محمد گرکانینژاد را میتوان از چهرههایی دانست که در طول سالهای گذشته بهطور پیوسته با مسئولیتهای مختلف با نوآوری و بازیگران نوآوری در صنایع مالی سروکار داشته است. او در برهههایی در جایگاه رگولاتور نشسته است و در برهههایی دیگر در جایگاه فعال کسبوکار؛ تجربهای که باعث شده او بتواند میان این دو گروه زبانی مشترک بسازد. محمد گرکانینژاد که با وجود شناختهشده بودنش، معمولاً کمی از نظرها دورتر میایستد، از آن دسته افرادی است که رد پای حضور و تأثیرشان روی رگولاتوری و کسبوکارهای حوزه نوآوری در جاهای مختلف ملموس است.
او در سال ۱۴۰۲ سکاندار بلوبانک بود و عملکردی قابل قبول از خود ارائه داد؛ آنهم در شرایطی که میدانیم نهاد ناظر در توسعه نئوبانکها چندان به آنها روی خوش نشان نداد و حتی رویکرد بانک مرکزی در سال ۱۴۰۲ بهنوعی توسعه و نوآوری در این فضا را سخت و دشوار کرد.