هوش مصنوعی تحولآفرین است و دنیا را متحول میکند
آیا هوش مصنوعی میتواند سیلیکونولی را نجات دهد؟
عصر تراکنش ۷۲ / در اواخر ماه می ۳۰۰ کارآفرین، سرمایهگذار خطرپذیر، خبرنگار و رهبر فکری خودخوانده در Shack15، باشگاه اجتماعی شیکی در طبقه دوم ساختمان فری سانفرانسیسکو، جمع شدند و در آنجا اغلب با عبارتهای هیجانانگیزی درباره آن چیزی حرف زدند که تب طلای بعدی میدانستند. برگزاری این گردهمایی با عنوان «همفکری درباره هوش مصنوعی مولد» در طول دوران همهگیری غیرممکن بود و اوایل امسال که بیشتر به نظر میرسید دلمشغولیهای اصلی شهر سرقت از خودرو و تعطیلی فروشگاههای خردهفروشی باشند، دور از انتظار بود. در آن گردهمایی احساس میکردید در جلسهای مذهبی حضور دارید.
مجری رویداد، نویسنده آیندهبین؛ «پیتر لیدن» در اولین سخنرانی از چندین سخنرانی سرخوشانه آن شب گفت: «اتفاقی در حال وقوع است، پوستهای در حال شکستن است.» لیدن گفت وقتی همه «از مرگ سانفرانسیسکو، اینکه همه در حال ترک منطقه خلیج هستند، هیچکس نمیخواهد در کالیفرنیا زندگی کند و در حلقههای نابودی قرار داریم، حرف میزنند، دقیقاً زمانی است که میدانید این مکان قرار است با انفجاری از بازآفرینی روبهرو شود». این سخنان با تشویق حضار همراه شد. این سخنرانی و کل رویداد احساسی را نشان میداد که این روزها در حلقههای فناوری در جریان است؛ اینکه سیلیکونولی برگشته است.
تنها چند ماه قبل، تعدیل نیروها که باعث ریزش قیمت سهام و ارزشگذاری استارتاپها شد و پیامدهای رسواییهای افتیایکس و بانک سیلیکونولی عناوین خبری را به خود اختصاص داده بودند. به نظر میرسید کل صنعت بعد از سالها مسخرهشدن و خصومت فزاینده با غولهای فناوری در آستانه رکودی طولانی قرار دارد. حال نقل هر محفلی هوش مصنوعی، چتباتهایی مثل ChatGPT و Bard گوگل و ابزارهای خلق تصویر Dall-E و Midjourney است. این امید وجود دارد که شاید فناوری دوباره پیشرفت جابزی دیگری برای دنیا به ارمغان بیاورد.
«سم آلتمن»، مدیرعامل استارتاپ OpenAI که در ماه ژانویه سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری شرکت مایکروسافت را دریافت کرد، میگوید: «هیچ مقولهای در صنعت فناوری واقعاً نتیجه نمیداد؛ روندهای دورکاری، ترک شغل توسط افراد و مقوله کریپتو وجود داشت که از ایالات متحده بیرون انداخته شد. فکر میکنم حالوهوای خیلی بدی بود. در نتیجه فکر میکنم اینکه هوش مصنوعی اینجا اتفاق افتاد و شرکتهای هوش مصنوعی در دنیای «اول دورکاری» حضوری هستند، مرکز جاذبه را به سانفرانسیسکو برگرداند.»
در واقع هشت پژوهشگر گوگل بودند که زمینه را برای این بازگشت فراهم کردند. در مقالهای جریانساز در سال ۲۰۱۷ با عنوان «توجه تمام چیزی است که نیاز دارید» (Attention Is All You Need) سیستم بدیعی را برای یادگیری ماشینها مانند انسانها یا در ظاهر مانند انسانها پیشنهاد دادند. دستگاهها دنبالههای طولانی داده مانند قطعههای متن را در نظر میگیرند و با توجه به الگوهای گرامری هر واژه را با واژه قبلی مقایسه میکنند. این ایده صرفاً نسخهای پیچیده از قابلیت تکمیل خودکار نبود؛ پیشرفتی شگرف در واداشتن کامپیوترها به تقلید بهتر هم از منطق انسانی و هم کار کردن آسان با دنبالههایی مثل زبان و کد کامپیوتری بود.
