عبور از Telco به Techco
گفتوگو با علیرضا صیدی، مدیرعامل مبیننت که میگوید استراتژی کلی این شرکت فاصله گرفتن از اینترنتفروشی محض است
عصر تراکنش ۸۴ / مبیننت یکی از اپراتورهای فعال در کشور است که توانسته در سالهای اخیر در زمینه TDLTE عملکرد خوبی از خود نشان دهد؛ شرکتی که در حال حاضر ۱۴۰۰ سایت و بالغ بر ششصد هزار مشترک B2C دارد و در بخش سازمانی و B2B نیز بیش از ۴۵ هزار ارتباط فعال را در بیش از هزار شرکت و سازمان کوچک و بزرگ ارائه میکند. مبیننت اکنون یکی از مهمترین پروژههایی که در دست دارد، توسعه فیبر نوری برای سه میلیون مشترک است و میخواهد با ارائه راهکارهای هوشمند، به انتخاب اول مشتریان در مسیر تحول دیجیتال آنها تبدیل شود.
علیرضا صیدی که سابقهای بالغ بر ۲۹ سال فعالیت در صنعت مخابرات و تلکام در کشور را دارد، بر این عقیده است که اپراتورها اگر به دنبال تولید سرویسهای جدید نروند، نمیتوانند در بازار دشوار ICT کشور دوام بیاورند و به همین دلیل است که مبیننت در سالهای اخیر و بهویژه در زمان مدیرعاملی صیدی، همیشه بر ایجاد سرویسهای جدید در راستای ایجاد تحول دیجیتال کسبوکارها متمرکز بوده است.
در همین راستا نیز مبیننت رویکرد جدیدی را اتخاذ کرده است؛ حرکت از یک شرکت Telco به سمت یک شرکت Techco. با توجه به تمرکز مبیننت بر ارائه خدمات هوشمند و رویکرد جدیدش بر آن شدیم تا در گفتوگو با علیرضا صیدی، مدیرعامل مبیننت، از جزئیات این رویکرد بیشتر بدانیم. همچنین، در این گفتوگو مروری بر زندگی حرفهای صیدی داشتیم؛ فردی که تجربه بسیاری در صنعت تلکام دارد و در پروژههای متعددی ازجمله اتصال دانشگاهها به فیبر نوری، اتصال بانکها به شبکه دیتا، تحول فناورانه در قوه قضائیه و… در دهه ۱۳۸۰ نقشی کلیدی داشته است.
فعالیت در مخابرات، بهعنوان کارشناس امور دیتا
علیرضا صیدی متولد سال ۱۳۴۷ است و در سال ۱۳۷۳ که مقطع کارشناسی برق و الکترونیک را در دانشکده فنی دانشگاه ارومیه به اتمام میرساند، در مصاحبه استخدامی چند سازمان شرکت میکند: «فرمهای استخدام شرکت نفت را پر کردم. آنموقع استخدام اینقدر سخت نبود؛ فردی که مدرک دانشگاهی داشت، بعد از گذراندن دوره کارآموزی، سریع جذب سازمانها میشد. آنها به من گفتند که فرایند استخدام شش یا هفت ماه طول میکشد، ولی من عجله داشتم و میخواستم هرچه زودتر به سر کار بروم، چون در زمان دانشجویی ازدواج کرده بودم و به یک شغل مناسب نیاز داشتم. در آن زمان یکی از دوستان به من گفت که روند استخدام در شرکت مخابرات سریعتر است.»
درست در همین زمان شرکت مخابرات در پروژههای توسعهای، اقدام به جذب نیروی متخصص از میان فارغالتحصیلان دانشگاهی میکرد و صیدی نیز بعد از طی مراحل استخدام، از سال ۱۳۷۴ اولین فعالیت خود را در مخابرات شروع کرد: «در آن سالها حوزه دیتا و موبایل در وزارت ارتباطات بهتازگی مطرح شده بود؛ یک «مرکز دیتا» و یک «مرکز موبایل» در وزارت ارتباطات شکل گرفت. مرکز دیتا به نیروی فارغالتحصیل نیاز داشت و استخدام در مخابرات از طریق مصاحبه در این مرکز انجام میشد و درواقع اولویت استخدامی را به آن بخش اختصاص میدادند. از من برای مصاحبه دعوت شد و مجری طرح دیتای آن زمان، مهندس شهابالدین، معاون امور مخابراتی وزیر، با من مصاحبه کرد. او مؤسس حوزه دیتا در کشور بود و با تمام افراد بهصورت شخصی و تکبهتک مصاحبه میکرد؛ همه ما جوانهای فارغالتحصیل دانشگاه بودیم. فرایند مصاحبه چند هفته طول کشید تا درنهایت من در دفتر آقای شهابالدین بهعنوان کارشناس دیتا مشغول به فعالیت شدم. شهابالدین رئیس و مجری طرح دیتا بود. مرکز دیتا در ساختمان شاهد در کردستان بود، ولی او در ساختمان وزارتخانه استقرار داشت و یک نفر را میخواست که ارتباط وزارتخانه را با مرکز دیتا برقرار کند و درواقع نیاز به یک کارشناس امور دیتا داشت.»
درنتیجه صیدی فعالیت حرفهای خود را با سازمان مخابرات بهعنوان کارشناس امور دیتا در معاونت امور مخابراتی وزارت ارتباطات شروع کرد: «آقای شهابالدین، هم اولین رئیس من بود و هم برای من نقش استادی را داشت. من تا آن زمان در سیستم اداری بهصورت مستقیم کار نکرده بودم؛ کارهای اداری را دیده بودم، ولی خودم انجام نداده بودم. او قدمبهقدم تمام کارهای اداری را به من آموخت و در حوزه دیتا اطلاعات بسیاری در اختیارم قرار داد. میگفت باید دبیر جلسات حوزه دیتا باشم و کارهایشان را پیگیری کنم. من سه سال بهعنوان کارشناس آقای شهابالدین در بخش دیتا فعالیت کردم و همانجا با حوزه دیتا آشنا شدم. آن زمان هنوز بحث اینترنت مطرح نبود؛ فقط یک رشته شبکههای اجتماعی مثل CompuServe فرانسه امکان تبادل پیامهای متنی را فراهم میکردند.»
طبق صحبتهای صیدی، مرکز دیتا، اولین دیتابیس کشور را با عنوان «شارع» راهاندازی کرد؛ شبکه اطلاعرسانی عمومی که اطلاعات را به دیتابیس منتقل میکرد و مردم با مودمهای دایالآپ میتوانستند به آن اطلاعات دسترسی داشته باشند: «مثلاً یکی از همکاران ما روزنامههای هر روز را میخرید و تیتر آنها را وارد دیتابیس میکرد تا مردم از هر جای ایران با دایالآپ بتوانند روزنامه بخوانند.»
