عصر تراکنش ۷۴؛ حسام مقصودلو، عضو هیئتمدیره هلدینگ فناوری و نوآوری بانک تجارت (تفتا) / سهولت ایجاد کسبوکارهای نو و مبتنی بر نوآوری، یکی از شاخصهایی است که توسط بانک جهانی برای رتبهبندی کشورها استفاده میشود و نشاندهنده مقررات بهتر و معمولاً سادهتر برای کسبوکارها و حمایتهای قویتر از حقوق مالکیت خصوصی است. این شاخص بر رشد اقتصادی کشورها تأثیر دارد. در واقع، نوآفرینی بهعنوان مطمئنترین راه توسعه شناخته میشود که مورد توجه کشورها قرار گرفته است.
مطالعات اقتصادی انجامشده در کشورهای جهان نشان میدهد انواع مختلف نوآفرینی و رشد سریع آن که به ایجاد شغل میانجامد، رشد تولید ناخالص داخلی و افزایش بهرهوری در بلندمدت را به همراه دارد. دولتها بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم تلاش میکنند زمینههای مناسبی را برای ایجاد نوآفرینی و محیطهایی که نوآفرینی و نوآوری را پرورش میدهد، شکل دهند. به همین خاطر نیز اکوسیستمهای نوآفرینی به نوعی جام مقدس برای دولتها در سراسر جهان، هم در کشورهای نوظهور و هم در کشورهای توسعهیافته تبدیل شدهاند.
با وجود اهمیت نوآفرینی، برخی دولتها رویکردی نادرست برای ایجاد اکوسیستمهای نوآفرینی در پیش گرفته و ایدهآلهایی دستنیافتنی برای آن تعیین کردهاند. از جمله مهمترین مواردی که با در نظر گرفتن خطاهای رویکردی میتوان به آن اشاره کرد، این است که برای داشتن اقتصاد توسعهای، دولتها بهتنهایی نمیتوانند همه زمینههای لازم را فراهم آورند و باید از ظرفیتهای بخش خصوصی نیز در این مسیر استفاده شود. حال این سؤال مطرح میشود که چگونه میتوان یک اقتصاد توسعهای مبتنی بر اکوسیستم نوآفرینی داشت؟ برای پاسخ به این سؤال، باید ابتدا به این مسئله پرداخت که چگونه میتوان یک اکوسیستم نوآفرینی ایجاد کرد؟
کارآفرینی واژهای است که برای ترجمه کلمه Entrepreneurial انتخاب شده است، ولی در این یادداشت منظور از این واژه، نوآفرینی است؛ کسبوکاری که با نوآوری شکل گرفته و ریسک بالایی دارد. تفاوت این دسته از کسبوکارها با کسبوکارهای سنتی در ساختار و نحوه ارائه خدمات است که مدلهای سرمایهگذاری را نیز تغییر داده و به سمت سرمایهگذاری خطرپذیر حرکت کردهاند.
اکوسیستم نوآفرینی متشکل از مجموعهای از عناصر فردی، مانند رهبری، فرهنگ، بازارهای سرمایه و مشتریان است که به روشهای مختلفی با یکدیگر ترکیب میشوند. هر کدام از این عناصر بهتنهایی برای ایجاد نوآفرینی کافی هستند، ولی برای حفظ و نگهداشت آن ناکافی هستند. اینجاست که نقش دولتها در حفظ نوآفرینی پررنگ میشود؛ بنابراین برای ایجاد یک اکوسیستم نوآفرینی مناسب، در ادامه مواردی توصیه میشود.
۱. تقلید از سیلیکونولی؛ ممنوع
اغلب کشورها بهدنبال ایجاد سیلیکونولیهای بومی هستند، ولی این هدف برای همه مناسب نیست و عدم موفقیت در ایجاد آن باعث سرخوردگی میشود. باید به این نکته توجه داشت که سیلیکونولی بر اساس مجموعهای از شرایط خاص و منحصربهفرد ایجاد شده؛ تا جایی که حتی اگر در زمان حال سیلیکونولی میخواست به خودش تبدیل شود، امکانپذیر نبود. الگو قرار دادن سیلیکونولی نیازمند ایجاد زمینههای سرمایهگذاری کلان و طولانیمدت است و در عین حالی که زمینههای سرمایهگذاری ایجاد میکند، باعث جذب کارآفرینان از سراسر جهان میشود. این رویکرد «جهانیبودن» یکی از علل موفقیت سیلیکونولی است که معمولاً کشورها به آن توجه نمیکنند.
