عصر تراکنش ۸۱؛ حامد اکبری، پژوهشگر اقتصاد اطلاعات / در روزگاری زندگی میکنیم که فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، اطلاعات را به چنان موضوع مهم، پرظرفیت و پرفایدهای تبدیل کرده که کمتر کسی در اهمیت و ارزش اطلاعات تردید دارد و حالا، صحبت از کاربستهای بسیار پیچیده اطلاعات، مخصوصاً در حوزه هوش مصنوعی و پردازشهای کوانتومی در میان است.
سالهای سال است که مدل اصلی درآمدی شبکههای اجتماعی که خدمات خود را بهصورت رایگان به کاربران ارائه میدهند، مثل گوگل، اینستاگرام، فیسبوک و حتی پلتفرمهای تجاری مثل آمازون، اساساً «تجارت اطلاعات» بوده است؛ این تجارت یا در قالب تبلیغات هوشمند محقق میشود یا به شکل فروش غیررسمی اطلاعات خاص براساس درخواست مشتریان.
پیشفرض این الگوی درآمدی، بر اصل مهمی استوار است که رفتهرفته در درست بودن آن تشکیک شده است. آن اصل به این پرسشها برمیگردد: آیا «صاحب اطلاعات» سایت گوگل، کمپانی گوگل است؟ یا آیا اطلاعات داخل سایت آمازون متعلق به شرکت مالک آمازون است؟ اغلب میپنداریم که اطلاعات داخل هر مجموعه متعلق به همان مجموعه است، حال آنکه باید بپذیریم که مالکیت این دادهها به ذینفعان دیگری هم برمیگردد.
بنابراین، آیا اطلاعات، دارایی است و چرا تعیین تکلیف مالکیت اطلاعات مهم است؟ به این پرسشها اینطور میتوان پاسخ داد:
- زیرا مالکیت اطلاعات پیشنیاز قطعی اقتصاد اطلاعات است؛ هر فرد در طول زندگی خود درباره ارائه اطلاعات، راستیآزمایی اطلاعات، انتقال اطلاعات و موضوعاتی از این جنس در حوزه دادهها و اطلاعات شخصی خود هزینههای گزافی را متحمل میشود. بنابراین، ظرفیت بالقوهای برای شکلگیری یک بازار در موضوع اطلاعات وجود دارد.
- زیرا بسیاری از شرکتها، سازمانها، کسبوکارها و دولتها برای جمعآوری، راستیآزمایی، بهروزرسانی و انتقال اطلاعات هزینههای هنگفتی میپردازند که این مسائل نشانگر وجود «اقتصاد اطلاعات» است.
- زیرا شرکتهای مهم و بزرگ فناوری مثل گوگل، فیسبوک، اینستاگرام و… درآمد هنگفتی از پردازش و دادهکاوی و فروش اطلاعات کاربران کسب میکنند.
- زیرا بسیاری از مجموعههای اقتصادی، علمی، بانکی، دولتی و حتی کسبوکارهای بخش خصوصی، هزینه زیادی برای اصطلاحاً امنیت و حفاظت از اطلاعات سازمانی خود پرداخت میکنند.
- زیرا در زمان پیش آمدن درگیریهای حقوقی، مثل تعیین مصادیق مجرمانه، مالکیت اطلاعات به جهت دسترسی به اطلاعات و به منظور اتکاپذیری مدارک جرم بسیار تعیینکننده خواهد بود.
- زیرا اقتصاد پنهان و سیاه قدرتمندی وجود دارد که همواره به دنبال سرقت اطلاعات به هدف کسب درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم از آنها است، پس ارزش و مالکیت اطلاعات در این موضوع تعیینکننده خواهد بود.
در ادبیات موجود درباره «مالکیت اطلاعات» و «اطلاعات به مثابه دارایی» اندیشمندان اغلب حول مالکیت فکری بحث کردهاند و «ذات اطلاعات» به مثابه دارایی و خود مسئله «مالکیت اطلاعات» تاحدودی دستنخورده باقی مانده است. تعیین تکلیف مالکیت اطلاعات و الگوهای ارزشگذاری اطلاعات پیشنیاز و زیرساخت مهمی در شکلگیری یک اقتصاد اطلاعات پویا و پایدار است.
تاکنون دو دیدگاه کلان در حوزه مالکیت اطلاعات وجود داشته است؛ اولی داشتن نگاهی حقوقی به موضوع مالکیت اطلاعات است و دومی در نظر گرفتن مالکیت اطلاعات به مثابه انحصار در ثبت و نگاهداشت و استفاده از اطلاعات.
با تدوین رویکردی پویا، تمامیتنگر و قابل اندازهگیری و در عین حال دارای وجه حقوقی قابل کاربست در نظامهای حقوقی و قضایی دنیا، ظرفیتهای فراوانی برای کسب منفعتهای عمومی و شخصی در حوزه اطلاعات شکل خواهد گرفت که تجارت الکترونیک نطفههای ابتدایی آن است.
در این میان، سند مقررات عمومی حفاظت از اطلاعات (GDPR) که از مهمترین اسناد در حوزه دادهها و اطلاعات و مصوب کمیسیون اتحادیه اروپاست، در چندین بخش خود، تنظیمگریهایی درباره مالکیت اطلاعات انجام داده است که تخطی از این قوانین، عواقب مالی و حقوقی سنگینی در پی دارد. چند نمونه از قوانین ذکرشده در این سند را در اینجا مرور میکنیم:
- Article 12 – ۱۴ ذیل موضوع شفافیت و اطلاعرسانی، الزام کرده که به افراد درباره پردازش دادههای شخصیشان اطلاعاتی دقیق و شفاف ارائه شود.
