نوآوری؛ کلید بقای پرداختیارها
در گفتوگو با فعالان حوزه پرداخت دلیل تغییر فضای پرداختیارها بررسی شد
عصر تراکنش ۸۱؛ زهرا قربانی / اواسط مهرماه ۱۳۹۶ بانک مرکزی سیاست فناوری مالی و ضوابط پرداختیارها را منتشر کرد. نزدیک به یک سال پس از انتشار این ضوابط، در روزهای آخر مردادماه ۱۳۹۷ ویرایش سوم این مستند توسط بانک مرکزی منتشر شد و درنهایت شهریورماه ۱۳۹۷ بود که شش شرکت پرداختیاری بالاخره پس از امضای تفاهمنامهای با بانک مرکزی و شاپرک فعالیت خود را بهطور رسمی آغاز کردند. اکنون پس از گذشت بیش از پنج سال از شروع رسمی این فعالیت، هجده شرکت در فهرست شاپرک دیده میشوند.
سال ۱۳۹۶ هدف از ایجاد پرداختیارها نظارت دقیقتر بر حوزه پرداخت و تسهیل فضای کسبوکارها اعلام شد، اما با تغییر معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی در سال ۱۳۹۸ این طرز فکر تغییر کرد و حاصل طرز فکر جدید اعمال محدودیتهای بیشتر شد. اکنون پس از گذشت پنج سال و نیم از شروع فعالیت پرداختیارها به نظر میرسد که ماهیت و فضای پرداختیاری تغییر کرده یا در مسیر تغییر است. عملاً دیگر برخی از پرداختیاریها را نمیتوان مانند گذشته یک کسبوکار کوچک و صرفاً یک پرداختیار دانست. شاید در یک سال گذشته برخی از پرداختیاریها فعالیت خود را متوقف کردند یا با مشکلات جدی مواجه شدند، اما برخی از کسبوکارها هستند که فعالیت خود را با پرداختیاری شروع کردند، ولی دیگر نمیتوان آنها را شرکتی دانست که صرفاً درگاه پرداخت ارائه میدهند بلکه اکنون وارد حوزههای دیگری شدهاند.
درواقع محدودیتهای بانک مرکزی منجر به حرکت پرداختیارها به سوی حوزههای دیگر شده است. البته متخصصان این حوزه معتقدند این تنوع سرویس فعلی را بازار از پرداختیارها مطالبه کرده و پرداختیارها باید با فعالیت در دیگر حوزههای فینتک زنجیرهشان را تکمیل کنند تا بتوانند از مشتریانشان نگهداری کنند. با وجود همه مسائل و راهکارهای پیش رو، کماکان این فرض هست که ممکن است روزی پرداختیارها بهکل از بین بروند.
متخصصان این حوزه معتقدند پرداختیاری و سرویسهای پرداخت مدرن پیشران توسعه صنایع دیگرند و اگر پرداختیاری از بین برود شاهد عدم رشد یا رشد کند صنایع دیگر خواهیم بود. در این گزارش نگاهی به فضای پرداختیاری کشور انداختهایم. محمدمهدی شریعتمدار، مدیرعامل جیبیت؛ فرزاد مقدم، مدیرعامل تسکا؛ مهدی عبادی، مدیرعامل وندار و محمدمهدی باریده، همبنیانگذار و مدیر توسعه کسبوکار پیپینگ در گفتوگو با عصر تراکنش از دلایل تغییر فضای پرداختیارها گفتهاند.
نبود مزیت رقابتی؛ عامل کاهش تعداد پرداختیارها
محمدمهدی شریعتمدار، مدیرعامل جیبیت، معتقد است فضای پرداختیاری در ایران به این دلیل تغییر کرده که در چهارچوب تعریفشده فعلی، برای پرداختیاران امکان رقابت با سایر بازیگران حوزه پرداخت وجود ندارد. به عبارتی برای پرداختیارها که در بازار باید با PSPها یا شرکتهای دیگر رقابت کنند، هیچ مزیت رقابتی وجود ندارد. او میگوید: «علاوهبر نبود مزیت رقابتی، این فضا دائماً محدود و محدودتر میشود و تعداد شرکتهای این حوزه مدام در حال کاهش است.»