۲. شکلدهی اکوسیستم محلی
ایجاد نکردن سیلیکونولی به معنای عدم توجه به نوآفرینی نیست. دولتها باید با توجه به شرایط داخلی و اقتصادی خود اکوسیستم نوآفرینی را رشد دهند. برای داشتن یک اکوسیستم نوآفرینی مناسب، باید ظرفیتها و منابع داخلی را شناسایی کرد و از آنها بهره برد. داشتن منابع کمیاب و محدود همیشه باعث ایجاد نوآفرینی و نوآوری میشود.
۳. استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی
دولت و حاکمیت بهتنهایی نمیتواند اکوسیستم نوآفرینی مناسبی را ایجاد کند و در این راه باید از ظرفیتهای بخش خصوصی بهعنوان یکی از بازیگرانی که انگیزه و چشمانداز توسعه بازارهای خودپایدار و سودمحور را دارد، استفاده کند. استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی، ابعاد گوناگونی دارد؛ دریافت مشاوره از آنها در شناسایی موانع و راهکارها، همکاری در تدوین سیاستها و برنامههای کارآفرین و استفاده از ظرفیتهای سرمایهگذاری آنها، بخشی از زمینههای این همکاری است.
۴. حمایت از ظرفیتها و پتانسیلهای بالای بازار نوآفرینی
در اقتصادهای نوظهور، منابع کمیاب تنها در اختیار بازیگرانی قرار میگیرد که قدرت کافی در بازار ارائه خدمات به دست آورده باشند. این روش میتواند باعث از بین رفتن نوآفرینی شود. در حال حاضر، تأمین مالی خرد در کسبوکارهای کوچک و متوسط یک چالش اصلی است. به همین دلیل لازم است برنامههای حمایتی رشدگرا و بلندمدت ایجاد و ارائه شود.
۵. توجه به دستاوردها و حمایت از فرهنگ نوآفرینی
موفقیتهای ملموس اولیه، حتی کوچک، به کاهش موانع و خطرات نوآفرینی کمک میکند و باید دیده شوند. این موفقیتها، ضمن ایجاد انگیزه برای کارآفرین، میتواند باعث ایجاد نوآوری در سایر بازیگران شده و بهعنوان مرجعی الهامبخش برای آنها عمل کند. به همین خاطر لازم است دستاوردهای کارآفرینان را بهصورت عمومی منتشر کرد.
۶. قرار دادن شرکتها در معرض سختیهای بازار
سالهاست که مراکز رشد یا مراکز نوآفرینی توسط دولتها ایجاد شده و با کمک مالی، راهنمایی و ارائه فضا به استارتاپها سعی در ایجاد زمینههای نوآفرینی دارند. این مراکز در بلندمدت باعث رشد نوآفرینی میشوند. برای سرعتبخشیدن به این فرایند، باید کارآفرینان در معرض شرایط واقعی بازار کار قرار گیرند. تزریق پول و سرمایه همیشه بهترین راه برای حمایت از استارتاپها و کارآفرینان نیست. شرکتها و کارآفرینان باید زودتر در معرض سختیهای بازار قرار گیرند تا ضمن آشنایی با شرایط واقعی، زمینههای رشد خود را فراهم آورند. چالشها و موانع موجود در محیطهای واقعی باعث ارتقای مدیریت و تصمیمگیری در کارآفرینان میشود.
۷. اصلاح چهارچوبهای قانونی و نظارتی
چهارچوبهای قانونی و نظارتی مناسب برای شکوفایی نوآفرینی حیاتی است. در این بخش نیز نقش دولتها و حاکمیت پررنگ است. اصلاحات قانونی و نظارتی زمانبر است و نوآفرینی اغلب در غیاب این قوانین و مقررات رخ میدهد. از سویی دیگر، رگولاتور همیشه از فناوری و ارائه خدمات نوآورانه عقبتر است و لازم است در این خصوص اقداماتی صورت گیرد. استفاده از فناوری در قانونگذاری و رگولاتوری فناوری از مباحث مهم در این بخش هستند.
در پایان ذکر این نکته لازم است که ایجاد یک اکوسیستم کامل چالشی پیچیده است که لازم است از ابعاد گوناگون و توسط بازیگران مختلف مورد بررسی قرار گرفته و همه بازیگران (اعم از دولتی و خصوصی) در ایجاد آن مشارکت کنند.