عصر تراکنش ۸۵؛ محمدعلی بخشیزاده، مدیرعامل شرکت امیدبوم / از مسائل مهمی که در چند سال اخیر صنعت بانکداری با آن مواجه بوده و در دولت جدید نیز باید درباره آن مطالبهگری شود، بلاتکلیفی بازار نئوبانکها در کشور است. با اینکه حداقل هفت یا هشت بانک خود را بازیگر نئوبانک معرفی کردهاند و پلتفرمهایی را هم توسعه دادهاند، هنوز نئوبانکهای ما با تعریفی که در دنیا از آن وجود دارد، فاصله دارند. در دنیا نئوبانکها یا بهعنوان بازیگر مستقل از بانکها فعالیت میکنند (مثل رولوت، مونزو و…) یا در چهارچوب همکاری با یک بانک سنتی فعالاند (مثل چایم) یا اینکه بهعنوان بازوی دیجیتال یک بانک سنتی وارد بازی شدهاند (مثل دیجیبانک که بازوی دیجیتال DBS در سنگاپور است یا نئوالمشرق که بازوی دیجیتال بانک المشرق در امارات است). نئوبانکها در ایران شاید در الگوی سوم قرار بگیرند؛ یعنی فعالیت بهعنوان بازوی دیجیتال بانکها. با این حال، با انتشار دستورالعمل بانک مرکزی با الگوی سوم هم فاصله گرفتیم. دلیل این مشکل، هم به بانک مرکزی و دستورالعمل آن برمیگردد و هم به پلتفرمهای موجود در بازار.
نگاه من به این دستورالعمل بانک مرکزی و دستورالعملهایی که در آینده منتشر خواهد کرد، این است که برای هر دستورالعملی باید نظر بخشهای مختلف اکوسیستم در فضایی تعاملی پرسیده شود. واقعیت این است که در موقعیتهای مشابه در دنیا برای بازیگران مختلف، یک کرسی تصمیمگیری در نظر میگیرند تا وقتی تصمیمی اخذ یا رد میشود، دلیل اخذ یا رد آن با نظرخواهی از بازیگران بررسی شود و حتی بازیگران حق اعتراض به ابلاغیهها را داشته باشند؛ در اینجا هم به چنین امکانی نیاز داریم.
همچنین بانک مرکزی باید بر مسائل مرتبط با تنظیمگری تمرکز کند؛ مسائلی مثل امنیت، زمان پاسخگویی به مشتریان، احراز هویت، پایداری سرویس، نداشتن کر مستقل و دسترسی نداشتن به CIF. در این صورت است که میتواند درباره فضای ارائه خدمات، پایگاه مشتریان، مدل کسبوکار، ساختار سازمانی و… اظهارنظر کند.
درواقع شیوه کنونی تنظیمگری موجب شده با وجود حضور بازیگران متعدد در این حوزه، با گذشت چند سال برخی در حال از دست دادن بازار باشند و در مسیر تعطیل شدن قرار بگیرند؛ برای مثال، با اینکه ما در بانک سپه طی یک سال فعالیت امیدبانک، به حداقل یک میلیون کاربر رسیدهایم، به دلیل اینکه به CIF دسترسی نداریم عملاً نمیتوانیم سرویسهای شخصیسازیشده ارائه دهیم و با داشتن این میزان کاربر نتوانستهایم بازدهی قابل قبولی داشته باشیم. بنابراین لازم است بهصورت مستقل کر داشته باشیم، یا اینکه با بازنگری در دستورالعمل ابلاغشده، دسترسی نئوبانکها به CIF لحاظ شود. به عبارت دیگر، با این شرایط نمیتوانیم سرویسهایی را که نیاز بازار هستند ایجاد کنیم و عملاً دیر وارد بازار میشویم.
درمجموع، پیشنهادهای من به بانک مرکزی در راستای بهبود فضای تنظیمگری در حوزه نئوبانکها به این ترتیب است:
۱. در صورتی که بانک مرکزی اصرار دارد که درباره نئوبانکها اظهار نظر کند، بهتر است به این شکل وارد شود که ترکیببندی هیئتمدیره نئوبانکها را چهارچوبگذاری کند؛ مثلاً اینکه اعضا حداقل چند سال تجربه در حوزه بانکی داشته باشند و… نه اینکه اجبار کند که نئوبانکها در ذیل یک ساختار واحد قرار بگیرند.
۲. لازم است فرایندهای احراز هویت نئوبانکها استانداردسازی شوند تا بازیگران نتوانند به هدف ورود سریع به بازار برخی الزامات را نادیده بگیرند.
۳. با توجه به اینکه عمده درآمد نئوبانکها، نه فقط در ایران که در تمام دنیا، بر پایه کارمزد حاصل از ارائه خدمات است، اصلاح نظام کارمزدی ضروری است، در غیر این صورت، رشد نئوبانکها با چالشی اساسی روبهرو میشود.
۴. به دلیل اینکه پرداخت در نئوبانکها آنلاین است، باید برای انتقالهای بالای صد میلیون تومان، الزاماتی تعیین شود؛ برای مثال از روشهای احراز پیچیدهتری استفاده شود.
۵. یکی از ارکان و پیشنیازهای بقای نئوبانکها، توسعه بانکداری باز است. این پیشنیاز در دنیا بهطور جدی در کانون توجه قرار گرفته است. بانک مرکزی نیز باید برای دسترسی نئوبانکها به سرویسهای حوزه بانکداری باز سطحبندیهایی انجام دهد.
۶. بهتر است از تجارب سندباکسهای تنظیمگر جهان در ارتباط با نئوبانکها استفاده کنیم؛ مثلاً سندباکسهای امارات یا انگلیس که در این زمینه تجارب ارزندهای دارند. در بسیاری مواقع، ازجمله توسعه سرویس، سندباکس میتواند بهترین گزینه ممکن باشد؛ مثلاً برای اینکه اخطار دهد در چه قسمتهایی سرویس ریسک ایجاد میکند و چه قسمتهایی امنیت را نقض میکند.
۷. بهرهمندی از ظرفیت رگتکها بسیار راهگشاست و برای نهادهای خدمات مالی این امکان را میسر میکند تا وظیفه مطابقت دادن با قوانین را بهطور خودکار پیش ببرند و نهتنها ریسکهای مرتبط با رعایت الزامات نظارتی را کاهش دهند، بلکه گزارشهای خود را سادهتر ارائه کنند و نظارت بهتری بر دادههای خود داشته باشند. البته رگتک در دنیا مفهوم نوپایی است و در کشور ما نیز به بررسیهای بیشتری در این حوزه نیاز است.
۸. بهتر است درباره دسترسی نئوبانکها به خدمات بانکی سطحبندیهای لازم انجام شود و همچون تجربه موفق برخی کشورهای دنیا، براساس کفایت سرمایه، سرمایه ثبتی و… الزاماتی تعیین شود.
۹. بهتر است بانک مرکزی مجوز کامل فعالیت تحت نظارت بانک مادر براساس برخی پارامترهای کفایت سرمایه، سرمایه ثبتی، پایداری سرویس، رعایت استانداردهای امنیتی و… را صادر کند.