روزمرگی آفت است
گفتوگو با هومن سپهری درباره زندگی حرفهای و تجربه مدیریتش در شرکت تندر نور
عصر تراکنش ۷۳ / شرکت تندر نور در سال ۱۳۷۳ توسط عدهای از استادان دانشگاه شریف تأسیس شد تا نرمافزارهای لبه فناوری بانکی و پرداخت را در کشور تولید کند؛ شرکتی که در سال ۱۳۹۰ بانک سامان سهام آن را خریداری میکند و بدین ترتیب بیشتر تیم نرمافزاری تندر نور در جهت تأسیس شرکت پردازشگران سامان از آن جدا میشود. در پی این اتفاق، تمرکز تندر نور روی سختافزار میرود و از یک زمانی به بعد، این شرکت بهجز تعمیر دستگاههای کارتخوان، دیگر کاری انجام نمیداد. افول تندر نور در همین زمان شروع میشود و در سال ۱۳۹۵ تا مرز ورشکستگی نیز میرود؛ تا اینکه در این سال هومن سپهری مدیرعامل این شرکت میشود.
با مدیرعاملی سپهری در این شرکت، ابتدا حوزه تعمیرات در این شرکت تقویت میشود و سپس بخش نرمافزاری بهبود مییابد. سپهری دارای بیش از ۲۹ سال سابقه فعالیت در زمینه نرمافزار و سختافزار سیستمهای بانکی و پرداخت در داخل و خارج از کشور است و حالا بعد از گذشت حدود هفت سال از مدیرعاملی او در تندر نور، شرکتی که تا مرز ورشکستگی رفته بود، سال گذشته رکورد تولید و فروش را در کشور زد و ۳۰۰ هزار کارتخوان فروخت که رتبه اول ایران به حساب میآمد. در گفتوگویی که با هومن سپهری، مدیرعامل شرکت تندر نور داشتیم، علاوه بر اینکه مروری بر مسیر حرفهای او تاکنون داشتیم، به چالشهای مدیریتیاش در تندر نور و اقداماتی که در راستای رشد این شرکت انجام داده نیز پرداختیم.
به گفته سپهری، افزایش تولید ۵۰ الی ۱۰۰ درصدی تا پایان سال ۱۴۰۲ کوچکترین چشمانداز کوتاهمدت آنها برای تندر نور است. سپهری بر این عقیده است که پیشرفت سریع تندر نور به خاطر حضور نیروهای خوب و چابک بوده و به همین دلیل فعلاً برنامهای برای افزایش تعداد نفرات تندر نور ندارند. او میگوید: «ما در لبه فناوری گام برمیداریم و میخواهیم همچنان چابک باقی بمانیم.»
انصراف از امیرکبیر و ورود به دانشگاه آزاد
هومن سپهری، مدیرعامل شرکت تندر نور متولد ۱۱ مرداد ۱۳۵۰ است. او از کودکی علاقه خاصی به کامپیوتر، الکترونیک و کارهای فنی داشته و طبق گفتههای خودش هیچ دستگاهی نبوده که یک بار آن را باز نکرده باشد: «دوره دبیرستان ما از لحاظ فناوری عصر حجر به حساب میآمد؛ هنوز کامپیوترهای خانگی و PC در بازار وجود نداشت. «کمودور ۶۴» بالاترین فناوری روز بهشمار میرفت، مموری ۶۴k برای ما حیرتانگیز بود. من هم مدتی با کمودور بازی میکردم و به قدری به کامپیوتر علاقه داشتم که تصمیم گرفتم برنامهنویسی «بیسیک» را یاد بگیرم.
کمودور، یک زبان بیسیک مخصوص خودش را داشت. من در ۱۶ یا ۱۷سالگی، زبان بیسیک را به شکل خودآموز یاد گرفتم. با اطلاعات محدودی هم که در زمینه الکترونیک داشتم، یک «کانکتور» را به پورت خروجی کمودور زدم و حسگر نوری و مدار الکترونیکی را به سیستم متصل کردم؛ به شکلی که وقتی کسی داخل اتاق من میشد، لامپ اتاق روشن میشد و با صدای بیکیفیت کامپیوترهای آن موقع میگفت: «یکی آمد تو»، وقتی هم آن شخص بیرون میرفت، میگفت: «یکی رفت بیرون» و لامپ اتاق را خاموش میکرد.»
سپهری قبولی در رشته ریاضی دانشگاه امیرکبیر را یک بدشانسی برای خود تلقی میکند: «بعد از اینکه در دانشگاه امیرکبیر در رشتهای که علاقهای به آن نداشتم، قبول شدم، منتظر نتیجه دانشگاه آزاد شدم. دو، سه هفته بعد دیدم که در رشته الکترونیک دانشگاه آزاد هم قبول شدهام. من که عاشق الکترونیک بودم، از دانشگاه امیرکبیر انصراف دادم تا به رشته الکترونیک بروم. اواخر سال سوم دانشگاه آزاد تهران، تقریباً همه درسهایم به اتمام رسیده بود؛ فقط میبایست دوره کارآموزی و چند درس عمومی را میگذراندم. پرسوجو از دوستان و شرکتهای مختلف برای گذراندن دوره کارآموزی، من را با یک شرکت بزرگ کامپیوتری آشنا کرد.»
از کارآموزی در ایرانارقام تا مسئول بخش مونتاژ
به گفته سپهری، در آن زمان عدهای معتقد بودند شرکت ایرانارقام بهترین فرصت کسب تجربه را برای دانشجویان رشته الکترونیک و کامپیوتر رقم میزند. ایرانارقام تنها نمایندگی NCR آمریکا در ایران بود و تمام محصولات NCR را وارد ایران میکرد؛ از کامپیوترهای شخصی که با مدلهای ۳۸۶ و ۴۸۶ وارد میشد تا انواع و اقسام دستگاههای فیشپرینتر، خودپرداز و تجهیزات شعب بانکی: «رقیب آن زمان ایرانارقام در بازار ایران، شرکت دادهپردازی بود. اولین دستگاههای خودپرداز را ایرانارقام به کشور آورد. زمانی که به شرکت ایرانارقام بهعنوان کارآموز وارد شدم، به آموزش زیادی نیاز نداشتم و در شرکت، مستقیماً متصدی تعمیر مانیتورهای NCR شدم.»
ورود به ایرانارقام در ۲۰ مرداد ۱۳۷۳ برای سپهری رقم میخورد و از همان ابتدا توانایی خود را در تعمیر مانیتورها نشان میدهد. به همین خاطر در زمان کوتاهی، تعمیر PCهای NCR را هم شروع میکند: «اکثر بوردهای الکترونیکی، با ICهای SMD ساخته میشوند که لحیمکاری این نوع تجهیزات، به ابزار خاصی نیاز دارد که در آن زمان ایرانارقام تنها شرکتی در کل ایران به حساب میآمد که مدارهای SMD را تعمیر میکرد. من، مثل یک بچه کوچک که داخل کارخانهای بزرگ رفته باشد، هر دستگاه را با تعجب و با حس اشتیاق یادگیری نگاه میکردم.»
