مرگ دموکراسی یا تولد آزادی؟
ترکیب ارز دیجیتال بانکهای مرکزی با شکلهای دیگر پول یا هایفای میتواند آیندهای درخشان برای پول باشد
عصر تراکنش ۸۶، مینا والی، مدیر مسئول ماهنامه عصر تراکنش / رمزریال یکی از مهمترین کلیدواژههای یکی دو ماه گذشته در صنعت مالی ایران بود. در شهریورماه تصاویری روی بیلبوردهایی در سطح شهر تهران منتشر شد که خبر از رسیدن رمزریال به تهران میداد و همین شد که افرادی در شبکههای اجتماعی دوباره درباره ارز دیجیتال بانک مرکزی ایران هشدار دادند. چه رمزریال در آینده موفق باشد و چه ناموفق، ما در بطن یک تحول بزرگ در آینده پول هستیم.
شاید شنیده باشید که میگویند «پول حرف میزند»؛ این یعنی یک دلار در موقعیتهای گوناگون، معانی متفاوتی دارد. یک دلار از حقوق با اینکه ارزشش ثابت است معنا و احساسش با یک دلار برندهشده در قرعهکشی متفاوت است. حتی ما پول کثیف و پول تمیز داریم. در اقتصاد رفتاری گفته میشود معنای پول در روابط بازار با معنای آن در روابط اجتماعی متفاوت است؛ برای مثال یک فرد بهعنوان پیشخدمت از گرفتن انعام از مشتری خوشحال میشود، اما اگر مهمانانش در خانه به او انعام دهند احتمالاً این عمل خوشایند او نباشد. حال بیایید پا را فراتر بگذاریم؛ معنای یک دلار از درآمد، به احتمال زیاد (طبق تحقیقات) برای زن و مرد یک خانواده متفاوت است. برای مثال اگر مدیریت مالی خانواده با زن باشد احتمال اینکه بخشی از درآمد برای آینده فرزندان پسانداز شود خیلی بیشتر از زمانی است که مدیریت مالی بر عهده پدر باشد. به همین علت است که مؤسسات مالی ارائهدهنده وامهای خرد، همچون بانک گرامین، زنان کمبضاعت را برای دریافت این وامها هدف قرار میدهند. این پولها را برخی «پولهای سیاستی» (Policy Moneys) مینامند.
حالا اگر مکانیسمی وجود داشته باشد که این مدیریت مالی را خودکار کند چه؟ اگر پولی که تا به امروز گفته میشد حرف میزند از این به بعد قدرت تفکر هم پیدا کند چه؟ چه اتفاقی خواهد افتاد اگر پول ما در حساب بانکیمان فعالانه درباره نحوه خرج شدنش تصمیم بگیرد؟ اگر قبضها، قسطها و هزینههای اجاره ما خودکار پرداخت شوند، بدون اینکه ما نگران به تعویق افتادن آنها باشیم، آیا تجربه مالی بهتری نخواهیم داشت؟
اینکه پول قدرت تفکر داشته باشد و مستقل از قوه اختیار دارندهاش عمل کند، همان اتفاقی است که از طریق قراردادهای هوشمند میافتد. صادرکننده محدودیتهایی برای استفاده از آن میگذارد، گیرندگان را مشخص میکند، سقفی برای هزینههای روزانه در نظر میگیرد و به آن تاریخ انقضا میدهد. این پول پویا قابلیتهایی فراتر از پول مرسوم که صرفاً ابزار مبادله است، خواهد داشت. این پول «قابل برنامهریزی» یا همان Programmable Money است. در نگاه اول ایده پول قابل برنامهریزی بسیار کارآمد و در راستای منافع صاحب آن است، اما نگاهی عمیقتر به کارکردهای این پول، آن را نگرانکننده مینمایاند.
اگر همه شکلهای پول بهطور کامل حذف شوند و تنها ابزار ما پول قابل برنامهریزی باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا باید نگران آیندهای شبیه به آنچه حکومت گیلیاد در سریال «سرگذشت ندیمه» ساخته بود، باشیم؟ آیندهای که در آن حکمرانان با حذف تمام ابزارهای پول و جایگزینی آن با ژتونهایی دست به سرکوب سیستماتیک عدهای خاص از جامعه میزنند؟ بنابراین جای تعجب ندارد اگر سازکار ارز دیجیتال بانک مرکزی برای کاربران ابهامآمیز باشد؛ ابهام و پرسش درباره چگونگی حفظ حریم خصوصی با جایگزینی رمزریال کاملاً طبیعی است.
فعلاً که بانکهای مرکزی محتاطانه در حال آزمایش ارز دیجیتال خود هستند و ترجیح میدهند به جای «پول قابل برنامهریزی» از «پرداختهای مشروط» استفاده کنند تا به نگرانیها درباره جایگزینی انواع شکلهای پول با این پولها دامن نزنند. با حذف تمام شکلهای پول ما شاهد «بانکداری نامرئی» خواهیم بود که در آن خدمات مالی کاملاً یکپارچه در تمام ابعاد زندگی ما وارد میشوند، تا جایی که ما بهسختی متوجه آن میشویم. پول ما در حسابمان بهصورت خودکار مدیریت میشود و پرداختها و احتمالاً پساندازمان خودبهخود انجام میشود. شاید این تجربه مالی در نگاه اول خوشایند جلوه کند، اما ذات انسان این است که به دنبال اهداف جدید باشد. پول قابل برنامهریزی که فقط میتواند برای کاربردی خاص استفاده شود قدرت اختیار و تصمیمگیری صاحب آن را از بین میبرد.
بنابراین تصور دنیایی که در آن تمام یا بخش قابل ملاحظهای از داشتههای ما پیش از آنکه خودمان تصمیم بگیریم قابلیت این را دارند که توسط دیگری کنترل و مدیریت شوند، چندان جذاب نیست و حتی میتواند ترسناک باشد، اما میتوان به آیندهای فکر کرد که در آن ما اختیار تصمیمگیری درباره شکل پولمان را داشته باشیم. همین امروز در دنیا مردم میتوانند پول نقد داشته باشند، از کارتهای نقدی استفاده کنند یا بخشی از هزینههایشان را با کارت اعتباری بپردازند یا حتی از رمزارز استفاده کنند. آیا میتوانیم آیندهای بسازیم که در آن سیفای و دیفای را در کنار هم داشته باشیم؟ نظرتان درباره هایفای (Hybrid Finance) چیست؟