عصر تراکنش ۷۸؛ فرشاد صفری، معاون توسعه کسبوکار فرابوم / در حوزه خدمات مالی، عدم تقارن اطلاعاتی مدتهاست که روابط بین کاربران و مؤسسههای مالی را دچار مشکل کرده است و مانع تصمیمگیری آگاهانه و ایجاد قدرت متعادل بین آنها شده است. بانکداری باز بهعنوان یک نیروی دگرگونکننده ظاهر شده و با دموکراتیک کردن دسترسی به دادههای مالی و توانمندسازی مصرفکنندگان برای انتخاب آگاهانه، زمین بازی را هموار کرده است.
عدم تقارن اطلاعات به وضعیتی اطلاق میشود که در دو سوی یک مکانیزم تصمیمگیری یکی از طرفین، اطلاعاتی نابرابر با طرف دیگر داشته باشد که این امر موجب دو عارضه به نام کژمنشی (بدرفتاری) و کژگزینی (انتخاب نادرست) میشود؛ مثل وقتی که شما بخواهید خودرویی را بفروشید و از عیب یا شرایطی از خودرو باخبر باشید که طرف دوم (خریدار) از این امر مطلع نیست یا مثل زمانی که کارشناسی در حیطه کاری خودش از اطلاعاتی باخبر باشد که مدیران آن مجموعه از آن خبر ندارند.
بهطور سنتی، مؤسسههای مالی انحصار دادههای مالی مصرفکنندگان را در اختیار دارند. درک آنها از وضعیت مالی محدود است و این درک ناکافی مانع از تصمیمگیری آگاهانه درباره بودجه، پسانداز، سرمایهگذاری و مدیریت بدهی میشود. این عدم شفافیت اغلب منجر به نتایج نامناسبی مانند پرداخت هزینههای بیش از حد، از دست دادن فرصتهای مالی مطلوب و اتخاذ تصمیمهای ناآگاهانه برای کاربران میشود.
بانکداری باز این چرخه عدم تقارن اطلاعاتی را با امکان به اشتراک گذاشتن ایمن دادههای مالی با ارائهدهندگان شخص ثالث، مانند برنامههای بودجهبندی (مدیریت مالی شخصی یا شرکتی)، پلتفرمهای سرمایهگذاری و مشاوران مالی از بین میبرد. این اشتراکگذاری دادهها، مصرفکنندگان را قادر میکند درک کاملی از چشمانداز مالی خود، ازجمله از الگوهای مخارج، جریانهای درآمد و ریسکهای بالقوه به دست بیاورند.
بنابراین، با دسترسی به دادهها بهصورت آنی، مصرفکنندگان تواناییهای زیر را به دست میآورند:
- تجزیهوتحلیل الگوهای مخارج: مصرفکنندگان میتوانند مناطقی را که بیش از حد خرج میکنند بشناسند، اهداف مالی واقعبینانهای را تعیین کنند و برنامههای پسانداز خود را نیز شخصیسازی کنند.
- ردیابی درآمد و هزینه: از این طریق، مصرفکنندگان تصویر واضحی از ورودی و خروجی مالی خود به دست میآورند و اطمینان حاصل میکنند که میتوانند تعهدات مالی خود را انجام دهند.
- شناسایی ریسکهای بالقوه: برای مصرفکنندگان تشخیص زودهنگام مسائل مالی بالقوه ممکن میشود؛ مانند بدهی کارت اعتباری یا اضافه برداشت قریبالوقوع، سررسید تسهیلات یا تسویه BNPL که امکان اقدام پیشگیرانه را فراهم میکند.
- مقایسه محصولات مالی: از این طریق افراد میتوانند نرخهای بهره، کارمزدها و ویژگیهای محصولات مالی مختلف را ارزیابی کنند و انتخابهای آگاهانهای داشته باشند که با نیازهای آنها همسو باشد. با توجه به توسعه لندتکها در کشور شفافیت و وضوح تصمیمگیری برای کاربران اهمیت زیادی دارد.
- راهنمایی مالی شخصی: مصرفکنندگان میتوانند از مشاوران مالی براساس موقعیت و اهداف منحصربهفرد مالی خود مشاوره هدفمند دریافت کنند؛ در این حالت نوعی مربی مالی به افراد برای سلامت مالی مشورت میدهد.
درنتیجه، بانکداری باز نهتنها مصرفکنندگان را برای دسترسی به دادههای مالی خود توانمند میکند، بلکه نوآوری در صنعت خدمات مالی را هم بهبود میبخشد. ارائهدهندگان شخص ثالث میتوانند از دادههای مالی جمعآوریشده برای توسعه محصولات و خدمات نوآورانه استفاده کنند و نیازها و ترجیحات خاص خود را برآورده سازند. برای مثال، بانکداری باز میتواند توسعه موارد زیر را امکانپذیر کند:
- برنامههای بودجهبندی شخصی: این برنامهها متناسب با عادات هزینههای فردی، بینشهای همزمان و توصیههای عملی را ارائه میدهند.
- پلتفرمهای سرمایهگذاری خودکار: براساس تحمل ریسک و اهداف مالی، تصمیمگیریهای سرمایهگذاری بهصورت خودکار از طرف مصرفکننده ارائه میشود.
- ابزارهای جامع مدیریت مالی: برای نظارت آسان، چندین حساب مالی در یک داشبورد قرار داده میشود.
بانکداری باز شفافیت در صنعت خدمات مالی را ارتقا میدهد و با فراهم کردن دسترسی مصرفکنندگان به دادههای مالی، آنها را قادر میکند محصولات را با هم مقایسه، کارمزدهای پنهان را شناسایی، و رویههای بانک را بررسی کنند. این شفافیت، رقابت بین مؤسسههای مالی را بیشتر میکند که منجر به قیمتگذاری بهتر، بهبود خدمات مشتری و رویکرد مشتریمحورتر به خدمات مالی میشود.
درنتیجه، بانکداری باز نقشی محوری در رسیدگی به عدم تقارن اطلاعات ایفا و مصرفکنندگان را برای تصمیمگیری مالی آگاهانه توانمند میکند. بانکداری باز با فراهم کردن دسترسی به دادههای مالی بهصورت آنی، امکان ارائه راهحلهای نوآورانه و تقویت شفافیت و چشمانداز مالی را فراهم میکند تا افراد بتوانند آینده مالی خود را کنترل کنند. همانطور که بانکداری باز بیشتر تکامل مییابد، ظرفیت بیشتری برای ایجاد انقلاب در نحوه تعامل افراد با امور مالی خود فراهم میکند که منجر به ایجاد یک اکوسیستم مالی آگاهتر، کارآمدتر و عادلانهتر میشود.