در آن سالها ارتباط با یک مرکز داده دایالآپ بسیار جذاب به نظر میرسید. صیدی با بیان این موضوع میگوید: «حتی اطلاعات سامانه ۱۱۸ را روی شارع گذاشتند تا مردم بدون معطلی و پشت خط ماندن بتوانند تلفنهای دلخواه خود را جستوجو کنند. مجموعهای اطلاعات مذهبی و علمی و سیاسی هم قرار دادند که مورد استقبال قرار گرفت.»
بعد از حدود سه سال فعالیت بهعنوان کارشناس امور دیتا، در سال ۱۳۷۶ به دنبال تغییر دولت، ساختار وزارت ارتباطات نیز متحول و معاونت امور مخابراتی منحل شد. در این زمان، صیدی نیز به ساختمان شاهد منتقل شد و کار رسمی خود را بهعنوان کارشناس امور دیتا شروع کرد. بعد از مدتی، کارشناس مسئول و سپس رئیس اداره شد.
مدیرکلی پشتیبانی امور ارتباطات دیتا
در سال ۱۳۸۰ علیرضا صیدی، مدیرکل پشتیبانی امور ارتباطات دیتا میشود تا بخش دیتا در تمام مراکز مخابراتی کشور شروع به فعالیت کند: «در تمام مراکز میبایست فضایی در اختیار میگرفتیم و تجهیزات دیتا را راهاندازی میکردیم. این کار بسیار سنگین بود. در این زمان دکتر صدری بهعنوان مدیر دیتا فعالیت داشت. او در زمان دکتر معتمدی، معاون فناوری اطلاعات در وزارت ارتباطات و مدیر امور ارتباطات دیتا بود. من به دستور او مدیرکل پشتیبانی دیتا شدم و از همانجا به عرصههای مدیریتی حوزه دیتا قدم گذاشتم.»
بعد از دو سال، صیدی در سال ۱۳۸۲ به مرکز تحقیقات مخابرات ایران میرود و در آنجا دنیای جدیدی را تجربه میکند. او در فاصله سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ در مرکز تحقیقات ماند و در حوزه دیتا پژوهش کرد: «در کنار دکتر صدری توانستیم اولین پایلوت شبکه NGN کشور را راهاندازی کنیم که کار بسیار ارزشمندی برای آن زمان به حساب میآمد. بحث شبکه NGN تازه در کشور مطرح شده بود. مرکز تحقیقات میخواست یک پایلوت راه بیندازد که تمام صنعتگران مخابرات و ارتباطات، آن نمونه را ببینند و قابلیتهایش را بشناسند. با کمک چندین شرکت خارجی توانستیم پایلوت خوبی را فعال کنیم.»
بازگشت به شرکت دیتا
در سال ۱۳۸۴ فرصتی فراهم میشود که صیدی از مرکز تحقیقات به «امور دیتا» که با تحولاتی همراه شده بود بازگردد: «دیتا دیگر «امور» نبود و تبدیل به «شرکت» شده بود. شرکت دیتا را در سال ۱۳۷۴ مهندس شهابالدین در مجلس پایهریزی کرده بود، ولی فرایند آن طولانی شد و در حوالی سال ۱۳۸۳ به نتیجه رسید. در مخابرات ایران دو شرکت به طور همزمان یا با کمی فاصله تأسیس شد که اولی را به نام شرکت ارتباطات دیتا میخواندند، ولی بعداً اسمش را به شرکت فناوری اطلاعات تغییر دادند و دومی شرکت ارتباطات سیار بود.»
طبق صحبتهای او، وظیفه اداره کل امور مشترکین شرکت ارتباطات دیتا، ارائه سرویس دیتا در سراسر کشور بود: «من در سال ۱۳۸۴ بهعنوان مدیرکل امور مشترکین، تجارب مدیریتی و عملیاتی خوبی به دست آوردم و تا سال ۱۳۸۷ مدیرکل امور مشترکین شرکت دیتا بودم.»
پروژههای اتصال دانشگاهها به فیبر نوری و اتصال بانکها به شبکه دیتا
در اوایل دهه ۱۳۸۰ تمام دانشگاههای کشور به دنبال اتصال به شبکه اینترنت بودند، ولی کابل مسی امکان ارتباط پرسرعت را فراهم نمیکرد. در همین سالها، وزیر ارتباطات و مدیرعامل وقت شرکت مخابرات بحث اتصال دانشگاهها به شبکه فیبر نوری را به میان آوردند. شرکت فناوری اطلاعات متولی ایجاد شبکه فیبر شد: «مدیرعامل وقت شرکت مخابرات ایران، مهندس فیضی، حکم مجری طرح اتصال دانشگاهها به فیبر نوری را برای من صادر کرد. این پروژه برای من بسیار جالب بود. با هماهنگی مراکز مخابراتی در همه شهرها میبایست دانشگاههای سراسر کشور را به فیبر نوری متصل میکردیم. از دانشگاههای دولتی شروع کردیم و طی چند سال، قریببهاتفاق دانشگاههای کشور به فیبر نوری پرسرعت متصل شدند. وقتی برای بازدید به دانشگاهها میرفتم، تحول در استفاده دانشجویان از شبکه دیتا کاملاً محسوس بود.»
اکثر بانکهای کشور در اوایل دهه ۱۳۸۰، مشتری مخابرات بودند. او با بیان این موضوع میگوید: «وزیر اقتصاد و دارایی وقت در جلسه دولت مطرح کرد که وزارت ارتباطات و شرکت مخابرات سرویس خوبی به آنها ارائه نمیکنند و امکان تحول در بانکداری الکترونیک فراهم نیست. البته آن موقع عبارت «تحول دیجیتال» مطرح نبود؛ عبارت «شبکهای کردن بانکها» یا «الکترونیکی کردن بانکها» را به کار میبردند. در جلسهای که بین وزرای ارتباطات و اقتصاد و دارایی شکل گرفت، قرار شد این مشکل را برطرف کنند. ماجرای بانکداری الکترونیکی مربوط به سال ۱۳۸۳ است. وقتی من به امور مشترکین رفتم، اتصال بانکها به شبکه خیلی محدود بود؛ بسیاری از بانکها هنوز فاقد اتصال بودند و کارهایشان را دستی انجام میدادند؛ البته چند بانک هم در این زمینه پیشرو بودند و وضعیت بهتری داشتند. نمایندگان وزارت اقتصاد و دارایی و وزارت ارتباطات در سال ۱۳۸۳ در جلسهای مشترک قرار گذاشتند موانع الکترونیکی شدن بانکها را از هر دو سمت بهطور همزمان برطرف کنند. در این زمان، مهندس فیضی حکم مجری «طرح اتصال بانکها» را برای من صادر کرد. از وزارت اقتصاد و دارایی نیز دکتر لگزایی انتخاب شد که مدیر فناوری اطلاعات بانک ملت بود.