از ویژگیهای افراد علاقهمند به فناوری این است که هر گاه بر یک کار مسلط میشوند، دوست دارند آن را کنار بگذارند و سراغ کار جدید دیگری بروند: «بعد از مدتی احساس کردم کارهای شرکت دیگر تکراری شده و یادگیری چندانی برایم ندارد. در همین زمان دوره کارشناسی را تمام کردم، پایاننامه را تحویل و بلافاصله امتحان کارشناسی ارشد دادم و برای کارشناسی ارشد الکترونیک دانشگاه آزاد تهران با رتبه ۹ قبول شدم. وقتی درس را به اتمام رساندم، با توجه به اینکه سربازی هم نرفته بودم، دیگر برای ماندن در شرکت ایرانارقام، من را قبول نمیکردند تا اینکه نتایج آزمون ارشد و قبولی در کارشناسی ارشد الکترونیک نظر مدیران ایرانارقام را تغییر داد.
در فاصله سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۷، همان کارهای تعمیرات را ادامه دادم. در این زمان ایرانارقام جزء اولین شرکتهایی بود که موج «مونتاژ کامپیوتر» را در کشور راه انداخت. قطعات کامپیوتر از خارج میآمد و برای ما اسمبل این قطعات، بسیار لذتبخش بود. من مسئول بخش مونتاژ شرکت ایرانارقام شدم؛ مشتریان ما وزارتخانهها و سازمانهای بزرگ بودند و بهندرت فروش شخصی انجام میدادیم. ناگهان دو هزار سفارش از آموزشوپرورش میآمد و من دو، سه نفر زیرمجموعه داشتم که کارها را به آنها یاد میدادم و تولید انبوه کامپیوترهای شخصی انجام میدادیم.»
راهاندازی اولین دستگاههای خودپرداز TCP/IP ایران
بعد از مدتی، با ورود محصولات سیسکو به ایران، دورههای آموزشی سیسکو و دریافت گواهینامه آن مورد توجه بسیاری قرار گرفت. سپهری نیز با هزینه شخصی در دوره سیسکو ثبتنام کرد و جزء اولین نفرات ایران بود که این گواهینامه را دریافت کرد: «بهطور همزمان درس را ادامه دادم و با ایرانارقام نیز همکاری میکردم. در سال ۱۳۷۸، ایرانارقام همچنان برترین شرکت در زمینه سوئیچ پرداخت و شبکه بانکی بهشمار میآمد؛ هم دستگاههای خودپرداز NCR داشت، هم دستگاههای کارتخوان و هم نرمافزار سوئیچ را از شرکت معروف انگلیسی-ایرلندی CR2 میآورد که آن زمان یکی از بهترین سوئیچهای دنیا به حساب میآمد و نمایندگی انحصاری آن را داشت. تمام دانش و فناوری دستگاههای خودپرداز، کارتخوان و نرمافزارهای آن در انحصار ایرانارقام بود؛ حتی شرکت خدمات انفورماتیک نیز چنین تجهیزاتی را ارائه نمیداد.»
در حوالی سال ۱۳۷۸، دو نفر از اعضای تیم سهنفره مدیریت شبکه بانکی در ایرانارقام به خارج از کشور مهاجرت میکنند و سپس به سپهری و یک نفر دیگر پیشنهاد میشود که به تیم شبکه بانکی بپیوندند: «تیم را آن زمان به نام Electronic Fund Transfer (EFT) یا «انتقال وجه الکترونیک» میخواندند. تمام نرمافزارها و سختافزارهای سوئیچ، خودپرداز و… را روی هم EFT میگفتند و من نیز با قبولی در آزمون این بخش شروع به فعالیت در این تیم کردم. یک کپی از تمام نرمافزارهای سوئیچ بانکهای سپه و تجارت در یک سرور تستی داشتیم که از طریق آن تجهیزات دستگاههای خودپرداز را تست میکردیم. بعد از مدتی در سرور تستی تغییراتی ایجاد کردم که همه تعجب کرده بودند. یکی از کارهای جالبی که خودم همیشه به آن افتخار میکنم، ارتقای شبکه بود.
آن زمان تمام دستگاههای خودپرداز از شبکه انتقال دیتای X25 استفاده میکردند که در انحصار شرکت خدمات انفورماتیک قرار داشت. شبکه X25 نوعی اینترنت ماهوارهای به حساب میآمد. برای برقراری این ارتباط، میبایست یک دستگاه گرانقیمت، از مارک Hughes آمریکا را همراه با دیش ماهواره در هر شعبه نصب میکردیم تا اینترنت ماهوارهای فراهم شود. خدمات انفورماتیک بابت تأمین این سرویس، اجاره سنگینی از بانکها و شرکتهای وابسته میگرفت و نگهداری و تعمیر آنها نیز هزینه سنگینی داشت. سرعت این ارتباط در حدود ۲۴۰۰ بیت در ثانیه میشد که به خاطر ناپایداری شرایط جوی بعد از مدتی مجبور شدند آن را به ۱۲۰۰ بیت کاهش دهند تا پایداری بهتری داشته باشد.»
به گفته سپهری، اینترنت ماهوارهای، مشکلات پشتیبانی و نگهداری و خرابی زیادی داشت: «من با گواهینامه سیسکو و اندکدانشی که از دستگاههای خودپرداز به دست آوردم، به فکر ارتقای شبکه انتقال داده افتادم. بعد از مدتی، ما را به دورههای آموزش سختافزار و نرمافزار در انگلیس فرستادند. مدتی بعد متوجه شدم که تمام دستگاههای خودپرداز، مجهز به کارت شبکه هستند و میتوانند با پروتکل TCP/IP متصل شوند؛ ولی هیچکس از آن استفاده نمیکرد. هیچوقت روزی را که اولین آزمایش را در سایت سپه انجام دادم، یادم نمیرود. میدانستم که سیسکو قابلیت تبدیل یک پروتکل مخابراتی به پروتکل دیگر را دارد.
فکری که به سرم زد، کانورتکردن X25 به TCP/IP بود. همه نرمافزارهای دستگاههای خودپرداز با X25 تنظیم میشدند که پارامترها و تنظیمات فراوانی میطلبید و مکافات زیادی داشت. من با سعیوخطای فراوان و شکستهای متعدد، بالاخره پروتکل X25 را به TCP/IP تبدیل کردم و اولین دستگاههای خودپرداز TCP/IP ایران را در یکی از شعب بانک سپه راه انداختم. این کاری است که خودم به آن افتخار میکنم. با راهاندازی اولین دستگاه خودپرداز، هیچکس حاضر نبود آن همه هزینه به شرکت خدمات انفورماتیک بپردازد. همه میخواستند از آن پروتکل قبلی که کیفیت بسیار پایینی داشت، کنار بکشند.» بدین ترتیب، موج دستگاههای خودپرداز TCP/IP در کشور به راه افتاد و بانکها همه به سمت خطوط پوینت تو پوینت TCP/IP آمدند.
