عصر تراکنش ۷۲؛ پشوتن پورپزشک، بنیانگذار پادرو / نقش کسبوکارهای کوچک و متوسط در کشورهای مختلف نسبت معناداری با میزان توسعهیافتگی اقتصادی دارد. در هر کشوری متناسب با اهمیتی که سیاستگذاران به اشتغالزایی، ایجاد ارزشافزوده، نوآوری و جلب مشارکت برای توسعه اقتصادی قائل هستند، برنامههای حمایتی و ترویجی برای رشد واحدهای کوچک اقتصادی شکل میگیرد. این برنامهها معمولاً با هدف توسعه پایدار و ساخت جوامع مستقل و خودکفا شکل میگیرند و نمونههای موفقی در کشورهای مختلف اجرا شده که به ایجاد یک اقتصاد پویا منجر شده است. برای مثال هند، بهعنوان یک کشور توسعهیافته که میتواند الگوی مناسب برای کشورهای دیگر باشد، با تأسیس وزارتخانه کسبوکارهای خرد، کوچک و متوسط، توانسته کسبوکارهای کوچک و خانگی را برای مشارکت جدیتر در چرخه اقتصاد درگیر کند.
جالبتر آنکه دولت هند از سال ۱۹۹۹ اقدام به تأسیس این وزارتخانه کرده و طی بیش از دو دهه گذشته، بهصورت مداوم بر رشد و کارآفرینی کسبوکارهای این بخش از طریق رفع موانع زیرساختی فنی، مالی و آموزشی تمرکز کرده است. به واسطه تمرکز ویژه این وزارتخانه روی کسبوکارهای خرد، امروز کسبوکارهای این بخش بهعنوان یکی از پایههای اصلی نوآوری و کارآفرینی در هند شناخته میشوند و سهم ویژهای در اشتغالزایی و توسعه پایدار هند دارند. در واقع عملکرد ویژه این وزارتخانه به ساخت یک اکوسیستم ارگانیک برای ایجاد دسترسی بخش مهمی از اقتصاد به زیرساختهای مورد نیاز خود در بخشهای مختلف مالی، فناوری و زیرساختی منجر شده است. همچنین با توجه به تداوم حمایت صحیح از این بخش، پایداری ویژهای در این بخش ایجاد شده که نهایتاً به تحقق اهداف توسعه پایدار در هند میانجامد.
قاعدتاً مسیری که هند در دو دهه گذشته بهصورت مداوم طی کرده و نگاه ویژه آن به کسبوکارهای خرد در بیش از ۵۰ سال گذشته، دیر یا زود الگوی بسیاری از کشورهای در حال توسعه خواهد شد. آنچه درباره ایران میتوان گفت کمبود نگاه توسعهای به این بخش مهم از اقتصاد است. چالشهایی که در سالهای اخیر کسبوکارهای خرد آفلاین و آنلاین با آن درگیر بودهاند، اگر بیشتر از دیگر صنایع نبوده باشد، کمتر هم نبوده است.
از آنجا که این بخش از اقتصاد بهصورت اختصاصی دارای متولی و حامی قدرتمندی نیست و مجامع صنفی نیز در ایران دارای اختیار عمل و توان چانهزنی قوی در بدنه سیاستگذاری نیستند، نیازهای ضروری برای پیشبرد اهداف این گروه بهخوبی محقق نشده است. در نتیجه این بخش حتی در رابطه با پایهترین بخشهای یک کسبوکار خرد مانند مواجهه با امور مالیاتی، شهرداری و… نیز با چالش جدی مواجه هستند. از سوی دیگر موج حرکت به سمت دیجیتالیشدن در سالهای اخیر و کمبود زیرساختهای مورد نیاز و مناسبسازیشده برای این کسبوکارها باعث شده رشد مورد انتظار در حوزه دیجیتال نیز برای این گروه از کسبوکارها محقق نشود.