من با کمک همکاران یک گزارش راهبردی در دو بخش تهیه کردم؛ بخش اول مربوط به بررسی وضعیت فعلی بانکها در اتصال به شبکه بانکی بود؛ اینکه چه بانکهایی درخواست اتصال به شبکه را ارائه کردند، امکانسنجی چند بانک مثبت بوده و اتصال آنها برقرار شده بود. طی این بررسیها مشخص شد بسیاری از بانکها با وجود داشتن شعب بسیار زیاد هنوز هیچ درخواستی ارائه نکرده بودند. به همین دلیل، وزارت اقتصاد و دارایی از کم بودن تعداد شعبی که امکان شبکهای شدن را داشتند، گله میکرد. درواقع ما به آنها نشان دادیم که چهار یا پنج بانک بزرگ، هرگز درخواستی نداشتهاند و اگر آنها درخواست بدهند، تحولات بزرگی در صنعت بانکی به وجود خواهد آمد.»
گزارش بعدی، درباره رتبهبندی مراکز مخابراتی استانها بود که نشان میداد کدام مراکز بیشترین مشکل را دارند و شعب بانکی کمتری را به شبکه دیتا متصل کردهاند: «من و دکتر لگزایی به این نتیجه رسیدیم که او باید بانکهای بزرگ را پای کار بیاورد و من هم شرکتهای مخابرات سراسر کشور را فعال کنم.»
سپس جلسات متعددی بین نمایندگان مخابرات و نمایندگان بانکها شکل گرفت: «دکتر لگزایی و همکارانش با بانکها جلسه میگذاشتند تا آنها را قانع کنند که درخواست شبکهای شدن بدهند و اطلاعات را وارد سیستم کنند؛ من هم به سراغ مخابرات استانها میرفتم. ابتدا جلسات هر وزارتخانه جداگانه بود، ولی کمکم بهصورت مشترک برگزار شد؛ به سراغ استانهایی میرفتیم که کمترین اتصال بانک به شبکه دیتا را داشتند و تمام مدیران انفورماتیک بانکهای کشور را به جلسهای با حضور مدیران مخابرات استان دعوت میکردیم و موانع و مشکلات آنها را بررسی میکردیم و تصمیم میگرفتیم. درنهایت طی یکی دو سال فعالیت در این حوزه، تحول چشمگیری در این بخش اتفاق افتاد.»
طبق صحبتهای صیدی، در ابتدای پروژه بانکداری الکترونیک، تعداد شعب متصل به شبکه کمتر از ۲.۰۰۰ بود و وقتی او پروژه را تحویل داد، از مجموع حدود ۳۵.۰۰۰ درخواست نقاط اتصال از طرف بانکها، حدود ۳۲.۰۰۰ نقطه دایر و به شبکه متصل شده بودند و در ۳۴.۰۰۰ شعبه هم امکانسنجی مثبت صورت گرفته و در انتظار تأمین مودم و تجهیزات و منابع مالی بودند: «بعدها که به بانکهای مختلف میرفتم و میدیدم شبکه آنها بهخوبی کار میکند، لذت میبردم که توانستیم سهمی در ارتقای صنعت بانکداری کشور ایفا کنیم.»
تحول فناورانه در قوه قضائیه
طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷، علاوهبر اتصال دانشگاهها به فیبر نوری و الکترونیکی شدن بانکها، پروژه ویدئوکنفرانس قوه قضائیه نیز رقم میخورد. صیدی تعریف میکند که آیتالله شاهرودی علاقه زیادی به تحول فناورانه قوه قضائیه نشان میداد و میخواست ارتباط ویدئوکنفرانس را با زندانها برقرار کند؛ چون خود آیتالله شاهرودی نمیتوانست به تمام زندانهای کشور و استانهای دوردست حضوری برود، میخواست حرف زندانیان را از راه دور بشنود. درنتیجه مسئولیت برقراری این ارتباط را برعهده اداره کل امور مشتریان دیتا گذاشتند: «در آن زمان با پیادهسازی سیستم ویدئوکنفرانس اتفاقات بسیار خوبی در قوه قضائیه رقم خورد و خبرها و اطلاعات مستقیم به رئیس قوه میرسید.»
خصوصیسازی مخابرات
در سال ۱۳۸۷ بحث خصوصیسازی مخابرات به میان میآید. به گفته صیدی، در آن زمان هر استان یک شرکت مخابراتی داشت و سی شرکت استانی مخابرات در کنار شرکت ارتباطات سیار و شرکت دیتا (فناوری اطلاعات کنونی)، فعالیت میکردند. قرار بر این بود که تمام آن شرکتها بهطور همزمان و یکپارچه خصوصی شوند: «در سال ۱۳۸۷ وزیر وقت تصمیم گرفت شرکت فناوری اطلاعات بهطور کامل به بخش خصوصی منتقل نشود، بلکه حوزه حاکمیتی آن در قالب «سازمان فناوری اطلاعات» باقی بماند؛ قسمت اجرایی آن به شرکت مخابرات ایران برود و بخش شبکه بیناستانی در «شرکت زیرساخت» دولتی باقی بماند.
شرکت فناوری اطلاعات، در آن زمان، شبکه دیتای کشور را بهطور یکپارچه و کامل مدیریت میکرد و حتی امور مشترکین که من در آنجا بودم، بهصورت سراسری اداره میشد، ولی بعداً سهتکه شد؛ قسمت حاکمیتی آن در دولت ماند که اکنون سازمان فناوری اطلاعات فعلی است؛ یک قسمت به شرکت زیرساخت رفت که شبکه دیتای بیناستانی را مدیریت میکرد و شبکه دیتای استانی هم از آنجا جدا شد و به مخابرات ایران انتقال یافت. مهندس فیضی با توجه به سابقه همکاری که داشتیم، پیشنهاد داد به شرکت مخابرات ایران بروم و معاونت فناوری اطلاعات را تأسیس کنم و این بخش را ساماندهی کنم.»
شروع کار بهعنوان معاون فناوری اطلاعات شرکت مخابرات ایران
در سال ۱۳۸۷، حکم معاون فناوری اطلاعات شرکت مخابرات ایران با همان وظایف پیشین شرکت دیتا برای صیدی صادر میشود. با این حال، ایجاد ساختار جدید و گرفتن فضا و امکانات با موانع و مشکلاتی همراه بود و از میان افرادی که قبلاً با صیدی همکار بودند، عدهای تمایل داشتند با او به مخابرات ایران بروند و برخی ترجیح میدادند در بخش دولتی بمانند: «به همین دلیل اختیار را به همکاران دادیم که به بخش خصوصی بیایند یا در بخش دولتی بمانند. کسانی که در بخش دولتی میماندند، یا به شرکت زیرساخت میرفتند یا در سازمان فناوری اطلاعات به همکاری ادامه میدادند. من بنا به شناختی که از نیروها داشتم با چند تا از همکاران متخصص حرف زدم و آنها را متقاعد کردم که با من به مخابرات ایران بیایند. ده، پانزده نفر از نیروهای متخصص را با خود همراه کردم و درنهایت معاونت فناوری اطلاعات مخابرات ایران در سال ۱۳۸۷ شکل گرفت. با این حال ایجاد ساختار جدید همزمان با تغییر فناوری بود و میبایست دیتای استانها را در حوزه شبکه مترو تقویت میکردیم. ما دولایه شبکه داشتیم: شبکه Access، شبکه مترو (شبکه تجمیع استانی) و شبکه (Core) دیتا که بیناستانی بود و به شرکت زیرساخت رفت؛ شبکه Access و شبکه مترو به مخابرات ایران آمد.»
