عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

مدیتیشن وسط میدان مین

آیا رهبران کسب‌وکارهای ایرانی با وجود موانع زیاد می‌توانند آرامش داشته باشند؟

عصر تراکنش ۸۱؛ مینا والی، مدیرمسئول ماهنامه عصر تراکنش / ۱. مدتی است مطالعه کتابی از دوستانمان در انتشارات آریانا قلم را شروع کرده‌ام که موضوع آن رهبری آگاهانه است؛ کتابی با عنوان «رهبری از بالای خط». در همان صفحات نخست کتاب، داستان دو رهبر متفاوت را می‌خوانیم با دو رویکرد متفاوت. یکی از آنها داستان خانم مدیری است که هر روز، صبح خود را بعد از یک خواب آرام و بدون استرس با مدیتیشن آغاز می‌کند و بعد با کمک رویکردی که انتخاب کرده و با ترکیب برنامه‌ریزی و مهارت‌، یک روز کاری و خانوادگی را با کمترین میزان نگرانی سپری می‌کند و این آرامش به همکارانش نیز منتقل می‌شود.

عادت ندارم در حین مطالعه کتاب‌هایی که کمک می‌کنند مهارت‌های نرم خود را بهبود دهیم پابه‌پای بخش‌های گوناگون آن دستورالعمل‌ها را اجرا کنم و البته تا جایی از این کتاب که خوانده‌ام هنوز به چنین دستورالعمل‌هایی نرسیده‌ام، اما روش این خانم مدیر را دوست داشتم؛ اینکه روزش را با اندکی تأمل شروع می‌کند و همچنین بدون دویدن‌های معمول که فرصت یک لحظه فکر کردن به اینکه «اصلاً دارم چه می‌کنم» را از ما گرفته‌اند. راستش را بخواهید چند بار هم تلاش کردم این چند دقیقه را به روتین صبحگاهی‌ام اضافه کنم که بد هم نبود.

۲. اولین روز از ماه زیبای اردیبهشت را با یک پیامک آغاز کردم؛ پیامکی از دو بانک که خبر از انسداد موجودی حساب‌هایم می‌داد. تجربه جدیدی نبود، ولی مثل دفعه‌های قبل تا چند ساعت مشخص نبود چرا موجودی حسابم مسدود شده است. طبق هشداری که حسابدارم داده بود احتمال می‌دادم موضوع به چکی مربوط باشد که به تاریخ سی‌ویکم فروردین در دست سازمان امور مالیاتی داشتیم. بالاخره بعد از پیگیری همکارم روشن شد که موضوع همان چک تضمین مالیات ارزش‌افزوده است.

موضوع هم از این قرار است که از ابتدای سال گذشته مطبوعات مانند سایر اصناف مشمول مالیات بر ارزش‌افزوده شده‌اند و ما از ابتدای ۱۴۰۲ بعد از دوازده سال فعالیت کسب‌وکاری مشمول این مالیات شده‌ایم. در قانون پایانه‌های فروشگاهی و سامانه مؤدیان که اخیراً اجرایی شده است این اجازه به سازمان امور مالیاتی داده شده که برای مؤدیان حد مجاز فروش تعیین کند که به آن حد مجاز ماده ۶ گفته می‌شود. طبق ماده ۶ قانون پایانه‌های فروشگاهی و سامانه مؤدیان، کسب‌وکارها نمی‌توانند در هر دوره در مجموع بیشتر از پنج‌برابر فروش اظهارشده‌شان در دوره مشابه سال قبل فاکتور فروش به سامانه ارسال کنند. ظاهراً قانون‌گذار این حد را برای جلوگیری از صدور فاکتورهای صوری و فعالیت شرکت‌های کاغذی در نظر گرفته است. برای مؤدیان جدید این حد مجاز عددی پایین‌تر از پنج‌برابر معافیت سالانه موضوع ماده ۱۰۱ قانون مالیات‌های مستقیم است.

شاید این عدد برای کسب‌وکاری تازه‌تأسیس نامعقول نباشد، ولی قاعدتاً برای کسب‌وکاری که سال‌ها از آغاز فعالیت آن گذشته نمی‌تواند سقف مناسبی باشد. متأسفانه ما سال گذشته گرفتار این حد مجاز شدیم. درخواست افزایش حد مجاز را دادیم و گفتند برای استفاده از این افزایش باید یک چک تضمین در اختیار سازمان بگذاریم. درنتیجه، با این اعتماد که چک صرفاً جنبه تضمین دارد، آن را در اختیار سازمان قرار دادیم و بعد، بخش حسابداری سازمان به‌طور کاملاً غیرقانونی چک را به اجرا گذاشت، در حالی که هنوز مهلت ارسال اظهارنامه ارزش‌افزوده تمام نشده بود. این گرفتاری به همین‌جا ختم نشد و ما چند روزی را به عبور از هزارتویی که این سازمان طراحی کرده بود گذراندیم تا بالاخره موجودی حساب‌هایمان رفع انسداد شد.

۳. در این هشت ماهی که کار با سامانه مؤدیان را آغاز کرده‌ایم چالش‌های فراوان و ابهامات تمام‌نشدنی را پشت سر گذاشته‌ایم و می‌گذاریم. از به‌روزرسانی‌های متعدد و قطعی‌های طولانی‌مدت سامانه تا ایراداتی که بعد از مدت‌ها هنوز رفع نشده‌اند. سؤال اینجاست که سامانه‌ای با چنین حجم کاربر و با چنین حساسیتی چطور بدون در نظر گرفتن سناریوهای گوناگون و شبیه یک محصول بتا راه‌اندازی شده است. متأسفانه تا جایی که اطلاع دارم نه‌تنها مؤدیان کوچک و متوسط که شرکت‌هایی با حجم بالای فاکتور نیز در این سامانه با چالش‌های جدی مواجه شده‌اند. این کسب‌وکارها به علت ایرادات سامانه چاره‌ای ندارند جز اینکه مدام وضعیت فاکتورهای ارسالی‌شان را چک کنند چون به علت باگ موجود در سامانه ممکن است فاکتوری منحصربه‌فرد بیش از یک بار به سامانه ارسال شود. برخی از کسب‌وکارها مجبور شده‌اند واحدی مجزا برای مدیریت مالیات بر ارزش‌افزوده خود راه‌اندازی کنند و این یعنی تحمیل هزینه از جیب کسب‌وکارها به نفع سازمان امور مالیاتی و یعنی اضافه کردن چالشی به فهرست چالش‌های کسب‌وکارهای ایرانی. مشکلات مؤدیان خیلی بیشتر از مواردی است که اینجا گفتم و حتماً در رسانه‌های راه‌کار به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت.

۴. هنوز هم تمایل زیادی دارم که شبیه آن خانم مدیر در کتاب «رهبری از بالای خط» هر روزم را با مدیتیشن و نگرش مثبت آغاز کنم. نمی‌خواهم شرایط مدیریت کسب‌وکار در ایران را با جایی مقایسه کنم و بعد نتیجه بگیرم که این روش‌ها در ایران بیشتر ادا است و ما همین که هشتمان گرو نهمان نباشد باید کلاهمان را بالا بیندازیم و راضی باشیم، اما گمان می‌کنم با وجود موانعی که در ایران داریم، ما حتی بیشتر از یک مدیر در کشوری دوستدار کارآفرینان نیاز به مدیتیشن و زمانی برای آرامش داریم و شاید این اندک‌زمان ما را از پیامدهای ناخوشایند استرس‌های هرروزه نجات دهد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.