عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

واقعیت بازارها با رویکرد سنتی رگولاتورها مغایرت دارد

بررسی رویکرد سنتی بانک مرکزی که به ممنوعیت همکاری بانک‌ها با کارگزاری‌های بورس منتهی شده است

عصر تراکنش ۸۶؛ مجید شکوهی، مدیرعامل سایبان‌پی / اگر بخواهم ابلاغیه جدید بانک مرکزی را که همکاری بانک‌ها با کارگزاری‌های بورس را تا اطلاع ثانوی ممنوع کرده است، بررسی کنم، باید قبل از هر چیز درباره مسئولیت تنظیم‌گری و نظارت (رگولاتوری) بر بازارهای مختلف کشور توسط نهادهای قانونی صحبت کنم و تحلیلی بنیادی داشته باشم. بازار‌های پول، سرمایه و بیمه به لحاظ قانونی و سنتی نهادهایی دارند که مسئولیت رگولاتوری آن بازارها را بر عهده دارند. بانک مرکزی رگولاتور بازار پول، سازمان بورس و اوراق بهادار رگولاتور بازار سرمایه و بیمه مرکزی رگولاتور بازار بیمه است و هرکدام، چهارچوب‌های قانونی را برای فعالیت در بازارهای تحت نظارتشان ایجاد کرده‌اند و می‌کوشند با تفکیک موضوعات مربوط به خود، وارد حوزه‌های یکدیگر نشوند.

درنتیجه، ما به‌طور کلی با یک رویکرد سنتی و دیرینه در زمینه رگولاتوری روبه‌روییم؛ رویکردی که محافظه‌کار، چهارچوب‌مند و دارای مقررات و سازکارهای بروکراتیک پیچیده است و می‌کوشد بازارهای مختلف را از هم تفکیک و حدود بازیگران آنها را کنترل کند. یکی از نتایج اتخاذ چنین رویکردی این است که رگولاتورها در مواجهه با نوآوری و فناوری عکس‌العمل خوبی نشان نمی‌دهند و انعطاف لازم را ندارند. آنها در مواجهه با امر نو، ابتدا آن را نادیده می‌گیرند،‌ بعد با تأخیر به سراغ بررسی آن می‌روند و درنهایت هم تا زمانی‌که اشراف کامل روی آن نداشته باشند، آن را نمی‌پذیرند و همه این مراحل به‌قدری زمان‌بر است که فرصت به رسمیت شناختن به‌موقع توسعه نوآوری در بازارهای مختلف از دست می‌رود. درواقع، رگولاتورها قدرت پذیرش به‌موقع پدیده‌های جدید را ندارند و به آنها به دیده شک و تردید نگاه می‌کنند.

از سوی دیگر، توسعه فناوری اطلاعات در دهه‌های اخیر باعث فروریختن دیوارهای تفکیک‌ساز سنتی شده و امکاناتی برای تبادل داده و اطلاعات که اخیراً در حوزه بانکی به‌عنوان بانکداری باز از آن یاد می‌شود نیز ایجاد شده است که فواصل سنتی و مرسوم را به هم ریخته و معادلات روابط حاکم بر بازارهای پول و سرمایه و امثال آن را مجبور به تغییر کرده است.

و سوم اینکه، شرایط بازار هم تغییر کرده و بازارها دیگر تفکیکی عمل نمی‌کنند، بلکه اتصال و تلاقی و همکاری بین بازارهای مختلف (ارتباطات بین بازارها) به یکی از روندهای مهم بازارها و صنایع در ایران و جهان تبدیل شده است. به عبارت دیگر، توسعه ارتباطات بین بازارها به امری مسلم و اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده و موجبات فضاهای کسب‌وکاری جدید ازجمله در حوزه فین‌تک را فراهم کرده است.

علاوه‌بر این، وضعیت اقتصادی موجود نیز همکاری بین صنایع را طلب می‌کند. صاحبان سرمایه و منابع مالی تمایل پیدا کرده‌اند تا با استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات در مدیریت سرمایه و نقدینگی خود مداخله کنند تا هم ارزش دارایی‌های خود را حفظ کنند و هم از این طریق درآمدی به دست آورند. درنتیجه، باید به وضعیت جدیدی که به وجود آمده توجه کرد و کسب‌‌وکارهایی را که در تلاقی بازارهای مختلف ایجاد شده‌اند در نظر گرفت و به جای ممنوع کردن فعالیت‌هایشان، راهی برای قانونمند و ضابطه‌مند کردنشان یافت. با این مقدمه می‌توانیم به سراغ ابلاغیه اخیر بانک مرکزی برویم؛ ابلاغیه‌ای که همکاری بانک‌ها و کارگزاری‌های بورس را تا اطلاع ثانوی ممنوع کرده است.