وقتی کارمندان گوگل در دسامبر آن مقاله را در یک همایش هوش مصنوعی در کالیفرنیای جنوبی ارائه دادند، پژوهشگران OpenAI آنجا بودند و یادداشتبرداری میکردند. اولین نسخه GPT شرکت OpenAI که این معماری را به کار میگرفت، تابستان سال بعد منتشر شد (GPT مخفف «تبدیلکننده از پیش آموزشدیده مولد» (generative pretrained transformer) است). به نسخههای بعدی اطلاعات بیشتری از اینترنت شامل مدخلهای ویکیپدیا، مطالب ردیت و مقالههای روزنامهها تزریق شد. بعد ChatGPT که بر مبنای نسخهای از GPT-3 ساخته و در پاییز سال گذشته بهصورت گسترده منتشر شد، با جادوی مکالمهای خود افراد را مبهوت کرد و GPT-4 نیز بعد از آن در اوایل امسال عرضه شد. «اورن اتزیونی» (Oren Etzioni)، استاد بازنشسته علوم کامپیوتر دانشگاه واشنگتن با ابراز اشتیاقی که اکنون در حوزه پژوهش هوش مصنوعی متداول است، میگوید «این فناوری تحولآفرین است و دنیا را متحول میکند. تازه در ابتدای راه قرار داریم و پدیدهای بسیار پرشتاب است.»
نتیجه هیجانی است که از تب داتکام اواخر دهه ۱۹۹۰ دیگر مشاهده نشده بود. مدیران عامل در حال تغییر جهتگیری شرکتهایشان به سمت هوش مصنوعی و افزایش قیمت سهامشان صرفاً با اشاره به این موضوع در جلسات اعلام نتایج مالی هستند. سرمایهگذاران خطرپذیر در حال ارزشیابی دوباره پرتفوهایشان و سرمایهگذاریهای پرشمار در استارتاپهای هوش مصنوعی هستند. جیپیمورگان چیس برآورد کرده که هیجان هوش مصنوعی عامل ۴۵ درصد از مقدار افزایش شاخص اساندپی ۵۰۰ در سال جاری تا ماه آوریل بوده است. این هیجان به ارزیابی دوباره روندهای پیشین مثل وب ۳.۰ و متاورس منجر شد که جذابیتشان برای مردم عادی در مقایسه با چشمانداز ماشینهای هوشمندتری که به پرسشهای مهمتری پاسخ میدهند، بسیار کم یا موهوم به نظر میرسد. در پشت حرفهای بازاریابانه، پتانسیل پیشرفتهای واقعاً شگفتانگیزی وجود دارد؛ از جمله کشف نوع جدیدی از درمان آنتیبیوتیک برای ابرمیکروبی مقاوم در برابر دارو که با کمک هوش مصنوعی انجام شد.
اینکه بخش زیادی از این انرژی در سیلیکونولی، منطقه پیوسته در حال تحول بین سانفرانسیسکو و سنخوزه باقی میماند، خودش مسئله دیگری محسوب میشود. در بدترین دوران همهگیری کووید ۱۹ هواداران پراکندگی حوزه فناوری تلاش بسیار زیادی کردند که شهرهای ارزانتر با محدودیتهای ناشی از همهگیری کمتر را مطرح کنند. «لری الیسون» ساختمان مرکزی اوراکل را در سال ۲۰۲۰ به آستین منتقل کرد و ایلان ماسک نیز یک سال بعد همین کار را با تسلا انجام داد. «فرانسی سوارز»، شهردار میامی با تبلیغ این شهر بهعنوان قطب رمزارز تقریباً بلافاصله به چهره برجسته ملی تبدیل شد. کسانی که از سیلیکونولی مهاجرت کرده بودند، پیوسته و به طرز آزاردهندهای درباره جذابیتهای میامی یا لسآنجلس یا نیویورک یا پورتوریکو توییت میزدند.