شریعتمدار با اشاره به اینکه چگونه نبود مزیت رقابتی منجر به کوچکتر شدن پرداختیارها میشود، توضیح میدهد: «اکنون بسیاری از پرداختیاریها از ارائه صرف IPG فراتر رفتهاند و گویا دیگر ارائه IPG برایشان جذابیتی ندارد و حتی وارد حوزههای جدید شدهاند و خدماتی مانند بانکداری باز، احراز هویت دیجیتال و… ارائه میدهند. سؤالی که اکنون وجود دارد، این است: اگر پرداختیاری بهکل از بین برود، چه اتفاقی در بخش IPG کشور میافتد؟ من فکر میکنم بخش IPG حوزه پرداختیاری بهکل در ایران در حال از بین رفتن است.
کسانی که از این سرویس استفاده میکنند عملاً از یک شرکت پرداختیار نه به دلیل پرداختیار بودنش که به دلیل ارزشافزودههای دیگری که روی درگاه ایجاد میشود، سرویس میگیرند. برای مثال طبق قراردادهایی که برای ارائه خدمت در امور مشتریانمان داریم، میتوان بدون اخذ قرارداد خدمت، فعالیت در حوزه پرداختیاری را ارائه کرد. فرض کنید من با یک PSP قرارداد هدایت تراکنش میبندم و برای یکی از مشتریانم درگاه پرداخت اینترنتی دریافت میکنم و یک قرارداد سهجانبه هم امضا میکنم. درمجموع نحوه قانونگذاری در این حوزه طوری است که مزیت رقابتی وجود ندارد و نمیتواند در زمینهای سفید موجود در بازار رقابت کرد و پرداختیارها به سوی فعالیت در حوزههای خاکستری کشیده میشوند که این اتفاق معمولاً باعث کوچک و کوچکتر شدن آنها میشود.»
به گفته شریعتمدار، براساس اعلام بانک مرکزی ۱۱.۵درصد از تعداد تراکنشها در اختیار پرداختیارها بوده که این رقم به ۲.۷درصد رسیده است و فهرست شرکتهای پرداختیار در داخل شاپرک درگذشته بیشتر از صد عدد بوده، ولی اکنون به کمتر از سی شرکت رسیده است که حدود ۱۰ تا از آنها تراکنش دارند.
کلید حل مشکلات در دست بانک مرکزی
به عقیده مدیرعامل جیبیت، حرکت پرداختیارها به سوی حوزههای دیگر یک اجبار است، زیرا شرکتهای پرداختیار دیگر نمیتوانند در فضای پرداختیاری زنده بمانند. او توضیح میدهد: «ولی در کنار این مسئله، باید در نظر داشت که در دنیا این اتفاق یک روند است و شرکتهایی که تسهیلگر شدهاند، سبد چندمحصولی و ترکیب چند محصول را در کنار یکدیگر دارند.»
او ریشه اصلی مشکلات پرداختیارها را بانک مرکزی میداند و میگوید که بانک مرکزی زمین بازی را طوری تعریف نکرده که شرکتهای پرداختیار بتوانند رشد داشته باشند، برای همین کلید اصلی در دست بانک مرکزی است: «اگر بانک مرکزی زمینی را تعریف کند که شرکتهای فعال فینتکی و پرداختیارها بتوانند در حوزهای که سفیدتر است مزیت رقابتی داشته باشند و بتوانند کار کنند قطعاً این فضا عوض میشود، اما اگر این اتفاق نیفتد همین روند ادامه پیدا میکند و پرداختیارها در حوزههای مختلف مثل داده باز، بانکداری باز، رگتک، احراز هویت و… تنوع محصولی و توسعه عرضی پیدا میکنند.»