مدیر پشتیبانی خاورمیانه CR2
آخرین سمت سپهری در شرکت ایرانارقام، سرپرست تیم دستگاههای خودپرداز بود و در عین حال در گروه EFT نیز نقش فعالی ایفا میکرد: «در حوالی سال ۱۳۸۲ «جایزه کارمند نمونه» را از شرکت گرفتم و مورد تشویق زیادی واقع شدم. متأسفانه در همین زمان پدرم را از دست دادم. در سال ۱۳۸۳ نیز بنا بر دلایلی به این نتیجه رسیدم که جای رشد بیشتری در این شرکت ندارم. با این حال زبان انگلیسی من نسبت به دیگر همکارانم خوب بود و ارتباط زیادی با بخش پشتیبانی NCR و شرکای خارجی داشتم و مسئولیت تمام مکاتبات و مکالمات خارجی ایرانارقام بر عهده من بود. گاهی پیشنهاد همکاری از شرکت CR2 به من میشد، ولی نادیده میگرفتم.
من به شرکت ایرانارقام عِرق داشتم و هنوز هم دارم؛ آنجا را واقعاً میستایم، هرچه الان هستم به خاطر حضور در آنجا بوده! بزرگترین آرزوی من این بود که همانجا ۳۰ سال کار کنم و بازنشسته شوم، ولی به دلایلی این اتفاق نیفتاد. سپس مصاحبهای با شرکت CR2 داشتم و در اواخر سال ۱۳۸۳ فعالیتم را در دفتر دوبی این شرکت بهعنوان مدیر پشتیبانی منطقه خاورمیانه شروع کردم.»
پیشرفت سپهری در شرکت CR2 به قدری بود که در سال ۲۰۰۸ از او بهعنوان کارمند نمونه تقدیر کردند و این اتفاق برای اولینبار در این شرکت صورت میگرفت: «در آنجا به خودم بهعنوان یک ایرانی افتخار کردم. یک سال بعد از آن زمان دوباره احساس اشباع کردم؛ مسافرتهای خارجی و پروژهها و حجم پروژههای این شرکت بسیار زیاد شده بود. در آن زمان (NBAD)National Bank Abu Dhabi ، به یک مدیر فنی نیاز داشتند که از سوئیچهای CR2 و تمام فناوریهای بانکی سر دربیاورد.»
شروع فعالیت بهعنوان مدیر آیتی بانک ابوظبی
بعد از چهار سال همکاری در پروژههای بینالمللی CR2، مصاحبه شغلی در بانک NBAD، جایگاه مدیر پروژه آیتی و مدیر سوئیچ بانک ابوظبی را در سال ۲۰۰۹ برای هومن سپری به ارمغان میآورد: «بهطور همزمان اقامت امارات را به من دادند. بانک آنجا بسیار عالی بود و پیشرفت مستمر کارکنان را تضمین میکرد. از لحاظ مالی، شرایط خوبی داشتیم و چون آن کشور بدون مالیات بود، هیچ مالیاتی از حقوق کسر نمیشد. بخش منابع انسانی بانک در ابتدای هر سال برایمان ۱۰ وظیفه تعریف میکرد که باید در طول سال به انجام برسد و چند دوره آموزشی نیز باید میگذراندیم. هر سال چند دوره آموزشی مهم میگذاشتند تا با آخرین دستاوردهای فناوری و مدیریت آشنا شویم؛ یک دوره دوساله مدیریت را برایمان گذاشتند که معادل کارشناسی ارشد مدیریت بهشمار میآمد و از سوی یک انستیتوی معروف آمریکایی به نام ILM برگزار میشد. گواهینامه این دوره نیز برگی جدید در رزومه من به حساب میآمد.»
چهار سال همکاری سپهری با بانک ابوظبی استمرار مییابد تا اینکه با توجه به مشکلاتی که بین دولت ایران و ابوظبی به وجود میآید، مجبور به ترک آن کشور و برگشت به ایران میشود: «اواخر سال ۱۳۹۲ به ایران برگشتم. در آن کشور با شبکههای ویزا و مسترکارت و محدوده وسیعی از نرمافزارهای بانکی و پرداخت بینالمللی کار کردم و سوابق و تجارب ارزشمندی به دست آوردم. هنوز هم اگر فرصتی برایم پیش بیاید، به شرکت CR2 و بانک ابوظبی برمیگردم. زمانی که به ایران برگشتم، کس دیگری در داخل کشور تجربه و اطلاعاتی را که در آن دو سازمان به دست آورده بودم، نداشت. بعد از آن همه سال، آن همه کار و آن همه زحمت، با برگشت به ایران، کنتور من دوباره صفر شده بود؛ میبایست از نو شروع میکردم.»
از سداد و ارتباط فردا تا پردازشگران سامان
بعد از هشت سال همکاری با شرکتهای خارجی، برگشت به کشور، نوعی عقبگرد برای سپهری به حساب میآمد تا اینکه به واسطه یکی از دوستانش برای مدت کوتاهی شروع به فعالیت در شرکت سداد میکند که بعد از یکی، دو ماه متوجه میشود که در آن شرکت ریسکپذیری برای کار جدید و ایده نو وجود ندارد و کار کردن در این شرایط برایش امکانپذیر نیست. به همین خاطر از آن شرکت بیرون میآید. در همین زمان پیشنهاد همکاری با شرکت ارتباط فردا به سپهری داده میشود. ارتباط فردا به یک معاون آیتی و مدیر فنی نیاز داشت؛ بنابراین سپهری کار خود را در این شرکت آغاز میکند: «در آنجا کار زیادی از من نمیخواستند، تمام پروژهها را آتسورس میکردند.
دفتر کارمان در میدان آرژانتین بود، ولی ناگهان تصمیم گرفتند به پارک فناوری پردیس بروند. من در خدمت آقای حامد قنادپور فعالیت میکردم. در جریان انتقال به پارک پردیس، نیمی از کارهای ساختمانی و تمام کارهای فنی و آیتی آنجا را من انجام دادم. دفتر پردیس را راه انداختیم، تحویل دادیم و بچهها مستقر شدند. یکی از افتخارات من در ارتباط فردا این است که پیشنهاد نام Efarda را برای آدرس وبسایت شرکت دادم و مورد پذیرش قرار گرفت. با این حال یکی، دو سال در آنجا ماندم، ولی با توجه به اینکه تمام پروژهها را آتسورس میکردند، حجم کار سمت من کم بود و به همین خاطر از ارتباط فردا بیرون آمدم.
سپس در یکی از نمایشگاههای صنعت بانکی، سامان قطبی که جزء همکاران سابق ایرانارقام من بود، پیشنهاد جایگاهی جدید را به من داد. او تازه مدیرعامل شرکت پردازشگران سامان شده بود که یک شرکت نرمافزاری بود و بهعنوان Software-House بانک سامان فعالیت میکرد. با توجه به اینکه این شرکت در فیلد تخصصی من کار میکرد، به فعالیت در این شرکت در جایگاه مدیریت طرح و توسعه پرداختم و ایدههای جدیدی آوردم. واحد امور مشتریان و CRM نیز زیرمجموعه من قرار گرفت.»