- در Article 15 ذکر شده است که افراد حق دارند از سازمانها یک نسخه از دادههای شخصی خود را درخواست کنند.
- Article 16 میگوید افراد حق دارند دادههای شخصی نادرست درباره خود را اصلاح کنند.
- در Article 17 تصریح شده افراد میتوانند از سازمانها بخواهند اطلاعات آنها را حذف کنند.
- Article 18 درخواست محدودیت در پردازش اطلاعات شخصی برای افراد را مجاز میداند.
- Article 20 میگوید افراد حق دارند دادههای شخصیشان را از یک سازمان به سازمان دیگر منتقل کنند.
- طبق Article 21 افراد حق دارند درخواست دهند دادههای آنها در شرایط خاصی پردازش نشود.
- البته سند GDPR به موضوع ارزشگذاری و قیمتگذاری اطلاعات وارد نمیشود، اما لازم به ذکر است منابع و گزارشهای بسیاری موجود است که حاکی از قیمتگذاری دادههای شخصی مالی، هویتی، شخصی، سلامتی و آدرس پستی و تحصیلات افراد، توسط پلتفرمهای بزرگی مثل گوگل و فیسبوک و آمازون است.
وقتی میگوییم «ارزش و قیمت اطلاعات»، از چه صحبت میکنیم؟
دادهها و اطلاعات سطوح و شئون متفاوتی دارند که بنا بر قصد استفادهکننده از اطلاعات، تولید و مصرف میشوند. به عبارت دیگر وقتی مثلاً قرار است از اطلاعات مربوط به سلامتی یک فرد استفاده کنیم، دستکم زمان اخذ اطلاعات، در نوع اطلاعات تأثیر دارد. بنابراین صحیحتر است که بگوییم «دسترسی به اطلاعات» حاوی ارزش و قیمت است و این دسترسی مختص «صاحب اطلاعات» است.
این دسترسیها، مبنای تجارت اطلاعات است. درواقع دسترسی به نسخه آخر اطلاعات هر فرد یا چیز در موضوعات مختلف حاوی ارزش است و از همین رو است که باید درباره مالکیت اطلاعات دقیقتر بیندیشیم. از آنجایی که اطلاعات چیزی نیست که بتوان آن را ارسال و منتقل کرد و درواقع یک کپی از اطلاعات که واحد زمانی به آن پیوست است توسط متقاضی خوانده میشود، نقشآفرینهای متفاوت دیگری هم وجود دارند که در مالکیت دسترسی به دادهها و اطلاعات سهم دارند.
این سه گروه را در نظر بگیرید:
- بیمارستانها یا بانکها و… که متولی موضوع مرتبط با سلامت و بهداشت یا دادههای مالی و… هستند؛
- پلتفرمهای دسترسیدهنده که در قالب APIهایی برای متقاضیان دادهها دسترسی ایجاد میکنند؛
- خود سوژه موضوع یا فرد که اطلاعات درباره او تولید و خوانده میشود.
این سه دسته در مالکیت اطلاعات سهم دارند. بنابراین برای رویکردی دقیقتر باید مفهوم دیگری به نام «مالکیت اشتراکی اطلاعات» را به میان بیاوریم؛ از آنجا که دسترسی به اطلاعات حاوی ارزش است و ارزش خود اطلاعات بلاموضوع است، نقشآفرینان دیگری هم در ایجاد این ارزش افزوده سهم دارند و مالکیتشان باید مدنظر قرار گیرد. نکته این است که جریان اصلی فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی و ظهور و عمومیسازی هوش مصنوعی و افزایش قدرت پردازشگرها، طوری است که امکان فنی برای چندبعدی و چندوجهی دیدن اطلاعات را فراهم آورده است.
اکنون روزگاری است که انواع و اقسام سرویسهای آنلاین بهصورت رایگان ارائه میشوند تا فقط انبوهی از اطلاعات کاربران را جمعآوری کنند، اما در سناریوها و محصولات موجود، امکان بهرهمندی ذینفعان و نقشآفرینان دنیای اطلاعات و ارتباطات ازجمله خود افراد حقیقی از اطلاعات شخصی فراهم است.
به عبارت دیگر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی چنان ظرفیتی برای دادهها و اطلاعات ایجاد کردهاند که اولاً: بتوان اطلاعات را دسترسپذیر کرد، ثانیاً: بتوان آنها را به مثابه دارایی ارزشگذاری کرد و ثالثاً: بتوان برای اطلاعات مالکیت چندوجهی تعریف کرد بهطوری که همه ذینفعان بتوانند از قیمت و ارزش اطلاعات استفادهشده بهرهمند شوند.
مفهومی به نام Personal Data Monetization (ایجاد دارایی یا درآمدزایی از اطلاعات شخصی) توسط پلتفرمهای محدودی در دنیا توسعه یافته است. نکته اصلی این مفهوم سهیم کردن صاحبان اطلاعات شخصی در پلتفرمها در تجارت اطلاعاتی است که ورای خدمات مدنظر در حال انجام است.
بنابراین در ادامه جریان تجارت الکترونیک «نفس اطلاعات» هم به معادلات بازار اضافه شده و اقتصادی جدید موسوم به اقتصاد اطلاعات پدیدار گشته که مالکیت اطلاعات از بنیادهای اصلی آن است.