مرگ نوآوری با ورود اینماد
فرزاد مقدم، مدیرعامل شرکت تسکا (پرداختیاری پولام) نیز معتقد است که اتفاقی که در حوزه پرداختیاری افتاده با زمان شروع آن در سال ۱۳۹۷ کاملاً متفاوت است. او در این باره میگوید: «شرکتهایی که در قالب IPG در سال ۱۳۹۷ سرویس ارائه میکردند، استانداردهایی داشتند که فعالیت خود را در آن چهارچوب پیش میبردند، اما اختلال زمانی آغاز شد که پای اینماد به این حوزه باز شد. اینماد تغییر و تحولات زیادی را در سبک پرداختیاری ایجاد کرد و اکنون ماهیت پرداختیاری تبدیل به یک مجوز شده است. ورود اینماد و ساختار جدید این استاندارد، خلاقیت، رشد و نوآوری را در این فضا کشته است.»
مقدم بر این باور است که در تمام کسبوکارها حرکت به سوی حوزههای دیگر و چندمحصولیشدن وجود دارد و این موضوع مختص پرداختیارها نیست. او توضیح میدهد: «کسبوکارها باید چندکاناله باشند تا بتوانند مشتریان را بهتر جذب و نگهداری کنند. این موضوع ماهیت یک کسبوکار است و اینطور نیست که فقط در حوزه پرداختیارها اتفاق افتاده باشد. سرویس IPG چندین سرویس مکمل دارد و پرداختیارها برای اینکه مشتری را راضی نگه دارند و بتوانند بازار را توسعه دهند مجبورند سرویسهای بیشتر و متفاوتی ارائه کنند. همچنین یکی از علتهای مهاجرت شرکتها به سرویسهای دیگر، کشتن خلاقیت با ورود برخی مجوزهای محدودکننده مانند اینماد است.»
مقدم همچنین توضیح میدهد که رقبای پرداختیار، شرکتهای وابسته به بانکها هستند و از آنجا که این شرکتها توان مالی و جریان نقدینگی بیشتر و قدرت بیشتری دارند رقابت با آنها در شرایطی که چنین قوانین دستوپاگیری وجود دارد، بسیار سخت است. همه این موارد موجب حرکت پرداختیارها به سوی دیگر حوزهها یا خروج برخی از آنها شده است.
او درباره وضعیت سرویس IPG در نبود شرکتهای پرداختیار میگوید: «من فکر میکنم مانند گذشته برخی از مشتریان به سوی شرکتهای پرخطر و بدون مجوز خواهند رفت و برخی هم به سمت PSPها، ولی نباید انتظار داشت که سرویس مناسب یا فیچر جدیدی در اختیار مشتری قرار گیرد. درنهایت این موضوع به زیان مشتری نهایی خواهد بود.» مقدم همچنین با اشاره به فهرست فعلی پرداختیارها میگوید: «در حال حاضر گزارشی در این زمینه وجود ندارد یا حداقل در دسترس نیست و تعداد بسیاری درگیر فرایند فرسایشی تمدید مجوز از سوی شرکت شاپرک هستند.» او در پایان یادآور میشود که در این حوزه هنوز فضایی برای توسعه و امیدی برای تغییروتحول وجود دارد.
سه عامل مؤثر در تغییر فضای پرداختیاریها
مهدی عبادی، مدیرعامل وندار نیز با این موضوع که فضای پرداختیارها تغییر کرده، موافق است. او در این باره میگوید: «طبیعی است که یک شرکت پرداختیاری با تغییراتی مواجه باشد که بهصورت عمده از سمت بازار، رگولاتوری و بانکها ایجاد میشود. طبعاً این تغییرات بهمرور روی شرکتهای پرداختیاری تأثیر میگذارد. هیچ شرکتی وجود ندارد که براساس شرایط تغییر نکند. واضح است که فضای پرداختیاری هم در کشور تغییر کرده است. پرداختیاری در دوره قبلی معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی ایجاد شد.