در آن زمان مسئولیت تولید و پشتیبانی اکثر نرمافزارهای بانک سامان را به شرکت پردازشگران سامان سپرده بودند: «از نرمافزار دستگاههای خودپرداز که خودِ پردازشگران نوشته بود تا نرمافزارهای بانکی، سامانه بانک مرکزی و… محصولات بسیار متنوعی داشتند که بار سنگینی بر دوش پردازشگران میگذاشت. بانک از تأخیری که در اجرای تعهدات رخ میداد ناراضی بود و پردازشگران هم مدعی بود کار خود را خوب انجام داده و تقصیری نداشته و درخواستهای بانک باید اولویتبندی شود. بدین ترتیب برای رفع این نارضایتیها و ایجاد آرامش در هر دو سوی شرکت و بانک، واحد مدیریت پروژه را در شرکت پردازشگران راه انداختم تا کارها را نظم بدهم. تکتک قراردادها، موعد تحویل، خواستهها و تعهدات را انسجام دادم و دو طرف را آرام کردم تا کارها روی روال بیفتد. در همین فاصله، معاون تولید نرمافزار این شرکت شدم و بهطور جدی شروع به همکاری با تیمهای نرمافزار کردم.»
مدیرعاملی تندر نور و چالشهایش
در همان زمان پروژه «سامانک» در این شرکت به اجرا درمیآید که بعدها به موبایلبانک سامان تبدیل میشود: «آن زمان بانک سامان جزء اولین ارائهدهندگان موبایلبانک در کشور بود. مدیریت این پروژه را شخصاً بر عهده گرفتم؛ حتی نقش تستکننده را داشتم و چک میکردم که ایرادها برطرف شوند. تا سال ۱۳۹۵ توانستم رضایت بانک را در حوزه نرمافزاری تا حد زیادی جلب کنم. در سال ۱۳۹۵، یک شب آقای ضرابیه به من زنگ زد و گفت که ما یک شرکت به نام تندر نور داریم که مدیرعاملش قصد دارد به انگلیس مهاجرت کند.
آیا میخواهی مدیرعاملی آنجا را بر عهده بگیری؟ من اسم تندر نور را فقط از دور شنیده بودم و میدانستم که یکی از زیرمجموعههای شرکت پردازشگران بهشمار میرود و یک شرکت کوچک است، ولی نمیدانستم چه کار میکند. قدری با خودم فکر کردم و دیدم هیچ شناختی از آن شرکت ندارم، ولی میتواند یک چالش جدید به حساب آید؛ میتوانم بایستم و شرکت را انسجام دهم. چشمتان روز بد نبیند. با پذیرش مسئولیت جدید به این شرکت آمدم و با یک ساختمان کهنه مواجه شدم که بیش از ۴۰ سال سن داشت. شرایط کنونی شرکت را که جویا شدم، به من گفتند تمام پروژههایش را از دست داده و اکنون فقط تعمیر دستگاههای کارتخوان انجام میدهد و ۲۰ نفر نیرو دارد و شرکت پرداخت الکترونیک سامان مشتری آن بود. آنها حداکثر هفتهای ۲۰۰ کارتخوان برای ما میفرستادند که گاهی اوقات هم نمیفرستادند.»
به گفته سپهری، بیشترین سهام تندر نور به «پردازشگران سامان» تعلق داشت و مابقی را نیز به شرکت پرداخت الکترونیک سامان داده بودند تا پروژهها و کارهای خود را به تندر بسپارد: «آنها فقط ۱۰ درصد از تعمیرات ناوگان کارتخوان خود را به ما میسپردند. ما بچهها را نظم و ترتیب دادیم و فرایندهای انبارداری، تعمیر و تحویل را سامان بخشیدیم. یک ماه که گذشت، دیدم در حساب شرکت چندان پولی نیست؛ به نحوی که حتی حقوق کارکنان را نمیتوانیم بپردازیم. در ماه دوم حساب و کتاب شرکت نشان میداد که ۶۰۰ میلیون تومان بدهی پرداختنشده مالیاتی دارد. این مبلغ در سال ۱۳۹۵ رقم سنگینی بود. آه در بساط نداشتیم و در آستانه ورشکستگی قرار گرفته بودیم.»
تندر نور با شروعی چشمگیر و سابقهای درخشان، اکنون در سال ۱۳۹۵ در انتهای سرازیری سقوط قرار گرفته بود و در همین فاصله، پنج نفر از بهترین نیروهای فنی، شرکت را ترک کرده بودند و تعداد نیروهای انسانی تندر نور از ۲۰ نفر به ۱۵ نفر رسید: «به همین خاطر با شرکت پرداخت الکترونیک سامان صحبت کردیم تا تعداد دستگاههای کارتخوان بیشتری را برای تندر نور ارسال کند. در همین زمان با پیاسپی فنآوا هم قراردادی داشتیم که آن قرارداد نیز کمکی به ما نمیکرد. دستگاههای کارتخوان فنآوا میآمد، آنها را تعمیر میکردیم و تحویل میدادیم، ولی پولش را نمیپرداختند تا اینکه در سال ۱۳۹۶ همکاری ما با فنآوا بهکلی قطع شد. حالا فقط پرداخت الکترونیک سامان مانده بود و یکسری کار تعمیرات جزئی!»
از آنجا که شرکت تندر نور از ابتدا هیچگونه دستگاه کارتخوانی را با برند خود ارائه نداده بود، ناچار به پذیرش تعمیرات انواع دستگاهها میشد و این موضوع در طولانیمدت به نقطه قوت آن تبدیل شده بود که تعمیر همه مدل دستگاه کارتخوانی را بلد است: «بهجرئت میگویم تندر نور تنها شرکت کشور است که دانش فنی تعمیر تمامی برندهای اصلی بازار را دارد. شرکتهای دیگر، هر کدام فقط نماینده یک برند مشخص بهشمار میروند. در این زمان بهناچار، از شرکت سپ که عضو هیئتمدیرهمان به حساب میآمد، کمک خواستیم که سفارش دستگاه کارتخوان و تعمیر بیشتری به سمت ما بفرستند تا از پس هزینههایمان برآییم. آنها هم لطف کردند و حجم سفارش را افزایش دادند. این ۱۵ نفر نیروهای ما هم پای کار ایستادند و نرفتند، تا اینکه ثابت کردیم ما بهتر از سایر شرکتها دستگاهها را تعمیر میکنیم. ما قطعات کمتری تعویض میکردیم؛ حداکثر سعیمان این بود که تعمیر را بدون تعویض قطعات انجام دهیم و هزینه اضافه نتراشیم. نکته دیگر اینکه تعمیر ما باکیفیت است؛ اینطور نیست که بهزودی دوباره خراب شود. در عین حال، دستگاهها را بیدلیل غیرقابل تعمیر اعلام نمیکنیم.»