در نخستین سالهای خصوصیسازی مخابرات، هنوز اینترنت پرسرعت به مشترکین خانگی ارائه نمیشد و مخابرات ایران در حوزه دیتا فقط به سازمانها سرویس میداد و مشترکین خانگی را شرکتهای PAP از طریق ADSL پوشش میدادند تا اینکه هیئتدولت و وزارت ارتباطات وقت تصمیم گرفتند مخابرات ایران نیز سرویسهای خانگی ارائه دهد. صیدی تعریف میکند: «آنموقع سرعت گسترش سرویس اینترنت پرسرعت خانگی پایین بود و PAPها با مخابرات ایران اختلاف داشتند.
به من بهعنوان معاون فناوری اطلاعات و دیتای مخابرات ایران، مأموریت دادند که سه میلیون پورت پرسرعت را در مخابرات ایران ایجاد کنم؛ این کار برای مخابرات آن زمان یک ابرپروژه به حساب میآمد. آنموقع، بیشترین درآمد مخابرات ایران از تماس صوتی بود و از دیتا درآمدی به دست نمیآورد. ما مجبور شدیم یک مرکز توسعه فناوری اطلاعات در مخابرات ایران تأسیس کنیم که اختیارات ویژه به سمت توسعه سه میلیون پورت و سرویسدهی به مشترکین برود. مرکز توسعه فناوری اطلاعات در مخابرات ایران شکل گرفت؛ خود من هم جزو مؤسسان آن بودم؛ با اختیارات ویژه کار توسعه استانها را بهسرعت پیش میبردم. اولین رئیس مرکز، خودم بودم و یک ساختمان در خیابان دامنافشان میرداماد گرفتیم و مستقر شدیم.»
مدیرعاملی شرکت مخابرات استان تهران
صیدی میگوید امروز بیش از ۵۰درصد درآمد مخابرات ایران از حوزه دیتا است. همکاری صیدی بهعنوان معاون فناوری اطلاعات مخابرات ایران که همزمان رئیس مرکز توسعه فناوری اطلاعات نیز بود، تا سال ۱۳۹۲ استمرار مییابد. در این سال با تغییر مدیرعامل مخابرات ایران، از او خواسته میشود از ستاد به استان برود: «مخابرات استان تهران و البرز، یک شرکت بود و قرار بود نگاه ویژهتری به حوزه دیتا در مخابرات استان تهران و البرز داشته باشم و این بخش را ساماندهی کنم.
در سال ۱۳۹۲ بهعنوان عضو هیئتمدیره و مدیرعامل شرکت مخابرات استان تهران شروع به کار کردم. شکر خدا، با کمک همکاران توانستیم تحولاتی را در حوزه دیتا، شبکه Backbone و… رقم بزنیم. درباره مشترکین دیتای استان تهران، متوجه شدم که ابزار لازم برای مدیریت مشترکین فراهم نشده است. با توجه به سابقه و تجربه در حوزه مشترکین دیتا، سیستم یکپارچه مشترکین استان تهران را راه انداختم که به نام سرویس OSS شناخته میشود. به این ترتیب استانهای تهران و البرز توانستند روش پاسخگویی ماشینی را برای مدیریت مشترکین گسترده با کیفیت بالا پیاده کنند. این دوران خاطرات خوبی برای من داشت. اوایل که برای بازدید به مراکز پاسخگویی مشترکین دیتا میرفتم میدیدم همکاران در تهران و البرز با سختی و چالشهای بسیاری مواجهند؛ چون به دلیل نبود سیستم OSS، باید مشخصات مشتری را بهصورت تلفنی از خود ایشان دریافت میکردند و آنها را براساس گفتههای خودشان راهنمایی میکردند، ولی با راهاندازی این سیستم، تغییرات بسیار چشمگیری در ارائه سرویس پشتیبانی به مشترکین حاصل شد. من از دیدن رضایت همکاران و مشتریان لذت میبردم.»
ایجاد یک شرکت مشترک بین مخابرات ایران و بانک مرکزی
صیدی در ادامه اشاره میکند: «در همان سالی که معاون فناوری اطلاعات و رئیس مرکز توسعه بودم همکاری و ارتباط فراوان و خوبی با بانکها داشتیم. یک کار مهم را در آن زمان شروع کردیم، ولی متأسفانه به ثمر نرسید. در آن هنگام، اکثر بانکها دارای یک اداره کل یا نهایتاً یک معاونت فناوری اطلاعات بودند که کل خدمات الکترونیک شبکه بانک و خدماتی را که از ما میگرفتند مدیریت میکردند. ارتباط من با بانک مرکزی زیاد بود. یکبار معاون وقت بانک مرکزی گفت: «الان بانکهای زیادی به شبکه متصل هستند، ولی از کیفیت شبکه راضی نیستیم؛ سرعت و پشتیبانی ضعیف است و پایداری لازم را ندارد.» به او گفتم: «بعضیجاها خود بانک همکاری نمیکند، الان فناوری عوض شده و برای شعب اصلی بهتر است به سمت شبکه فیبر برویم، اما تعدادی از بانکها حاضر به هزینه کردن در این موضوع نیستند.» ایشان گفت: «ما بودجه زیادی در بانک مرکزی برای این کار در نظر گرفتهایم.» درنتیجه ایده ایجاد یک شرکت مشترک بین مخابرات ایران و بانک مرکزی برای بهبود کیفیت خدمات الکترونیک بانکی آغاز شد تا تمام بانکها با پشتیبانی بانک مرکزی، منابع مالی لازم را فراهم آورند.»
شرکت «کاراشاب» در همین زمان تأسیس شد. چون مسئولیتهای صیدی در مخابرات ایران زیاد بود، بهعنوان مؤسس و ایدهپرداز آن شرکت درخواست شد که ایشان عضو هیئتمدیره باشد و در توسعه شرکت کمک کند: «چند سال با بانک مرکزی همکاریهایی انجام دادیم، ولی به دلایل متعدد آن شرکت پا نگرفت. به نظر من از همین نقطه بود که تمام بانکها احساس کردند باید یک شرکت فناوری اطلاعات مستقل راه بیندازند. شرکتهای فناوری اطلاعات بانکها از همین زمان شروع به کار کردند. اگر کاراشاب سرویسدهی خوبی انجام میداد، اینهمه منابع کشور هدر نمیرفت و هر بانک برای خود یک شرکت فناوری نمیساخت.»
