالهای اخیر نیز کم شاهد استفاده از فناوری هوش مصنوعی در صنایع مالی کشور نبودهایم. احراز هویت غیرحضوری، سفته الکترونیک، امضای الکترونیک، اعتبارسنجی آنلاین و… مواردی هستند که در این مدت به کمک این صنایع آمدهاند.
همه بهخوبی به یاد داریم که تا همین دو، سه سال گذشته هیچکدام از ما درکی از افتتاح حساب بهصورت آنلاین نداشتیم و شعبه را تنها گزینه ممکن برای این کار و انجام بسیاری از امور بانکی خود میدانستیم یا در مواردی همچون «سفته»، «امضا» و «دریافت وام» وضعیت خوبی در صنعت وجود نداشت، اما فناوری هوش مصنوعی با فرصتهایش به کمک این مشکلات آمد و اکنون بهیقین میتوانیم بگوییم که اوضاع این بخشها نسبت به سالهای گذشته با وجود تمام چالشهایی که در هر یک از این حوزهها در کشور وجود دارد، بهتر شده است.
اکنون شاید بتوانیم «سفته دیجیتال» و «امضای دیجیتال» را که از دل سامانه احراز هویت الکترونیکی ایجاد شدهاند، از مهمترین کمکهای این فناوری به صنعت بانکی کشور بدانیم. یا همین سامانه احراز هویت الکترونیکی با فناوری تشخیص چهره، یکی از اساسیترین ابزارهای هوش مصنوعی است که توانست جایگزین روشهای سنتی احراز هویت، آن هم در زمان شیوع ویروس کرونا باشد. در نتیجه شاید خیلی نتوان تلاشهای صورتگرفته جهت استفاده از فناوری هوش مصنوعی را در صنایع مالی کشور یک هایپ یا حباب نامید.
با این حال شاید بتوان به چند موضوع بهعنوان مهمترین چالشهای استفاده از فناوری هوش مصنوعی در کشور اشاره کرد. اول اینکه درست است در تمام سالهای اخیر سعی شده از این فناوری به نحو احسن استفاده شود، اما باید این را بپذیریم که بلوغ فناوری در لایههای مدیریتی کشور دچار چالش است و این موضوع بهرهگیری از هوش مصنوعی را با مشکلاتی روبهرو میکند. باید این را بپذیریم که درست است اتفاقات خوبی در سالهای اخیر در این حوزه در کشور صورت گرفته، اما کم شاهد این نبودیم که مجموعهها برای گرفتن عکس یادگاری با ژست فناوری به سمت هوش مصنوعی رفتهاند تا صرفاً در زمانی که بسیار از این فناوری میشنویم، آنها نیز چیزی گفته باشند. در نتیجه نیاز داریم تا در لایه مدیریتی کشور به بلوغ لازم در استفاده واقعی از فناوریها برسیم.
علاوه بر این، چالش بزرگ بعدی که در حوزه هوش مصنوعی کشور وجود دارد، این است که تعداد افراد متخصص و خبره در این حوزه بسیار کمتر از نیاز کشور است و از همین اندک تعداد هم تعداد قابل توجهشان مهاجرت کردهاند و البته شرایط کشور به گونهای است که مهاجرت آن تعداد باقیمانده هم محتمل است و اینکه با ایجاد شرایط مطلوب بتوان در نگهداشت متخصصان تلاش کرد، از اقدامات ضروری است که باید فکر اساسی برای آن شود؛ چراکه در صورت نبود این متخصصان بهکل صحبت درباره استفاده از این فناوری در صنایع کشور بیهوده است.
با تمامی این اوصاف، تأثیرات دگرگونکننده هوش مصنوعی، مدتهاست که شروع شده و این فناوری در آینده، به سرمایهای اساسی برای کشورها بدل خواهد شد. از همین رو نیز شاهد این هستیم که دولتها، رقابتی جدی بر سر میزان سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه هوش مصنوعی دارند. در بخش جهان این شماره از عصر تراکنش، پروندهای از «هوش مصنوعی» میخوانید که در آن مطالبی از مجلات اکونومیست و بلومبرگ را ترجمه کردهایم.
در مطلبی از اکونومیست میخوانید که «ریشی سوناک»، نخستوزیر بریتانیا، رؤیای تبدیلشدن بریتانیا به ابرقدرت هوش مصنوعی را در سر میپروراند و میگوید این فناوری میتواند محرک رشد اقتصادی شود و خدمات عمومی راکد و ایستا را بهبود ببخشد. جاهطلبانهترین بلندپروازیهای سوناک بر پدیده درستی متمرکز شدهاند؛ فناوریای که پتانسیل زیادی دارد و بریتانیا نیز مزیتی دارد که میتواند به شکوفایی آن کمک کند.
بعد از چین و آمریکا، این کشور بیش از هر کشور دیگری برای تأسیس شرکت فناوری جدید در اولویت قرار دارد، زیرا محل استقرار شرکتهای مهم هوش مصنوعی است و دانشگاههای این کشور دانشآموختههای توانمندی را میپرورانند که برای فعالیت در حوزه هوش مصنوعی مشتاقاند. با خواندن این مطالب این موضوع به ذهنم متبادر میشود که آیا ما نیز در ایران میتوانیم روزی این بلندپروازی را داشته باشیم؟