اخذ نمایندگی نیولند
طبق صحبتهای سپهری، بهمرور به شرکت پرداخت الکترونیک سامان ثابت شد که تندر نور کارش را درست انجام میدهد و سال بعد، نسبت تعمیرات ناوگان کارتخوان پرداخت الکترونیک سامان برای تندر نور بیشتر شد و این موضوع هر سال اتفاق افتاد تا اینکه حوالی سال ۱۳۹۸ تعمیرات کل ناوگان یک میلیون و خردهای کارتخوان سپ را بر عهده تندر نور گذاشتند: «اما برای شرکتی مثل تندر نور با امکانات و تجربه زیاد، محدود شدن به تعمیرات جزئی ارضاکننده نبود تا اینکه پیشنهاد این موضوع مطرح شد که بهتر است بانک سامان که هیچوقت برندی از خودش نداشته، اکنون برندی مخصوص به خود داشته باشد. شروع به تحقیق راجع به بهترین برندهای موجود دستگاه کارتخوان کردیم و از بین سه برند برتر معرفیشده توسط نیلسون ریپورت، «نیولند» را که رتبه اول را به خود اختصاص داده بود و از لحاظ کیفیت ساخت با Verifone آمریکا برابری میکرد، انتخاب کردیم.»
اخذ نمایندگی نیولند، با سفارش ۶۰هزار دستگاه توسط تندر نور در سال ۱۳۹۷ آغاز میشود: «اولین واردات سنگین دستگاه کارتخوان را بعد از سالها برای پرداخت الکترونیک سامان انجام دادیم. در طول سالهای قبل، تندر یکسری واردات خرد را انجام میداد، ولی نه نمایندگی یک برند بود، نه مشتریان جدی داشت. ما ۶۰ هزار دستگاه آوردیم و به سپ تحویل دادیم. نرمافزارها را نیز آماده کردیم و بدین ترتیب پس از آن، سالانه حداقل ۱۰۰ هزار سفارش واردات دستگاههای نیولند را برای پرداخت الکترونیک سامان انجام میدادیم.»
تندر نور در حال حاضر از تعمیر ۲۰۰ دستگاه کارتخوان در هفته به چهار هزار دستگاه رسیده و در هر ماه حداقل ۱۶ هزار دستگاه کارتخوان تعمیر میکند: «در همین فاصله شروع به تقویت تیم نرمافزاری شرکت کردیم. یکی از معضلاتی که با افزایش حجم تعمیرات رخ داد، پیگیری کیفیت تعمیر بود. تاکنون تمام اطلاعات تعمیرات از جمله قطعاتی که تعویض میکردیم در فایلهای اکسل نگهداری میشدند. بهمرور مجبور شدیم اطلاعات را در فایلهای متعدد نگه داریم. وقتی یک دستگاه کارتخوان جدید به دستمان میرسید، برای فهمیدن سابقه آن، تمام فایلهای اکسل را میگشتیم و برنامه اکسل هم بسیار کُند عمل میکرد. بهتدریج فهمیدیم که اکسل پاسخگوی حجم کار ما نیست؛ شروع به توسعه نرمافزار CRM برای مدیریت چرخه تعمیرات دستگاههای کارتخوان کردیم. بدین ترتیب یک CRM خیلی خوب به دست آمد که چرخه تعمیرات را از زمان پذیرش دستگاه کارتخوان ثبت میکرد. یکی از سرمایههای خوب کنونی شرکت، همین نرمافزار است.»
همکاری با موبایلت
در همین فاصله که شرکت در حال توسعه و رشد بود، یک تیم استارتاپی به سراغ تندر نور میآید که در واقع مؤسسان «موبایلت» بودند: «همانطور که گفتم، خود ما قبلاً یک نرمافزار موبایل را به نام «سامانک» توسعه داده بودیم و تیم موبایلت نیز در بازهای از زمان با بانک سامان تعامل داشتند، ولی بانک به دلایلی با این تیم به توافق نرسید و تقریباً در حال خداحافظی با بانک بودند که ما در شرکت تندر نور با آنها شروع به همکاری کردیم. یک شرکت برایشان تأسیس کردیم و اسم آن را «راهکارهای مالی هوشمند سامان» گذاشتیم. بدین ترتیب، ما سهامدار عمده آنها شدیم؛ ۹۰ درصد سهام متعلق به ما بود و ۱۰ درصد برای سه مؤسس آن! آنها شروع به توسعه نرمافزارهای خوبی کردند و در طراحی UI/UX عملکردی قوی نشان دادند و بهمرور جوایز جشنوارههای مختلف را برنده شدند. بانک سامان نیز بهتدریج روی این تیم جدید حساب باز کرد. در نهایت نیز سامانک را خاموش کردیم و حوالی سال ۱۳۹۸ بانک سامان بهطور کامل به سراغ «موبایلت» آمد و موبایلت، همراهبانک بانک سامان شد.»
DMS تندر؛ از اولین نظامهای مدیریت اسناد بانکی
سپهری توضیح میدهد که یکی از کارهایی که چند بانک بهدنبال آن رفته و تاکنون چندان موفق نبودهاند، مربوط به مدیریت اسناد الکترونیک یا همان Document Management System است: «این سیستم را به نام DMS میخوانند. یکی از همکاران نرمافزاری ما تجربهای در زمینه ذخیرهسازی اسناد وزارت امور خارجه داشت. بدین ترتیب نرمافزاری در حوزه DMS توسعه دادیم. یکی از معضلات بانکها این است که طبق دستور بانک مرکزی، اسناد فیزیکی کاغذی را باید تا ۱۰ سال نگه دارند. حجم این کاغذها بسیار زیاد و نگهداری آنها برای بانک به معضلی تبدیل میشود.
ما یک نرمافزار اولیه برای این موضوع نوشتیم و در مناقصه بانک سامان شرکت کردیم. یکی، دو شرکت نرمافزاری دیگر هم آمدند، ولی کیفیت کارشان به اندازه ما نبود؛ پس ما برنده شدیم. نرمافزار ما نهفقط کار اسکن را انجام میداد، بلکه بسیار هوشمند بود و OCR قوی داشت. انواع و اقسام فرمهای بانک را به سیستم یاد دادیم و سیستم اکنون بهطور خودکار تمام فرمها را کشف و تا حد امکان اطلاعات را استخراج و برچسبگذاری هوشمند میکند. هر سندی که در سیستم ذخیره میشود، اطلاعات دیجیتالی قابل توجهی به آن متصل است. بدین ترتیب اگر کسی بخواهد دنبال سند فلان مشتری در فلان سال بگردد، بهراحتی قابل جستوجو است؛ فقط باید یکی، دو کلیدواژه یا تاریخ یا شماره مشتری را بداند. بدین ترتیب، نیاز به نگهداری حجم انبوه اسناد فیزیکی مرتفع میشود.»