صیدی در ادامه بیان میکند که بعد از مدتی مخابرات ایران سهم شرکت کاراشاب را از بانک مرکزی خریداری میکند.
شروع فعالیت کاراشاب با مأموریتی جدید
پیرو تغییرات مدیریتی در مخابرات ایران، مدیرعامل جدید در سال ۱۳۹۷ درخواست فعالسازی شرکت سابق کاراشاب را با مأموریت جدید مطرح میکند: «در سال ۱۳۹۷ مأمور شدم که کاراشاب را فعال کنم. با هماهنگی هیئتمدیره و مدیرعامل وقت شرکت مخابرات ایران، مأموریت جدیدی را برای شرکت کاراشاپ تعریف کردیم. کاراشاب متولی ارائه خدمات ارزشافزوده در مخابرات ایران شد. مخابرات ایران تا آن زمان خدمات ارزشافزوده محدودی در زمینه تولید محتوا و ترافیک داشت، ولی چشمگیر نبود. تا سال ۱۴۰۲ که در کاراشاب بودم، این شرکت تبدیل به شرکتی درآمدزا و سودده برای مخابرات ایران شد. مدت زیادی طول کشید تا فضا و نیروهای لازم را برای آنجا فراهم کنیم؛ اکنون شرکتی است که ساختمان و تشکیلاتی مستقل دارد. برای من یک افتخار بود که شرکتی را پایهگذاری کنم که به یکی از شرکتهای اثرگذار شرکت مخابرات ایران تبدیل شود. امیدوارم این شرکت در آینده رونق بیشتری بگیرد و یک بازوی درآمدی و یک تحول دیجیتال برای مخابرات ایران باشد.»
مدیرعاملی مبیننت و پروژه توسعه فیبر نوری
در سال ۱۴۰۲ بحث توسعه فیبر نوری برای سه میلیون مشترک شرکت مبیننت مطرح میشود. او توضیح میدهد: «مبیننت یکی از زیرمجموعههای اصلی شرکت ارتباطات سیار است. در آن زمان مبیننت در حال دریافت پروانه UNSP از سازمان تنظیم مقررات رادیویی بود. براساس این پروانه مبیننت تعهد میداد که سه میلیون پوشش فیبر نوری در سراسر کشور ایجاد کند. با توجه به سابقه من در حوزه فیبر نوری در سراسر کشور و مخابرات استان تهران، از طرف دکتر اخوان، مدیرعامل شرکت ارتباطات سیار و هیئتمدیره آن مجموعه، از من دعوت شد که به مجموعه مبیننت بپیوندم تا پروژه ایجاد سه میلیون پوشش فیبر نوری را به سرانجام برسانم. این پروژه آغاز کار من در مبیننت بود که بعد از آن برای دریافت پروانه UNSP که نقشی حیاتی برای مبیننت داشت اقدام کردیم و در همان سال موفق به دریافت این مجوز شدیم. دکتر زارعپور، وزیر ارتباطات، این پروانه را بهتازگی آورده بود تا تحولی در صنعت فیبر نوری کشور رقم بزند. شعار ایشان این بود: «پوشش فیبر نوری برای بیست میلیون خانوار و کسبوکار». دکتر زارعپور برنامه توسعه و پیادهسازی فیبر نوری را بین ۱۰ اپراتور تقسیم کرده بود تا با دریافت پروانه UNSP، در این پروژه مشغول به فعالیت شوند.»
ورود صیدی به مبیننت با هدف پیادهسازی سه میلیون تعهد پوشش FTTH صورت میگیرد: «همکاران مبیننتی در حوزه پروژه فیبر نوری کارهایی را از قبل پیش برده بودند؛ مثلاً از سایتهایی که فیبر داشتند، به بعضی برجها و مجتمعهای تجاری و مسکونی، سرویس اینترنت فیبر نوری ارائه داده بودند، ولی هنوز شبکه FTTH به معنای واقعی وجود نداشت. من مبیننت را پیش از این نیز میشناختم؛ زمانی که در مخابرات ایران یا در استان تهران مشغول به کار بودم، با مبیننت همکاریهایی داشتیم و به این مسئله واقف بودم که مبیننت در زمینه پشتیبانی مشترکین عملکردی بسیار عالی دارد. با بانکهایی هم که ارتباط داشتم، میدیدم عمدتاً سرویس اصلی یا بکآپ خود را از مبیننت میگیرند. از چند بانک پرسیدم که چرا به سراغ مبیننت میروند؛ آنها دقیقاً به همین نکته اشاره کردند که مبیننت پشتیبانی و پاسخگویی خوبی دارد. درنتیجه من با این ذهنیت در سال ۱۴۰۲ به مبیننت آمدم و سعی کردم این نقطه قوت را تقویت کنم.»
مدیرعامل مبیننت توضیح میدهد که در سالهای اخیر مبیننت پیشرفت خوبی در زمینه TDLTE داشته است و ۱۴۰۰ سایت و بالغ بر ششصد هزار مشترک B2C دارد و در بخش سازمانی و B2B نیز بیش از ۴۵ هزار ارتباط فعال را در بیش از هزار شرکت و سازمان کوچک و بزرگ ارائه میکند. پس تصمیم میگیرد این بخشها را تقویت کند. او در این باره میگوید: «سازمانهای دوسو – توان اینطور هستند که وضع موجود را تقویت و بهطور همزمان تحول ایجاد میکنند. پروژه فیبر نوری، همان تحول و پوستاندازی بود که مبیننت میبایست به سرانجام میرساند. علاوهبر این، مبیننت در بعضی حوزهها به سمت خدمات هوشمندسازی و اینترنت اشیا رفته بود. با توجه به ظرفیتهای موجود در مبیننت تصمیم گرفتم آن بخشها را تقویت کنم. دنیای امروزی، جهان تحول دیجیتال، هوشمندسازی و اینترنت اشیا است. از همان روزهای اول به این نتیجه رسیدم که حتی اگر بخواهیم فیبر نوری را در مبیننت گسترش دهیم، باید بخش خدمات هوشمندسازی و توسعه محصولات جدید نیز تقویت شود و این دو بال با هم مبیننت را ارتقا و توسعه دهند. همیشه به همکاران میگفتم در مبیننت باید دو بال داشته باشیم؛ اول محصولات تازه که درآمد و فضای جدیدی به وجود میآورند و دوم فیبر نوری.»