آن زمان در معاونت طرز فکری وجود داشت که بعد از تغییر معاونت آن طرز فکر از بین رفت. این تغییر نگاه باعث شد بهمرور محدودیتهای بسیار زیادی برای پرداختیارها ایجاد شود و طبیعی است که این محدودیتها فضای پرداختیاری را تغییر دهند. در دوره قبلی معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی هدف این بود که پرداختیارها به شرکتهایی تبدیل شوند که به کسبوکارهای خرد و همچنین کسبوکارهای فناورانهمحور و مدرنتر خدمات پرداخت ارائه کنند.
برای مثال زمانی که شرکت اسنپ شکل گرفت، هیچکدام از شرکتهای PSP نیازهای اسنپ را پاسخ نمیدادند، در حالی که پرداختیارها پاسخگوی آن نیازها بودند. در آن دوره از معاونت، قرار بود این اتفاق بیفتد، اما بعد از تغییر معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی این طرز فکر تغییر کرد و بهمرور محدودیتهای بیشتری روی پرداختیارها اعمال شد. پس روشن است که پرداختیارها مجبور شدند در خودشان تغییراتی ایجاد کنند.»
عبادی علت این تغییرات را نهفته در سه عامل میداند و میگوید که محدودیتهای بانک مرکزی و تغییر نگاه بانک مرکزی به پرداختیارها بیشترین تأثیر را در تغییر فضای پرداختیاری داشته است: «مورد دوم شرایط بازار بوده است. نیازهای بازار باعث شد که بهمرور پرداختیارها سرویسهایی را خلق کنند که شاید در ابتدای راه نیاز بازار نبود و پرداختیارها آن سرویسها را نداشتند، مثل سرویس تسویهحساب. در زمانی که پرداختیاری به وجود آمد بازار نیازمند سرویس تسویهحساب نبود یا کسانی که به این سرویس نیاز داشتند بسیار کم بودند، اما بهمرور که پلتفرمهای دوسویه شکل گرفتند این نیاز بزرگ و بزرگتر شد و باعث شد پرداختیارها سرویس تسویهحساب هم ارائه کنند و سومین عامل هم تغییر سیاستهای بانکها بود.»
IPG؛ نقطه اتصال سرویسهای خلقشده در پرداختیارها
به گفته عبادی، پرداختیارها سرویسهای متعددی را خلق کردند و این تنوع سرویس را بازار از آنها مطالبه کرده، اما باید توجه کرد که تمام سرویسهایی که خلق شده دارای یک نقطه اتصال هستند و آن نقطه IPG است. این IPG منجر به خلق سرویسهای متعدد در حاشیه آن شده است. او در این باره میگوید: «به عبارتی ابزار دریافت پول ایجاد و بازار نیازمند ابزارهای پرداخت پول شد و سپس ابزار پرداخت پول به وجود آمد و در ادامه بازار نیازمند ابزار احراز هویت و استعلام بانکی شد و درنهایت این سرویسها شکل گرفتند.
اکنون اگر پرداختیارهایی را که کار مجزایی انجام میدهند و ربطی به فضای پرداختیارها ندارند فاکتور بگیریم، میبینیم که سرویسهایی که در سالهای اخیر ارائه شدهاند به یکدیگر مرتبطند. اکنون اگر پرداختیاری بهصورت کلی از بین برود، شرکتها الزاماً از پرداختیارهای موجود بدون IPG این سرویسها را دریافت نخواهند کرد و کسبوکارهای بسیار متعددی دچار چالش میشوند، زیرا کسبوکارهای زیادی به سرویسهای پرداختیارها وابستهاند و نقطه اتصال همه این سرویسها IPG است.»