با این حال بزرگترین شرکتهای فناوری همچنان در منطقه خلیج و همسایهاش در شمال، سیاتل باقی ماندند. آلفابت، اپل، متا، مایکروسافت و آمازون سالهاست که در حال استخدام استعدادهای هوش مصنوعی هستند. بیشترشان در حالی که حقوق را کاهش میدهند و فعالیتها را ساده و ناب میکنند تا با ریاضت نسبی ناشی از افزایش نرخ بهره کنار بیایند، غیرمستقیم رقیبهایی را هم برای خودشان ایجاد میکنند. بهعنوان مثال «وینود کسلا»، بنیانگذار Khosla Ventures و یکی از اولین پشتیبانهای OpenAI میگوید ادغام دو واحد هوش مصنوعی آلفابت، Google Brain و DeepMind «باعث میشود افرادی این شرکت را ترک کنند و بهترینهایشان استارتاپهایی را راهاندازی میکنند؛ چراکه بیش از آنکه انگیزه حقوق و دستمزد داشته باشند، از رسالت و مأموریت انگیزه میگیرند. این استارتاپها همان ماده خامی هستند که ما روی آن سرمایهگذاری میکنیم و در عرض پنج سال مانند OpenAI امروز خواهند شد.»
برای سانفرانسیسکو رونق هوش مصنوعی نقطه روشن کمیابی در میان عناوین خبری ملی خجالتآور درباره جرم و جنایت، بیخانمانی و بازارهای آزاد مواد مخدر است که این شهر را در معرض تهدید خروج جامعه فناوری قرار میدهد. «ایوان پرولو»، یکی از آن بنیانگذارانی بود که با مدرسه استارتاپ مشهور وایکامبینیتور به منطقه خلیج جذب شد، اما در طول همهگیری از این شهر فرار کرد و ابتدا به نیویورک، بعد به لسآنجلس و بعدتر به لیسبون رفت، سپس در ماه ژانویه برگشت تا استارتاپی را راهاندازی کند که هکاتونها و همایشهای هوش مصنوعی را ترویج میکند. این کسبوکار نامش را از نام غیررسمی ناحیه Hayes Valley این شهر (Cerebral Valley) گرفته که استارتاپهای هوش مصنوعی در آن جمع شدهاند. پرولو میگوید: «همه با انرژی جدیدی نسبت به هوش مصنوعی به سال جدید وارد شدند.»
به نظر میرسد بسیاری از این مبلغان یکدیگر را میشناسند و از رقابتهای کماهمیتشان لذت میبرند. Character.AI سرویسی است که به کاربران امکان ایجاد چتباتها با ویژگیهای شخصیتی شبیهسازیشده پایدار و تعامل با جلوههای افراد واقعی و تخیلی مثل ماسک و هری پاتر را میدهد. در دفاتر شلوغ این شرکت حدود ۱۰ کارمند شانهبهشانه کنار یکدیگر در برابر صفحهنمایشهای کامپیوتری بسیار بزرگ مینشینند و همزمان سگ نژاد مالتز کوچکی با جلیقه آبی شطرنجی روی زمین پرسه میزند. «نوام شزیر»، همبنیانگذار scoffs و یکی از نویسندگان مقاله هوش مصنوعی جریانساز گوگل میگوید «بسیاری از این موارد را ما ابداع کردیم. بیشتر چیزهایی را که OpenAI میداند، ما به آنها یاد دادهایم.» شزیر قدرت ماندگاری سیلیکونولی را به میل آن به تغییر مسیر سریع انرژیها و منابع از مدهای قدیمی (مثل استخراج کریپتو) به مدهای جدید مثل اجرای الگوریتمهای هوش مصنوعی نسبت میدهد.