به عقیده صیدی، یکی از مشکلات اساسی صنعت تلکام ایران را میتوان عدم تناسب درآمد و هزینه دانست و در مبیننت نیز همین قضیه دیده میشود. درنتیجه اگر میخواستند با همان روند درآمدی جلو بروند؛ نه در حوزه فیبر نوری و نه در محصولات جدید نمیتوانستند کاری انجام دهند. او میگوید: «درآمد اصلی ما باید از حوزه New Product به دست آید؛ درآمد سرویسهای پایه اینترنتی دارد بهتدریج مشابه سرویس تماس صوتی مخابرات ایران میشود؛ اگر مخابرات ایران با تحول همگام نمیشد و به سمت پهنای باند نمیآمد؛ سرویس Voice دیگر جوابگوی نیازهایش نبود. چشمانداز مبیننت، ورود به خدمات هوشمند و رایانش ابری است. همیشه به همکاران میگویم اگر وارد هوشمندسازی صنایع و معادن و پتروشیمی شویم؛ هم به نفع مبیننت است و هم صنعت؛ هر دو به رشد میرسند و در مسیر تحول دیجیتال پیش میروند.»
امسال از پوشش به سمت اتصال میرویم
با صدور پروانه UNSP برای مبیننت در سال گذشته، پروژه فیبر نوری این شرکت شتاب میگیرد: «گرفتن این پروانه خیلی مهم بود؛ کسی که گواهینامه ندارد نمیتواند رانندگی کند. این پروانه UNSP از وزارت ارتباطات صادر شد و بهمثابه گواهینامه برای ما به شمار میآمد. البته سال ۱۴۰۲، بدون پروانه، طی تفاهمنامهای با وزارت ارتباطات شروع به کار کردیم. سه میلیون تعهد پوشش ما، در استانهای آذربایجان شرقی، مازندران، اردبیل، کردستان، خوزستان و کلانشهرهای کشور توزیع شدهاند. درواقع ما تعهد پوشش خود را میبایست در حدود ۱۵۰ شهر کشور اجرایی کنیم.»
تا امروز فیبر نوری مبیننت در هشت شهر به بهرهبرداری رسیده و بالای پانصد کیلومتر حفاری در پانزده شهر استانهای هدف انجام شده است. مدیرعامل مبیننت میگوید: «سیصد هزار خانوار را بهصورت عملیاتی تحت پوشش فیبر درآوردهایم. از امسال شروع به سرویسدهی میکنیم تا از پوشش به سمت اتصال برویم. امسال اتصال فیبر را برای خانهها، سازمانها و نهادهای کشور فراهم میکنیم. هرکجا یک پروژه را افتتاح میکنیم، همکاران ما کارزارهای تبلیغاتی و اطلاعرسانی را اجرایی میکنند. برگشت سرمایه پروژه فیبر نوری طی ۱۰ سال اتفاق میافتد. جاهایی که ما به بهرهبرداری میرسانیم، عمدتاً مرکز استان نیستند و جذب مشتری در آنجا سخت است. فرهنگسازی و ایجاد نیاز و حرکت مردم به سمت استفاده از سرویس فیبر نوری دشوار خواهد بود. وقتی پوشش کامل شود، به سمت برقراری اتصال میرویم تا پروژه فیبر نوری به درآمدزایی برسد. اگر مبیننت وارد پروژه فیبر نمیشد؛ شرکتهای مشابه این شبکه را ایجاد میکردند و همین مشترکین فعلی TDLTE را به آن سمت میبردند.»
هوشمندسازی منازل و کسبوکارها
مشتریان مبیننت دو دسته هستند؛ دسته B2C که به نام مشترکین انبوه خانگی خوانده میشوند و دسته B2B یا سازمانی. مدیرعامل مبیننت میگوید: «ما دو مزیت مهم داریم که کمتر اپراتوری از آن بهرهمند است؛ اول اینکه ۸۰درصد سهام ما به شرکت ارتباطات سیار تعلق دارد و میتوانیم از ظرفیتهای خالی شبکه همراه اول بهرهمند باشیم. خیلی از اپراتورها چنین امکانی ندارند. مزیت بزرگ دوم این است که ۲۰درصد از سهام مبیننت به شرکت صنایع ارتباطی پایا تعلق دارد که خودش تولیدکننده تجهیزات زیرساخت شبکه و اینترنت اشیا به شمار میرود. خوشبختانه طی سالیان گذشته، پایا به سمت تولید تجهیزات هوشمندسازی رفته است و بهعنوان سهامدار، ما را در این حوزه پشتیبانی میکند. این نقطه قوت بزرگی برای ما به شمار میرود. وقتی از هوشمندسازی حرف میزنیم، پایه آن را شبکه میدانیم؛ باید اتصال پایدار و پرسرعت و امن برای سرویسهای هوشمند فراهم شود که مبیننت این امکان را ایجاد میکند.»
مبیننت با بهرهمندی از این دو مزیت مهم، خدمات تازهای برای مشترکین خود فراهم کرده است. این مجموعه که پیش از این و طی سالهای گذشته صرفاً به مشترکین انبوه خانگی سرویس اینترنت با پوشش گسترده در سراسر کشور ارائه میداده است، امروزه سبد محصولات خود را در حوزههای متعدد دیگری در بخش B2C و B2B گسترش داده است.
طبق صحبتهای صیدی مبیننت یکی از اپراتورهایی است که سراسر کشور را تحت پوشش TDLTE درآورده و چون از سایتهای همراه اول نیز همزمان استفاده میکند، پوشش بسیار قوی سراسری دارد: «برای مشترکین خانگی سرویس هوشمندسازی نیز ارائه کردهایم که در این حوزه اولین خدمت ما رایانش ابری بود؛ «مبینیو» یک سرویس نظارت تصویری ابری است که یکی از جلوههای عملیاتی رایانش ابری برای دوربینهای مداربسته به شمار میرود. امروزه اکثر منازل و همچنین کسبوکارهای کوچک و بزرگ از دوربین مداربسته برای حفظ امنیت خود استفاده میکنند، ولی با مشکلات عمدهای درگیرند. ازجمله ضرورت استفاده از دستگاههایی مثل DVR با قیمت بالا و هزینههای نگهداری که در صورت سرقت، تمام اطلاعات آنها نیز از بین میرود. سرویس مبینیو تحولی در این زمینه ایجاد کرده است؛ مشترکین نیازی ندارند که حتماً آیپی استاتیک بگیرند یا DVR خریداری کنند؛ آنها فقط یک اپلیکیشن کاربردی نصب میکنند. با توجه به سازگاری مبینیو با هر برند دوربینی، کاربران میتوانند تمام اطلاعات را در یک فضای امن و شخصی ذخیرهسازی کنند و در هر لحظه و مکانی به اطلاعات آن دسترسی داشته باشند. این نکته را نیز اضافه کنم که در صورت استفاده از اینترنت مبیننت، ترافیک مصرفی برای سرویس مبینیو رایگان محاسبه میشود.»