باید بپذیریم که واقعیت بازارهای کشور با رویکرد سنتی که درباره‌اش صحبت کردیم، متفاوت است. بانک مرکزی به دلیل داشتن همین رویکرد سنتی با نوآوری برخورد سلبی دارد. با وجود این، اگر از من بپرسند که آیا بانک مرکزی، نهادی ضد نوآوری است،‌ پاسخ خواهم داد که هم بله و هم خیر. بله، چون هنوز به جمع‌بندی درستی برای مواجهه با نوآوری نرسیده است و خیر، چون بررسی رفتارهای گذشته‌اش نشان می‌دهد که تا امروز بیشتر رویکرد مصلحانه داشته و عموماً به‌جز برخی موارد اندک، در موضوعات جدید رویکردی تسهیل‌گرانه و تشویقی داشته است.

باید قبول کنیم که همکاری بین بازارها و صنایع مختلف اجتناب‌ناپذیر و سازنده است و حالا دیگر اتفاق افتاده و اگر به رعایت هرچه بیشتر حقوق مصرف‌کننده، ایجاد سرمایه بیشتر برای تولید و نوسازی زیرساخت‌ها منتهی شود، چرا جلوی آن را بگیریم؟ این تعاملات بین بازاری، ضرورت و واقعیت‌های موجود اقتصاد ایران و جهان هستند و روزبه‌روز هم بیشتر می‌شوند و اگر رگولاتورها فهم درستی از سازکار و رسالت آنها داشته باشند، می‌توانند بستر خلق حوزه‌های جدید و ایجاد مشاغل نوین را فراهم کنند. درنتیجه، می‌توان گفت که بانک مرکزی تا زمانی که در موضوعات جدید به اشراف برسد محتاطانه عمل می‌کند، پس همکاری بین بانک‌ها و کارگزاری‌های بورس را تا اطلاع ثانوی ممنوع کرده است تا ببیند بعداً چه می‌شود.

همچنین باید به نکته دیگری هم اشاره کنم؛ فعالان فین‌تکی کشور نیز باید توجه و دقت بیشتری به قوانین و مقررات از پیش موجود در صنایع مختلف داشته باشند. آنها باید چهارچوب‌پذیر باشند. عملکرد خارج از چهارچوب آنها در برخی موارد توجیه‌پذیر است و در برخی موارد خیر. من در رویداد بزرگ لندتک ایران، که هفدهم و هجدهم مردادماه در سالن ضرغام برگزار شد، به این نکته اشاره کردم که رعایت اصول قانونی در قراردادهای خدمات لندتک‌ها و همه کسب‌وکارهای نوین الزامی است و پیش‌بینی کردم که اگر چنین نکنند، نه‌تنها نمی‌توانند از حمایت‌های قوانین موضوعه برخوردار شوند، چه‌بسا خیلی زود رگولاتورهای مختلف مانع فعالیتشان ‌شوند و متأسفانه این پیش‌بینی خیلی زود اتفاق افتاد. کسب‌وکارهای نو باید با کمک گرفتن از کارشناسان مختلف و رعایت ضوابط و مقررات موجود، رگولاتورها را از احساس خطر کردن بازدارند. هم‌اکنون سازکارهای حاکم بر همکاری بین بانک‌ها و کارگزاری‌های بورس به شکلی است که مقام ناظر را حساس کرده و مقام ناظر هم کل فعالیت آنها را ممنوع کرده است. امیدوارم بانک مرکزی زودتر این مانع را بردارد و رویکرد سنتی خود را کنار بگذارد و به این مسئله پی ببرد که همکاری بین این دو بازار می‌تواند به خلق مشاغل جدید و حوزه‌های کارآمد منتهی شود، اما کسب‌وکارهای نو نیز باید ابلاغیه آخر بانک مرکزی را جدی بگیرند و این برایشان تجربه شود تا نهاد ناظر را حساس نکنند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.