علاوه بر آن، یک سیستم هوشمندتر هم در نظر گرفتهاند. به گفته سپهری بعضی جاها دیتایی که OCR میخواند دچار مشکل است. در واقع بعضی فیلدهای داکیومنتها خوانا نیستند و تندر نور به سیستم BI متصل میشود که اطلاعات فرم را در اختیار دارد. بدین ترتیب، اطلاعات دیتابیس بانک را با اطلاعاتی که سیستم OCR خوانده، مقایسه میکند: «این پروژه به بانک تحویل داده شده و منتظریم عملیاتی شود. تعداد زیادی مشتری بانکی داریم که از هماکنون برای این سیستم اعلام نیاز کردهاند، ولی ما منتظریم ابتدا در بانک سامان عملیاتی و رفع عیب شود و سپس به سراغ سایرین برویم.»
به گفته سپهری سیستم DMS تندر نور، یکی از اولین نرمافزارهای مدیریت اسناد موفق در حوزه بانکی کشور به حساب میآید و از همین حالا چندین بانک برای استفاده از آن نرمافزار اعلام نیاز کردهاند: «گرچه بخش نرمافزاری شرکت در سالهای گذشته از دست رفته بود، ولی ما آن حوزه را نیز تقویت کردیم. دستگاههای کارتخوانی که ما به پرداخت الکترونیک سامان عرضه میکردیم، نرمافزار مورد نیازشان را خودشان دولوپ میکردند؛ پس ما احتیاجی به تیم نرمافزاری برای دستگاه کارتخوان نداشتیم، ولی تیم نرمافزاری کنونی ما برای چهار یا پنج پیاسپی مختلف تولید نرمافزار میکند.»
تندر نور که در سال ۱۳۹۵ در شرایط ورشکستگی قرار داشت، در سال دوم حضور هومن سپهری به نقطه سربهسر میرسد و از سال سوم سودده میشود: «این سوددهی با شیب زیادی صعودی شد. کمی که پول جمع کردیم، قبل از هر کار، از آن ساختمان کوچک بیرون آمدیم و این ساختمان را خریدیم.»
ورود به حوزه تولید و تأسیس کارخانه
در نیمه دوم سال ۱۳۹۹ شرکت تندر نور تصمیم میگیرد در کنار فعالیتهایش خط تولید نیز راهاندازی کند. بدین ترتیب سپهری مجوزهای لازم را از هیئتمدیره بانک میگیرد و در اواخر آذرماه ۱۳۹۹ مجوز تولید صادر و از دیماه همان سال شروع به جستوجوی مکانی برای کارخانه میکنند تا اینکه پارک فناوری پردیس را برای این کار برمیگزینند: «یکی، دو فضای مناسب داشتند و ما به خاطر دانشبنیانبودن، میتوانستیم کارخانه تولیدی را داخل شهر بگذاریم.»
در نهایت ساختمان کارخانه تندر نور در اوایل اسفند ۱۳۹۹ خریداری و در ۲۸ اسفند تحویل میشود: «این ساختمان برای کار دیگری طراحی شده بود؛ بنابراین ما میبایست سالن تولید میساختیم و تمام سیستمهای موجود را برای کار خودمان بهینه میکردیم. طی چهار ماه بخشی از بازسازیها به اتمام رسید و در یکی از سالنها اولین تولید را راه انداختیم؛ در حالی که ساختوساز سایر بخشها هنوز ادامه داشت.
بهعنوان شروع، ۲۰۰ دستگاه کارتخوان نیولند را تا تیر ۱۴۰۰ تولید کردیم. در فروردین یا اردیبهشت همان سال، وزارت صمت ناگهان واردات دستگاه کارتخوان را ممنوع کرد. اگر ما هیچ اقدامی انجام نمیدادیم، اکنون از دست رفته بودیم؛ هیچ دستگاه کارتخوانی را نمیتوانستیم وارد کنیم. تولید ما از تیرماه ۱۴۰۰ با قدرت شروع شد. ساختوسازها نیز تا دیماه به اتمام رسید و به حداکثر ظرفیت تولید آن زمان رسیدیم. در دیماه مراسم افتتاحیه کارخانه را برگزار کردیم که نمایندگان بانک سامان و شرکتهای گروه در آن حضور یافتند. عدهای هم از وزارت صمت و پارک فناوری پردیس آمدند. میدانید که پارک فناوری پردیس زیر نظر مستقیم ریاستجمهوری قرار دارد. در آن زمان به ظرفیت تولید ۱۰۰۰ دستگاه کارتخوان در ماه رسیدیم.»
طبق صحبتهای سپهری، یک دستگاه کارتخوان از چند جزء اصلی تشکیل میشود؛ یک هد که کارت را میخواند، یک صفحهنمایش، یک پرینتر کوچک، یک صفحهکلید و یک بورد اصلی که CPU روی آن قرار میگیرد. در کل دنیا فقط چند کارخانه هستند که هر کدام از اینها را تولید میکنند. حتی شرکت نیولند نیز برای تولید دستگاههای خودش به سراغ آن چند کارخانه میرود: «بورد الکترونیک را شاید خودش طراحی کند، ولی CPU و سایر قطعات را از مارکهای معروف بینالمللی خریداری میکند. سپس طراحی بدنه و صفحهکلید را خودشان به انجام میرسانند و مونتاژ میکنند. در ایران نیز ما قادر به تولید برخی از این قطعات نیستیم.
حتی تولید بورد الکترونیک دستگاههای کارتخوان در ایران بهصرفه نیست. این بوردها با فناوری SMT ساخته میشود. ایجاد خط تولید SMT هزینه بسیار گزافی دارد و قیمت هر دستگاهش چند میلیون دلار میشود. این دستگاهها باید همیشه روشن و همواره در حال تولید باشند. چنین حجم سفارشی در ایران وجود ندارد و دستگاهها نمیتوانند همیشه فعال بمانند؛ در نتیجه مقرونبهصرفه نیستند. در خارج از کشور هم بسیاری کشورها کارخانه تولید بوردهای SMT ندارند. من کارخانه نیولند را نیز بازدید کردهام. آنها دهها لاین تولید دارند که فقط چند لاین به تولید کارتخوان میپردازد. لاینهای دیگر، اسپیکر USB، بوردهای مودم، بورد موبایل و سایر محصولات الکترونیک تولید میکنند. کار آنها به این صورت بهصرفه میشود؛ بنابراین خط تولید SMT آنها هیچوقت نمیخوابد.»