مبیننت با راهکارهای جامع اختصاصی و پشتیبانی قوی، شبکه گستردهای از مشترکین سازمانی را نیز جذب کرده است. صیدی با بیان این موضوع میگوید: «اکنون تقریباً تمام بانکهای کشور مشتری مبیننت هستند و یا شبکه اصلی خود را از مبیننت میگیرند یا شبکه بکآپشان را. در این بخش نیز میبایست به سمت هوشمندسازی میرفتیم، پس دو پروژه بزرگ اجرا کردیم. اولین پروژه، دوربینهای مداربسته ابری برای مشترکین سازمانی بود. با توجه به مشکلات خاص کسبوکارها در حوزه نظارت و امنیت، از این سرویس استقبال شد. سرویس دیگری که سال گذشته عملیاتی کردیم و امسال گسترش یافت، هوشمندسازی سیستمهای اطفای حریق با نام تجاری الرت است.»
راهکار Connected Branch در حوزه بانکی
بانکهای کشور برای اتصال و هوشمندسازی دوربینهای مداربسته خود از سرویس نظارت تصویری ابری مبیننت استفاده میکنند. او توضیح میدهد: «ما با بانکها برای تحول سیستم بانکداری سنتی و تجهیز شعب بانکها به راهکارهای ابری و ارتباطی، مذاکرات بسیار خوبی داشتیم و با چند بانک به مرحله عقد قرارداد اجرایی برای هوشمندسازی آنها رسیدهایم. یکی از این سرویسهای فناورانه مبیننت در حوزه هوشمندسازی صنعت بانکداری، راهکار جامع Connected Branch است. این راهکار این امکان را برای مدیران ایجاد میکند که بهطور جامع و دقیق وضعیت شعبههای پراکنده خود را در سراسر کشور پایش کنند. علاوهبر این، هوشمندسازی صنایع و معادن جزو اهداف اصلی مبیننت به شمار میرود. امسال میخواهیم در زمینه صنعت، معدن و پتروشیمی یک نمونه کامل را پیادهسازی کنیم. وقتی یک نمونه کامل هوشمندسازی در صنعت و معدن شکل گیرد، بقیه نیز از آن استقبال میکنند و تصمیمگیری راحتتر میشود.»
نقش مبیننت در هوشمندسازی شهرها
مبیننت که به حوزه فیبر نیز وارد شده است، در زمینه هوشمندسازی شهری میخواهد نقشی کلیدی ایفا کند؛ برای مثال به گفته مدیرعامل این شرکت، پروژه هوشمندسازی سیستمهای اطفای حریق در زمره خدمات شهر هوشمند در تهران پیاده شده است و در آیندهای نزدیک در سراسر کشور نیز به اجرا در خواهد آمد. طی این پروژه مشترک که پایلوت اولیه آن در استان تهران انجام میشود، با همکاری مشترک با شهرداری و سازمان آتشنشانی تهران، تمام ساختمانهای شهر تهران مجهز به سیستم هوشمند اطفای حریق میشوند. همزمان که در هر استان راجع به فیبر با شهرداریها مذاکره میکنیم، این سرویس را هم که تأثیر بسیار زیادی در کاهش مخاطرات آتشسوزی و هزینههای بعدی از نظر مالی و جانی برای مردم خواهد داشت، معرفی میکنیم. هوشمندسازی نیاز به خط ارتباطی و پلتفرم و تجهیزات دارد. ما علاوهبر برقراری ارتباط، پلتفرم را نیز ساختهایم و تجهیزات را از طریق شرکت پایا تأمین میکنیم. درنتیجه در تلاشیم نقشی کلیدی در تحول و هوشمندسازی شهرهای کشور ایفا کنیم.»
حرکت مبیننت از Telco به Techco
به عقیده مدیرعامل مبیننت، هوشمندسازی و تحول دیجیتال باید بر بستر ارتباطی امن، پایدار، یکپارچه، و دارای سرعت و پهنای باند و امنیت بالا باشد. به گفته او، مبیننت چنین شبکهای را در اختیار دارد، ولی باید آن را تقویت کند. صیدی توضیح میدهد: «ما با ورود به پروژه فیبر نوری میتوانیم شبکه مبیننت را برای بستر هوشمندسازی و تحول دیجیتال تقویت کنیم. اپراتورهای فناوری اگر به دنبال تولید سرویس جدید نروند، دوام نمیآورند. اپراتور باید خود را در نقش تولیدکننده ببیند؛ تولیدکننده سرویس؛ آن هم سرویسهای جدید. حتی یک قدم جلوتر، تولید نیازهای جدید در جامعه و پاسخگویی به آن نیاز. چنین اپراتوری میتواند در بازار دشوار ICT کشور دوام بیاورد. رویکرد ما گذار از لایه ارتباطات به سوی لایه سرویسهای ابری و اینترنت اشیا و مبتنی بر تبدیل شدن از یک شرکت Telco به Techco است. این رویکرد توأم با نگاه پایداری خدمات، در کنار توجه ویژه به امنیت ارتباطات و اطلاعات داده هم در بخش خدمات ارتباطی و هم در بخش خدمات و سرویسهای مرکز داده بهعنوان زیرساختهای پایدار در کسبوکارها در حوزههای مختلفی مثل بانکداری، بورس و بیمه، صنایع پتروشیمی و نفت و گاز فروشگاههای زنجیرهای، بهداشت و درمان و آموزش و… است. بر این اساس در سالهای اخیر با پیشرانی رویکردهای هوشمندسازی در بستر خدمات ارتباطی امن شروع به استقرار سامانهها و سرویسهای مبتنی بر اینترنت اشیا کردیم تا بتوانیم در نقش تولیدکننده خدمات نوین، درآمد مناسبی از این بخشها به دست آوریم. درواقع راهبرد کلی ما فاصله گرفتن از اینترنتفروشی محض است.»
تبدیل شدن به انتخاب اول مشتریان در مسیر تحول دیجیتال
با توجه به صحبتهای صیدی، چشماندازی که هیئتمدیره مبیننت ترسیم کرده، تبدیل شدن به انتخاب اول مشتریان در مسیر تحول دیجیتال با ارائه راهکارهای هوشمندسازی است. او در این باره میگوید: «این چشمانداز پنجساله کل شرکت است. در حوزه مشتریان سازمانی چشمانداز خاصی را دنبال میکنیم؛ اینکه بزرگترین اپراتور ارائهدهنده خدمات سازمانی مدیریتشده در کشور باشیم. این عبارت «مدیریتشده» خیلی مهم است.