مدل کارکرد یک کسبوکار را بازار تعیین میکند. عبادی با بیان این موضوع میگوید که در حال حاضر بازار از پرداختیاری خواسته که این سرویسهای حاشیهای را ایجاد کند: «من فکر میکنم نیاز بازار اهمیت زیادی دارد و این نیاز مهمترین پارامتر تأثیرگذار بر رگولاتوری و بر مدل کسبوکاری است و باید به این موضوع توجه شود.»
ادامه حیات در گرو ایجاد روشهای پرداختی جدید
مدیرعامل وندار با اشاره به احتمال از بین رفتن پرداختیارها میگوید که قبل از اینکه دوره معاونت جدید بانک مرکزی ایجاد شود پرداختیارها مجموعاً ۲درصد از سهم تراکنشهای IPG را داشتند و امروز این سهم به زیر ۰.۲درصد رسیده است. به عقیده او، دلیل کوچک شدن این سهم محدودیتهای زیاد بانک مرکزی برای حوزه پرداختیاری است. او میگوید: «این حوزه در حال از بین رفتن است و همهچیز به سیاستهای بانک مرکزی بستگی دارد. اگر سیاستگذاری صحیحی انجام شود و بانک مرکزی این نکته را در نظر بگیرد که پرداختیارها ارزشآفریناند، این حوزه رشد خواهد کرد، اما اگر سیاستهای محدودکننده همچنان ادامه پیدا کند شاهد از بین رفتن پرداختیارها خواهیم بود که اتفاق بسیار خطرناکی است. پرداختیاری و سرویسهای پرداخت مدرن پیشران توسعه صنایع دیگرند و اگر این فرصت را از کشور بگیریم و پرداختیاری از بین برود شاهد عدم رشد یا رشد کند صنایع دیگر خواهیم بود.»
به گفته عبادی، ازجمله مهمترین کارهایی که پرداختیارها برای ادامه حیات میتوانند انجام دهند، ایجاد روشهای پرداختی جدید است. او در این باره توضیح میدهد: «تا سال ۱۳۹۸ درگاه پرداخت تنها روش پرداختی در فضای آنلاین کشور بود، اما اکنون دو روش پرداختی دیگر یعنی دایرکتدبیت و BNPL نیز به این فضا اضافه شده است. همه این روشها را استارتاپهای فناورانه در شرکتهای سنتی به وجود آوردند. پرداختیارها برای ادامه حیات باید با توجه به نیاز بازار روشهای پرداختی جدیدتری را خلق کنند.»
تلاش برای ارائه سرویسهای تکمیلکننده چرخه حوزه مالی
محمدمهدی باریده، همبنیانگذار و مدیر توسعه کسبوکار پیپینگ، با اشاره به تغییر حوزههای فعالیت پرداختیارها و تلاش کسبوکارها برای تکمیل چرخه سرویسدهی خود میگوید: «با توجه به محدودیتهایی که در باب نوآوری و ارائه سرویسهای مختلف در حوزه پرداختیاری اعمال شده و با توجه به مشکلات اقتصادی و فرایندهایی که پرداختیارها آنها را پوشش نمیدهند، قاعدتاً کسبوکارهای متمرکز در این حوزه تمام تلاششان را میکنند تا در گام اول بقایشان را در سرویسهای پرداختیاری حفظ کنند و در مرحله دوم در کنار فرایندهای پرداختیاری، سرویسهای تکمیلکننده چرخه حوزه مالی و پرداخت را به کسبوکارها براساس نیازشان و درآمدی که ایجاد میکنند، ارائه دهند. زمانی که محدودیتهای ایجادشده را دربرابر سرویسهای مشابه و نیازهای کسبوکارها قرار میدهیم مشاهده میکنیم که سطح نیاز کسبوکارها بالاتر از تعاریفی است که در حوزه پرداختیاری معین شده، پس شرکتهای پرداختیار تلاش میکنند چرخه سرویسدهی در حوزه مالی خود را تکمیل کنند.»