دورههای رونق قبلی سیلیکونولی با خسارتهایی به پایان رسیدند؛ پولهای ازدسترفته، رؤیاهای بربادرفته و انبوه استارتاپهای بهفنارفته. «الکساندر وانگ»، مدیرعامل Scale AI در سانفرانسیسکو فکر میکند برای ابزارهایی که سازمانها را هوشمندتر و بهرهورتر میکنند، پتانسیل کسب سود بیشتری وجود دارد. شرکت هفتسالهاش بهتازگی حق امتیاز Donovan، «پلتفرم تصمیمگیری متکی به هوش مصنوعیاش» را به سپاه هجدهم هوابرد ارتش ایالات متحده فروخت که در آن هزاران بهروزرسانی موقعیت و گزارشهای اطلاعاتی را دریافت و تحلیل میکند تا به برنامهریزان جنگ در اتخاذ تصمیمهای بهتر کمک کند. اما وانگ میپذیرد که دنیای فناوری در حال اجرای همان دستورالعمل قدیمی است؛ اینکه تعداد بیش از حد زیادی از شرکتها را تأمین مالی میکند تا چند شرکت موفق معدود را پیدا کند. این شیوه متظاهران و سرمایهگذاریهای بد زیادی را جذب میکند. او میگوید: «گردشگران زیادی در حوزه هوش مصنوعی هستند که تظاهر میکنند بومی این حوزهاند، اما خوب که توجه کنید میبینید که در واقع پوچافزار میفروشند.»
افراد بدبین به هوش مصنوعی برای این بدبینی دلایل خوبی دارند. روی دقت بحثبرانگیز این ابزارهای جدید، ریسکهای اطلاعات نادرست، فریب و سوگیری علیه زنان و رنگینپوستان و پیامدهای توخالیبودن وعدههای بلندپروازانه این صنعت مانور میدهند. البته به زمانه اخیر هم اشاره میکنند. یک دهه پیش صنعت فناوری وعده خودروهای خودران را داد. اکنون چند برنامه آزمایشی تاکسی بدون راننده و سامانههای بازدارنده سرعت بهبودیافته در خودروهای مدرن وجود دارد، اما این بخش آکنده از کوچکسازی و عقبنشینی بوده است. «مار هیکس»، دانشیار تاریخ فناوری در مؤسسه فناوری ایلینویز میگوید: «اگر دوره رونق وجود داشته باشد، بدون شک دوره رکود هم وجود خواهد داشت.»
اجتناب از خماری هوش مصنوعی میتواند بیانیه مأموریت این ویژهنامه سالانه فناوری بلومبرگ بیزینسویک باشد که میخواهد نقش راهنمایی برای این قلمروی جدید و همچنین تا حدی نقشه خطر را ایفا کند. توضیح میدهیم که چطور سرمایهگذاری بزرگ ۱۰ میلیارد دلاری مایکروسافت در OpenAI این شرکت را در موقعیتی قرار داد که از این روند بهرهبرداری کند و نسبت به رقبا برتری داشته باشد؛ چطور هوش مصنوعی در حال تغییر شیوههای استخدام سیلیکونولی است، چطور هواوی و سایر شرکتهای حوزه مخابرات بیسیم تلاش کردهاند برای مبارزه بزرگ بعدی آماده شوند و چطور هوش مصنوعی انویدیا را به سمت آستانه ارزش بازار یک تریلیون دلاری سوق داد. «سوندار پیچای»، مدیرعامل آلفابت، در کمک به شرکتش در غنیمتشمردن فرصت و جلوگیری از فروپاشی ناشی از هوش مصنوعی در سراسر صنعت حرف آخر را میزند.
در سانفرانسیسکو بسیاری از افراد آمادگی فکر کردن به این مسئله را ندارند که رونق هوش مصنوعی ممکن است به حبابی دیگر منتهی شود. این موضوع نیز ممکن است علت دوام استثنایی این ناحیه در مرکز فناوری آمریکا را توضیح دهد. مهندسان و کارآفرینان جوانی که دستهدسته به Cerebral Valley و مناطق اطرافش میآیند، لزوماً در چرخه قبلی نبودهاند که درسهای عبرت دردناک مربوط به ناپایداری روندها و ریسکهای رقابت با غولهای فناوری با منابع غنی را یاد بگیرند. به طرز خوشایندی ساده هستند، ایدههای فراوانی دارند و برای بازسازی کامل این منطقه، دستکم تا شروع چرخه اغراقی بعدی آمادهاند.