رکورد فروش دستگاه کارتخوان
به گفته سپهری در اسفند ۱۴۰۰ نیز در مناقصه شرکت آسانپرداخت شرکت میکنند و این اولین مناقصه یک پیاسپی غیر از پیاسپی خودشان بود که در آن شرکت کرده و برنده میشوند: «در سال ۱۴۰۱ پیاسپیهای متعدد را پشت سر هم مشتری خود کردیم. اولین سفارش ۲۰ هزار دستگاه از پرداخت الکترونیک سداد بود و بعد هم در مناقصه بعدی برنده شدیم و ۵۰ هزار دستگاه جدید سفارش دادند. بعد از پرداخت الکترونیک سداد، سفارشی از پرداخت الکترونیک سپهر گرفتیم. در اسفندماه ۱۴۰۱ نیز مناقصه ایرانکیش را برنده شدیم؛ یعنی در کنار پرداخت الکترونیک سامان که یک پیاسپی بزرگ به حساب میآید، چهار تا از بزرگترین پیاسپیهای کشور به سراغ ما آمدند. اولین مجوزی که به ما دادند برای تولید ۱۰۰ هزار دستگاه بود، ولی اکنون مجوز ما برای ۶۶۵ هزار دستگاه در سال است. با سفارش پیاسپیهای جدید، پارسال رکورد تولید و فروش را در کشور زدیم و ۳۰۰ هزار دستگاه کارتخوان فروخته شد که رتبه اول ایران به حساب میآمد. تنها پیاسپی بزرگی که هنوز به ما سفارش بزرگی نداده، بهپرداخت ملت است که در تلاش هستیم با این شرکت هم شروع به همکاری کنیم.»
تولید کیوسکهای بانکی
علاوه بر دستگاه کارتخوان، تولید کیوسکهای بانکی نیز توسط تندر نور در دست اقدام است: «کیوسکی را تولید کردیم که Convertible است. پایه آن حالت سهطبقه دارد و تکهتکه میشود؛ هم میتواند استند باشد، هم میتوانیم یکسوم آن را برداریم تا حالت رومیزی پیدا کند و هم اگر دوسوم آن را برداریم بهعنوان استند دیواری مورد استفاده قرار خواهد گرفت. صفحه مانیتور آن هم قابل چرخش است؛ هم میتواند بهعنوان کیوسک ایستاده باشد، هم کیوسک افقی.»
طبق صحبتهای سپهری، شرکت پرداخت الکترونیک سامان منتظر نتیجه تست اولین کیوسکها در بازار است: «آنها اولین نمونه را از ما گرفتند و در داروخانه ۱۳ آبان که روزانه حدوداً هزار مشتری دارد، نصب کردند. اکنون دو کیوسک تندر نور در آنجا کار میکند و بعد از تجربه آنجا، اکنون ۶۰ سفارش را از سپ گرفتهایم که تولید آنها به اتمام رسیده و طی یک ماه آینده تحویل داده میشود.»
عدم حمایت دولت از شرکتهای دانشبنیان
مدیرعامل تندر نور، بر خلاف شرکتهای مشابه، جذب و نگهداشت نیروی انسانی را جزء دغدغههای شرکت تلقی نمیکند، ولی یکی از چالشهایشان را مربوط به عدم حمایت دولت از شرکتهای دانشبنیان میداند: «با اینکه امسال سال جهش تولید، سال شرکتهای دانشبنیان، سال حمایت از تولید و… نامگذاری شده بود، اما هرگز پشتیبانی مورد انتظارمان را از دولت دریافت نکردیم. نوسان دائم نرخ ارز، بسیاری از شرکتهای تولیدی را زمین زده است. ما چون تحت پشتیبانی بانک سامان هستیم، بهتر میتوانیم ضربههای شدید را تحمل کنیم، ولی هر کسی از پس این شرایط برنمیآید. بهعنوان مثال، ما قبل از عید در یک مناقصه برنده شدیم.
تمام حسابوکتابهایمان را کردیم و بر اساس نرخ ارز همان موقع قیمت مشخصی ارائه دادیم و درست آخر سال اعلام کردند که برنده شدیم. در همین فاصله حواسمان بود که باید سریعاً سفارش ارز بدهیم و قطعات را برای تولید بهنگام تأمین کنیم. بانک نتوانست ارز مورد نیازمان را خریداری و تأمین کند؛ ظاهراً در سیستم بانک مرکزی در یک روز چهارشنبه اختلال وجود داشت. روز شنبه، بانک مرکزی اعلام کرد که نرخ ارز نیمایی به فلان مبلغ افزایش یافت. تفاوت نرخ ارز جدید و نرخ ارز قبلی، ۵۰ میلیارد تومان مابهالتفاوت را برای ما رقم زد. در حالی که پول را روز چهارشنبه از حساب ما برداشت کرده بودند، حالا ۵۰ میلیارد تومان اضافه میخواستند تا همان مقدار ارز را برایمان بخرند. چه کسی میتواند یکشبه ۵۰ میلیارد تومان بیاورد؟ اگر ما یک شرکت خصوصی مستقل بودیم، هرگز دوام نمیآوردیم و فوراً از بین میرفتیم.»
اما چنین تغییرات ناگهانی چطور رخ میدهد؟ چه اثری بر کار شرکتهای تولیدی میگذارد؟ سپهری در این خصوص میگوید: «مگر حاشیه سود یک شرکت تولیدی چقدر است؟ حاشیه سود کارهای تولیدی به قدری پایین است که هرگز کفاف چنین نوسانات شدیدی را نمیدهد. یکی از مهمترین مشکلات ما همین است.»
فاصله طولانی ثبت سفارش تا واردات قطعه مورد نیاز، دومین معضل اساسی برندگان مناقصات تولیدی به حساب میآید: «قبلاً، از زمان ثبت سفارش تا تأییدیه بانک مرکزی، تخصیص ارز، خرید ارز و حوالهکردن آن حداکثر یک ماه زمان میبرد. یک ماه هم به وندور وقت میدادیم که کالا را تأمین کند. یک ماه دیگر هم برای حملونقل و گمرک میخواستیم که در مجموع سه ماه میشد. اکنون این زمان به بیش از ۹ ماه رسیده! هر سفارشی که امروز لازم داشته باشیم، ۹ ماه بعد به دستمان میرسد. در شرایط متلاطم کنونی چطور میتوانیم از حالا برای ۹ ماه بعد برنامهریزی کنیم؟ معلوم نیست ۹ ماه بعد وضعیت ارز چطور باشد؛ اینها مهمترین چالشهای حال حاضر ما هستند.»
اخذ مدرک دکتری حرفهای دانشگاه گرنوبل فرانسه
در خرداد ۱۳۹۷ بانک سامان اقدام به برگزاری بورس دوره دکتری حرفهای مدیریت از دانشگاه گرنوبل فرانسه میکند و سپهری که بهدنبال فرصتی بود تا تحصیلات خود را ادامه دهد و دانش خود را بهروز کند، برای مصاحبه اقدام میکند و پس از مصاحبه با مدیر فرانسوی دانشکده مدیریت گرنوبل، در این دوره ۱۲نفره پذیرفته میشود: «همانطور که میدانید دانشگاه گرنوبل در شهر گرنوبل فرانسه جزء برترین دانشگاههای مدیریت فرانسه است که از سال گذشته با ادغامشدن دانشگاه پلیتکنیک فرانسه در آن، جزء بزرگترین دانشگاههای فرانسه شده است. در این دوره که تا مهرماه ۱۴۰۱ ادامه داشت، استادان فرانسوی بهصورت پروازی ماهیانه به ایران سفر و دورههای مختلف را برگزار میکردند.»