در این شرایط که نهتنها حمایت صحیح از این کسبوکارها توسط دولت و قانونگذار انجام نمیشود، بلکه اقدامی برای بهبود، رشد و افزایش تابآوریشان بهعنوان بخشی مؤثر و مهم از اقتصاد در برنامهها وجود ندارد، به نظر میرسد کسبوکارهای بزرگتر که تأمینکننده زیرساختهای حیاتی در حوزه دیجیتال یا لجستیک و حتی پرداخت هستند، باید نقش جدیتری برای ارتقا و افزایش تابآوری این کسبوکارها بازی کنند.
بدون شک، تقویت یا تضعیف کسبوکارهای خرد، میتواند به تقویت و تضعیف کسبوکارهای بزرگ منجر شود. در این مسیر، در صورت شناسایی درست نیازمندیها، اتفاقاً ارائه خدمت به کسبوکارهای خرد میتواند یک بازار جدید و نوظهور برای شرکتهای بزرگتری باشد که حتی این روزها با چالش رکود مواجه هستند یا برای برنامه توسعه خود بازار مناسبی پیدا نکردهاند. با یک نگاه اجمالی به نیازمندیهای این کسبوکارها، ارائه خدمات زیرساختی یکی از بهترین فرصتها برای توسعه این بازار بکر و دستنخورده در ایران است.
زمانی که از زیرساخت صحبت میکنیم، به مواردی از زیرساختهای سختافزاری مانند سرویس کشلس یا دستگاههای کارتخوان تا خدمات فنی-نرمافزاری یا حتی آموزشی اشاره میکنیم. این موضوع زمانی جذابتر میشود که میبینیم بررسیهای اخیر در کشورهای مختلف از جمله کشورهای حوزه GCC، نشان میدهد که یکی از رویکردهای نوین در خردهفروشی، اتصال بازار آفلاین و آنلاین فروشندگان به یکدیگر است. این موضوع تا آنجا پررنگ شده که سوپراپهای بزرگ دنیا، شرکتهای فینتکی و استارتاپهای فعال در بخش سوشالکامرس (تجارت اجتماعی) را بهعنوان شرکتهای پیشرو در این حوزه معرفی کردهاند و بهسرعت در حال توسعه ابزارهای خود از طریق توسعه درونسازمانی یا همکاری تجاری با بازیگران دیگر هستند.
بهعنوان اولین بخش، تاکنون حوزههای پرداخت و لجستیک بیش از سایر بخشها مورد توجه بوده و به نظر میرسد در سه الی پنج سال آینده باید شاهد فراگیر شدن این رویکرد در خردهفروشیها باشیم. تصور کنید که دنیای امروز که تجربه مشتری و کاربر حرف اول را میزند، با اتصال فروش آنلاین و آفلاین فروشندگان خرد، مشتریان بتوانند با یک تجربه واحد از فروشنده مورد نظر خود، چه آفلاین و چه آنلاین خرید کنند. از سوی دیگر فروشندگان با یکسری ابزار واحد بتوانند هم کسبوکار آفلاین خود و هم کسبوکار آنلاین خود را مدیریت کنند.
تحقق چنین شرایطی مستقیماً به تقویت کسبوکارهای خرد و در نتیجه افزایش پایداری آنها منجر خواهد شد. از سوی دیگر، کسبوکارهای بزرگتر که این زیرساخت را برای کسبوکارهای خرد فراهم میکنند، عملاً به بازارهای جدیدی دسترسی پیدا میکنند که متصل به کل زنجیره خردهفروشی است و فرصتهای متنوع و گستردهای را برای ارائه خدمات و خلق ارزش در این اکوسیستم فراهم میکند. این چشمانداز در کشورهایی که کسبوکارهای خانگی، فروشگاههای کوچک و فروشندگان محلی در آن گستردگی دارند، بسیار فرصتآفرین است. ایران بهعنوان یک بازار دستنخورده در این حوزه میتواند یک فرصت طلایی برای همه بازیگران فعال در عرصه پرداخت، لجستیک، زیرساختهای فنی و نرمافزاری باشد تا بتوانند با استفاده از خلق ارزشهای نوین برای این کسبوکارها نقدینگیهای خرد را با تجمیع و ساماندهی به ارقام کلان تبدیل کنند.