باریده میگوید اکثر کسبوکارهای پرداختیاری که اکنون فعالاند عملاً در وضعیتی قرار دارند که باید بتوانند یک «راهحل کلی» به کسبوکارها ارائه دهند تا میزان چسبندگی کسبوکارها به سرویسهایشان را بالا ببرند: «همهروزه تغییر قوانین زیادی در حوزههای پرداختیاری ایجاد میشود که با تغییر این قوانین کسبوکارها نیز تحتتأثیر قرار میگیرند پس در نهایت پرداختیارها با تکمیل این زنجیره باید سعی کنند مشتریانشان را نگه دارند.»
به گفته باریده، پرداختیارها اکنون در حوزه مالی فعالاند، ولی باید سعی کنند در دیگر حوزههای فینتک نیز فعالیتشان را پیش ببرند تا زنجیرهشان تکمیل شود. او بر این باور است که اگر یک کسبوکار با ایجاد نوآوری بقای خودش را تضمین کند و بهروز باشد، قاعدتاً این اضافه شدن سرویسها به سرویسهای پرداختیاری به آن کمک میکند تا در وهله نخست بهعنوان کسبوکاری نوآور شناخته شود، در وهله دوم بتواند زنجیره خدماتش را تکمیل کند تا کاربر نیاز نداشته باشد از سرویسدهنده خارجی سرویس بگیرد و در وهله سوم با حرکت به سمت ایجاد یک راهحل کلی مالی و رفع نیاز مشتری، کسبوکاری را شکل دهد که هم نشانگر این باشد که نوآوری اهمیت بسزایی برای آن پرداختیار دارد و هم به نیاز مشتریانش توجه کند و به آنها اولویت دهد.
او درباره حوزهها و گزینههای پیش روی پرداختیارها برای فعالیت میگوید: «با توجه به مدل بانکداری و در دسترس قرار دادن اطلاعات در ایران و محدودیتهای موجود، به نظر میرسد که در کنار پرداختیاری بحث احراز هویت و مسائل استعلامی حرف اول را میزنند. در مرحله دوم بحث نئوبانکها مطرح است و مرحله سوم با توجه به وضعیت اقتصادی و اتفاقات حاکم بر کشور، پرداختیارها در کنار ارائه سرویس پرداخت، سرویسهای ارزشافزوده مثل حوزه لندتکها را میتوانند به کسبوکارهایشان ارائه کنند. در مرحله چهارم، پرداختیارها تلاش میکنند با توجه به نوسانات قیمت ریال و… دارایی کسبوکار را به حوزههای دیگر تبدیل کنند تا آن کسبوکار کمتر تحتتأثیر نوسانات قیمتها قرار بگیرد.»
به گفته باریده، با توجه به ظرفیت بازار، محدودیتهای موجود و تعاریفی که برای پرداختیارها ایجاد شده به نظر میرسد تعداد پرداختیارهای فعال در آیندهای نزدیک به پانزده الی بیست پرداختیار برسد و در این مسیر ارزشمند شدن یک پرداختیار منوط به ایجاد نوآوری است. همبنیانگذار پیپینگ با اشاره به تصویر آینده از صنعت پرداخت در نبود پرداختیارها میگوید: «در این مسیر دو پارامتر بسیار مهم است؛ پرداختیارها در سالهای گذشته توانستند ذهنیت کارمزددهنده را به کارمزدگیرنده تبدیل کنند تا براساس سرویسی که ارائه میشود کارمزد دریافت شود. قاعدتاً زمانی که پرداختیارها از بین بروند، با توجه به حجم سرویسی که اکنون ارائه میکنند بازار تکان خواهد خورد. با وجود این، شرکتهای کلان کمتر تحتتأثیر قرار میگیرند، اما با توجه به سرویسهایی که آنها به شرکتهایی با تعداد تراکنش بالا و ارقام کوچک ارائه میکردند، این نوع شرکتها بهشدت تحتتأثیر قرار میگیرند و یک اختلال یکساله در ۱۰ الی ۱۵درصد از شرکتها رخ خواهد داد.»