به گفته سپهری این دوره در حالی که بسیار سخت بود، دوره بسیار خوبی بوده و مطالب بسیار خوبی را از این دوره یاد گرفته است. نهایتاً موضوع پایاننامه خود را در ارتباط با مدیریت آیتی که نتیجه ۳۰ سال تجربه و چند سال تحقیق در زمینه پروژههای آیتی بوده، در مهرماه ۱۴۰۱ بهطور حضوری در دانشگاه گرنوبل با حضور رئیس دانشگاه گرنوبل، رئیس دانشکده مدیریت گرنوبل، رئیس دانشکده آیتی گرنوبل و رئیس دانشکده مدیریت دانشگاه سوربن فرانسه دفاع کرده و موفق به اخذ بالاترین نمره و کسب عنوان Major De Promotion به معنی بهترین دانشجوی دوره میشود که از این بابت بسیار خشنود است.
افزایش تولید و ظرفیتهای تعمیرات تا پایان سال ۱۴۰۲
افزایش تولید ۵۰ الی ۱۰۰ درصدی تا پایان سال ۱۴۰۲ کوچکترین چشمانداز کوتاهمدت سپهری برای تندر نور است: «تا پایان سال جاری همچنین در تلاش هستیم تا پیاسپیهای جدیدی به مشتریانمان اضافه شود و بدین ترتیب باید ظرفیت تعمیراتمان را نیز بیش از دوبرابر کنیم.»
هومن سپهری امیدوار است نرمافزار DMS را بعد از پیادهسازی موفق در بانک سامان، به دیگر بانکها نیز تسری دهند: «از نظر تعداد نفرات شرکت نمیخواهیم خیلی بزرگ شویم. پیشرفت سریع ما به خاطر حضور نیروهای خوب و چابک بوده است. وقتی شرکت از حد معینی بزرگتر شود، چابکی خود را از دست میدهد. ما در لبه فناوری گام برمیداریم و میخواهیم همچنان چابک باقی بمانیم.»
حرکت بر لبه فناوری
روزمرگی، یکی از دشمنان شرکتهای فناور بهشمار میرود. به عقیده سپهری نیز روزمرگی برای آنها به مثابه اکتفا به کار تعمیرات است و میتواند آنها را از روندهای روز غافل کند. به همین خاطر حواسشان به روندهای روز دنیاست و به همین دلیل پروژههای نرمافزاری تیم موبایلت و دیگر تیمها را با قدرت پیش میبرند: «ما در یک جا متوقف نمیمانیم. ۳۰ سال خدمت من در صنعت پرداخت بهزودی تکمیل میشود و طی یکی، دو سال آینده بازنشسته خواهم شد. دو، سه سال قبل، تا پیش از کرونا، افرادی میگفتند دوره دستگاههای خودپرداز به اتمام رسیده؛ دوره دستگاه کارتخوان تمام شده؛ هیچکس از این دستگاهها دیگر استفاده نمیکند و اکنون همهچیز در اپلیکیشنهای موبایلی خلاصه شده است؛ ولی اینطور نبود. توجه داشته باشید که فناوری جدید به این سرعت جایگزین نمیشود. با وجود کمک شایان کرونا به گسترش سیستمهای آنلاین، غیرحضوری و از راه دور، زمان ثابت کرده که فناوری دستگاههای خودپرداز و کارتخوان همچنان مورد توجه هستند.»
به عقیده مدیرعامل تندر نور، هر فناوری جدیدی برای جاافتادن به زمان نیاز دارد. برخی فناوریها نیز نقش واسط را ایفا میکنند؛ میآیند و میروند: «متأسفانه در کشور ما روند تصمیمگیری کُند است؛ تا رگولاتور و قانونگذار و بانک مرکزی بخواهند فکر کنند و دست بجنبانند، موج جدیدی آمده و فناوریهای قبلی را منسوخ کرده است. این شرایط، از یک بابت خوب است؛ زیرا تا بخواهند راجع به یک فناوری منسوخ تصمیم بگیرند، فناوری از بین رفته است. از جهت دیگر، همیشه از دنیا و نیاز بازار عقب هستیم. ما بهعنوان کارشناسان حرفهای آرزو داریم که کارتهای اسمارت در کشور راه بیفتد. میدانید که در خارج از کشور، تمام بانکها و کشورهای توسعهیافته، تصمیم گرفتهاند از مگنت به سمت اسمارت حرکت کنند؛ زیرا امنیت بیشتری دارد، ولی ما هنوز آرزوبهدل هستیم که کارتهای اسمارت به بازار بیاید.
کارتهای اسمارت میتوانند زیرساخت کارتهای NFC و Contactless را نیز فراهم آورند. در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، تا یکی، دو سال قبل در برابر NFC و Tap and Go مقاومتهایی وجود داشت، ولی از سال گذشته هر کس به عمان و دیگر کشورهای منطقه رفته باشد، مشاهده کرده که بهراحتی از کارتهای غیرتماسی استفاده میکنند، ولی ما آرزوبهدل چنین فناوریهایی ماندهایم که برای ما خارقالعاده بهشمار میرود. اکنون این همه دیوایس کیوآر در کشورهای خارجی آمده، ولی ما هنوز استفاده نمیکنیم. ما در تندر نور دست از تلاش برنمیداریم و در مورد کیوآر نیز خیلی تلاش کردیم که دو پروژه خرد را همراه با سپ راه بیندازیم، اما نیاز به پشتیبانی رگولاتور، شاپرک و بانک مرکزی داریم؛ هیچ فناوری جدیدی بدون اجازه آنها به بازار نمیآید.»
به عقیده مدیرعامل تندر نور، رگولاتور باید در پشتیبانی از شرکتهای دانشبنیان و صاحب ایده، زیرساخت و قوانین لازم را بهسرعت فراهم آورد: «متأسفانه در کشور ما این همراهی وجود ندارد یا کُند است. ما دست برنمیداریم؛ ما مدام ترندها را بررسی میکنیم، بازار نرمافزارهای بانکی و پرداخت را در دنیا مورد رصد قرار میدهیم و دیوایسهای جدید را شناسایی میکنیم. هر روز گفته میشود که دستگاههای خودپرداز باید کنار بروند، ولی هنوز هم کار میکنند. اینها یکروزه از بازار نمیروند. ما در تندر نور بهعنوان یک شرکت دانشبنیان، هم بازار نرمافزار و هم سختافزار پرداخت را رصد میکنیم تا خود را در لبه فناوری نگه داریم. اکنون استفاده از کیوسکها در حال رواج است و مردم یاد میگیرند که چطور از کیوسک استفاده کنند. ما هم به سمت تولید انبوه کیوسک رفتهایم و ایدههای جدیدی در این حوزه داریم.»