خدمات سازمانی مدیریتشده چطور شکل میگیرد؟ یکی از مشکلات مشتریان ما از قدیم تا به حال چنین بوده که وقتی شبکه خود را از مبیننت یا اپراتور دیگر میگیرند، مجبورند برای مدیریت آن، ساختار خاصی را شکل دهند. برای مثال، بانکها تخصص شبکه ندارند، ولی نیازمند آن هستند. بانکها برای حفظ ارتباطات امن و پایدار، همگی مجبورند ساختار مدیریت شبکه به وجود آورند. وقتی ابزار مدیریت سادهای شکل دهیم؛ نیاز به ایجاد ساختار عریضوطویل در سازمانها پیش نمیآید. به این ترتیب، با یک ابزار یا اپلیکیشن ساده، کل شبکه خود را مدیریت میکنند؛ از پرداخت صورتحسابها تا هر موضوع دیگر باید تحت مدیریت باشد؛ باید مطمئن باشند این صورتحساب دقیق است و بابت کدام پهنای باند و کدام Node صادر شده. مشترک باید بتواند سرویس خود را به سادهترین نحو ممکن مدیریت کند؛ آن هم با یک اپلیکیشن کاربرپسند و ساده برای کسانی که تخصص شبکه ندارند.»
او میگوید که چشمانداز مبیننت در حوزه مشترکین انبوه نیز تبدیل شدن به اپراتور پیشرو در ارائه خدمات اینترنت ثابت به مشترکین خانگی است: «پیشرو بودن از طریق تبدیل سرویسهای سیم مسی به فیبر نوری و از TDLTE به فیبر نوری اتفاق میافتد. این اقدامات آغاز شده است تا در اینترنت ثابت خانگی همچنان پیشرو باشیم.»
عدم تناسب دخلوخرج بازیگران تلکام در کشور
مدیرعامل مبیننت بهعنوان یکی از بازیگران اصلی صنعت تلکام در کشور، ریشه اصلی مشکلات تمام صنایع کشور را عدم تناسب دخلوخرج برمیشمارد. او در این باره توضیح میدهد: «اصل قضیه در همینجاست؛ وقتی درآمد و هزینه با هم نخواند، هیچ توسعهای اتفاق نمیافتد. وقتی توسعه در کار نباشد، مردم سرویس خوب دریافت نمیکنند. همیشه ارزان فروختن به نفع مردم نیست، چون مردم کیفیت میخواهند؛ سرویس متنوع میخواهند و کیفیت و سرویس متنوع فقط با سرمایهگذاری درست اتفاق میافتد. سرمایهگذاری زمانی رخ میدهد که دخلوخرج با هم بخواند. به نظر من در جامعه باید فرهنگسازی شود که در حوزه ارتباطات اگر هزینهای میکنیم، آن را سرمایهگذاری بدانیم. بسیاری از سازمانها ICT را منبع هزینه میدانند و جنبه سرمایهگذاری آن را نمیبینند. وقتی ما یک بسته اینترنت میخریم، فقط به قیمت آن توجه میکنیم که بهازای هر گیگ چقدر پرداخت کردهایم، ولی اینکه استفاده اینترنت چه اندازه در وقت ما صرفهجویی میکند برایمان مطرح نیست. ما در خانه مینشینیم و کارهای روزمره مثل امور بانکی خود را با اپلیکیشنها انجام میدهیم. تمام این قابلیتها از طریق بستر ارتباطی فراهم میشود. هر گیگ اینترنتی که میخریم، چقدر صرفهجویی در زمان به دنبال دارد؟ این موضوع باید فرهنگسازی شود.»
به عقیده صیدی، اطلاعرسانی و فرهنگسازی درباره مزایای توسعه بسترهای ارتباطی، وظیفه حاکمیت، اپراتورها و تمام نهادهای مرتبط بهطور مشترک است: «نقش حاکمیت در این باره پررنگتر است؛ ابتدا لازم است برای مسئولان جا بیفتد که سرمایهگذاری در حوزه تلکام بهمثابه شکل دادن به آینده اقتصاد دیجیتال کشور است. حاکمیت باید قبل از همه این تغییر رویکرد را بپذیرد. مثلاً، اگر تعرفههای ICT را کمی بالاتر ببرند یا اصلاح کنند همه معترض میشوند؛ این نشان میدهد که فرهنگسازی اتفاق نیفتاده! ولی برای مثال در صنعت لبنیات اینچنین نیست؛ افزایش قیمت قابل توجهی رخ میدهد و کسی معترض نمیشود؛ درست هم همین است؛ تولیدکننده باید همپای تورم جلو بیاید و محصول باکیفیت و سالم به دست مردم بدهد؛ اگر قیمتش تنظیم نباشد، از پس تولید و حفظ سلامت محصولات برنمیآید. وقتی تعرفهها نادرست تعیین شود، ضرر اصلی را مصرفکننده نهایی میبیند. پس صنعت باید رونق داشته باشد. در حوزه ICT، تنظیم بازار راحت نیست و نیازمند فرهنگسازی خواهد بود. برای مسئولان و مردم باید ملکه ذهن شود که اگر صد تومان در این صنعت هزینه کنند، یک میلیون تومان صرفهجویی غیرمستقیم به دنبال دارد و از هزینهها میکاهد. این اتفاق قطعاً در آینده رخ میدهد. آینده فناوری و تحولات کشور، آینده اقتصاد دیجیتال، آینده هوشمندسازی و… همگی متکی به بستر ارتباطات امن و پایدار است که توسط اپراتورها شکل میگیرد. اگر دخلوخرج اپراتورها با هم نخواند، هرگز نمیتوانند به بهبود و پیشرفت بیندیشند.»
بسیاری از اپراتورها امروز امکان پرداختن به تحقیق و توسعه را ندارند؛ زیرا این بخش هزینهبر است و درآمدهایشان جوابگو نیست. او با بیان این موارد توضیح میدهد: «خروجی بخش تحقیق و توسعه منجر به توسعه بهینه، سرویس باکیفیت و درآمد مطلوب میشود. در همه جای دنیا همین اتفاق میافتد. حتی در حوزه سرویس ساده اینترنت، وضعیت ما با بسیاری از اپراتورهای منطقه قابل قیاس نیست. البته برخی میگویند که درآمد آنها با ما قابل قیاس نیست، این را میپذیرم، ولی ICT، پیشران توسعه تمام صنایع کشور به شمار میرود. آیا میتوان یک صنعت را در کشور نام برد که وابسته به ICT نباشد؟ از آموزش گرفته تا خدمات؛ از حملونقل گرفته تا بانکداری و… همه وابسته به ICT هستند. در پایان امیدوارم که صنعت ICT کشور و تمام اپراتورهای فعال در این بخش ازجمله مبیننت در مسیر رشد و شکوفایی مستمر در حرکت باشند و بسترهای تحول دیجیتال و هوشمندسازی را برای صنایع و کسبوکارهای کشور فراهم کنند تا مردم بتوانند از مزایای فناوریهای روز دنیا در این حوزه بهرهمند شوند.»